- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۸/۰۲/۱۱– جلسه بیست و هفتم
بسم اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ لِلدُّنْیَا وَ زِینَتِهَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ»
در بحث گذشته درباره علم بهطورکلی صحبت شد. خود اینکه علم چیست مسئله است. اینکه چه چیزی علم است، چه چیزی علم نیست. آن چیزی که ما را برای آخرت حفظ میکند و دنیا و آخرت ما را باهم تأمین میکند علم است. غیرازآن فضل است. مثلاً ریاضیات چیز خوبی است. هندسه چیز خوبی است؛ اما علم نیست فضل است. در محاورات به اینها علم گفته میشود ولی اساساً علم نیست. علم آن چیزی است که انسان را از عقبههای کؤود حفظ احساس میکند. علم آن چیزی است که آخرت ما را تنظیم میکند.
آن چیزی که رسول خدا فرمودند «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَهٌ» علم اعتقادات است. عقاید را واجب است که همه یاد بگیرند. مسائل توحیدی را باید بلد باشند. باید مسائل معاد و نبوت را بلد باشند. خود حضرت فرمودند «الْعِلْمُ ثَلَاثَهٌ آیَهٌ مُحْکَمَهٌ أَوْ فَرِیضَهٌ عَادِلَهٌ أَوْ سُنَّهٌ قَائِمَهٌ» در اول کتاب کافی این بحث آمده است. حضرت سه چیز را علم میداند: آیات محکم یعنی همان توحید و مباحث مربوط به خداشناسی. دوم مباحث بایدونبایدهای رفتاری یعنی واجب است که اخلاقیات را یاد بگیرید و سوم بایدونبایدهای احکام. حلال و حرام، واجب و حرام، مستحب و مکروه را واجب است که یاد بگیرید. لذا فتوای همه فقها در رسالههایشان آن است که مسائل مبتلابه شرعی را همه واجب است که یاد بگیرید. آن چیزی که واجب است بر هر مسلمانی که باید حتماً بلد باشد که اگر بلد نباشد او را مؤاخذه میکنند و قیامت او مورد خدشه وارد میشود این سه علم است.
بعضاً میبینیم که الآن طرف ۵۰/۶۰ سال از عمرش گذشته است اما نمیتواند خدا را ثابت کند. باید بتواند خدا را ثابت کند. خداشناسی تقلیدی نیست. شما نمیتوانید بگویید چون پدرم گفته هست، پس هست. مرجع تقلید میگوید هست، پس هست. باید بتوانید با استدلال ثابت کنید. رسالهها را که نگاه کنید همان اول که درباره تقلید صحبت میکند میگوید غیر از مسائل اعتقادات. در مسائل اعتقادی همه باید بروند بررسی کنند و بهیقین برسند که خدا هست، یکی است، چه صفاتی دارد، حی است، قادر است، عالم است، صفات سلبیه و ثبوتیه خدا را بشناسیم.
در این بخش از حدیث مطلب را خاصتر میکند و میفرماید «مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ» یکی از کارهایی که وظیفهداریم بهعنوان یک مسلمان یاد بگیریم یادگرفتن قرآن است. نسبت به قرآن بیتفاوت نباشیم. روخوانی، روانخوانی، درستخوانی، اطلاعات قرآنیمان را بالا ببریم. برای یک بچه مسلمان بد است که نتواند قرآن را از رو بخواند. در شیعه یک مقدار این ضعف وجود دارد. شما هیچ نوجوان سنی ۱۰ / ۱۵ ساله را نمیبینید که نتواند قرآن بخواند. مقید هستند. بعضی از آنها حافظاند. ولی متأسفانه میبینیم که بچه شیعهها از روی قرآن هم بهزحمت میخوانند.
از آنهم طرف نباید در قرائت قرآن ماند. ماه رمضان بهار قرآن است. در ماه رمضان با قرآن انس داشته باشید. البته قرآن خیلی خطرناک است. «رُبَّ تالَ القرآن و القرآنُ یَلعنُه» یعنی چهبسا قرآنخوانی که خود قرآن او را لعنت میکند. مهم است که چرا قران قاری خودش را لعنت میکند. کدام قاری است که مورد لعن است؟ خیلی کمکاری داریم. تمام قرآن ۱۷۰۰ کلمه است. تکرار ۱۷۰۰ کلمه است. اگر کسی این ۱۷۰۰ کلمه را معنایش را یاد بگیرد حتی اگر عربی بلد نباشد و با ادبیات عرب آشنایی نداشته باشد میتواند قرآن را ترجمه کند. عالم معلوم یعلمون تعلمون همه اینها یک کلمه است؛ یعنی دانستن. ببینید که چقدر در قرآن از این کلمه استفادهشده است. هر کس معنای ۱۷۰۰ کلمه را یاد بگیرد خودش میتواند قرآن را ترجمه کند. یادگیری این ۱۷۰۰ کلمه بهطوریکه مسلط بشوید نه ماه طول میکشد. خیلی طول بکشد یک سال میشود. کسی که اصلاً عربی بلد نیست میتواند به این نحو قرآن را ترجمه کند. وقتتان را از دست ندهید. گوشی که در دست دارید در فضای مجازی میچرخید این کارها را با آن انجام دهید. از فرصتها استفاده کنید. فرصتها بهسرعت میگذرد. «إِضَاعَهُ الْفُرْصَهِ غُصَّهٌ» از بین رفتن فرصتها غصه دارد.
