متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۸/۰۹/۲۹
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت‌الله حسینی همدانی
بِسمِ‌الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
ایهاالمومنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا حق هیچ عملی را نادیده نمی‌گیرند و وظائف دینی خود را به نحو احسن انجام می‌دهند. بعد از بیان حقوق اعضاء امام سجاد علیه‌السلام به حقوق اعمال می‌پردازند که به ترتیب عرض می‌کنم. اول به‌حق نماز پرداخته‌اند و فرمودند: «فَأَمَّا حَقُّ الصَّلَاهِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا وِفَادَهٌ إِلَى اللَّهِ» و اما حق نماز این است که بدانى نماز ورود به درگاه (مهمانی) خدا است. «وَ أَنَّکَ قَائِمٌ بِهَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ» و تو در نماز برابر خدا می‌ایستى. «فَإِذَا عَلِمْتَ ذَلِکَ کُنْتَ خَلِیقاً أَنْ تَقُومَ فِیهَا مَقَامَ الذَّلِیلِ الرَّاغِبِ الرَّاهِبِ الْخَائِفِ الرَّاجِی الْمِسْکِینِ الْمُتَضَرِّعِ» و چون بدین عقیدهمند باشى شایسته است که چون بنده ذلیل در نماز بایستى که راغب و راهب و خائف و امیدوار و نیازمند و زارى کن است. «الْمُعَظِّمِ مَنْ قَامَ بَیْنَ یَدَیْهِ بِالسُّکُونِ وَ الْإِطْرَاقِ وَ خُشُوعِ الْأَطْرَافِ وَ لِینِ الْجَنَاحِ» و آنچه برابرش ایستاده به‌وسیله آرامى و سربه‌زیری و خشوع اعضاء و فروتنى تعظیم می‌کند. «وَ حُسْنِ الْمُنَاجَاهِ لَهُ فِی نَفْسِهِ» و از دل بخوبى با او راز می‌گوید. «وَ الطَّلَبِ إِلَیْهِ فِی فَکَاکِ رَقَبَتِکَ الَّتِی أَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُکَ وَ اسْتَهْلَکَتْهَا ذُنُوبُکَ وَ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛ و می‌خواهد که گردن او را از زیر بار خطاها که تو را فراگرفتند و گناهانى که به پرتگاه نابودی تو را کشاند آزاد کند، «و لا قوه الا باللَّه». هیچ قوه‌ای غیر از قوه الهی نیست.
اینکه امام سجاد علیه‌السلام اول به‌حق نماز پرداختند نشانه اهمیت نماز و جایگاه ویژه‌ای است که در بین عبادات دارد. نماز عمود دین است. طبق بیان معصومین علیهم‌السلام عبادتی است که اگر قبول شود بقیه اعمال قبول می‌شود و اگر رد شود عملی موردقبول نیست. به همین جهت امیرالمؤمنین در نامه ۲۷ نهج‌البلاغه فرمود: «وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَیْءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلَاتِکَ» بدان تمام اعمال و امور تو تابعی از نماز توست؛ یعنی اگر اوضاع خودتان و یا جامعه را به‌هم‌ریخته می‌بینید! بدانید که نمازهایتان اوضاع درستی ندارد. به نماز برسید تا وضع شما (فرد و جامعه) بهتر شود. نماز بسیار امر مهمی است. دربیانی رسول خدا فرمودند: مثل نماز مثل استوانه و ستون خیمه است که اگر آن ستون استوار بماند طناب‌ها و میخ‌ها و سایبان استوار خواهد بود؛ و اگر این ستون منهدم شود دیگر نه میخی بکار می‌آید و نه ریسمان و نه سایبانی. اصل کار ستون خیمه است. فرمودند: اولین چیزی که درصحنه قیامت از اعمال ما موردمحاسبه و سؤال قرار می‌گیرد نماز است؛ و همین نماز مقرب انسان به کمالات است. هر کس در دنیا به کمالی رسید با نماز رسید.
