متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۰۹/۱۲
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ای اهل ایمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا خود به آنچه می گویند عمل می کنند. بحث در مباحث تکمیلی امر به معروف و نهی از منکر بود. یکی از مطالبی که عرض کردم و تاکید هم شد این بود که امر به معروف با موعظه فرق دارد و بر خلاف موعظه که واعظ باید خودش متعظ باشد تا حرفش اثر داشته باشد در امر به معروف این شرط وجود ندارد که خود آمر و یا ناهی، عامل باشند. چون واجب مستقل است و بر هرکس ولو مرتکب منکر واجب است اگر دید کسی مرتکب است، نهی کند. این اصل مطلب است؛ حالا از نظر فنی مباحثی اینجا مطرح است که بیان آن از حوصله خطبه خارج است.
اما اجمالا بدانید که اینکه اگر خود شخص مرتکب منکری می شود پس نباید اقدام به نهی از منکر کند، این درست نیست. اما مطلب بالاتری را هم مطرح کردیم و آن اینکه غرض ما از امر به معروف و نهی از منکر این است که معروف در جامعه توسعه پیدا کند و منهی و منکر کنار گذاشته شود و اگر یکی از شرائط این واجب را هم شرط تاثیر قرار دادند به این معناست که جوری امر و نهی کنید که اثرگذار باشد و الا اگر اثر عکس داشته باشد و طرف مقابل را به جای اینکه به راه بیاورد بدتر فراری کند و یا به جای اینکه معروف گسترش پیدا کند افراد را متنفر کند، نظر شارع مقدس این نیست.
بله آمر به معروف در مواجهه با منکر باید آمر باشد اما بُعد رحمتی و خیرخواهی و نصح را نباید از دست بدهد. با اقتدار جلوی منکر را بگیرد و طرف مقابل این را بفهمد که این شخص خیرخواه اوست نه اینکه خدای نکرده فکر کند کینه ای و بغضی در دل دارد. آمر باید امر کند اما در این امرش لطافت هم باید داشته باشد.
این ها را مقدمه گفتم که عرض کنم این آمر و ناهی ما وقتی می تواند اثرگذار عمل کند که خودش در اوج عمل باشد و در خود ملکات حسنه و اخلاق نیکو را محقق کرده باشد و الا درست است که به واجب عمل کرده اما کارش را به خوبی انجام نداده است و گاهی منکر انجام داده. بنابراین در بحث امر به معروف این مطلب هم وارد شده است که باید آمر و ناهی خود عامل باشد، نه فقط سخنگو. در آیه شریفه فرمود: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ» مردم را به بر و نیکی دعوت و خود را فراموش می کنند.
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند باید سه خصلت داشته باشد: اول به آنچه امر می کند علم داشته باشد. دوم به آنچه نهی می کند خود مرتکب نشود. سوم در امر به معروف و نهی از منکر جانب عدالت را رعایت کرده و با نرمی و ملاطفت مردم را امر و نهی کند. خب روایت خیلی زیبا راه را نشان داد.
امیرالمومنین علیه السلام در ضمن خطبه ای فرمودند: ما همه از خداییم و همه به سوی او باز می گردیم. فساد آشکار شد؛ نه انکار کننده ای، تغییر دهنده و نه بازدارنده ای که خود آلوده نباشد دیده می شود. لعنت خدا بر آمران به معروفی که خود تارک معروفند و ناهیان از منکری که خود آلوده به منکرند.
این بیان خیلی سنگین است که شخصی که خود عمل نمی کند مورد لعن خداست و از طرف دیگر نمی تواند بگوید حالا چون خودم عمل نمی کنم پس کاری ندارم. هم باید عامل باشد و هم آمر. از این کلام مولا و دیگر روایات بدست می آید که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر فقط حرف زدن و هر طور شد رفع تکلیف کنیم، نیست، که عامل نبودن آمر را مهم نشماریم و شرط ندانیم. بلکه همانطور که عرض کردم اگر آمر و ناهی عامل باشند حرمت این واجب را حفظ کرده اند و اثرگذاری بیشتری دارند.
