متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۸/۰۹/۰۸
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله. متقین در استفاده از دستهای خود مواظبت دارند که برخلاف خواستهی خدای تعالی اقدام نکنند. هفتمین حق در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام حق دستهاست. فرمودند: «وَ أَمَّا حَقُّ یَدِکَ فَأَنْ لَا تَبْسُطَهَا إِلَى مَا لَا یَحِلُّ لَکَ»؛ و اما حق دست تو این است که آن را به ناروا دراز نکنى. «فَتَنَالَ بِمَا تَبْسُطُهَا إِلَیْهِ مِنَ اللَّهِ الْعُقُوبَهَ فِی الْأَجَلِ»؛ که به خاطر دستاندازی بهوسیله آن گرفتار عقوبت آخرت خدا شوى. «وَ مِنَ النَّاسِ بِلِسَانِ اللَّائِمَهِ فِی الْعَاجِلِ»؛ و گرفتار سرزنش مردم در دنیا شوی. «وَ لَا تَقْبِضَهَا مِمَّا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهَا»؛ و آن را از کارى که به تو واجب کرده نبندى. «وَ لَکِنْ تُوَقِّرَهَا بِقَبْضِهَا عَنْ کَثِیرٍ مِمَّا یَحِلُّ لَهَا». ولى آن را احترام کنى به اینکه از محرمات بسیارش ببندى. «وَ بَسْطِهَا إِلَى کَثِیرٍ مِمَّا لَیْسَ عَلَیْهَا»؛ و در بسیارى از آنچه هم که بر او واجب نیست بکار اندازى. «فَإِذَا هِیَ، قَدْ عُقِلَتْ وَ شُرِّفَتْ فِی الْعَاجِلِ وَجَبَ لَهَا حُسْنُ الثَّوَابِ فِی الْآجِلِ»؛ و چون اینگونه عمل کرد که در دنیا حرام انجام نداد و شرافت را حفظ کرد. پس واجب است در آخرت از ثواب خوب بهره ببرد.
دستها مثل پاها از اعضای حرکتی انسان هستند، خداوند این نعمت را به بشر داد تا در انجام کارهای درست برای خود و دیگران در خدمت او باشند. دستها مظهر قدرت شخص هستند؛ و کنایه از توان و توانائیهایی که گاهی مربوط به دستان هم نیست. لذا وقتی امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «اَنَا یَدُ الله» یعنی من مظهر و نشاندهنده قدرت خدا هستم. در تاریخ خواندهاید که زره او پشت نداشت و حضرت در هیچ واقعهای به ترس و هراس نیفتاد و هرگز اظهار ناتوانی و عجز نکرد. توجه کنید؛ سؤال: آیا خداوند همه افراد را صاحب دست میداند؟ همه انسانها دست دارند اما اگر کسی با دستش خلاف کرد، مثلاً بت ساخت برای انحراف مردم از خداپرستی. دست او دیگر دست نیست؛ و اگر دست در مسیر توحید و اعلای کلمه حق و شکستن بتها حرکت کنددست است و دارندهاش صاحب دست است، مثل حضرت ابراهیم علیهالسلام که در آیه ۴۵ سوره مبارکه ص فرمود: «وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدی وَ الْأَبْصارِ»؛ یعنی حضرت ابراهیم بتشکن و انبیاء الهی و هرکسی که با ظلم و فساد مبارزه میکند و درراه ترویج دین و اخلاق و عقاید قدم برمیدارد صاحب دست است. در روایت داریم دستها سه قسم هستند. ۱(دست خدا که بالای هر دستی است. ۲) دست انسان بخشنده که به دنبال دست خداست. ۳) دست انسان درخواستکننده بااینکه بینیاز است؛ که تا قیامت پایینترین دستهاست؛ و در روایت از امام باقر علیهالسلام است که در قسمتی از آن فرمودند: و کسی که درخواست میکند درحالیکه بینیاز است روز قیامت با چهره مجروح خدا را ملاقات میکند. «إِنَّهُ مَنْ سَأَلَ وَ هُوَ بِظَهْرِ غِنًى لَقِیَ اللَّهَ مَخْمُوشاً وَجْهُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ». پس بهطور خلاصه چند مطلب را حضرت در این فراز بیان فرمودند: اولاً اهل دستدرازی به حرام نباشی که این عمل آثاری دارد، مثلاینکه عذاب و عقاب اخروی دارد بعلاوه در دنیا مورد مذمت مردم قرار میگیری. ثانیاً نباید جلوی کار خیری که بهوسیله دستها انجام میشود را گرفت. سوم باید به دستهایت که نعمتی از نعم الهی و نشانه توان و قدرتمندی توست احترام بگذاری. این احترام چگونه است؟ حضرت فرمودند: جلوی کار حرامش را بگیری و اجازه انحراف ندهی. این هم مصادیق فراوانی دارد. مثلاً اجازه نوشتن مطالب مخرب اخلاقی و اعتقادی ندهی. امضای حرام نکنی. دروغ ننویسی، قدم خلافی برنداری و امثال ذالک. چهارم او را در کارهای مستحب به کار بیندازی. نوشتن مطالب علمی و مفید. کمک به خیریهها و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی.
