- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۸/۰۷/۲۴– جلسه چهل و هفتم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِذَا عَمِلْتَ عَمَلًا مِنَ الْبِرِّ وَ أَنْتَ تُرِیدُ بِذَلِکَ غَیْرَ اللَّهِ فَلَا تَرْجُ بِذَلِکَ مِنْهُ ثَوَاباً فَإِنَّهُ یَقُولُ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً»
پسر مسعود چون عمل خیری را برای غیر رضای خدا انجام دادی از خدا امید پاداش نداشته باش. (تو کار خیر انجام دادی ولی برای این بود که مردم بفهمند، پاداشش را هم از آنها بگیر. از خدا دیگر امید پاداش نداشته باش) که خدا میفرماید (به آیه ۱۰۵ سوره مبارکه کهف اشاره میکند) روز قیامت اعمال اینها وزن ندارد.
روز قیامت هر چیزی که حق است وزن دارد. حقیقت وزن دارد. لذا اعمال یک عده هباء منثور است؛ یعنی از بین رفته است و بیهوده است. مثل حباب است، حباب وزن ندارد. حق، خداست. هر عملی که برای خدا بوده حق است و آن حق وزن دارد. «وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» آن چیزی که سنگینی دارد حق است و در روز قیامت اعمال صالح و خیر و عبادات و هر کار دیگری که انسان کرد و خالص برای خدا بود وزن دارد و الا وزن ندارد.
در اینجا میفرماید اعمالشان آنقدر بیمقدار است و بیوزن است که ترازویی برای سنجش در آن روز برای آنها قرار داده نمیشود. «فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً» اصلاً برای آنها ترازو نمیگذاریم. عملی که برای خدا نباشد به تعبیر طلبگی آن لا شیء است؛ یعنی هیچ چیزی نیست. وقتی چیزی نیست چگونه میخواهند آن را وزن کنند؟ چیزی که نبود تجسم ندارد و قابل رویت نیست. چیزی که قابل رویت نیست وزن ندارد. مثلاً بعضی وقتها ما در حرفهایمان بد حرف میزنیم. مثلا میگوییم که دیدم نبود. نبودن قابل دیدن نیست. در اینجا هم همین است. آن چیزی که نیست وزن هم ندارد. کسی که برای خدا کاری نکرده که کارش وزن دار نیست. این آیه قرآن است که عرض می کنم. از آن طرف میگوید «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ» به اندازه مثقال ذره و به اندازه خردلی کار خیر انجام داده باشید که برای خدا باشد قابل دیدن است. وقتی دیده میشود پس جسم دارد. چیزی که جسم دارد وزن دارد و میشود برای آن ترازو گذاشت؛ اما چیزی که دیده نمیشود اصلاً قابل وزن نیست. لذا میگوید کاری که برای خدا انجام نمیدهی اصلاً نیست، دیده نمیشود.
خدای تعالی البته برای گناهکاران و مقدار خطای آنها و لغزشی که دارند و اینکه در چه جایگاهی باید قرار بگیرد حساب و کتاب دارد و مشخص میشود که در کجای جهنم باید قرار بگیرد. ولی اینکه بخواهد وزنی داشته باشد اینطور نیست. ما در قرآن کریم وقتی که نگاه میکنیم آیاتی داریم که به سنگینی و سبکی اعمال اشاره کرده است. آیه ۱۰۲ و ۱۰۳ از سوره مبارکه مومنون «فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» راجع به سنگینی صحبت میکند «ثَقُلَتْ» میگوید کسی که ترازویش سنگین باشد بارش در موازینش سنگین است. «وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ» یک عده موازینشان «ثَقُلَتْ» است، یک عده «خَفَّتْ». بعضیها ترازویشان سبک است بعضی ها سنگین است. آیه ۸ و ۹ سوره مبارکه اعراف «وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ» اینجا هم از ثقیل بودن و خفیف بودن میزان صحبت میکند. در سوره مبارکه قارعه آیه ۸ و ۹ «وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ * فَأُمُّهُ هَاوِیَهٌ».