مرحوم صاحب جواهر این فقیه مبرز و بزرگوار می گوید (نقل به معنا می کنم) اگر کسی روایات این باب را بررسی و احاطه پیدا کرده باشد به این نتیجه می رسد که منظور از امر به معروف و نهی از منکر فقط سخن گفتن نیست بلکه واداشتن به آن از راه ایجاد معروف و دور کردن از منکر است.
و اتفاقاً اگر دقت کرده باشید با اینکه زیاد گفته می شود که به گفته نگاه کنید و به گوینده توجه نداشته باشید اما در مقام عمل همه اول به گوینده توجه می کنند و بعد کلام او را می شنوند. افراد به این رشد نرسیدهاند که حرف را توجه کنند معمولاً در ارزش یابیِ درستیِ کلام، اول به گوینده توجه میکنند که اگر برای او صلاحیتی قائل بودند گفته او را میپذیرند و عمل میکنند. همیشه شنونده نسبت به گوینده حسی دارد و اگر به او محبت پیدا کرد از او میپذیرد. و در مسائل اخلاقی و تربیتی این مطلب بیشتر جلوه دارد که آیا خود او عمل می کند یا نه؟ انتظار همه این است که گوینده خود عامل و مظهر صلاح و پرهیز از فساد باشد.
لذا امیرالمومنین -علیه السلام- به عنوان عامل به همین دستورات میفرماید: اى مردم، به خدا سوگند من شما را به طاعتى ترغیب نمىکنم، مگر آن که پیش از شما بدان روى مى آورم و شما را از معصیتى باز نمى دارم، مگر آن که پیش از شما خود از آن باز مىایستم. و در وصف یکی از یاران خود فرمود: آنچه مى گفت مىکرد و آنچه نمىکرد، نمىگفت. پس این نکته مهم مورد غفلت نباشد که دوستان باید در رفتار خود هنگام عمل به واجب توجه تام داشته باشند.
اگر تکمله ای برای این مبحث بود که هفته آینده آن را تکمیل میکنم؛ و اگر نبود مبحث جدیدی را شروع میکنم با قید حیات انشاءالله.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. متقین همیشه از کار خیر پشتیبانی دارند و نیکوکاران را با پاداش و قدردانی از آنان تشویق می کنند. مولانا امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۱۶۸ از حکم نهج البلاغه فرمودند: «ازْجُرِ الْمُسِیءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ». شخص بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار تنبیه کن و از بدی بازدار.
در این بیان حضرت کلمه زجر را برای تنبیه استعاره آورده اند. یعنی اگر شما در مقابل چشمِ شخص بدکار از انسان نیکوکار قدردانی کنید و پاداش دهید، زمینه اصلاح او را فراهم کرده اید به طوری که به زودی دست از کارهای زشت خود می کشد. کأن این تشویقِ نیکوکار تنبیه و ادب کردن شخص بدکار است.
به عبارت دیگر برای تنبیه شخص بد انسان خوب را تشویق کنید. و این یک روش تربیتی است که می توان غیر مستقیم افراد را به راه راست متمایل کرد چون بالاخره افراد به منافع خودشان فکر می کنند و تصورشان این خواهد بود که اگر به صلاح برنگردند همه چیز را از دست خواهند داد. البته اصل نیکی کردن به دیگران خودش فضیلت دارد که حضرت فرمودند بر تو باد نیکوکاری که آن بهترین کشت و سودآورترین کالاست. خدا تقوا را زیاد کند.
چند مناسبت داریم؛ من راجع به یکی دو مورد صحبت می کنم. به مناسبت تصویب قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان، روز ۱۲ آذر را روز قانون اساسی نامگذاری کردند. توجه کنید چند جمله ای را می خواهم راجع به قانون صحبت کنم.
مسئله قانون و قانونمداری مثل مسئله عدالت اجتماعی که ثمره و نتیجه قانون است، از مباحث مهم جامعه است و تا عدالت اجتماعی محقق نشود، افرادی خود را ملزم به رعایت آن نمی دانند، با تمرد از قانون هرج و مرج درست می کنند. خیلی کوتاه عرض می کنم که در مرحله اول حکومت ها قوانین عادله را وضع میکنند با روشهایی که هر جامعه ای دارد، بعد با التزام و رعایت قانون و قانونمداری افراد جامعه، عدالت اجتماعی محقق می شود.
