متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
بندگان خدا خودم و شما را به رعایت تقوا دعوت میکنم. اهل تقوا اهل رعایت حقوق هستند. بحث در توضیح مختصر رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام بود. دومین حقی که حضرت فرمودند: «وَ أَمَّا حَقُّ نَفْسِکَ عَلَیْکَ فَأَنْ تَسْتَوْفِیَهَا فِی طَاعَهِ اللَّهِ فَتُؤَدِّیَ إِلَى لِسَانِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى سَمْعِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى بَصَرِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى یَدِکَ حَقَّهَا وَ إِلَى رِجْلِکَ حَقَّهَا وَ إِلَى بَطْنِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى فَرْجِکَ حَقَّهُ وَ تَسْتَعِینَ بِاللَّهِ عَلَى ذَلِکَ». حق خودت بر تو این است که کاملا او را در طاعت خدا بهکارگیری، حق زبان گوش و چشم و دست و پا و شکم و فرج را بپردازى و از خدا در این کار یارى بخواهی.
بحث نفس و شناخت نفس از مباحث مفصل و مهمی است که مورد تاکید اولیاء دین قرارگرفته. چرا؟ چون تا انسان نفس و هر چیزی را خوب نشناسد نمیتواند وظائفش را نسبت به آن چیز انجام دهد. پس برای شناخت حقوقِ نفس باید اول خودِ نفس را شناخت. با شناخت نفس، انسان خدا را میشناسد؛ که رسول خدا فرمودند: من عرف نفسه فقد عرف ربه. و وقتی کسی خدا را خوب شناخت، وظیفه بندگی اش را بهتر انجام میدهد. کسیکه خود را شناخت به توانائیها، نعمتها و قدرتی که خداوند به او داده است پی میبرد. به راههایی که میتواند طی کند تا به مقامات بلند معنوی برسد اشراف پیدا می کند. اینکه چگونه در رابطهی باخدا، با خودش، با انسانها و با طبیعت رفتار کند تا در دنیا و آخرت سعادتمند باشد.
اینکه مخالفت با نفس چه فوائدی دارد و موافقت با آنچه ضررهایی دارد. برای همین است که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «مَعْرِفَهُ النَّفْسِ أَنْفَعُ الْمَعَارِف». یا در تشویق به علمآموزی فرمودند: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَهِ النَّفْسِ وَ فِیهِ مَعْرِفَهُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَل». آن علمی که ارزش دارد انسان برای بدست آوردن آن تا دورترین نقاط جهان نسبت به موقعیت خودش مسافرت کند؛ علمی است که از طریق آن بتواند خود را بشناسد. لذا فرمود: «مَنْ لَمْ یَعْرِفْ نَفْسَهُ بَعُدَ عَنْ سَبِیلِ النَّجَاهِ وَ خَبَطَ فِی الضَّلَالِ وَ الْجَهَالاتِ». هر کس خود را نشناسد از راه نجات و سعادت دورمانده و در گمراهى و نادانیها، سرنگونشده است. انسان تا خود را نشناسد به مسئولیتها و ماموریت هایش در عالم واقف نمیشود.