اگر به آیات کریمه قرآن توجه کنیم میفهمیم که خدای تعالی فقط برای دو گروه ترازو میگذارد. این هم یک نکته دقیق است که شما در کل قرآن را بررسی کنید آیاتی داریم که درباره سبک و سنگینی و وزن صحبت میکند، بررسی که میکنیم میبینیم که خدا ترازویش را فقط برای دو گروه میگذارد. یک گروه کسانی هستند که هم عمل خوب دارند هم بد. مثل ما که یک روز خوب هستیم یک روز بد. شاید عمدا و متعمدا نباشد و از بیتوجهی باشد. دیدهاید چرتکه میاندازند مثلاً میگویند شش تا کار خوب دارد، ۳ تا کار بد دارد، میخواهند حساب و کتاب کنند. نه این که اگر کسی ده تا کار خوب داشت سه تا کار بد داشت این سه تا از ده تا کم شود، مینویسند هفت کار خوب، خیر. ده کار خوب را جدا و سه کار بد را هم جدا، جدا جدا بررسی میکنند و جزا و پاداش میدهند. به هر جهت حسابوکتاب دارد. آیه ۱۰۲ سوره مبارکه توبه را ببینید «وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» گروهی هستند که عمل خیر و عمل بد آنها مخلوط است. هم خوبی دارند هم بدی دارند. تا جایی که بشود باید اهل بهشت را از اهل دوزخ جدا کرد. اعمال صالح را حساب میکنند و اعمال باطل آنها را هم حساب میکنند. این یک گروه هستند که خدای تعالی برای اینها ترازو میگذارد که عمل صالح و باطل آنها معلوم شود. بدهی و طلب روی هم حساب شود.
گروه دومی که برای آنها ترازو گذاشته میشود اهل ایماناند. فقط برای انسانهای باتقوا برای آنها ترازو گذاشته میشود تا بهشتشان معلوم شود به کدام درجه باید بروند. «وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَهِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ» سوره انبیا آیه ۴۷. ترازوها را در روز قیامت میگذاریم و به کسی هم ظلم نمیکنیم تمام اعمال اهل ایمان را حساب میکنیم تا درجه آنها در بهشت معلوم شود. پس دو گروه هستند که برای آنها ترازو گذاشته میشود؛ یک، اهل ایمان. دو، اهل ایمانی که عمل صالح و طالح دارند و کار هایشان با هم مخلوط شده است.
کافران و غیرمومنان اعمالشان همه پوچ است. اصلا ترازو نمیخواهد. کسی که یک عمل خوب دارد یک عمل بد، برای این که عملهای خوبش معلوم شود ترازو میگذارند. کسی هم که اعمالش کاملا خوب است ترازو میگذارند که درجاتش معلوم شود. و الا کافر و غیر مومن اصلاً عملش عمل نیست که بخواهند ترازو بگذارند. هباء است. پوچ است و وزن ندارد که احتیاج به ترازو گذاشتن داشته باشد. اساساً عرض میکنم که ترازو برای سنجش است. ترازو برای اندازهگیری است. بدهیها و طلبها را میگیرند تا ببینند که چه کسی چقدر باید داشته باشد. کافران و معاندان چیزی جز بدهی ندارند. خدای تعالی میفرماید که اعمال آنها سراب است. شما برای پارچه متر میکنید، برای زمین کیلومتر میزنید، برای مایعات لیتر میکنید، برای حرارت دماسنج دارید، ولی برای سراب چیزی برای سنجش دارید؟ سراب دیگر معیار سنجش ندارد. خدای تعالی در سوره مبارکه نور میفرماید «وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَهٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا» آنهایی که کفر ورزیدند اعمالشان مثل سراب است. سراب هم میدانید چیست. در بیابان و کویر دیدهاید. آبنماست. آب نیست. تشنه فکر میکند که آب است. به طرف آن میرود اما چیزی گیرش نمیآید. آیه ۳۹ سوره مبارکه نور است.
