متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۰۶/۰۵
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ایهاالمومنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا نسبت به مسائل پیرامونی خود بی تفاوت نیستند. در زندگی اجتماعی صلاح و فساد افراد جامعه به هم گره خورده است و هر فرد به عنوان عضوی از پیکره اجتماع نسبت به اعضای دیگر اثرگذاری دارد که نتیجه اش بوجود آمدن حقوق و مسئولیت هائی نسبت به هم است.
گاهی لازم است دیگری را نسبت به رفتار شخصی اش در اجتماع و نسبت به دیگران ارشاد و راهنمایی و یا از او انتقاد کرد. در اسلام به این کار امر به معروف و نهی از منکر می گویند و در کشورهای غیر اسلامی نام این عمل مسئولیت اجتماعی است. اگرچه به همین هم ملتزم نیستند و از عنوان آزادی استفاده می کنند تا تن به این مسئولیت اجتماعی ندهند.
در قرآن کریم مردمی که عامل به این روش هستند را بهترین امت نامیده است. در آیه سوره مبارکه فرمود: «کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّه…..» شما بهترین امتى هستید از میان مردم پدید آمده، که امر به معروف و نهى از منکر مىکنید و به خدا ایمان دارید… اگر واقعاً این روش در جامعه جاری شود و همه مردم خود را نسبت به آن وظیفه مند بدانند و عمل کنند قطعاً همه بدی ها از جامعه زدوده خواهد شد و بستری فراهم می شود که بقیه دستورات دینی هم فرصت عرضه شدن پیدا کنند و این همان است که امام باقر علیه السلام فرمودند که سایر واجبات الهی به وسیله امر به معروف و نهی از منکر برپا می شوند.
و عرض کردیم به تعبیر رسول خدا کسی که اقدام به عمل به این دو واجب می کند خلیفه خدا در روی زمین است و خلیفه رسول است. در این جا نکته اخلاقی هم وجود دارد، و آن این است که افراد که اقدام به امر و نهی می کنند بهتر است خود عامل باشند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: کسانى که مردم را به کارهاى نیک امر مى کنند و خود آن را انجام نمى دهند و کسانى که مردم را از کارهاى زشت باز مى دارند اما خود مرتکب آن مى شوند مورد لعن و نفرین الهى هستند. یعنی بهتر است که آمر وناهی خودش عامل باشد تا مورد لعن نشود. البته این واجب را از شخص ساقط نمیکند.
این بیان حضرت نقطه کمال را فرموده است که ناهی خود ترک کند و آمر خود انجام دهد چنانچه در بیانی فرمودند: من شان خود را بالاتر از آن می دانم که آنچه را خودم ترک نمی کنم مردم را از آنها باز دارم یا به کاری فرمانشان دهم که خود جلوتر به آن عمل نکنم.
اینها بعد اخلاقی و تربیتی موضوع است و البته از نظر فقهی تکلیف امر و نهی از کسی که خود عامل به معرف و ناهی از منکر نیست، ساقط نمی شود. یعنی هر کس منکری را دید باید نهی کند ولو خودش مبتلا به آن منکر باشد. علت هم روشن است چون امر به معروف و نهی از منکر یکی از واجبات است و مکلف باید انجام دهد مثل نماز مثل روزه و هر کدام دستور مستقلی هستند اینطور نیست که اگر کسی نماز نخواند دیگر روزه هم نگیرد و یا حج نرود بلکه هر کدام مستقلاً واجب و حساب کتاب دارد.
بنابراین اگر کسی منکری مرتکب می شود بر هر مکلفی واجب است نهی کند ولو خودش هم مبتلا باشد و اگر نهی نکند مرتکب منکر ترک نهی از منکر شده است. منظور این است که ارتکاب به فعل منکر و عدم انجام واجب تکلیف را از شخص نمی اندازد. مثل موعظه نیست که واعظ باید خودش متعظ باشد و عامل باشد تا حرفش اثر کند. اینجا بحث واجب و حرام است و امر و نهی است که از موعظه جداست.