عدالت اجتماعی یکی از اهداف رسالت انبیای عظام بوده است و این مطلب را در سیره همه پیامبران به ویژه سیره رسول مکرم اسلام میتوانید دنبال کنید. حضرت در مورد کسانی که به حریم قانون تجاوز میکردند مطلقا گذشت نداشتند و قانون را در مورد قانون شکنان با سرعت و بدون مسامحه با رعایت عدل اجرا می کردند؛ و در مورد نزدیکان خودشان سخت گیریشان بیشتر بود.
قانون حافظ امنیت جامعه است و نمیشود به بهانههای مختلف نادیده گرفته شود. پس این مهم وقتی به نتیجه میرسد که حاکمان قبل از اجبار شهروندان به رعایت قوانین، خودشان ملتزم باشند و به آن قانون عامل باشند تا بعد بتوانند دیگران را هم وادار به انجام کنند. چون قانون مداری افراد جامه متاثر از قانونگرایی حکمرانان است. اگر حکمران خودش قانون را رعایت نکند ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد. نباید قانون مداری جامعه متوقف به قانون مداری حکومت و حکمرانان باشد اما عکسالعملی است که به وجود میآید. این حرکت این عکس العمل را خواهد داشت.
بعضی ها با این مسائل خیلی عادی برخورد می کنند؛ در حالی که حساب و کتاب این مسائل خیلی سخت است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل است که در روز قیامت حاکمی را می آورند که هنگام اجرای حدود الهی یک تازیانه کمتر از حد معین شده زده است. (اینکه میگوییم حاکمی را می آورند، مربوط به هر کسی در هر دستگاهی و در هر محدوده اختیاراتی که دارد است؛ میتواند سعه و ضیق داشته باشد. خوب دقت کنید که این حاکم بوده و کسی باید حد میخورده مثلاً باید ۸۰ تا حد میخورده، این حاکم ۷۹ تا زده) در مقام بازخواست از او سوال می کنند؛ می گوید خدایا به خاطر رحمت بر بنده تو این کار را کردم. می خواستم رحم کنم به او. جواب داده می شود که آیا تو از من نسبت به بندگانم مهربان تری؟ من از روی رحمتم برای او ۸۰ ضربه قرار دادم. اگر رحمت نداشتم ۱۰۰ ضربه میزدم. حالا تو از من رحیم تر شدی؟ سپس امر می کند که وی را به آتش بیفکنند. شخص دیگری را می آورند که یک تازیانه زیادتر زده است و در مقام بازخواست می گوید خدایا به خاطر این این کار را کردم که از معاصی تو باز دارم. یکی بیشتر زدم که دیگر دنبال این کارها نرود. دستور داده می شود که وی را هم به آتش بیندازند. قانون خداست؛ دستور خداست. قانون باید اجرا شود درست به همان شکلی که وضع شده است.
چقدر دقیق است. مگر اختیار این امور در دست ما است؟ مگر می توانیم هر جور دلمان خواست عمل کنیم؟ وقتی کسی در راس کاری قرار بگیرد ولو خودش درستکار باشد و اهل سوء استفاده نباشد؛ اما خواه ناخواه اطرافیان و وابستگانی دارد که ممکن است در صدد سوءاستفاده از مقام و موقعیت او بر بیایند و برخلاف مصالح عمومی انتظاراتی داشته باشند که تن دادن به آنها به منزله زیر پا گذاشتن احکام و قوانین و حدود الهی و منافع عمومی است. اینجا باید محکم ایستاد و اجازه نداد. این بحثی که دارم می کنم کلی است. نخواهید در ذهنتان تطبیق با موضوع خاصی بکنید. البته قابل تطبیق است اما بحث من کلی است و راجع به قانون و رعایت آن است.
