متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۱/۰۵
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عبادالرحمن خودم و شما را به تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا عدالت را در همه شئون رعایت میکنند. همانطور که در جلسات قبل هم بیان شد اسلام دینی است که بر اساس تعادل بنا گذاشته شده و هرگز نمیپسندد که افراد دچار افراط و یا تفریط در رفتار شخصی و بخصوص اجتماعی باشند و از این مسئله به شدت نهی کرده است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «نادان (جاهل) را همیشه در حال افراط یا تفریط میبینید». یا در ضمن وصیت به امام مجتبى علیهالسلام فرمودند: «فرزند عزیزم در شئون زندگى و امور عبادى میانهرو باش و از افراط بپرهیز. روشى را انتخاب کن که در حدود توان و طاقت تو باشد و بتوانى همیشه آن را انجام دهى».
در مورد جامعه مکرر تذکر داده است که رعایت عدالت، اساس و بنیان نظام اجتماعی اسلام و پایداری آن است؛ یعنی اگر احتیاجات جامعه بنا بر مصالحی که دارد در نظر گرفته شود و به همان اندازه نیروی لازم خدمات ارائه کنند پایداری برقرار است و جامعه بالنده خواهد بود.
نکتهای را اینجا عرض کنم که به ذهن بعضی از دوستان هم آمده و آن اینکه آیا معنا و مفهوم عدالت در همه علوم مثل کلام، فقه، اخلاق، حقوق، سیاست و … یکی است یا در هر علمی معنای خاص خود را دارد؟ و رابطه هرکدام با عدالت اجتماعی چیست؟
خیلی کوتاه و گذرا عرض میکنم. در علم کلام مباحثی که مربوط به کیفر و جزای اعمال از طرف خدای تعالی مطرح است که آیا این پاداش برای این عمل عادلانه است؟ یا این کیفر برای فلان عمل ظالمانه نیست؟ مثلاً کسی صفتی دارد یا کاری انجام داده است، در آیات دارد که چنین کسی مخلد در آتش است. خب آیا این جرم و جزا با هم مطابقت دارد؟ آیا این جزایی که خدا قرار داده برای این عمل، عادلانه است؟
و یا بحث درباره جبر و اختیار که آیا انسانها مجبور به انجام فلان عمل هستند یا نه با اختیار خودشان انجام میدهند؟ خب اگر مجبور به انجام هستند پس چرا باید عقاب شوند؟ یا اگر اشیاء حسن و قبح ذاتی دارند پس امرونهی خدا کجاست و چه نقشی دارد؟ که اشاعره و معتزله مفصل به این موضوعات پرداختهاند که همین بحث عدل الهی است.
مرحوم علامه مطهری ره در این رابطه فرمودند: عدل یعنی هر موجودی هر درجه از وجود و کمال وجود که استحقاق و امکان آن را دارد دریافت میکند که این معنای عدل، صفت کمال برای ذات خداوند است؛ و ظلم یعنی منع فیض و امساک جود از وجودی که استحقاق دارد که این معنای ظلم، نقص است برای خدا که منزه از نقص است.
پس ملاحظه فرمودید، در بحث عدالت اجتماعی از روابطی که انسانها باهم دارند، بحث میشود و حقوق متقابلی که نسبت به هم دارند؛ اما در علم کلام اگر از عدالت بحث میشود مربوط به رابطه بین خالق و مخلوق است؛ و در جای خود بحث شده که هیچ موجودی بر خداوند حقی ندارد که دادن و ندادن آن حق، عدل و ظلم باشد.
عدالت در مباحث دیگر هم همینطور است، مثلاً ما در علم اخلاق از عدالت سخن میگوییم، اما مفهوم آن با بحث عدالت اجتماعی فرق دارد. در علم اخلاق مثل علم طب که از حالات جسم و امراض و راههای درمان بحث میکند، از حالات روح، قوای درونی و صفات مثبت و منفی روح از امراض و راههای درمان آن بحث میکند. در عدالت اخلاقی باید قوای درونی ما یعنی غضبیه و شهویه و وهمیه و عاقله معتدل شوند و از افراطوتفریط دور شوند تا ملکه شجاعت و عفت و حکمت به دست بیاید و شخص عدالت اخلاقی مصطلح را داشته باشد.