وقتی به رسول خدا عرض شد ما تنها به چیزهائی امر و نهی می کنیم که خودمان به طور کامل آنها را رعایت می کنیم؛ فرمودند: نه، بلکه به خوبیها فرمان دهید هرچند خودتان به همه آنها عمل نکنید و از زشتی ها باز دارید گرچه خود از همه آنها خودداری نورزید.
آیا این دو با همه فضیلتی که دارد بدون هیچ شرطی بر همه مکلفین واجب است؟ از امام صادق علیه السلام درباره امر به معروف و نهی از منکر سؤال شد: آیا بر تمام امت واجب است یا نه؟ فرمود: نه. پرسیدند: چرا واجب نیست؟ فرمود: این کار بر عهده شخص نیرومندی است که فرمانش را ببرند و معروف را از منکر باز شناسد، نه بر کسانی که ناتوانند و خود هدایت نیافته اند و از روی ناآگاهی دیگران را از حق به سوی باطل می خوانند.
توجه به این نکته هم لازم است که این ندانستن عذر نیست باید رفت و تکالیف را یاد گرفت در ضمن مکلفین باید نظر مرجع تقلید خود را در این زمینه بدانند و طبق آن عمل کنند. به هر تقدیر این واجب الهی شرایطی دارد که با وجود آن شرایط برشخص واجب می شود.
اما عموماً این چهار شرط را قائل هستند که اگر با هم در موردی جمع شد امر و یا نهی واجب است: الف) علم به معروف و منکر. اگر علم نداشته باشد ممکن است به اشتباه امر به منکر و نهی از واجب کند. و هم چنین این شناخت نباید از روی شبهه باشد یعنی در صورتی که شک کرد فلان عمل که ترک شده معروف است یا نه، تکلیف برداشته می شود. مثلا موسیقی در تاکسی هست و او نمیداند که جزو موسیقی های حرام است یا نه اینجا سکوت کند ولی جایی که میداند باید نهی و امر کند.
ب) اصرار بر استمرار گناه از سوی عاصی. اما اگر نشانه ای باشد که آن کار را ترک کرده است، یا بدون این که امر و نهی شود خود از خطا دست بر میدارد یعنی معروف را بهجا میآورد و منکر را ترک میکند، تکلیف ساقط می شود. چون دیگر امر به معروف و نهی از منکر اثری ندارد.
ج) احتمال تأثیر. اگر بداند یا احتمال قوی بدهد که اقدامش تأثیر ندارد، دیگر تکلیفی ندارد و بر او واجب نیست. او را باید قانون جلوی او را بگیرد. تکلیف از ما ساقط است اما جای دیگر تکلیف دارد و انها باید اقدام کنند.
د) عدم مفسده در امر و نهی. بدین ترتیب اگر امر و نهی موجب شود به شخص امر و نهی کننده و یا به مسلمان دیگر مفسده ای از قبیل ضرر جانی و یا آبرویی و یا مالی برسد، در اینجا امر و نهی واجب نیست.
اینها برای مفسدههای سطح جامعه است و الا جایی بحث حفظ اصل نظام است که باید جان داد. مثل حسین علیه السلام که افرادی هم با او به شهادت میرسند. مال هم باید داد.
ضرر امر به معروف و نهی از منکر نباید برسد به ضرر جانی و مالی عرضی که این امر و نهی مفسده اش چقدر است در مقایسه معلوم می شود. یک وقت مثل حفظ نظام می شود که در اینجا باید جان داد. حتی کسانی که برای حفظ مال و ابرو قیام کنند هم شهید هستند. من قتل دون ماله او دون عرضه فهو شهید. بحثش جداست .