از امام صادق علیه السلام نقل است (این خیلی جالب است) وقتی آیات زکات نازل شد بنا شد عدهای بروند زکات را جمع کنند که به آنها می گویند عامل زکات و اصطلاحاً به آنها میگویند جابی. این ها مامور بودند که بروند زکات را جمع کنند و از خود آن زکات پولی به آنها می دادند. درآمدشان از این راه بود. از همین راه زکات حکومت به آنها مبلغی را میداد که در اختیار آنها باشد. یک عده از بنیهاشم یعنی بستگان پیغمبر که فقیر بودند خدمت رسول خدا رسیدند و عرض کردند یا رسول الله ما بستگان تو هستیم؛ بنی هاشم هستیم، اجازه بده ما جابی زکات شویم؛ یعنی مأمور جمعآوری شویم که از آنجا چیزی به ما برسد. حضرت فرمودند صدقه و زکات بر من و بر بنی هاشم حرام است؛ حق ندارید. در ادامه فرمودند که آیا گمان می کنید من شما را بر دیگران ترجیح می دهم؟ خیال کردید که بنی هاشم شدید اینجا نانی باز شده و این هم که قانون خداست و جمع کردن زکات است و درآمدی دارد؛ پس بگذار پسرعموها و پسرعمه ها این کار را بکنند که چیزی گیرشان بیاید؟! این طور نیست. اینها سیره رسول خداست.
در اجرای قانون و رعایت عدالت که باید یاد بگیریم و عمل کنیم تا جامعه آرامش داشته باشد و مزه عدالت را بچشد، یک نمونه دیگر عرض کنم که در جریان فتح مکه یک زنی است از قبیله بنی مخزوم که قبیله خاصی بودند؛ مرتکب سرقت شد. از نظر قضایی هم جرمش ثابت شد. خویشاوندان این زن که هنوز روحیه طاغوتی و نظام طبقاتی دوران جاهلیت در ذهنشان بود و در آنها مستقر بود، اجرای حد الهی سرقت را نسبت به این خانم ننگ خانواده خودشان می دانستند. ننگ خانواده اشرافی و تجملی خودشان می دانستند. برای ایشان معنا نداشت که این خانم را قطع ید کنند و حکم خدا را برای او اجرا کنند. لذا تلاش کردند افتادند به این را ببین و آن را ببین که این حد الهی اجرا نشود. اسامه بن زید که فرزند زید است که نزد پیغمبر اکرم شخصیت مورد قبولی بود و خود أسامه هم پیش پیغمبر مثل پدرش ارج و قرب داشت، او را واسطه کردند و او را خام کردند که برو پیش پیغمبر؛ تو وجیه هستی؛ پیغمبر حرف تو را گوش می کند. بگو این خانم بالاخره جزو اشراف بوده (از این بلاخره ها که میگویند) بگو حد خدا را جاری نکنند. به محض اینکه اسامه شروع کرد برای پیغمبر اکرم این حرف را بزند رسول خدا خشمگین شدند. رسول خدا که خیلی کم عصبانی می شدند و نادر است در تاریخ عصبانیت آن حضرت، خشمگین شدند و با عتاب فرمودند که چه جای شفاعت است؟ مگر می توان حدود و قانون خدا را بلا اجرا گذاشت؟! و فوراً دستور مجازات را دادند. اسامه متوجه لغزش خودش شد و عذرخواهی کرد.
اینها درس است که گاهی اتفاق میافتد. چنین اتفاقاتی در جامعه رخ میدهد؛ افراد دست به تلفن میشوند واسطهگری میکنند و این را ببین و آن را ببین. بگذارید دستگاهها کار خودشان را بکنند. در حدیثی داریم که رسول خدا علت انقراض حکومت ها را عدم اجرای قانون و عدم رعایت عدالت دانستند و می فرمودند: قسم به خدایی که جانم در قبضه اوست در اجرای عدل درباره هیچکس فروگذاری و سستی نمیکنم؛ گرچه مجرم از نزدیکان من باشد. این روش پیغمبر است. این سیره رسول خداست که الگوی ما است. بعد میبینیم که آقا، مسئول فلان جا و فلان اداره و فلان قسمت است و خلاف قانون انجام میدهد و قانون را دور میزند تا فرد مورد نظرش که احتمالاً صلاحیتهای لازم را ندارد مسئولیت بگیرد. خب اینها قانوندان های قانونشکن هستند. بعضی وقت ها این ها این کارها را هم قانونی می کنند؛ سرپرست میگذارند مثلاً. که باید بیشتر مواظب آنها بود.
