متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۸/۰۹/۲۲
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین و اهل تقوا هم حقوقی که مربوط به اعضا و جوارحشان هست را رعایت میکنند. در بحث رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام در بخش اول آنکه حقوق اعضا را مطرح فرمود بعد از حق خدا و حق نفس به حقوق اعضا پرداخت. در این نوبت بهحق فرج میپردازد. «وَ أَمَّا حَقُّ فَرْجِکَ فَحِفْظُهُ مِمَّا لاَ یَحِلُّ لَکَ وَ اَلاِسْتِعَانَهُ عَلَیْهِ بِغَضِّ اَلْبَصَرِ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْوَنِ اَلْأَعْوَانِ وَ کَثْرَهِ ذِکْرِ اَلْمَوْتِ وَ اَلتَّهَدُّدِ لِنَفْسِکَ بِاللَّهِ وَ اَلتَّخْوِیفِ لَهَا بِهِ وَ بِاللَّهِ اَلْعِصْمَهُ وَ اَلتَّأْیِیدُ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِهِ».
بهعنوان آخرین حق اعضا در اینجا امام سجاد علیهالسلام مطلب را چند بخش کردند و فرمودند که باید این عضو هم حقوقش رعایت شود. اول آنکه آن را حفظ کنید و نگهداری کنید و در مسیر حلال از آن بهرهبرداری کنید. در حرام مورداستفاده قرار نگیرد. همه اعضا و جوارح ما هم استفاده حلال دارند هم استفاده حرام دارند. حق تمام این اعضا این است که آنها را در حلال استفاده کنیم. در مسیر حرام از آنها بهره نگیریم که حق او ضایع میشود و تعدی هم به عضو است هم تعدی به قرق الهی است. قرق خدا را شکستهایم و دستور خدا را تمرد کردهایم. برای اینکه بتوانیم خودمان را حفظ کنیم لوازمی دارد. در مورد مسائل مختلف به طرق مختلف باید خودمان را حفظ کنیم. در اینجا فرمود برای اینکه خودت را حفظ کنی و این عضو مبتلابه حرام نشود و در مسیر حلال حرکت کند، مهمترین عضوی که میتواند تو را کمک کند چشم است. «اَلاِسْتِعَانَهُ عَلَیْهِ بِغَضِّ اَلْبَصَرِ» مواظب چشمت باش. ما درباره حق چشم سخن گفتهایم و روایاتی را مطرح کردیم. دیگر آنها را تکرار نمیکنیم؛ اما مسلم این است که کسی که چشمش هرز باشد، برای چشمش حریم قائل نباشد، سقوط او و افتادن در وادی حرام و غفلت و خطا قطعی است. باید از چشم محکم مواظبت کرد. مکرر عرض شد که محل صید شیطان است. لذا در اینجا هم امام سجاد علیهالسلام فرمودند: میخواهی به خودت کمک کنی که به گناه نیفتی و آلودگی در غریزه شهوتت پیدا نشود کمک بگیر به حفظ چشم. با حفظ چشمت به خودت کمک کن. برای اینکه چشم خیلی سریع انسان را به آن مقصد میرساند. «فَإِنَّهُ مِنْ أَعْوَنِ اَلْأَعْوَانِ» اگر اهل آلودگی و فساد باشد خیلی زود بهوسیله چشم انسان مبتلابه گناه میشود. لذا چشم را باید مواظبت کرد و تحت کنترل خود انسان باشد. علیه درباره حفظ بصر و چشم موارد فراوانی را از ایشان و اهلبیت خواندیم.