چون دستها نشانه توان انسان هستند درنتیجه اموری که مستقیماً به دست مربوط نمیشوند ولی وقتی انجام میدهیم به دست نسبت داده میشوند را هم شامل میشود. مثلاینکه میگوییم: فلانی اگر از دستت کاری برمیآید انجام بده. بااینکه آن کار مربوط به اقدام کردن است نه اینکه عملی، یدی باشد؛ و اینگونه امور هم بسیار است که در قرآن و روایات به آن اشارهشده. یکی از امور یدی انفاق کردن است و چه قدر توصیه و سفارش شده که دست شما، منفق باشد و دست شما دست بالا باشد یعنی دست دهنده یعنی اهل انفاق و بخشش باشید. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «الْیَدُ الْعُلْیَا خَیْرٌ مِنَ الْیَدِ السُّفْلَی»؛ و البته چون باید در هر کاری رعایت تعادل را کرد و افراط نداشت. در آیه ۲۹ سوره اسراء به پیامبر فرمود: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً» و دستت را در انفاق، بخیلانه بسته مدار و از طرف دیگر در انفاق هم دستودلباز نباش که چیزی برای معاش خودت باقی نماند که درنهایت درمانده شوی؛ و پنجم اینکه این دست اگر در مسیری که خدای تعالی خواسته بود حرکت کند قطعاً صاحبش را عاقبتبهخیر کرده و در قیامت نامه عملش را با دست راستش تحویل میگیرد. ولو در قیامت انسان مؤمن هر دودستش بابرکت و راست خواهد بود که از بعض روایات میتوان فهمید که هر دودست یمین است یعنی با یمن و برکت است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین بر عمل کردن به نصایح و توصیههای اهلبیت اهتمام دارند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۱۰۹ از حکم نهجالبلاغه به ۱۸ مورد از صفات اشاره فرمودند که فقط میخوانم. «لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ» هیچ ثروتى پرفایدهتر از عقل نیست. «وَ لَا وَحْدَهَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ» و هیچ تنهایى ترسناکتر از خودخواهى نیست. «وَ لَا عَقْلَ کَالتَّدْبِیر» و هیچ خردى چون تدبیر و اندیشیدن نیست. «وَ لَا کَرَمَ کَالتَّقْوَى» و هیچ بزرگواریای چون تقوا نیست. «وَ لَا قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ» و هیچ همنشینی مانند خوشخلقی نیست. «وَ لَا مِیرَاثَ کَالْأَدَبِ» و هیچ میراثى مانند ادب نیست. «وَ لَا قَائِدَ کَالتَّوْفِیقِ» و هیچ رهبرى همانند توفیق بر کارى نیست. «وَ لَا تِجَارَهَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ» و هیچ تجارتى همانند کار شایسته نیست. «وَ لَا رِبحَ کَالثَّوَابِ» و هیچ سودى چون اجر و مزد الهى نیست. «وَ لَا وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَهِ» و هیچ پرهیزگاریای مانند توقف در مقابل عمل شبههناک نیست. «وَ لَا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ» و هیچ پارسایى مانند پرهیز از حرام نیست. «وَ لَا عِلْمَ کَالتَّفَکُّرِ» و هیچ آگاهیای همچون اندیشیدن در کار نیست. «وَ لَا عِبَادَهَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ» و هیچ عبادتى مانند انجام واجبات نیست. «وَ لَا إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَ الصَّبْرِ» و هیچ ایمانى همسان شرم و بردبارى نیست. «وَ لَا حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ» و هیچ والایى مانند فروتنى نیست. «وَ لَا شَرَفَ کَالْعِلْمِ» و هیچ شرافتى بهپای دانش نمىرسد. «وَ لَا عِزَّ کَالْحِلْمِ» و هیچ عزتی مانند بردباری نیست. «وَ لَا مُظَاهَرَهَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَهِ» و هیچ پشتوانهاى مطمئنتر از مشورت با دیگران نیست. خداوندا تقوای ما را زیاد بگردان.
