- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۸/۰۲/۲۵– جلسه بیست و نهم
بسم اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَلْیَکُنْ جُلَسَاؤُکَ الْأَبْرَارَ وَ إِخْوَانُکَ الْأَتْقِیَاءَ وَ الزُّهَّادَ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ فِی کِتَابِهِ الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ»
رسول خدا به عبدالله بن مسعود راجع به علم و علمآموزی و اینکه باید رابطه ما نسبت به علم چگونه باشد مطالبی را تذکر دادند. ما هم جلسه قبل از بعضی از روایات در توضیح مطلب استفاده کردیم. آخرین مطلبی که گفته شد از امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- بود. حضرت فرمودند «تَعَلَّمُوا اَلْعِلْمَ فَإِنَّ تَعَلُّمَهُ حَسَنَهٌ» به دنبال علم باشید و علم بیاموزید که یادگرفتن علم نیکویی است و خودش یک حسنه است. شما باید در طول روز و ماه و سال مشغول اعمال حسن باشید. یکی از حسناتی که ما داریم یادگیری است. یادگیری نه به معنای اینکه بنشینیم فلسفه یاد بگیریم. این یادگیریها خوب است اما واجباتمان را، مسائل حلال و حراممان را، مسائل اعتقادیمان را، همین چیزهایی که به آنها مبتلا هستیم یاد بگیریم اینها خودش حسنه است.
«وَ مُدَارَسَتَهُ تَسْبِیحٌ» گفتوگوی مسائل علمی تسبیح است؛ یعنی عبادت است. همانطور که روزهدار در طول روز و در ماه مبارک رمضان نفسهایش تسبیح است. امروز حدیثی را یاد میگیرید و به دوستتان یاد میدهید، او یاد میگیرد و به شما یاد میدهد. پیش میآید با دوستانم که تلفنی صحبت میکنیم موقع خداحافظی میگویم که یک حدیث بگو. احادیث کوتاه را یاد بگیرید موقع خداحافظی کردن و رسیدن به هم یک حدیث به هم بگویید یا یک آیه قرآن بخوانید. خیلی مؤثر است. البته نه اینکه بازی شود. اینطور باشد که توجه را زیاد کند و با این معارف انس پیدا کنیم.
«وَ اَلْبَحْثَ عَنْهُ جِهَادٌ وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لاَ یَعْلَمُهُ صَدَقَهٌ» جستجو کردن علم جهاد است و یاددادن آن به کسی که نمیداند صدقه است. عرض کردم که علم یا یک مسئله شرعی است یا یک نکته اعتقادی و کلامی است. اول ماه مبارک رمضان شما باید نیت سی شب را بکنید و بهتر آن است که نیتت را هر شب هم تکرار کنید. این را به دوستت میگویی. علم است. یاد دادی و یکچیز یاد گرفتی. این کار باید عادت و روش ما بشود که دائم در حال یاددادن و یادگرفتن باشیم.
«وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَهٌ» علم برای عالمان موجب قربت است؛ یعنی آنها را به خدا نزدیک میکند. چرا انسان با علم به خدا نزدیک میشود «لِأَنَّهُ مَعَالِمُ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ» چون وسیله و مایه دانستن حلال و حرام الهی است. حلال و حرام را دانستی عمل میکنی و عمل که کردی به خدا نزدیک میشوی. «وَ سَالِکٌ بِطَالِبِهِ سُبُلَ اَلْجَنَّهِ» طالب علم خودش را بهوسیله علم به سمت بهشت میبرد. چون اگر انسان اطلاع از مسیر نداشته باشد بیراهه میرود. کسی که میداند کجا میخواهد برود و مسیر را بلد است در آن مسیر حرکت میکند و به مقصد میرسد. عالم به مسیر بهشت خودش را در مسیر قرار میدهد و خودش را به مقصد میرساند. علم است که انسان را به مقصد میرساند.. خود علم به سمت بهشت میکشاند.