ولی نه در جایی که کسی دارد کار خلاف شرع میکند شما میدانی اگر چیزی بگویی او تو را بی آبرو میکند اینجا دیگر واجب نیست و عمل ساقط می شود. البته مکلف موظف است ملاحظه ی اهمیت را بکند یعنی باید در تمام معروف و منکرها بین مفسدهی امر و نهی و مفسدهی ترک امر و نهی مقایسه کند و سپس به آنچه مهمتر است عمل نماید.
نکته پایانی اینکه در امر به معروف و نهی از منکر شرط نیست که آبرو یا احترام کسی که واجب را ترک کرده و یا فعل حرام را بهجا آورده از بین نرود. بنابراین اگر همه آداب و شرائط امر به معروف و نهی از منکر رعایت شود و در عین حال مستلزم بیآبرویی یا کاسته شدن احترام کسی که مرتکب خلاف شده شود اشکال ندارد. خود آمر و ناهی اگر جان و ابرویش به خطر بیوفتد یک مقایسه ای داریم اما برای طرف مقابل دیگر مقایسه ای نیست. اگر آبرویش برود اشکالی ندراد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. اهل تقوا افراد رازداری هستند چه نسبت به سر خود و چه اسرار دیگران.
مولانا امیرالمومنین درحکمت ۱۵۳ از حکم نهج البللاغه فرمودند: «مَنْ کَتَمَ سِرَّهُ کَانَتِ الْخِیَرَهُ بِیَدِهِ». هر کس راز خود را پنهان دارد، بر خیر و صلاح خویش مسلّط است. حضرت با این عبارت فرموده اند قدرت انتخاب خودت را از دست ندهید. یعنی شما اختیار داری که سرّ خودت را فاش کنی یا پنهان نگه داری که بهتر است نگه داری که خیر شخص در همین است چرا؟ چون وقتی راز را رها کرد دیگر نمی تواند آن را پنهان نگه دارد. مثل دانهای است که از دهان پرنده افتاد.
در بیان دیگری امیرالمومنین فرمودند: راز تو دربند توست اگر آن را فاش کنی تو در بندش خواهی شد. و در تمثیلی زیبا برای اینکه تشویق شویم به حفظ اسرار فرمودند: راز تو جزئی از خون توست پس مبادا در رگ های غیر تو جریان یابد.
هر کسی می رود مطالب را از ظن خودش بیان میکند. ما هر هفته و هر دو سه هفته یکبار با اینکه حرفمان را می گوییم باز از طرف ما حرف می زنند در شهر که نظر فلانی این است. فعلاً هم دیگر صحبت نمیکنم چون عامدا و متعمدا بعضی ها برخلاف عمل می کنند که نشان دهنده بی دینی و بی تقوایی این افراد است. وقتی دارم اینجا در خطبه روز جمعه با صراحت جلوی مومنین مطلبی را اقرار می کنم بعد میبینم برخلافش یک عده باز میگویند که فلانی اینطور و آنطور. آن کسی که این حرف را میزند بی دین است. تقوا ندارد قطعاً. دیگر هم راجع به این موضوع سخن نخواهم گفت.
بعد از واقعه کربلا و جنایاتی که بنی امیه کردند، خاندان حسین علیه السلام و همراهان را به حالت اسارت با عجله به کوفه بردند و بعد از مدتی یزید دستور داد اسرا را به سمت شام حرکت دهند. سرهای مقدس شهدا و ال الله را به سمت شام ببرند. با سرعت هممیبردند که پاداش بگیرند. شنیده اید میگویند سر میبرند…
ابن زیاد ملعون، زجربن قیس وشمربن ذی الجوشن و محض بن ابی ثعلبه را مامور انجام دستور خلیفه کرد و در این مدت تا به شام برسند چه کشیدند و چه گذشت خبرهای ناقصی در دست هست اما قرائن حکایت می کند چگونه بوده. بعد هم که به شام رسیدند به دستور یزید کاروان را سه روز پشت دروازه نگه داشتند تا شهر را آذین بندی کنند و مراسم شادی و لهو و لعب فراهم کنند. بعد هم همه را به کاخ راه دادند و امام سجاد اینجا جنگ را مغلوبه کرد و یزید گفت کار من نبود و تقصیر را به گردن هم انداختند. خطبه ای خواند که حماسه ای دیگر بود اما آنچه دلخراش است صحنه ورود اسراست که با غل و زنجیر وارد کردند و یزید نشسته بود و سر حسین در مقابل و چوب خیزران و لب و دندان حسین.
