- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۸/۰۳/۰۸– جلسه سی و یکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
« یَا ابْنَ مَسْعُودٍ یَتَفَاضَلُونَ بِأَحْسَابِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَهٍ تُجْزى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ یَرْضى»
هیچ حسبی رسانندهتر، صریحتر و واضحتر و بهتر و گویاتر از ادب نیست. درباره شیعه گفته است که تو باید مواظب باشی به خاطر جایگاهی که نسبت به ما داری. همه میگویند این شاگرد جعفر بن محمد است. اینها شاگردهای امام صادق هستند. تو دیگر الآن به ما وابسته هستی. مواظب رفتارت باش.
امیرالمؤمنین فرمودند «لا حُمقَ أعظَمُ مِن الفَخرِ» بزرگتر از فخرفروشی هیچ حماقتی وجود ندارد. احمق بهجای اینکه برای خودش فضیلتی به دست بیاورد و خودش در جایگاهی قرار بگیرد بهحسب و نسبش فخر میفروشد. باید خودت برای خودت چیزی درست کنی. آقازادهها در کنار آقا، آقا میشوند. درصورتیکه هیچ جایگاهی برای آقا شدن ندارند ولی به خاطر پدرش به او احترام میگذارند. او را تحویل میگیرند و آرامآرام باورش میشود که نکند من چیزی هستم. بعد کلاً هیچچیز نیست. عزیز بلاجهت هستند. بعضیها علمی دارند، هوشی دارند، استعدادی دارند اما بعضیها فقط به خاطر نسبتشان است. تحویل گرفتن یک موضوعی بیشازحدی که هست باعث فساد میشود. میخواهند به آن آقا احترام بگذارند به بچهاش احترام میگذارند. اصلاً نمیتواند هر را از بر تشخیص دهد نمیفهمد چرا دارند به او احترام میگذارند. آرامآرام در وادی میافتد که اگر مواظبت نکنند ضایع خواهد شد و از بین میرود. کسی که فخرفروشی میکند بدانید احمق است.
البته بعضی جاها باید مفاخره کرد. باید بگوید که من این ویژگیها رادارم. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه گفته اگر مجبور نبودم که باید ویژگیهای خودم را بگویم تا شما بدانید. به خاطر اینکه پیغمبر گفته بود نگویید نمیگفتم اما اینجا لازم است که بگویم. شروع میکند و میگوید که من این هستم، این هستم. مثلاً در جنگها رسم بود که رجز میخواندند و میگفتند انا بن فلان. در اینجاها عیبی ندارد. بعضی جاها ایراد دارد، نه همهجا. مثلاً یک جلسه و کرسی علمی است میخواهد صحبت کند میگوید میترسم فخرفروشی شود…در اینجا گفتنش عیبی ندارد. باید جای آن را دانست؛ اما درجایی که میخواهد خودش را بزرگتر نشان بدهد و خودبرتربینی داشته باشد جایز نیست.
لذا ببینید که اهلبیت چقدر از ما خوب دستگیری میکنند. امام کاظم -علیهالسلام- فرمودند: صعصعه از یاران حضرت امیر بود. شخصیت بزرگواری بود. مریض شد و در بستر افتاد. امیرالمؤمنین به دیدن او رفت. شخص اول مملکت، معصوم، پیغمبر دربارهاش گفته است که غیر از من و خدا کسی علی را نشناخته است، چنین عظمتی به خانه شما بیاید و شما مریض باشید. وقتی داشتند میرفتند گفت من دارم میروم ولی ای صعصعه عیادت من از خودت را وسیله فخرفروشی به دوستانت نکنی. ما بعضی وقتها به خاطر ارتباطمان با بعضی از افراد مبتلابه فخرفروشی میشویم. بیادبی و بیاحترامی نباید بکنیم ولی از آنطرف هم نباید باعث عجب و کبر و فخرفروشی ما شود.
« یَا ابْنَ مَسْعُودٍ یَتَفَاضَلُونَ بِأَحْسَابِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ» ابن مسعود اینها به مقامشان برتریجویی میکنند. اگر حسبی نداشته باشند به اموالشان فخرفروشی میکنند. معلوم هم نیست که این پولها را از کجا به دست آوردند. به خاطر این مال داری فخرفروشی میکنند.