«وَ مُونِسٌ فِی اَلْوَحْدَهِ» ما بالاخره یک تنهاییهایی داریم. وحشت به معنای تنهایی است. آنجایی که آدم خوف میکند. تنهایی یک مقدار خوفناک است. در خانه تنها باشیم مکروه هم هست. بعضیها روح قوی و محکم و مستحکمی دارند زیاد در آنها تأثیر ندارد ولی عموماً اینطوری است که تاریکی و تنهایی خوف میاندازد. غیر از تنهایی در خانه انسان در یکجاهایی در یک مقاطعی در یک حالاتی خوف او را میگیرد. علم انیس و مونس انسان است. آن چیزی که انسان را از وحشت نجات میدهد انس با علم است. یک کتابی را میخوانی یکوقت میبینی دو ساعت از تنهایی تو گذشت و مشغول مطالعه بودی.
«وَ صَاحِبٌ فِی اَلْغُرْبَهِ» و وقتیکه تنها هستی مصاحب توست. دوست هنگام تنهایی انسان کتاب و علم است. قدیم رسم بود افراد میخواستند به مسافرت بروند با خودشان یک کشکول میبردند. کتابی که در آنهمه چیز هست اسم آن کتاب را میگذاشتند کشکول. مثل کشکول شیخ بهایی. کتابی که مفرح است، هم کتاب است، هم مطلب گیر آدم میآید، هم کوتاه است. آن کتابی را که در آنهمه چیز هست و از هر دری سخنی گفته است به آن کشکول میگویند. مرحوم نراقی کتابی دارد به نام عوائد الایام. عائده به معنای فائده است. ایام هم یعنی روزها. فائده روزها خیلی کتاب قشنگی است. من همیشه یادم است که وقتی میخواستم بهجایی بروم این کتاب در دستم بود البته عربی است. ایشان عائده عائده به معنای فایده فایده هرروز مینوشتند. بعضی از آن دو صفحه است. بعضی از آن سه صفحه است. بعضی از آنیک صفحه است. مطالب خیلی مهم در آن است. حتی بحث ولایتفقیه را در همین کتاب دارد. از مصادر مباحث ولایتفقیه است. این را برای دوستان طلبه میگویم که اینجا هستند. وقت خودتان را تلف نکنید. در وقتهای مختصرتان هم مطالب علمی یاد بگیرید. عوائد الایام به درد طلبگی میخورد. کشکول به درد افراد معمولی میخورد. در فضای مجازی هم اگر اینگونه کتابها را بریزید و همراهتان باشد به شرطی که از آن بهرههای اینگونه ببرید خوب است. نه اینکه وقتتان را تلف کنید. به هر جهت علم صاحب و مصاحب ما در تنهایی است.
«وَ دَلِیلٌ عَلَى اَلسَّرَّاءِ وَ سِلاَحٌ عَلَى اَلْأَعْدَاءِ وَ زَیْنُ اَلْأَخِلاَّءِ» سلاح در مقابل دشمن است. با دوستان و برادران و همسنگرانمان زیور دوستی ماست. «یَرْفَعُ اَللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً یَجْعَلُهُمْ فِی اَلْخَیْرِ أَئِمَّهً یُقْتَدَى بِهِمْ تُرْمَقُ أَعْمَالُهُمْ وَ تُقْتَبَسُ آثَارُهُمْ» خدای تعالی با علم گروهی را بلندمرتبه میکند و آنها را پیشوا قرار میدهد. پیشوایان خیر و نیکی قرار میدهد. اینها امام میشوند. چه کسانی؟ آنها که علمدارند. به اینها اقتدا میشود. اینها که صاحب علم هستند جوری میشود که به کارهای اینها نگاه میکنند و از آثار آنها اقتباس میکنند. جلسه پیش اقتباس را گفتم که چیست. کسی که مطلبی را یاد گرفت محل مراجعه میشود. همه نگاه میکنند که ببینند کسی که راجع به این موضوع علمی دارد خودش دارد عمل میکند یا نمیکند. خودش باور کرده یا نکرده است. لذا عالم بدون عمل از این باب است. فرق هم نمیکند هرکسی هر چه که بلد است که اگر درست عمل کرد مورد اقتباس میشود. شعله شمعی وقتی روشن است شما شمعهای دیگر را از آن روشن میکنید به این اقتباس میگویند.
