مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۹ فروردین ماه ۱۳۹۸ شهر کرج /

مقاومت اسلامی تنها راه پیروزی بر دشمنان است

کارشناس روابط عمومی ۰۹ فروردین ۱۳۹۸ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۸/۰۱/۰۹

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت‌الله حسینی همدانی

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

ایهاالمؤمنون و المؤمنات أوصیکم و نفسی بتقوى اللَّه. خود و شما را به رعایت تقوای الهی دعوت می­کنم که یکی از مصادیق رعایت تقوا عمل به دستورات اولیاء گرامی اسلام است.

تا بحث جدیدی را برای امسال در نظر بگیرم، چند جلسه راجع به سبک زندگی که اسلام دستور داده، در مورد کیفیت ارتباط مسلمین باهم و اینکه روش برخورد افراد با هم چگونه باشد و از نظر شرع مقدس وظیفه ما چیست بیان می­کنم.و چون دامنه بحث مفصل است فقط به نکاتی از روایات در مورد بعض از موضوعات بیشتر مورد ابتلا که قبلاً نگفته­ام اشاره می­کنم.

یکی از مسائل مورد طرح، زیارت اخوان و دیدن دوستان است که روایات زیبائی هم دارد. اول به بعض از جزئیات بپردازم. در زیارت و دیدار دوستان، اولین کار که ان­شاءالله همه توجه داریم سلام کردن است.

«عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه­السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی­الله­و­علیه­و­آله قَالَ: مَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوهُ» هرکسی در برخورد با شما قبل از سلام کردن شروع به صحبت کند جوابش را ندهید. «وَ قَالَ ابْدَءُوا بِالسَّلَامِ قَبْلَ الْکَلَامِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوهُ» و فرمود در برخورد با برادر دینی‌تان از ابتدا به سلام شروع کنید، قبل از اینکه صحبت بکنید و هرکسی قبل از سلام حرف زد جواب ندهید.

و متاسفانه گاهی دیده می­شود که افراد نسبت به سلام کردن بی­تفاوت هستند. در جلسات رسمی در صدا و سیما انسان می‌بیند که بی‌تفاوت هست این ترک مستحب است. گاهی با سر تکان دادن سلام میکنند و گاهی هم فرار می­کنند افراد.

ترک سلام ترک یک سنت اسلامی است که آثار سوئی بخصوص در اجتماع دارد. سلام ایجاد محبت می­کند، ببینید چقدر مهم است که رسول خدا فرمودند اگر با کسی مواجه شدید و سلام نداد جوابش را ندهید. با اینکه اسلام فراوان به ادب و احترام به هم تذکر می­دهد ولی اینجا می­گوید جواب چنین شخصی را ندهید. و این خیلی مهم است.

خود سلام دادن عمل مستحبی است که جوابش واجب است. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی­الله­و­علیه­و­آله السَّلَامُ تَطَوُّعٌ وَ الرَّدُّ فَرِیضَهٌ» سلام مستحب است اما جواب سلام واجب است. یا مسئله پراکنده کردن سلام که توسعه بدهیم و به افراد مختلف سلام بدهیم، به همه سلام بدهیم. بلند سلام بدهیم. افشاء سلام کنیم که می‌تواند به معنای بلند سلام کردن باشد و یا نشر دادن سلام باشد.

در روایت دارد که امام باقر علیه­السلام فرمودند «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ إِفْشَاءَ السَّلَامِ» خداوند علنی کردن سلام را دوست دارد. یعنی همه به هم سلام کنند.  ماها فقط به آشناها سلام می­کنیم از کنار غریبه‌ها رد می‌شویم ولی ظاهراً باید رواج داشته باشد و به همه سلام داد.کوچک‌ترها به بزرگ‌ترها بزرگ‌ترها به هم دیگر.

