متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۱۲/۲۰
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا خودم و شمارا به تقوای الهی دعوت میکنم. بحث ما راجع به عدالت بود و به بعضی از مسائل آن اشاره کردیم. در این نوبت به مناسبت به عدالت علی علیهالسلام اشاره میکنیم.
عدالت نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آنقدر بزرگ بود که چیزی را در کنار آن باارزش نمیدانست و بهشدت از بیعدالتی متنفر بود و اگر میدید یا میشنید که کوچکترین ستمی به کمترین موجودات شده برافروخته میشد و برای جبران آن اقدام میکرد.
در خطبه ۲۲۴ فرمودند: «سوگند به خدا، اگر تمام شب را بر روى خارهاى سعدان (خاری سه شعبه که خوراک شتران است و سخت گزنده است) به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به اینسو یا آنسو کشیده شوم، خوشتر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالى ملاقات کنم که به بعضى از بندگان ستم و چیزى از اموال عمومى را غصب کرده باشم. چگونه بر کسى ستم کنم براى نفس خویش، که بهسوی کهنگى و پوسیده شدن پیش مىرود و در خاک، زمانى طولانى اقامت مىکند».
در بیاناتش از عدالت تعریف و بیعدالتی و ستم را مذمت میکرد و خودش را عامل عدالت معرفی میکرد. میفرمود: «به خدا سوگند، اگر هفتاقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانى کنم که پوست جویی را از مورچهاى ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد و همانا این دنیاى آلوده شما نزد من از برگ جویده شده ملخ پستتر است».
این شعار نبود که امیرالمؤمنین میداد. در رفتارش و زندگیاش چه زندگی شخصی، چه خانوادگی و چه اجتماعیاش، همه این موارد را رعایت میکرد؛ و در عمل هم به همین روش عمل میکرد. قصه برادرش عقیل را که از پریشانحالی و کثرت عائله تقاضای بیشتر از بیتالمال کرد را همه شنیدهاید؛ اما داستان را وقتی خود حضرت نقل میکند قشنگتر است.
خود امام چنین فرمودند: «به خدا عقیل را دیدم پریش و سخت درویش. از من خواست تا یک من از گندم شما بدو دهم و کودکانش را دیدم از درویشی موی ژولیده، رنگشان تیره گردیده. گویی بر چهرههایشان نیل کشیده و پیدرپی مرا دیدار کرد و گفته خود را تکرار. گوش به گفتهاش دادم، پنداشت دین خود را به او فروختم و در پی او فتادم و راه خود را به یکسو نهادم؛ پس آهنی برای او گداختم و به تنش نزدیک کردم. چنان فریاد برآورد که بیمار از درد. نزدیک بود از داغ آن بگدازد. او را گفتم نوحهگران برتو بگریند همچون گریستن مادر به داغ فرزند تو از آهنی مینالی که انسانی به بازیچه آن را گرم کرده و مرا به آتشی میکشانی که خدای جبّارش به خشم گداخته؟ تو بنالی از آزار و من ننالم از سوزش؟».
قصه دیگری هم دارد که حضرت میگوید بیا باهم برویم بازار بزازها، من آنجا از دخل فلانی یک مقدار برای تو بردارم و به تو بدهم. عقیل گفت یا علی مرا مسخره میکنی؟ میخواهی بروی دزدی؟ حضرت فرمود: این دزدی از یک نفر است اما تو میگویی من از بیتالمال بدزدم. بیتالمال برای عده زیادی است. این یک نفر است بالاخره شاید یکجور راضیاش کردیم.
در نوبت قبل به بعض انواع عدالت اشاره کردم، یکی از مهمترین عدالتها که باعث حیات جامعه و استحکام نظام است عدالت قضائی است. شرع مقدس همه افراد جامعه را در برابر قانون یکسان میبیند و فرقی بین افراد ازنظر موقعیتهای اعتباری که دارند قائل نیست.