«وَ تَرْغَبُ اَلْمَلاَئِکَهُ فِی خَلَّتِهِمْ» فرشتگان به دوستی با علما رغبت میکنند. وقتی ملائکه با علما دوستی دارند به آنها الهامهای خیر میکنند. در خیلی از کارها ملائکی که دوروبر ما هستند الهام میکنند. همانطور که شیاطین به ما الهام شر میکنند. «وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ» شیاطین به دوستان خودشان آنکسانی که عشق و علاقه به شیطان دارند الهام و وحی میکنند. همانطور که شیاطین به اولیا خودشان الهام میکنند ملائکه به اولیا خودشان الهام خیر میکنند. یکدفعه شما به دلتان میافتد که کاری کنید یا فلانی را ببینید یا فلان حرف را بزنید. بعد میگویید که چه خوب چیزی به دلمان افتاد. اینها را ملائکه به ذهن و دل انسان میاندازند. این چه زمانی حاصل میشود؟ وقتیکه کسی برای خود علم کسب کرده و فرشتهها به دوستی با ایشان رقابت میکنند و با بالهای خودشان در نماز اهل علم را مسح میکنند یعنی رحمت را گسترش میدهند.
«لِأَنَّ اَلْعِلْمَ حَیَاهُ اَلْقُلُوبِ» هر چیزی حیاتی دارد. حیات قلب به چیست؟ به علم است. زندهبودن قلب به علم است. شما دائم باید به قلبتان حیات بدهید و الا قلب میمیرد. دچار روزمرگی میشود. دچار عادات میشود. فاسد میشود. قلب را باید دائم زنده نگه داشت. قلب یعنی روح. قلب یعنی جان. قلب یعنی آن قوهای که انسان با آن درک میکند بعد حرکت میکند. این باید دائم زنده باشد. قوه دراکه و عاقله انسان باید زنده باشد. با چه چیزی زنده است؟ با علم.
«وَ نُورُ اَلْأَبْصَارِ مِنَ اَلْعَمَى وَ قُوَّهُ اَلْأَبْدَانِ مِنَ اَلضَّعْفِ» علم روشنایی چشمان است از کوری. انسانی که عالم نیست کور است. علم نیروی بدنی انسان را هم تقویت میکند. شما میفهمید که چه باید بخورید. چهکار باید بکنید. چطور بدنتان را سالم نگهدارید. حفظ الصحه و حفظ السلامه با علم به دست میآید.
«وَ یُنْزِلُ اَللَّهُ حَامِلَهُ مَنَازِلَ اَلْأَبدال وَ یَمْنَحُهُ مُجَالَسَهَ اَلْأَخیَارِ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ» خداوند عالمان را در منازل ابدال فرود میآورد. ابدال یعنی انسانهای ویژه. انسانهای نیکوکار. زهاد، عباد، اوتاد، اخیار، اینها صفاتی است برای انسانهای خاص به خاطر رعایت یکسری ویژگیها که در خودشان به وجود آوردهاند. ابدال یعنی برگزیده. اخیار یعنی کسی که اختیار شده است. انتخابشده است. خدای تعالی حامل علم را در منازل ابدال قرار میدهد و همنشینی با اخیار را در این دنیا و آن دنیا ارزانی او میکند. شما در دنیا با علما مینشینید در قیامت هم جایگاهتان جایگاه خاص است. مرحوم آ میرزا هاشم آملی پدر آقایان لاریجانی ایشان از مراجع تقلید بود. شاگرد آقا ضیاء عراقی بود. من در آن سالها دوست داشتم مطالب مربوط به آقا ضیاء عراقی که از بزرگان علم اصول بود را و شاگرد زندهای غیر از ایشان نداشت از خود شاگردش مطالب آقا ضیا را یاد بگیرم. کتابهای آقا ضیا را داشتم چون او از استادش نقل میکرد و کتابهای آقا ضیا را هم ایشان نوشته بود آ میرزا هاشم نوشته بود. خیلی آدم خاص