چون خود این عمل یکی از علائم و نشانه­های تواضع است.  بعضی‌ها که اهل تکبر هستند سخت شان است که سلام کنند. رسول خدا به همه سلام می‌داد.  امام صادق -علیه­السلام- فرمودند: «مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ تُسَلِّمَ عَلَى مَنْ لَقِیتَ» از  نشانه‌های تواضع (که آن‌همه فضیلت دارد) این است که به هرکسی رسیدی سلام کنی.

خوب این نشانه­ها و خصائص را باید در خودمان محقق کنیم و عامل به آنها باشیم. این­ها آداب و اخلاق اسلامی است که اگر رواج پیدا کند موجب جذب انسان‌ها به سمت اسلام خواهد شد. مسلمان‌ها اگر به دستوراتی که در بین آنها گفته شده است عمل کنند موجب جذب افراد به سمت اسلام خواهند بود.

لذا دربیانی که به نظرم شبیهش را قبلاً هم اشاره کردم که بخیل فقط به کسی که مالش را به دیگری نمی­دهد نمی­گویند، بلکه در روایت دارد که امام صادق -علیه­السلام- فرمودند: خدای تعالی فرمودند: «إِنَّ الْبَخِیلَ مَنْ یَبْخَلُ بِالسَّلَامِ» بخیل کسی است که از سلام کردن بخل می‌کند. ما فکر می‌کنیم اگر کسی مالش را به کسی ندهد بخیل است. اما در اینجا می‌فرماید کسی که سلام نکند بخیل است. البته به قول ما طلبه­ ها اگر «ال» در اینجا برای حصر باشد، آن وقت تنها علت صدق بخل، سلام نکردن است.

خوب پس سلام شد عمل مستحبی که ثواب دارد و ثوابش از جوابش که واجب است بیشتر است. چون جواب واجب است. نکته دیگری که خوب و لازم است انجام گیرد این است که اگر سلام کننده یک نفر باشد باز لازم است در جواب به صورت جمع پاسخ داده شود که بگوییم: علیکم السلام نه علیک السلام.

امام صادق علیه­السلام فرمودند: «ثَلَاثَهٌ تُرَدُّ عَلَیْهِمْ رَدَّ الْجَمَاعَهِ وَ إِنْ کَانَ وَاحِداً عِنْدَ الْعُطَاسِ یُقَالُ یَرْحَمُکُمُ اللَّهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ مَعَهُ غَیْرُهُ وَ الرَّجُلُ یُسَلِّمُ عَلَى الرَّجُلِ فَیَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ الرَّجُلُ یَدْعُو لِلرَّجُلِ فَیَقُولُ عَافَاکُمُ اللَّهُ وَ إِنْ کَانَ وَاحِداً فَإِنَّ مَعَهُ غَیْرَهُ».

 سه دسته هستند که در برخورد با آنها گرچه یک نفر باشد خطاب جمع شود. ۱٫ در جایی که کسی عطسه می‌کند ( یکی از حقوقی که انسان‌ها نسبت به هم دارند حق العطاس است. که اگر کسی عطسه زد شما در مقابل او کلمه‌ای را به کار ببرید که در اصول کافی بابی دارد که به آن پرداخته است. اگر کسی عطسه زد تنها بود چه بگوید، کسی شنید چه بگوید، دوبار عطسه زد چه بگوید) شما در عکس‌العملی که نشان می‌دهید بگویید «یرحمکم الله» یعنی مستحب است که اینگونه به صورت جمع بگویید نه مفرد؛ حتی اگر همراهش نفر دیگری نباشد.

  1. جایی که کسی به دیگری سلام می‌کند و می‌گوید: سلام علیکم و در جواب هم بگوئید: علیکم السلام. ۳) در مقام دعا یعنی اگر کسی برای دیگری دعا می‌کند بگوید: عافاکم الله. در ذیل می‌فرماید در این سه مقام اگرچه طرف واحد است ولی شما جمع بیاورید. زیرا غیر او با او هستند که مراد ملائکه است و حداقل دو ملک مامور ثبت که همراه او هستند. و البته ممکن است افرادی باشند که فرشتگان بیشتری همراه آنها باشند.