به مناسبت هفته دولت و استقرار دولت جدید چند کلمهای را عرض می کنم؛ حکمرانی در نظام اسلامی دو سویه است و دو رکن دارد، حاکم الهی و مردم. و برای هر کدام هم حقوق و مسئولیت هایی تعریف شده و در فرهنگ اسلامی در بحث نظام سیاسی اسلام به مسئله حق و تکلیف مفصل پرداخته اند. که مردم و حاکم چه حقوق و تکالیفی دارند.
آنچه از آیات شریفه قرآن و روایات قطعی الدلاله که از اهل بیت به رسیده بدست می آید این است که مهمترین وظیفه حکومت اقامه عدل است یعنی به خصوص منظور عدالت اجتماعی است. جامعه بر اساس عدالت مدیریت شود و به سامان برسد. همان که در آیه ۲۵ سوره مبارکه حدید فرمود: «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالقِسط»ِ. در جامعه ای که عدالت باشد همه ظرفیت های افراد جامعه فرصت فعلیت پیدا می کند و انسان ها می توانند تا رسیدن به هدف نهایی خلقت و خلیفه الهی شدن پیشرفت کنند.
بیانی است از امیرالمومنین علیه السلام که درخطبه ۲۰۷ نهج البلاغه بعد ازصفین بیان فرمودند که من بعض قسمت هایش رامی خوانم دراین مورد دقت بفرمائید نکته این هفته ما همین است. حضرت فرمودند: «أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً بِوِلَایَهِ أَمْرِکُمْ وَ لَکُمْ عَلَیَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ الَّذِی لِی عَلَیْکُمْ». حق تعالى با حکومت دادن من بر شما براى من حقى بر شما قرار داده است و همانطور که مرا بر شما حقى است شما را نیز برمن حقى است.
بعد فرمود: درباره حق سخن گفتن و توصیف کردن از همه چیز وسیع تر است. یعنی وقتی بخواهیم سخنرانی کنیم تا دلتان بخواهد از حق و عدالت می شود سخن گفت و حرف زد. اما در مقام عمل از همه چیز کم وسعت ترین است. حق به نفع کسى جریان پیدا نمىکند مگر این که در مقابل برایش مسئولیتى به وجود مىآورد.
در بین این حقوق بزرگترین حقی را که خدا بر شما واجب کرده حق والی و زمامدار بر مردم است و حق مردم بر حاکم. چون هفته دولت است مرور این برای ما و حاکمان مفید است. بنا براین مردم هرگز اصلاح نمىشوند مگر با اصلاح شدن حاکمان. و زمامداران اصلاح نمىشوند مگر با رو براه بودن مردم. پس آن گاه که مردم حق حاکم یعنی حکومت را اداء کنند و حکومت نیز حق مردم را مراعات نماید. قطعاً آثاری دارد که این ها را از کلام مولا فقط بیان می کنم، شرح و توضیح فرصت دیگری می خواهد اما شما خوب به این بندها توجه کنید و با مسائلی که داریم تطبیق دهید که اگر رابطه حاکمیت با مردم قطع شود و شراکت نداشته باشند چه اتفاقی می افتد. اداره نظام اسلامی فقط مشارکتی نیست بلکه شراکتی است و همه مردم باید در همه جا حضور داشته باشند و نظر بدهند.