یکی دیگر از چیزهایی که شمارا کمک میکند که شهوات خودتان را کنترل کنید و اجازه ندهید که در مسیر حرام حرکت کند این است که به یاد مرگ بیفتید «وَ کَثْرَهِ ذِکْرِ اَلْمَوْتِ» یاد مرگ هادِم الَّذات است. یاد مرگ لذتهای گناهآلود را از بین میبرد. اگر انسان به یادش بیفتد که خواهد مرد و باید پاسخگوی اعمال خودش باشد جلوی لذات گناه را میگیرد. اساساً پیشگیری هم مقدم بر درمان است. اطبا این را زیاد میگویند و این را از امیرالمؤمنین گرفتند که فرمودند: «تَرْکُ اَلذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ اَلتَّوْبَهِ» ترک کردن گناه راحتتر از توبه کردن است. این همان عبارت اخرای پیشگیری مقدم بر درمان است. لذا موارد پیشگیریکننده را از بیان امام سجاد علیهالسلام داریم اینکه اول چشمت را حفظ کن و دوم اینکه یاد مرگ باش. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ویرانکننده خوشیها را فراوان یاد کنید. (خوشیهای حرام و باطل) عرض شد یا رسولالله ویرانکننده خوشیها چیست؟ فرمودند: مرگ. زیرکترین مؤمنان کسی است که مرگ را بیشتر یاد کند و برای آن آمادهتر باشد. آماده مرگ بودن یک وظیفه است. یک عده فکر میکنند اگر به یاد مرگ باشند میمیرند یا مثلاً اگر وصیتنامه برای خودشان تنظیم کنند میمیرند. اینطور نیست. یاد مرگ باعث حرکت است. بعضیها فکر میکنند اگر یاد مرگ باشند از کار میافتد و رخوت ایجاد میشود. درصورتیکه اینطور نیست. کسانی که مرگ باورند و اهل معادند و به یاد مرگ هستند انسانهای فعالی هستند. انسانهای درست در جامعه را بررسی کنید. کسانی که برای خدا فعالیت میکنند، کسانی که برای خدا کار میکنند، کسانی که خدماتشان بیشتر از بهرهبرداریهایشان است، وقتی دقت میکنید میبینید کسانی هستند که مرگ باور هستند. شهدای بزرگ انقلاب خودمان از صدر اول تا الآن کسانی هستند که مرگ باور بودند. کسانی که به یاد مرگ و قیامت هستند اهل کارند. اهل فعالیت و اهل تلاشاند. تلاششان هم خالصانه است. اینطور نیست که یاد مرگ انسان را از کار بیندازد. بعضیها آدرس غلط و نشانی غلط میدهند. رسول خدا فرمودند: مرگ را فراوان یاد کنید زیرا هیچ بندهای آن را بسیار یاد نکرد مگر آنکه خداوند دلش را زنده کرد و مردن را بر او آسان ساخت. در روایت دیگری است از امام صادق علیهالسلام. این جامع خیلی از حرفهاست. این بیان امام صادق مجموعهای از ویژگیها را بیان فرموده است. فرمودند: یاد مرگ خواهشهای نفس را میمیراند. رویشگاههای غفلت را ریشهکن میکند. آنجاهایی که انسان میخواهد دچار غفلت شود یاد مرگ آن را میخشکاند و دل را با وعدههای خدا نیرو میبخشد و طبع را نازک میسازد و پرچمهای هوس را در هم میشکند. آتش آزمندی را خاموش میکند و دنیا را در نظر کوچک میسازد. چقدر زیبا امام صادق علیهالسلام فرمود. دیدهاید کسانی را که یاد مرگ نیستند چقدر دنیا برایشان ارزش دارد. چقدر اهل حرص و طمع و سر اینوآن کلاه بگذار و این مسائلی را که بعضاً در جامعه میبینید این افراد که نگاه میکنید میبینید اصلاً به فکر مردن نیستند. اصلاً به این فکر نمیکند که باید پاسخگوی اعمالش باشد.
امام سجاد علیهالسلام فرمودند: حق غریزه شهوت تو این است که او را از حرام حفظ کنی. برای اینکه از حرام حفظ کنی کمک میخواهد. یکی از کمکهای تو این است که مواظب چشمانت باشی و دوم اینکه به یاد مرگ باشی. مرحله بعد این است که به یاد تهدید خدا باشی و به یاد ترس از خدا باشی. «وَ اَلتَّهَدُّدِ لِنَفْسِکَ بِاللَّهِ وَ اَلتَّخْوِیفِ لَهَا بِهِ» تهدیدهای خدا که در روایات و آیات آمده که اگر کسی اهل گناه باشد اهل بزه باشد و اهل خطاکاری باشد چگونه با آنها برخورد میشود؟ اینها را باید در نظر گرفت و ترسی که باید از خدای تعالی داشته باشی همه اینها را در نظر بگیر که تو را کمک خواهد کرد که قوه جنسی خودت را بتوانی کنترل کنی. ترس را یک مطلب مهم بدانید. پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمودند: «رَأْسُ اَلْحِکْمَهِ مَخَافَهُ اَللَّهِ» انسان حکیم انسانی است که اهل ترس از خداست. هرچه انسان معرفتش به خدای تعالی بیشتر شد حریم گرفتن او بیشتر خواهد شد. هرچه خدا را بیشتر شناختیم نسبت به او پروایمان بیشتر خواهد شد. هرچه ناشناختهتر باشد نسبت به او بیتوجهتریم. رسول خدا فرمودند: بلندپایهترین مردم نزد خدا ترسان ترین آنها از خداست. هرچه ترس انسان از خدا بیشتر باشد آن شخص فضیلتش بیشتر است. جایگاه ویژهتری دارد. شما اولیا خدا را ببینید که در مقابل خدا چگونه کرنش میکنند. چگونه در آستان الهی ضجه میزنند. امام سجاد ضجه میزد کنار خانه خدا که «عبَیْدُکَ بِفِنَائِکَ مِسْکِینُکَ بِفِنَائِکَ فَقِیرُکَ بِفِنَائِکَ سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ» امیرالمؤمنین در حالاتشان بود. اگر معرفت بیشتر بود ترس انسان از خدای تعالی بیشتر میشود. رفتار او با مردم و با خودش و با دیگران و با خانواده تغییر خواهد کرد. انسانهایی که خداترس نیستند را ببینید حتی رابطهشان با خودشان هم رابطه درستی نیست. ترسی هم که گفته میشود ترس از اعمال است. البته انسان از عظمت و کبریایی و بزرگی خدا هم ترس دارد و حریم میگیرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: کسی که از پروردگار خویش بترسد از ستمکاری خودداری کند. البته ستمکاری فقط مربوط به دیگران نیست. بعضی وقتها این ستم به خود انسان است. ترس از خدا بازداشتگاه نفس از گناهان و جلوگیری کننده از نافرمانیهاست. اگر ترس از خدا به دل ما افتاد بدانید که این ترس میوهاش امنیت است؛ که انسان در امان قرار میگیرد و وقتی در امان قرارگرفته میتواند در مسیر بندگی قدم بیشتری بردارد.
در ادامه حضرت میفرماید «وَ بِاللَّهِ اَلْعِصْمَهُ وَ اَلتَّأْیِیدُ» از خدا کمک بخواهد و تائید را هم از خدا بگیر که «وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِهِ» خدای تعالی انشاءالله همه ما را موفق به ترک گناه و حفظ اعضا و جوارحی که خدا بهعنوان نعمت به ما داده است موفق بگرداند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین تلاش میکنند تا اوامر الهی به مرحله اجرا درآیند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۱۱۱ در پاسخ کسی که پرسید خود را چگونه میبینی؟ فرمود: «فَقَالَ کَیْفَ یَکُونُ حَالُ مَنْ یَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ یَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ یُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ». چگونه است حال کسى که با هستى خود، رو به نیستى است و با تندرستىاش بیمار مىشود و سرانجام، مرگ در پناهگاهش فرامیرسد. آن شخص، شرححال خواست و امام علیهالسلام به پند و اندرز جواب فرمود؛ و با اموری که دائماً با آنها ارتباط داریم مخاطب را به تفکر و تنبه وادار میکند. بقاء، یعنی ادامه داشتن و حیات داشتن. این ادامه حیات یعنی نزدیک شدن به زمان ممات. هرچه زمان هستی انسان تکمیلتر شود به مرگ خود نزدیکتر میشود. سلامتی و تندرستی هم همینطور است که بعدش بیماری است. مرگ در پناهگاه هم شاید اشاره به این باشد که ما چون دنیا را برای خود قرارگاه و مآمن قرار دادهایم و به آخرت که قرارگاه اصلی است بیتوجهیم درنتیجه در حال بیخبری از مآمن اصلی و در غفلت مرگ فرامیرسد. باید از همه مسائل پیرامونی عبرتی برای فردا بگیریم. خداوند تقوا را در همه ما بیشازپیش بگرداند.
