متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۸/۵/۱۱
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
عباد الرحمن خودم و همه شمارا به رعایت تقوا دعوت میکنم. اهل تقوا در زندگی دنیایی خود در مسیری غیر ازآنچه خدای تعالی و سفرای الهی ترسیم کردهاند حرکت نمیکنند. لذا خوب یاد میگیرند و به دانستهها تا حد توان عمل کرده، تقوای خود را محکمتر میکنند. در حقیقت خود را مؤدب به آداب و ادب الهی میکنند. ادب داشتن آثار فراوانی دارد. فرد و اجتماع مؤدب، به اهداف عالیه خود میرسند و رفاه اجتماعی و حقوق شهروندی که زیاد مطرح میشود، بهخوبی رعایت میشود. قبل از اینکه این اصطلاحات باب شود اسلام این موارد را از پیروان خودخواسته است و متأسفانه توسط مسلمین کمتر رعایت شده است؛ و ازآنجاکه ادب بهعنوان یک ارزش اخلاقی که آثار اجتماعی دارد و درعینحال ارزشآفرین هم هست، شناخته میشود، همه تحت تأثیر شخص مؤدب قرارگرفته، مجذوب او شده و به او به دیده احترام و محبت مینگرند؛ و این سرمایهی بزرگی است که نصیب چنین شخصی شده است. البته ادب را باید با تمرین به دست آورد که در معنای آن عرض خواهم کرد. پس بحث ما تا مدتی پیرامون ادب است. البته من بحثهای فنی و اصطلاحات علمی را در خطبه وارد نمیشوم مگر ضرورتی باشد؛ و مثل همیشه، بیشتر از بیانات اهلبیت استفاده خواهم کرد؛ که حضرات به مسائل مختلف این موضوع پرداختهاند.
در کتب لغت در تعریف ادب گفتهاند: تمرین دادن نفس است. راهنمایی کردن مردم بهسوی کار خیر و جلوگیری کردن از کار ناپسند است؛ و در اصطلاح اخلاق، به معنای حد نگهداشتن است. عدهای در تعریف ادب گفتند: حفظ حد و اندازه هر چیزی و عبور نکردن از اندازه. پس ادب آموختنی است و مؤدب کسی است که توسط مربی -که میتواند پدر و مادر و استاد باشد – به شایستگی تربیتشده است. حتی خدای تعالی هم مؤَدِّب است. درباره رسول خدا داریم که فرمودند: «أدَّبَنِی رَبِّی فأحسَنَ تأدِیبی». پروردگارم مرا تربیت کرد به بهترین تربیت. یا دربیانی دیگر فرمودند: «أنا أدیبُ اللّهِ و عَلِیٌّ أدِیبی». من تربیتشده خدایم و على تربیتشده من. یا در کلامی امیرالمؤمنین -علیهالسلام- فرمود: پیامبر خدا را خداوند تربیت کرد و او مرا و من مؤمنان را تربیت میکنم و براى بزرگواران، ادب به ارث میگذارم.
در بعض کتب که به مسائل اخلاقی اشاره دارد مثل ارشادالقلوب در تعریف ادب گفته است: حقیقت ادب، جمع شدن صفتهای نیک و دور کردن صفات زشت است؛ اما دراینبین مرحوم علامه طباطبائی (ره) در تفسیر قیم المیزان بهترین تعریف را برای ادب کردهاند که: ادب، هیئت زیبا و پسندیده است که طبع و سلیقه چنین سزاوار میداند که هر عمل مشروعی چه دینی باشد مانند دعا و امثال آن و چه مشروع عقلی باشد مانند دیدار دوستان بر طبق آن هیئت واقع شود. بهعبارتدیگر، ادب عبارت است از ظرافت و دقت در عمل. بحث دیگری هم مطرح است که فرق بین اخلاق و ادب چیست که در نوبت دیگری عرض میکنم.
