متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۴/۱۷
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ایهاالمومنون اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین با بصیرت تمام در امور وارد میشوند و دیگران را هم به همین روش دعوت میکنند. قرآن کریم میفرماید: ملاک سعادت، ایمان و عمل صالح است که در جلسات قبل به آن بر اساس آیات مبارکه سوره عصر اشاره کردم و با این بیان وظیفه همه روشن میشود و لذا همه باید تلاش کنند تا ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند.
و عرض کردم که حق لااقل در مورد باورها و ارزشها به کار میرود. مثلاً وقتی میگوییم اعتقادی حق است؛ یعنی مطابق با واقع است و وقتی رفتاری حق است؛ یعنی باید یا بهتر است این کار را انجام داد؛ و همین اعتقاد و باور بهحق، مقدمهای است تا ایمان کامل و عمل صالح توسط شخص تدارک شود؛ یعنی وقتی انسان بخواهد ایمان کامل داشته باشد، باید عقیده حق را بشناسد تا ایمان بیاورد و عقیده باطل را بشناسد تا انکار کند و باید لوازم هرکدام را بشناسد.
پس یکی از فواید رعایت حق این است که زمینه ایمانِ صحیح را فراهم میکند؛ و بعد در مقام عمل هم به شناخت حق نیاز است؛ یعنی باید عمل صالح را از ناصالح تشخیص داد تا یکی را انجام و دیگری را ترک کرد؛ اما گاهی از اوقات وقتی میخواهیم اقدامی راجع به موضوعی داشته باشیم دچار ابهام میشویم و به خیال اینکه داریم عمل صالح انجام میدهیم اقدام بهعکس آن میکنیم و نعوذبالله خلاف مرتکب میشویم.
قرآن کریم دراینباره در آیه ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره مبارکه کهف فرموده است: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» میخواهید به شما خبر بدهیم که چه کسی خسارتش بیشتر از همه است؟ آنها کسانی هستند که دنبال خواستههای دنیوی و زودگذر هستند و خیال میکنند که خیلی کار خوبی میکنند، همه تلاش و زحمت خود را صرف دنیا میکنند و آن کوششها درراه دنیا از بین میرود و نتیجهای برای سعادت آخرتشان نخواهد داشت. روز قیامت که روز روشن شدن حقائق است میبینند که دستشان خالی است. همینها که خیال میکنند بهترین هستند قرآن میفرماید اخسرین هستند و خُسر ضریب خورده دارند. هم چیزی در دست ندارند و هم حسرتشان بیشتر است.
یکی از نقشهایی که تواصی بهحق دارد این است که افراد را از جهل مرکب نجات میدهد و نمیگذارد شخص دچار سوء عاقبت شود. جلوی فساد اجتماعی را هم میگیرد. البته مسائل اصلی دین باید بهگونهای باشد که همه بتوانند بفهمند و باور کنند. شناخت و اعتقاد به اصول اولیه دین که مستقیماً با سعادت و شقاوت انسان سروکار دارد برای همه واجب است این مسائل بدیهی یا نزدیک به بدیهی است؛ و باعقل قابلدرک و فهم است.
عقل یکی از منابع معتبر برای شناخت است ما حتی پیغمبری پیغمبر را هم باعقل میشناسیم. باعقل است که میتوانیم مدعی دروغین پیغمبری را از حقیقی تشخیص بدهیم. پس هیچوقت از عقل بینیاز نیستیم، بله در بعضی جاها عقل کارایی ندارد و نارساست در این موارد قرآن و روایات مطلب را تمام میکنند.
خوب است چند آیه در این را باهم مرور کنیم. قرآن میفرماید: برخی از مردم، عقل دارند، اما نمیفهمند؛ هوش دارند ولی حقیقت را نمیشنوند؛ چشم دارند ولی حقیقت را نمیبینند. در آیه ۱۷۹ سوره مبارکه اعراف فرمود: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِهاأُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون».
در قسمتی از آیه ۱۷۱ سوره مبارکه بقره صریحتر فرمود: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ» کر، لال و کور هستند و اصلاً عقلشان کار نمیکند. در برخی از آیات میفرماید ما روی چشم و گوشهایشان پرده میاندازیم، بعضی دلها را مهر میزنیم و این دلها دیگر باز نمیشود و حق در آنها نفوذ پیدا نمیکند.