مناسبتهایی که در هفت داریم مهمترین آن روز وحدت حوزه و دانشگاه است. بیست و هفتم آذرماه سالگشت شهادت مجاهد نستوه و عالم ربانی حضرت آیتالله دکتر مفتح که سالیان طولانی در مسیر تحقق اندیشه وحدت حوزه و دانشگاه بیوقفه تلاش کردندم این آرمانی که برخاسته از اندیشههای بلند حضرت امام رضوانالله علیه است تاریخ و ریشه هم دارد که من نمیخواهم وارد آن بحث شوم که از سال ۴۶ امام برنامهای داشتند و مفصل است. وحدت حوزه و دانشگاه منشأ آثار و برکات فراوانی برای جامعه علمی و آینده سیاسی و اجتماعی این کشور هست. البته در طول این سالها بین حوزویان و دانشگاهیان بحثهای مفصلی مطرحشده است که آیا واقعاً آن وحدت آرمانی صورت گرفته است؟ اصلاً امکان دارد که صورت بگیرد یا نه؟ مباحث مختلف نظری مطرحشده است و بحثهای دیگر که اینجا جایش نیست؛ اما آن چیزی که مسلم است این است که در مسیر حرکت به سمت تمدن نوین با توصیههای هفتگانه که در بیانیه گام دوم مطرح است لازم است که این ارتباط دقیقتر و تعریفشدهتر شود. چون مسلماً جوانان از حوزه و دانشگاه بافکر بلند و آرمانخواه و انقلابی میتوانند پایههای فکری و سازندگی و استقلال سیاسی و فرهنگی و استقلال اقتصادی جامعه را تحقیق خارجی ببخشند و بندهای گام دوم را عملیاتی کنند. لذا باید به این مسئله دراینباره بیشتر توجه کرد. شما میدانید یکی از مهمترین راهبردهای تهاجمی امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدان بینالمللی آنها در سطح کلان اول ایجاد و بعد گسترش اختلاف در بین امت اسلامی است و در حوزه امنیت ملی هم از ناتوی فرهنگی بهره میگیرند تا با یک نوعی از گفتمان بنیانهای اسلامی را تخریب کنند. ناامنی فکری و تنشهای اجتماعی درست کنند. وحدت حوزه و دانشگاه امنیت ملی را تقویت میکند. میتواند خلأهای فکری و ایدئولوژی را پر کند؛ و البته هر دو قشر باید به وصیت حضرت امام رضوانالله علیه توجه داشته باشند که فرمود: هر دو قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند چون قسمت مهم لبه تیز توطئهها متوجه همین دو قشر است. روحانیت و حوزههای علمیه و دوم دانشگاهها و دانشجویان که شما در طول این سالیان هم دیدهاید که چگونه مورد هدف قرارگرفتهاند و مسائلی را هم پیش آوردهاند. این هفته را بهخصوص روز وحدت حوزه و دانشگاه را گرامی میداریم و یاد و خاطره شهید مفتح و دیگر عزیزانی که در این مسیر تلاشهای مهمی انجام دادند مثل مرحوم علامه شهید مطهری و دیگران و بزرگوارانی که در این مسیر قدم برداشتند مثل دکتر بهشتی و دکتر باهنر و عزیزانی که الآن در این مسیر حرکت میکنند برای آن بزرگواران علو درجه و برای آنکسانی که هستند سلامتی و طول عمر درخواست میکنیم.
وعده داده بودم که راجع به دوقطبی سازی که در این روزها در جامعه از زبانهای مختلف و تریبونهای گوناگون شنیده میشود و رهبر معظم انقلاب هم در بیاناتشان مکرر نهی کردند از دوقطبیهای دروغین و این سوغات بیگانه که این دوقطبیهای دروغین سوغات بیگانه است، نکاتی را عرض کنم. خوب دقت کنید. با توجه به فرصتی که دارم خیلی مختصر میخواهم آن را توضیح بدهم. دوقطبی سازی همانطور که از اسمش معلوم است ساختن است. میخواهند چیزی ساخته شود. ساختن چیزی که وجود ندارد؛ اما تلاش میشود که به آن نمود داده شود. تکنیکی است در جنگ نرم. دشمن با آن سعی میکند بر فکر و دل و اندیشه و عواطف و محاسبات و تصمیمات و درنهایت بر رفتار مخاطب تأثیر بگذارد و آنطور که دوست دارد و دلش میخواهد رفتار او را تغییر بدهد. با جریان سازی که میکند نتیجه آن چیزی باشد که خودش دلش میخواهد. البته ما دوقطبیهای حقیقی هم داریم که در زندگی بشر فراوان است. از اول بوده تا الآن و در فرهنگ قرآنی ما و در معارف دینی ما به آنها اشارهشده است. نور و ظلمت، هدایت و ضلالت، حق و باطل، صدق و کذب، عدل و ظلم، عزت و ذلت، صلاح و فساد، اسلام و کفر، ایمان و نفاق، تقوا