اما الآن چند روایت که معنای ادب را بیشتر روشن میکند بخوانم. علی -علیهالسلام- فرمود: «کَفاکَ اَدباً لِنفسِکَ اجتنابُ ما تَکرَهُهُ مِن غَیرِکَ». برای تأدیب خود همین بس که ازآنچه در دیگران نمیپسندی دوریکنی؛ و یا فرمودند: در ادب بنده همین بس که در ناز و نیازهایش کسی جز پروردگار خود را شریک نسازد. اینکه اهلبیت ادب میکردند در روایات مشهود است گاهی بالصراحه و گاهی بالکنایه. مثلاً از امام صادق -علیهالسلام- نقل است که فرمودند: پدرم سه ادب به من آموخت فرمود: پسرم، هرکه با دوست بد همنشینی کند سالم نمیماند؛ و هر که گفتار خود را مهار نکند پشیمان گردد؛ و هر که بهجاهای بد رفتوآمد داشت، هدف تهمت و بدگمانی میشود. به سه مورد رفتاری و گفتاری و عملکردی اشاره فرمودند.
در بخش هائی از روایات داریم که ما را تشویق کردهاند فرزندان و خانواده را به سمت رعایت آداب حرکت دهیم. رسول خدا -صلیالله علیه و آله- فرمودند: «اَکرِمُوا اَولادَکُم و اَحسِنوا آدابَهُم یُغفَر لَکُم». به فرزندان خود احترام بگذارید و آنان را آداب نیکو بیاموزید تا آمرزیده شوید. خود احترام گذاشتن به فرزندان یک ادبی است که انسان در خانواده بر آن اساس تربیت میشود. نقش والدین در تربیت فرزندان بر کسی پوشیده نیست. فقط وظیفه خوردوخوراک نداریم، این مسائل مهمتر است. بالاخره بچه سیر می شود و لباس بر تن خواهد داشت اما اینکه مودب به آداب باشد،رعایت حدود را بکند وظیفه پدر و مادر است. بهترین چیزها را برای عزیزترین اشخاص میخواهیم و یکی از بهترینها داشتن ادب است. با فرزندان مؤدبانه برخورد کنیم تا نتیجهاش را در زندگی و اجتماع ببینیم. پدر و مادری که با بددهنی و الفاظ بد فرزندان خود را مخاطب قرار میدهند باید بدانند کسی که باد میکارد، طوفان درو میکند. امام صادق -علیهالسلام- فرمودند: وقتی آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً» نازل شد مردم گفتند: یا رسولالله چگونه خود و خانوادهمان را حفظ کنیم؟ فرمود: عمل خیر انجام دهید و آن را به خانواده خود نیز یادآوری کنید و بر پایه فرمانبرداری از خداوند تربیتشان کنید. اگر دارید صدقه میدهید بچه ها که همراهتان هستند صدقه یدهید تا ببینند و یاد بگیرند. کار خیر که انجام میدهید، نماز که میخوانید بچه ها ببینند اشکالی ندارد، ریا نیست.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا ضمن آگاهی از دستورات دین در همه حال مطیع فرمان الهی و دستورات رسول خدا بوده برخلاف عمل نمیکنند. امیرالمؤمنین -علیهالسلام- در حکمت ۹۲ از حکم نهجالبلاغه فرمود: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِیَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلَا (علیهالسلام) إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِیَّ مُحَمَّدٍ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ». نزدیکترین افراد به پیامبران، آگاهترین آنهاست به آنچه آنان از جانب خدا آوردهاند. آنگاه امام آیه را تلاوت کرد: سپس فرمود: دوستدار حضرت محمد کسى است که خدا را اطاعت کند هرچند که خویشاوند نزدیک او نباشد، (لذا در روایات دارد سلمان منا اهلالبیت. او خانواده رسول خدا نیست ولی منّاست) و دشمن حضرت محمد کسى است که فرمان خدا را نبرد اگرچه خویشاوند نزدیک آن بزرگوار باشد. همه انبیاء مردم را به اطاعت و بندگی دعوت کردهاند و هرکس بیشتر عمل کرده، به آنان نزدیکتر بوده و رابطه محکمتری دارد. آیه شریفه هم شاهد بر همین مطلب است که اطاعت و نافرمانی خداوند دلیل بر نزدیکی و دوری با اوست؛ و فامیلی و خویشاوندی هم در اینجا بیتأثیر است.
