سلسله جلسات بیان ویژگی‌های قرآن؛ آیات ۱ و ۲ سوره نمل

هدایت اجباری نیست و انسان اختیار دارد که نپذیرد

کارشناس روابط عمومی ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن

جلسه سوم

سوره نمل، آیات ۱ و ۲

طس تِلْکَ آیَاتُ الْقرآن وَکِتَابٍ مُبِینٍ ﴿۱﴾ هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۲﴾ طا سین، این است آیات قرآن و کتابی روشنگر که هدایت و بشارت برای مؤمنان است. آیات اول و دوم از سوره مبارکه نمل است.

بنا شد آیاتی که خود قرآن و کتاب مجید را معرفی می‌کند توضیح و ترجمه مختصری داشته باشیم. امروز به این دو آیه شریفه اشاره می‌کنم که «آیَاتُ الْقرآن» و «کِتَابٍ مُبِینٍ» را برای قرآن مطرح می‌کند و دوم هدایت و بشارت را که از ویژگی‌های قرآن است.

آیه، نشانه، عبرت و معجزه است

کلمه آیات، قریب به ۳۰۰ بار در قرآن تکرار شده است. مفرد این کلمه آیه است که بیش از ۸۰ مرتبه در قرآن تکرار شده است. آیه به معنای نشانه است. به معنای عبرت است. معجزه را هم آیه می‌گویند. قسمتی از یک سوره را هم آیه می‌گویند که مجموعه آیات می‌شود یک سوره.

آیه چیز ظاهری است که همراه با یک‌چیز غیر ظاهری باشد و این ظاهر آن غیر ظاهر را برای ما روشن کند؛ به آن می‌گویند آیه، می‌شود نشانه. یک‌چیزی هست که مخفی است، آن مخفی توسط آن چیزی که معلوم است روشن می‌شود، به آن چیزی که روشن‌کننده آن مخفی است می‌گویند آیه.

آیه بیشتر به معجزه اطلاق می‌شود. معجزه انبیا را آیه می‌گویند. به هر جمله‌ای از قرآن که دلالت بر حکمی داشته باشد آیه می‌گویند چون نشانه‌ای از وجود خداوند تبارک‌وتعالی است؛ بنابراین وقتی تمام موجودات عالم را نگاه می‌کنی آیه هستند چون دارند ما را متوجه خدای تعالی می‌کنند.

آیات قیمتی و خواندنی

اینجا فرمود: «طس تِلْکَ آیَاتُ الْقرآن» آیات، به آیات القرآن و همچنین آیات تکوینی خدای تعالی اطلاق شده است که همه موجودات عالم با همه گستردگی که دارند، آیات الهی هستند.

اضافه آیات به قرآن که گفت «آیَاتُ الْقرآن» این به‌اصطلاح ما تفخیم و تعظیم است. چون اضافه شده است به یک عظیم درنتیجه موجب عظمتش خواهد شد. حالا اگر بخواهیم معنای دیگری برای این آیه بکنیم این می‌شود که این آیات، مهم و عظیم است و پرقیمت و پرارزش است. این‌ها را که ما نازل می‌کنیم آیات کتابی است که خواندنی است. آیات کتابی است که عظیم‌الشأن است. کتابی است که مقاصد خودش را روشن و شفاف بیان می‌کند. آیات کتابی است که این کتاب هیچ ابهامی ندارد. هیچ پیچیدگی ندارد.

«طس» هم حروف مقطعه است که باید مستقلاً به آن پرداخت. مفصل هم هست و باید یک جلسه دو جلسه راجع به حروف مقطعه صحبت کرد که چیست و مفهوم آن‌ها چیست و برای چه آمده است و چرا این‌طور آمده است. ما فعلاً اینجا داریم راجع به اوصاف قرآن صحبت می‌کنیم که تا حالا نور را گفتیم، برهان را گفتیم و ان‌شاءالله این جلسه بتوانیم بشارت و هدایت را هم بگوییم.

لفظ و کتابت

مبین را هم جلسه قبل یک اشاره‌ای کردیم. این کتاب، کتاب مبین است؛ یعنی هم آشکار است و هم آشکارکننده است. همان شبیه نور است. البته عده‌ای از مفسرین بزرگوار ما گفته‌اند که قرآن یک مطلب است و کتاب مبین هم مطلب دوم است. گفته‌اند که این دوتا جداست.