پس معلوم شد که بعضی از اعمال ما وزن ندارد. اعمال کافر اصلاً پوچ است و ترازویی برای آن نمیگذارند. لذا روز قیامت ترازویی که میگذارند برای اعمال صالح میگذارند. آن هم اگر خالص بود وزن دارد. اگر خالص نبود وزن ندارد. حالا چه اعمالی وزن دارد؟ چه اعمالی ترازوی ما را سنگین میکند؟ امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام فرمودند: (خوب دقت کنید روایات قشنگی است) در میزان قیامت چیزی سنگین تر از نماز و صلوات بر محمد و آل محمد نیست؛ یعنی چیزی که کفه اعمال ما را در روز قیامت سنگین میکند این ذکر است. البته اول خدا از همه چیز سنگینتر است که آن حقیقت هست و سر جایش. بعد از آن شمارش میکنند که چه چیزهایی سنگین است و کفه اعمال صالح را و وزن را زیاد میکند. یکی نماز است و یکی درود بر پیغمبر و آل پیغمبر. ادامه روایت این است که همانا اعمال انسان در قیامت وقتی در میزان گذاشته میشود به سمت سبکی میل پیدا میکند (چون اعمالی نداریم. همین نماز و روزه و خیلی از کارهای نیکی که میکنیم وزنی ندارد) ناگهان صلوات فرا میرسد و چون در میزان نهاده میشود میگویند صلواتی که در فلان جا فرستاده صلوات خوبی بوده و در ترازو میگذارند. سبب ترجیح کفه کردار کارنیک شخص میگردد؛ یعنی باعث میشود که اعمال صالح او سنگینتر شود. خلاصه این ذکر را از دست ندهید. یکی از ذکر های عجیب است. باعث قبولی اعمال میشود؛ یعنی شما هر چیزی که از خدای متعال بخواهید قبل و بعد از آن، این ذکر را بگویید. باعث میشود که درخواستتان هم قبول شود. حتی در روایات دارد که اول استغفار کنید که خدا ببخشد و پاک شوید، بعد ذکر صلوات را بگویید، بعد خواستهتان را بخواهید بعد دوباره ذکر صلوات را بگویید.
روایت مفصلی است که من فقط یک قسمت آن را برای شما میخوانم. امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند «و أشهد أن لا إله إلاّ اللّه وَحدَه لا شَریکَ لَه، وَ أشهَدُ أنّ مُحَمّدا عَبدُه و رَسولُه، شَهادَتان تَرفَعانِ القَول وَ تُضاعَفان العَمَل. خَفّ میزان تَرفَعانِ مِنه، وَ ثَقُل میزان توضَعان فیه» اگر شهادتین از میزان انسان کنار برود ترازو سبک میشود و اگر در آن نهاده شود سنگین میشود. زمانهایی که بیکار هستید استفاده کنید. لازم هم نیست زبان و لبتان را تکان بدهید که دیگران بفهمند. به خصوص ذکر لا اله الا الله بسیار ذکر سنگین کننده اعمال است و جالب این است که لبها در آن به کار گرفته نمیشود. تنها ذکر است که انسان بدون لب زدن میتواند بگوید. انسان میتواند دائم ذاکر باشد بدون اینکه کسی بفهمد و ثوابش را هم میبرد.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «إِنَّ اَلْخَیْرَ ثَقُلَ عَلَى أَهْلِ اَلدُّنْیَا عَلَى قَدْرِ ثِقَلِهِ فِی مَوَازِینِهِمْ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ إِنْ اَلشَّرَّ خَفَّ عَلَى أَهْلِ اَلدُّنْیَا عَلَى قَدْرِ خِفَّتِهِ فِی مَوَازِینِهِمْ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ». کار نیک بر مردم سنگین است همانطور که میزان اعمال آنها در قیامت سنگین است. چطور کار خیر برای شما خیلی ارزشمند است همین کار باعث میشود که در روز قیامت ترازوی اعمال شما ارزشمند باشد و کار بد نزد اهلش سبک است همانطور که میزان آنها در قیامت سبک است؛ یعنی خیر و خیرخواهی در قیامت اعمال صالح ما را بالا میبرد و وزن اعمال ما را سنگین میکند.