و شیرینی بود. یکوقت خدمت ایشان رسیدم حرف از بهشت و جهنم شد. میگفت شنیدم امام سجاد در مباحث امام شناسی و بحث امامت خیلی قوی است. من هم چند سؤال امام شناسی دارم قصد کردم وقتی مردم و به آنطرف رفتم از خدا خواستم دو درس برایم بگذارد. یکی با امام سجاد یکی هم یا با امام باقر یا با امام صادق هرکدام که شد عیب ندارد ولی با امام سجاد را میخواهم که باشد. ۹۰ سالش بود و اینطور صحبت میکرد. میگفت اگر این درسها آنطرف نباشد رها میکنم میروم کشاورزی. در بهشت را میگفت. من در دنیا هم به دنبال زن بودم آنجا بروم به دنبال حوری بگردم؟ شوخی میکرد و خیلی شیرین بود. منظورش این بود که تذکر میداد مباحث امام شناسیتان را قوی کنید. کسی که در مسائل علمی قرار بگیرد چون وقتش را به بطالت نمیگذرانند هر مجلسی هم که میرود به دنبال این چیزها میگردد و مجلسش با این افراد خواهد شد.
بِالْعِلْمِ یُطَاعُ اَللَّهُ وَ یُعْبَدُ وَ بِالْعِلْمِ یُعْرَفُ اَللَّهُ وَ یُوَحَّدُ وَ بِهِ تُوصَلُ اَلْأَرْحَامُ وَ یُعْرَفُ اَلْحَلاَلُ وَ اَلْحَرَامُ وَ اَلْعِلْمُ إِمَامُ اَلْعَقْلِ بهوسیله علم است که خدای تعالی و اطاعت و عبادت میشود. چون انسان تا نداند چه چیزی را پرستش کند؟ علم است که به ما یاد میدهد که این خداست و تو باید او را بپرستی. بهواسطه علم است که شما خدا را میشناسید و بعد یکتاپرست میشوید. بهوسیله علم است که یاد میگیری باید با خویشاوندان ارتباط برقرار کنی و پیوند داشته باشی و بهوسیله علم است که حلال و حرام را میشناسید. علم جلوی عقل است. عقل پشت سر علم حرکت میکند و عقل تابع علم است.
«یُلْهِمُهُ اَللَّهُ اَلسُّعَدَاءَ وَ یَحْرِمُهُ اَلْأَشْقِیَاءَ» خداوند علم را به خوشبختان الهام میکند و بدبختان را از آن محروم میسازد. خیلی وقتها اراده میکنیم که چیزی یاد بگیریم نمیشود. توفیق پیدا نمیکنیم. فرصت یادگیری پیدا نمیکند. وقتش به بطالت میگذرد. در طول سال یک کتاب نمیخواند. هزاران ساعت را به بطالت میگذراند. اگر ۴ ساعت روزانه هدر بدهید بقیه را مشغول کار باشید و خوردن و خوابیدن و کار کردن و کسب درآمد و تفریح، این ۴ ساعت را ضربدر ۱۰ سال کنید ببینید چقدر ما سرمایههایمان را هدر میدهیم. این به خاطر شقی بودن است. وقت را نباید هدر داد. در طول سال یکبار نهجالبلاغه را بخوانید. صحیفه سجادیه را دعاهای آن را بخوانید. یکبار برای اینکه بفهمید چه میخوانید از رو بخوانید و الا دعا را باید باحال و توجه خواند وگرنه قساوت قلب میآورد و انسان را شقی میکند. دعای مربوط به پدر و مادر، دعایی که درباره شیطان هست، دعایی که مربوط به فرزندان است، دعای خداحافظی ماه رمضان. دعای وداع ماه رمضان را بخوانید ببینید چقدر عجیب امام سجاد -علیهالسلام- درباره ماه مبارک رمضان صحبت میکند. انگار یک آدم است. وقت را هدر ندهید. تلف کردن وقت خیلی سنگین است. به فرمایش امیرالمؤمنین کسانی که بدبخت هستند از علم محروم میشوند. در طول هفته و ماه هیچچیز یاد نمیگیرد. جلسهای شرکت نمیکند. پای هیچ صحبتی نمینشیند.