من چند روایت در فضیلت نماز برای شما بخوانم. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: هر چیزی چهره‌ای دارد و چهره دین شما نماز است. این بیان یعنی شمارا با نماز می‌شناسند، نماز ملت اسلام است. نباید طوری انجام شود که به خاطر نماز به شما بدگویی کنند. همه شرایط و احکام و لوازم آن باید به‌خوبی انجام بگیرد. طهارت و پاکیزگی و معطر بودن، به‌وقت خواندن، به جماعت برگزار کردن، نظم در صفوف را رعایت کردن، هماهنگ انجام دادن ارکان، ما در نماز تبعیت از امام را یاد می‌گیریم. راه ولایت مداری را در نماز یاد می‌گیریم. همه باهم رکوع روند. همه باهم سجود روند. بعضی وقت‌ها امام که دارد اقامه می‌گوید یکی‌یکی بلند می‌شوند. همه باید بنشینند وقتی‌که قد قامت صلاه گفته شد همه باهم قیام کنند. این آداب را یاد بگیریم. در صفوف جماعت بعضی از صف‌ها هلالی هستند. بعضی‌ها زیگزاگی جلو و عقب است. نماز ملت اسلام است. وقتی به جماعت خوانده می‌شود این جماعت باید دشمن‌شکن باشد. صفوف متحد و منظم و در یک خط. توجه تام و کامل و حضور قلب. توجه به مفاهیم و معانی نماز. اینکه در مقابل خدای جلیل ایستادیم. دوستان توجه داشته باشید که از وضو به نماز توجه کنید؛ یعنی یک وضوی درست بگیرید. سوره‌های قران به‌خصوص انا انزلناه بخوانید. وضو را کامل بگیرید و موقع وضو سخن نگویید. دعاهای مربوطه را بخوانید و تا وقت نماز چیزی نخورید و باکسی سخن نگویید. بعد بیایید اذان و اقامه بگویید. بعد تکبیره‌الاحرام بگویید. ببینید این حالت شما در نماز چه فرقی می‌کند با زمانی که امام به رکوع رفته اما شما صحبت می‌کنید و یا الله یا الله می‌گویید. ببینید باهم فرق دارد یا ندارد. این‌ها را رعایت کنید. اگر نماز با توجه خوانده شود باعث نزول رحمت الهی خواهد بود. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: نماز رحمت الهی را فرود می‌آورد. نمازگزار غرق در رحمت الهی است که همه‌چیز را پوشانده، بدون اینکه خودش بفهمد؛ و البته موردحسادت شیطان هم واقع می‌شود. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: هرگاه آدمی به نماز بایستد، ابلیس از اینکه می‌بیند رحمت خدا او را فرو پوشانده است حسودانه به وی می‌نگرد. از امام صادق علیه‌السلام سؤال کردند برترین و محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند کدام است؟ فرمود: بعد از معرفت خدا چیزی برتر از این نماز نمی‌شناسم. مگر نمی‌بینی که بنده صالح، عیسی بن مریم گفت: «وَ اَوصانِی بِالصلاهِ». (مریم/۳۱) و خداوند مرا به نماز سفارش کرد. در روایت دیگری رسول خدا فرمودند: خداوند جل ثناؤه نوردیده مرا در نماز قرارداد و نماز را محبوب من گردانید همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه. بااینکه تفاوت که گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر می‌شود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیراب می‌شود اما من از نماز سیر نمی‌شوم. این‌ها همه بیان اهمیت نماز است که خیلی فراوان هم هست.