۱۴ آذر مصادف با ۸ ربیعالثانی ولادت امام عسکری در سال ۲۳۲ قمری است. از ویژگیهای دوران زندگی امام عسکری تلاشی بود که حضرت برای استقرار حکومت الهی انجام دادند و با برنامهریزی و طراحی دقیق برای آینده که امروز به آن مدیریت آینده میگویند نظریه ولایتفقیه را با الگوی مرجعیت و مدیریت نواب عام برای جامعه اسلامی پایهریزی کردند. البته قسمت مهمی از آن در زمان ائمهی قبل انجامشده بود؛ اما در زمان امام عسکری عملیتر شد؛ و شیعه با همین شیوهی مدیریت آینده؛ یعنی مرجعیت و ولایتفقیه توانسته است در عصر غیبت از همه حوادثی که تا الآن برایش پیشآمده نجات پیدا کند؛ و حتی پرقدرتتر هم بشود. این روز مبارک را پیشاپیش تبریک عرض میکنم.
یکی از اصحاب امام عسکری به روایت مرحوم شیخ طوسی حضرت عبدالعظیم حسنی است که در ۴ ربیعالثانی مصادف با ۱۰ آذر ولادت یافت. البته آنچه مسلم است این است که محضر امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهمالسلام را درک کرده است؛ و دارای فضائل و مناقب فراوان بوده و از دانشمندان و روات حدیث و کثیرالروایه میباشد. اولین کسی که دینش را بر امام عرضه کرد حمران ابن اعین است که به امام باقر علیهالسلام عرضه کرد و آخرین نفر عبدالعظیم حسنی است که برای تحصیل اطمینان از صحت و سلامت و ثبات عقایدش به خدمت امام هادی علیهالسلام در سامرا رسید؛ و اصول و مبانی اعتقادیاش را به امام عرضه کرد. کاری که در هرزمانی بهخصوص مثل این زمان که شبهات و نحلههای انحرافی و امثال ذالک فراوان شده بسیار لازم است که در برنامههای دینی افراد و خانوادهها بهخصوص جوانان قرار بگیرد. امام هادی خطاب به او مىفرمایند: «اَنتَ وَلیُّنا حَقّاً» پسندیدند. ولادت این بزرگوار را تبریک گفته توصیه میکنم به زیارتش مشرف شوید.
شهادت سید حسن مدرس به دستور آن پلید اجنبیپرست خبیث رضاخان میرپنج در دهم آذر سال ۱۳۱۶ واقعشده. یاد و خاطره این شهید بزرگوار را گرامی میداریم. این روز را روز مجلس شورای اسلامی هم نامیدند. چند روز آینده انشاءالله ثبتنام برای مجلس شروع میشود و بعد از ثبتنامها و کارهایی که انجام میشود نوبت بنده و شما خواهد بود که باید نمایندگانی مثل مدرس انتخاب کنیم. انشاءالله حر و آزاده و دینشناس و دشمنشناس و زاهد و ضد اشرافی گری و اگر در یک کلمه به خواهم بگویم یک مسلمان انقلابی. دنبال شاخصههای اصیل باشید. برادر و خواهر عزیز شما که بدون توجه فقط به خاطر اینکه فلانی اهل یک قبیله و قوم خاصی است، هممحلی و هم فامیلی است، رأی میدهید نتیجهاش میشود همین مشکلاتی که امروز در جامعه با آنها مواجه هستیم. برای همه کمکاریهایی که افراد انجام میدهند و مشکلاتی که برای جامعه به وجود میآورند، این رأیی که تو میدهی نقش دارد. تو هم مسئولی، این را بدان. مواظب باش که باید بروی جواب خدای تعالی را راجع به چه کسی پس بدهی. این را متوجّه باش. از همینالان مواظب باشید. برادر شهید بودن، جانباز بودن، آزاده بودن، روحانی بودن، سید بودن، فقط مدارج علمی داشتن، مجوز رأی دادن نیست. ملاکها را در نظر بگیرید. به حال افراد توجه کنید. گاهی دیده میشود که طرف از خانواده معظم شهداست، از خانواده جانبازان است، ایثارگر است اما تقاضای