روایتی است که خیلی گویا مواردی را راجع به نفس بیان میکند. همین را در این نوبت عرض میکنم تا بعد. دارد شخصی به نام مُجَاشِع خدمت رسول خدا رسید و سوال کرد: «یا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى مَعْرِفَهِ الْحَقِّ». راه شناخت حق چگونه مىباشد. «فَقَالَ صلی الله علیه وآله: مَعْرِفَهُ النَّفْسِ». میخواهی به حق برسی؟ راه رسیدن شناختن نفس است. «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى مُوَافَقَهِ الْحَقِّ». موافقت حق را از چه راه مىتوان بدست آورد. در چه راهی حرکت کنیم که موافق با خواسته خداست «قَالَ: مُخَالَفَهُ النَّفْسِ». هر جا مخالفت با نفس کردی موافق با خداست. «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى رِضَا الْحَقِّ». راه خوشنود کردن حق کدام است. «قَالَ: سَخَطُ النَّفْسِ». دشمنى با نفس رضایت خداست. «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى وَصْلِ الْحَقِّ». چگونه مىتوان به حق رسید. «قَالَ: هَجْرُ النَّفْسِ». دور شدن از نفس. هر مقدار از نفس فاصله بگیری به همان مقدار به خدا نزدیک میشوی. «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى طَاعَهِ الْحَقِّ». چگونه از حق مىتوان اطاعت کرد. «قَالَ: عِصْیَانُ النَّفْسِ». با نافرمانی از نفس. اطاعت در مقابلش عصیان است. اطاعت خدا در عصیان نفس است. «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى ذِکْرِ الْحَقِّ». چگونه مىتوان از حق یاد کرد و دائم به یاد خدا باشیم «قَالَ: نِسْیَانُ النَّفْسِ». فراموش کردن نفس. هر وقت نفس را فراموش کردی زیاد به یاد خداخواهی بود. «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى قُرْبِ الْحَقِّ». چگونه مىتوان به حق نزدیک شد. «قَالَ: التَّبَاعُدُ مِنَ النَّفْسِ». دور شدن از نفس. (ببینید چقدر زیبا رسول خدا حق و نفس را به مقابله انداختند تا به نتیجه مطلوب برسیم). «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى أُنْسِ الْحَقِّ». چگونه مىتوان با حق مانوس شد. «قَالَ: الْوَحْشَهُ مِنَ النَّفْسِ». ترس از نفس. انسان از چیزی که هراس دارد به او نزدیک نمیشود و با چیزی که مهربان است انس میگیرد. «فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیْفَ الطَّرِیقُ إِلَى ذَلِکَ». چگونه مىتوان به این مقامات رسید. «قَالَ: الِاسْتِعَانَهُ بِالْحَقِّ عَلَى النَّفْس». از حق یارى بخواهید تا شما را بر نفس پیروز گرداند. یکی از چیزهایی که میتوان به همه اینها رسید این است که از خدا بخواهد انسان که غلبه و نصرت پیدا کند بر نفسش. نفس اژدرهاست او کی خفته است، از غم بی آلتی افسرده است. در هر فرصتی که پیدا کند انسان را میگیرد و مهمترین ابزار دست شیطان هم همین نفس ماست که باید مواظبت کرد. دشمن اصلی ما نفس ماست. اگر خوب شناختیم اینکه نفس چه عنصری است و چه قدرتی دارد میتوانیم با او مقابله کنیم که در این روایت قسمتهایی از آن را گفت. بعضی از بزرگان از اساتید ما از اساتید شان قصهای را نقل میکردند. آشیخ محمدتقی آملی خدا رحمت کند او را. آقای جوادی آملی تعریف میکرد که ایشان میگفت: چند بار تا حالا برایم اتفاق افتاده است که خواب بودم و دیدم دارم با دشمنم میجنگم. گلاویز شدیم. یکلحظه که غافلگیر شدم دست آنطرف را گاز گرفتم. از شدت گاز از خواب پریدم. دیدم دست خودم در دهانم است. آنجا به من الهام شد که «أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسَکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ» همین است که خودت دشمن خودت هستی. نفس انسان اگر کنترل شود قسمت از مشکلات حل خواهد شد. امام سجاد علیهالسلام فرمودند: «وَ أَمَّا حَقُّ نَفْسِکَ عَلَیْکَ فَأَنْ تَسْتَوْفِیَهَا فِی طَاعَهِ اللَّهِ» این است که او را کامل در بندگی خدا به کار بگیری.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین برای رسیدن به امور دنیایی از دین هزینه نمیکنند. مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۱۰۳ از حکم نهجالبلاغه فرمود: «لَا یَتْرُکُ النَّاسُ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْیَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ». مردم چیزى از کار دین خود را به خاطر بهبود بخشیدن کار دنیاشان رها نمىکنند مگر اینکه خداوند براى آنان درى را مىگشاید که زیانش از آن سود بیشتر است. دین فروشی برای رسیدن به دنیا مذموم و قبیح است و در روایات به شدت نهی شده است. اساساً دنیا و وابستگی به دنیا و دنیاخواهی چیزی نیست که تمام شود و مانند آب دریا شور است که با خوردن آن برای رفع تشنگی، اتفاقاً تشنگی افزایش پیدا می کند و تا تشنه خود را نکشد رها نمی کند. چون هر خواستهى دنیایی، زمینهاى است براى خواستنهای بعدی و زیاده طلبی و برای رسیدن به خواسته قطعاً باید تلاش کرد و لوازم آن را فراهم کرد و در این مدت انسانِ مشغول به دنیا از خدا دور میشود، یعنی هرچه به دنیا و آرزوهاى دورودراز و مذموم در دنیا نزدیک میشود به همان اندازه بلکه بیشتر از خدا دور میشود. خداوند توفیق تقوا مداری به همه ما عنایت فرماید.