در علم فقه هم از عدالت سخن گفته میشود و بحثهای متنوعی دارد که بین فقها هم اختلافاتی وجود دارد حضرت امام ره فرمودند: عدالت عبارت از حالت نفسانى است که باعث میشود انسان همیشه تقوایی داشته باشد که مانع از ترک واجبات یا انجام محرمات شرعى است و براى احراز آن، حسن ظاهر، کافى است؛ و فرق این عدالت با عدالت اخلاقی در این است که در اخلاق باید صفات در انسان ملکه راسخه شود.
نکته دیگر اینکه از آیات قرآن کریم میفهمیم که رعایت عدالت یکی از امانتهایی است که باید امانتداری کنیم. در آیه ۵۸ سوره مبارکه نساء فرمود: خداوند قاطعانه به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بازگردانید و هنگامیکه میان مردم داوری میکنید به عدالت داوری کنید. «… اِنَّ اللهَ یَامُرُکُم اَن توَدُّوا الاماناتِ الی اَهلِهَا وَ اِذا حَکَمتُم بَینَ النَّاسِ اَن تَحکُمُوا بِالعَدلِ…» وقتی خواستید حکومت کنید و بین مردم قضاوت کنید به عدل حکم کنید.
این امانتداری و رعایت عدالت و رفتار عادلانه از عهده چه کسانی برمیآید؟ قبلاً در کلمات قصار اشاره داشتم که امیرالمؤمنین میفرمایند: «لَا یُقِیمُ أَمْرَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ لَا یُصَانِعُ وَ لَا یُضَارِعُ وَ لَا یَتَّبِعُ الْمَطَامِعَ»؛ یعنی فرمان خدا را تنها کسى مىتواند اجرا کند که سازشکار نباشد و به روش اهل باطل عمل نکند و پیرو فرمان طمع نگردد.
و اتفاقاً شما در جامعه میبینید که هرکدام از این ضعفها اگر در مجری باشد، عدالت از بین رفته است. باید تبعیض در بهرهمندی از منابع نباشد تا عدالت اجتماعی گسترده شود و الا تا وقتی عدهای با استفاده از عناوینی که دارند برای خود استحقاق بیشتری قائل باشند و خود را داری حق ویژهای بدانند عدالت اجتماعی محقق نمیشود.
عدالت سپر و نگهدارند است. عدالت بهشت است. رسول اکرم فرمودند: «عدل در کشاکشهاى اجتماعى همانند سپر نگهبانى است که افراد در پناه آن از تعدّى دگران محفوظاند و مانند بهشت پایدارى است که همواره مردم از نعمتهای آن برخوردارند». چه تعبیرات زیبا و قشنگی را پیامبر درباره عدالت اجتماعی بیان فرمودند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا دل و خواستههای آن را در کنترل خود دارند.
مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۱۸۵ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «یَقُولُ مَتَى أَشْفِی غَیْظِی إِذَا غَضِبْتُ أَ حِینَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَیُقَالُ لِی لَوْ صَبَرْتَ أَمْ حِینَ أَقْدِرُ عَلَیْهِ فَیُقَالُ لِی لَوْ عَفَوْتَ». کى مىتوانم خشم خود را فرونشانم، آنگاهکه خشم مرا فراگیرد موقعى که از انتقام ناتوان باشم و به من بگویند اگر ایستادگى مىکردى و یا وقتیکه قادر بر انتقام گرفتن باشم و به من بگویند اگر گذشت مىکردى.
به قول ما طلبهها به این نوع سؤال کردن میگوییم استفهام انکاری. چون امام میخواهند صفت مذموم خشم همراه کسی نباشد؛ و جمله را جوری تنظیم کردهاند که معنای بر حذر داشتن دهد.
حالا سؤال این است که چه زمانی شخص خشم خودش فرومیخورد؟ یا وقتی است که نمیتواند انتقام بگیرد. اینجا موجب عیبجوئی مردم میشود. چون شخص بددهنی میکند و بیآبروئی میکند مردم میگویند صبر میکردی بهتر بود. یا میتواند انتقام بگیرد اینجا هم روا نیست که مجازات کند چون مردم سرزنش میکنند که چرا نبخشید بااینکه اینهمه فضیلت داشت؛ و بهتر از انتقام بود. لذا مردم میگویند اگر گذشت میکردی بهتر بود.
آغاز سال ۱۴۰۱ خورشیدی و روزهای پرطراوت بهار را که همراه با ماه شعبان است به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم و امیدوارم خدای تعالی سالی پر از خیروبرکت و فراوانی و همدلی و نشاط و عافیت و سلامتی برای همه قرار داده باشد.