در آیه ۹ و ۱۰ سوره مبارکه یس فرمود: «وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ وَسَوَاء عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ ام لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ». خداوند به پیغمبر میگوید چه اینها را دعوت کنی و چه نکنی، یکسان است، اینها ایمان نمیآورند.
در آیه ۸ سوره مبارکه یس فرمود: «إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِیَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ». ما بر گردن این افراد غل انداختهایم و اینها دیگر هدایت نمیشوند.
در آیهای دیگر به پیغمبر سفارش میکند که خیلی وقت صرف اینها نکن. در آیه ۲۹ سوره مبارکه نجم فرمود: «فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاهَ الدُّنْیَا». حتی میگوید خیلی غصه آنها را نخور! پیغمبر اکرم مظهر تام رحمت الهی بود و میخواست هیچکس از هدایت محروم نشود، اما خداوند در قسمتی از آیه ۵۶ سوره مبارکه قصص فرمود: «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ». هدایت دست تو نیست. تو وظیفهات را انجام بده و دعوت کن. هر کس میبایست هدایت بشود، ما هدایتش میکنیم.
پیغمبر از اینکه برخی ایمان نمیآورند و به جهنم میروند، خیلی ناراحت بود، خداوند او را دلداری میدهد و در آیه ۶ سوره مبارکه کهف میگوید اینقدر غصه نخور «فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا». نمیخواهد برای اینها جان بدهی! اینها لیاقت ندارند. کارهایی کردهاند که مستوجب این عقوبتها شدهاند؛ عالما عامدا با حق مخالفت کردند و کفران نعمت شناخت حقیقت کردند.
در آیه ۲۳ سوره مبارکه جاثیه فرمود: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَهً» این آیه منشأ کور شدن چشم و کر شدن گوش را بیان میکند. هیچکس از ابتدا اینطور نبوده است و خداوند همه را هدایت کرده است.
در قسمتی از آیه ۱۷ سوره مبارکه فصلت فرمود: «وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى» ما حتی قوم ثمود را نیز هدایت کردیم ولی آنها خودشان کوری را انتخاب کردند. ما همه را هدایت میکنیم؛ عقل دادیم، پیغمبران را فرستادیم، اما کسانی عالما عامدا مخالفت میکنند و پیرو هوای نفسشان میشوند. آنها هوای نفس را خدای خودشان قرار میدهند؛ «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» وقتی اینطور شد، ما نیز چشم و گوششان را میبندیم. دیگر برای این فرد استدلال فایده ندارد. جاهل نیست که نتواند استدلال کند، خیلی هم دقیق است و در علوم موشکافی میکند، اما ذرهای نور به دلش نمیتابد.
لذا قرآن تأکید میکند که انسانها یکدیگر را بهحق سفارش کنند. مواظب هم باشند تا به انحراف کشیده نشوند. بااحساس مسئولیت باید حق را به همه شناساند و از هواپرستی و تبعیت از شیطان دور کرد؛ و اگر این تواصی فراگیر شود خسران کم شده و از بین میرود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا اهل تذکر و تنبه هستند و همیشه خود را در محضر خدا میبینند و از فرصتها استفاده بهینه میکنند.
مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۲۰۱ از حکم نهجالبلاغه فرمود: «اتَّقُوا اللَّهَ تَقِیَّهَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِیداً وَ جَدَّ تَشْمِیراً، وَ أَکْمَشَ فِی مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ، وَ نَظَرَ فِی کَرَّهِ الْمَوْئِلِ، وَ عَاقِبَهِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّهِ الْمَرْجِعِ». از خدا بترسید مانند کسى که دامن به کمر زده و خود را آماده ساخته و کوشیده و در فرصت عمرش تلاش کرده و از روى ترس مبادرت کرده و درباره سرانجام کارش و نتیجه آمدورفتش اندیشیده است.
کسی که فرصت عمر را برای انجام اعمال صالح کوتاه میبیند لحظهای را از دست نمیدهد و مشغول بندگی و اطاعت از خدا میشود؛ و از طرفی هم ترس دارد که نتیجه اعمالش و خطاهایی که داشته چه میشود، آیا مورد عفو و غفران قرارگرفته یا نه؟ یا کسی که دائم در این اندیشه است که نتیجه آمدن و رفتنش چه میشود فرصت عمر را از دست نمیدهد و مشغول اطاعت و بندگی میشود. خداوند تقوا را در همه ما زیاد بگرداند.
