متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۷/۳۰
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
بندگان خدا اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوی از باب اینکه مردان و زنان با ایمان دوستان هم هستند یکدیگر را به کارهای پسندیده فرمان و از کارهای ناپسند نهی می کنند. امر به معروف و نهی از منکر از شئون پیامبری است. و همه امم قبل از اسلام هم مکلف به این فریضه بوده اند.
امیرالمومنین علیه السلام در بیانی که افراد تشویق به انجام فریضتین شوند و ترک نکنند فرمودند: امر به معروف و نهی از منکر دو مخلوق از مخلوقات خداوند هستند پس هر کس آنها را یاری کند خدا او را عزیز کند و هر کس که آنها را ذلیل کند خدا او را خوار کند.
عرض کردیم امر به معروف و نهی از منکر وظیفه همگانی است و بر مکلف چه زن باشد و چه مرد واجب است با شرائطی که بیان شد اقدام کند. تا جایی که در روایت دارد علت نابودی جوامع گذشته که عذاب بر آنها می آمده ترک این دو واجب الهی بوده است.
البته عده ای مثل علماء برای اقدام وظیفه بیشتری دارند؛ اما اصل مطلب عمومی است. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: به درستی که کسانی که پیش از شما به هلاکت رسیدند به خاطر بود که مرتکب معاصی شدند و علمایشان آنها را نهی نکردند.
پس اگر خیلی گذرا بخواهم با توجه به آیات قرآن جمع بندی کنم که چه کسانی وظیفه امر و نهی دارند که قبلاً هم به بعضی اشاره کردم، عرض می کنم که: اوّل خدای تعالی است که در قسمتی از آیه ۹۰ سوره مبارکه نحل فرمود: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ…».
دوم پیامبران و به خصوص رسول خدا که در قسمتی از آیه ۱۵۷ سوره مبارکه اعراف فرمود: «… یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ …».
دسته سوم انسان های صالحی هستند که اداره جامعه را به دست گرفتند یعنی حکومت باید مقدمات اجرایی شدن این واجب را فراهم کند. در آیه ۴۱ سوره مبارکه حج فرمود: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ». کسانی که حاکم شدند در زمین ۴ وظیفه اصلی دارند: اقامه نماز و پرداخت زکات و امر به معروف و نهی از منکر.
چهارم عده ای خاص از امت که برای این کار آمادگی های لازم را بدست آورده اند. در قدیم بودند که محتسب به آنها میگفتند. الان هم ستاد احیای امر به معروف میتواند این عنوان را داشته باشد. در آیه ۱۰۴ سوره مبارکه آل عمران فرمود: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».
دسته پنجم همه مردم هستند که به اندازه علم و قدرتشان با شرایطی که گفته شد باید انجام دهند. درقسمتی ازآیه۱۱۰ سوره مبارکه آل عمران فرمود: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ …».
نکته ی اصلی این است، هدف اساسی از اجرا شدن امر به معروف و نهی از منکر، ترویج خوبی ها و کم شدن و از بین رفتن بدی هاست. پس باید روش های اجرا را هم بلد بود، گاهی دیده می شود در این مسیر افراط و تفریط می شود و یا بعض از اوقات افراد به بهانه امربه معروف، تسویه حساب های شخصی و گروهی می کنند. یا آبروی افراد را در غیر موردی که باید نهی یا امر کنند می برند و امروزه با استفاده از فضای مجازی بی تقوایی می کنند. همه اینها خلاف و خودش منکر است.
بله جائی که مطلب علنی شده و شخص، متجاهر است، تظاهر به کاری کرده و دیده شده، در همان محدوده، بیان اشکال ندارد اما بیشتر از آن و یا اهانت کردن به شخصیت افراد و خانواده آنها و یا حتی مقایسه کردن با گنهکاران دیگر و امثال اینها جایز نیست.
و در مقام دفاع از خود هم کسی حق ندارد به موارد خلافی که علنی نشده و یا کسی مطلع نیست بپردازد و بیان کند که این خود منکر دیگری است. حتی جایی که منکری صورت گرفت و اعتراض عمومی هم شد و دستگاه های مربوطه هم که باید دنبال کنند وارد عمل شدند، بعد از آن باید ساکت بود تا مسیر به آرامی تا حصول نتیجه طی شود.