پیام نوروزی و سخنرانی روز اول عید رهبر معظم انقلاب را همه ملاحظه فرمودید. آقا فرمودند: «کسانی که برای مردم سخن میگویند، پیام میفرستند، مینویسند، تلاش میکنند، هر چه میتوانند در مردم، امید ایجاد کنند؛ امید عامل مهم حرکت، عامل مهم پیشرفت است»؛ و فرمودند: «بگذارید دشمنان از امیدواری ملّت ایران به خشم بیایند». معلوم میشود امید مطلب مهمی است.
انشاءالله همه ما این مهم را جزء برنامههای اصلی خود قرار دهیم و عمل کنیم. نکته مهم در امیدواری، عمل است. چون شخص امیدوار به دنبال امیدش حرکت میکند. اینطور نیست که فقط امید داشته باشد؛ مثلاً بگوید امید داریم که باران بیاید؛ اما دانه نکارد، زمین را شخم نزند، کود ندهد، بعد بگوید ما امید داریم از این مزرعه برداشت خوبی داشته باشیم. این امید به درد نمیخورد. امید باید همراه عمل باشد درنتیجه به مطلوب میرسد و الا صرف امید داشتن مشکلی را حل نمیکند. پس امیدی مطلوب است که انسان را به حرکت درآورد.
اگر دقت کنید همین امیدواری به آینده پیشرفتهای علمی بزرگ را برای کشور به همراه داشته. حضرت آقا به آینده امیدوار بودند و یک حرکتهایی را ایجاد کردند. پیشرفتهایی که در نانو داریم، در سلولهای بنیادی، در هستهای، در موشکی، در فضا و امثال اینها همه برای امید است که حرکت ایجاد میکند و کار پیش میرود؛ بنابراین باید با قوت بیشتر وارد میدان عمل شد، چون نشان دادیم ما میتوانیم و قطعاً آینده در اختیار ماست.
ایشان به تولیدی که متکی به دانشبنیانها باشد اشاره فرمودند که هم پیشرفتهای علمی و هم تولید اشتغال آفرین را در پی دارد و در استان البرز بحمدالله فرصتهای فراوانی در این زمینه برای جوانان وجود دارد که باید سرعت بیشتری بگیرد.
توضیح مختصری راجع به دانشبنیان عرض کنم. دانشبنیان نوع جدیدی از کسب سرمایه و ثروت از راه علم و فناوری است. اگر کشوری شاخصهای لازم برای دانشپایه بودن را داشته باشد میتواند اقتصادش را دانشبنیان کند و با بهرهگیری از اندوختهها و تجربیات علمی، رفتارهای اقتصادی و تأمین نیازهای امروز و آینده جامعه را تأمین کند.
به عبارت سادهتر دانشبنیان یعنی عمل از روی علم؛ و اتفاقاً این مطلبی است که اسلام و دین روی آن تأکید دارد و اگر کسی به روایات وارده با دقت توجه کند مطلب را به دست میآورد که در مسیر غیرعلمی اگر حرکتی صورت گیرد به مقصد نمیرسد. مثلاً بهعنوان نمونه که روایات فراوان است، رسول خدا در روایتی فرمودند: کسى که بدون شناخت عمل کند، خراب کردنش بیشتر از درست کردن اوست؛ یعنی اگر کسی عملش بر بنیان و ریشه شناخت و علم نباشد یعنی دانشبنیان نباشد، خرابکاریاش بیشتر از اصلاح است.
لذا مجموعههایی که به قصد همافزائی علم و ثروت و توسعه اقتصاد دانشمحور برای به دست آوردن فناوری برتر باارزش افزوده بیشتر تلاش میکنند دانشبنیان هستند. یکی از مهمترین کمککنندهها به اقتصاد دانشبنیان، پارکهای علم و فناوری هستند که نقش اصلی در جذب شرکتهای مبتنی بر فناوری پیشرفته و همچنین متخصصان و دانشمندان را دارند.
پارکهای علم و فناوری به رشد و توسعه علم و فناوری در جامعه ازیکطرف و به ایجاد ثروت بر پایه دانش از طرف دیگر و همچنین ارتباط عمیق بین دانشگاه و واحدهای تولیدی کمک میکند.
که میدانید باز ما در استان این پارک را داریم که خیلی بزرگ و مفصل دانشبنیانهایی در آنجا مشغول به فعالیت هستند و تا حالا هم خوب کارکردند. امیدواریم در آینده با توجه به شعار سال فعالیتشان بیشتر شود و دستگاههای مربوطه این مجموعهها را تقویت کنند تا آثار و برکات آنها برای استان بیشتر باشد.