عدالت یعنی احقاق حق تضییعشده. اگر این مهم نسبت به همه و بدون توجه به افراد و جایگاههای اعتباری که دارند لحاظ شد به عدالت نزدیک شدهایم. امیرالمؤمنین علیهالسلام در نامه ۵۹ که به یکی از کارگزاران مرقوم فرمودند نوشت: «انسانها در حق، باید نزد تو برابر باشند». این عدالت قضایی است.
نزدیک به همین مطلب را به محمد بن ابی بکر جهت فرمانروائی مصر فرمود: «به همگان به یک چشم بنگر، خواه به گوشه چشم نگری و خواه به آنان خیره شوی تا بزرگان بر تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مأیوس نگردند».
بعضیها که وضعشان خوب است، تکریمشان کنی و حال و احوال بپرسی، اما به بعضیها خیلی بیاعتنا؛ این رفتار ستمگران را پررو میکند، مردم ضعیف را ناامید میکند. متأسفانه در جامعه وقتی چاپلوسی و تملق جا باز میکند از اینجور مسائل فراوان دیده میشود.
البته همیشه اول باید قوانین عادلانه وضع و تصویب شود بعد در اختیار مجریان عادل و عدالتگستر قرار گیرد تا آنان عادلانه اجرا کنند. اگر مجری عادل نباشد قانون ولو عادلانه نوشته شده باشد بازهم خراب میشود.
مسئله آنقدر مهم است که حتی در حرکات و سکنات قاضی هم تأکید شده که چگونه باشد. مرحوم کلینی روایتی را از امام صادق علیهالسلام نقل کرده که فرمودند: امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «کسی که در مسند قضا نشست باید بین دو طرف دعوا در اشاره، نگاه و جایگاه نشستن تساوی را مراعات کند».
اگر میخواهیم جامعه به سمت عدل و قسط حرکت کند باید افراد نامتعادل اعم از متخلفان و دنیاطلبان و ریاستطلبان و رفاهطلبان و ویژه خواران و نجومی بگیران و امثال اینها کنار گذاشته شوند. با متخلف که نمیشود اجتماع را به سمت تعادل و حیات طیبه سوق داد.
راجع به کلمه قسط که در آیات قرآن و روایات آمده نکتهای عرض کنم. این کلمه به معنای سهم و بهره و نصیب است. به معنای برابرسازی هم گفته شده است. هرکس در زندگی بهرهای و نصیبی دارد. مثلاً خدای تعالی در خطابی عام به همه مردم میفرماید: «بخورید و بیاشامید»؛ «کُلُوا وَ اشْرَبُوا»؛ یعنی هرکسی نصیبی از روزیای که نیاز زندگی او را تأمین میکند، دارد و این مقدار در اختیار همه هست، حالا اگر کسی با افزونخواهی و یا اسراف و زیادهروی مانع شد که سهم افراد در اختیارشان قرار بگیرد میشود ظلم و ستم وعدم قسط. باید تلاش همه گسترده شدن عدالت در جامعه باشد. «أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ … لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» مردم هم باید خودشان قیام به قسط کنند. خود مردم باید مطالبه گری داشته باشند.
حضرت آقا در این چند سال اخیر فرمودند: «ما در موضوع عدالت وضعیتی داریم که مطلقاً راضیکننده نیست». یا در بیان دیگری فرمودند: «ما در اجرای عدالت نمرهی مطلوبی به دست نیاوردیم». این بیان یعنی چه؟ یعنی ما در عدالت و اجرای آن و ابعاد مختلفی که دارد عقبماندگی داریم. باید با سرعت بیشتری به سمت اجرای عدالت حرکت کرد؛ و این وظیفه آحاد مردم است و بعد هم مسئولین.