در روزهای پر از خیروبرکت ماه ذیحجه قرار گرفتیم. بهخصوص در آستانه روز عرفه هستیم. یوم الترویه شروع میشود حاجیها آب جمع میکنند که بروند به عرفات و عرفات را درک کنند و بعد هم عید قربان؛ عید بزرگ و عظیم قربان. این ایام را به همه شما تبریک عرض میکنم.
البته شهادت حضرت مسلم علیهالسلام هم در همین روزها واقعشده و این خبر به گوش حسین علیهالسلام رسید که باید در یک فرصتی راجع به شخصیت جناب مسلم و ویژگیهای شخصیتی این بزرگوار مطالبی را عرض کنم.
اگر بخواهم هدف از خلقت که رسیدن به معرفت و بعد قرب الهی است را بیان کنم که هدف از خلقت این دو مورد است که عارف بشویم و نزدیک بشویم؛ هردو در این دو روز خلاصه میشود، یکی روز عرفه و یکی روز قربان. در عرفه معرفت به کمال میرسد و در قربان انسان به نهایت خلقت که قرب پروردگار است باید برسد. مسیر همین است تا هر کس بهاندازه استعدادش چه مقدار بهره بگیرد و چه مقدار این مسیر را طی کند.
ما در عالم هستی جایی به بدی جهنم نداریم. بدترین جا همان جهنم است. آیات متعدد در قرآن کریم به بد بودن این جایگاه ازنظر جایگاهی اشاره میکند؛ اما امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه در دعای کمیل به خدای تعالی عرض میکند که ای خدای من ای آقا و مولا و پروردگار من برفرض که بتوانم بر عذاب تو صبر کنم (در بدترین جایی که جایی به بدی آنجا وجود ندارد شاید بتوانم آنجا را تحملکنم) اما چگونه بر فراق و دوری تو صبر کنم؟
قرب هدف نهایی خلقت است. فراق و دوری خدا قابلتحمل نیست و این قرب به پروردگار که غایت خلقت است یک مسیر دارد و آن معرفت پروردگار است. معرفت الله به قرب الله میرساند انسان را. البته تا کسی خودش خودش را خوب نشناسد یعنی تا معرفت نفس نباشد معرفت الله پیدا نمیشود. معرفت النفس و بعد معرفت الله و بعد قرب الله اینها باید در مسیر هم قرار بگیرند. این مباحث را عزیزان بیشتر کارکنید.
عید قربان روزی است که انسان با تمام وجودش به خدای تعالی اعلام میکند که هیچ است و فقر محض است. «أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ» عید قربان یعنی هیچ یعنی من هیچ هستم. عالم هستی در مقابل خدا هیچ است. همهچیز فدای اوست. در عید قربان تسلیم محض بودن را به نمایش میگذارد.
عید قربان بندگی محض را که نتیجه عرفان و شعور و شهود است ظاهر میکند. عید قربان زمان ظهور یک چنین جریانی است. عید قربان خاطره عشق و ایثار ابراهیم علیهالسلام تجدید میشود و همه از پدر توحید یاد میگیریم که باید درراه دین و اعتلای دین و برپایی احکام الهی از همهچیز خود بگذریم و خود را محک بزنیم که چه مقدار تعبد داریم و تسلیم خدا هستیم. عید قربان یعنی وظایف و تکالیف را بر خواستههای نفسانی خودمان مقدم کنیم. خشنودی خدا را بخواهیم یعنی تعلقات غیر خدایی را در قربانگاه ذبح کنیم و بعد جشن بگیریم.
من فرارسیدن این روز بزرگ را که روز پیروزی بزرگ بر شیطان هست را به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم. خدای تعالی توفیق بندگی بیشتر را به همه ما عنایت کند.
۲۱ تیر روز عفاف و حجاب است که به مناسبت قیام خونین مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب نامگذاری شده است. بحث راجع به عفاف و حجاب مدتی است که جدی شده است و همه فهمیدهاند که دشمن جدی از این مقوله دارد بهره میبرد و باید ما کارکنیم.
