بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات بیان ویژگیهای قرآن
جلسه یازدهم
انذار
«… وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقرآن لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ…» آیه ۱۹ سوره مبارکه انعام؛ و این قرآن به من وحی شده تا شما و هرکسی را که این پیام به او برسد با او بیم بدهم و انذار کنم.
یکی دیگر از ویژگیهای قرآن انذار کردن است، منذر بودن و بیم دادن و ترساندن است. هرچند برای همه مردم منذر است و انذار دهنده است «لِیَکونَ لِلعالَمینَ نَذیراً» اما باز مثل همان هدایت که یک عده خاص بهره میگیرند و خودشان را در معرض این هدایت الهی قرار میدهند و به مقصد میرسند، انذار را هم یک عده خاصی بهره میبرند «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا…» آیه ۷۰ سوره مبارکه یس؛ تا کسانی که زنده هستند بیم دهد. یا آیه ۴۵ سوره مبارکه نازعات «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا» تو فقط کسانی را بیم میدهی که میترسند.
ویژگی انذار هم برای قرآن است هم رسول خدا
این صفت هم برای قرآن است، هم برای رسول خدا؛ یعنی هم قرآن منذر است هم پیغمبر اکرم. در امر هدایت انسانها، قرآن کریم مسئله انذار را، بیم دادن و ترساندن را برایش جایگاه ویژهای قائل است. هم خود قرآن هم رسول خدا که مبلغ و مبین قرآن است، بااینکه هر دو بشیر هستند؛ یعنی هم پیغمبر بشیر است هم قرآن بشیر است که «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِینَ» قرآن هدایت و بشارت برای مؤمنین است، پیغمبر هم همینطور است؛ و طبق آیه ۱ سوره مبارکه فرقان «لِیَکونَ لِلعالَمینَ نَذیراً» قرآن برای عالمیان نذیر هم هست.
انذار یکی از مسائل مهم و اساسی برای هدایت است
در قرآن دستوری که به انبیا الهی داده است، آنها را هم منذر دانسته است. آنها را هم ترساننده دانسته.
در مسئله هدایت بشر مسئله انذار یکی از آن مسائل مهم و اساسی است و مهمترین راه است؛ یعنی اگر ما گروهی را بخواهیم به مقصد برسانیم، اینها را اگر از کارهایی که نباید بکنند بترسانیم و تشویقشان کنیم به کارهایی که باید انجام بدهند زودتر به مقصد میرسند.
یکی از مهمترین وظیفه عالمان دینی انذار است
همین انذار که کار خدا بود که در قرآنش انذار میدهد و به پیغمبرش هم گفت که من تو را منذر قراردادم، به علما هم همین را گفته است که یکی از مهمترین وظیفه عالمان دینی انذار دادن و مردم را ترساندن است.
در سوره مبارکه توبه آیه ۱۲۲ فرمود «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» یک تعدادی از افراد باید از قوم و قبیله خودشان بلند شوند بروند در مراکز علمی درس بخوانند، برای اینکه فقیه بشوند در دین، عالم و دانشمند دینی بشوند (که چه بشود؟) وقتیکه به شهر و روستا و آبادی و منطقه خودشان برگشتند کارشان انذار باشد. پس کار علما هم همین است.
پس کار خدا انذار است. قرآن کتاب خداست که در آن انذار داده است. انبیا الهی منذر هستند و بهتبع انبیا الهی علما دینی هم منتظر هستند.
دلیل خاتمیت قرآن
در همین آیه ۱۹ که برای شما عرض کردم از سوره مبارکه انعام گفت «وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقرآن لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ»، «وَمَنْ بَلَغَ» خیلی نکته در آن هست. اولاً نشاندهنده خاتمیت قرآن است. بعد از قرآن دیگر هیچ کتاب دیگری نخواهد آمد. میفرماید قرآن را باید برسانی تا قیامت؛ یعنی بعدازاین کتاب دیگر هیچ کتابی تا قیامت نخواهد آمد. اینیکی از ادله خاتمیت قرآن است و همچنین خاتمیت نبوت و رسالت رسول خدا را دارد بیان میکند که هم پیغمبر، آخرین پیغمبر است و هم قرآن آخرین کتاب است. چون فرمود همهکسانی که تا قیامت خواهند آمد و قرآن به آنها برسد، این قرآن برای آنها انذار است؛ این یعنی خاتمیت.