وقتی کسی کار قانونی را دور زد و کار خلاف قانون انجام داد و برخلاف قانون عمل کرد، معنای این کار چیست؟ یعنی من قانون را قبول ندارم. معنای حرف عملاً این میشود. کسی که بر خلاف قانون کاری را انجام می دهد یعنی من قانون را قبول ندارم. آن وقت امام نسبت به چنین کسی چه گفت؟ فرمودند: غلط می کنی قانون را قبول نداری؛ قانون تو را قبول ندارد.
جالب است بعضی وقتها نکاتی گفته می شود تا کسی هم اعتراض میکند و تذکر میدهد نطق عده ای باز می شود. نامه پراکنی میکنند، حرف میزنند، فضای مجازی را آلوده میکنند؛ بعد امام در جای دیگری فرمودند: به همه آقایانی که می خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی دانم نامه سرگشاده بدهند و از این مزخرفات، اعلام می کنم برگردید به اسلام، برگردید به قانون … چقدر زیبا دعوت به قانون میکنند. قانون فصل الخطاب است. هیچ کس بالاتر از قانون نیست.
همین امام رعایت قانون اساسی دوران طاغوت را با اینکه قبول نداشت تذکر می داد. خیلی جالب است. در تذکری به نخست وزیر وقت راجع به بعض مصوبات دولت، تلگراف زدند: تصویب نامه غیرقانونی شما برخلاف شریعت اسلام و برخلاف قانون اساسی (قانون اساسی را امام قبول نداشت، انقلاب کردیم که همان را به هم بزنیم) و قوانین مجلس است (همان مجلسی که باز قبول نداشت). بعد یک عده ای این طور بی اعتمادی و اختلاف درست می کنند.
خیلی از این حرفهایی که در جامعه زده می شود و مطرح می شود باعث اختلاف است. ما احتیاج به وحدت داریم. حضرت امام در بیانی فرمودند: اختلافات از راه قانون شکنی ها پیش می آید. اگر قانون در یک کشوری حکومت کند، اختلافی دیگر نخواهد بود. چنانچه از صدر عالم تاکنون، تمام انبیا برای برقرارکردن قانون آمده اند و اسلام برای برقراری قانون آمده است…
امامین انقلاب هر دو قانونمدارند. حضرت آقا فرمودند: قانون اساسى، ستون فقرات نظام است. مرکز اصلى سلسله اعصاب نظام است. معیار و ضابطه است. قانون اساسى مثل ستون ها و پىهاى یک بنا است. اسلام در قانون اساسى تجسم و تبلور پیدا کرده است. بحث ایشان راجع به قانون تا دلتان بخواهد هست. مراجعه کنید راجع به اصل قانون، قوانین اساسی، قوانین عادی، قوانینی که دستگاهها میریزند ؛ اینها را باید نصب العین قرار دهیم.
۱۶ آذر سالگشت شهادت و زخمی شدن تعدادی از دانشجویان معترض به حضور رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۳۳۲ است که به روز دانشجو نامگذاری شده است. یاد و خاطره همه دانشجویان شهید را گرامی می داریم و از خدای تعالی علو درجه و رفعت مقام آنان را خواهانیم.
همانطور که می دانید در تاریخ معاصر ایران یکی از اصلی ترین جریانات اجتماعی که در تحولات سیاسی کشور نقش داشته، جنبش دانشجویی بوده است. و به خصوص بعد از انقلاب پر رنگ تر و فعال تر و در مقاطع خاص وظیفه خودش را با بصیرت انجام داده است، ولو دشمنان تلاش کرده اند تا با نفوذ در این مجموعه روح استکبار ستیزی و استقلال طلبی و آرمانخواهی آنان را از کار بیندازند اما تا کنون موفق نشده اند و ان شاءالله در آینده هم نخواهند شد. نه تنها دانشجویان بلکه ملت بزرگ ایران با روحیه استکبارستیزی و انقلابی که دارد دست از مبارزه با آمریکا و اذناب پلید و نوچه های زبون او نخواهد کشید و همیشه فریادش بر سر آمریکا بلند است.
