بسمالله الرحمن الرحیم
شیطان شناسی- جلسه بیستم
۱۴۰۰/۱۱/۲۰
میگوید کمکت میکنم اما رها میکند
در بحث رفتار سازی شیطان لعین که تلاش میکند ما در نوع رفتار و سبک زندگی مان مسیری را طی کنیم که مورد نظر اوست، نه چیزی که مورد نظر خدای تعالی است؛ نزدیک ۱۲ رفتار را تا امشب خدمت شما عرض کردم که رفتارها چگونه بوده است و چه آثار بد و سوئی در زندگی ما ایجاد می کند و مسیر زندگی ما را در مسیر بدی قرار میدهد که هلاکت آخرت را به همراه دارد و خواری دنیا را.
یکی از رفتارها خُذلان است. خِذلان هم میگویند اما درستش خُذلان است. خذلان به این معناست که کسی را که امید یاری او را داشتیم، ما را یاری نکند. فکر می کردیم که کمک ما می کند و در مسیری که داریم طی میکنیم او هم می آید و پشتیبان و یاور ماست اما رها می کند. آن شخص مخذول میشود. خذلان یعنی عدم یاری.
خذلان شیطان این است که در دنیا به انسان وعده میدهد که اگر به اسباب ظاهری تمسک نکنی و پروردگار خودت را فراموش کنی، من تو را نجات می دهم، گرفتاری ها و سختی ها و مکروهاتی که میخواهد در دنیا به تو برسد در آنها من را یاور خودت بدان ولی تو دیگر کاری با این مسیری که خدا تعیین کرده نداشته باش. من خودم کمکت می کنم.
توصیه های رهبری برای دل نبستن به شرق و غرب ریشه قرآنی دارد
عرض کردیم این مواردی که قرآن کریم درباره شیطان لعین به ما هشدار می دهد، شیاطینی که در عالم وجود دارند که شاگردهای شیطان هستند هم روش آنها همینطور است؛ یعنی الان اگر دل ببندی به یاری شرق و غرب، وسط کار تو را ول می کنند. این که آقا می فرمایند روی پای خودتان بایستید و توجه به درون داشته باشید و خودتان خودتان را محکم کنید، ریشه قرآنی دارد. آیات قرآن که راجع به شیطان میگوید، اگر اینها را توجه داشته باشیم میفهمیم که شیاطین دیگر هم همینطور هستند.
الان بهمن است و ایام پیروزی انقلاب. دیدم که دارد تلویزیون امسال خاطرات دوران انقلاب را خوب بازخورد میدهد و چیزهای خیلی قدیمیتر را نشان میدهد. سال های پیش نشان نمی داد. پهلوی را ببینید که چقدر بیچاره وابسته بود و در این قصه ای که برایش پیش آمد و امید یاری داشت، اما آنها خذلان زده کردند او را؛ یعنی هیچ او را یاری نکردند. حتی به کشور خودشان هم او راه ندادند. چقدر هم به او پرت و پلا گفتند. با اینکه با التماس رفت و خیلی پول برده بود. چند هفته پیش دیدم که در تلویزیون این را می گفت؛ گفت کسی که یک میلیون دلار با خودش می برد به راحتی او را در آمریکا می پذیرند. یادم هست اوایل انقلاب می گفتند این پول هایی را که شاه برده چند دور دور زمین می پیچد. دوستان قدیمی تر یادشان هست که آمارهایی می دادند.
شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است
شیطان همین است؛ وعده می دهد که من تو را کمک می کنم، تو به این اسباب ظاهری کاری نداشته باش، در مکروهات و مشکلات من تو را یاری می کنم، فقط خدا را فراموش کن. برصیصای عابد هم همینطور بود تا آخر بدبخت شد. همین که اسباب ظاهری کنار می رود و انسان با مرگ مواجه میشود و تامه مرگ را درک می کند، همان لحظات مرگ می فهمد که چه اشتباهی کرده است. روز قیامت هم که به صورت کلی قصه روشن میشود که اصلا شیطان نمی توانست که یاری کند.
لذا خدای تعالی در قرآن کریم سوره فرقان آیه ۲۹ می فرماید «وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا» شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است. می گوید بیا کمکت کنم اما پشتت را رها میکند. آن وقت این شیطان که در آیه میگوید بعضی وقتها شیطان انس می شود، با آدم دوستی می کند و همراهی می کند، بعد وسط راه ول میکند تا انسان به هلاکت بیفتد. این کار شیطان است. دوستی می کند تا انسان را به حد هلاکت برساند، بعد او را رها میکند. هیچ فایدهای به او نمی رساند. شیطان جن هم همینطور با وسوسه و وعده وعید آدمی را به مخالفت با خدا و رسول خدا جلو می آورد، بعد که به هلاکت افتاد از او تبری می جوید. آیه ۱۶ سوره مبارکه حشر به این مسئله اشاره می کند.
