بسمالله الرحمن الرحیم
شیطان شناسی- جلسه سوم
۱۴۰۰/۰۷/۲۱
ضرورت رفتارشناسی شیطان
یکی از مسائلی که در قرآن کریم مطرح شده و مورد توجه است که هم بحث معرفتی دارد و هم بحث اخلاقی، موضوع شیطان است که در نظام خلقت و آفرینش چه وظیفه ای را بر عهده دارد و رابطه ما با او باید چگونه باشد. خدای تعالی در قرآن به هدف خلقت شیطان به تمامه نپرداخته؛ آن چیزی که در قرآن بیشتر مورد توجه است رفتار شناسی این دشمن است. تا دشمن را نشناسیم نمی توانیم در مقابلش اقدامی داشته باشیم.
الان می بینید به حمدلله این کشتیگیران ما چقدر خوب کشتی میگیرند و مدال های رنگینی را برای کشور خودشان می آورند. به نظر میرسد اگر در این ورزش سرمایهگذاری شود بهتر از بقیه ورزش هاست. هر ورزشی را در کشور ایران روی آن سرمایهگذاری کنند به نظر می رسد که قوه اش بیشتر از فوتبال باشد. در این ورزش فیلم های رقیب را می بینند که چگونه کار می کند، به فن هایش مسلط می شوند، بعد بر اساس آن، ضد آن را انجام می دهند.
خدای تعالی در قرآن کریم دارد به ما یاد می دهد که شما فن های شیطان را یاد بگیرید؛ این دشمن آشکار شماست که جلسه قبل آیات آن را برای شما خواندم که او دشمن آشکار شماست، شما هم او را دشمن بدانید. بعضی وقتها ما از دشمن حرف میزنیم اما دیگر او را دشمن نمی دانیم؛ رابطه ما با او رابطه دشمن نیست. خدای تعالی در قرآن کریم دارد این را به ما تذکر می دهد که این دشمنی که عدو مبین شماست، رفتارش این گونه است؛ شما این رفتار را بیاموزید و رفتار مقابل او را داشته باشید تا نتواند به شما غلبه کند.
یکی از مهمترین کارهای شیطان انحراف عقیده است
بحث اصلی ما درباره همین رفتار شناسی است. آیات کریمه قرآن را وقتی که بررسی میکنیم نتایجی که میگیریم در رفتار خصمانه و پلید شیطان این چند دسته است:
یک، او تلاش می کند بر رفتار انسان سلطه پیدا کند از نظر عقیده و فکر انسان را منحرف کند، در باورهای انسان تاثیر بگذارد، باورهای او را تغییر بدهد. گاهی در مسائل اخلاقی یعنی رفتارهای عملی ما که او مثلاً می خواهد ما آدم بد اخلاقی باشیم، عصبانی شویم، عجب داشته باشیم، کبر داشته باشیم، حسادت داشته باشیم؛ اما مرحله اولی که شیطان اقدام می کند این است که ما منحرف عقیده ای شویم. او میخواهد انسان بی دین باشد. میخواهد وقتی انسان از این دنیا رفت بی دین برود، کافر باشد؛ نه کفر عملی، بد اخلاقی و اینها نه؛ میخواهد انسان بی دین باشد. شیطان فقط راضی به بی اخلاقی نیست.
برصیصا عابد بود، زاهد بود، مستجاب الدعوه بود، دستش دست شفا بود. شیطان بلایی به سر او آورد که بی دین از دنیا رفت. کافر از دنیا رفت. بعضی ها هم گفتند که پیغمبر بوده اما نه، پیغمبر نبوده؛ عابد و زاهد بوده. وقتی این شخص محکوم به اعدام شد شیطان آمد آنجا گفت همه این بدبختی ها را من به سر تو آوردم. همین الان اگر به من سجده کنی من همه این گره ها را باز می کنم. گفت خب طناب به گردن من است نمیتوانم سجده کنم. شیطان گفت با چشمت هم اشاره کنی من قبول می کنم. آن جلاد هم ایستاده بود پای چوبه دار، پایش را هم گذاشته بود روی آن صندلی. این با چشم به شیطان سجده کرد، آن جلاد چهارپایه را از زیر پای او کشید. لحظه آخر بیدین مرد کسی که دستش شفا بود و مستجاب الدعوه بود.