وقتی اهمیت و بزرگی نماز خوب فهمیده شد آن‌وقت معلوم می‌شود که چرا امام سجاد می‌فرماید حق نماز این است که بفهمی با آن به مهمانی خدا می‌روی و در پیشگاه و منظر او می‌ایستی و اگر این را انسان خوب درک کند، ظاهر ایستادن او در مقابل خدا با دیگران فرق خواهد داشت. حالت انکسار و ذلیل و حقیر و ترسان و امیدوار و زاری کننده و … وقتی نماز با این توجه خوانده شود قطعاً دارای آثاری خواهد بود؛ که کمترین اثر این است که مانع انسان از عمل زشت خواهد بود. در بعض تعابیر داریم که نماز کبر را که یک رذیله اخلاقی است از انسان دور می‌کند. اگر کسی با خواندن نماز، زشتی هم دارد قطعاً موفق به توبه و بازگشت به عمل صالح خواهد شد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: هر که نماز را بامعرفت به‌حق آن به‌جای آورد، آمرزیده است؛ و اساساً اثر مهم نماز مُطَهِر بودن آن است. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: اگر جلو در خانه یکی از شما جوی آبی باشد که روزی پنج بار خود را در آن بشوید آیا چرک و کثافتی بر تن او باقی می‌ماند؟ حکایت نماز نیز حکایت جوی آبی است که تمیز و پاکیزه می‌کند، هر نمازی که بخواند گناهانش را پاک می‌کند مگر گناهی که او را از ایمان به در برد و بر آن اصرار ورزد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ‌العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. اهل تقوا از رحمت الهی به خود مغرور نمی‌شوند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکمت ۱۱۲ از حکم نهج‌البلاغه فرمود: «کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ» چه‌بسا کسى به سبب احسان [خداوند] رفته‌رفته به عذاب نزدیک شده. «وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ» و در اثر پوشیده داشتن گناهش به خود فریفته گردیده. «وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ» و به خاطر تحسین و چرب‌زبانی مردم در دام فتنه افتاده است. «وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ» و خداوند هیچ‌کس را همچون او به‌وسیله مهلت دادن نیازموده است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام به چهار مورداشاره می‌کند که خدای تعالی به‌وسیله آن‌ها بندگانش را آزمایش می‌کند. ۱ نیکى و احسان با انواع نعمت‌ها نسبت به بندهاش. اگر بنده شکرگزاری نداشته باشد دچار گرفتاری و عذاب شود. ۲ پوشاندن نافرمانى و گناه او. اگر این را نعمت خداوند نداد دچار غرور شده و دست به معصیت می‌زند. ۳ خوش‌گویی و مدح و ستایش مردم نسبت به او. باید همه نعمت‌ها را از خدا دانست تا دچار خودبزرگ‌بینی و شر نشد. ۴ به تأخیر انداختن مدّت و مهلت و فرصت دادن به او؛ که با این نعمت به شخص فرصت می‌دهد کار را با اخلاص انجام دهد. خداوند تقوا را در ما زیاد بگرداند.
بنا بر نقل، ۴ دی ولادت حضرت عیسی مسیح علی نبینا و آله و علیه‌السلام را به همه برادران و خواهران مسیحی و همه مسلمین تبریک عرض می‌کنم. ولادت انبیای الهی برای همه مسلمان‌ها محل شادی و سرور است. انبیای خدا همه یک‌جورند البته بافضیلت‌هایی که هرکدام بر دیگری دارند. مهیمن و مسلط و آخرین و خاتَم و خاتِم انبیای الهی وجود مقدس پیغمبر اکرم است که چندی پیش ولادت آن بزرگوار را داشتیم. ما مسلمان‌ها کمتر می‌پردازیم به ولادت پیغمبر. ببینید دیگران چگونه ارج می‌نهند. جشن می‌گیرند. قیافه شهر عوض می‌شود. محیطشان عوض می‌شود. ما پرچم هم نمی‌زنیم. یک چراغ هم