آخرین روز ماه ذیقعده سال ۲۲۰ قمری جوانترین امام یعنی حضرت جواد -علیهالسلام- توسط همسرش ام الفضل به دستور معتصم عباسی بهوسیله سم به شهادت رسید. دوره امامت حضرت بسیار سخت و پر مشکل بود بهویژه اینکه حضرت در ۷ سالگی به امامت رسید؛ و مسائل مختلفی برای امام در دوران کوتاه ۱۷ ساله امامت پیش آمد، یکی از کارهای اساسی حضرت غیر از مدیریت جریانات سیاسی و رهبری فکری، نشر معارف دین و احکام نورانی اسلام و قرآن بود که بهخصوص درزمینهٔ قرآن فعالیتهای گسترده داشت. لذا در مجالس و گفتگوهای معمولی و امثالذلک دائم از قرآن استفاده میکرد؛ و چون امام باید از حریم وحی دفاع کند در مقابل تفسیرهای غلط که از آیات الهی میکردند ایستاد و علما را به سمت درست فهمیدن قرآن دعوت میکرد. قصد امام این بود آیات الهى طوری در سطح جامعه فراگیر شود که مردم در گفتار و رفتار و استدلالهاى روزمره خود از قرآن و معارف بلند آن بهره گیرند.
نمونهای عرض کنم، محمد بن مسعود عیاشى در تفسیر خود نقل میکند: در زمان معتصم عباسى، عوامل خلیفه، عدّهای دزد را دستگیر کردند و از مرکز خلافت درخواست نحوه مجازات آنان را کردند. چون مسئله حساس بود، خلیفه مجلس مشورتى تشکیل داد و از علما زمان، کیفیت اجراى حدّ شرعى را خواستار شد. آنان گفتند: قرآن در این مورد بهترین راهکار است و خلیفه طبق آیه ۳۳ مائده یکی از کیفرها را انتخاب کند. آیه این بود که مىفرماید: «اِنّما جَزاءُ الّذین یُحارِبُونَ اللهَ و رسولَهُ وَ یَسعَونَ فی الارضِ فَساداً اَن یُقَتَّلُوا اَو یُصَلَّبُوا اَو تُقَطَّعَ اَیدِیهِم وَ اَرجُلُهُم مِن خِلافٍ اَویُنفَوا مِن الارضِ…» کیفر کسانی که باخدا و پیامبرش به جنگ برمىخیزند و درروی زمین در اشاعه فساد تلاش مىکنند، این است که اعدام شوند یا به دار آویخته شوند یا دست و پاى آنان برعکس یکدیگر قطع شود و یا اینکه از سرزمین خود تبعید گردند. معتصم در همان جلسه از امام نظر خواست. آن حضرت اول از اظهارنظر خوددارى کرد امّا وقتیکه با اصرار خلیفه مواجه شد، نظر خود را چنین اعلام کرد: آقایان در استدلال به آیه خطا کردند و استنباط حکم شرعى از این آیه دقت بیشتر مىطلبد و باید تمام جوانب مسئله در نظر گرفته شود و نسبت به جرمهاى مختلف کیفرها فرق مىکند؛ زیرا این مسئله صورتهاى مختلف و احکام جداگانه دارد. بعد حضرت ادامه دادند؛ اگر این راهزنان فقط راه را ناامن کردهاند و نه کسى را کشته و نه مالى را به غارت بردهاند، مجازات آنان فقط حبس است و این همان معنى «نفى الارض» در آیه است؛ و اگر راه را ناامن کرده و افراد بىگناهى را کشتهاند امّا به مال دیگران تجاوز نکردهاند، مجازات آنان اعدام است؛ و اگر امنیت را از راههاى عمومى سلب کرده، انسانهاى بىگناه را کشته و مال مردم را نیز به غارت بردهاند، کیفر آنان باید سختتر باشد، یعنى اول دستوپایشان را بهعکس همدیگر قطع مىکنند، سپس به دار مجازات آویخته میشوند. معتصم این نظریه را پسندید و به عامل خود دستور داد که طبق نظر امام جواد -علیهالسلام- عمل کند. بالاخره تحمل مناقب حضرت را نکردند و امام شیعه را مسموم کردند و حضرت داخل حجرهاش از شدت تشنگی و اثر سم صدایش بلند بود اما در بیرون برای اینکه صدا شنیده نشود ام الفضل عدهای را برای هلهله آورده بود. روز عاشور هم عدهای هلهله کردند شاید یکی وقتی باشد که بالای سر جوانش رسید و بدن قطعهقطعه را به بغل گرفت.