یکی از مهمترین کارهای شیطان این است که انحراف فکری و عقیده ای درست می کند. شما فکر نکنید که میگویید مسلمان هستیم، شیعه هستیم، منحرف نمی شویم. در همین مسلمانها هم چرا ۷۲ ملت هستند! در خود شیعه ببینید که چقدر تفرق هست. حتی بعضی از افراد منکر خدا هستند ولو نماز می خوانند و روزه می گیرند.
تسخیر قلب و نفوذ در عواطف انسانی
دوم، نفوذ در مراکز حساس و عواطف انسانی می کند. میخواهد قلب را تسخیر کند. دل مرکز عواطف انسان است؛ میخواهد او را به دست بگیرد. وقتی به دست گرفت اراده شخص دست او است و با تصمیم او حرکت می کند. آنچه او می خواهد عمل می کند.
می دانید انسان دارای صفات بد فراوانیست. در قرآن کریم نزدیک ۵۰ صفت بد برای انسان نام میبرد؛ انسان جزوع است، هلوع است، منوع است، انسان ظلوم جهول است، حسود است، کم طاقت و کم ظرفیت است؛ برگشت همه اینها به طبیعت مادی انسان است. مربوط به ملک و دنیای انسان است. مربوط به ملکوت انسان نیست. این صفات بد در طبیعت انسان است. ما دو وجهی هستیم، طبیعت داریم که ملک ماست و فطرت داریم که ملکوت ماست. این صفات بد مربوط به دنیاست.
قوه غضبیه، قوه شهویه، قوه واهمه، اینها هم برای انسان گرفتاریهایی را درست میکند اگر در مسیر اعتدال نباشد. اگر انسان قوه غضبیه نداشته باشد ناقص است؛ آدمی که عصبانی نشود به درد نمیخورد، باید عصبانی شود؛ اما کجا عصبانی شود، چه مقدار عصبانی شود، برای چه عصبانی شود، راجع به چه موضوعی عصبانی شود، همه اینها مربوط به این است که افراط و تفریط نداشته باشیم.
کسی که شهوت ندارد یعنی خواستن ندارد. خواستن خوراکی، پوشاکی، مسائل مختلفی را که انسان میل دارد. شهوت یعنی میل و خواستن که اگر انسان نداشته باشد ناقص است. انسان باید شهوت داشته باشد؛ اما این شهوت باید معتدل باشد. نه افراط داشته باشد نه تفریط داشته باشد.
همه کارها را انسان با اراده خودش انجام می دهد. این طور نیست که ما بی اراده باشیم. «کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَهٌ» (مدثر/ ۳۸) ما در انجام اعمالمان بی اختیار که نیستیم. کارها را خودمان انجام میدهیم. این قاعده یادتان باشد که انسان در این که مختار باشد مجبور است. ما جبر نداریم. جبر فقط یک جا است؛ جبر در جایی است که انسان اختیار دارد. هیچ کس نمیتواند بگوید فلانی مرا مجبور کرد. ما در مسیر زندگیمان هر کاری که می کنیم با اراده و اختیار خودمان انجام می گیرد. عرض میکنم که خدای تعالی در قرآن می فرماید «کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَهٌ» هرکسی در گرو کارهای خودش است.
پس شیطان یکی می خواهد که ما را منحرف عقیده ای کند و یکی هم قلب ما را تحت تاثیر قرار بدهد و مرکز تحریک ما تحت کنترل خودش داشته باشد.