حضرت در اینجا فرمودند یا بن مسعود کسی که قران را برای دنیا یاد بگیرد؛ یعنی آن چیزی که خدا برای آخرت قرار داده است برای رشد و تعالی ما قرار داده است اگر کسی برای دنیا استفاده کرد و با آن کاسبی کرد که بعضی از قُرا هستند که طی میکنند چقدر بگیرند. خدا رحمت کند آقای مجتهدی را میگفت بعضیها آهنگر هستند، بعضیها زرگر هستند، بعضیها هم آخوند گرند. از آخوندیاش کاسبی میکند. با آنها هیچ فرقی ندارد بهاضافه اینکه این دین میفروشد. خطرناک است. بعضیها قران را میکنند محل کسب خودشان. فرمود ابن مسعود کسی که قرآن را برای زینتهای دنیا یاد بگیرد؛ یعنی همین فخرفروشیها. مثلاً میگوید من اینگونه آموزش میدهم، این سبک قرآن خواندن من بود، خدا بهشت را بر چنین اشخاصی حرام میکند؛ یعنی قرآن میخواند و برای خودش جهنم میخرد.
چند روایت درباره تعلیم و تعلم قرآن برای شما میخوانم. امام صادق علیهالسلام از پدر بزرگوارشان از پدرانش علیهمالسلام روایت میکند «مَن قراء القُرآنَ لِیَأکُلَ بِهِ النّاسَ جاءَیَومَ القِیامَهِ ووَجهُه عَظمٌ لا لَحمَ فیهِ» هرکس قرآن را قرائت کند تا بدینوسیله چیزی از مردم کسب کند (بعضی وقتها جاه و مقام است، عزت اجتماعی است یا پول است) روز قیامت او را میآورند صورتش هست استخوان دارد ولی گوشت ندارد؛ یعنی با چهره وحشتناکی روز قیامت میآید.
از آنطرف سفارش زیاد داریم که قرآن را بخوانید و به دیگران تعلیم دهید. دیگران را تشویق کنید به فهم قرآن و گسترش قرآن. امیرالمؤمنین سلامالله علیها فرمودند «الله اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ» شمارا قسم میدهم به خدای تعالی که به قرآن توجه کنید. نکند که دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت بگیرند. آیات قرآن را داریم، دستورات قرآن را داریم ولی دیگران به آن عمل میکنند. جمالالدین اسدآبادی گفته بود «در کشورهای اسلامی رفتم مسلمان دیدم ولی اسلام ندیدم. در کشورهای غیر اسلامی رفتم اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم» یعنی دستورات اسلامی را در آنجا انجام میدادند. راستگویی، منظم بودن، رعایت حقوق دیگران، رعایت حال همسایه، اینها جزو دستورات اسلام است ولی متأسفانه انجام نمیدهیم. کاملاً بعضی جاها معلوم است خصوصاً جاهایی که مسلماننشین و غیرمسلمان نشین است کاملاً معلوم است.
ما چقدر آیات اجتماعی داریم در قرآن، چقدر از آنها را بلد هستید؟ آیات جهاد و آیات شهادت یک مقداری گفتهشده است و بلد هستید. قسمت زیادی از مردم پیش ما میآیند برای مشاوره که دیگری حق آنها را خورده است. این صراحت قرآن است که با برادرت هم میخواهی معامله کنی بنویس. میگوید اعتماد داشتم. اگر اعتماد داشتی چرا دیگر ناراحت هستی. خدا هم نوشت. آدم گفت خدایا چند سال عمر دارم؟ گفت ۷۰۰ سال. گفت پسرم شیث چند سال عمر دارد؟ یک مقدار کمی گفت. حضرت آدم گفت از عمر من مقداری را به او بدهید. خدای تعالی به جبرئیل گفت از او نوشته بگیر. گفت چند سال کم کنم؟ گفت سی سال. ۳۰ سال کم کرد و نوشته هم داد. سر ۶۷۰ سال حضرت عزرائیل آمد که جان آدم را بگیرد. گفت زمان مرگ من هفتصد سال بود. نوشته او را نشانش دادند. این متن روایت بود. خیلی از موارد دعواهایی که بین افراد پیش میآید برای این است که ننوشتند و باهم توافق کردند. مسلمان حرفی نباشیم.
رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمودند «خَیْرُکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ» بهترین شما کسی است که به دنبال یادگرفتن و یاددادن قرآن باشد؛ یعنی قسمتی از زمانتان را در طول روز و هفته و ماه بگذارید برای قرآن. یک دوره تفسیر قرآن در طول عمرتان بخوانید. برنامهریزی کنید و آرامآرام شروع به خواندن کنید. شبی یک صفحه بخوانید. هرچه از قرآن یاد گرفتید به دیگران هم یاد بدهید.
حضرت فرمودند «مَنْ تَعَلَّمَ اَلْقُرْآنَ فَلَمْ یَعْمَلْ بِهِ وَ آثَرَ عَلَیْهِ حُبَّ اَلدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا اِسْتَوْجَبَ سَخَطَ اَللَّهِ وَ کَانَ فِی اَلدَّرَجَهِ مَعَ اَلْیَهُودِ وَ اَلنَّصَارَى، اَلَّذِینَ یَنْبِذُونَ کِتَابَ اَللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ» اگر قرآن را خواند و یاد گرفت و به آن عمل نکرد و آن را برای دنیا و زینت دنیا یاد گرفت مستوجب سخط الهی است و او را در درجه یهود و نصارا قرار میدهند همان کسانی که کتاب خدا را پشت سرشان قراردادند؛ یعنی کسی که قران را یاد بگیرد برای دنیا، کسی که قران را یاد بگیرد برای اینکه اسم درکند، قران را یاد بگیرد برای اینکه بگویند چقدر بلد است.
امام باقر علیهالسلام فرمودند «قاریان سه گونه هستند» فرق نمیکند کسانی که مجلسی میخوانند یا خود ما که میخوانیم «مردی که قران میخواند و آن را برای خود کالایی فرض میکند که بهوسیله آن پادشاهان را جلب کند و بر مردم برتری جوید» مثلاً در مجالس بزرگان بخواند تا صلهای بگیرد «و مردی که قران میخواند و حروف آن را حفظ میکند و حدود آن را تباه میکند» وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً را خیلی قشنگ میخواند ولی خودش اهل غیبت است. حروفش را میگوید اما حدودش را رعایت نمیکند «و مردی که قران میخواند، داروی قران را بر درد دل خویش میگذارد، شب را با آن شبزندهداری میکند، روز را با آن تشنه است» یعنی اهل قیام شب و صیام روز است «احکام آن را برپا میدارد، به خاطر آن از بستر دوری میکند» یعنی کسی که قرآن را حقیقتاً تلاوت میکند، آیات قرآن شده دوای دردش، شب و روز با قرآن است، یعنی مسیر زندگیاش بر اساس قرآن است، رفتوآمد و نشستوبرخاستش بر اساس قرآن است، معاشرت و کاسبیاش بر اساس قرآن است، تعلیم و تعلمش بر اساس قرآن است، چنین شخصی که در عالم زندگی میکند و چنین روشی را دارد «بهپاس این شخص بلا برطرف میشود و به حرمت ایشان دشمنان دولت را برمیگرداند و بهپاس ایشان از آسمان باران میبارد و به خدا سوگند که میان قرآنخوانان، این گروه از کبریت احمر کمیابتر هستند» این افراد نایاب هستند یعنی هرکسی که قران را میخواند برای طمعی میخواند که باید مواظب باشیم که این طمع را نداشته باشیم.
قرآن وسیله کمال و رشد ماست و آن را برای دنیا نباید خواند. قرآن قانون اساسی ماست. باید تبدیلش کنیم به قوانین زندگیمان و بر اساس قرآن زندگیمان را تدبیر کنیم. گفتمان رایجمان باید قرآن باشد. معاملات ما باید بر اساس قران اتفاق بیفتد. زندگی ما بر اساس قرآن باید شکل بگیرد. تربیت ما باید قرآنی باشد. آیات تربیتی قرآن را ببینید که چقدر زیبا تربیتکرده است. سه آیه در سوره مبارکه نور میفرماید که پدر و مادر نسبت به بچهها باید در خانه چگونه زندگی کنند. حاجآقا جواد تهرانی روی زنگ خانهاش این آیه را نوشته بود که وقتی به شما گفتیم برگردید، برگردید. ایشان این آیه را استفاده کرده بود روی زنگ خانه. هر کس که زنگ میزد و ایشان جواب نمیداد او دیگر ناراحت نمیشد چون آیه قرآن است که این نشانه تقواست. این آیه را درس عملی گرفت و به دیگران هم یاد داد. خوب است که ما این آیات را یاد بگیریم.