دراینبین حرف اساسی این است که نیروی انسانی متخصص و خلاق، رکن اصلی این اقتصاد است. هرچقدر تعداد بیشتری از افراد متخصص متعهد داشته باشیم، استحکام اقتصاد دانشبنیانمان استوارتر است؛ یعنی رکن اصلی، نیروی انسانی است که کشور ما نیروی انسانی متخصص کم ندارد. باز استان ما این ویژگی را دارد که باید فضاهای لازم را فراهم کرد.
۷ سال پیش در ششم فروردین سال ۱۳۹۴ رژیم وابسته آل سعود، تحت حمایت شیطان بزرگ و کمک بعضی کشورهای عربی، از زمین و دریا و هوا یمن را موردحمله قرارداد و در طول این مدت غیر از کشته و مجروح و آواره شدن افراد بیگناه و قحطی و بیماری و از بین رفتن زیرساختهای یمن نتیجهای به دست نیاورده است؛ و تلاشهای سعودی برای بهزانو درآوردن و تسلیم کردن یمن بیفایده بوده است؛ و یمن را در مسیر مقاومت، محکمتر کرده است.
ثمرات این ائتلاف منحوس را ببینید چه بود. گزارشی است که سازمان حقوق زنان و کودکان داده است. این یک سازمان بینالمللی است. من فقط همین بخش را برای شما میخوانم که در طول این مدت ۷ سال ۶۲۶۴ زن و کودک فقط کشته شده است. هر دو ساعت ۶ کودک یمنی میمیرند. ۳۸۴۱ زن و کودک معلول شدهاند. ۴ میلیون و ۴۹۵ هزار و ۵۵۸ نفر آواره شدهاند. چند هزار نفر و شاید بیشتر باشد و به میلیون برسد، سرطان دارند کودکان. اینها آثار و ابتلائات این ائتلاف منحوس است.
عربستان با پول نفتش و با کمک عبریها و بعض کشورهای عربی و غربیها و البته با خودبزرگبینی و توهم قدرت منطقه بودن، ندانسته برای از بین بردن خودش در یمن باتلاق درست کرد و در حال غرق شدن در نقشهای است که کشیده. این هفت سال بهخوبی نشان داد که تنها راهکار نجات منطقه از دست اشغال گران و متجاوزان و استکبار و حفظ استقلال، مقاومت است.
از برکات این دفاع ۷ ساله، تقویت و استحکام محور مقاومت بود و نشان داد که اسرائیل آسیبپذیرتر از آن است که تصورش میرفت. امروز یمنیها یکی از اهداف خود را نابودی اسرائیل میدانند و اگر خدا بخواهد و به فضل الهی در این اتفاق مهم که بهزودی رخ خواهد داد نقش اصلی و پررنگی یمنیها خواهند داشت. پهپادها و موشکهای خود را به سمت رژیم اشغال گر و سفاک نشانه رفتهاند و او را به نابودی نزدیکتر کردهاند.
البته نباید از موشکهای ایران هم غافل باشند که اگر لحظهای غفلت کنند و گول شیطان را بخورند و تصمیم اشتباه درباره ایران بگیرند، آتش خشم مسلمین آزاده جهان توسط موشکهای ایرانی شراره میکشد و جز خاکستر از آنان باقی نخواهد گذاشت.
این هفت سال باید برای کشورهای منطقه درس شده باشد و فهمیده باشند که آمریکا قدرت تأمین امنیت آنان را ندارد و تأمینکننده امنیت منطقه، کشورهای منطقه هستند.
آمریکا هم زبونتر از قبل شده، عصبانیت شدیدش را در دعوت امارات از بشار اسد و مشروعیت بخشیدن دوباره به او را ندیدید که گفتند: ما از تلاشها برای مشروعیت بخشیدن به بشار اسد متأسفیم. چند مسئله منجمله همراهی نکردن امارات با قطعنامه آمریکا در محکومیت روسیه و همین سفر بشار نشان داد که آمریکا نمیتواند مثل گذشته بر کشورهای منطقه تأثیر بگذارد.
آنچه مهم و پر ثمره است، مقاومت در مقابله با استکبار است، ولو هزینه دارد که جبهه مقاومت هزینهها را تا امروز پرداخت کرده است، اما نتیجه همانطور که در مقاومت ۱۱ ساله سوریه مشاهده میکنید بسیار میمون و مبارک است بهطوریکه کشورهای حامی تروریست اعلام میکنند که مقاومت پیروز است.