اقدامات شیطان مرحلهای است؛ یکمرتبه نیست
در مرحله سوم شیطان به بیان قرآن کریم که مهم هم است و بحث ما هم همین جا بیشتر طول می کشد، این است که شیطان یک مرتبه ما را نمیگیرد؛ شیطان به شدت مدیر است و به شدت روانشناس است. با برنامهریزی، آرام، مرحله به مرحله، گام به گام قدم برمیدارد.
خدای تعالی از این حرکت شیطان تعبیر به خُطُوات میکند. خطوات شیطان یعنی گام برداشتن شیطان. فاصله بین دو پا را در موقع راه رفتن می گویند گام. مولا امیرالمومنین فرمود «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَی أَجَلِهِ» هر نفسی که میکشی یک گام به سمت مرگت نزدیک می شوی.
وقتی میگوید خطوات شیطان: یعنی اقدامات شیطان مرحلهای است؛ یکمرتبه نیست. آرام آرام حرکت میکند و خیلی نظاممند و با برنامه انسان را به سمت آتش می برد. فقط هم فرد را نمیبرد، جامعه را هم به سمت آتش می برد. کارش فقط فردی نیست، کارش اجتماعی هم هست. لذا در تاریخ می خوانیم، در قرآن هم آمده است؛ امت هایی که کلا مورد عذاب الهی قرار گرفتند، تبعیت از شیطان کردند. شیطان کاری کرد که آن امت عذاب شود. بعضی از عذاب ها هم عذاب استیصال بود. دمرنا تدمیرا بود؛ یعنی کلا خدای تعالی درو کرد. آنها به گونهای عمل کردند که خدای تعالی اینگونه آنها را اضافه عذاب کرد.
کید شیطان ضعیف است اگر بعد ملکوتی انسان قوی باشد
در همه این مراحلی که عرض میکنم بدانید با تمام پیچیدگی عملکردی که شیطان دارد، مرحلهبهمرحله و گامبهگام که خواهم گفت چگونه عمل میکند و چگونه نفوذ می کند، با همه این تفاصیلی که گفته می شود؛ «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً» (نساء / ۷۶) اگر شما دستتان در دست خدا و قرآن و اهل بیت باشد، شیطان هرگز نمی تواند بر شما غلبه کند؛ یعنی راهها را که یاد بگیرید شیطان نمیتواند کاری کند. عرض کردم که شیطان با هوای نفس ما کار دارد. بدون هوای نفس در ما نمیتواند کاری انجام دهد.
انسان هم در بُعد مُلکی و بعد مادی بسیار موجود ضعیفی است. می دانید که انسان نسبت به همه حیواناتی که در روی زمین هستند ضعیف تر است؛ حتی از مورچه هم ضعیف تر است ولی به خاطر عقل و تدبیر و هوشی که خدا به انسان داده است بر همه موجودات غلبه دارد. تمام عالم را برای انسان خدای تعالی مسخر کرده است. لذا میفرماید «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً» (نساء /۲۸) ما انسان را ضعیف خلق کردیم. با یک گرما و سرما، با یک بالا و پایین شدن فشار، می افتد روی تخت بیمارستان و نمیتواند کاری از پیش ببرد.
اما بعد ملکوتی و فطری انسان که الهی است و منسوب به خداست که با محبت الهی قوی میشود و نجات بخش انسان است، هرچه که ما در تربیت بُعد ملکوتیمان تلاش کنیم و خود را تقویت کنیم، قوی میشویم. همین انسان است که به مقام « قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» رسیده است.
علم یقینی به حقیقت گناه، شیطان را دور میکند
عصمت یک ملکه علمی است. متکلمین بحثی میکنند که آیا عصمت ذاتی است یا علمی و عملی است! اگر بنا باشد که عصمت ذاتی باشد و ذاتی داده شده باشد به فردی، کمال نیست. باید انسان برسد به عصمت. الان خود شما معصوم هستید نسبت به بعضی کارها. اهل بیت به خاطر علمی که نسبت به موضوعات دارند -و بماند که این علم را چگونه به دست آوردند، چگونه قبول کردند، چون علم هم به همه میتوانست داده بشود و در اختیار همه قرار بگیرد اما آنها پذیرفتند و در این مسیر حرکت کردند و به آن مقام رسیدند- مثلاً حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت ابوالفضائل قمر بنی هاشم علیه السلام طبق بیانی که هست می گویند که اینها معصوم نیستند، نسبت به چهارده معصوم؛ اما آیا شما می توانید تصور کنید که خدای نکرده نعوذبالله یکی از آنها خطایی داشته است.