از امام صادق علیهالسلام سؤال کردند که این آیه درباره چه کسی است؟ حضرت فرمودند: «کلُّ انسان» همه انسانها؛ یعنی تا قیامت.
در همین قرآن کریم که خودش برای انذار است، به رسولش فرمود که «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ»، «إِنَّما أَنْتَ نَذِیرٌ» جز این نیست که تو انذار دهنده و پنددهنده هستی. تو باید مردم را بترسانی. بشر را بترسانی. خب ایمان نمیآورند! فرمود: چه ایمان بیاورند چه ایمان نیاورند. همانطور که تو هادی هستی و باید هدایت کنی؛ چه ایمان بیاورند چه ایمان نیاورند. کار تو انذار است. سیره و زندگی پیغمبر را ببینید که در بحث انذار خیلی عجیب بوده.
در آیه ۹۲ سوره مبارکه انعام هم فرمود «وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا» این کتاب مبارک را نازل کردیم. (چرا؟) برای اینکه ام القرا (مکه) را و اطراف مکه را یعنی همه بشر را انذار بدهی.
چه کسی خیرخواهانهتر از خدا برای بشر صحبت میکند؟ این خدا دارد ما را انذار میدهد
ما قرآن را نازل کردیم برای انذار، برای ترساندن. حالا شما آیات انذار قرآن را نگاه کنید. اگر انسان آدم نشود، موعظه نشود، آیاتی که راجع به دوزخ و جهنم و کیفر اعمال ماست، اینها را انسان بشنود و بخواند و آدم نشود، پس کدام واعظ دیگر میتواند او را موعظه کند؟
از قول خدا نیکوتر کدام قول است؟ از قول خدا قویتر کدام است؟ صادقترین کدام قول است؟ چه کسی میتواند خیرخواهانهتر از خدا برای بشر صحبت کند؟ این خدا دارد ما را انذار میدهد که وای بر نمازگزاران! وای بر کمفروشان! وای بر کسانی که غیبت میکنند! «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ»، وای بر کسانی که سوءظن دارند! این انذار است. پس ما چرا درست نمیشویم؟
نزدیک ۵۰ صفت را خدای تعالی در قرآن کریم نسبت به انسان انذار میدهد که انسان هلوع است جزوع است، قطور است، حسود است، جهول است، کفور است، همه اینها انذار است. میگوید شما اینطور نباشید.
ترساندن قرآن انسان را درراه راست میاندازد. یکی از مسیرهای درست هدایتی بشر انذار کردن اوست که قرآن دارد از این روش استفاده میکند.
هسته مرکزی پیامبران در هدایت انسانها انذار بوده است
آیات دیگر هم به مسئله انذار اشارهکرده است؛ و این آیاتی که خواندم، از همه اینها فهمیده میشود که دال مرکزی و هسته مرکزی پیامبران و بهخصوص پیغمبر اکرم در هدایت انسانها و بشر انذار بوده است.
همه انبیا را خدای تعالی گفت که بشیر و نذیر فرستادیم؛ اما فقط درباره پیغمبر اکرم گفت «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ»، «إِنَّما أَنْتَ نَذِیرٌ» درباره هیچکدام از پیغمبران، آنها را بهخصوص باصفت نذیر و انذار نیاورده است؛ اما پیامبر را گفت در بین همه پیامبران تو فقط نذیر بودی.
چون این کار، کار همهکس نیست. همهکس نمیتوانند دیگران را بترسانند. همهکس تشویق بهخوبی میکنند، از گل و گلاب، همه تعریف میکنند؛ اما اینکه بخواهند بترسانند که نکن، نرو، نشین، این کار را نکن، طرف گوشتتلخ میشود. مورد مذمت و ملامت قرار میگیرد. کسی خوشش نمیآید. بنی امیه هم میگفتند که هرچه میخواهید راجع به فضائل بگویید ولی راجع به بدیها نگویید. انذار سخت است. کار هرکسی نیست.