اول ذیالحجه سالگشت ازدواج امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا-سلامالله علیهما- است. در این روز یک خانواده الهی تشکیل شد؛ که آثار آن تا قیامت برای بشر نورافشانی میکند.
مسئله خانواده مسئله مهمی است. گاهی در تعیین سرنوشت انسان نقش اساسی دارد. ازدواج مسیر زندگی انسان را تغییر میدهد. گاهی انسان را بهشتی میکند، گاهی انسان را به دوزخ نزدیک میکند. باید به این مهم مفصل پرداخت. در خطبه فرصت بیان محدود است، نمیشود کامل به آن بپردازیم. متأسفانه این مهم دچار آفات فراوان و موانع متعدد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شده است که لازم است باکار جهادی و فعالیت مضاعف به مبارزه با موانع ازدواج پرداخت تا جامعه به حالت اصیل خودش برگردد. معضل موجود با بیتوجهی خود خانوادهها در ایجاد آدابورسوم بیهوده و پرخرج و متأسفانه کمک رسانهها و صداوسیما در پخش فیلمهای پرتجمل و پرزرقوبرق و عوامل مختلف دیگری به وجود آمده است. وقتی مهریه و جهیزیه سنگین شد، مراسم جشن کمرشکن شد، مقدماتش خیلی بیشتر و زیادتر از ذی المقدمه شد، بعد غول هفتسر مسکن، اشتغال و بیکاری هم به آن اضافه شد، روحیه عدم مسئولیتپذیری هم تقویت شد، آن موقع ازدواج عقب میافتد. باید جلوی مخارج غیرضروری گرفته شود. پدر و مادر باید نسبت به ازدواج فرزندان خودشان بیتفاوت نباشند. به دنبال مراسم ساده باشند. توقعات را پایین بیاورند. امیرالمؤمنین و زهرای اطهر-سلامالله علیهما- هم اولِ کار، خانه نداشتند. در یک اتاق عاریهای که هر دو باهم آن را درست کردند تا در آن بنشینند و خودش قصهای دارد زندگی را شروع کردند. از اول نباید به دنبال ایدهآلها بود. لطف زندگی مشترک در ساختن به کمک هم است که زن و شوهر باهم زندگیشان را بسازند. الآن متأسفانه با همه امکاناتی که یک زندگی صدساله نیاز دارد به سرزندگی میروند. هیچ کار دیگری ندارند. برای تشکیل و تهیه وسایل آن زندگی هیچ تلاشی نمیکنند و از فردای آن ازدواج، شروع میکنند به هم گیر دادن. چون متأسفانه همهچیز در اختیار آنها هست. این کار، کار خوبی نیست. لطف زندگی در این است که باهم ساخته شود.
وقتی به اشتغال دختران و استقلال اقتصادی آنها در جامعه بیشتر از نقش تربیتی و مادری آنها اهمیت دادیم، هم عرصه شغلی را برای پسران کم میکنیم، هم زمینه ازدواج و تشکیل خانواده را از بین میبریم. اینها بیتوجهی است. باید فرهنگهای غلط و مندرآوردی که امروز در امر ازدواج هست و وقتی دقت میکنیم قسمتی از آنهم طراحی دشمن است، تغییر پیدا کند و الا دچار مشکلات بیشتری خواهیم شد. جامعه بهسرعت به سمت پیر شدن در حال حرکت است. والدین و مسئولین فرهنگی، حوزههای علمیه، تریبون داران، همه مسئولاند. باید کارهای فوری انجام داد. مثلاً باید زمینهای در جامعه به وجود بیاید که مجرد بودن عیب محسوب شود. در زمان پیغمبر اکرم مجردی عیب بود و بهشدت مذمت میشد. اینکه خانواده اقدام به ازدواج فرزندش نمیکند عیب باشد برای آن خانواده. باید این فرهنگ را ایجاد کرد. باید گفتمان آن را راه انداخت. باورها نسبت به ازدواج را باید تصحیح کرد که میگویند باید اول همهچیز داشت بعد ازدواج کرد. اگر کسی جوان بیماری در خانه داشته باشد، افراد خانواده بیتفاوت میمانند؟! همه تلاش میکنند و به هر طریقی شده میخواهند او را نجات بدهند. مسئله ازدواج جوانان امروز برای آنها مهمتر از بیماری است. باید سرعت بیشتری به خرج داد. باید خیرین درزمینه اصل ازدواج و در مسئله مسکن و اشتغال فعال شوند. قسمتی از کار مربوط به دولتها نیست؛ اما قسمتی از آن مربوط است. تأخیر در ازدواج موجبات ناامیدی و یاس را فراهم میکند. افسردگی میآورد و قشر فعال جامعه را از کار میاندازد. در خانواده است که عاطفه شکل میگیرد که اگر محقق نشود سلامت عاطفی جامعه به هم میخورد. امروز دشمنان ما هم خوشحال هستند از اینکه خانوادهای در جامعه شیعی شکل نگیرد و جمعیت شیعه از کثرت بیفتد. عزیزان توجه به جهات مختلف داشته باشید. باید کار فرهنگی و پرتلاشی در این زمینه صورت بگیرد تا این فرهنگ غلط از بین برود.