کار خلاف کرده. تقاضای کار خلاف دارد. خلاف قانون انجام داده و میدهد. آن شهیدی که تو به اعتبار او معتبر شدی مخالف خلاف قانون عمل کردن و مخالف دین عمل کردن بوده و در این مسیر رفته و به شهادت رسیده که ارزشها و قانون و قانون مداری در جامعه حاکم شود. آنوقت چگونه شما برخلاف حرکت میکنید و بعضی از افراد بر همین برخلاف حرکت کردن خودشان هم مصر هستند. عرض میکنیم ولو پدر و همسر و برادر و فرزند و شهید هم باشد خلاف شرع و خلاف قانون و خلاف موازین انقلابی بخواهد عمل کند آن احترامی که برای خانواده شهدا است برای آن شخص نیست. چون برخلاف مسیر و مشی شهید است. لذا تعصبات قومی و قبیلهای را کنار بگذارید. آیا روز قیامت در مقابل خدای تعالی و رسول خدا و اهلبیت و شهدای بزرگوار انقلاب و شهدایی که دیدید و میبینید و همین روزهایی که شهید میشوند را ببینید شهدا دارای چه ویژگیهایی هستند از شما در مقابل اینها پرسیدند که چرا به فلانی رأی دادید، جواب میدهید که چون فامیل ما بود؟ بچهمحل ما بود؟ سید بود، همدانی بود، شیرازی بود؟ آیا نزد خدا حجتی دارید؟ نزد همان شهدای محلهتان حجتی دارید؟ آیا از شما قبول میکنند؟
کسانی که هنوز کار شروع نشده میلیونها تومان خرج میکنند میخواهند بروند مجلس مستضعفین تشکیل دهند؟ امروز در همین مجلس میبینید که عدهای چگونه عمل میکنند و وقتی میتوانند برای انقلاب و نظام و ارزشهای دینی کار کنند به فکر مسائل دیگری هستند. هیچ دفاعی نه از منافع ملی دارند، نه از اسلام دارند، نه از انقلاب دارند، ما مسئول هستیم. این خواسته مردم است از شورای محترم نگهبان که باقدرت و صلابت بدون اغماض و ترحم عمل بکند. کما اینکه تاکنون هم طبق قانون عمل شده است. چون شورای نگهبان کف صلاحیتها را میبیند. مراجعی که باید نظر بدهند نظراتشان را میدهند. کلیت است اما اصل کار دست مردم است. صلاحیتهای کلی رسیدگی میشود. تائید میشود یا بعضی وقتها به خاطر زیادی کار احراز نمیشود. به مردم واگذار میشود اما مردم باید اصلح را انتخاب کنند، آنکسانی را که قابلیت بیشتری دارند.
نکته انتخاباتی را که همیشه آخر صحبت میگویم الآن میگویم که مخاطب آن دستاندرکاران هستند. ازآنجاکه مسئله انتخابات یک امر خطیر و سرنوشتساز است که آثار آن را هم این روزها هم داریم میبینیم که اگر مقدمات آن درست انجام بگیرد نتیجه بهتری خواهد داشت، لذا همه مسئولین در امر انتخابات باید مقدمات را جوری فراهم کنند که زمینه هیچ شائبهای که خناسان بخواهند سوءاستفاده کنند به وجود نیاید. در انجام وظایفتان قاطعیت داشته باشید. انشا الله تحت تأثیر تهمتها و فشارها و جوسازیها قرار نخواهید گرفت. همانطور که از کلمات امامین انقلاب به دست میآید میفرمودند: هیچ اغماض نکنید و از هیچ تخلفی نگذرید. تعهد داشته باشید و تحت تأثیر جو انتخابات قرار نگیرید. همه ما باید دعوت به حضور حداکثری داشته باشیم. لذا این را در نظر داشته باشید. چهلمین سال انتخابات برای دشمن خیلی مهم است و برای ما هم مهم است. باید روی حضور حداکثری بیشتر کار شود.
۱۱ آذر سالگشت شهادت میرزاکوچکخان جنگلی این روحانی مبارز و انقلابی را گرامی میداریم که باید در یک فرصتی به مطالب مربوط به ایشان بپردازم.
سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان بسیار حائز اهمیت بود. نکات و توصیههایی بود که قطعاً موردتوجه مسئولان مربوطه خواهد بود؛ اما آن چیزی که به نظر من گذشته از مباحث دیگر باید بیشتر به آن توجه کرد و خیلی حساستر بود و به نظرم باید بیشتر به آن توجه کرد این نکته بود که منطق بسیج رفع تهدیدها و تبدیل آن به فرصتهاست. تأکید بر تقویت بنیه معنوی که بتوان باایمان پیشران حرکت در مسیر تمدن نوین اسلامی بود؛ و دیگری زنده کردن الگوهای بسیج. به نظر من این دو سه مورد باید علی الاجاله به آن پرداخت و روی آن کارکرد که یکی بعد معنوی، یکی الگوها و دیگری مسئله رفع تهدیدها و تبدیل آن به فرصتهاست که تا الآن هم انصافاً بسیج روی این زمینهها بهخوبی عمل کرده است ولی باید تقویت شود؛ و توصیه ایشان بود به اینکه افرادی که بسیجی نیستند اما در مسیر حرکت میکنند با آنها همکاری داشته باشید. این هفته را به همه بسیجیان و فرماندهان و مسئولان محترم تبریک عرض میکنم. قبل از خطبهها هم برادر بزرگوارمان سردار مولایی نکاتی راجع به بسیج و فعالیتها و مأموریتهای بسیج برای شما بیان کردند که همه استفاده کردید. من دیگر تکرار نمیکنم.
قصد داشتم راجع به وقایع اخیر و اینکه مطالبات مردم فراموش نشود، جلوی گرانیها بهشدت و قدرت گرفته شود، وعدههای دادهشده بهموقع عملی شود و به بهانههای مختلف از تعهدات دادهشده فرار نشود، مسببین و کسانی که در این قضیه سوء تدبیر و مدیریت داشتند که خسارات فراوانی را به کشور وارد کردند از چنگ دستگاه قضا با عناوین مختلف رها نشوند، راجع به اینکه چرا باید اجازه داد مدیر و مسئولی که تا استیضاح پیش رفته است با استعفا صورتمسئله سؤالات از او پاک شود؟! چرا مسئول اجرایی کشور که باید در ریز جزئیترین امور جاری کشور باشد خیلی راحت و بیخیال بگوید من هم مثل بقیه موضوع را فهمیدم؟! میخواستم راجع به این موضوع صحبت کنم و نکاتی را خدمت شما عرض کنم اما این کار را نمیکنم. انشا الله در یک فرصت دیگری اگر فراهم شد به این موضوعات خواهم پرداخت.
مسئلهای را خیلی گذرا عرض میکنم و میخواهم تحلیلی را برای شما بیان کنم و آن این است که میشد این درامد بنزین را بهراحتی فقط از مالیاتی که بر کالاهای غیرمولد بسته میشود و از آنکسانی که فرار مالیاتی دارند و میشود آنها را رصد کرد به دست آورد. چون درآمد دولت از افزایش قیمت بنزین ۳۱ هزار میلیارد تومان در سال است طبق گفته خود عزیزان و به ادعای سازمان امور مالیاتی اگر دولت تراکنشهای بانکی را رصد کند از آنکسانی که فرار مالیاتی دارند در بعضی از کالاهایی که هست مثل طلا و مسکن و خودرو و امثال ذالک درآمد در سال ۴۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود. اگر کمبود ثروت هست آن را احیا کنند، نه این را که آثار و تبعات بسیار فراوانی را بر جامعه و بر محرومین و همه اقشار قرار میدهد و تورم را بالا میبرد و امثال ذالک. راجع به این موضوعات میشود صحبت کرد و نظرات کارشناسان را بیان کرد؛ اما همین یک مورد هم شما میتوانستید بهجای این ۳۱ هزار میلیارد ۴۰ هزار میلیارد به دست بیاورید، اگر اهتمام وجود داشته باشد.
بحثم را در این محور ادامه میدهم که در مسئله انتخابات هم مهم است. این نکات برای انتخاب افراد چه در مجلس و چه در آینده برای ریاست جمهوری و شوراها مهم است و آن این است که ما دائماً از شاخصههای مثبت انقلابی و انقلابی گری میگوییم؛ اما برای فهم درست مطلب خوب است به شاخصهای جریان غیرانقلابی داخل نظام هم بپردازیم. البته چون فرصت تبیین و تحلیل نیست فقط به سرفصلها اشاره میکنم اما دوستان به این موضوعات بپردازند. اولاً جریان به جمعیت و گروه معینی که دارای مبانی فکری مشترک و رفتار تشکیلاتی اثرگذار در جامعه هستند اطلاق میشود. مثل جریان حزبالله، جریان کفر، جریان ایمان، مجموعههای اینچنینی را میگویند. جریانهای غیرانقلابی دارای شاخصهای مشترک و نوعی رفتار یکســـان از ابتدای انقلاب تا امروز بوده و هستند. اصلیترین آنها عبارت است از: الف) در مبانی فکری: اعتقادی به اســـلام ناب محمدی (ص) ندارند و نقش حاکمیتی دین در جامعه ندارند و سکولاریسم را دنبال میکنند. عدم باور حقیقی به مکتب حضرت امام و امامین انقلاب. روشنفکرمآبی، غربزدگی و باور به اینکه «شما برای اینکه بتوانید پیشرفت بکنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب، یعنی پذیرش خرد غربی. رهبری این باور را «تقی زادههای جدید» نامیدند.