امام صادق علیهالسلام به مفضل فرمود: اى مفضّل! درباره آنچه از علم به انسان بخشیده شده یا علمى که از دانستن آن منع گشته است بیندیش و این را بدان که: علم همه آنچه صلاح دین او و دنیاى او در آن است به او دادهشده است. بعد به مواردی اشاره فرمودند که دو مطلب مهم آن توحید و عدل است که ما متأسفانه از این تعالیم یکسره غافل هستیم.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین کسب روزی حلال میکنند و سعی میکنند بیش از مؤونه را به دیگران انفاق کنند. مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۱۸۳ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «یَا ابْنَ آدَمَ مَا کَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِکَ فَأَنْتَ فِیهِ خَازِنٌ لِغَیْرِکَ». اى پسر آدم در آنچه بیش از روزیات کسب کنى، ذخیره دار دیگران هستى.
حضرت در این بیان نهی کردهاند که به بیش از نیاز زندگی نپردازیم چون دنبال کسب بیش از نیاز باشیم و فرصت مصرف آن را نداشته باشیم یا اهل انفاق به دیگران نباشیم سودی به حال دنیا و آخرت ما ندارد فقط انباردار و خزانهدار دیگران شدهایم که بعد از ما در لذات خودشان مصرف کنند.
امام علیهالسلام ما را از بخل ورزیدن نسبت به بیش از مقدار حاجت پرهیز دادهاند؛ یعنی اگر ثروتی هم جمع کردی، بر خانواده توسعه بده، به دیگران انفاق کن، حقوق شرعی و الهی و انسانی خودت را پرداخت کن؛ و متوجه باش که هیچکدام از آنها که جمع کرده و نگهداشتهای را با خود نمیتوانی به سرای باقی ببری. هر مقدارش که مصرف شد، شد. اگر نشد، انبارداری کردی برای بقیه که بیایند بخورند و لذت ببرند و معلوم نیست در چه راهی مصرف کنند. اگر درراه خیر مصرف کنند برای آنها ثواب دارد. اگر درراه شر مصرف کنند تو کمک کردی در شر آنها.
امیرالمؤمنین فرمودند: یک عدهای زندگی فقیرانه دارند اما حسابوکتاب اغنیا را باید پس بدهند. جمع کرده گذاشته است کنار که بعداً مصرف کند. زندگی مثل فقرا بوده چون نخورده اما وقتی بخواهد حسابوکتاب پس بدهد از او میپرسند که تو اینهمه ثروت داشتی چطور مصرف کردی؟ کجا مصرف کردی؟ لذا در دنیا تا هستید بر خودتان، عیالتان و اطرافیانتان توسعه دهید و اهل انفاق باشید. این ایام هم فصلش است.
بنا بر نقل یازدهم شعبان، سال گشت ولادت حضرت علیاکبر سلاماللهعلیه است. شخصیت بزرگواری که در بیت عصمت و امامت و تحت تعلیم امام حسین علیهالسلام تربیت شد. سجایای والای اخلاقی و مراتب علمی و معرفتی و سیره و سلوک او جمال و جلال او کلام و بیان او، بصیرت دینی و سیاسی و تشخیص وظیفه و عمل بهموقع و جهاد درراه دین او را شبیهترین فرد به رسول خدا کرده بود. تا جایی که مینویسند هر کس آرزوى دیدار رسول خدا را داشت بر چهره دلرباى او مىنگریست و از رفتار و منش حضرت درس مىگرفت و دوست داشت با او همکلام شود.
امام حسین علیهالسلام فرمود: هرگاه مشتاق دیدار پیامبر مىشدیم به چهره علیاکبر مىنگریستیم و همه شنیدید که روز عاشورا وقتی اذن میدان گرفت و عازم نبرد شد امام حسین علیهالسلام دست به زیر محاسن گرفت و به خدای تعالی عرض کرد: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ وَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَیْهِ…» این شخصیت امروز الگوست.