طبق فرهنگ قرآن مال و ثروت و فرزند زینت دنیاست. در آیه ۴۶ سوره مبارکه کهف «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا» اینها زینت دنیاست. در آخرت اعمال زینت هستند. فخر برای چیزی است که ماندگار است. لذا رسول خدا وقتی استدلال میکند میفرماید: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَهٍ تُجْزى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ یَرْضى» به آیه نوزدهم و بیست و یکم سوره مبارکه لیل استناد میکند که هیچ بندهای را نزد خدا پاداش نیست مگر آنکه برای رضای خدا کار کند که این شخص بهزودی خوشحال خواهد شد.
اولین سکهای که ساخته شد به قول امروزیها شیطان بشکن زد. گفت کار بنیآدم تمام شد. اولین سکهای که ساخته شد گفت با همین سکه کارشان را تمام میکنم. علاقه این سکه را به جانشان میاندازم جوری که نتوانند از آن فاصله بگیرند. واقعاً هم شما ببینید در طول تاریخ بهواسطه پول و ثروت چه جنایاتی انجام نگرفته است. امام حسین -علیهالسلام- را به خاطر پول و قدرت کشتند. کشتن حضرت یحیی، حضرت زکریا، انبیا الهی اینها همه به خاطر پول بوده. اگر زن و قدرت هم بوده باز ریشهاش پول است. دایره اینها دورهم میچرخد. پول به دست میآورد که آن را به دست بیاورد. آن را به دست میآورد که پول خرج کند.
برای اینکه مطلب روشن شود چند روایت بخوانم. رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمودند: «إنّ الدِّینارَ و الدِّرهَمَ أهلَکا مَن کانَ قَبلَکُم؛ و هُما مُهلِکاکُم» درهم و دینار قبلیهای شمارا از میان برد شمارا هم از میان میبرد اگر وابسته به درهم و دینار باشید.
به دست آوردن زیاد و دنبال کردن مال هم نکوهش شده است. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَنْ کَسَبَ مَالاً مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ سُلِّطَ عَلَیْهِ اَلْبِنَاءُ وَ اَلْمَاءُ وَ اَلطِّینُ» کسی که به دنبال مال برود اما از راه حلال نرود، چون این مال را میگیرد خانه میسازد یا خانه میخرد یا یک وسیلهای را درست میکند، میگوید هرکسی از غیر حلال مال تهیه کند آن بنا را بر خودش مسلط کرده است. بر خودش گل را مسلط کرده است. بر خودش آب را مسلط کرده است؛ یعنی خودش را اسیر خانه کرده است. اسیر سنگ و چوب و آهن کرده است. خدای تعالی شمارا بر همه آسمان و زمین مسخر کرده است. بر هر چیزی که روی زمین است و بر هر چیزی که روی آسمانهاست. انسان میتواند ماه را فتح کند. میتواند قعر دریاها را فتح کند. تمام دنیا تحت سلطه انسان است. آنوقت این انسانی که مسلط بر همه جماد و نبات و حیوان است کاری میکند که خودش را تحت سلطه ببرد. بدبخت مال و ملک و ماشین است. در حقیقت او بر این سلطه دارد. او دارد به این دستور میدهد. کسی که میتواند سلطهگر باشد سلطهپذیر است.
در تعابیر روایات داریم مالی به درد میخورد که به مردم سود برساند. امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- فرمود «المالُ مالٌ ما أفادَ الرّجال» مالی به درد میخورد که سود داشته باشد. بعضی از این مالها سود ندارد. همهاش ضرر است. سه شیفت کار میکند مال را به دست میآورد اما این مال برایش ضرر است. سودش کجاست؟ سودش این است که با این مال آخرت خریده باشی. آخرت برای خود تهیهکرده باشی. عمل خیر انجام داده باشی. داراییهایی که به مردم سود نرساند جز ضرر چیزی نیست.
«رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله: یَقولُ اللّه ُ: ابْنَ آدَمَ مُلکی مُلکی و مالی مالی، یا مِسکینُ! أین کُنتَ حَیثُ کان المُلکُ و لم تکن؟! و هَل لَکَ إلاّ ما أکَلتَ فأفنَیتَ و لَبِستَ فأبلَیتَ أو تَصَدَّقتَ فأبقَیتَ؟ إمّا مَرحومٌ بِهِ و إمّا مُعاقَبٌ عَلَیهِ؟ فاعقِلْ أن لا یکونَ مالُ غیرِکَ أحَبَّ إلَیکَ مِن مالِکَ» فرزندان آدم میگویند این مال من است. آن خانه من است. این ملک من است. حضرت فرمودند ای بیچارهای بینوا هنگامیکه اینها ملک بودند تو کجا بودی؟ یعنی زمانی بوده است که این ملکها بودند ولی تو نبودی. الآن اینها هستند و تو هم هستی و باز یکوقتی اینها هستند و تو نیستی. مال تو آن است که خوردی و از بین رفت یا مال تو آن است که پوشیدی و کهنه شد یا مال تو آن است که انفاق کردی؟ میدانی کدام مال مال توست؟ آن چیزی که انفاق کردی مال توست؛ و الا آن چیزی را که خوردی فنا شد. آنچه را که پوشیدی پاره شد و از بین رفت؛ اما آن چیزی را که صدقه دادی برایت باقیمانده. یا بهوسیله اینها مورد رحمت قرار میگیری یا به خاطر آنها عقابت میکنند. پس آن چیزی را که درراه خدا مصرف کردی آن برای توست. آن چیزی که با تو هست و همراهت میآید برای توست. انسان چه چیزی را با خودش میبرد؟ صدقاتش را میبرد. انفاق کردن درراه خدا را میبرد. «فاعقِلْ أن لا یکونَ مالُ غیرِکَ أحَبَّ إلَیکَ مِن مالِکَ» توجه داشته باش و عاقل باش که مال دیگران محبوبتر از مال خودت نباشد. این عبارت خیلی فصیح است. حضرت با یک روش قشنگی گفته است. گفت چه چیزی میماند؟ آن چیزی که صدقه میدهی. عاقل باش مال دیگران از مال خودت محبوبتر نباشد؛ یعنی مال فقرا را به آنها بده. مال دیگران برایت محبوبتر نباشد. آن چیزی را که میدهی برایت میماند.
در همین فضا امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- فرمود «فقد امیرالمومنین علی (علیه السلام) ما قدَّمَت فَهُو لِلمالِکین و ما اَخَّرتَ فهُو لِلوارثین و ما مَعَک لیسَ علیه سبیلُ سِوی الغُرور به: کَم تَسعی فی طَلَبِ الدنیا؟ و کَم تَدعی (ترعی)؟ اَفَتُریدُ ان تُفقِر نفسَک و تُغنی غَیرَک؟» هر چیزی را که قبل از خودت فرستادی برای آن مالکانی خواهد بود؛ یعنی برای خودت است و آنچه را که نفرستادی نگه داشتی بسازی در آن زندگی کنی برای وارثان است. آن چیزی را هم که الآن همراه توست چیزی جز عامل غرور برای تو نیست. بعد فرمود: چه مقدار در طلب دنیا سعی میکنی؟ چرا میخواهی تلاش کنی که خودت را نیازمند کنی و دیگران را بینیاز کنی. خودت را بینیاز کن. چرا دیگران را بینیاز کنی؟ گفتیم کسی که صدقه میدهد بینیاز است و کسی که نگه میدارد برای ورثه نگه میدارد. میخواهی ورثه را بینیاز کنی؟ خودت را بینیاز کن.
لذا امیرالمؤمنین فرمود «الْمَالُ مَادَّهُ الشَّهَوَاتِ» مال زیربنا و خمیرمایه خواستنیهاست. آدمی که مال ندارد عفیف است. وقتی پول ندارد نگاه هم نمیکند که دلش بخواهد. ولی وقتیکه مال دارد همهچیز دلش میخواهد. تنوعطلب میشود. سالی چند بار وسایلش را عوض میکند.