ب) در عرصه سیاست خارجی: خوشبینی به آمریکا و تلاش جدی در جهت مذاکره و برقراری رابطه با آمریکا. سعی در پاک کردن حافظه تاریخی ملت ایران نسـبت به سابقه دشمنی امریکا، مخملین نشان دادن پنجه چدنی آمریکا به ملت و مخالفت جدی با شعار بنیادین «مرگ بر آمریکا» که البته ما این شعار را هرگز فراموش نمیکنیم. موضع منفی نسبت به نقشآفرینی ایران در جبهه مقاومت. القاء شعار نه غزه نه لبنان و مغالطات عوام فریبانه در سطح جامعه نظیر چرا باید در سوریه، عراق، لبنان هزینه کنیم درحالیکه خودمان اینهمه فقیر داریم؟ تا کی باید به خاطر مسئله فلسطین در منطقه و جهان منزوی باشیم؟ تـــن دادن به قراردادهـــای خود تحریمی و تضعیفکننده قـــدرت منطقهای ایران اسلامی. این مطالبی که عرض میکنم شاخصههای جریان ضدانقلابی است که در داخل نظام ما وجود دارند و الآن بعضی جاها و بعضی قسمتها مسئولیتها در اختیارشان است؛ و قسمت زیادی از این مسئولیتها هم یا باواسطه یا بیواسطه بارأی مردم در اختیار قرارگرفته. ازاینجهت عرض میکنم که حواسمان جمع باشد.
ج) در مواجهه با دشمن: نفوذپذیری و بیتوجهی به خطر نفوذ دشمن در محافل تصمیم سازی و تصمیمگیری. عدم واقعبینی در مواجهه با دشمن، وجود توطئه و دشمنی علیه نظام اسلامی را توهم میدانند و درزمانی که لازم باشد اینطور القاء میکردند که سایه جنگ بر سر ملت ایران وجود دارد و ترویج آمریکا هراسی میکنند برای گرفتار کردن فضای عمومی کشور و مردم را در دوگانه جنگ و صلح قراردادند. مبالغه در امکانات و اقتدار دشمن، خودباختگی و اظهار ضعف و عجز در این موضوع و باور به اینکه «آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیندازد»؛ بااینکه امامین انقلاب مکرر فرمودهاند: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». مرعوبیت، وادادگی و عدم شجاعت لازم در برابر استکبار.
د) در سیاست داخلی: تبعیت گزینشی و نفاق آمیز از ولایتفقیه. انقلابی نمایی بجای انقلابی گری. خستگی و یا پشیمانی در ادامه راه انقلاب، اعتقاد به پایان انقلاب و لزوم گذر از انقلاب. خوی کاخنشینی، اشرافی گری و تبدیلشدن یک طبقه از انسانها به طبقه مترفین و مسرفین و نجومی بگیران. گرایش به خویشاوند سالاری و پدیده آقازادگی بجای شایستهسالاری و نخبهگرایی. بیتفاوتی نسبت به اقشار مستضعف و محروم و بیتوجه به معضل شکاف طبقاتی در جامعه و اصل رضایت مردم از نظام در عرصه اقتصاد و معیشت. بیمبالاتی نسبت به موضوع مفاسد اقتصادی و غارت بیتالمال. نداشتن عزم جدی در مبارزه با فقر و فساد و تبعیض. الآن میبینید قوه قضائیه چوب مبارزه با فساد را برداشته دانهدرشت و دانهریز و دانهمتوسط را دارد رسیدگی میکند، صدای یک عده بلند شده که لازم است دستگاه قضایی ما با همین صلابتی که شروع کرده بدون قبول ملامت هیچ ملامت کنندهای بااقتدار و صلابت این مسیر را طی کند تا ریشههای فساد و رگههای ظلم از جامعه دینی ما برداشته شود. اتهـــام و انگ زدن به منتقدان و مخالفان و استفاده نکردن از ظرفیتهای نخبگانی کشور بهویژه ظرفیت عظیم جوانان مؤمن.