نکتهای را عرض کنم: در بیانیه گام دوم که نظام اسلامی در مسیر تمدن سازی درحرکت است و طی این مسیر بدون حضور جوان مؤمن انقلابی میسر نیست، سیره و منش حضرت علیاکبر بهعنوان بهترین الگو و اسوه جوانان معرفی میشود تا با تأسی به او قلههای بلند کمال و فضل طی شود.
اگر به برنامه نفوذ دشمن در جنگ نرم برای استحاله فکر و اندیشه و سپس رفتار افراد جامعه بخصوص جوانان دقت کرده باشید میبینید که اصلیترین طرح آنها تغییرات نسلی و تغییر رفتار این نسل است.
لذا حضرت آقا تأکید میکنند به جوانان که: «من به شما عرض مىکنم، امروز دستگاههاى تبلیغاتى فوق مدرن غربى (بهخصوص آمریکایى و صهیونیستى) دارند براى ذهنها و فعالیتها و احساسات و اداره شما طرح عملیات تهیه مىکنند؛ خیال نکنید آنها غافل نشستهاند و این سى میلیون جوان را در کشور ما نمیبینند آنها این سى میلیون جوان را میبینند، آنها براى کار و هدف خودشان دارند برنامهریزى مىکنند؛ آنها براى اخلاق و فکر و عقیده و ایمان جوان ما دارند برنامهریزى مىکنند. آنها مىخواهند نسلى که الگوى جوانان فداکار برجسته دنیا شد، به یک نسل بىخاصیت تبدیل شود. آنها مىخواهند فرهنگسازى و الگوسازى کنند؛ آنها مىخواهند جوان ایرانى و نسل نوى ایرانى، یک نسل تحقیرشده توسریخور باشد تا بتوانند روى او سوار شوند و به او دیکته و آن کارى را که مىخواهند؛ انجام دهند. خب اگر با این روش موفق شوند که جوان ایرانی را از کار بیندازند برای آنان بهتر است تا بخواهند با تغییرات سیاسی و مناقشات پرهزینه این کار را بکنند».
یعنی آنها جنگ نمیکنند. برنامهریزی کردند که میبینید و میشنوید. الآن این حرفهای آقا بود اما جالب است که خود آنها از گفتن این حرفها ابایی هم ندارند؛ یعنی طرح خودشان را دارند اعلام میکنند. مثلاً بعد از مذاکرات برجام در دوره اوباما در مصاحبهای از او سوال کردند چرا به ایران در بعض برنامه هستهای ده سال فرصت دادید؟ (این مطالبی را که دارم عرض میکنم در راستای همین جهاد تبیین است تا بدانیم دشمن دارد چهکار میکند) گفت: «هدف از این اقدام تغییر سیرت جمهوری اسلامی به دست نسلی جدید در آیندهای نزدیک است»؛ و گفت: «در داخل ایران باید گذار صورت بگیرد، حتى اگر تدریجى باشد؛ گذارى که طى آن درک شود که شعار مرگ بر آمریکا و انکار هولوکاست از سوى رهبران ایران و تهدید اسرائیل به نابودى و دادن اسلحه به حزبالله و کارهایى ازایندست، از ایران، در چشم بخش اعظم جهانیان، کشورى طردشده مىسازد و امید من این است که چنین اتفاقى بیفتد. چنین امرى نیازمند تغییر در سیاست و رهبرى ایران است. تغییر طرز فکر درزمینهٔ رویکرد ایران به بقیه جهان و رویکردشان به کشورهایى مثل ایالاتمتحده؛ و شاید همین نسل جدید باشد که بتواند این امر را محقق کند».
چه خیال خامی! برای کشور ما نقشه کشیدند و میکشند اما دچار افول و اضمحلال شدهاند نهتنها این نسل بلکه عملکرد شما در ایران و بقیه جهان طوری بوده که نسلهای آینده هم به شما اعتماد ندارند. دوست دارند مردم از شعار مرگ بر آمریکا دست بکشند چه خیال باطلی، امروز همه مردم آزاده دنیا شعارشان مرگ بر آمریکاست.