خوار شدن در فرهنگ دینی ما مذموم است
تا آنجایی که می توانیم باید کاری کنیم که خوار نشویم. بزنگاه صحبت امشب ما خواری است، خذلان است. در روایت دارد که امیرالمومنین سلام الله علیها میفرمودند: «مرگ آری اما خواری و پستی هرگز». انسان باید کاری کند که خوار نشود. خوار شدن صفتی است که خدای تعالی نمی پسندد برای اهل ایمان. این خواری چه خواری فردی باشد، چه خواری اجتماعی باشد، چه خواری سیاسی باشد، خوار شدن در فرهنگ دینی ما مذموم است. بعضی از ملت ها خوار هستند. بعضی از انسان ها حقیر و پست هستند.
رسول خدا فرمودند: «هر کس که آزادانه خواری و پستی را بپذیرد از ما خاندان نیست». یک وقتی انسان مجبور می شود و تحت فشار قرار میگیرد، تحت یک ستمی واقع میشود، ظالمی بر او مستولی می شود، دیگر اراده از شخص سلب میشود و مبتلا به یک خفتی میشود؛ اما اگر آزادانه کسی زیر بار خفت و ستمی رفت، رسول خدا فرمود از ما نیست. دیده اید که تمام تلاش ما این است که رسول خدا به ما بگوید مِنّا، مثل «سلمان مِنّا».
مومن آینه خداست
از مسائل فردی و جزئی بگیرید تا مسائل کلان. بعضی از روایات هم خیلی سنگین است؛ یعنی وقتی انسان به روایت که نگاه می کند میبیند که چقدر مسئله را مهم شمرده اند. مومن و عزت مومن و مقام و جایگاه متعالی مومن (مومن به معنای واقعی کلمه، همان که در قرآن کریم تعریف میکند) چنین مومنی را میگوید که جایگاهش مثل کعبه است. اگر کسی او را آزار بدهد و اذیت کند خدای تعالی در روایت دارد که با من به مبارزه برخاسته است و من به دفاع از او بلند میشوم. چه کسی میتواند از دست خدا در برود؟ مثلاً همسایه ای دارید که آدم بی ربطی است و شما را اذیت میکند. همسایه داری را مواظب باشید که آثار سوئی دارد همسایه آزاری.
مومن اسم خداست. «الْمُؤْمِنُ مِرْآهُ الْمُؤْمِنِ» مومن آینه مومن است. این مومن آینه خداست یعنی خدا مومن است و شما وقتی مومن شدید باید آینه خدا باشید. دقت کنید این روایت خیلی روایت دقیقی است. ما میگوییم که مومن باید آیینه مومن باشد؛ یعنی من آینه شما باشم و شما آینه من باشی. این معنای ظاهری روایت است. ولی مومن خداست. آیه قرآن است که یکی از اسامی خدا مومن است. وقتی خدا مومن است شما هم که به او ایمان آوردید و شهادتین دادی قلبا و زبانا و رفتارا، شدید مومن. حالا این مومن باید مرآه مومن باشد.
بزرگترین مصداق اهل ایمان در عالم رسول خداست. این پیغمبر مرآه خداست. پیغمبر، خدا را نشان می دهد چون آیینه خداست. امیرالمومنین که امام مومنین است، مرآه مومن است؛ یعنی آینه پیغمبر است. امیرالمومنین پیغمبر را نشان می دهد. همینطور میآید تا می رسد به ما. آن آیینه نور میدهد به این آیینه تا میرسد به ما؛ ما هم باید خدا را نشان بدهیم. اهل ایمان باید خدا را نشان بدهند.
مومن حق ندارد خودش را خوار کند
بحث من سر این است که مومن خودش را خوار نمی کند. روایتی است از امام صادق علیه السلام که فرمودند: خداوند تعالی اختیار هر کاری را به مومن داده است مگر اختیار خوار کردن خودش را؛ یعنی تو حق نداری کاری کنی که باعث خواری ات شود.
روایات زیادی داریم که چطور مومن مواظبت کند که خوار نشود. داوود رقی که از روات احادیث شیعه است، می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که میفرمود: مومن را نشاید که خویشتن را خوار سازد «لاَ یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ قِیلَ لَهُ وَ کَیْفَ یُذِلُّ نَفْسَهُ قَالَ یَتَعَرَّضُ لِمَا لاَ یُطِیقُ» عرض کردم که چگونه خودش را خوار می کند؟ فرمود دست به کاری میزند که توانش را ندارد.