و فجور. اینها هم دوقطبی است اما حقیقی است. معروف و منکر، بهشت و دوزخ، اینها واقعی است و همه اینها در ذیل دوقطبی حقیقی بهعنوان حق و باطل جمع میشوند؛ اما در تاریخ معاصر مابعد از انقلاب اسلامی کلمات و واژههای جدیدی که برخاسته از متن اسلام بود اما معروف نبود وارد ادبیات سیاسی ایران و جهان شد. مستضعفین و مستکبرین، اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی. انقلاب اسلامی، استکبار جهانی. بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام و حرکت به سمت دولت اسلامی و جامعه اسلامی و حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی دشمن هراس گرفت و وادار شد به اینکه واکنش نشان دهد. در مقاطع مختلف با توجه به ضعفهایی که در ما هم بود حرکاتی را انجام دادند و ضرباتی را به مسیر انقلاب زدند. اخیراً جنگ نرم را راهبرد کلان خودشان قراردادند و دوقطبی سازی بهعنوان یکی از راهبردهای این جنگ وارد میدان شد. دوستانی که در نسل اول انقلاب و نسل دوم انقلاب بودند و الآن هم حاضر هستند بهخوبی آن دوران را یادشان هست. تعابیری که در آن دوران بود مثل چپ و راست، تعهد و تخصص، مکتبی و متخصص، تکلیف گرا و نتیجه گرا، در آن اوایل این بحثها بود. حتی یک مقداری هم که مسئله سخیفتر شد چپ و راست سنتی، چپ مدرن، چپ نیمه مدرن و از اینجور چیزها هم آمد. بعد از مدتی دوقطبیهای دیگری در جامعه مطرح شد که گوش شما به اینها آشناتر است. مدیریت فقهی و مدیریت علمی، دوم خردادی و غیر دوم خردادی، اصلاحطلب و اصولگرا، آرمانگرا و واقعگرا، توسعه ملی و استقلالطلبی، اسلام رحمانی و اسلام خشونت، اعتدالیون و افراطیون. اخیراً هم آن را مبتذل کردند و دیگر خیلی از حد معمول هم بیرون بردند که توسط گروهی از افراد و جریانها مطرح میشود مثل حامیان فیلترینگ و مخالفان فیلترینگ، طرفداران برجام و مخالفان برجام، حامیان کنسرت و مخالفان کنسرت، تنشزایی و تنشزدایی، تعامل با جهان و تقابل با جهان. در سطح جامعه تریبون داران و افرادی که باید در این مقطع که گرفتاریها فراوان است و مشکلات اقتصادی جامعه مسئله تورم و اشتغال و تولید را باید به آن توجه کنند، افراد سرگرم اینها هستند.
مهمترین اهداف در دوقطبی سازی مواردی است که عرض میکنم. عرض میکنم برای اینکه گوشتان آشنا باشد و رد میشویم. ادراک سازی در خواص نخبگان و مسئولان برای تغییر محاسبات و رفتارها در مواجهه با دشمن. ما دشمنداریم و در مواجهه با دشمن باید چگونه رفتار کنیم؟! جوری با دوقطبی سازی در درک بنده و شما تأثیر میگذارند که نتوانیم در مقابل دشمن تصمیم بگیریم. لذا یکی از مهمترین اهداف کسانی که دوقطبی را در جامعه توسعه میدهند، تریبون دارانی که بهجای اینکه به کارهای اصلی و اساسی بپردازند اینها را در سطح جامعه توسعه میدهند، ادراک سازی در خواص است. درک افراد خاصی که باید کارهای دیگری انجام دهند را تغییر میدهند، محاسبات نخبگان و مسئولان را تغییر میدهند. دوم ایجاد و تشکیل اختناق و دودستگی بین مردم و حاکمیت، مردم با مردم و نخبگان با نخبگان باهدف تولید فتنههای جدید است. وقتی جامعه مشغول شد به اینکه تو چپی هستی، تو راستی هستی، تو اصولگرایی، تو اصلاحطلبی، سرمایههای اجتماعی مشغول سایش همدیگر خواهند شد. سوم، اصلی و فرعی کردن مسائل و مهآلود کردن فضای جامعه بهمنظور بهاشتباه افکندن مردم در اتخاذ مواضع بصیرانه است. الآن مردم باید یک موضع بگیرند، باید یک تصمیم بگیرند، باید در انتخابات شرکت کنند و یک شخص و فردی و افرادی را که به صلاح است آن را انتخاب کنند ولی فضای دوقطبی جامعه جوری پیش میرود که کسی که نباید انتخاب شود انتخاب میشود. چهارم، خدشه واردکردن در انسجام ملی و عزم ملی بهمنظور جلوگیری از توجه مردم به پیشرفت همهجانبه یک کشور. پنجم، تحریف شعارهای اصلی انقلاب اسلامی و خط امام و رهبری. وقتی شعار جدیدی شایع شد اهداف اصلی انقلاب در