نقش بشارت و انذار قرآن در سعادت انسان
در سوره فصلت آیات دوم و سوم و چهارم فرمود: «تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» این قرآن از طرف خدای رحمان و رحیم آمده است. «کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قرآنا عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» کتابی است که آیات جامع و کاملی دارد. به زبان فصیح عربی برای علما فصل فصل شده است. برای گروهی که جزو علما هستند و میفهمند بخش بخش شده است. «بَشِیرًا وَنَذِیرًا» این قرآن بشیر و نذیر است؛ یعنی بشارت میدهد به نیکان و انذار میکند بدها را.
آیه ۹۷ سوره مبارکه مریم «فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا» ما حقایق قرآن را تنها به زبان تو آسان کردیم. (که چه بشود؟) که به اهل تقوا اشارت بدهی. آنها را به آیندهای شیرین و نیکو و خیر بشارت بدهی و این نقش قرآن است.
قرآن تعدیلکننده خواستههای انسان است. ما قوای مختلفی داریم. قوه غضبیه داریم، قوه شهویه داریم. قرآن آیاتش میآید و تعدیل میکند این قوا را. ما هم عداوت داریم، هم محبت داریم. آنها باید کنترل شود. قرآن میآید تعدیل میکند. ما میل به چیزهایی داریم و از چیزهایی بدمان میآید؛ یعنی به یک سمتی تولی داریم و نسبت به چیزهایی هم تبری داریم. قرآن ما را هدایت میکند که تو باید از این چیزها خوشت بیاید، به سمت اینها برو. محبتت را در اینجا اعمال کن. از این چیزها فاصله بگیر. به سمت این چیزها نرو.
شما دقت کنید! قرآن به سمت خوبیها، به سمت فضائل و سعادت ابدی هدایت میکند و بشارت میدهد. میگوید این مسیر را بروی سعادتمند میشوی. عاقبتبهخیر میشوی. بشارت میدهد. در برابر رذائل و بدیها هم نسبت به کیفر سختی که در انتظار بعضی از اعمال هست و تلخیهایی که در آن مسیر هست انذار میکند.
بعضی وقتها هم مثال میزند که راجع به مثال صحبت کردم. برای اینکه در جان طرف بنشیند. مثل میزند. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا» «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا» هم برای بخش بد، هم بخش خوب، هم بخش بشارت، هم بخش انذار، قرآن کریم مثال میزند و حرکت میدهد.
قرآن بهوسیله بشارت به خوبیها و انذار نسبت به بدیها افراد را تربیت میکند و نجاتشان میدهد. آنها را از سقوط حفظ میکند.
در ابتدای سوره مبارکه یس و همچنین آیات ابتدایی سوره مبارکه بقره، به مسئله انذار گذشتگان و کسانی که ایمان نمیآورند اشارهکرده که چه بترسانی آنها را چه نترسانی، در حالت خودشان هستند و هیچ بهرهای از انذار و تبشیر الهی و بهخصوص انذار خدای تعالی نمیبرند.
مهمترین عاملی که هدایت را برای هادی راحت میکند، ترساندن است
ترساندن و بعد عقاب کردن کار خیلی مهمی است. بازدارنده است. در مسئله هدایت، مهمترین عاملی که میتواند مسیر هدایت را برای آنکسی که نقش هادی دارد، تسهیل کند و راحت کند انذار است، ترساندن است.
شنیدید؛ روایاتش هم متعدد است و به طرق مختلف و به زبانهای مختلف آمده است. روایت مشهوری است که انسانها ازنظر عبادت سه دسته هستند. یک دسته برای ترس از جهنم است. یک عده برای شوق به بهشت است. دستهای هم برای اینکه لقای خدای تعالی را درک کنند و به محبت خدا جل و علا نزدیک بشوند و قریب به او بشوند، خدا را عبادت میکنند که دسته سوم را فرمود عبادت آنها عبادت احرار است. نادری از انسانها در این مسیر قرار میگیرند. اوحدی از انسانها در این فضا قرار میگیرند که اگر هم بندگی خدا را بکنند طمعی ندارند. نه ترس جهنم دارند و نه شوق بهشت دارند. اینها برای خود خداست.