چندجملهای را من این جلسه به آن میپردازم. آن چیزی که از آیات و روایات به دست میآید این است که میفهمیم تمام برنامههای الهی بدون حکمت نیست و حکمت دارد. این را متوجه هستیم. هیچچیزی را خدای تعالی بدون حکمت از انسان نخواسته است. خوب دقت بفرمایید. در مورد عفاف و حجاب هم مسئله همین است. اینکه تأکید بر حفظ و رعایت آن میشود قطعاً حکمتی دارد. البته بحث مفصل است؛ مقدماتی میخواهد مؤخراتی میخواهد. من فقط به چند نکته میخواهم اشارهکنم که اهمیت حجاب که در قرآن و روایات آمده است چیست.
یکی از اهداف و انگیزههای پوشش پیشگیری از بروز ناهنجاریهای اخلاقی و حفظ امنیت جامعه است. وقتی به آیات مبارکه سوره نور بهخصوص آیه ۳۱ از این سوره مبارکه توجه میکنیم در آنجا سه بار از آشکار شدن زینتها نهی کرده است. بیان میکند که منشأ بخش زیادی از مزاحمتهایی که متوجه بانوان هست به نوع پوشش آنها برمیگردد. در ضمن اینکه اعلام میکند حضور بانوان و نقشآفرینی آنها در جامعه منعی ندارد. باید باشند حضورداشته باشند، کارهایی را که موظف هستند انجام بدهند؛ اما باید رعایت ضوابط عفاف و حجاب را داشته باشند. بهانه به دست افراد بیمار و کسانی که به دنبال برهم زدن عفت عمومی جامعه هستند ندهند. لذا در همان اوایل سوره نور برای این افرادی که مخل امنیت روانی جامعه هستند مجازات سنگینی در نظر گرفته است.
دوم قرآن کریم تأکید دارد که فرهنگ عفت و حیا در جامعه توسعه داشته باشد و زندگی مردم عفیفانه باشد که من آیات فراوانی را یادداشت کرده بودم که دیگر نمیخوانم که چگونه میگوید حیا داشته باشید. قشنگترین این قصههایی را هم که قرآن نقل میکند قصه دختران حضرت شعیب است و حضرت موسی که چگونه عفیفانه مسیر را طی کردند.
سومین تأکیدی که قرآن دارد تأکید شدید میکند بر رعایت عفت به خاطر ایجاد طهارت قلبی در افراد جامعه و اینکه سعادت جامعه در تزکیه نفس آن است. لذا اولین وظیفه افراد و دستگاهها، هم فرد هم دستگاهها تبیین مسئله حجاب و عفاف است. محاسنی که برای فرد دارد، محاسنی که برای اجتماع دارد که حالا بیان میکنیم.
بنده مکرر در همینجا و جاهای دیگر عرض کردم که اسلام میخواهد زن کریمانه در جامعه حاضر باشد. با حضور او مخالفتی ندارد اما حضور را کریمانه میخواهد، عفیفانه میخواهد، نه اینکه ملعبهای باشد به دست اینوآن. نه اینکه کالای تجاری باشد. نه اینکه وسیلهای برای تبلیغات باشد. نه اینکه خودش کالا باشد. وقتی قرآن میگوید بانوان حجاب داشته باشند این تکریم زن است. هویت دادن به بانوان است و الا قبلاً فرق انسان و حیوان را کاملاً توضیح دادیم.
من گفتم آمریکا برای بانوان ناامن است. خیلی آن ور آبیها بدشان آمد. داخلیهای جیرهخور هم بدشان آمد. حرف زدند و دیدید در فضای مجازی؛ اما واقعیت همین بود که عرض کردیم. در همین مجامع بهاصطلاح متمدن یک نظری بیندازید یک نگاه اجمالی بکنید که نوع برخوردی که با اینها دارند چگونه است. برخورد پلیس با بانوان را در سطح جامعه را ببینید. زن باردار را جلوی بچهاش… معاملهای که با بعضی از بانوان انجام میدهند که قلاده به گردن آنها میبندند مثل حیوان دستآموز جلوی خودشان در خیابان راه میبرند، ازدواج زنان با حیوانات را تشویق و ترویج میکنند، آیا اینها کرامت زن است؟
بحث انقلاب جنسی را دنبال کنید که چه اتفاقات سخیفی در غرب به وجود آمد که امروز خودشان از حرفهای گذشته خودشان پشیمان هستند و به سمت دیگری دارند حرکت میکنند؛ اما همان نسخه را تجویز میکنند برای کشور ما. اینها دشمنیهای آشکار است. آنهایی که نمیبینند اینها را ببینند.