در طول این سال ها دانشجویان تلاش کردند تا نشان دهند که برای ارتقاء سطح علمی و پیشرفت کشور احساس ضعف و انفعال و بن بست ندارند و در این زمینه موفق بودند و امروز در قدم های نخستین گام دوم انقلاب و توصیه های رهبر عزیزمان در بیانیه، عزم و اهتمام بیشتری برای تحقق آرمان های نظام اسلامی و مبارزه با دشمنان اسلام و انقلاب در این عزیزان دیده می شود.
قطعاً دانشگاهیان اعم از استاد و دانشجو، با روحیه انقلابی با برنامه برای پیشرفت کشور شب و روز ندارند و به تهدیدهای استکبار هم توجه ندارند و همین تلاش و روحیه، خار چشم استکبار است و برای از کار انداختن این قشر فرهیخته جامعه برنامه دارند و پول خرج می کنند. و روشی که مدتی است دنبال می کنند و عزیزان باید مواظب باشند که در دام نیفتند این است که با جنگ روانی و القاء تفکرات خود، عناصر فعال و هوشمند و نخبه و دانشمند را با اهداف خود همراه کنند و از مسیر انقلاب جدا کنند.
لذا آقا فرمودند: مسؤولیت شما سنگین است؛ هم باید درس بخوانید، هم محیط سیاسىتان را بشناسید، هم روى محیط سیاسى اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فکرى و روحى آماده کنید. براى فردایى که بلاشک وزن این نظام متکى به معنویت یعنى نظام جمهورى اسلامى در معادلههاى جهانى بینالمللى، ده برابرِ امروز خواهد شد. مطمئن باشید که ما چنین روزى را در پیش داریم و شما جوانهاى امروز، آن روز را خواهید دید… بعد فرمودند باید خودتان را إنشاءالله براى آن روز آماده کنید.
خب این شاخص میخواهد. من به تعدادی از شاخص های دانشجوی طراز با استفاده از بیانات رهبری بزرگوار اشاره می کنم. که احتیاج به توضیح ندارد و کاملاً روشن است. ویژگی هائی مثل آرمان خواهی، ضدیت با استکبار، کمک به پیشرفت همه جانبه کشور به خصوص پیشرفت علمی و بدست آوردن مرجعیت علمی، کمک به اتحاد ملی، قطعاً تشکل های دانشجوئی می توانند موجبات وحدت و انسجام ملی را فراهم کنند که حضرت آقا در اینجا بیانی دارند که اتحاد ملی چگونه به دست می آید که دانشجویان نقش موثری دارند.
از ویژگی های دیگر حضور در عرصه های مبارزه با دشمنان ملت بوده و یکی هم، عدالتخواهی است که از وظائف اصلی و مهم جنبش دانشجوئی و دانشجویان مومن و بصیر همین است؛ البته به شرط اینکه در مسیر عدالت خواهی مصداق سازی صورت نگیرد چون ممکن است اشتباه شود. آقا در اینباره فرمودند: گفتمان عدالتخواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداقسازی نکنید. وقتی شما روی یک مصداق تکیه میکنید، اولاً احتمال دارد اشتباه کرده باشید…. هم وسیلهای به دست میدهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانونشکن که من گفتهام قانون دان های قانونشکن خطرناکند بتواند علیه شما استفاده کند.
یکی دیگر هم مبارزه علیه اشرافی گری و گرایش های انحرافی و فساد است که دانشجویان به عنوان موذن جامعه و هشدار دهنده باید در این زمینه خیلی فعال باشند. فساد عاملی است که مردم را از حکومت دلسرد میکند؛ لذا همه وظیفه مبارزه با فساد را دارند اما عده ای باید زودتر عکس العمل نشان دهند و مطالبه گری کنند. که دانشجویان این نقش را دارند. امروز این مهمترین و مطرحترین مسألهی کشور ماست از یک منظر و نسل جوان دانشجوی متعهد و مؤمن نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند. واقعاً امروز حقوق های نجومی و کسانی که کار نکرده حقوق می گیرند و امثال اینها را باید به جد مستندسازی و مطالبه کرد.