و البته در باره مسائلی که جنبه عمومی دارد باید بدون هیچ مسامحه، تخفیف و تحت تاثیر فشارها بودن، قاطعانه به مرّ قانون عمل کرد تا نتیجه لازم گرفته شود. گاهی گفته می شود فلان خلاف زیاد بزرگ نبوده؛ این حرف درستی است و باید حتماً بین جرم و جزاء رابطه منطقی وجود داشته باشد اما اگر خطا، عمومی شد و مربوط به حقوق مردم بود، کَمَش هم زیاد است و باید حتما و قطعا جلوگیری شود. نباید تحت تاثیر جوسازان قرار گرفت و از انجام قانون طفره رفت.
روش امیرالمومنین علیه السلام همین بوده. در نهج البلاغه ببینید در جاهای دیگر غیر از نهج هم هست. نامه حضرت به والی اهواز به خاطر اینکه کارگزار اقتصادی خطا کرده بود را قبلاً برای شما خواندم دوباره ملاحظه کنید. خیلی درس آموز و عبرت انگیز است.
گاهی گفته می شود آقا روایت داریم که باید آبروی مومن را حفظ کرد. شما آیا از خودتان سوال نکردید، امیرالمومنین که اینقدر به آبروی مومن اهمیت می دهد و حرمت مومن را از کعبه هم بالاتر می داند چرا در این جور مواقع، سختگیری های شدید دارد؟ و حاضر است کسی که در دستگاه حکمرانی کشور مسئولیت داشته و به اموال عمومی دست درازی کرده را بی آبرو کند؟ همین نامه را که نوشته مگر او مومن نبود؟ بالاخره او کارگزار نظام اسلامی بود. و نامه های مثل او که حضرت نام برده و آبروی آنها را برده. معملوم می شود موضوع دو مبحث جداگانه است.
به نظر می رسد امیرالمومنین با این حرکتی که کردند به ما یاد داده اند در مقابل چنین شخصی که آبروی حکومت دینی را برده و مردم را به نظام اسلامی بدبین کرده، نباید ساکت باشید و مخفی کاری کنید. کما اینکه خود امیرالمومنین ساکت نشده و مخفی کاری هم نکرده. و حضرت حتی ملاحظه خانواده و فرزندان و پدر و مادر متخلف را هم نکرد که این ها بالاخره در جامعه باید زندگی کنند و یا آبروی شخص برای همیشه می رود و امثال اینها.
دوستان محدوده های این موضوعات را تشخیص دهید. بعضی ها با رندی تمام شبهه می اندازند که آبروی مومن است و .. . آبروی مومن را باید حفظ کرد. کسی اجازه ندارد هتک کند. حرمت دارد. باید مواظب بود اما در تشخیص موضوعات اشتباه نکنید.
در قسمتی از عهدنامه مالک اشتر، امیرالمومنین به او می آموزد: اگر کسی از کارگزارانت و یا نزدیکانت خیانتی کرد و به اموال مردم و بیت المال مسلمانان دست درازی کرد، او را به خواری و مذلت بکش، و نشان خیانت را بر او ببند و گردنبند ننگ و تهمت را بر گردنش بیفکن.
خیلی سخت می گیرد علی علیه السلام. می دانید چرا؟ برای اینکه نباید زندان های نظام اسلامی از متخلفین و دست اندازان به بیت المال اعم از شهردار و شورای شهری و رئیس بانک و رئیس اداره و کارمند و مامور متخلف، پر شود. اگر زندانی هم هست مربوط به جرائم دیگر باشد نه دست درازان به بیت المال.
انقدر سخت میگیرد تا کسی به آن سمت حرکت نکند. الان در سراسر کشور ببینید، متاسفانه چقدر از این دست ما در زندان داریم! لذا آقایان از سخت گیری ناراحت نباشند. نباید کوتاهی هایی که بوده را ادامه داد و باید جلوی ضرر را گرفت.
نامه امیرالمومنین به منذر بن جارود که فرماندار امام در اصطخر بود را بخوانید. اینجا دیگه دست درازی به بیت المال هم نبود، کارگزار در ساعت ماموریتش پست را ترک کرده بود رفته بود تفریح و خوش گذرانی. نامه را بخوانید که چقدر حضرت با عتاب و غلاظ نامه نوشته اند.
