- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۸/۱۰/۰۴– جلسه پنجاه و هفتم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ مَنْ یَدَعُ الدُّنْیَا وَ یُقْبِلُ عَلَى تِجَارَهِ الْآخِرَهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَتَّجِرُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَتِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إِیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ. فَقَالَ ابْنُ مَسْعُودٍ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ لِی بِتِجَارَهِ الْآخِرَهِ فَقَالَ ص لَا تُرِیحَنَّ لِسَانَکَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَلِکَ أَنْ تَقُولَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ فَهَذِهِ التِّجَارَهُ الْمُرْبِحَهُ وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى یَرْجُونَ تِجارَهً لَنْ تَبُورَ لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ کُلُّ مَا أَبْصَرْتَهُ بِعَیْنِکَ وَ اسْتَخْلَاهُ قَلْبُکَ فَاجْعَلْهُ لِلَّهِ فَذَلِکَ تِجَارَهُ الْآخِرَهِ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ».
در ادامه بحثی که راجع به دنیا و آخرت پیغمبر اکرم به عبدالله بن مسعود توصیه کردند و تذکراتی را دادند در ادامه فرمودند پسر مسعود «وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ مَنْ یَدَعُ الدُّنْیَا وَ یُقْبِلُ عَلَى تِجَارَهِ الْآخِرَهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَتَّجِرُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَتِهِ» به آن خدایی که من را بهحق برانگیخت قسم به آن خدا، آنکسی که دنیا را رها کند و تجارت آخرت را در پیش گیرد خداوند برای او تجارت نماید. کار تجارت را خدای تعالی برای او به عهده میگیرد. خوب دقت کنید کسی که برای خدا دست از دنیا بکشد، نه اینکه دنیا را کنار بگذارد و از دنیا استفاده نکند و کاسبی نکند، حواستان باشد که این مطلب درست نیست. بین یاد خدا بودن و فعالیت اقتصادی داشتن تنافی نیست. بعضیها فکر میکنند اگر به دنبال کاسبی رفتند و تجارت کردند و تولید کردند و کارکردند این با زهد سازگاری ندارد. درصورتیکه اینطور نیست. اتفاقاً تلاش و کوشش کردن برای تولید، برای اشتغال، برای ایجاد توسعه اقتصادی، جزو دستورات رسمی و اکید دین است. امیرالمؤمنین ازهد الزهاد است. زاهدتر از امیرالمؤمنین در عالم داریم؟ زهد او بینظیر است. در مقام زهد شبیه امیرالمؤمنین داریم؟ زندگی این شخصیت بزرگوار را ببینید. دائم در حال تولید است. دائم در حال اشتغال است. هم مشغول بود، هم ایجاد اشتغال میکرد. چقدر ایشان چاه کنده است! چقدر نخلستان آباد کرد! چقدر نخلستان ایجاد کرد! دائماً مشغول تولید و کار بود یا مشغول موعظه و سخنرانی بود یا مشغول بحث قضا و حکومت بود؛ یعنی لحظهای بیکار نبود. زاهد بود ولی بیکار نبود. کسانی که به اسم زهد و اعراض از دنیا فعالیت نمیکنند و مینشیند یکگوشه اینها دین ندارند. این متن دین است که دارم برای شما میگویم. امیرالمؤمنین که امیر ماست و رهبر و امام ماست اهل فعالیت و تولید بود. حالا هرکسی به فراخور کاری که دارد و علم و فنی که یاد گرفته است. مثلاً کسی استاد دانشگاه است، کار او تدریس و آموزش است. هرکسی در کاری که یاد گرفته در کارش باید مستمراً مشغول فعالیت باشد و کار کند. برای مُحرِم شدن جایی هست سی چهل کیلومتر با مکه فاصله دارد به نام جِعرانه. یکی از مواقیتی است که میشود محرم شد. معمولاً کسانی که در مکه هستند و میخواهند دوباره محرم شوند میروند تنعیم. در آنجا پیغمبر اکرم محرم نشده است. در آنجا عایشه محرم شده است. ولی چون منطقهای است که نزدیک است، افراد که میخواهند دوباره محرم شوند به تنعیم میروند. در منطقه جعرانه امیرالمؤمنین یک چاه کنده است. تمام آب روستای جعرانه را هنوز که هنوز است آن چاه میدهد. آبار (جمع چاه) علی بن ابیطالب در آنجا هنوز هست. نخلستانها هنوز هست. اینها آثار وجودی امیرالمؤمنین است.