این وسط گم خواهد شد. ششم، رواج فرهنگ و ادبیات سیاسی وارداتی بیگانه و تثبیت آن در فکر و ذهن مردم و نخبگان و کمرنگ کردن ادبیات انقلابی. هفتم، فرافکنی و فضاسازیهای کاذب بهقصد پنهان کردن ناکارآمدی برنامهای و مدیریتی حامیان سازش با استکبار در داخل کشور. کسانی که کشور را پنچر کردند و کشور را به این وضعیت اسفبار اقتصادی که الآن میبینید کشاندند، برای اینکه بتوانند از این ناکارآمدی فرار کنند و خودشان و ناکارآمدی خودشان را پنهان کنند این فضاسازیهای کاذب را درست میکنند. هشتم، جوسازیهای کاذب برای القاء حاکمیت دوگانه در ایران که اگر بگذارند ما این کار را میکنیم، اگر بشود فلان کار را میکنیم، با دوقطبی فضا را در یک چنین مسیری میبرند. نهم، فرار از پاسخگویی به مردم به خاطر عملکردهای ضعیف و پوشاندن ضعفها و ناکارآمدیها و قصور و تقصیرهای عملکردی در زمینههای اقتصادی و معیشتی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی. دهم، هدر دادن توان و انرژی نیروهای انقلابی در پاسخگویی به دوقطبی سازیهای مقطعی. نیروهای انقلابی بهجای اینکه کار انجام دهند، فلان آقا حرفی میزند، شخص دیگری در جای دیگری حرف میزند، یک تریبون داری یکسخن میگوید، نیروهای انقلابی هم شروع میکنند به جواب دادن به او وقت هدر میرود و از بین میرود. یازدهم، با تحریک احساسات و عواطف دینی و انقلابی انقلابیون درنهایت این عملیات با مهندسی زیرکانه با طراحی و ایده پردازی خارجیها و تکرار و اراده او توسط عناصر داخلی در یک هدفگیری کلان و در ادامه سیاست شوم تفرقه بینداز و حکومت کن، جایگاه الگویی و تمدن ساز انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را تضعیف کنند و با مشغول سازی عناصر اصلی جامعه مسیر استحاله نظام را تسریع کنند.
بیتردید مقابله با دوقطبی سازی دشمن و مواجهه هوشمندانه با او از وظایف و مأموریتهای نیروهای انقلابی است. همهکسانی که دغدغه انقلاب رادارند، همهکسانی که دلشان برای انقلاب میسوزد و شناخت ویژگیها و شاخصههای دوقطبی حقیقی و دوقطبی کاذب را به آن توجه دارند، از اولین و مهمترین اقدامهای آنها باید مواجهه با دوقطبیهای حقیقی باشد و حقیقیها را مطرح کنند و در مقابل این کاذبها بصیرت افزایی کنند. لازم است اینجا برخی از ویژگیهای دوقطبی کاذب را برای شما بگویم. دوقطبیهای حقیقی هم ویژگیهایی دارد که بماند از آیات و روایات استفاده میکنیم. چند مورد از ویژگیهای دوقطبی کاذب را برای شما مطرح میکنم. کسانی که دوقطبی کاذب میسازند عقبه معرفتی و ریشه علمی ندارند و برخاسته از آموزههای محکم عقلی و دینی نیستند. هوس بنیاد هستند. سوغات اندیشه و ادبیات غرب هستند. غربزدهها او را ساختهوپرداخته میکنند و فکر و تخیل انسانهای غربزده رادارند. تکبعدی و نا برخوردار از جامعیت هستند. ابعاد مختلف را در برنمیگیرند. در شرایط فتنه گون شبههها و غفلتها رشد پیدا میکنند و با ایجاد ابهام، قدرت اراده و اختیار انتخابگری را میگیرند و خودشان را بر فرد و جامعه تحمیل میکنند. مقطعی زودگذر و گذرا هستند. به اقتضای شرایط میآیند و میروند. ولی دوقطبیهای حقیقی همیشه هستند. حق و باطل در طول تاریخ بوده و هرگز گذرا و زودگذر نیست. نور و ظلمت همیشه هست چون حقیقی است ولی آنها خیلی زود میآیند و میروند. کاهنده، التهاب زا، اختلاف آفرین، خستهکننده، طاقت سوز، تحیر آور و گیجکننده هستند. شور و حماسه تعالیبخش و پیش برنده را به فتنه و آشوب و تفرقه تبدیل میکنند. جامعه را از پیشرفت و بالندگی بازمیدارند. موضع فعال و مؤثر جامعه و مسئولان را به انفعال، خنثی کردن و مضر بودن تبدیل میکنند. بازی در زمین دشمن است. دشمن این را میخواهد. حرکت در کجراهه است. حرکتی است اعوجاج گونه. این حرکت حرکت انحرافی است. التقاط است و نتیجه آن سقوط است. مبتنی بر مغالطه و سفسطه است. بیشتر درصدد فضاسازی و گمراهسازی افکار عمومی جامعه هستند.