نمی‌زنیم. یک جشن هم نمی‌گیریم. بودجه‌های فرهنگی هزینه‌هایی می‌شود اما ولادت پیغمبر می‌آید و می‌رود اما با روز قبل از ولادت و روز بعد از ولادت هیچ فرقی نمی‌کند. این ضعف است. در سال‌های قبل هم به مناسبت ولادت حضرت مسیح به بعض خصوصیات و ویژگی‌ها که قرآن کریم آن‌ها را بیان کرده است اشاره کردم؛ و چون قرآن از تحریف و انحراف مبراست آنچه درباره معرفی انبیاء الهی فرموده است حق است و مطابق واقع؛ یعنی ما شخصیت واقعی انبیاء را باید از قرآن کریم بشناسیم. مثلاً دیگران حضرت مسیح را فقط شخصیتی عابد و زاهد و بی‌تفاوت نسبت به حال مستکبران زمان و اینکه کاری به مسائل پیرامونی و اجتماعی نداشته و بیشتر اهل موعظه و نصیحت بوده و آدم سلمی که اگر کسی سیلی به‌صورت او زد آن‌طرف صورت را هم می‌آورد و می‌گوید یکی هم به این‌طرف بزن. این حرف را بعضی وقت‌ها میگویند. درصورتی‌که این‌طور نیست. حضرت مسیح فقط اهل موعظه و زهد و نصیحت نبود. قرآن کریم او را این‌گونه معرفی می‌کند و معرفی قرآن برای ما ملاک است. در قسمتی از آیه ۴۶ سوره مبارکه مائده فرمود: «وَ آتَیْناهُ الْإِنْجیلَ فیهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراهِ» حضرت مسیح تورات را تصدیق می‌کرد؛ و چون حضرت موسی اهل مبارزه با مستکبرین بود و این در تورات و قرآن تأکید شده پس حضرت عیسی جنگ و مبارزه با طاغوتیان را تصدیق کرده است؛ و اگر خودش اهل مبارزه با شرک و کفر نبود که تصدیق نمی‌کرد. قرآن کریم جهاد و شهادت را از اصول مسلم انجیل می‌داند. در قسمتی از آیه ۱۱۱ سوره مبارکه توبه فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ» بحث جهاد و شهادت، مقاتله کردن، کشتن و کشته شدن در تورات و انجیل و قرآن آمده است. نمی‌شود که صاحب کتاب به آنچه در کتابش آورده معتقد و عامل نباشد؛ یعنی خود این پیغمبر اهل جهاد و شهادت و مبارزه نباشد؛ و از این‌ها بالاتر قرآن کریم از مسلمانان می‌خواهد که مثل مسیحیان و حواریون حضرت عیسی به یاری دین خدا شتاب کنند؛ یعنی آن‌ها این‌گونه اهل مبارزه و جهادند که مسلمان‌ها را تشویق می‌کند شما هم مثل آن‌ها باشید. در قسمتی از آیه ۱۴ سوره مبارکه صف فرمود: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ کَما قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّه» پس می‌بینید مسیحیت هم مثل بقیه ادیان اول نصیحت و موعظه و ارشاد دارند و اگر کار به تبلیغ درست نشد اقدام به جهاد و مبارزه می‌کنند؛ و البته امروز دین مسیحیت توسط حکومت‌های استکباری تحریف و تضعیف‌شده و الا پیروان حضرت عیسی علیه‌السلام تحت تعلیم علمای مسیحی باید در صف اول مبارزه با ظلم و ستم باشند. درحالی‌که با ستمگران عالم هم‌پیمان شده‌اند و علیه مظلومان از هر ملیتی که باشند، قیام و اقدام دارند متأسفانه. مستضعفان آمریکا و فرانسه و شیلی و لبنان و یمن و نیجریه و کشمیر و سوریه و عراق و فلسطین را ببینید؛ یعنی از همه ملیت‌ها که چگونه سرکوب و ضرب و شتم می‌شوند. امروز سران بعضی کشورهای مسیحی آبروی بشریت و دین مسیح را برده‌اند و تمام مظالم عالم در زیر سر این‌هاست. سرکوب خط مقاومت را که هرگز موفق هم نخواهند شد، توسط کدام کشورها انجام می‌شود؟ ساقط کردن و بی‌دولت کردن دولت‌ها مثل لبنان و عراق را چه کسانی دنبال می‌کنند و چه هدفی دارند؟ البته اعتقاد جدی ما این است که وعده حق الهی به‌زودی محقق خواهد شد و همه نابودی اسرائیل و فروپاشی نظام سلطه و استکبار را شاهد خواهیم بود.