نقش مهم دیگری که عزیزان می توانند داشته باشد در این جهاد تبیین و جلوگیری از انحراف و تحریف است که گروه های خاص مثل دانشجویان مسئولیت بیشتری در این باره دارند. در این دوره که همه قسمت های کشور در حال تحول هستند قشر مهمی که می تواند در عرصه های مختلف تحول به همه دستگاه ها کمک کند دانشجویان هستند که هم از جوانی و نشاط برخورداند و هم علم و آگاهی لازم را دارند. در راه خدمت به کشور امروز هیچ عذری پذیرفته نیست.
راجع به مذاکراتی که آمریکا و اروپا تلاش میکنند که بگویند هسته ای است، در حالی که این مذاکرات برای رفع تحریمهاست که ایران دارد تلاش میکند که بگوید برای رفع تحریم هاست و آنها تلاش میکنند بگویند برای مسائل هسته ای است؛ آن چیزی که مسلم است و مردم ما خواهان آن هستند و دولت محترم هم دنبال میکند این است که تعامل باید دوطرفه باشد و در مرحله اول برای جلب اعتماد ایران باید تحریم ها بالکل برداشته شود تا ما قبول کنیم که با آنها وارد مباحث دیگر شویم.
نکته استانی:
به مسئولین اجرائی عرض میکنم که تمام سعی شما خدمت به مردم باشد و از ایجاد حواشی در عملکرد پرهیز کنید. دستگاه های اطلاعاتی، امنیتی، انتظامی، قضائی بدون اغماض در چهارچوب قانون به وظائف خود عمل کنید. به ملامت ملامت کنندگان و حرف زدن ها و حاشیه درست کردن ها و شایعه سازی ها و تهدیدها توجه نکنید. هر کس حقوق مردم را تضییع می کند ضامن است و باید پاسخگو باشد. به تذکراتی که از روی نُصح و خیرخواهی داده می شود توجه کنید و خود را بالاتر از قانون ندانید.
بعضی برای تبرئه خودشان حاضرند تمام دستگاه های حاکمیتی را با جوسازی و افتراء و دروغ پراکنی زیر سوال ببرند و افکار عمومی را ناراحت کنند. گاهی انتقاد از یک روش و یک دستگاه است، قابل بحث است مطالبه گری یعنی همین اینها اشکال ندارد اما در جلسه ی رسمی کسی به خودش اجازه دهد دستگاه ها را متهم کند و زیر سوال ببرد قابل پیگیری قضائی است و نباید مسامحه کنید. فوراً پیگیری کنید تا هر کس که کم کاری و ناتوانی در کار دارد با مظلوم نمائی و امثال این روش ها فرار از پاسخ نداشته باشد. این استان و به خصوص شهر کرج به اندازه کافی مشکل دیده هست با بی تدبیری مشکلاتش را افزون نکنید.
یکی از مسائل مشکل ساز انتصابات غیر تخصصی و غیرکارشناسانه است. من مدتی صبر کردم پیغام تذکری هم فرستادم دیدم نه متاسفانه گوش شنوائی نیست و دائم هزینه درست می کنند برای منطقه ما. این مسلم است که شورای شهر طبق قانون حق ندارد و نمی تواند برای شهردار مصداق تعیین کند که چه کسی را برای چه مسئولیتی نصب کند؛ این از اختیارات شهردار است و خود او پاسخگوست. اما شورا حتماً باید از شهردار سوال کند که مبنای او برای انتخاب افراد چیست؟ کسانی که تحصیلات غیر مرتبط دارند را چرا در جاهای تخصصی نصب می کند و بدون استعلام که یک وقت اینجا عرض کردم این کار را نکنید و هزینه نسازید. چقدر باید هزینه بدهد این شهر؟!