دهه آخر شعبان دهه تکریم و غبارروبی از مساجد و آمادگی برای ورود به ماه مبارک رمضان است. غیر از غبارروبی ظاهری باید با متولیان اداره مسجد با برنامهریزی دقیق، غبارروبی از ظرفیتهای این پایگاه انسانساز برای آینده اسلام و انقلاب داشته باشند.
در مسجد است که جوان مؤمن متعهد ساخته میشود. باید مساجد را آباد کرد و این آبادانی به نمازگزار آن است نهفقط زیبایی در ساخت. هر مسجدی که نماز گزارش بیشتر بود، آن مسجد آبادتر است. اینیک قاعده است؛ ولو رسم مسجد را مزخرف میکنند.
زخرف یعنی طلاکاری. میگویند فلانی مزخرف میگوید، یعنی قشنگ حرف میزند اما باطن حرف بیخود است. چیزی را که شبیه طلا میکنند میگویند مزخرف. مساجد را مزخرف میکنند. طلاکاری میکنند و سنگهای شیک میگذارند ولی در مسجد که میروی میبینی ۶ نمازگزار بیشتر نیست. اینهمه مواد درجهیک در مسجد مصرفشده اما یک ساعت باز است و ۲۳ ساعت تعطیل است. آبادی مسجد به شکل و شمایل آن نیست؛ او را هم باید رعایت کرد اما آبادی مسجد به نمازگزار مسجد است نهفقط زیبایی ظاهری.
در من لایحضر الفقیه روایتی را نقل کرده که خداوند فرموده است: سه گروه برای اهل زمین امنیت میآورند و از عذاب من جلوگیری میکنند: کسانى که بهپاس بزرگى و عظمت من، یکدیگر را دوست مىدارند و به هم محبت میورزند (اهل ایمان باید نسبت به هم محبت داشته باشند. بعضی دوستان نسبت به هم غیظ و بغض و حقد و کینه دارند. اینها باعث عذاب میشود. تا وقتیکه محبت در بین مردم هست عذاب برداشته میشود)، آباد کنندگان مساجد و اهل سحر. این بیان، تأکید میکند که مساجد، مراکز آبادانی و رونق جامعه و حکومت دینی هستند که اگر ضعیف باشند جامعه ضعیف میشود.
و کسی هم نباید مدعی مسجد باشد. خدای تعالی در آیه ۱۸ از سوره مبارکه جن فرمود: «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا».
یکی از معانی آیه شریفه این است که کسی صاحب مسجد نیست نه آن که میسازد نه امام مسجد نه هیئت امناء نه بسیج و نه کانون فرهنگی، هیچکدام از اینها صاحب مسجد نیستند، اینها خادم مسجدند. ۵ نفر یک مسجد را میسازند بعد همه کارهای آن مسجد را میخواهند خودشان انجام دهند. کسی که مسجد را ساخت مالکش نیست. به قول ما طلبهها تسویل الثمره است. تمام شد و رها شد. کسی نمیتواند در آن تصرف کند. مسجد خانه خداست و دیگران خدمتگزار مسجد هستند و باید خالصانه در آن فعالیت کنند.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «مسجد باید پایگاه انسانسازى، عمران دل و دنیا، مقابله با دشمن، بصیرت افزایى و زمینهسازی براى ایجاد تمدن اسلامى باشد». حالا شما یک نگاه به مسجد محلتان بیندازید، پایگاه اختلاف است. آقا میفرماید باید پایگاه وحدت باشد؛ ولی این با آن بد است، آن با این بد است، هر دو تا با سومی بد هستند، هر سه تا با امامجمعه بد هستند. این چه وضعی است؟! باید یکذره بزرگتر شد. فکرها را باید گستردهتر کرد.
توجه دارید در گام دوم انقلاب ما وارد مرحله دولت سازی و جامعه سازی شدهایم و موتور محرکه این حرکت نیروى انسانى تربیت شده است؛ یعنی جوان مؤمن انقلابی، این عنصر در غیر مسجد در جای دیگر تربیت نمیشود. در مساجد است که پایههای اخوت ایمانی تقویت میشود. در مساجد باید ارزشهای دینی و معنوی در بین مردم ترویج شود. در مساجد باید نسل جوان آماده مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن تربیت شود و افراد مسجدی باید با بصیرت باشند.