برای برهنگی بدن از سر شروع میکنند. همانکه قرآن کریم میگوید اول سر را بپوشانید. بانوان باید اول از سر مواظبت کنند. عدهای هم برای سبک کردن کار دیدهاید که میگویند این دو تار مو چهکار میکند؟ این دو تار مو چه ضرری دارد؟ به کجا ضربه میزند؟ مگر چه اتفاقی میافتد و امثال این حرفها را میزنند. درست است در ظاهر کار، دو تار مو کاری انجام نمیدهد؛ اما باید ببینیم که این در چه مسیری است.
گفت اول دفع شر موش کن بعد در جمع گندم کوش کن. باید جلوی رخنه را گرفت. یک عده در نقشه شیطان بازی میکنند. کار شیطان تسویل است، تزیین و زینت بخشیدن است. دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه میدهد. زشت را زیبا و زیبا را زشت جلوه میدهد. شیطان مُسَوّل است، مزین است، حجاب را زشت و کشف حجاب را زیبا جلوه میدهد و جذابش میکند. فرقی هم بین شیطان جن و انس نیست.
خوب است به آیات ۱۷۵ و ۱۷۶ سوره مبارکه اعراف که راجع به بلعم باعورا است توجه کنید. من خلاصه آن را برای شما عرض میکنم. قرطبی در تفسیرش مینویسد: بلعم باعورا از دانشمندان بزرگ بنیاسرائیل بود (خودتان هم فیالجمله میدانید که به دلیل دنیادوستی و تبعیت از هوای نفس منحرف شد. عالم اگر منحرف شود بلا بر سر جامعه میآورد. او عالم بود. شخصیتی داشت مستجابالدعوه بود ولی افتاد در هوای نفس و منحرف شد) به جمع مخالفان یوشع بن نون علیهالسلام که یکی از انبیای الهی است و وصی حضرت موسی علیهالسلام بود پیوست. در جنگ به دشمنان یوشع کمک میکرد و وقتی آنها در مقابل یوشع شکست خوردند که ایمان پیروان یوشع بن نون هم بسیار قوی بود و خودش هم فرمانده مقتدری بود، وقتی از آنها شکست خورد طرح اشاعه فحشا را داد. دستور داد که زنان را آراسته و آرایش کنید و کالاهای مختلف را به دست آنان بدهید تا به میان بنیاسرائیل برای خریدوفروش بروند؛ یعنی زنان، آرایشکرده و وسایل را بیاورند در بازار. گفت به زنان سفارش کنید اگر لشکریان موسی از آنان کامجویی جنسی خواستند خود را در اختیار آنها بگذارند. اگر یک نفر از لشکر موسی زنا کند ما بر آنها پیروز خواهیم شد.
این را بلعم به آنها یاد داد. دستور بلعم باعورا اجرا شد و سپاه بنیاسرائیل در معرض شکست کامل قرار گرفت تا فِنحاص که نوه حضرت هارون و فرمانده مقتدری در سپاه یوشع بن نون بود آمد و این فتنه و پیامدهای آن را جمع کرد و ریشه آن را کند. دوباره بنیاسرائیل پیروز شدند ولی آن لشکر عظیم را با یک منکر و فحشا از پا درآوردند.
جالب است که قرآن وقتی قصه بلعم باعورا را دارد ذکر میکند دو بار میگوید که این داستان را روایت کن «وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ … فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» دو بار در اول و آخر میگوید که تکرار کن این قصه را.
همین مطلب ۵۰۰ سال قبل درباره آندلس هم پیاده شد. ۸۰۰ سال مسلمانها بر آندلس حاکم بودند. تمدن ۸۰۰ ساله داشتند. الآن آثارش هست مسجدها در اسپانیا الآن کلیساست. با اشاعه فساد و فحشا، تمدن ۸۰۰ ساله را از بین بردند. یکوقت یادم هست که همینجا گفتم تاکستانهای انگور را نذر میکردند که برای مسلمانها شراب مجانی بدهند. نذر کرده بودند مسیحیها و از پا درآوردند مسلمانها را.