ه) شاخصه دیگر ضدانقلابها در عرصههای اقتصادی: حرکت به ســـمت توسعه غربی و ترویج اقتصاد سرمایهداری بجای گفتمان اقتصاد مقاومتی و سیاستهای اقتصاد مقاومتی. داشتن رویکردهای تکنوکراتی. ارتباط حداقلی با کشورهای مستقل مثل چین، روسیه و کمتوجهی به ظرفیتهای بازارهای همسایه و بازارهای غیراروپایی. ترویج و اشاعه «نمیتوانیم» و در مقابل گفتمان امامین انقلاب مبنی بر «ما میتوانیم». ضربه زدن به روند خودکفایی با القاء اینکه تولید در داخل صرفه اقتصادی نداشته و خرید محصولات از بیرون ارزانتر تمام میشود. انعقـــاد قراردادهای محرمانه و بهدوراز اطلاع مردم، کارشناسان و متخصصین در حوزه مختلف اقتصادی به بهانه جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال دانش فنی و فنّاوری. بیرونق نمودن تولید داخلی، واردات بیرویه و بیمنطق و نداشتن اهتمام جدی به مقوله صادرات غیرنفتی.
و) در عرصه فرهنگی: بیاعتقاد نسبت به وجود تهاجم فرهنگی. فیلم و تلویزیون و فیلمهایی که ساخته میشود، تئاترهایی که ساخته میشود، این عناصر و داشتههای فرهنگی را ببینید که چطور دارد ترویج میشود. ولنـــگاری فرهنگی و بی اهتمامی در امر فرهنگ، چه در تولید و چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر در هنر در سبک زندگی در فرهنگ عمومی در اخلاق در فرهنگ است. بیگانه بافرهنگ ایثار و شهادت و گنجینه فرهنگی دفاع مقدس. چیزی که امام جامعه فرمودند یک گنج فراوانی است که شما باید از این ذخیره بهرهبرداری کنید. تحریف تاریخ قبل از انقلاب و بزک کردن چهره زشت خاندان پهلوی، تحریف شخصیت امام راحل؛ که اخیراً به تحریف بیانات رهبر معظم انقلاب هم پرداختند. تحریف تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس. بعضی وقتها درباره دفاع مقدس چیزهایی میگویند که افرادی که خودشان در ان صحنه نقش داشتند تعجب میکنند. ترویج افسارگسیخته سبک زندگی غربی در جامعه و فرهنگ مصرفگرایی. ابتذال در هنر. از ظرفیت فضای مجازی برای تخریب افکار فرهنگی جامعه. استفاده غیرسالم و مضر.
ز) در حوزه علم و فناوری: عدم باور به علوم انسانی اسلامی و بیاعتقاد نسبت به لزوم تحول علوم انسانی. بیتوجه به اهمیت رشد علمی کشور و ارتقاء رتبه آن در آمار جهانی. تحقیر صنعت داخلی و فناوریهای ملی و اعتقاد به واردات مدیر از خارج کشور. در همین روزها که روز نیروی دریایی است دیدید توسط فرمانده بزرگوار نیروی دریایی راجع به امکاناتی که همین اخیراً انجامشده و بقیه این فناوریها چه مطالبی گفته شد. من فقط خواستم تعدادی از شاخصههای مقابل تفکر غیرانقلابی را اشارهکنم که الآن در داخل نظام ما وجود دارد و بعضاً بیتوجهی ما و عدم مطالبه گری مردم و جامعه هوشمند و بصیر و متدین از مجاری و مبانی بوده است.
نکتهای را هم درباره اینکه چرا فتنه در عراق به وجود آمده طی چند ماه گذشته در لبنان، در عراق، در ایران که البته به فضل پروردگار و همت بلند مردم و رهبری داهیانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب، سهروزه جمع شد؛ اما الآن در این محور مقاومت عراق و لبنان درگیرند. بهخصوص در اینیکی دو روز اخیر دیدید قصه چگونه بود. ریشه این فتنه از آمریکا است که در سال ۲۰۰۳ پایان زمستان سال ۸۲ ما به بهانهی کشف سلاحهای ممنوعه به عراق حمله کرد ولی به نتیجهای که میخواست نرسید چون دولت مستقر عراق، یک دولت شیعی نزدیک به ایران بود. لذا از سال ۲۰۰۶ یعنی ۱۳۸۵ آمریکا تصمیم گرفت ساختار قدرت در عراق را تغییر دهد، یعنی بهگونهای عمل کند که شیعیان در حاکمیت عراق نقشی نداشته باشند، مانند لبنان که شیعهها نقشی نداشته باشند. به همین جهت مجموعهای از اقدامات نرم را بهقصد میوهچینی در آینده سامان داد. آمریکا د راین منطقه سیزده سال کارکرده تا بتواند میوهاش را بچیند و امروز بهره ببرد. ریشه اعتراضات قسمتی مربوط به همین بود که گفتم و در سطح راهبردی، به خاطر شکستهای پیاپی آمریکا و اسرائیل و آل سعود از محور مقاومت است که فشار حداکثری بر ایران را با شکست راهبردی مواجه کرده است. مسیری که طی میکنند، تخریب بعضی از اماکن هست و میخواهند شیعه در مقابل شیعه قرار بگیرد. مرجعیت را میخواهند مورد تعرض قرار دهند؛ که انشالله به فضل پروردگار این غائله به نفع اسلام و مسلمین و شیعه پایان میپذیرد انشالله.