۲۷ مهر روز اربعین امام حسین علیهالسلام است. بنابر قول مشهور اربعین سال ۶۱ قمری و برگشت کاروان اسراء در کنار قبور شهدا کربلا و بعد دستور ائمه علیهمالسلام برای زیارت اربعین، پیامرسانی نهضت عاشورا و زنده نگهداشتن یاد شهیدان را نهادینه کرد. پیشبینی که امروز برای همه آشکار شد که محبت حسین علیهالسلام در قلوب مؤمنین حرارتی است که هرگز سرد نمی شود. اگر میبینیم در جامعه عدهای به خیال خام خود تلاش می کنند تا فرهنگ ایثار و شهادت را کم رنگ کنند و برای سست کردن ارادهها در مبارزه با مستکبرین، خاطره شهیدان را از یاد جامعه ولو به حذف نام آنان از معابر و کوچه ها بردارند، اربعین به ما یاد میدهد در جنگ ارادهها باید یاد شهیدان را زنده نگهداشت. همانطور که امام سجاد و زینب کبری سلام الله علیهما زنده نگهداشتند و ما از آنان یاد گرفتیم؛ و همانطور که پیشبینی میشد امسال به کوری چشم کوردلان و کسانی که تلاش کردند این حرکت الهی عظیم را کم رنگ جلوه دهند باشکوه بیشتر برگزار شد؛ و نمونهای از همبستگی اجتماعی جهانی در تمدن نوین اسلامی که به عنوان امت واحده مطرح است را نشان داد. این روزها که زائران کربلا برمیگردند، قافله اسرای حسین در حرکت به سمت کربلاست. جابر و عطیه خود را به قتلگاه و مزار امام حسین رساندند از فرات غسل کردند. جابر نابینا بود. گفت از خاک قبور به من بده بو میکنم بوی حبیبم را میشناسم. آرامآرام به مشهد و قتلگاه حسین علیهالسلام رسیدند. روضه کوتاه عمیق و دقیقی را میخواند که صدای قافله دیگر به گوش رسید. زنها و بچه ها خودشان را از ناقهها به قبور عزیزانشان رساندند. زینب کبری با برادر سخن گفت و شروع کرد به ذکر خاطره گفتن و نکاتی گفت که سختم است بیان کنم اما گفت برادر همه امانتها را سعی کردم حفظ کنم اما از سه ساله نپرس. علی لعنه الله علی القوم الظالمین.
مطالبی در این چند روز اخیر از تریبون عمومی بیانشده که ناچار باید تذکری بدهم. طبق روالی که دارم معمولاً اگر ببینم حرکتی یا حرفی بر خلاف موازین و مبانیای که داریم زده میشود، سعی میکنم آن را توضیح مختصری بدهم. این نوبت هم این را اشاره میکنم که یکی راجع به مذاکره است که گفتند ما آمادگی داریم با غرب و کشورهای منطقه مذاکره کنیم. عبارتی که هست و گفتهشده این است: «هر زمانی که بدانم ملاقاتی و جلسهای مشکل ملت ایران را حل میکند و منافع ملت ایران را تامین میکند در آینده همین کار را خواهم کرد و آماده هستم برای فداکاری و ایستادگی و افتخار میکنم که برای منافع ملی و ملتم قربانی شوم». این عبارتی بود که بیان شد در جلسه سخنرانی و یکی دو عبارت دیگر راجع به تعامل و تقابل با دنیا هم مطالبی بیان شد. بااینکه خود آقایان مذاکره با غرب را قبلا گفته بودند دیوانگی است ولی این حرف زدهشده. اول اینکه عزیزان میدانید که تا امروز جمهوری اسلامی با همه دنیا غیر از رژیم صهیونیستی و آمریکا که خودش قطع رابطه کرده (زمان قطع رابطه آمریکا من خودم در همین خطبهها علت قطع رابطه را بیان کردم) غیر از آمریکا که خودش قطع رابطه کرده ما تعامل با همه دنیا داشتیم. این طور نبوده که با دنیا تعاملی نداشته باشیم. لذا القای اینکه ما با دنیا تعامل نداریم حرف درستی نیست. لذا از تعامل با دنیا یک کشور بیشتر فهمیده نمیشود در بیان این بزرگوار. متاسفانه این حرفها در زمانی زده میشود که غرب به شدت در مقابل ملت ایران کم آورده است و اگر کسی رصد کند به خوبی این را میفهمد که قرب مستاصل شده است. دوستان باید توجه داشته باشند که چه میگویند. گاهی ظاهر حرف خوب است اما باطن خوبی ندارد. همین بیان قربانی شدن برای منافع ملی که بیان شد این را در نظر بگیرید. این یعنی چه؟ به چه قیمتی باید قربانی شد؟ اصلا منافع ملی کدام است؟ تعریفی از منافع ملی چیست؟ رابطه منافع ملی با هویت ملی کجاست؟ باید اینها را دقت کرد. در یک جلسه عمومی برای یک عده چیزی گفته میشود بعد بر آن اثر بار میشود. اگر منافع ملی به قیمت از بین رفتن هویت ملی ما که استقلال و عزت و اقتدار ماست باشد آیا ارزش دارد؟ این که درست نیست. دقت دارید چند سال قبل رهبر معظم انقلاب در این باره مطلبی را فرمودند. من فقط اشاره میکنم. دوستان خودشان مراجعه کنند و دنبال کنند. فرمودند: «آنجا که ما چیزی را به عنوان منافع ملی در نظر میگیریم لکن هویت ملی را پایمال میکنیم قطعاً اشتباه کردهایم. این منافع ملی نیست». ببینید که حرف چقدر دقیق گفته میشود. حالا باز این روز ها از مذاکره سخن میگویند. تا امروز هر وقت از سخنان رهبری در اداره کشور فاصله گرفتهاید ضرر کردید و این کاملاً مشهود است. خودتان هم اقرار دارید. من به چند جمله از بیانات ایشان که هم امسال فرمودند هم پارسال گفتند فقط یکی دو نمونه اشاره میکنم و چون عین عبارت را میخوانم دقت کنید. در بیانیه گام دوم که لااقل مسیر ۴۰ ساله بعدی است فرمودند: در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت. در بیان دیگری بعد از عدم اعتماد به اروپا در سال ۹۷ فرمودند: در مورد آمریکا هم من از دو سه سال پیش که این بحثهای مربوط به هستهای بر قرار بود دائماً هم خصوصی به مسئولین میگفتم هم در جلسات عمومی در سخنرانیها مکرر گفتم که من اعتقادی به اینها ندارم. به اینها اعتماد نکنید. به حرف شان، به قول شان، به امضای شان، به لبخند شان اعتماد نکنید. اینها مورد اعتماد نیستند. حالا نتیجه این شده که خود مسئولینی که آن روز مذاکره میکردند امروز دارند میگویند آمریکا غیرقابل اعتماد است. خب از اول بایستی این قابل اعتماد بودن را تشخیص میدادند و حرکت میکردند. این حرفها برای گذشته است و تکرار هم شده است. اشاره و تاکید شده است. باز یک دفعه در یک جلسه رسمی می گویند که ما اگر لازم باشد این کار را خواهیم کرد. بعد هم تاکید می کنند. باز در یک جای دیگری آقا فرمودند با اینها چه مذاکرهای؟! اصلا معنا ندارد. حالا آقای رئیس جمهور که هیچ وزیر خارجه و عناصر وزارت خارجه هم همینطور. هیچ معنا ندارد با اینها مذاکره کردن. البته شما این را هم میدانید و شاید بهتر از من بدانید که آمریکاییها احتیاج دارند به مذاکره با جمهوری اسلامی. دولتهای آمریکا هم آن دولت قبلی، هم این دولت، هم دولت اسبق همه احتیاج دارند نمایش بدهند که ما جایی مثل جمهوری اسلامی را کشاندیم پای میز مذاکره. این چیزی است که نیاز دارند. آن روزی که اوباما موفق شد تلفنی با آقای دکتر روحانی صحبت کند اینها آنجا جشن گرفتند که خبرش بعداً رسید به ما از طرقی. اینها احتیاج دارند به این قضیه، هیچ لزومی ندارد ما این احتیاج آنها را برآورده کنیم. این دلسوزی است، این نصح است، نصیحت است و بالاتر از نصیحت است، خواسته است. چرا آقایان دوباره برمیگردند و همین حرفها را تکرار میکنند؟ برجام بس نبود؟ این خسارت محض و این گرفتاری عمیق و ریشهداری که برای نظام درست کردند. اخیراً مطلبی را که حضرت آقا در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین علیهالسلام سپاه فرمودند حتما ملاحظه کردید. نقل به مضمون میکنم. فرمودند: «علت اینکه ما در مقابله با آمریکا کوتاه نمیآییم این است که یک وظیفه است. اگر کوتاه بیاییم این وظیفه را عملنکردهایم». مقابله با آمریکا و مذاکره نکردن و در مقابل او ایستادن وظیفه است. ما این را از امام حسین یاد گرفتیم. بعد هم اشاره داشتند به یک سخنرانی از حضرت امام رضوان الله علیه در قم که امام در آن سخنرانی فرموده بودند: امروز منفور ترین فرد در کشور ما رئیس جمهور آمریکاست. آن موقع امام این را فرموده بودند. همین چند روزه دیدید دیروز بخصوص رئیس جمهور آمریکا باهم تقریباً سلک خودش چگونه به جان هم افتاده بودند. او میگفت تو دیوانه هستی، دیگری میگفت خودت دیوانه هستی. او میگفت برو بیمارستان خودت را نشان بده، دیگری میگفت خودت را درمان کن. آنوقت ما میخواهیم به اینها اعتماد کنیم و سر یک میز بنشینیم و حرف بزنیم. من از بیان امام راحل رضوان الله علیه اقتباس میکنم و عرض میکنم که امروز نه تنها نزد ملت ما بلکه نزد همه ملل آزاده جهان پست ترین و منفور ترین شخص رئیس جمهور آمریکاست. به نظر میآید که آقایان باید دست از شعار دادن به این معنایی که عرض کردم در صحبتها بردارند و این روزهای باقیمانده از مسئولیت را مشغول عمل شوند. برای تقویت منافع ملی واقعاً قدم بردارید. جلوی سوء مدیریتهایی که منافع ملت را از بین میبرد بگیرید. برای تولید و اشتغال و ازدواج و امثال ذالک تا مرز قربانی شدن و تلاش کردن و پیگیری کردن برای همه ما لازم است تا نزد خدای تعالی مأجور باشیم.
مطلب دیگر اینکه در بیان مطلب و اظهار نظرها راجع به موضوعات خاص تاریخ و واقعیتها که وجود دارد نباید آنها را جوری بیان کرد که وارونه دیده شود. گفتند در مجلس اول نظارت وجود نداشت در نتیجه پرشور بود و همه جور افراد و فکری هم شرکت کرده بودند. اولا همه میدانید که در مجلس اول هم نظارت بود. ثانیا در هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند که هرکس و کسانی که در مفاسد مختلف سابقهدار هستند بتوانند بیایند و در انتخابات شرکت کنند و رای جمع کنند. ثالثا قطعاً عزیزان ماده ۳ قانون انتخابات مجلس را یاد دارند که بیان میکند نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی به عهده شورای نگهبان است. این نظارت استصوابی عام و در تمام مراحل در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است. رابعاً اگر خواهان برپایی انتخاباتی پرشور و پرنشاط هستیم که هستیم همه باید به قانون و قانونمداری دعوت کنیم و ضمن پرهیز از تضعیف دستگاه نظارتی و صیانتی به او کمک کنیم تا زمینه خدمت را برای افراد باصلاحیت فراهم کند و جلوی جریان نفوذ در دستگاههای تصمیم گیر و تصمیمساز را بهخوبی بگیرند.