در ادامه بعضی از تحلیل‌ها که وعده داده بودم به این مطلب خیلی خلاصه اشاره می‌کنم که رسانه‌ها در این روزها افکار عمومی را شکل می‌دهند و دشمنان از این ابزار برای رسیدن به اهدافشان و تحت تأثیر قرار دادن مخاطب و جوامع مختلف بهره‌برداری کاملی را می‌کنند با انحاء مختلف. یکی از روش‌های پیچیده عملیات روانی در این فضاسازی‌های تصنعی روشی است که اکثریت افراد جامعه خود را در اقلیت فرض کنند؛ یعنی با جنگ روانی جوری عمل می‌کنند و فضاسازی می‌کنند که نتیجه باب میل طرف مقابل می‌شود و آرام‌آرام اکثریت جامعه مبتلابه خودسانسوری می‌شوند و سکوت می‌کنند و در انزوا قرار می‌گیرند. همان‌که می‌گوید خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. به این ترفند «مارپیچ سکوت» یا گرداب سکوت میگویند.
خانم محقق آلمانی، اولین بار این نظریه را داد در سال ۱۹۷۳ که تلویزیون سلطه‌اش را بر رسانه‌ها بیشتر کرده بود. یکی از روش‌های جنگ روانی است. من خیلی خلاصه عرض می‌کنم که ایشان بر این باور است که مردم غیرمنطقی فکر می‌کنند و احساساتى عمل مىکنند؛ و دائماً می‌ترسند که نکند کاری کنند که در اجتماع منزوی شوند و اگر ببینند اعتقاد و باوری که دارند موردپسند مردم نیست، به خاطر همراهی با مردم آن اعتقاد را کنار می‌گذارند یا جوری نشان می‌دهند که ما به آن اعتقاد معتقد نیستیم. با این مقدمه با کمک قدرت رسانه‌ها شروع می‌کنند به شکل‌دهی و جهت‌دهی به باور و نگرشها و تمایلات و انگیزهها و رفتارهاى مردم در سه مرحله؛ یعنی می‌گوید که مردم غیرمنطقی فکر می‌کنند. احساساتی هستند. سختشان می‌شود که در جامعه نسبت به آن‌ها جور دیگری صحبت کنند. درنتیجه با امپراتوری رسانه‌ای که در اختیارشان است در سه مرحله مردم را می‌کشاند به آنجایی که باید بکشاند. چگونه؟ در مرحله اول رسانه‌ها از یک اتاق فرمان متمرکز روى یک موضوع یا چند موضوع تمرکز می‌کنند بعد در قالبهاى مختلف، تکرار و تکرار می‌کنند. در فواصل مختلف و زمان‌بندی منظم به تکرار مطلب مىپردازند تا جایى که فردى که معتقد به نظر دیگرى است، خود را در اقلیت احساس کرده در جمعی که قرار می‌گیرد و می‌بیند همه دارند چیزی را تکرار می‌کنند بااینکه نظر دارد اما نظر خود را بیان نمی‌کند و منصرف می‌شود و آرام‌آرام سکوت می‌کند لااقل در جمع‌هایی که هست. شما این را در تبلیغات تلویزیونی می‌توانید خوب ببینید. الآن تمام کانال‌های مختلف تلویزیونی را که شما می‌بینید ده‌ها بار راجع به مثلاً مواد شوینده، مواد نوشیدنی و مواد پاک‌کننده که دائماً تکرار می‌شود با یک موضوع و با شکل‌های مختلف. شما وقتی به مغازه می‌روید ناخودآگاه می‌گویید همه‌اش را بده. آن‌قدر تکرار می‌کنند که شما دیگر نمی‌توانید تصمیم بگیرید. این‌یک روش است که خودش را در اقلیت احساس می‌کند. به این میگویند گرداب سکوت. این را این را اصطلاحاً انباشته سازی میگویند. آن‌قدر انباشته می‌کنند تا شما فرصتی نداشته باشید.