باید ائمه جماعات و هیئات امناء و تمام کسانی که در مسجد خدمت میکنند و حتی مدیران و مسئولان کشور به این باور برسند که مسجد با قدرت نرمی که دارد توان مهار آسیبهای اجتماعی را دارد. اگر میخواهیم راجع به آسیبهای اجتماعی کاری کنیم، در غیر از مساجد و محلات که مسجد محور باشد تا محله را آباد کند، کاری دیگری نخواهیم توانست که انجام بدهیم.
اگر دقت کرده باشید آسیبهای اجتماعی وقتی بروز کرد که عدهای با روشهایی نقش مساجد را در محلات کم کردند و اثربخشی اجتماعی آنان را نادیده گرفتند. لذا باید مساجد غیرفعال را فعال کرد و به جایگاه خودشان در محلات برگرداند.
مرحوم شیخ طوسی در امالی روایتی را نقل میکند که راوی میگوید از امام صادق علیهالسلام در اهمیت و جایگاه ویژه مسجد شنیدم که فرمودند: «مساجد به پروردگار عالم از همسایگانى که در آن شرکت نمىکنند، شکایت بردند. خطاب رسید که به عزت و جلالم سوگند، در صورت استخفاف به مساجد، یک نماز از آنان قبول نمىکنم و آنان را به عدالت در بین مردم آشکار نمىنمایم و به رحمتم نرسند و در بهشت مجاور من نخواهند بود».
همسایه مسجد است اما مسجد نمیرود به بهانههای واهی. مسجد را باید آباد کرد. هر جور شده به مسجد وارد شوید و فعالیتهای مسجدیتان را بیشتر کنید. انشاء الله ما در سال جدید برنامههای ویژهای را نسبت به مساجد طراحی کردیم که ان شاء الله به فضل پروردگار عملیاتی خواهیم کرد. ان شاء الله در تعدادی مساجد شاخص کارهایی انجام میگیرد، بعد در مساجد دیگر توسعه پیدا خواهد کرد به حول و قوه الهی.
پیام رئیسجمهور محترم در محل نماد مقاومت ملت ایران مسجد جامع خرمشهر و در بین اقشار مختلف مردم ایراد شد تا پیام دهد همانطور که در جنگ سخت با دشمنان در دفاع هشتساله مردم با مقاومتشان پایکار بودند تا پیروزی به دست آمد برای پیروزی در جنگ اقتصادی هم که نتیجهاش آبادانی ایران است بدون استقامت و همراهی همه مردم نمیشود.
انقلاب را مردم شروع کردند، مردم آغازگر انقلاب بودند، مردم انقلاب را به پیروزی رساندند، مردم هم تا امروز انقلاب را حفظ کردند و در مقابل چالشها ایستادند؛ و آقا هم تأکید کردند که مقاومت مردم ایران باعث شد تا آمریکا اعتراف به شکست خفتبار خود بکند.
رهبر معظم انقلاب هم پیام نوروزی ریلگذاری دولت محترم را تائید کردند و مایه زنده شدن امید در مردم دانستند که این حمایت سرمایه مهمی برای دولت است و تا بتواند با بهکارگیری همه نیروها مشکلات مردم را زودتر حل کند. مردم هم باید کمک کنند و عجله نکنند. البته دولت باید عجله کند. دولت عجله کند که کارها را بهسرعت به ثمر برساند که این العجله مِنَ الرحمن است. در بهکارگیری نیروها، در بهکارگیری منابع و در استفاده از منابع باید یک مقدار سرعت بیشتر باشد که انشاءالله این کار خواهد شد.
دریکی دو روز گذشته هم مرحوم آیتالله ریشهری که خدای تعالی او را غریق رحمت بیکرانش بگرداند به ملکوت اعلا پیوست. شخصیت خدوم و دانشمندی بود که وجه علمی ایشان یک بعد از وجود ایشان بود. بُعد دیگرش مسئله مدیریت ایشان بود چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب. در جایگاههای حساسی که به وجود ایشان نیاز بود وارد میشدند و درست هم کارشان را انجام میدادند. در مقابله با انحرافات و جریانات انحرافی هم محکم ایستادند. خاطرات ایشان چاپ شده است؛ اگر حوصله کنید بخوانید با روش ایشان آشنا میشوید. از بعد معنوی و رعایت مسائل اخلاقی هم شخصیت بینظیر و کمنظیری بودند. حافظ کل قرآن بودند. با قرآن و عترت انس فراوان داشتند. بیش از ۹۵ کتاب از ایشان و تحت اشراف ایشان چاپ شده است. خدای تعالی او را با اولیائش محشور بگرداند.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