بنابراین دوستان خوب توجه کنید که مبارزه باحجاب فقط مبارزه با یک نماد و سمبل مذهبی یا سنتی نیست که بهسادگی از آن بگذریم و بگوییم حالا یک نماد است. بلکه یک تدبیری است که دشمنان اسلام برای تغییر فرهنگ و باور و اندیشه در جوامع اسلامی طراحی کردهاند. لذا طرح کشف حجاب برای کشورهای اسلامی دستور کار جدی قرار داده شد از قدیم. دراینبین ترکیه همان سالها زود اقدام کرد و بعد رضاخان پلید در ایران نقش محوری داشت و دستور اربابانش را با سرسپردگی کامل دنبال کرد؛ اما کامل موفق نشد که انجام بدهد و ناچار شد که چند سال بعد قانونش را لغو کند.
امروز همان خط در دستور کار است. میبینید که چگونه دشمنان روی این موضوع هماهنگ با مزدوران و وابستگان داخلی دارند کار میکنند. هدف کلی هویت زدایی است. ببینید بیان حضرت آقا چیست. فرمودند: «من میخواهم مسئله حجاب را ذکر کنم و اشارهکنم. پولهای زیادی خرج میکنند، فعالیتهای زیادی میکنند، صدها رسانه را از انواع و اقسام رسانهها به کار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطه حساس یعنی نقطه هویت مستقل فرهنگی زن مسلمان اثرگذاری کنند».
مسئله هویت زدایی است. فکر نکنید که بحث یک تار مو است؛ نه اینطور نیست. بحث دیگری است. هجمه را ببینید. حمله را ببینید. همهجانبه بودن آن را ببینید. دقت دارید که اگر امروز سخن از بیحجابی گفته میشود این حرف دنباله دارد که از بین بردن امنیت اجتماعی یکی از آثار سوء آن است. همه باید به میدان بیایند؛ هم دستگاههای متولی و هم مردم بهصورت آتش به اختیار و خودجوش.
اینها خیلی امیدوار بودند که در جنگهایی که علیه ما راه انداختند موفق شوند که نشدند. جنگ اقتصادی را هم و تحریمهای ظالمانهای را هم که داشتند فکر میکردند که در آن پیروز میدان باشند؛ اما نشد و شکستهای پیدرپی خوردند. فشار و سختی را به ما وارد کردند اما مردم باتحمل جلوی آنها ایستادند و موفق نشدند. لذا جنگ را به این سمت کشاندند. لذا همه باید بالباس رزم مناسب این میدان وارد عرصه بشویم و از این میدان هم بهخوبی حراست کنیم.
فرماندهان و افسران این میدان خود بانوان هستند. با برنامه و مدیریتشده نقشههای دشمنان را خنثی کنید. در اجتماعاتی که مطرح میشود شرکت کنید. اخیراً دختران انقلاب را شنیدم که جلساتی رادارند و میخواهند اجتماعاتی را برگزار کنند در چند شهر مِن جمله تهران و یکی دو شهر دیگر که اهالی آن مناطق باصلابت شرکت کنند و خار چشم دشمن بشوند.
من چند سال قبل فراخوانی را در همین شهر کرج دادم، یادم هست که اجتماع عظیمی از بانوان جمع شدند. چند هزار نفر خانم محجبه جمع شدند. به هر جهت این نشان میدهد که اگر عزیزان محجبه در جامعه حضورداشته باشند اثرگذار هستند.
آن چیزی که مربوط به رعایت دستگاههای دولتی و حتی غیردولتی است باید به جد دنبال شود. صمت و اصناف به کسبه نسبت به محل عرضه محصولات در پشت شیشه مغازهها تذکرات لازم را بدهند. فروشگاهها بهکلی از عرضه پوشاک و البسه ممنوعه خودداری کنند. نیروی انتظامی با جدیت قانون را اعمال کند.
فرهنگ عفاف و حجاب مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد آرامش روانی جامعه و پاسداشت فضائل و ارزشهای انسانی و حفظ جایگاه الهی و نقش حیاتی زن در جامعه، در تحکیم مقدسترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده، در حفظ هویت و معنویت در جامعه، در مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب، در کاهش بزه و ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی و استحکام جوامع اسلامی در برابر نفوذ بیگانگان مؤثر است. پس همه باید جدی بگیریم. این خواسته آحاد مردم است. خواسته قانون است. خواسته دین است. خواسته خانواده شهدا است و خواسته متدینین است که احکام شرع و قانون در مورد حجاب در همهجا باید رعایت شود.