میخواهند با تحریم و امثال آن ما را زمینگیر کنند؛ اما یکمرتبه در همین شرایط مواجه میشوند با اقدام سپاه در پرتاب ماهواره و نمایش قدرت و اقتدار ایران در منطقه و میبینند که عمق راهبردی ایران هرروز بیشتر میشود قدرت بازدارندگی و اقتدار نظام اسلامی مستحکمتر میشود. شروع میکنند توسط عوامل مزدورشان در داخل به اراجیف گفتن.
قطعاً در شرایط بینالمللی که داریم توسعه و پیشرفت به تنهائی به درد نمیخورد و باید در کنارش امنیت تأمین شود تا محتاج جایی نباشیم. همین مطلبی که حضرت آقا دیروز فرمودند که نباید سادهلوحی کرد و قدرت دفاعی را کنار گذاشت. پرتاب ماهواره آمریکا و صهیونیستها را عصبانی کرده خب بهتر، بروید از این عصبانیت بمیرید. این اول کار است و به فضل پروردگار این عصبانیتهای شما در روزها و سالها و ماههای آینده ادامه خواهد داشت.
با پرتاب این ماهواره با عملکرد نظامی اعلام کردیم بااینکه در تحریم همهجانبه بودیم اما با رویکرد نگاه به درون و جوانگرایی و هماهنگی دستگاههای مختلف میتوان به بالاترین سطح دانش دست پیدا کرد.
۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا و تأسیس بنیاد شهید است. قبل از خطبهها از بیانات مدیرکل محترم بنیاد شهید بهره بردید. آمار و مطالبی را که حضرتشان گفتند را شنیدید. به همه پرسنل خدوم این نهاد انقلابی تبریک و تهنیت عرض میکنم و خدا قوت میگویم.
و به این نکته اشاره میکنم که تکریم و تعظیم یاد شهیدان فقط به برگزاری مجلس و یادواره نیست؛ بلکه باید فکر و هدف و پیام و سبک زندگی آنان را در جامعه نشر داد. شهدا به دستور امام و برای حمایت از امام و حفظ دستاوردهای انقلاب و ارزشهای اسلامی و برقراری احکام اسلام به میدانها خطر رفتند و نقد جان دادند.
البته گاهی از عدهای مطالب خلاف شنیده میشود. این آقایان را دعوت میکنیم بیایند به وصیتنامه شهدا مراجعه کنند. اگر مراجعه کنند میبینند که چگونه از امام و احکام الهی دفاع کردهاند. چگونه روی ارزشهای اسلامی تأکیددارند چگونه از حجاب و عفاف دفاع میکنند؛ و اعلام کردهاند رفتهاند خون دادهاند که خط انقلاب حفظ شود و دست اجانب از کشور کوتاه شود. اینها پیامهای شهداست.
ما در تعریف شهدا و شناساندن آنها به مردم ضعیف عمل میکنیم. الآن استان بیش از پنج هزار شهید دارد. ۵۲۵۰ شهید. چه مقدار از دانش آموزان استان با شهدای دانشآموز استان آشنا هستند و به خانوادههای آنان سرزدهاند و ارتباط معنوی برقرار کردهاند؟
در همین ایام درختکاری چقدر زیبا بود پنج هزار نهال به نیت همین شهدا کاشته میشد. باید دانش آموزان امروز بفهمند که نسل گذشته چه فداکاریهایی کردند. مگر ما در همین استان شهید سیزدهساله و پانزدهساله نداریم؟ چقدر سیزدهسالههای استان با اینها آشنا هستند و روش زندگی خود را با شهدا تطبیق کردهاند؟
من به دیدار خانوادههای دو شهید به بالای استان رفتهام، میروم سر میزنم به همراه دوستان. خاطرات اینها زنده کننده دل و روح انسان است. خاطرات پدرها و مادرهای شهدا، خاطرات همسران شهدا. یک سنت خوبی بود هرسال اول عید افراد میرفتند به دیدار خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران؛ اما یک مدتی است این کار کمرنگ و شل شده است. تقاضای بنده این است که این را احیا و زنده کنید. از همین امسال روز عید روز اول بروید به خانواده شهدا سر بزنید. تکریم کنید. تعداد زیادی از اینها پیر و فرتوت شدهاند و در حال ترک این دنیا هستند و از کنار ما میروند و افسوسش میماند. تا هستند استضائه کنید و نور بگیرید و نور بگیریم و بهرهبرداری کنیم.