این یعنی ما خواری را نباید فقط ستمکاری ببینیم؛ یعنی زیر بار زور و ظلم رفتن. در تعریف خواری باید یک مقداری توسعه بدهیم. موارد مختلفی هست که خوار شدن است. این روایت قشنگ دارد ما را تربیت میکند. اگر مومن دست به کاری بزند که توانش را ندارد، به این وسیله خودش را خوار و سرافکنده می کند. کاری را که نمی توانی اقدام نکن، جلوی دیگران سرافکنده میشوی؛ سرافکنده که شدی خوار میشوی.
یک مردی از همسایه های خودش به امام صادق شکایت کرد. آمد خدمت او و گفت همسایه ما کذا و کذا است. حضرت فرمودند «اصبر علیه» تحملش کن. عرض کرد مردم مرا به زبونی و خواری متهم می کنند که زیر بار همسایه مریضش رفته است. فرمود: خار کسی است که ظلم میکند.
این هم باز یک معنای دیگر خوار است؛ یعنی کسی که ظالم است، خوار است. جایگاههای خوار شدن فرق دارد. مواردش را که در روایات بگردیم پیدا کنیم نظرمان تغییر می کند که خواری چگونه است، کجاست و در چه شرایطی است.
شیطان رها نمیکند
«کَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا» خذولا صیغه مبالغه است به تعبیر ما؛ یعنی بسیار مخذول کننده؛ یعنی شیطان رها نمیکند. فکر نکنید که یک بار کرد دیگر تمام می شود.
بحث دیگری هم برای این آیه هست که آیا خدا دارد این را به عنوان هشدار میگوید که انسانهای حسرت زده در قیامت حرفشان این است که ما به دنبال شیطان رفتیم و این بلا بر سر ما آمد و اگر شیطان را پیروی نمی کردیم این طور نمی شد؟! تفاسیر مختلفی شده که این کلام انسان است یا کلام خداست که به نظر میرسد کلام خدا باشد بهتر است؛ که خدا می گوید «کَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا».
از خدا بخواهید زمینگیر و خوار نشوید
روایتی است از امیرالمومنین سلام الله علیه که «اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَهٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی». این بیان امیرالمومنین مفصل است. میدانید که ما به اعضای بدنمان کریمه میگوییم. کرائم اعضا؛ چشم ما یکی از اعضای کریم ماست. کریم در عالم زیاد داریم. ملائک کریم هستند، قرآن کریم است، بعضی از سنگ ها کریم هستند؛ فیروزه و عقیق و زبرجد و… بعضی از خانه ها کریمند؛ بیت الله کریم است. ماه ها کریمند؛ ماه رمضان کریم است. بعضی از انسان ها کریم هستند؛ امام مجتبی و کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها.
کریم هم معنای فارسی ندارد. در فارسی نمیشود برایش یک معنا تعریف کرد چون مجموعه ای از صفات را که دور هم قرار بدهیم می شود کریم. خدا کریم است. روی سنگ قبر سلمان نوشته «وَفَدْتُ عَلَی الْکَریمِ» پیش کریم که دست پر نمی رویم. بد است که پیش کریم که میروید غذایت را هم با خودت ببری. عبارتش قشنگ است که میگوید من اگر دست خالی می روم چون دارم می روم پیش کریم.
به اعضای بدن هم کرائم می گویند. این بیان امیرالمومنین اوج عزت است. این دعا اوج عزت است. میگوید تو باید کاری کنی که خوار نشوی. شیطان تلاش میکند که انسان خوار شود و ذلیل شود و زمین گیر شود. امیرالمومنین دعا می کند که خدایا جان من اولین کریمه ای باشد که از من میگیری؛ قبل از این که اعضا و جوارحم را از دست بدهم، بمیرم. به قول امروز لگنی نشوم. چشمم را بگیری، دستم را بگیری، پایم را بگیری، عزتم جلوی زن و بچه و عروس و داماد بریزد. با عزت بروم. این را امیرالمومنین میگوید. چه دعای قشنگی کرد. «اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَهٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی» من چشم و گوش و دست و پا دارم، جان هم دارم. این جانم را اولین چیزی باشد که از من میگیری تا خوار نشوم. در بعضی از زمان ها که مخصوصاً دعا از دل انسان با اضطرار خارج شود و انسان خالصانه از خدا بخواهد، دعا مستجاب می شود.