بعضی هستند در همین شهر که دارند حقوق میگیرند، در همین ادارات که اسم اداره را نمیبرم، ان شاء الله مسئولین مربوطه اش وارد شوند، تعداد هم یکی دو تا نیست دارند ماهانه حقوق کذا و کذا میگیرند، و اصلا یک روز در سر کار حاضر نشدند. این تخلف نیست؟ نگوییم چون آقا ناراحت می شود؟ این را باید حتما دوستان رسیدگی کنند. گذرا رد شدم ولی نوبت دیگر شاید بیان کنم که کدام دستگاه است! چند نفر هستند! و چه حقوق هایی میگیرند!
اینها خیلی درس دارد. و بدتر از همه اینها وقتی است که انسان از افرادی که انتظار ندارد این اشتباهات را ببیند. البته باید به این بلوغ همه برسیم که مسائل را بتوانیم از هم تفکیک کنیم. هر کس ممکن است بر اثر غفلت دچار خطا بشود. و این ربطی به اطرافیان او ندارد و حساب هرکس از دیگری جداست. همه در معرض هستیم. هر کس در هر جایی قسمتی از کار دستش است، شیطان است و وسوسه و خطواتش. باید دائم به خدا پناه برد و مراقبه شدید داشت که در این ورطه نیوفتیم.
خداوند هم در قرآن بعض از انبیاء را که خانواده آنها کج می رفتند را نام می برد و این باعث کسرِ شأن آن انبیاء نبوده است. بله مواخذه کردن و سوال و جواب کردن ناراحت کننده است و باید بدانیم تنبیه همانطور که از نامش معلوم است برای تنبه و بیدار کردن است، نه برای کینه ورزی و انتقامجویی.
کسانی که در این چند روز با حقد و کینه و انتقامجویی بی انصافی را به حد اعلاء رساندند باید توبه کنند. مسئول هستند. من رصد کردم این چند روزه کأن فرصتی پیدا کردند، که دشمنی های خودشان را نسبت به جریانی و موضوعی بریزند بیرون. البته خیلی مسائل عیان شد ولی بی انصافی ها و انتقام جویی ها منکری بوده که انجام شده و باید توبه کنند.
امیرالمومنین در فرمانش به مالک فرمود: از مواخذه کردن و عقاب کردن گناهکاران سرمست و شادان مشو. عقابش کن چون مکلفی فرمان خداوند را اجرا کنی، و از شلاق زدن و مواخذه کردنش در درونت شادمان مباش. متاسفانه بعضی ها این شادمانی را هم بروز دادند و این خلاف است. اگر وظیفه و تکلیف بوده محدوده این وظیفه هم معلوم است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی
و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد
والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. اهل تقوا بر غذا خوردن خود مواظبت دارند و در خوردن افراط و تفریط ندارند. مولانا امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۱۶۲ از حکم نهج البلاغه فرمود: «کَمْ مِنْ أَکْلَهٍ مَنَعَتْ أَکَلَاتٍ». بسا خوردن غذایى که مانع از خوردن غذاهاى دیگر می شود. این یک ضرب المثل است برای شخصی که با سوء اختیار، خودش را از خیراتی که داشته محروم کرده است.
کسی که با پرخوری سوء هاضمه می گیرد، قطعاً ناچار به پرهیز از غذاهائی خواهد شد که دوست دارد بخورد. این شبیه همان ضرب المثل فارسی باشد که خود کرده را هیچ تدبیر نیست. مومن و متقی در همه حال و در همه امور، اعتدال را رعایت می کند تا از چیزی که به نفع اوست محروم نشود. خداوند متعال توقیق بهره مندی از تقوا در همه سطوح را روزی ما بگرداند.
۱۷ ربیع الاول ولادت با سعادت حضرت خمتی مرتبت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق علیه السلام بر همه شما عاشقان و شیفتگان و همه مسلمین مبارک باد. جایگاه معنوی پیامبر اسلام اقیانوس بیکران و عمیقی است که قابل درک برای افراد عادی نمیباشد. مقامی که خداوند می داند و معصومین علیهم السلام. و اگر مطلبی بیان می شود همان مقداری است که از خودشان آموخته ایم. اگر تعریفی می کنیم در حقیقت تعریف از خود است که این مقدار بلدیم. گفتند: مادح خورشید مادح خود است.