کسانی که قبلاً ازدواج کردند و الآن مجرد هستند دوباره ازدواج نمیکنند این هم فرهنگ غلطی است و باید آن را از بین برد. رسول خدا را ببینید تا روز آخر عمرش از حضرت خدیجه به بزرگی یاد میکرد. هر وقت اسم او میآمد اشک او جاری میشد. دوستان خدیجه به دیدنش میآمدند عبایش را زیر پای آنها میانداخت. برای حضرت خدیجه خیلی احترام قائل بود؛ اما در دهم ماه رمضان وقتیکه حضرت خدیجه از دنیا رفت روز عید فطر پیغمبر اکرم همسر دیگری گرفته بود. اگر ما پیرو پیغمبر هستیم باید یکسری سنتها را دور بریزیم. هنوز هم عدهای در دستگاههای مختلف از تکثیر نسل جلوگیری میکنند. باید اقدام جدی دراینباره صورت بگیرد و مسئولین پاسخگوی عمل نکردن به سیاستهای کلی جمعیت که رهبر معظم انقلاب بیان فرمودند باشند.
انقلاب اسلامی از بدو پیروزی تا امروز عرصههای مختلفی را طی کرده و با فراز و نشیبهای گوناگونی مواجه بوده؛ اما آنچه خیلی اهمیت دارد این است که با توجه به محرومیتها، سختیها، تهدیدها و تحریم هائی که در این مدت برای نظام فراهم کردهاند و اخیراً هم خودشان میگویند جنگ روانی راه انداختهاند که بتوانند به خاطر مشکلات اقتصادی و مقصر جلوه دادن مسئولین بین مردم و نظام، شکاف ایجاد کرده اعتماد را کم کنند و از طرف دیگر آمریکاییها پیام میدهند که میخواهیم با مردم ایران مستقیم صحبت کنیم یا دیگری میگوید تحریمها متوجه مردم نیست این مسئولین ایران هستند که باعث شدند تحریمها جلوهگر شوند. با همه این مسائل، ایران اسلامی توانسته با راهبرد مقاومت که یک دستور قرآنی و الهی است و رهبر معظم انقلاب مدتی است روی آن تأکیددارند، دستاوردهای بزرگی به دست بیاورد و در بین کشورهای جهان از ثبات قابلتوجهی برخوردار باشد؛ و همین راهبرد چنان در اردوگاه دشمن تزلزل و نابسامانی ایجاد کرده و او را به سمت سقوط پیش میبرد که هر از چند گاهی از روی نادانی، احمقانه و دستپاچه موضع میگیرند؛ که اخیراً هم وزیر امور خارجه ایران را تحریم کردند تا به همه دنیا بفهمانند در نفهمی لنگه ندارند؛ که هم از مذاکره دم بزنند و هم تحریم کنند. هرچه این مسائل پیش میآید و این موضعگیریها صورت میگیرد، یقین ما به اضمحلال و نابودی شیطان بزرگ بیشتر میشود. میخواهند با تفرقه جای پای خود را محکم کنند؛ که تاکنون نتوانستهاند حتی طرح ائتلافی که اخیراً ریختند برای اینکه بهتر بتوانند به دزدی دریایی بپردازند هم نگرفت. میخواستند دزدی دریایی را رسمی کنند. بعض از کشورهای منطقه هم که مسیر دیگری دارند باید سر عقل بیایند و دست دوستی ایران را رد نکنند و بدانند که در منطقه خلیجفارس و بلکه در دنیا، آمریکا و انگلیس و فرانسه دوستان خوبی برای آنان نیستند؛ و علیرغم خواست استکبار، جبهه مقاومت با محوریت ایران، کنترل منطقه و فرا منطقه را به دست دارد. دشمنان مابعد از مواضع سید حسن نصرالله و رهبران حماس و گروههای انقلابی عراق که اعلام کردند اگر علیه ایران تهدیدی صورت بگیرد به دفاع قیام میکنند؛ و همچنین بعد از توقف نفتکش انگلیسی و زدن پهباد آمریکائی، امروز بهخوبی فهمیدهاند که در مقابل نیروهای مسلحِ مؤمن و انقلابی در دفاع از کیان ایران اسلامی توان مقابله نداشته و هر اقدام آنان بر سر تمامیت ارضی و منافع ملی مساوی با نابودیشان خواهد بود.