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَلْیَکُنْ جُلَسَاؤُکَ الْأَبْرَارَ وَ إِخْوَانُکَ الْأَتْقِیَاءَ وَ الزُّهَّادَ» سعی کن با ابرار و نیکوکاران نشستوبرخاست کنی و برادران تو اهل تقوا و ترس از خدا باشند. با هرکسی نشستوبرخاست نکن. چون انسان با هرکسی که نشستوبرخاست کند آرامآرام رنگ و بوی او را میگیرد. این را زیاد شنیدهاید که فلانی رفته بود در عطر فروشی و بوی عطر گرفته بود. یک شعر هم برای آن درست کردند. مجالست انسان را میگیرد. شما یک دوست الهی داشته باشید شمارا میگیرد. یک دوست غیر الهی هم داشته باشید شمارا میگیرد. مسلم بن عوسجه با حبیب بن مظهر این دو باهم دوست هستند. رابطه آنها را باهم در تاریخ بخوانید. این دوستی باعث شد که اسمشان تا قیامت ورد زبانهاست. کربلا که میرویم دو بار حبیب را زیارت میکنیم. یک سلام به حبیب میدهیم بعد به زیارت امام حسین میرویم دوباره موقع برگشتن به حبیب سلام میدهیم. مجالسه تأثیر میگذارد. باید ببینیم که با چه کسانی مینشینیم. دوستیهایمان با چه کسانی است. برادریهایمان با چه کسانی است. با اهل بِر نشستوبرخاست کن. «بِر» و «بَر» ریشه هر دو یکی است. ریشه لغوی آن به معنای پهنا و وسعت است. کار نیک پاداشش زیاد است. لذا به آن بِر میگویند. ابرار یعنی نیکوکاران؛ یعنی کسانی که کارهای آنها را بخواهید محاسبه کنید دریا گونه است. مثل بیابان وسیع است. اینیکی از معانی آن است. معانی مختلفی دارد.
اینکه ابرار چه کسانی هستند به قرآن کریم مراجعه کنید. آیه ۱۹۳ آلعمران «رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ » آیه ۵ انسان «إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا» آیه ۱۳ انفطار «إِنَّ الْاَبْرارَ لَفِی نَعِیم » آیه ۱۸ مطففین «کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیِّینَ» آیه ۲۲ مطففین « إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ ».
«وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ» کسی وقتی باکسی میمیرد که با او مجالست داشته است. زندگیاش با اوست که مرگش با اوست. کسی که با شهدا زندگی میکند با شهدا میمیرد. کسی که در دنیا خوب زندگی کرد خوب میمیرد. شما با هرکسی که باشید با همان محشور میشوید. با هر چیزی که محبت به آن دارید با همان محشور میشوید. ما را با ابرار بمیران یعنی خدایا زندگی ما را در کنار ابرار قرار بده. شما با هرکسی که حشرونشر داشته باشید همان مسیر را ادامه میدهید تا بمیرید. میگویم ما را با حسین بمیران، ما را با علی بمیران؛ یعنی زندگی ما باید علوی باشد. زندگی ما باید حسینی باشد. زندگی ما باید فاطمی باشد. نمیشود که در مقابل حسین بود ولی حسینی مرد. در مقابل امیرالمؤمنین ایستاد ولی علوی مرد. نمیشود.