اما ظاهر آیه شریفه این را می‌رساند که به یک واقعیت دارد اشاره می‌کند. یکی اشاره به لفظ دارد و یکی اشاره به کتابت. می‌فرماید «آیَاتُ الْقرآن» که لفظ و صوت و صدا است و «کِتَابٍ مُبِینٍ» که کتابت هست و نوشتن.

علت نام‌گذاری کتاب آسمانی اسلام به «قرآن»

خود قرآن اسم کتاب است. اگر به این کتاب قرآن گفتند، چون این کتاب خواندنی است. قرائت کردنی است. از ماده قرأ است. خواندن خاصی است که با یک ترتیب خاص و پشت سر هم قرائت می‌شود و خوانده می‌شود؛ و چون گفتن، زودتر در افراد اثر می‌گذارد نسبت به نوشتن، اینجا اول قرآن را آورده است بعد کتابت آن را آورده است. «تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ» چون قرائت و گفتن و بیان کردن، زودتر اثر می‌گذرد تا یک نوشته.

رسول خدا این نام‌گذاری را به این جهت که خدای تعالی خودش قرآن می‌خواند بیان کرده است. فرمود: قرآن را قرآن می‌گویند چون خود خدای تعالی هم می‌خواند. آیه ۱۸ سوره مبارکه قیامه را ببینید «فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ» خدا این‌طور بیان می‌کند که هر وقت از قرآن خواندیم؛ یعنی خدا خودش قاری قرآن است. به پیغمبر می‌گوید که از خواندن آن پیروی کن. رسول خدا فرمودند که علت نام‌گذاری قرآن این است که خدای تعالی خودش قاری قرآن است.

البته خدای تعالی از لوح محفوظ می‌خواند. قاری لوح محفوظ است. چون در آن مرحله قرآن در لوح محفوظ است. آیه ۲۱ و ۲۲ سوره مبارکه بروج فرمود: «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ» خدایی که قرآن مجید را می‌خواند در لوح محفوظ است.

لفظ و صفت مبین هم که برای قرآن آمده است، فقط در این آیه که داریم عرض می‌کنیم نیست؛ در جاهای دیگر هم آمده است. مثلاً در آیه پانزدهم سوره مبارکه مائده «…قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ» یا در آیه ۵۹ سوره مبارکه انعام فرمود: «وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» چون قبلاً هم راجع به مبین عرض کردم، همین مقدار بس باشد.

انواع هدایت در قرآن

بعد فرمود: «هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ» این دو وصف دیگر که یکی هدایت هست و یکی بشارت شدت هدایت و بشارت را می‌گوید؛ یعنی بسیار هدایت‌کننده و بسیار بشارت‌دهنده. برای اهل ایمان قرآن این صفت را دارد.

در قرآن کریم هدایت به‌طور گسترده و وسیع برای عموم مردم مطرح شده است که «هُدًى لِلنَّاسِ» هدایت برای همه بشر است که در آیه ۱۸۵ سوره مبارکه بقره است. منظور همه کسانی هستند که فضایشان مناسب است برای اینکه پذیرش حق داشته باشند. کسی که عنود و لجوج است و زیر بار نمی‌رود، شما هزار خورشید هم برای او روشن کنید، وقتی بخواهد کور باشد کور است و نمی‌بیند. لجوج و عنود در مقابل این آیه کرنشی ندارد. پس قرآن در مرحله اول، هدایت را برای همه بشر می‌خواهد. در مرحله دوم «هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُؤْمِنِینَ» است. مؤمنین از آن بیشتر استفاده می‌کنند و بهره می‌برند.

به‌هرتقدیر هدایت قرآن کریم عام است. در مرحله اول برای همه مردم است؛ «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ…» نزول قرآن که شده است هدایت برای همه انسان‌هاست. رسول خدا هم که دعوت به قرآن و دین می‌کردند برای همه این کار را می‌کردند و نگاه به گروه خاصی نداشتند. «کَافَّهً لِلنَّاسِ» بودند.

اما آیاتی داریم که هدایت را برای متقین می‌داند. دایره «هُدًى لِلنَّاسِ» را کوچک می‌کند؛ «هُدیً لِلْمُتَّقینَ». یا برای مؤمنین می‌داند؛ «هُدیً و رَحمَهٌ لِلمُؤمِنینَ». گاهی برای محسنین و نیکوکاران می‌داند؛ «هُدیً وَ رَحمَهً لِلمُحسِنینَ». در یک آیه دیگری هم دارد که «هُدًی وَ رَحمَهً وَ بُشرى لِلمُسْلِمینَ» مسلمان‌ها از آن بهره می‌برند و این‌طور نیست که عمومیت داشته باشد.