مرحله دوم هماهنگسازى است. در این مرحله با کمک قدرت رسانه‌ای و طرق مختلفی که دارند، جذاب سازی و صحنه‌پردازی مىکنند به‌طوری‌که افراد ضعیف که استدلالی برای اعتقادات خودشان ندارند یا کمتر دارند دست از باورهای خود برمی‌دارند و تلاش می‌کنند حتی خود را همراه فضای جدید نشان دهند.
مرحله سوم عمومىسازى است. حالا این گروهی که اکثریت جامعه بودند و تحت چنین فشار روانی قرارگرفته‌اند، در این مرحله باقدرت رسانهاى به‌گونه‌ای عمل مىکنند که آن گروه و کسانی که روزى نگاه و باوری و تمایلی داشتند نه‌تنها سکوت نمی‌کنند بلکه برخلاف جریان خودشان شروع به حرف زدن می‌کنند. برای اینکه خودشان را همراه و هماهنگ نشان دهند چند قدم هم جلوتر می‌روند و نظر خودشان را مطابق با جوّ ساخته‌شده‌ای که شایع شده هماهنگ می‌کنند خودشان را از دیگران جلو مىاندازند و تبلیغ آن جریان را هم بعضاً می‌کنند. در این ترفند جنگ روانى، بدون تهدید و فشار و آزار و شکنجه و زندان، فرد یا گروه آرام‌آرام دچار خودسانسورى مىشود و به گوشهاى مىروند. این نظریه مىگوید: هرچه مىخواهى بگو! اما مراقب باش حرف زدنت تو را منزوی نکند.
مارپیچ سکوت، شگردی است که با فضاسازى و غوغا سالاری، سعى می‌کند افراد جامعه که اکثریت هستند خودشان را در اقلیت فرض کنند؛ و هراس‌انگیزی صاحبان باورها و عقایدى دارند حالتی در آن‌ها به وجود می‌آورد که آن‌ها خودشان را در نقطه‌ضعف و انفعال می‌بینند. نمونه هم فراوان دارد در این فضاسازی‌های جهانی و داخلی وجود دارد. الآن تمام دنیا مشغول حوادث عراق و لبنان هستند، بعد می‌بینید یمن و شیلی فراموش می‌شود. مسائل یمن در گرداب سکوت است. در داخل کشورمان نیز از این نمونهها فراوان است. جوری فضاسازى رسانهاى می‌کنند که عده زیادى از انقلابیون در دفاع از انقلاب اسلامى به تردید یا سکوت تن می‌دهند. جایی که باید حرف بزنند نمی‌زنند و فکر می‌کنند که در اقلیت‌اند. درصورتی‌که این‌طور نیست. مثلاً در بحث حجاب طورى جو منفى به وجود مىآورند که دختر مسلمان در مدرسه یا دانشگاه و اجتماع براى استفاده از چادرى که ولو دوست دارد به تردید مىافتد. برای تکثیر نسل و ازدواج جوهایی را درست می‌کنند که اقدامی صورت نمی‌گیرد. یک فوتبالیست، شادى پس از گل زدنش را با حرفی که روی سینه‌اش نوشته و اطاعت از رهبری را اعلام می‌کند، چنان جوى علیه او درست می‌کنند که پشیمان کنند. حتی ما دعوتش کردیم که او را ببینیم راضی نشد. علیه هنرمندان ارزشی و اشخاص ارزشی و یا نقاط ضعف و ناهنجارىهاى موجود فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى آن‌گونه درشت‌نمایی و سیاه نمایی مىگردد که جوان مؤمن حزب‌اللهی جرئت دفاع از انقلاب اسلامى را نداشته باشد. باید در مقابل این امور با بصیرت و دانش کافی مواجه شد. پس یکی از ترفندهای جنگ روانی دشمن که امروز ما را احاطه کرده مسئله گرداب سکوت است که به آن توجه داشته باشید در مقام دفاع از داشته‌هایتان و بایدها و ارزش‌هایی که دارید هرگز سکوت نکنید و محکم و مستحکم باشید.