ابن مسعود کسانی که با آنها نشستوبرخاست میکنی از ابرار باشند. برادرانت اهل تقوا باشند و اهل بیرغبتی به دنیا باشند. نه اینکه از دنیا استفاده نکنند و تنعمات دنیا را کفران کنند. چنین کسی زاهد نیست. کسی که از نعمتهای خدا استفاده نمیکند زاهد نیست او کافر است به معنای پوشاننده نعمتها. نه اینکه کفر اعتقادی که منکر خدا باشد. ماه و ستاره و خورشید و دریا و جنگل خدا اینها را برای استفاده بندگانش گذاشته است. برای وابستگی به درخت دزدی میکند تا باغ بخرد. گرفتار این باغ است. گیر نبات است. بعضیها گیر جمادند. آنقدر اینطرف و آنطرف میکند تا جمادات و طلا و نقره گیرش بیاید. بعضیها هم گیر حیوان هستند. بعضیها اولادشان بتشان است. اولادش او را جهنمی میکند. مصادیقش را از اول اسلام در تاریخ دیدهاید تا همینالان هم میبینید. خدای تعالی هم میگوید «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ» به همین جماد و نبات و حیوان اشاره دارد. زاهد همه اینها را استفاده میکند اما رغبتی ندارد. بود استفاده میکند نبود شکر میکند. اینطور نیست که کفر کند. بیرغبت است. حرص نمیزند. وابسته نیست. برادر خودت را ازایندست انسانها انتخاب کن نه کسی را که اهل دزدی است و برای به دست آوردن مال دنیا حاضر است هزار کار کند.
آیه ۱۷۷ سوره مبارکه بقره « لَیْسَ البِرّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» این آیه را با دقت بخوانید. میگوید بِر این نیست که شما صورتتان را به چپ و راست بگردانید، کنایه از این قبله و آن قبله است؛ که فقط اهل نمازخواندن و این چیزها باشید. بعد شروع میکند به اعتقادات اشاره میکند. به اخلاقیات اشاره میکند. به احکام هم اشاره میکند. خیلی آیه کامل است. اینکه میگوید با ابرار بگردید معنای بِر کسی است که این خصوصیات را دارد. میشود جزو ابرار. این است که هم ایمان به خدا داشته باشد، هم به غیب هم به کتاب و نبوت اعتقاد داشته باشد. اهل زکات باشد یعنی احکام که اینجا وارد عمل میشود. بعد وارد بحث نماز و عبادات میشود. به این آیه خوب دقت کنید. ابرار کسی است که اعتقاد به قیامت دارد. کسی است که اعتقاد به نبوت دارد. کسی است که اعتقاد به خدا دارد. اهل صدقه است. اهل نماز است. اهل روزه است. با اینها نشستوبرخاست کن. با اینها رفتوآمد داشته باش. چرا؟
رسول خدا هر مطلبی را که گفت از آیات قرآن برای آن شاهد آورد. «لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ فِی کِتَابِهِ الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ» به خاطر اینکه خدای تعالی در کتابش گفت بعضی از دوستیهای دنیا در روز قیامت چهره واقعی خودشان را نشان میدهند که دشمن هستند مگر اینکه اهل تقوا بوده باشند. اخلا یعنی دوستان. جمع خلیل است. باید مواظب دوستیها بود. دوستی یک بحث مفصل دارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام: برادرت در دوستیاش نسبت به تو از تو قویتر نباشد. هر چه روایت الآن میخوانم کاربردی است؛ یعنی سعی کنید که تو به او دوستتر باشی. تو به او محبت بیشتری داشته باشی. تو به او برادری بیشتری کنی.
با چه کسی دوست شویم؟ امیرالمؤمنین فرمود: برادران را بهاندازه پرهیزکاری آنان دوست بدار. هر دوستی را که انتخاب میکنی خدایی باشد. هرچه که این دوستانت از ابرار باشند تو محبتت به آنها بیشتر باشد. چون محور دوستیها باید خدا باشد. دوستیها را طبقهبندی کنید. بعضی از دوستیها فقط سلام و علیک است. بعضی از دوستیها تا دم در خانه است. بعضی از دوستیها تلفن و سلامعلیک و حال و احوال است. بعضیها در خانه که آمدند در همان پادری خانه باید بمانند. بعضیها نباید در اندرونی بیایند. باید چه شود که بیاید و سر سفره بنشیند. طبقهبندیشده دوست داشته باشید. همان روز اول در خیابان و مدرسه و هرجایی همدیگر را دید تمام زندگیاش را برای طرف میگوید. روایت داریم که هرگز برای دوستانتان همهچیز را نگویید. چون امکان دارد دوستی شما به هم بخورد و همه آنچه را که به او گفتهای را علیه تو استفاده خواهد کرد. لذا یک سری مطالب شخصی و خاصتان پیش خودتان باشد تا یک مدتی از دوستی بگذرد. مثلاً ۲۰ سال. در روایت دارد که ۲۰ سال باکسی دوست بودی دیگر دوست نیست فامیل است.