به بعض موارد با توجه به وقت اشاره می کنم. در قسمتی از آیه ۲۵۳ سوره مبارکه بقره به اصل فضیلت داشتن انبیاء نسبت به هم اشاره می کند. فرمود: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُم…» این پیغمبران را بعضی بر بعضی برتری و فضیلت دادیم. اصل فضیلت داشتن در انبیا یک امر قطعی است.
و یا در سوره اسراء آیه ۵۵ فرمود: «لقد فضّلنا بعض النّبیّین علی بعض». همانا ما بعضی از انبیاء را بر بعضی دیگر برتری دادیم. همانطور که بعض از انبیاء اولوالعزم هستند.
در بیانی رسول خدا فرمود: خدای متعال، پیامبران مرسل خویش را بر فرشتگان مقرّبش برتری داد و مرا بر تمامی پیامبران و مرسلان. امیرالمومنین علیه السلام درباره فضیلت رسول خدا فرمود: «ما بَرَأ اللهُ نَسَمه خَیْراً مِنْ مُحَمدٍ صلی الله علیه وآله»، خداوند موجودی برتر از محمد نیافریده است.
یکی دیگر از ویژگی های رسول خدا صادر اول بودن است. جابر بن عبدالله انصاری می گوید به رسول خدا عرض کردم: اولین چیزی که خداوند آفرید چیست؟ فرمود: نور پیامبر تو (یعنی من). ای جابر، خداوند آن را نخست خلق کرد و بعد هر خوبی و خیری را از آن آفرید. هر چه خیر میبینید شما از اول خلقت تا قیامت از پیغمبر گرفته شده.
فضیلت دیگر حضرت این است که تجلی رحمت واسعه الهی است لذا خداوند به برکت وجود شریف حضرت عذاب را از امت برداشت. در آیه ۳۳ سوره مبارکه انفال فرمود: «وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذّبَهُم و اَنتَ فیهِمْ و ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُم و هُم یَسْتَغفِرون» تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد و … یعنی تجلی رحمت واسعه الهی در دو چیز قرار داده شده یکی در توبه و بازگشت، و دیگری در وجود مقدس پیامبر اکرم.
و ده ها ویژگی دیگر که اختصاصی رسول خدا بود و هیچ موجودی از انس و ملک به آن راه پیدا نکرد. این پیامبر را خداوند اسوه و الگو قرار داد تا دنیا و آخرت ما تامین شود. در آیه ۲۱ سوره مبارکه احزاب فرمود: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً». یعنی همه مسلمانها موظف هستند ابعاد وجودی رسول خدا، سیره و روش زندگی او را خوب بفهمند و بر اساس او عمل کنند.
یک مورد آن، قابل تامل جدی است و لازم است امروز کشورهای اسلامی به همان روش عمل کنند، سیره سیاسی و تدابیر اساسی است که حضرت در اصلاح جامعه و تاسیس حکومت اسلامی و بعد تحکیم آن و سپس نشر و توسعه اسلام بکار گرفته اند. و آن ایجاد پیوند، وحدت و انسجام اجتماعی و برقراری آرامش و ایجاد امنیت بر اساس ایجاد فضای رحمت و مودت در جامعه بود که با مطالعه وضعیت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی آن زمان نوعی معجزه به حساب می آید.
رسول خدا بعد از هجرت به مدینه، فوراً حکومت اسلامی را تشکیل داد، اتفاقاً امروز که ۱۵ ربیع است، رسول خدا مسجد قبا را در نزدیکی مدینه و سه روز بعد در ۱۸ ربیع مسجد النبی را در مدینه برپا کردند و مقدمات کار تمدن سازی را از مسجد آغاز کردند. و شخصاً به عنوان حاکم امت اقدام و دولت را بر اساس رسالتش طرح ریزی کرد
این عمل رسول خدا این پیام را دارد که اگر شرائط وجود داشته باشد از اهم واجبات الهی، تشکیل حکومت دینی و حفظ آن است و این یعنی کسانی که می گویند دین از سیاست جداست چیزی از اسلام ناب نفهمیده اند و درک نکردند که اسلام چه میگوید. و خدای تعالی رحمت کند امام راحل عظیم الشان ما را که به رسول خدا تاسی کرد و نظام اسلامی را براساس آموزه های دینی تاسیس نمود.