در ادامه فرمودند «عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ» حق در میانشان قوى و نیرومند خواهد شد، «وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ» و جادههاى دین صاف مىگردد، «َ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ» نشانه هاى عدالت اعتدال مىپذیرد، «وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ» و راه و رسم های درست در مجراى خودش به کار مىافتد.
«فَصَلَحَ بِذَلِکَ الزَّمَانُ» بدین ترتیب اوضاع زمان صالح مىشود، «وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَهِ» به بقاء دولت میشود امیدوار بود، «وَ یَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ» و دشمنان مأیوس خواهند شد. رابطه مردم و دولت که خوب بود دشمن ناامید میشود.
از طرف دیگر اگر مردم زیر بار حاکم نروند و یا حاکم بر مردم اجحاف کند دروغ بگوید و امثال اینها این مسائل پیش می آید: «اخْتَلَفَتْ هُنَالِکَ الْکَلِمَهُ» نظام بر هم مىخورد. «وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ» نشانههاى ستم آشکار خواهد گردید، «وَ کَثُرَ الْإِدْغَالُ فِی الدِّینِ» دستبرد در برنامههاى دینى بسیار مىشود. خوب اینها را تطبیق کنید با مسائلی که بوده.
«وَ تُرِکَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ» و جادههاى وسیع سنن و آداب مذهبى متروک خواهد ماند، «فَعُمِلَ بِالْهَوَى» بر طبق میل و هوا عمل مىکنند، «وَ عُطِّلَتِ الْأَحْکَامُ» و احکام خداوند تعطیل مىگردد، «وَ کَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوسِ» و بیماری هاى اخلاقى بسیار خواهد شد. مصداق عرض نمیکنم و الا میبینید مسایلی را در جامعه که قبلا نبود.
«فَلَا یُسْتَوْحَشُ لِعَظِیمِ حَقٍّ عُطِّلَ» (مردم) وحشتى نمىکنند از حقوق بزرگى که تعطیل مىشود. «وَ لَا لِعَظِیمِ بَاطِلٍ فُعِلَ» و باطل هاى عظیمى که رواج مىیابد اصلا برایشان مهم نیست. «فَهُنَالِکَ تَذِلُّ الْأَبْرَارُ وَ تَعِزُّ الْأَشْرَارُ» در چنین وضعى نیکان خوار و ذلیل گردند و اشرار و بدان عزیز و قدرتمند شوند. با گردن کلفتی تمام حقوق بیت المال را میخورد بعد میگوید من حقم را از سفره نظام برداشتم.
«وَ تَعْظُمُ تَبِعَاتُ اللَّهِ عِنْدَ الْعِبَادِ» ومجازات هاى الهى بربندگان بزرگ مىنماید. مجازات های الهی خیلی زیاد است. جلسه قبل بعضی مجازاتها را عرض کردم. بعضی از این اموری هم که الان مبتلا هستیم همین بلا که مبتلا شدیم اینها مجازات است. خیلی از این مسائل که سر ما می آید ریشه اش عملکرد خود ماست. خود کرده را تدبیر نیست.
دراین مقطع «فَعَلَیْکُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِی ذَلِکَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَیْهِ» در این هنگام بر شما لازم است که یکدیگر را بر اداء این حقوق نصیحت کنید و به خوبى در انجام آن همکارى نمائید. حاکم و مردم به هم کمک کنند تا نجات پیدا کنیم. حضرت فرمود: هیچگاه نمىتوان کسى را یافت، هر چند در مقام و منزلت، بزرگ باشد و سابقه دار در دین، در انجام حقى که به عهده دارد نیاز به کمک نداشته باشد. این عبارت خیلی برای ما وظیفه درست میکند.
الحمدلله درهفته دولت کابینه اولین رئیس جمهور گام دوم انقلاب ترکیبش معلوم شد و دولت جوان حزب اللهی شکل گرفت. دولت شهیدان رجائی و باهنر که دومین دولت بعد از انقلاب است که هم جوان بودند و هم حزب اللهی و این روزها به مناسبت گرامی داشت آنان هفته دولت نامیده شده.