خاطرات پدر و مادرها و همسرانشان اطرافیانشان را وقتی میشنویم همه بالاتفاق از بعض ناهنجاریهای اجتماعی ناراحت هستند. خیلیها میگویند سختی معیشت و تورم و امثال ذالک را تحمل میکنیم اما بیبندوباری و ولنگاری را نه.
امروز درملأعام عدهای حرمتشکنی میکنند این زیبنده نظام اسلامی نیست. باید با حرام بین و آشکار هر قسمی که باشد مقابله کرد. یکوقت کسی در داخل منزلش خطایی میکند او به ما ربطی ندارد. یکوقت در خیابان و انظار عمومی است. این دومی موردقبول نیست باید جلوگیری کرد. دستگاه قضائی و دستگاه انتظامی اگر اقدام نداشته باشند کوتاهی کردهاند و به نظر از مصادیق ترک فعل است.
من عبارت حضرت آقا را میخوانم و درخواست دارم عزیزان اهمیت بیشتری بدهند. آقا فرمودند: «آن کاری که در ملأ انجام میگیرد، در خیابان انجام میگیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرکار آمده است تکلیف ایجاد میکند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی بهصورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای خودش میکند، [به] کنار، آن بین خودش و خدا است؛ امّا آنچه در مقابل چشم مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی مثل حکومت امیرالمؤمنین، مثل حکومت پیغمبر وظیفه دارد در مقابل آن بایستد. این منطقی که میگوید: آقا شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند. خب در مورد شرابفروشی هم هست؛ شراب را هم آزاد کنیم در کشور، هرکسی خودش دلش میخواهد بخورد، هر کس نمیخواهد نخورد! این حرف شد؟ در مورد همهی گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف وجود دارد؛ این حرف شد؟ شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود؛ حکومت اسلامی موظّف است در مقابل حرام بایستد، در مقابل گناه بایستد».
بعد یکدفعه میبینیم یک آقایی در اداره خودش قصهای را درست میکند. در یک سالنی مراسمی میگیرند که این حرام بین است. در کوچه و خیابان کارهایی میکنند که حرام بین است و دستگاه متولی هم از کنار او بهراحتی عبور میکند. اینها قابلقبول نیست. قابلپذیرش نیست. مردم هم جوری شده که نمیتوانند اعتراض کنند. این را ما از دستگاهها انتظار داریم.
این را من مکرر عرض کردم که دستگاههایی که ارتزاق از نظام اسلامی میکنند اول آنها باید رعایت عفاف و حجاب را بکنند و بعد در خارج از ادارات، اصناف باید رعایت کنند. این مصوبه شورای فرهنگ عمومی است که اجازه ندارند اصناف لباسها و پوششهایی را که ازنظر شرعی منع دارد در اختیار دیگران قرار بدهند و مغازهدارها بفروشند. اینها باید رعایت شود. بعد دستهایمان را گرفتهایم بالا و دشمن هم دارد با سرعت هر جور دلش میخواهد کارش را انجام میدهد. این درست نیست. این دستور رهبری است. باید در مقابل حرام به تمامه بایستند. یکبخشی مربوط به دستگاههاست.