انسان به هر مقداری که توجه داشته باشد معصوم است. الان شما هرگز حتی در ذهنتان فکرش را هم نمی کنید که در مسیری که دارید می آیید یک مقدار از گل جوب آب بردارید و به صورتتان بمالید. شما نسبت به این کار معصوم هستید. معصوم چه کسی است؟ کسی است که گناه نمی کند و فکر گناه را هم نمیکند. شما فکر اینکه این کثافات را بردارید به سر و صورت خودتان بمالید اصلاً هیچ وقت فکر آن را کردهاید؟! شما نسبت به این مسئله معصوم هستید.
اهل بیت گناه و خطا و معصیت را همه را همین کثافات میدانند. ما اگر با حقیقت گناه آشنا شویم و بفهمیم که گناه کنیف است، بفهمیم که گناه مذموم است و فساد است و آلوده است، هرگز به سمتش نمیرویم. علمش را داریم اما باور نداریم. باور که بیاید معصوم می شویم. باور که بیاید حریم گرفته می شود و شیطان دور می شود. باید حقیقت گناه را بفهمیم.
امیرالمومنین وقتی می خواهد بگوید کسی که رشوه می خورد چه می خورد چقدر قشنگ قصه اش را در نهج البلاغه تعریف میکند. میفرماید بردار برو حلوایی را که آورده ای؛ این قی کرده مار است! رشوه را می گوید قی کرده مار است. چقدر قشنگ امیرالمومنین تعبیر می کند.
شما فرض کنید ماری می خواهد حیوانی را بخورد. او را با نیش خودش مسموم میکند؛ می شود یک موش مسموم. موش مسموم را از دهان خودش عبور می دهد که به معده خودش برساند، این دهانش محل ریخته شدن سم بود، پس یک بار دیگر این حیوان مسموم می شود. می رود داخل معده قرار میگیرد تا در آنجا هضم شود؛ آن معده چه چیزی تولید می کند؟ سم تولید می کند. این ماده عفن مسموم داخل معده شد که سم تولید می کند، دوباره از مجرای سم بیرون می آید؛ کسی که رشوه می خورد قی کرده مار میخورد.
آن وقت این را ما برای کارمند ها بگوییم، برای کسانی که با بیت المال سر و کار دارند بگوییم، چقدر تربیت می کند! چقدر حقیقت گناه را اگر انسان بفهمد هرگز به سمتش نمی رود! باید با این ها آشنا شد. باید با قرآن و عترت آشنا شد و انس گرفت. الان فضا فضای خوبی است. از فرصت ها استفاده کنید. همه که معتاد به گوشی هستیم لااقل فرصتی را از این زمانی که مبتلا هستید بگذارید برای بهره بردن از معارف دینی و اسلامی. به راحتی شما می توانید همراه خودتان این ها را بشنوید و بخوانید. راجع به همه موضوعات اینگونه هم هست. ذهنتان در طول شبانه روز درگیر این مسائل باشد.
شیطان در مقابل قدرت و اراده خدا از خودش اراده ای ندارد
به هر جهت اگر بُعد ملکوتی انسان با محبت الهی تربیت شد، انسان به مقصد می رسد. به علاوه این که شیطان در نظام احسن الهی نمی تواند ضرر برساند. شر محض نیست و در مقابل قدرت و اراده خدا از خودش اراده ای ندارد. بدون اذن الهی کاری از دستش بر نمی آید. او با اراده الهی اقدام میکند. این ها را در آینده بیشتر خواهم گفت. محدوده عملکرد او هم در محدوده قوه واهمه ماست که عرض خواهم کرد. لذا این که خدای تعالی می فرماید کید شیطان ضعیف است، برای اینکه محدوده عملکردی اش به آن معنا گسترده نیست. خیلی جاها را تاثیرگذاری میکند و نفوذ میکند ولی اگر توجه داشته باشیم میبینیم که میتوانیم کنترل کنیم.