ما باید سعی کنیم که دوستیهایمان را پایدار کنیم. چه چیزی دوستی را پایدار میکند؟ امام صادق علیهالسلام فرمود یا بن نعمان اگر میخواهی محبت برادرت برای تو خالص باشد هرگز با او شوخی نکن از جدال با او بپرهیز و بر او فخر نفروش و با او ستیز نکن. شوخی بیجا. مثلاً بعضی از افراد بدشان میآید که با آنها شوخی بدنی کنید. قلقلک بدهید اذیت کنید یا حرفی که باعث ناراحتی و کدورت او میشود. هرگز با دوستتان جدال نکنید.
امیرالمؤمنین فرمودند «الاخوانُ فِی اللَّهِ تَعالی تَدُومُ مَوَدَّتُهُم لِدَوامِ سَبَبِه» دوستیهایی که برای خدا باشد محکم است. چرا؟ چون سببش محکم است و همیشه هست. دوستی که برای بند کیف باشد بند کیف که تمام شد دوستی هم تمام میشود. امیرالمؤمنین فرمودند از کسی که دوستیاش برای خدا نیست بپرهیز؛ زیرا دوستی او پستی است و همنشینی با او شوم است. کسی که برای کاری با تو دوستی میکند پس از تمام شدن آن به تو پشت میکند. میبیند کارش از طریق تو انجام میشود محبت میاندازد کار که انجام شد یواشیواش دیگر نیست. اینها دستورالعمل است. امیرالمؤمنین دارد میگوید. همین را گوش کنید. حتماً باید بروید کسی را ببینید که به شما بگوید فلان کار را بکنید و نکنید؟ عمده گرفتاریها در دوستیهاست.
باید به دلتان مراجعه کنید. تعبیر امیرالمؤمنین است که دلها گواهانی هستند که رشوه نمیپذیرند. به دلتان مراجعه کنید ببینید که خوب آدمی هست؟ میتوانید با او دوستی کنید یا نه. البته پیدا کردن دوست خیلی سخت است. خصوصاً در این زمان. رسول خدا -صلیالله علیه و آله و سلم- فرمودند: کمیابترین چیز در آخرالزمان برادر قابلاعتماد است یا درهمی حلال. برادر قابلاعتماد در آخر زمان پیدا نمیشود.
امام صادق -علیهالسلام- فرمودند که برادران سه دسته هستند: یکی چون خوراک است که همیشه به آن نیاز داری و آن خردمند است. دومی چون درد است و آن نابخرد است و سومی چون دارو است و آن شخص هوشمند است. سه دسته دوست انسان میتواند اختیار کند. یا آدم نابخردی را در کنار خودش قرار بدهد که همیشه بیمار است. یا انسان هوشمندی را کنار خودش قرار بدهد که معلوم میشود دائم دارویش همراهش است یا آدم خردمند که باشد مثل غذاست که نیاز داشتی استفاده کنی.
امیرالمؤمنین یک نکته کاربردی دیگر فرمود که هرکسی را ناچار باشی با او مدارا کنی بهعنوان دوست انتخاب نکن. میگوییم چرا انقدر معذبی؟ میگوید او ناراحت میشود. چرا سر سفره نمینشینی؟ او ناراحت میشود. چنین کسی به درد دوستی نمیخورد.
«اِختَر مِن کُلّ شی ء جَدیدَه و مِن الأخوان اَقدَمهم» امیرالمؤمنین فرمود هر چیزی جدیدش خوب است اما دوستان هرچه قدیمیتر باشد بهتر است. دوستان قدیمی را نگهدارید. دوستان را نباید به این سادگی از دست بدهید.