من آنچه شرط بلاغ بود عرض کردم. مسائل شهر را پیچیده تر از این نکنید. من دوستانه به شما تذکر می دهم. متاسفانه بی اخلاقی زیاد است. دستگاه مربوطه کسی را به اتهامی می گیرد؛ خب وظیفه اش است که بگیرد، چرا فشار می آورید؟ چرا تهمت میزنید؟ چرا ناسزا میگویید؟ بگذارید کارشان را بکنند. مسیرش طی می شود تا خب تا معلوم شود قضیه چیست و آیا درست عمل شده یا غلط عمل شده! همه اینها مسیر قانونی دارد. سکوت کنید تا ببینیم قضیه چیست. چرا هوچیگری و جنجال می کنید؟ با آرامش دستگاه ها رسیدگی می کنند تا حق مطلب روشن شود و الا هرج و مرج می شود. نمی شود که هر کس هر کار خواست بکند و یک عده بلند شوند یک چیزی بگویند.
رسانه ها تقوا را رعایت کنند. خیلی بی تقوایی میکنند. ولو شخص محکوم هم شده باشد کسی حق جسارت و بی ادبی ندارد. بعضی وقتها کسی را به اتهام می گیرند تا رسیدگی شود. اتهام که اصلش مشکلی ندارد. امکان دارد هر کسی را به اتهام موضوعی بگیرند؛ بررسی میکنند، دادگاه تشکیل میشود با مقدمات و موخرات تا محکوم شود و برود برای اجرا. تا آن لحظه و حتی بعد از اینکه معلوم شد کسی حق بی احترامی ندارد. اگر برای یک عنوان کسی محکوم شد و عناوین دیگری داشت باز کسی حق ندارد عناوین دیگرش را به رخ بکشد. حرام شرعی است، منکر است. جرمش را میکشد. بی ادبی و بی اخلاقی در اسلام نداریم، در عرف نداریم، در روابط انسانی نداریم. این کارها را نکنید.
فضای مجازی را آلوده می کنند یک عده. از این طرف و آن طرف با احقاد و کینه های گذشته خودشان می گویند خوب شد افتاد در جوب بگذار ما هم دو تا لگد بزنیم. این کار را نکنید. این چرخه می چرخد. خیلی از کسانی که من لااقل در استان دیدم راجع به کسی چیزی گفتند، فردایش خودشان مبتلا شدند. همین چرخه تکرار شد.
از آن طرف عده دیگری فشار می آورند به دستگاهها. دستگاهها با ضرس قاطع، محکم و مستحکم وظیفهشان را درست انجام بدهند و ملامت هیچ ملامت کننده ای را اهمیت ندهند و به مر قانون عمل کنند.
بعضی ها به من می گویند حاج آقا این ها را نگو خانواده شهدا ناراحت می شوند. نمی فهمم این چه حرفی است که زده می شود. کدام خانواده شهیدی است که از برقراری عدالت و مبارزه با فساد که وابسته به او به همین خاطر شهید شده ناراحت می شود. یک تهمت هایی میزنند افراد. هر حرفی حساب و کتاب دارد. مواظب باشید دچار نشوید.
راجع به مصلی سوال کردند؛ مصلی آزاد است و فقط مربوط به شهرداری نبوده. هر کدام از دستگاه ها بخواهد برای مردم کاری بکند و پاسخ به مشکلات مردم بدهد و جلساتی که هست، مشکلی ندارد و مصلی آمادگی دارد اما اینکه با آمدن در مصلی مصونیتی برای کسی پیدا شود و تائیدی باشد اینطور نیست.
یک توصیه فرهنگی هم دارم و آن اینکه عزیزان به خصوص مدیران بروند و این فیلم سینمائی منصور که زندگی سرلشکر بسیجی شهید منصور ستاری را ببینند. در این فیلم نمادهای خوبی به خوبی به تصویر کشیده شده است. روستا زاده ای که نبوغ و خلاقیت و نخبگی خود را در راه انقلاب و استقلال کشور خرج کرد و با مدیریت جهادی و انقلابی و گفتمان ما می توانیم و با تکیه به توان داخلی، کشور را در مسیر خود کفائی در صنایع دفاعی قرار داد.