کسی که تجارت آخرت را بر تجارت دنیا مقدم بدارد این به این معنا نیست که کار تجاری نکند. منظور این است که از عبادت و بندگی خدا کم نگذارد که به دنبال مال دنیا برود و عبادتش را تضعیف کند. این را دارد اشاره میکند و میفرماید که کسی که دنیا را رها کند و تجارت آخرت را پیش گیرد خدا برای او تجارت کند. غروب است و باید مغازهاش را ببندد و بیاید نماز. میگوید سرچراغی است، بعداً نماز را میخوانیم. فکر میکند که درآمد سرچراغش برای خودش است؛ یعنی خودش کار میکند و به دست میآورد. اینطور نیست. خدا اگر اراده نداشته باشد یک مشتری هم دم مغازه نمیآید. شما مغازه را سرچراغ تعطیل کن بیا نماز بخوان بعد با سرعت برو. میگوید اگر چنین کاری را بکنی، تجارت آخرت را مقدم بر تجارت دنیا کنی، تجارتت را من به عهده میگیرم. کارت را من برایت انجام میدهم. آن موقع ببین رزقت چطور خواهد بود. گیر ما اینجاست که فکر میکنیم درآمد را خودمان به دست میآوریم. خودمان باکار کردن داریم چیزی به دست میآوریم. بله باید کار و تلاش کنیم ولی رزاق و رازق خداست.
بعد پیغمبر اکرم به آیه ۳۷ سوره مبارکه نور استناد میکنند «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» مردانی هستند که بیع و تجارت آنها را از یاد خدا غافل نمیکند. یکی از بهترین ذکرها نماز است. وقتی وقت نماز میشود آن تجارت مانع نمازشان نیست. بهمحض اینکه وقت نماز شد به ذکر خدا میپردازند «وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» اینها اقامه نماز و پرداخت زکات دارند و از روزی که دلها میتپد میترسند و روزی که چشمها مضطربانه اطراف را نگاه میکند؛ یعنی از قیامت میترسند و چون از قیامت میترسند حواسشان به خدا هست. نه اینکه اهل تجارت نیستند. کاسباند، حسابی هم حسابوکتابشان دقیق است؛ اما با برنامه هستند. بازاریهای قدیم اینطور بودند. چرا ما الآن اینهمه ورشکسته داریم؟ دیدهاید چقدر ورشکسته زیاد شده است؟ یکقسمتی از آن برای مسائل بازار و کسبوکار است که ربا و اینجور مسائل زیاد شده است. یکی هم برای این است که بازاریهای ما مثل قدیم نیستند. پشت سر یک تعدادی از بازاریهای قدیم قطعاً میشد نماز خواند. عادل بودند. چهرهها نورانی بود. اهل بندگی خدا بودند. اولاً اینطور نبود که یکروزه بخواهند ره صدساله بروند. با شاگردی بالا میآمدند. الآن این جوانها یک پولی از اینوآن میگیرند، خودش که ورشکسته میشود هیچ، ۵۰ نفر دیگر را هم با خودش ورشکسته میکند. غبار ربا را الآن بر چهرههای افراد میشود دید. چون فقه را بلد نیستند. قدیم رسم بود بازاریها فقه تجارت را یاد میگرفتند. یادم است در همدان خدا رحمت کند مرحوم آخوند را، آخوند ملاعلی معصومی همدانی، همزمان با آقای بروجردی مرجع تقلید بود. بچه بودم یادم است که میرفتیم خدمت ایشان با پدرم میدیدم که صبح ساعت ۷ و نیم ۸ که به مدرسه میرفتیم تعدادی که طلبه نبودند چون کتهای بلند و شبکلاه داشتند، از درس آخوند بیرون میآمدند. بعدها فهمیدم که صبح میآمدند مکاسب میخواندند و بعد میرفتند مغازههایشان را باز میکردند. اول میآمدند فقه تجارت را یاد میگرفتند. الآن اصلاً خود کسبه دنبال این نیستند که مسائل شرعیشان را یاد بگیرند. لذا «اِرْتَطَمَ فِی اَلرِّبَا» امیرالمؤمنین فرمود که این افراد میافتند در ربا. الآن خیلی از این کاسبیهایی که انجام میشود در آنها ربا هست. اسمش مضاربه است ولی رباست. مثلاً میآیند صندوق خانگی راه میاندازند قسمت زیادی از آن ربا است یا ازنظر کاسبی اشکال دارد. مثلاً مشارکت در ساخت میکنند، پول قرض میدهند و قرض میگیرند. باید مسائل آن را یاد گرفت.