دسته سوم که انسانهای نادرالوجودی هستند را کاری نداریم. میرسیم به کسانی که یا شوق به بهشت دارند یا از جهنم ترس دارند. این دوگروهی که کار بندگی و عبادت خدا را میکنند، عمدتاً به خاطر ترس از جهنم است؛ و الا شوق به بهشت نیست.
میگویم چرا نماز میخوانی؟ میگوید اگر نخوانیم میسوزیم. چرا واجبات را انجام میدهی؟ اگر انجام ندهیم کتک میخوریم؛ و الا برای مستحبات مثل نماز شب اینهمه فضیلت گفتهشده است، کار خیر اینهمه فضیلت برایش گفتهشده است و اینهمه ثواب دارد، پس چرا کسی انجام نمیدهد یا کم انجام میدهند؟
افرادی که به دنبال شوق بهشت کار انجام بدهند که اینها هم تازه کاسب هستند، بااینحال انجام نمیدهند و تعدادشان کم است. چرا؟ چون روحیه جبلی افراد، ترس و عقاب و کتک برایشان بازدارنده است. نعمتهای بهشتی دلیل نیست برای اینکه انجام بدهند. ترس از جهنم است بیشتر.
اینکه عرض میکنم در هدایت، ترساندن نقش اساسی دارد، از این باب است. از همین ترس باید استفاده کرد و افراد را انداخت در هدایت تا برسانیم به مقصد. یک مقدار که حرکت کرد و آمد جلو و لذتش را درک کرد، آن موقع شوق پیدا میکند. بعد میرسد به عبادت و بندگی احرار.
اهمیت نقش انذار در هدایت بشر
عرض کردیم که در قرآن کریم آیاتی داریم که بشارت و انذار را باهم آورده است. در ابتدای سوره مبارکه یاسین هدف از آمدن قرآن را فقط انذار دانسته است. آیات متعددی هدایت و بشارت را باهم آورده است. «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِینَ» مکرر آیاتش را خواندیم.
اما همانطور که این صفت خاص پیغمبر اکرم است، برای قرآن هم روی مسئله انذار تأکید میکند. «تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ» آیه ۵ و ۶ سوره مبارکه یس که نشاندهنده این است که مسئله انذار چقدر اهمیت دارد و مهم است و چقدر نقش دارد در هدایت بشر.
در سوره ملک ۸ فرمود «کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ» کسانی که اهل پلیدی بودند و اهل بدی بودند و شقاوت داشتند و خطا و لغزش و عصیان داشتند، اینها به جهنم افتادند. خازنان جهنم از آنها سؤال میکنند که آیا نذیری بهسوی شما فرستاده نشد؟ کسی که شمارا بترساند نبود که جهنمی نشوید؟
به آیات انذار دقت کنید
یکی دیگر از صفات قرآن کریم که امروز به آن پرداختیم و مختصر عرض کردیم این بود که قرآن در کنار نور بودن، در کنار هدایت بودنش، در کنار بشارتش، در کنار شفا بودن و رحمت بودنش، همه اینها را که تا الآن عرض کردیم، یکی دیگر از ویژگیهای او انذار است که انسان را میترساند.
شما در این روزها که در حال تلاوت قرآن هستید و در جلسه کرسی تلاوت نشستهاید و آیات را بهره میبرید، آیات انذار را دقت کنید. بدیها و آثاری که برای آن بیان میکند را دقت کنید. ببینید که چقدر روی روح تأثیرگذار است و چه قدر در صیقلی کردن روح ما و تربیت کردن ما و در مسائل فردی و اجتماعی ما مؤثر و مهم است.
قرآن کتابی است که ما را انذار میدهد «… وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقرآن لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ…» تا قیامت این کتاب، کتاب انذار است و کتاب ترساندن است. کتاب پند است، از این باب که انسان را به مقصد برساند.