نکته‌ای درباره سفر رئیس‌جمهوری به ژاپن است که ژاپن هم در شرایطی است که همه اختیارش دست آمریکاست و تقاضای آمریکا تحریم است و قطعاً برای ما کاری نخواهد کرد و تا حالا هم ژاپنی‌ها با آمریکا همراهی کرده‌اند تا ما. ولو در بعضی موارد کمک‌هایی بوده اما اساساً ژاپن اصل جواب را از رهبر معظم انقلاب آن موقع که به ایران آمد گرفته است. البته آمریکا به مذاکره با ایران احتیاج دارد و ایران انشا الله داغ این مذاکره را به دل آمریکا خواهد گذاشت؛ و اگر خدای‌نکرده در این سفر توافقی صورت بگیرد که در آن آمریکا به برجام برنگردد قطعاً به ضرر منافع ملی است و نشان‌دهنده این است که فشارها بر ایران تأثیر گذاشته و کمترین اثر آن این است که این زیاده‌خواهی‌ها ادامه‌دار خواهد شد. نباید به آمریکایی که دیگر چیزی از او باقی نمانده در هیچ سطحی اعتماد کرد. متأسفانه ضربان قلب یک عده‌ای در داخل کشور با اتفاقات آمریکا تنظیم می‌شود، خوشحالی و غمشان را، تحولات آنجا می‌سازد. ترامپ به استیضاح نزدیک شده و عده‌ای ناراحت‌اند؛ اما آنچه به حول و قوه الهی اتفاق خواهد افتاد، از بین رفتن سیطره و اضمحلال آمریکاست که مقدمه این کار برخلاف تصور عده‌ای، این است که رئیس‌جمهور فعلی آمریکا دوباره در انتخابات رأی بیاورد. به نظر ما می‌رسد که این‌طور خواهد شد. حالا یک جنگ صوری و یک خیمه‌شب‌بازی را راه انداخته‌اند ولی مسئله جور دیگری خواهد شد. حتی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا این هم مقدمه از بین رفتن اروپایی است که نشان می‌دهد متحد است؛ و در آینده خیلی نزدیک آمریکا در مقابل قدرت‌های جدید مثل قدرت ایران تسلیم خواهد شد.
راجع به بودجه سال ۹۹ نکته‌ای داشتم که اگر فرصتی بود بعداً عرض می‌کنم. البته دولت دستور رسمی داده است که دستگاه‌های اجرائی راجع به آن صحبت نکنند؛ اما به نظر می‌رسد که باید صحبت کرد. مطالبات رهبری در این مسئله بودجه سال ۹۹ رعایت نشده. چون خود ایشان هم اعتراضی را داشتند که چند وقت قبل در جلسه‌ای بیان کردند که چیزهایی که گفته بودیم بااینکه وقتش گذشته رعایت نشده و بودجه را هم بر همان اساس بسته‌اند. قطعاً نقاط ضعفی دارد که به وقتش خواهم گفت.
نکته استانی: همان‌طور که قبلاً هم تذکر داده بودم باز تأکید می‌کنم و از استاندار محترم می‌خواهم با توجه آسیب هائی که به اموال مردم واردشده و لازمه برگشت به سمت تولید و ازسرگیری فعالیت اقتصادی در مجموعه‌هایی که آسیب دیدند، ترمیم و بازسازی واحدهای خسارت‌دیده است که آمدند اعتراض کردند و شنیدم که شهرداری‌ها از آنان مطالبه عوارض می‌کنند. لازم است به دستگاه‌های مربوطه من‌جمله شهرداری‌ها دستور داده شود در مطالبه عوارض مختلف از مردم خسارت‌دیده که توان پرداخت ندارند تمهیداتی در نظر گرفته شود و فرصت داده شود، تخفیف داده شود و این مسائل را در نظر بگیرید. بالاخره این‌ها خسارت‌دیده‌اند و بعضی‌ها خسارت‌های فراوانی دیده‌اند و می‌خواهند دوباره تولید را راه بیندازند ولی شما می‌خواهید از آنان عوارض بگیرید. این کار درستی نیست. انشاء الله تمهیداتش را استاندار محترم فراهم کند.