بحث ادبیات کودک و نوجوان است که من قبلاً هم به آن اشاره کردم که اساساً در مقابل تهاجم فرهنگی باید با خلاقیت وارد شد تا تأثیر لازم را داشته باشد. کتاب که الآن برای کودکان دارد چاپ میشود درخور نیست. باید ارزشهای دینی کودکان را با کتاب کودک تقویت کرد. متأسفانه کمبود داریم. کسانی که میتوانند و دستبهقلم هستند وظیفه جدی آنها الآن همین است. تأخیر نیندازند. ایمان را باید از بچگی به کودکان آموخت.
۲۳ تیر روز گفتوگو و تعامل سازنده با جهان نامیده شده است. چند وقتی هست که مقامات کشورهای دنیا به ایران میآیند. در همین یکی دو ماه اخیر دیدید که در حال رفتوآمد هستند که شاید تعدادش از کل زمان دولت قبل بیشتر باشد. افرادی که میآیند و میروند؛ یعنی دراینچند ماه رفتوآمدها نسبت به آن ۸ سال قابلمقایسه نیست.
بعضی کشورها برای کشت فرا سرزمینی زمین را در اختیار ایران قراردادند. چند هزار هکتار و چند صد هزار هکتار در اختیار ایران گذاشتند که ایران در آنجا کشاورزی کند و امثال اینها ولی قبلاً میگفتند که این آقایانی که الآن هستند زبان سخن گفتن با دنیا را بلد نیستند و امثال این حرفها. خوب ببینید که در همین چند وقت چطور با دنیا سخن گفتهشده است.
بحث تعامل با مستکبران و دشمنانی است که لحظهای برای از بین بردن ملت ما کوتاهی نمیکنند و ما را محور شرارت میدانند بااینکه خودشان شرور عالم هستند. مگر دولت قبل بر اساس همین تعامل با دولتها برجام که خسارت محض بود را امضا نکرد؟ پس چرا خارج شدند و تحریم را بیشتر کردند؟!
امروز همهکسانی که روزگاری امضای مسئولان آمریکایی را تضمین میدانستند مجبور به اعتراف شدند که آمریکا عهدشکن است و مزور است و دروغگو است و اعتمادی به مذاکره با آنها نیست. آمریکاییها هم نشان دادند که گفتوگو با مستکبران سازنده نیست و تعامل با آنها مفید نیست.
ما اهل گفتگو و تعامل سازنده هستیم و هرگز جنگطلبی نکردیم. به هیچ کشور و همسایهای تجاوز نکردیم اما هرگز زیر بار زور قدرتهای متجاوز نمیرویم و نخواهیم رفت.
راجع به رژیم غاصب هم باید عرض کنم با برکنار شدن نخستوزیرش که یک سال بیشتر دوام نیاورد، بحران در سرزمینهای اشغالی بیشتر از قبل شده و از بین رفتن و افول این جرثومه فساد سرعت گرفته و موجودیتشان با خطر جدی مواجه شده است. در کمتر از ۴ سال پنجمین انتخاباتشان را در ماههای آینده برگزار خواهند کرد. قبلیها که ناموفق بودند و این نشاندهنده این است که شیرازه کار را در اداره خودشان ازدستدادهاند. فرصت هم گذشته است مطالبی را برای از بین رفتن این شیرازه یادداشت کرده بودم که در یکوقت دیگری بیان میکنم. مرگ اسرائیل حتمی است و با هیچ نفس مصنوعی هم احیا نخواهد شد. البته تا بمیرد دستوپا میزند ولی قطعی بدانید که خواهد مرد.
عزیزانی قبل از خطبهها سخنرانی کردند. برادر بزرگوارمان مدیرکل محترم دامپزشکی نکاتی را به شما بیان کردند راجع به دام و خرید دام و اینکه گوشت را باید چگونه بخرید و چگونه استفاده کنید تا آسیب آن کمتر متوجه شما شود نصایح ایشان را قطعاً توجه داشته باشید. بهخصوص در این ایامی که در مناطق مختلف ذبح میشود که چگونه باید استفاده کنید و چگونه گوشت را خردکنید و چگونه نگهداری کنید که نکات مفیدی بود که ایشان فرمودند و باید حتماً دنبال کنید.
و همچنین برادر بزرگوارمان مدیرکل دارایی و مالیات که مسئله مالیات هم نکات مهمی دارد. بحث فرار مالیاتی بحث پرداخت بهموقع مالیات که انشاءالله در یک فرصت مناسبی با مقدمهای راجع به مالیات و ارزشی که دارد و نقشی که در توسعه جامعه دارد انشالله مطالبی را خواهم گفت.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