«حُبُّ الْمَالِ یُقَوِّی الْآمَالَ وَ یُفْسِدُ الْأَعْمَالَ» مال دوستی آرزوها را در دل انسان زیاد میکند و اعمال را فاسد میکند. کسی که مال ندارد زیاد آرزوهای خاصی ندارد. اساس آن آرزوهایش تنظیمشده است. در شعری هست «کودکی زردروی و پژمرده / دست اندر میان جو میکرد/ خس و خاشاک به یکطرف میریخت /وندر آن سکه جستجو میکرد / آری این طفل پول نانش را در لجنزار جستجو میکرد/ عاقبت چون اثر ز پول ندید بغض آهسته اندر گلو میکرد / پول نانی به کف میاوردم / بخت اگر سوی من رو میکرد / دختری در میان منبع شیر بدن خویش شستشو میکرد / با دو صد ناز و عشوه بیحد رو بهسوی پدر خود میکرد / منبعی گر زه قهوه اینجا بود / نرم جسمم چو پر قو میکرد /این دو موجود هر دو انساناند / این چه آن چه آرزو میکرد» حب مال آرزوها را تقویت میکند. اعمال را هم فاسد میکند.
حضرت عیسی -علیهالسلام- عبارات خیلی نورانی دارد. بعضی وقتها حواریون را تنبیه کرده است که البته این عبارات برای ما هم مانده است. «لا تَنظُروا إلى أموالِ أهلِ الدُّنیا؛ فإنّ بَرِیقَ أموالِهِم یَذهَبُ بنُورِ إیمانِکُم» به اموال اهل دنیا نگاه نکنید برق اموالشان نور ایمان را از شما میبرد.
معمولاً کسانی که خیلی مال و ثروت دارند خودشان نمیتوانند از آن استفاده کنند. درست نمیتوانند استفاده کنند. یا مریضی دارند یا گرفتاری دارند یا برای دیگران جمع میکنند. آنها هم دائم طلب مرگ آنها را میکنند.
پس مال بد است؟ نه. ما توصیهشدهایم که به دنبال مال برویم. توصیهشدهایم که تا میتوانیم مال حلال به دست بیاوریم و بعد در راهش مصرف کنیم. اصلاً اگر مال داشته باشید میتوانید برای خودتان کسب مقام کنید. مقامات معنوی به دست بیاورید. آخرت را بخرید. همان را که پیش میفرستید همان چیزی را که میخواهی مالکش شوی باید به دست بیاوری. امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- فرمود که «اسْتِثْمَارُ الْمَالِ تَمَامُ الْمُرُوءَهِ» دنبال کردن و به دست آوردن و تولید و بیشتر کردن مال تمام جوانمردی است.
راوی میگوید از امام صادق -علیهالسلام- شنیدم «لا خَیرَ فیمَن لا یُحِبُّ جَمعَ المالِ مِن الحَلالِ؛ فیَکُفَّ بهِ وَجهَهُ و یَقضیَ بهِ دَینَهُ» هیچ خیری در کسی که دوست نداشته باشد مال حلال جمع کند نیست. این آدم خیر ندارد. چون بهوسیله همین جمع مال است که میتواند آبرویش را حفظ کند و دینش را ادا کند و صلهرحم کند به اطرافیانش رسیدگی کند. این روایات را باید بتوانیم باهم جمع کنیم. پس اصل به دست آوردن مال و درراه منصرف کردن آن را اشتباه نکنیم با وابسته بودن و برای ورثه جمعکردن و حرص زدن.
حتی در ثروت زیاد جمعکردن هم روایت داریم که این کار را نکنید. زیاد به دنبال به دست آوردن مال زیاد نباشید. مال اگر از راه غیر حلال به دست بیاید نکوهش شده است. مالی که زیاد هم جمعآوری شود نکوهش شده است. چون اگر زیاد جمع کنی آن را بر خودت مسلط کردهای. از غیر حلال هم که باشد خدای تعالی راضی به آن مال نیست و رسول خدا فرمودند «مَن کَسَبَ مالاً مِن غَیرِ حِلِّه أفقَرَه الله» خدای تعالی او را فقیر میکند. یک مقطعی پولدار است و یکدفعه از بین میرود. دزد میزند، آتش میگیرد و یا با یک گرفتاری از بین میرود.