نکته انتخاباتی: قصد داشتند آشوب‌ها را طولانی کنند تا به برگزاری انتخابات در زمان خودش آسیب بزنند و درنتیجه حضور حداکثری مردم هم تحت تأثیر قرار دهند که به فضل خدای تعالی این توطئه خنثی شد؛ اما شیطنت‌ها برای کم‌رنگ کردن حضور مردم هنوز باقی است. ثبت‌نام کردن بی‌حساب‌وکتاب به خاطر خلأ قانونی و بعد در هیئت‌های اجرائی بدون در نظر گرفتن نقاط ایجابی در افراد یعنی صلاحیت‌هایی که باید داشته باشند، تعداد زیادی را تائید کردند. بیشتر افراد و هزینه رد صلاحیت کسانی که صلاحیت ندارند بر عهده شورای نگهبان گذاشته شد؛ و فشار هم خواهند آورد تا تائیدات خاصی را هم بگیرند. همه این‌ها باعث می‌شود که مردم احساس امنیت نداشته باشند. ما در این دوره باید کاری کنیم که حضور مردم حداکثری باشد تا مشتی باشد در مقابل دشمن. لذا باید کار را باصلابت و قدرت انجام داد. مردم امیدوار باشند. اگر هیئت‌های اجرائی در مسئولیتی که داشتند کوتاهی کرده باشند عندالله مسئول هستند و قطعاً عقاب دنیایی آن را در زندگی خواهند دید. مردم از شورای نگهبان قاطعیت و صداقت در عمل را می‌خواهند که کما فی السابق و همان‌طور که تا حالا به مر قانون عمل کردند از این به بعد هم انشاء الله عمل کنند. در سال ۹۴ رهبر معظم انقلاب فرمودند: انتخابات حق‌الناس است. یک عده گفتند حق‌الناس فقط در شمارش آراء است درصورتی‌که این نیست. اگر کسی که شایستگی دارد را درست بررسی نکردیم و حذف کردیم و یا کسی که شایستگی نداشت را تائید کردیم این‌ها هم حق‌الناس است. لذا در گام دوم انقلاب احتیاج به مجلس تراز انقلاب داریم و قطعاً باید از این وضعیتی که الآن هستیم عبور کنیم. این مجلس را با این وضعیت دارید می‌بینید. باید عبور کرد از این مجلس. لازمه‌اش این است که نمایندگان با نصاب و شاخصه‌های لازم را انتخاب کنیم. عزیزان در هیئت‌های نظارت با دقت تمام سابقه افراد را ازنظر فکری و اخلاقی و سیاسی بررسی کنند و بدانند در قبال نظرشان عندالله و مردم مسئول‌اند؛ و البته باید مردم مثل همیشه هوشیارانه خودشان تحقیق لازم را بعد از اعلام صلاحیت‌ها داشته باشند. به کسانی که دروغ میگویند، به فهم مردم بی‌احترامی می‌کنند، کسانیکه پول دستی به بعض افراد می‌دهند کارت هدیه می‌دهند و یا شام می‌دهند و ضیافت راه می‌اندازند و کارهای از این قبیل می‌کنند قطعاً به درک مردم بی‌احترامی کردن است. وقتی مجموعه‌ای را دعوت می‌کنید و کارت هدیه می‌دهید یعنی تو ولو من صلاحیت لازم را نداشته باشم و قابلیت نداشته باشم بیا با گرفتن این پول به من رأی بده. این کار بسیار زشتی است. برای رسیدن به مقام حاضر به هر کاری هستند، به اصول ارزشی اسلام و انقلاب اعتقادی در عمل ندارند، این‌ها را در نظر داشته باشید که نباید رأی بدهید.