برگشت این بحث به هدایت قرآن است که این هدایت چگونه است که اساس بحث امروز ما هم همین است؛ یعنی آن نکته‌ای که می‌خواهیم امروز داشته باشیم همین بخش است که این هدایت چگونه است.

انواع بهره‌برداری از انذار

البته در بخش‌های دیگر هم شبیه این بحث را داریم؛ مثلاً خدای تعالی، قرآن و رسول خدا را منذر معرفی می‌کند؛ «تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا» آیه ۱ سوره مبارکه فرقان. هم قرآن هم پیغمبر نقش انذار دهندگی دارند. در آیه ۱۹ سوره مبارکه انعام فرمود «وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ» ترساننده هم قرآن است، هم پیغمبر است از آینده‌ای که اگر درست عمل نکرده باشیم، از آینده‌ای که جهنم است می‌ترسانند، از عواقب کارها می‌ترسانند.

ولی از این انذاری که عام است و برای همه بشر است، یک گروه خاصی بهره می‌برند. عده خاصی خوف آن‌ها را می‌گیرد و کارهایشان را تنظیم می‌کنند «لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا…» یس ۷۰. کسانی که از این انذار بهره می‌برند زندگان هستند؛ و «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا» آیه ۴۵ سوره نازعات.

پس ببینید که فقط بحث هدایت نیست. بحث انذار هم همین‌طور است. مباحث دیگری هم داریم که در قرآن کریم مطرح است که برای عامه گفته‌شده است که قرآن چنین ویژگی‌ای دارد و پیغمبر هم‌چنین ویژگی‌ای دارد اما باز یک گروه خاصی بهره می‌برند. این‌ها باهم چگونه جمع می‌شود؟ برای چه چنین اختصاصی به یک گروهی داده‌شده است؟

هدایت ابتدایی

هدایت مثل اضلال -که یعنی گمراه کردن و گمراه شدن- دو قسم دارد. چون قرآن تجلی خداوند تبارک‌وتعالی است، دو هدایت خدا در قرآن تبیین شده است؛ یعنی وقتی می‌گوییم هدایت دو بخش است، یعنی هدایت الهی دو بخش است که در قرآن متجلی است: یک هدایت ابتدایی است و یک هدایت جزایی و پاداشی است.

هدایت خدای تعالی، در ابتدا همه را تحت سیطره خودش می‌گیرد که از اوصاف کمال خدای تعالی است. «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ» ما شما را به راه درست هدایتتان کردیم. «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ» به مسیری که به نفع شماست شما را هدایت کردیم.

ارائه طریق

این هدایت ابتدایی خدا خودش دو قسم است: هدایت تشریعی است که هدایت تشریعی به عبارت ساده، نشان دادن راه است. اصطلاح آن ارائه طریق است. مثلاً شما می‌پرسید می‌خواهیم برویم جلسه قرآن، کجا برویم؟ به شما می‌گویند مصلای کرج. این ارائه طریق است. از شما آدرس جایی را می‌پرسند و شما راه را نشان می‌دهید.

این ارائه طریق نصیب همه انسان‌هاست. هدایت تشریعی خدای تعالی برای همه انسان‌هاست. همه انسان‌ها را راهنمایی می‌کند. اینجا اختیار با خود افراد است. چون برگشت این هدایت به فطرت انسان است. «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» چون بر اساس فطرت دارد هدایت می‌کند. پس همه انسان‌ها قابلیت پذیرش این هدایت را دارند.

هدایت اجباری نیست؛ انسان اختیار دارد که نپذیرد

اما چون این انسان اختیار دارد، اختیارش به دست خودش است و می‌تواند انتخاب کند. این هدایت را می‌تواند بپذیرد، می‌تواند هم نپذیرد. «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» شما می‌توانید در مسیر قرار بگیرید، می‌توانید در مسیر قرار نگیرید. می‌پرسد راه کجاست؟ نشان می‌دهیم؛ اما نمی‌رود و از یک راه دیگر می‌رود. اختیار با خود انسان است.

هدایت تشریعی هدایت علمی است؛ یعنی شما می‌فهمید که باید چه مسیری را طی کنید اما در عمل انسان می‌تواند تخلف کند. مثل خیلی از افرادی که دیده‌اید، می‌دانند بعضی کارها را نباید انجام بدهند اما تخلف می‌کنند. هدایت شده است، مسیر درست را هم یاد گرفته است و باید در همان مسیر عمل کند، اما عمل نمی‌کند. چون اصل هدایت اجباری نیست. ناچار نیست که از هدایت تبعیت کند. چون علم است می‌تواند برخلاف علم عمل کند.