«فَقَالَ ابْنُ مَسْعُودٍ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ لِی بِتِجَارَهِ الْآخِرَهِ فَقَالَ ص لَا تُرِیحَنَّ لِسَانَکَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» یا رسولالله پدر و مادرم به فدای شما، شما میگویید اهل تجارت آخرت باشیم. در تجارت آخرت چهکار کنیم؟ حضرت فرمودند زبانت را از یاد خدا آسوده نگذار. آقا چه بگویم؟ فرمودند بگو «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ» این تجارت پرسود و سودآور است؛ یعنی شما در طول روز این تسبیحات اربعه را بگویید. تسبیحات اربعه ذکر کبیر است. لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تهلیل است. اللَّهُ أَکْبَرُ تکبیر است. الْحَمْدُ لِلَّهِ تحمید است. سُبْحَانَ اللَّهِ تسبیح است. ولی به هر چهار مورد میگویند تسبیح. تسبیحات اربعه. چون روح تمام اینها برمیگردد به سبحانالله. سبحانالله ذکر خیلی بزرگی است. اینکه انسان خدا را منزه بداند از هر نقصی. شما وقتی میگوید اللهاکبر یعنی خدا بزرگتر از اینکه توصیف شود. وقتی میگویید لا اله الا اللّه یعنی هیچ موجودی نمیتواند جای خدا را بگیرد. اینها همهاش در حقیقت تسبیح است. لذا به آنها میگویند تسبیحات اربعه. میدانید خاصیت این تسبیحات اربعه چیست؟ روایات فراوانی داریم و یکی از آنها این است که هرکسی که تسبیحات اربعه را بگوید از آن ذکرها ۴ پرنده ساخته میشود که تا قیامت تسبیح خدا را میگویند. حضرت مسیح هم همین کار را میکرد. پرندهای ساخت. در این پرنده دمید و شروع کرد به پر کشیدن. این کار حضرت مسیح بود. در عالم خارج بنده و شما هم با گفتن تسبیحات پرنده میسازیم؛ یعنی همان کاری که مسیحا میکرد ما هم میتوانیم بکنیم. فقط فرق آن این است که پرنده حضرت مسیح پرید و رفت ولی پرندهای که ما میسازیم تا قیامت تسبیح میگوید. اینها روایت است. ده بار بگوییم این ۱۰ تا میشود ۴۰ پرنده و این ۴۰ پرنده تا قیامت برای شما تسبیح میگویند. لذا زبانتان عادت به ذکر گفتن داشته باشد. یکی از گنجهای الهی است که خدای تعالی در شب معراج به پیغمبرش هدیه داد تسبیحات اربعه است. خاصیتش چیست؟ این است که حَمَله عرش، همان عرش خدا که شنیدهاید اگر دل یتیم را بشکنی عرش خدا به لرزه درمیآید، عرش یعنی محل فرمانروایی خدا. اینها البته تعبیر است. کرسی فرمانروایی خدا را وقتی بخواهند حرکت بدهند (اینها تشبیه است برای اینکه بفهمیم) عرش خدا را وقتی میخواهند ملائکه حرکت بدهند توان ندارند. برای اینکه بتوانند حرکت بدهند تسبیحات اربعه را میگویند، بعد میتوانند حرکت بدهند. این ذکر را غنیمت بشمارید، گنج است.