جا دارد اینجا از طرف خودم و مردم با وفای ایران اسلامی خدا قوت و خسته نباشید و آفرین و تبریک عرض کنم به اقدام مقتدرانه و از روی هوشمندی و اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام حضرت ولی عصر ارواحنا فداه که به موقع از کیان انقلاب و نظام دفاع کردند و ضربه کاری را به دشمن وارد کردند. نه فقط در این مورد اخیر بلکه در موارد متعدد مثل کمتر از چهل روز قبل در جریان ترور سردار بزرگوارمان که چقدر مقتدرانه عمل شد و امثال ذالک. اهمیت این کار وقتی بیشتر معلوم میشود که بدانیم سربازان مومن و انقلابی و از جان گذشته سازمان اطلاعاتی سپاه، سازمان های اطلاعاتی جهان به خصوص فرانسه را که دستگاه مدرنی هست بین دستگاههای اطلاعاتی دنیا در یک عملیات چندوجهی و پیچیده دور زدند و شخص مورد نظر که در یک حفاظت شدید فیزیکی و سایبری بود را به تور خودشان انداختند. این کار نمونهای از اقتدار دفاعی و امنیتی بود که توسط نیروهای مومن این سازمان انجامگرفته و این پیام را هم به مخالفان و معاندان داد که برای دفاع از ارزشهای الهی نظام و مقابله با نقشههای دشمن لحظهای غفلت و درنگ ندارند. البته آن چیزی که اهمیت بیشتری دارد بعدازاین دستگیری این است که چون این شخص با افرادی در داخل در تماس بود که اطلاعات را ردوبدل میکردند باید این عناصر نفوذی داخلی که همکار این شخص بودند شناسایی شوند که خواهند شد و به مردم معرفی شوند و عن قریب به سزای اعمالشان برسند انشالله.
بیست و ششم مهر شهادت شهید شوشتری، اول آبان شهادت حاج آقا مصطفی فرزند برومند حضرت امام رضوان الله علیه و بیست و نهم مهر ارتحال آیت الله مهدوی کنی هست که یادشان را گرامی میداریم و از خدای تعالی برای آنها رفعت مقام و درجه خواهانیم
نکته استانی که عرض میکنم توصیه بنده به مسئولین محترم استان و به خصوص جلساتی مثل شورای شهر است که تصمیمگیری میشود و مستقیم به هزینه کرد بیتالمال برمیگردد. عرضم این است که دقت لازم را داشته باشند. بنده متن مذاکرات و قسمتی از فیلم جلسه اخیر شورای شهر را دیدم. واقعاً با سرمایه مردم برای مدیر غیربومی درجایی گران باید مسکن تهیه کرد؟ یک میلیارد برای دوخانه! این کار، کار درستی نیست. با هر توجیهی که آقایان میخواهند توجیه کنند، این توجیه قابل قبول نیست. اولا چه ضرورتی دارد که مدیر غیر بومی بیاورید که بعد گرفتار شوید آنهم در مسئولیتهای میانی و پایینی حتی در حد معاونت که متاسفانه باب گشادی است، بابِ بازی است که با عناوین مختلف میآورند. کار درستی نیست. ثانیاً حالا آوردید و بعضی وقتها که ناچاریم از خارج از استان بیاورید چه داعیهای دارید که ببرید با این هزینه گزاف آن را هم تحمیل به بدنه شهر کنید؟! به نظرم کار درستی نیست. بعد هم عرض میکنم که این توجیهات صلاح نیست. برای شهر و استان جریان و حاشیه درست نکنید تا جایی که شبکه سراسری هم در تلویزیون پخش کرد که چیز خوبی نیست.
یک سوالی البته این جا دارم از آقایان این است که آیا تمام هزینههایی که متوجه مثلاً استانداری است یا دستگاههای عمومی استان باید شهرداری کرج هزینه کند؟ این یک سوال است که شهرهای دیگر استان نقشی ندارند؟ مثلاً استانداری مربوط به کل استان است که هزینههایی دارد و باید قسمتی از آن تامین شود، این درست. آیا شهر کرج باید تامین کند؟ یا اینکه باید بنشینیم برآورد کنیم که بگوییم استانداری مثلاً یک میلیارد نیاز دارد، ۶۰۰ میلیون آن را کرج بدهد، مثلاً ۲۰۰ میلیون را فلان منطقه بدهد، صد میلیون را فلان جا بدهد. مجموعهای از استان باید کمک کند. وقتی دقت میکنم می بینم که در تصمیمگیریهایشان این دقت را ندارند. تمام مخارج استان را شهر کرج تامین میکند. قسمت عمدهاش را و بعضا میبینیم که خودش هم با معضلاتی مواجه هست. باید طبقهبندی و قسمتبندی شود و از شهرستانهای دیگر هم نسبت به جمعیت و وسعت جغرافیایی که دارند کمک گرفته شود. اگر میخواهد کار عمومی در استان انجام بگیرد باید همه استان درگیر آن شود. این برای من واقعا سوال است که آیا باید فقط یک قسمت انجام دهد؟ اگر قانونی دارد من را متوجه کنید.