اتفاقاً فردا که اول آبان است سالگرد شهادت آقا مصطفی فرزند فقیه و دانشمند امام است که با شهادت او جرقه انقلاب زده شد و حرکت مردم تا پیروزی بر طاغوت ادامه پیدا کرد.
آن چیزی که امروز، جهان اسلام به آن احتیاج دارد بررسی سیره رسول خداست در چگونگی ایجاد وحدت امت اسلامی که موضوع مورد ابتلای جوامع اسلامی است و کاملاً سیاسی است و دشمن هم از این کار استفاده کرده و تا جایی که توان دارد میخواهد وحدت جوامع اسلامی محقق نشود.
باید تاریخ اسلام و رفتار پیامبر اکرم را به دقت بررسی و از آن دستورالعمل اجرائی بدست آورد و برای امروز بازخوانی کرد و سپس عمل کرد. تا امت واحد اسلامى تشکیل شود که در آیه ۵۲ سوره مبارکه مومنون فرمود: «وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً واحِدَهً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ». باید تا از بین رفتن فتنه در عالم تلاش کرد تا برسیم به وعده الهی که فرمود: «وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ».
این همان مسیری است که حضرت امام فرمودند که مسیر به سمت ایجاد تمدن است و رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم نوید آن را دادند. و این مهم فقط در سایه وحدت امت اسلامی محقق می شود اگر دولت های اسلامی دست نشانده استکبار بگذارند. چون امتها با هم اتحاد دارند این دولتها هستند که نمیگذارند اتحاد صورت گیرد.
غیر از سیره سیاسی آن چیزی که مهم است تاسی به رفتار و سبک زندگی رسول خداست که مسلمین از این الگو فاصله گرفته اند. خوب است کتاب های سیره و سنن را بخوانید و تا می توانید عمل کنید. امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمود: براى تو همین کافى است که راه و رسم رسول خدا را سرمشق خودت قرار دهى و از آن اطاعت نمایى. چراکه دوست داشتنی ترین بنده براى خدا، کسى است که از پیامبر خدا پیروى میکند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: دوست ندارم که مسلمانى بمیرد مگر اینکه آداب و روش زندگى رسول خدا را براى یکبار هم که شده انجام دهد. الگو در همه جا هست. الگو مثلا برای خیاطی پارچه را براساس الگو میبرند. اگر الگو درست باشد این لباس نه گشاد باید باشد نه تنگ. اندازه و قواره باید باشد. جامعه اسلامی الگویش پیغمبر است. این جامعه اگر طبق الگو باشد باید قواره باشد. در همه رفتارهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، روابط بین زن و شوهر، روابط بین والدین و فرزند، اداره و کارمندان، بازار، باید قواره باشد . خیلی فاصله داریم با پیغمبر.
من به چند مورد از کتاب سنن النبی مرحوم علامه طباطبائی فقط اشاره می کنم که رسول خدا اینگونه بودند: به آرامى و وقار قدم برمى داشت. همواره پیش روى خود را نگاه میکرد (بعضی ها در خیابان که راه میروند اطراف را نگاه میکنند). موى سرش نه خیلى بلند بود و نه خیلى کوتاه. به کسى خیره نمیشد. هر که را میدید سلام مى کرد. اکثر اوقات ساکت بود و جز در موارد ضرورى سخن نمى گفت. آرام سخن میگفت و کلامش کوتاه بود. کسى را حقیر نمی شمرد. اگر حقى پایمال مى شد بسیار خشمگین مى شد و از چیزى پروا نداشت.
در منزل اوقاتش را به سه قسمت تقسیم کرده بود: قسمتى براى اهل منزل، قسمتى را براى عبادت خدا و قسمتى را به خود اختصاص مى داد. در همه امور معتدل بود و افراط و تفریط نداشت. بر بى ادبى افراد صبر مى کرد و عصبانى نمى شد. هرگز دوست نداشت کسى او را مدح و ثناء بگوید. سخن کسى را قطع نمى کرد مگر در موارد گناه مثل غیبت کردن که یا آن شخص را نهى زبانى مى فرمود و یا برخاست و کلام او را قطع مى کرد.