ان شا ءالله دولت با سرعت بقیه ارکان اعم از استانداران و فرمانداران و مدیران ارشد جوان و کار بلد انقلابی را تعیین کند و با قوت و قدرت پر شور و پرکار به وعده ها عمل کرده، عقب ماندگی های فراوانی که از قبل در جهات مختلف باقی مانده مثل سیاست های کلی که رهبری ابلاغ فرمودند و مغفول مانده است را با برنامه ریزی و مدیریت زمان جبران کند.
دولتی که به بیان رئیس جمهور محترم قصد دارد برای تحقق دولت اسلامی و سپس جامعه اسلامی تحولی مبنی بر بیانیه گام دوم ایجاد کند. بنابراین نقشه راه و ریل گذاری مسیر دولت ها در گام دوم با این عزیزان است که خیلی مهم است. کارشان خیلی مهم و سخت است.
و در شعارهای انتخاباتی و بعد از آن بر تحول خواهی و عدالت خواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و رانت با رویکرد اخلاق مدارانه تاکید کرده است. لذا اینها مطالبه مردم هم شده و همانطور که هفته های قبل عرض کردم همه به هر مقدار که می توانند باید در کار دخیل باشند و دولت هم با استفاده از دلسوزان در عرصه های مختلف و هم چنین عمل مجاهدانه در خدمت به مردم می تواند اعتماد عمومی را تقویت کند و نگذارد کسانی که قصد حاشیه سازی و ایجاد التهاب دارند، موفق شوند.
چون بالاخره خود آمریکا و اذناب پلیدش داخلی ها و خارجی ها تلاش میکنند که این دولت موفق نشود. سنگ خواهند انداخت. دشمنی خواهند کرد. فضاهایی را به وجود می آورند. هم از خارج فشار خواهند آورد هم در داخل افرادی را استفاده خواهند کرد. اما به فضل پروردگار و امید خدای تعالی مردم با استقامت و قوت پای دولت انقلابی خواهند ماند و با قدرت تمام بر دهان آمریکا خواهند کوبید.
آنچه که بر دولت محترم اولویت دارد همان است که حضرت آقا در روز تنفیذ بیان فرمودند که: اقتصاد کشور، امروز مسألهى اساسى است. همین مطلب کلی را در بیانات دیگر بسط دادند که چگونه از این مشکل می توانیم عبور کنیم. کوتاه فقط به چند مورد اشاره می کنم. نگاه به درون/ تقویت تولید داخلی/ ایجاد اشتغال برای جوانان/ حل مشکل گرانی/ حفظ و تقویت ارزش پول ملی/ وارد کردن مردم در میدان اقتصاد. اینها اگر بالفور انجامشود مسئله اقتصاد به سرعت حل خواهد شد.
نکته پایانی اینکه چون در زمان تدوین برنامه هفتم پیشرفت کشور هم قرار داریم دقت های لازم با کمک از صاحب نظران و نخبه ها بر مبنای بیانیه گام دوم و سیاست های کلان صورت بگیرد.
در گفتگوئی که با فرمانده محترم سپاه استان داشتم بشارت های خوبی دادند که انشاءالله بقیه عزیزان هم همکاری کنند تا کار هماهنگ تر پیش برود دررابطه با کرونا در استان. طرح شهید سلیمانی با قوت دنبال می شود و دوستان به صورت دائم آمادگی دارند تا همه نیازهای افراد خاص را در محلات بدون اینکه احتیاج به مراجعه حضوری داشته باشند را انجام می دهند. و اینطور که گفتند هزار پایگاه بسیج تبدیل به پایگاه سلامت شده و واکسیناسیون در ۷ مرکز در حال انجام است که ۶ مرکز دیگر هم هفته اینده بهره برداری خواهد شد.
ان شاءالله دست به دست هم بدهیم در محلات و مراکز تا این بلا را از خودمان دفع کنیم.