بعضی وقتها میبینیم که برای آزاد کردن زندانی، بحث مهدویت در شهر، بحث مساجد و مصلی و مسائل فرهنگی و مسائل مبتلابه جامعه جوری برخورد میشود ولی به چیزهای دیگر که میرسیم یک جور دیگر برخورد میشود. در آن مسائل میگویند اصلاً پولی وجود ندارد و نمیتوانیم کمک کنیم. وضعمان بد است؛ اما بحث حق الجلسه که میرسد که در فضای یک میلیارد بحث حق الجلسه گم شد یک دفعه میبینید که ۱۵ میلیون پاداش برای مدیری که در آن جلسه بوده تصویب میشود و ۵ میلیون تومان حق الجلسه، هر جلسهای ۵ میلیون تومان. این چه مصوبهای است که گرفتید؟ خواستید صفحه آن مصوبه و امضاهایی که پای آن است که شش نفر امضا کردند که شش نفر مخالفت کردند اعضا و اسامی را همه راداریم. این درست نیست. به این جور مسائل که میرسد آقایان دست و دل باز می شوند. مگر میشود با پول مردم فالوده خورد؟ بترسید از روزی که باید حسابوکتاب پس بدهید. بیت المال حسابوکتاب دارد. امیرالمؤمنین هر روز جمعه بیت المال را خالی میکرد به اهلش میداد و جارو میکشید. دستش را میتکاند دو رکعت نماز میخواند. بعد از نماز ملائکه، انبیا الهی، شهدا و صلحا را همه را شاهد میگرفت که نزد خدای تعالی شهادت بدهید که علی یک ریال از بیت المال را پیش خودش نگه نداشت. آن وقت بعضی از آقایان خیلی راحت انگار تیول آنهاست. این طور نیست. حسابوکتاب دارد. حالا شاید امروز مردم نفهمند، کسی هم نفهمد و هیچ تریبونی هم اعتراض نکند؛ اما بدان هر یکریالی که خارج از قاعده گرفتی و مصرف کردی و زندگی کردی، پوستی از تو بکنند که به این سادگیها جبران نشود.
نکته انتخاباتی هم این است که باید تلاش همه ما این باشد که انتخابات پرشور و بانشاط برگزار شود و لازمهاش این است که موجبات دلسردی مردم را فراهم نکنیم. از همین روز ها که سه چهار ماه آینده انتخابات داغ خواهد شد باید عمل کرد؛ اما متاسفانه بعضی از افراد دخالتهایی دارند و اعمال نفوذ میکنند. مسئولی را که دستگاه امنیتی صلاحیت او را تایید نکرده به کار گرفتن او خطاست. این فرمان رسمی رهبر معظم انقلاب است. این را در جلسه مطرح کردند که دستگاههای امنیتی همه بودند. پخش نشد در فضای عمومی کشور ولی بنده مطلع هستم و خود دستگاه اطلاعاتی هم میدانند که فرمودند به هیچ وجه نباید کسی که از دستگاه امنیتی رد صلاحیت شده به کار گرفته شود. حالا اگر بعضی از ذینفوذان استان برای بقای یک شخص یا اشخاصی در کل استان تلاش کنند این خودش جرم است. جرم اضافه است. من اگر وظیفه شرعی احساس کنم که تذکراتی که میدهم چه خصوصی چه عمومی اثر ندارد و باید شفاف بگویم خواهم گفت و ملاحظه استاندار، فرماندار و نماینده مجلس و کوچک و بزرگی که در آنجا نقش دارند را نخواهم کرد و محکم این را خواهم گفت تا مردم مطلع باشند و بدانند که چه کسی دارد خطا میکند. ببینید که رهبر معظم انقلاب در این باره چه فرمود. فرمودند: «دشمنان امید دارند که انتخابات یا سرد باشد که بتوانند بگویند مردم به نظام اسلامی علاقه ندارند یا به دنبال انتخابات فتنه به وجود بیاورند». در یک بیانی چند سال قبل فرمودند. شاهد من قسمت اول بیان است که میخواهند کاری کنند سرد برگزار شود. مقدمات سردی هم همین کارهاست. باید مواظب باشیم و همه وظیفهداریم نگذاریم سرد شود.
دو نفر از بزرگانمان هم در بستر بیماری هستند. برای سلامتی آنها از خدای تعالی طلب عافیت و شفا می کنیم. حضرت آیت الله امینی و حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی از خدای تعالی طلب میکنیم که این دو بزرگوار را عافیت و سلامتی بدهد.