اسناد لانه جاسوسی: سند شماره ۷۵ که مربوط به تظاهرات عید قربان است. ج/۱ ص/۱۵۶٫ ۳ روز قبل از اشغال لانه جاسوسی است. در این سند اهمیت حضور مردم و ترس از تظاهرات و مشتهای گرهکرده مردم، بهخوبی بیانشده است. این برای سال ۵۸ است الآن که دیگر با این خروشی که مردم تهران البرز تبریز و جاهای دیگر داشتند، چرا از اینها میترسد؟! از: بروس لینگن تهران، ایران … ۱ نوامبر/۱۹۷۹ ۵۸/۸/۱۰ دوستان عزیز امروز هم یکی از آن روزهای مخصوص در ایران بود … روزی که همه را نگران کرد … امروز عید قربان بود … امروز همزمان بود با موج عظیم انتقادات تحریککننده دولتی و مذهبی علیه آمریکا برای پذیرفتن شاه در آمریکا بهعنوان معالجات در نیویورک؛ و بنابراین جشن عید تبدیل به یک هیجان عمومی عظیمی نیز علیه ما شد. بعد میگوید بناست مردم کنار سفارت تظاهرات کنند و ما خودمان را آماده کردهایم و تمام اعضای غیر لازم سفارت را بیرون کردیم تفنگداران دریایی را هم برای حفاظت آماده کردهایم. عدهای هم ماندند که اگر لازم شد اسناد را از بین ببرند … از ۹ صبح تا ساعت چهار بعدازظهر دور بر سفارت بودند (تظاهرات کنندگان) و با مشتهای گرهکرده علیه ما شعار میدادند … بعد گزارش میدهد که اواخر کار یکی از افسران حفاظتی تصمیم گرفت که یک شعار پارچهای بزرگ را که به نردههای درب آهنی مخصوص ورود رسمی نصبشده بود پایین بکشد. روی این پارچه یکچیز خفت باری علیه کارتر نوشته بود و از امام ستایش کرده بود. خوب چند نفر از آخرین نفرات تظاهرکننده این برنامه را دیدند و هیچ خوششان نیامد … در حقیقت جمعیت بسیار عصبانی شد و در این عصبانیت نیروهای امنیتی پلیس هم با آنها متحد شدند و همگی خواستار شدند که شعار پارچهای سرجایش دوباره نصب شود. (اینها مردم بودند آنهم سفارت آمریکا بود سال ۵۸، نه امروز که ما اینهمه قدرت و اقتدار داریم. آنوقت خیلی ننگ است که بخواهند جوری عمل کنند که صلابت و عظمتی که بهدستآمده تبدیل به عزت سوزی و خفت شود) ما گفتیم بسیار خوب به شرطی که جای دیگری نصب شود. آنها موافقت نکردند و گفتند که اگر همکاری نکنید از دیوارها داخل سفارت میشویم. خوب در آنجا ما تصمیم گرفتیم که اگر مقاومت ما منجر شود به اینکه پلیس هم علیه ما وارد عمل شود ما ترجیح میدهیم که غرورمان را بشکنیم. (ببینید این را یک افسر آمریکایی دارد در گزارشش مینویسد میگوید ما ناچار شدیم غرورمان را بشکنیم چرا بعضیها با غرور ما بازی میکنند؟!) بنابراین شعار دوباره رفت سر جایش «باوجود شـرمساری تفنگداران ما» این اقتدار ماست آقایان این را تضعیف نکنید و به سخنان امام و رهبری گوش کنید و عزتمدارانه باصلابت پیش روید.