اولین اقدام شیطان رصد نامحسوس است
خوب حالا بیایم در عملکرد شیطان که این شیطان که می خواهد ما را از پا در بیاورد، در این سه مرحله، اول این که گام به گام است و یک مرتبه نیست و بعد در فکر و اندیشه و عقاید ما و در اخلاق و ملک ما میخواهد نفوذ کند، چه کار می کند؟
اولین کاری که میکند این است که رصد میکند. به قول امنیتی ها تعقیب و مراقبت دارد. رصد میکند و مراقبه می کند و کمین می گذارد. خیلی دقیق بررسی می کند. کمین می کند و راه نفوذ را پیدا میکند. او میگوید فلانی چشمش مشکل دارد، فلان کس جیبش مشکل دارد، در همان ها اقداماتش را انجام میدهد؛ آن هم نه صریح، بلکه با یک لطافت هایی.
شیطان به شدت فرصت طلب است؛ یعنی از فرصت ها به خوبی استفاده میکند. در روایت دارد که آیات توبه که نازل شد شیطان زد در سرش که بدبخت شدیم. مردمی که گناه کردند توبه میکنند. توبه کردند دیگر کاسبی ما به هم میخورد. همه بچه شیطان ها را جمع کرد که چنین آیه ای نازل شده است و کاسبی ما کساد شده است. باید چه کار کنیم؟ فکر کنید هر کس هر نقشه و طرحی دارد برای ما بگوید. (این که می گویم متن روایت است) شیاطین شروع کردند هر کدام یک چیزی گفتند.
شیطان گفت نه این به درد نمی خورد، آن به درد نمیخورد؛ تا اینکه وسواس خناس که یکی از شیطان های حرفه ای است گفت من یک پیشنهادی دارم که به قول امروزی ها باید تهدید را تبدیل به فرصت کرد. این آیه خودش یک فرصت است. شیطان گفت بگو ببینم چه میگویی. خناس گفت خدای تعالی گفته است که هر کس توبه کند من توبه او را می پذیرم. وظیفه ما از این لحظه این است که مردم را تشویق به گناه کنیم و بگوییم طبق این آیه می توانید توبه کنید. شیطان گفت خوب می رود توبه میکند. خناس گفت نه از وقتی که گناه کرد شروع میکنیم در ذهنش عملیات انجام دادن که توفیق پیدا نکند. این آیه اتفاقاً فرصت است. شیطان هم پسندید. گفت حالا در عالم پخش شوید.
چقدر انسان ها که گناه می کنند به امید اینکه توبه کنند. بدانید انسان در آن لحظه ای که گناه میکند موحد نیست. چون خدا گفته است نکن و او دارد انجام می دهد و چون قابض الارواح سلام الله علیه به اراده خدا قبض روح می کند امکان دارد در لحظه گناه، روح قبض شود. انسان کی می خواهد توبه کند؟ فرصت توبه نیست. لذا امیرالمومنین فرمود ترکگناه راحتتر از توبه کردن است. «تَرْکُ الذَّنبِ أهْوَنُ مِن طَلبِ التَّوبهِ».
شیطان رصد و مراقبت می کند. نظارتش هم به بیان قرآن غیرمحسوس است. آیات متعددی دارد من فقط یک مورد می خوانم. آیه ۲۷ سوره مبارکه اعراف «إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ» خودش و همکارانش را شما را می بینند، رصد میکنند از آنجایی که شما آنها را نمی بینید؛ یعنی دشمنی است که او ما را می بیند، حرکات ما را می بیند، همه کارهای ما را میبیند ولی ما او را نمیبینیم. دشمن مخفی است. نظارت می کند و نظارتش غیر محسوس است. تعقیب و مراقبتش غیر محسوس است.