فرمودند: «اینکه ما بیاییم قوانین را همینطور دائم دور بزنیم برای اینکه یکجوری میل غلط انحرافی فرهنگ غربی را در کشورمان ایجاد کنیم، خطای بزرگی است؛ یک عدّهای این خطا را میکنند».
هجمه سنگین است. یکبخشی مربوط به دستگاههاست. بقیهاش هم مربوط به امربهمعروف و نهی از منکر و خود مردم است. خود مردم انتظار دارند که دستگاهها وارد شوند. نه، اقل اقلش تذکر زبانی است. بگویید. از مغازهای که در محله است و رعایت اصول را نمیکند، مردم آن محل ۱۰۰ نفر هر بار موقع نماز که میروند و میآیند میشود ۲۰۰ نفر، در روز میشود ۴۰۰ بار، بروند درب مغازهاش بگویند آقا این کار را نکن، این کار را نکن، این کار را نکن… ۴۰۰ نفر روزی به او بگویند این کار را نکن، تعطیل میکند میرود. لازم هم نیست دعوا درست کنید و برخوردی صورت بگیرد. فقط بگویید و رد بشوید اثر میکند.
سخنان و مطالب مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار با خبرگان را ملاحظه کردید، قوت زیرساختهای جبهه حق، سنگینترین جنگ نرم تاریخ، تأثیرگذاری بر خواص جامعه، از بین بردن اعتماد مردم، مزدور پروری، حرامخوار سازی، تهدید و تطمیع و راه نجات را هم برای بار چندم جهاد تبیین دانستند و البته باید ابزارها را بهروز کرد و شیوههای تولید محتوا را باید تغییر داد. مطالب دینی باید جذاب و شیرین عرضه شود؛ و کوتاهی در جهاد تبیین را موجب سوءاستفاده دنیاطلبان دانستند حتی از ابزار دین برای هوسرانی و شهوترانی خود استفاده میکنند؛ و تأکید فرمودند هزینه سنگین نتراشید.
نکتهای هم راجع به برجام و رفع تحریمها عرض کنم؛ و آن اینکه مردم چون عزیزان مذاکرهکننده را منتخب رئیسجمهور میدانند به آنان اعتماد دارند و تأکید میکنند منافع مردم به جد موردنظر باشد و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند از خطوط قرمز به هر دلیلی عبور نشود. حضور منطقهای و عمق راهبردی ما و پیشرفتهای هستهای و قدرت دفاعی را که نمیشود معامله کرد. مردم به غرب بیاعتمادند. باید تضمین بدهند و تعهداتشان راستی آزمائی شود؛ و کشورهای ۴+۱ هم نباید به خطوط قرمز ایران نزدیک شوند و همه شروط و اصول موردنظر را رعایت کنند تا کار تمام شود.
فرازی از مناجات شعبانیه:
خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام؛ در برابرت ایستادهام. به کرمت به تو متوسلم. خدایا بندهای هستم که به درگاهت ازآنچه با آن با تو روبهرو بودهام، از کمی حیایم از مراقبتت نسبت به من، بیزاری میجویم. از تو درخواست گذشت میکنم؛ چون گذشت صفتی درخور کرم توست. «اِذِ الْعَفْوَ نَعْتٌ لِکَرَمِک» تو اهل گذشتی. خدایا نیرویی ندارم که خودم را بهوسیله آن از معصیت تو دور کنم، مگر وقتیکه به محبتت بیدارم کنی و آنچنانکه خواستی باشم. پس سپاسگزار توام که مرا در کرم خود و اکرام خود داخل کردی؛ و قلبم را از چرکهای غفلت از خودت پاک کردی. خدایا به من قلبی عطا کن که اشتیاقش به تو نزدیکش کند و زبانی بده که صدقش به سمت تو بالا رود. خدایا آنکه به تو پناهنده شد، خوار نیست.