با فقیر و ثروتمند یکسان سلام و علیک و مصافحه داشت. بدون اینکه بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت. بدون اینکه از خود ذلت و حقارت نشان دهد، همواره متواضعترین بود. به کودکان هم سلام مى کرد و مى فرمود: «این کار را مى کنم تا بعد از من سنت شود». اشخاص را با احترام صدا مى زد حتی کودکان را. در جایی خواندم که گفته بود بچه هایمان را چطور تربیت کنیم. گفت مثل بچه همسایه. گفت یعنی چه کار کنیم؟ گفت بچه همسایه که خانه شما می آید چطور با او رفتار میکنی؟ خیلی احترام و مواظبت میکنید. بچه خودتان را هم همانطور رفتار کنید. با او مودب باشید.
بسیار خوش قول بود و از خلف وعده پرهیز مى کرد. به کسى بخاصر عیبش طعنه نمى زد و اشتباهات کسى را به رخش نمى کشید. وقتى از چیزى محزون مى شد به نماز پناه مى برد. ذکر دائمی او سبحان الله و الحمد لله و لااله الا الله و الله اکبر بود. این ذکر از ذکرهای کبیر است و حملهی عرش الهی موقع حرکت عرش زبانشان به این ذکر مترنم است.
به مناسبت ولادت امام صادق علیه السلام هم فقط یک روایت عرض کنم که مرحوم کلینی در کافی نقل کرده است که حضرت فرمودند: «غَلاءُ السِّعرِ یُسِیءُ الخُلُقَ» گرانی قیمتها اخلاق و رفتار مردم را بد میسازد، راجع به سوء خلق و حسن خلق روایات فراوانی داریم که فرصت بیان نیست «وَ یُذهِبُ الأمانَهَ»، امانتداری را از بین میبرد. دائره امانت داری بسیار وسیع است و نقطه مقابل آن خیانت. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: هرگاه خیانت ها علنی و فراگیر شود برکت ها از بین می رود.
«وَ یُضجِرُ المَرءَ المُسلمَ». و مردم مسلمان را از فشار و سختی به ستوه می آورد. ضجر که در روایت آمده به معنای افسردگی شدید، دل مردگی، رنج سخت و عصبی بودن آمده است. انسانی که بر اثر فقر دچار ضجر می شود نمی تواند بر حق صبوری کند. امام باقر فرمود: «مَن ضَجِرَ لم یَصبِرْ علی حَقٍّ». و نمی تواند حقی را بپذیرد امام کاظم فرمود: «إن ضَجِرتَ لم تُعطِ الحَقَّ» و نمی تواند شکرگزار باشد. رسول خدا فرمود: «إذا ضَجِرَ لَم یُؤَدِّ الشُّکرَ» این ها همه پی آمدهای گرانی در جامعه است که ان شاءالله با سرعت این امور به سامان شود.
حضرت آقا سال گذشته فرمودند رفع تحریم ها دست دشمن است اما خنثی سازی دست خود ماست. و این کار وظیفه دولت است که باید اولویت کاری خودش قرار دهد که در بیان قرار داده در عمل هم مشغول هستند تا ان شاء الله آرامشی برای مردم در این بخش حاصل شود.
همانطور که نوبت های قبل هم عرض کردم اینکه آمریکا منطقه را ترک کرده پس دیگر کاری ندارد، خیال باطلی است. او با روش جدید، و نیروهائی که برای چنین روزهائی تربیت کرده، قصد دارد در منطقه حضور داشته باشد. حملات سازمان یافته و انتحاری داعش در افغانستان که هفته گذشته تکرار شد (جمعه نمازگزاران را به خاک و خون کشیدند) و حمله افراد ناشناس یا همان داعشی های مسیحی به هواداران حزب الله در لبنان حکایت از همین موضوع دارد.
بی ثباتی در منطقه بدون حضور آمریکا ترفند جدید استکبار است تا بتواند کشورهایی مثل روسیه و چین و ایران را که در آرامش منطقه موثر هستند به این وسیله کنترل کند. ما ضمن اعتراض به بی توجهی مجامع بین المللی و محکوم کردن کشتار شیعیان توسط استکبار و ایادی پلیدش در کشورهای اسلامی، فریاد همیشگی جمعه را سر می دهیم که مرگ بر آمریکا.
از حضور تعدادی از زندانیان که به همت ریاست محترم انجام شده تشکر می کنیم.