درباره قوم ثمود، آیه شریفه همین را دارد. موارد فراوانی داریم که من قوم ثمود را بیان می‌کنم. خدای تعالی می‌فرماید ما آن‌ها را هدایت کردیم. این هدایت، هدایت تشریعی بود. ما به آن‌ها راه را نشان دادیم. شناخت کامل و مسیر را برای آن‌ها فراهم کردیم ولی آن‌ها گمراهی و ضلالت را در راه هدایت ترجیح دادند. آیه ۱۷ سوره مبارکه فصلت؛ «وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَی» مسیر درست را به آن‌ها گفتیم؛ اما آن‌ها ترجیح دادند که کور باشند تا این‌که هدایت پیدا کنند.

پس این هدایت اولیه و هدایت تشریعی است. این هدایت را برای همه گذاشته است و همه هم می‌توانند بپذیرند و می‌توانند هم نپذیرند. اختیار با خودشان است. اگر انسان براثر گناه و براثر عصیان و براثر خطا و لغزش، فطرت توحیدی خودش را از بین برد، «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» را خراب کرد، باعث می‌شود که هدایت را نپذیرد و مسیر غلط را برود.

هدایت پاداشی؛ ایصال الی المطلوب

اما اگر زنده نگه داشت فطرت را و سر جایش نگه داشت، مسیر هدایتی که خدای تعالی برایش فراهم کرد را در آن مسیر هدایت قدم برداشت، وارد مرحله بعد می‌شود. چون قدمی را که برداشته درست برداشته، حالا به او پاداش داده می‌شود. هدایت دوم هدایت پاداشی است.

در هدایت پاداشی اضافه هدایت داریم. در هدایت پاداشی ایصال الی المطلوب داریم. در هدایت تشریعی، ارائه طریق داشتیم؛ یعنی خدای تعالی راه را نشان می‌داد ولی در هدایت پاداشی یعنی مثلاً من قبول کردم و می‌خواهم بروم در جلسه کرسی قرآن شرکت کنم، از کدام طرف بروم؟ اینجا تشویقش می‌کنند؛ میگویند بیا سوار ماشین شو تا تو را برسانم. این ایصال الی المطلوب است؛ یعنی رساندن شخص به آن جایگاهی که باید باشد. دیگر به او راه را نشان نمی‌دهد که از این مسیر به آن مسیر برو تا برسی؛ می‌گوید بیا خودم تو را می‌برم. دستت را می‌گیرد می‌برد.

این کِی انجام می‌شود؟ وقتی خود شما یک‌قدم جلو آمده باشی، یک مقداری در هدایت قدم برداشته باشی، یک مقدار از مسیر را با اختیار خودت و با توجه و با دقت طی کرده باشی. خدای تعالی هم توفیق این را می‌دهد که هم هدایت را تکمیل کند و هم چیزهای اضافه‌تر به انسان می‌دهد.

درآیات متعددی خدای تعالی به این نکته اشاره فرموده است. مثلاً در آیه ۱۱ سوره مبارکه تغابن «…وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ…» این هدایت، هدایت پاداشی است؛ یعنی چون تو درست عمل کردی و یؤمن بالله شد، قلب هدایت می‌شود.

یا در آیه ۵۴ سوره مبارکه نور «…وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا…» اگر اطاعت کردی ما تو را به وادی هدایت می‌اندازیم. در «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» هم هدایت، هدایت ایصال الی المطلوب است. هدایت پاداشی است. «وَالَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى…» آیه ۱۷ سوره محمد. هدایت هم هدایت پاداشی است.

آسان شدن کارها؛ جلوه‌ای از هدایت پاداشی

درباره اصحاب کهف داریم که «إِنَّهُمْ فِتْیَهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً» این هم آن هدایت خاصه است؛ چون کارشان را درست انجام دادند و قدم در مسیر هدایت گذاشتند، خدای تعالی هم به آن‌ها توفیق داد تا کارشان را بیشتر انجام دهند؛ لذا انجام کار خیر را برای آن‌ها آسان کرد.

هرکسی در مسیر هدایت پاداشی قرار می‌گیرد و کار خودش را درست انجام می‌دهد، خدای تعالی کار او را آسان می‌کند و از کار هم لذت می‌برد. «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‌» آیه ۷ سوره لیل.

پس هدایت ابتدایی خدا دو قسم است: تشریعی و تکوینی و هدایت تشریعی هم دو جور است که ایصال الی المطلوب است و ارائه طریق.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.