ظاهراً دولت به دلایلی که بیان هم کردند، تصمیم گرفتند صفرهای پول ملی را حذف کنند اما به نظر میرسد که باید مطالعات گستردهتری انجام بگیرد و الا این کار غیر از آثار روانی، تأثیر چندانی بر اقتصاد و معیشت مردم ندارد. حتی قدرت پول داخلی را هم در برابر پول خارجی بالا نمیبرد. چرا عزیزان نقدینگی را به سمت تولید هدایت نمیکنند و با طرحهایی موانع کسب را از بین نمیبرند؟! آیا اگر تولید ملی بالا برود ارزش پولمان بالا نمیرود؟ به نظر باید دقت بیشتری صورت بگیرد که در ورطه دیگری نیفتیم.
یاد آیتالله شیخ فضلالله نوری که توسط ایادی استعمار در ۱۱ مرداد سال ۱۲۸۸ شمسی به شهادت رسید و فرمانده لشکر ده، شهید علیرضا موحد دانش در ۱۳ مرداد سال ۱۳۶۲ و سرلشکر خلبان عباس بابائی در ۱۵ مرداد سال ۶۶ و زائران خانه خدا در ۱۷ مرداد سال ۶۶ و محمود صارمی خبرنگار در ۱۷ مرداد سال ۷۷ به شهادت رسیدند را گرامی میداریم. ۱۵ مرداد سالگشت مشروطه و نقش مردم و روحانیت و نتیجه این حرکت بحث خودش را دارد البته درسهای گویا و عبرتهای فراوانی برای یادگیری و حرکت در مسیر درست دارد.
نکتهای را استانی عرض میکنم و آن این است که باید به جد جلوی ساختوسازهای غیرمجاز گرفته شود. خبرهایی که در این زمینه میرسد خوب نیست. موارد را که پیگیری میکنیم میبینیم که تخلفات جدی است. مسئولین مربوطه اقدام لازم را به جد دنبال کنند. گاهی میگویند که ما دستور قضایی درباره این قضیه نداریم. پیگیری کردیم دیدیم که دستور قضایی هم هست؛ اما جدی گرفته نمیشود. باید خیلی سریع پاسخگوی تخلفات انجامگرفته در ساختوسازهای غیرمجاز در سطح استان و بعض مناطق به خصوصه باشند. کمترین اثر ساختوسازهای غیرمجاز این است که وضعیت اجتماعی را به هم میزند. وضعیت آب و گاز و برق چون برخلاف چینشی است که باید باشد، کمبود ایجاد میکند. معضل و مزاحمت برای افرادی که بر اساس قاعده و قانون عمل کردند به وجود میآورد. لذا یک عده به خاطر منافع خودشان در روستاها، دهستانها و شهرستانها و در مناطق مختلف شهری، اقدامات غیرقانونی دارند. باید بهسرعت جلویشان گرفته شود تا چهره شهر و روستا و منطقه زشت نباشد.
نکته انتخاباتی این هفته هم این است که تا وقت دارید بگردید کسانی را پیدا کنید که گفتار و عملشان یکسان باشد. از اشرافی گری و تجملگرایی بیزار باشند. در عمل سادهزیست باشند و ساده زندگی کنند. خودشان را وابسته به مراکز قدرت و ثروت نکرده باشند. در یک کلمه صالح باشند. رهبر معظم انقلاب تعبیر را دارد که فرمودند: «نماینده مجلس باید یک انسان صالح باشد». بگردید صالح پیدا کنید.