کجا نشسته و دارد رصد می کند؟ آنجا که ما داریم به نامحرم نگاه میکنیم؟ آنجا که مراقبت ندارد. این کار خود اوست. آنجایی که نعوذبالله مشغول خطا هستیم که آنجا اصلا شیطان نیست؛ خودمان شیطان هستیم. شیطان جایی می نشیند که ما نتوانیم آن کار را انجام بدهیم. «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» من بر صراط مستقیم شما نشسته ام. کجا؟ می گویند مواسات است، دست در جیبت کن پول بده؛ می گوید کارتخوان داری؟ می گوید نه. میگوید بعداً میدهم و دیگر نمی دهد و تمام می شود. می آید مثلاً کار خیری انجام دهد یک چیزی پیش میآید تمام میشود میرود.
آنجاست که هر جا که دیدید وسوسه شدید که بکنم یا نکنم، انجام بدهم یا ندهم، بدانید که کار خوبی است و شیطان دارد مانع ایجاد می کند. با نظارت غیرمحسوسی که ما آن را حس نمی کنیم در راه مستقیم ما، بررسی دقیق می کند ببیند راه نفوذ کجاست.
حضور شیطان دائمی است؛ پس دائم به خدا پناه ببرید
«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ» (اعراف /۲۰۱) کسانی که اهل تقوا هستند و در صراط مستقیم هستند اگر گرفتار وسوسه های شیطان شدند باید سریع بگویند اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. سریع یاد خدا را متذکر شوند؛ آن وقت یک دفعه بینا می شود.
کار شیطان اینجا چیست؟ اینکه ما گرفتار وسوسه ها می شویم. گرفتار وسوسه شدیم یعنی چه؟ یعنی شیطان نشسته بررسی می کند ببیند از کجا می خواهد نفوذ کند. لذا شما باید زود تا مثلاً نامحرم می بینید سرت را بگیری؛ هر چه موجود در عالم بالا هست خدای تعالی به اندازه آنها به تو ثواب می دهد. یا سرت را بگیر پایین هرچه موجود روی زمین هست خدای تعالی به همان اندازه به تو ثواب می دهد و این با تمرین ممکن است. از اولیای خدا فرمودند ما حتی در خواب هم به نامحرم نگاه نمیکنیم. مصائد الشیطان یکی هم اینجاست.
حضور شیطان دائمی است؛ یعنی وجدان کاری اش بالاست، خسته نمی شود. خدای تعالی فرمود که چون حضور او دائمی است انسان باید دائماً به خدا پناه ببرد و دائماً از خدا بخواهد که در امان باشد. لذا در آیه ۹۸ سوره مبارکه مومنون فرمود: «وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ» خدایا من به تو پناه میبرم از اینکه در نزد من حاضر شوند؛ یعنی دائم حاضر هستند. خدایا چون آنها دائماً حاضر هستند من هم دائماً به تو پناه می برم.
اینکه گفتند «کُلُّ أمرٍ ذی بالٍ لا یُبدَأُ فیهِ بِحَمدِ اللّه ِ وَ الصَّلاهِ عَلَیَّ فَهُوَ أقطَعُ أبتَرُ» هرکاری که خواستی بکنی بگو بسم الله؛ هر جایی که خواستی بروی، هر اقدامی خواستی بکنی، نام خدا را ببر؛ یعنی یاد خدا را داشته باش، ذکر بگو. جایی که ذکر هست غفلت و شیطان و هوای نفس نیست. پناه بردن که فقط لفظی نیست. واقعا انسان باید به یاد خدا باشد و توجه داشته باشد. اگر از یاد خدا غفلت کنیم امضا میکنیم، حرف میزنیم، چشم می بیند و خیلی کارها را انجام میدهیم.