آن چیزی که باید به آن پرداخت و باید مفصل هم به آن پرداخت و توضیح داد، طرح هوشمندانه دوگانهای است که رهبر معظم انقلاب آن را مطرح کردند. آنهم یک دوگانه بود، یک دوقطبی بود؛ اما دوقطبی حقیقی. یک دوقطبی هوشمندانه. طرحی بسیار دقیق و یک عرصه جدید و تعریف میدانی جدید برای عمل و ارتقاء جایگاه الگوساز و تمدن سازی انقلاب و نظام اسلامی که برای تحقق پیشرفت و عدالت و تمدن نوین اسلامی لازم است. طرحی است که رهبر معظم انقلاب مطرح کردند و بهدرستی و روشنی ذیل حق و باطل تعریف شدنی است و اگر واژهسازیها و واژه بازیها را هم کنار بگذاریم میتواند بسیار مؤثر باشد و کارگشا باشد و آن دوگانه انقلابی و غیرانقلابی است. پرداختن به این دو واژه که انقلابی کیست و غیرانقلابی کیست. لذا این دوگانه، نخبگان انقلابی را از ورطه بازیهای کهنه و خستهکننده سیاسی به میدان عمل انقلابی و مدیریت جهادی میکشاند. همین مقدار در این نوبت بس باشد تا در موارد دیگر به جنگ ارادهها و جنگهای دیگر اشارهکنم.
این هفته آخرین مطلبی است که درباره لانه جاسوسی مطرح میکنم. یکی از مسائل ضروری برای خارجیها داشتن اخبار و اطلاعات است. لذا از مأموریتهای اساسی آنان کسب خبر و اطلاعات بوده که از مأمورین خود مستقیم و غیرمستقیم میخواستند برای آنها اطلاعات جمع کنند. یکی از اسناد سند ۹ از ج ۴ ص ۵۲ به بعد نمونهای از درخواستهاست. مفصل است فقط به چند قسمت اشاره میکنم. تشکیلات ستاد خمینی را توصیف کنید. آیا ستاد او واقعاً ساختمانهای دیگری استفاده میکند؟ نحوه تشکیلات محافظان چگونه است؟ آیا تعلیمدیدهاند؟ توسط چه کسی؟ آنها چه کسانی هستند؟ آیا نوعی دفتر مدیریت هم دارند؟ چه کسی آن را اداره میکند؟ تمام جزئیات ممکنه درباره افرادی که بلافاصله پیرامون خمینی هستند تهیه کنید. چه کسی بیشتر اوقات با اوست؟ آیا هیچیک از کسانی که ذیًلا نامبرده میشوند بهطور مرتب نزد او میروند و اگر آری هرگونه جزئیات ممکن درباره آنها و رابطهشان با خمینی را تهیه کنید: پسرش احمد، دامادش اشراقی، بهشتی، بنیصدر، خلخالی، لاهوتی، ملکوتی، منتظری. رابطه خمینی با فداییان اسلام چگونه است؟ آیا خلخالی رهبر آن است؟ مقاصد فداییان اسلام چیست؟ چه تعداد عضو دارد؟ رابطه بین خمینی، شریعتمداری، گلپایگانی و مرعشی نجفی را توصیف کنید. آیا هر یک از این آیتاللهها برای خود ستاد دارند؟ آیا خودشان محافظ دارند؟ آیا بین گروههای مختلف محافظان خصومت وجود دارد؟ گروههای مختلف محافظان به چه اندازه هستند؟ آیا شورای انقلاب اسلامی در تهران قرار دارد یا در قم؟ در رأس آنچه کسی است؟ وضع فعلی سلامتی خمینی چگونه است؟ جانشین احتمالی خمینی درصورتیکه مرگ وی چه کسی خواهد بود؟ آیا حدسی درباره اینکه امکانا در قم چه روی خواهد داد زده میشود؟ فعالان عمده ممکن است چه کسانی باشند؟ آیا در قم واحد سپاه پاسداران هست؟ چند نفر آنها آنجا هستند؟ اینها در سال ۵۷ و سال ۵۸ است. بدانید که امروز قصه شدیدتر و دقیقتر و عمیقتر و سازماندهی شده تر و با برنامهتر خواهد بود لذا بهسادگی برخورد نکنند. یک عده متأسفانه سادهاندیشی میکنند. باز اخیراً یکی دو روز گذشته دیدید که گفتند ما حاضریم مذاکره کنیم این بیان مردم انقلابی در سراسر کشور است چیزی که تجربهشده و سالیان سال آن را به جان کشیدهایم و ضربه خوردهایم از اینکه آمریکا قابلاعتماد است اروپا قابلاعتماد است رهبر معظم انقلاب مکرّر این را بیان فرمودند که خط قرمز نظام است ما هرگز راضی به برگشتن پای میز مذاکره نخواهیم بود مسئولین محترم دیگر مطلب را تکرار نکنند مکرر و بیانشده بااینکه خودشان هم اعلام میکنند که خط قرمز است و کسی که با این وضعیت پای میز مذاکره بنشیند دیوانگی است نمیدانیم چرا دوباره میخواهند راضی شوند و حرفی را که خودشان میزنند برخلاف عمل کنند.
نکته استانی: خبر تنبیه بدنی دانش آموزان مدرسه ناراحتکننده بود که باید سریعاً به آن پرداخته شود که ظاهراً هم دنبال کردند. البته مشکل ما در مدیریت کلان است. آن زمانی که عرض میکنیم عزیزانی که دل به استان ندارند و به فکر مسائل و کارهای خودشان هستند و بعضاً آمدهاند مدتی در این استان کاری کنند و رزومه خودشان را تکمیل کنند و بروند کسی گوش نمیدهد. فکر میکنند که ما سیاسی داریم صحبت میکنیم. والله بالله تالله در موضوعاتی که مربوط به پیشرفت استان است و مربوط به بهتر شدن وضعیت زیرساختهاست و مربوط به بهتر شدن وضعیت عمومی استان است سیاسی فکر نمیکنم کما اینکه غیرازآن هم اینطور نیست که بخواهم سیاسی فکر کنم. بیشتر بنایمان بر ارتقاء سطح عمومی است. لذا اصرار داریم افرادی باشند که دغدغه مند به این امور باشند. بحث من فقط آموزشوپرورش نیست. فردا حرفها را متوجه آموزشوپرورش نکنند. کلی عرض میکنم، راجع به همه مدیریتهایی که وجود دارد. لذا باید به این نکته دقت کنید که از افرادی استفاده شود که دغدغه خود استان رادارند و میخواهند در استان بمانند و فعالیت و خدمت کنند. حالا در آموزشوپرورش در یک مقطعی چون مثلاً مدیرکل حضور ندارد، بعضی از اتفاقات شاید بیفتد. در ادارات دیگر هم همینطور است حالا در اینجا بروز کرده و خبری شده است و جاهای دیگر خبری نمیشود. واقعیتش این است که مسئولین محترم در این قسمت باید دقت بیشتری داشته باشند.
نکته انتخاباتی: وعدههایى که حتى احتمال تحقق آنها نیز وجود ندارد و گاه حتى خارج از اختیارات قانونى و یا توان واقعى فرد وعده دهنده است، داده نشود. این وعدههاى دروغ البته بعدها موجب آبروریزى همان افراد و نیز بدگمانى مردم به آنها مىشود و از اینها لازمه تقوا و عقل، پرهیز از وعدههاى دروغین و فریبنده است. نامزدهاى انتخاباتى و هواداران آنها درهرصورت باید در عمل، التزام به قانون داشته باشند و بر همین اساس تصمیمات قانونى شوراى نگهبان حتى اگر به ضرر خودشان بود را بپذیرند. آرامآرام بیان شورای نگهبان مطرح خواهد شد. اگر واقعاً ملتزم به قانون هستند بپذیرند. صادقانه وارد عرصه تبلیغ بشوید تا نتیجه بگیرید. تبلیغات پرخرج یکی از شاخصهای رد صلاحیت کاندیداست. به خاطر رأی آوردن و دنیا دیگران را تخریب نکنید؛ و قیامت و آخرت خودتان را تاریک نکنید. دستگاه نظارتی هم با دقت تمام تخلفات را رصد میکنند. عزیزان حواسشان باشد.