هدف اصلی شیطان این است که ما کافر شویم
نکته دیگر، آیه ۱۶ سوره مبارکه حشر است. شیطان بنایش بر خوار کردن انسان است. خذلان یعنی می گوید کمکت می کنم اما سر بزنگاه رها میکند. «کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ» شیطان میگوید کافر شو، تا من مشکلاتت را حل کنم؛ به محض اینکه انسان کافر میشود شیطان میگوید من با او کاری ندارم.
شیطان تمام تلاشش این است که انسان را بی دین کند. خودش هم به خدا قسم خورده است که انسان را بی دین کند. وقتی اغوا می کند برای مسائل اخلاقی نیست، برای مسائل اعتقادی است. اینکه ما بد اخلاق شویم، دروغگو بشویم، غیبت کن بشویم، هدف شیطان نیست؛ هدف اصلی شیطان این است که ما کافر شویم و نسبت به خدا بی اعتقاد شویم، اعتقاد به خدا نداشته باشیم، ایمان به خدا نداشته باشیم.
اولین کاری که شیطان می کند تصرف در ایمان و عقیده است. میخواهد معتقد به خدا نباشیم. بعد اگر دید که نمیتواند کار پیش برود و آدم توحیدش قویست، این اهل ایمان را دچار مسائل اخلاقی می کند. بدگو میشود، بد دهن میشود، غیبت کن میشود. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» خطاب به اهل ایمان است که می گوید این کار را نکن و آن کار را نکن. آنها را به اهل ایمان می گوید؛ به کافر که نمی گوید. اینکه بر صراط مستقیم ما نشسته است، یعنی ما بر صراط مستقیم هستیم که شیطان می آید می نشیند آنجا. ولی تلاش اصلی شیطان این است که ما را کافر کند در بحث های اعتقادی.
یکی از مدعیان ما در روز قیامت شیطان است
روز قیامت هم همینطور است که شیطان میگوید به من چه! میخواست گوش به حرف من ندهد. مگر من او را به زور آوردم؟ یکی از مدعیان ما تازه روز قیامت شیطان است. میگوید خود من از این آقا شکایت دار.م چرا دارد به من تهمت میزند؟ ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر گفته، عقل از درون گفته، آیات و روایات گفتند، علما بالای منبر گفتند، خودش کتاب خوانده، حرف هیچ کدام را گوش نداده؛ من هم یک چیزی گفتم، چرا به من گیر داده؟
آیه ۲۲ سوره مبارکه ابراهیم «ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ» نه من فریادرس شما هستم نه شما فریادرس من. من نسبت به شرکی که شما درباره خدا داشتید یعنی من را اطاعت کردید و من را هم ردیف خدا قرار دادید -همانطور که باید از خدا اطاعت می کردید از من اطاعت کردید- بیزارم. نه من می توانم به شما کمک کنم نه شما کمک من هستید.
آیه ۴۸ انفال هم مربوط به خذلان و زبونی و خواری است «وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّی جَارٌ لَکُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَى عَقِبَیْهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ إِنِّی أَرَى مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ» اعمال را تزیین می دهد و گفت امروز هیچ کسی از مردم بر شما پیروز نمیشود. من همسایه و پناه دهنده شما هستم.
خذلان یعنی همین دیگر؛ میآید میگوید من کمک شما هستم، بعد از این که آن دو گروه مسلمان و کافر به جان هم افتادند و جنگ بالا گرفت که دید فرشته ها به کمک اهل ایمان آمدند، گفت من از شما و دوستان و پیروان شما بیزار هستم. من چیزی را میبینم که شما نمی بینید. اصلاً از خدا می ترسم.
مواظب باشیم که به دست خودمان خودمان را خوار نکنیم
پس یکی از رفتارهای شیطان را که یاد گرفتیم و باید مواظب باشیم که دچار آن نشویم این است که به دست خودمان خودمان را خوار نکنیم. «کَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا » کانَ یعنی روش شیطان است، مسیر شیطان این است که انسان را خذول کند. خذولا را هم گفتم که صیغه مبالغه است؛ یعنی شدت خواری.
بعضی از انسان ها هم شیطان هستند، مواظب باشید که با شیاطین انس رفاقت نکنید.
آیه بعدی راجع به زبان است که شیطان خیلی دقت روی سخن گفتن دارد تا سخن گفتن را تحت کنترلش بگیرد. سخن های ناروا زمینه ساز فتنه انگیزی و افساد شیطان است که بحث بعدی ما خواهد بود.