بعد به آیه ۲۹ و ۳۰ سوره مبارکه فاطر اشاره کرد «إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَهً یَرْجُونَ تِجَارَهً لَنْ تَبُورَ * لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ». «یَرْجُونَ تِجَارَهً لَنْ تَبُورَ» تجارتی را میگویند که فناپذیر نباشد تا خدای تعالی پاداشهایشان را کامل و از خود بر آن بیفزاید. اگر خانه یا ملکی دارید که فروش نمیرود آیه ۲۹ و ۳۰ سوره مبارکه فاطر را روی کاغذ بنویسید یکگوشه بگذارید که دیده هم نشود. لای دیوار، لای سنگ. این هم یک دستورالعمل است که بهزودی فروش میرود انشاء الله. اگر به دنبال فروش ملک هستید یکی از چیزهایی که هست این است که روایتی هم درباره آن هست.
بین یاد خدا و تجارت هیچ فاصلهای نیست. در ادامه میفرماید «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ کُلُّ مَا أَبْصَرْتَهُ بِعَیْنِکَ وَ اسْتَخْلَاهُ قَلْبُکَ فَاجْعَلْهُ لِلَّهِ فَذَلِکَ تِجَارَهُ الْآخِرَهِ» ای پسر مسعود بکوش تا هرچه که با چشم ببینی و در قلب گذرانی برای خدا باشد. همه کارهایت را برای خدا انجام بده که این تجارت اخروی است. از کارهایی که برای تو میتواند تجارت آخرت باشد این است که همه کارهایت را برای خدا انجام بدهید «لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» ما تجارت میکنیم که چهکار کنیم؟ از تجارت چه میخواهیم؟ میخواهیم که سود ببریم. سودی که در دنیا به دست میآید از بین میرود، آفت میزند، دزد میزند، کموزیاد میشود، خراب میشود؛ اما سود آن چیزی است که بماند. میگوید تجارت اخروی را اگر به دنبالش بروی یعنی اگر به یاد خدا باشی و کارهایت را برای خدا انجام بدهی میشود «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» چون نزد خدای تعالی است و کار خدایی است، باقی میماند.
رسول خدا فرمود تاجر دنیا خودش و مالش را به خطر میافکند. واقعاً همینطور است. کسانی که خیلی ثروت دارند مالشان درخطر است؛ و تاجر آخرت غنیمت و سود میبرد. سؤال برای انسان پیش میآید که تاجر دنیا که ضرر میکند و تاجر آخرت که سود میکند یعنی چه؟ حضرت فرمود: نخستین سود او نفس او است و سپس بهشت برین. تاجر آخرت اولین سودی که میبرد این است که نفسش در امان است و دوم هم این است که خدا به او بهشت را میدهد. از امیرالمؤمنین علیهالسلام است که هرکس خود را به بهایی جز بهشت بفروشد به بدبختی و رنجی عمیق و عظیم افتاده است. همه اینها درباره تجارت آخرت است. حضرت فرمودند «لا تِجَارَهَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ- وَ لَا رِبْحَ کَالثَّوَابِ» هیچ تجارتی مثل عمل صالح نیست و هیچ سودی هم مثل ثواب الهی نیست. «أَرْبَحُ اَلنَّاسِ مَنِ اِشْتَرَى بِالدُّنْیَا اَلْآخِرَهَ» بیشترین سود را کسی برده است که آخرت را با دنیا بخرد. «مَنِ اتَّخَذَ طاعَهَ اللّه ِ بِضاعهً أتَتهُ الأَرباحُ مِن غَیرِ تِجارَهٍ» هرکس فرمانبری از خدا را کالای خویش قرار دهد بیآنکه تجارت کند سودها بهطرف او سرازیر شود. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» آیات ۱۰ و ۱۱ سوره مبارکه صف. میخواهید شمارا به تجارتی دلالت کنم که از عذاب دردناک نجات پیدا کنید؟ درراه خدا با اموال و جانهایتان جهاد کنید.