باید توجه داشت که نباید بیشتر از حد هم به جواب اضافه کرد. امام باقر -علیه ­السلام- می‌فرماید امیرالمومنین -علیه ­السلام- در مسیری به قومی رسیدند و به آنها سلام کردند و آنها در جواب گفتند: «عَلَیْکَ السَّلَامُ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ».

امیرالمومنین -علیه ­السلام- در برابر آنان عکس‌العمل نشان دادند و فرمودند از محدوده اضافه کردن بر سلام در جواب سلام تجاوز نکنید و در سلام کردن به ما از آنچه که ملائکه به پدرمان حضرت ابراهیم در سلام گفتند: «رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ» استفاده کنید و بیشتر نگوئید. که همان قصه آمدن ملائکه برای عذاب قوم لوط است که مهمان حضرت ابراهیم شدند و آنجا در سلام مغفرته و رضوانه نداشت.

به هر تقدیر سلام مستحب پر ثوابی است که ایجاد محبت و دوستی می­کند و راه انسی است نسبت به دیگران که نباید گذاشت متروک شود و جایش را چیز دیگری بگیرد.افشاء و علنی کنیم آن را . جدیداً سلام می‌کنیم در جواب می‌گویند وقتی شما به خیر. می‌گوییم سلام‌علیکم، می‌گویند حال شما خوب است؟ جواب سلام که این چیزها نیست. حواسمان باشد که این دستورات را از دست ندهیم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی

و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد

والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه­ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می­کنم. اهل تقوا در بیان مطلب دقت لازم را داشته چون از عقل کاملی برخوردار هستند. بسیار کم گو بوده کم حرف می­زنند اما بجا. مولانا امیرالمؤمنین -علیه­السلام- درحکمت ۶۸ از حکم ­نهج­البلاغه فرمودند: «إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلَامُ» هر گاه عقل کامل باشد، سخن کم گفته شود. این مسئله رابطه‌ای را به ما نشان می‌دهد که کسانی که زیاد و بیش از اندازه حرف می‌زنند از کمال عقل برخوردار نیستند.

وقتی عقل به کمال خودش برسد و کنترل قوای نفسانی و جسمانی را به عهده بگیرد، نیازها و اقتضائات هرکدام از قوا را در نظر می­گیرد و در پسندیده­ترین حالت از آنها بهره می­برد. چه در گفتار و چه در رفتار.

بنابراین کسی­که مشغول اصلاح نفس خود باشد کمتر سخن می­گوید و اگر هم بگوید با توجه؛ پخته و سنجیده می­گوید. راجع به سکوت کردن و سخن گفتن مطالب فراوانی مطرح شده است. حضرت فرمودند: چون عقل کامل شود سخن کم شود.

و در بیانات دیگر، اهل بیت فرمودند: سکوت و کم گوئی حکمت را بهمراه دارد. امام صادق -علیه السلام- فرمودند: دانا زیاده­گوئی نمی­کند. و امیرالمومنین -علیه ­السلام- فرمودند: از زیاده­گوئی بپرهیز که آن( زیاده گویی)، عیب­های پنهان تو را آشکار می­سازد.

خدایا تقوا در گفتار نصیب ما بفرما.

۱۳ سال قبل از هجرت ۲۷ رجب بعثت رسول گرامی اسلام واقع شد بزرگترین عید مسلمین که اگر به ابعاد و جهات مختلف مبعث توجه شود عید بشریت است نه فقط مسلمان ها در این روز خدای تعالی برترین و کامل ترین موجود عالم هستی را برگزید تا به واسطه او نفوس انسان ها را تزکیه کند.

انسان هلوع منوع قتور حسود شرور عنود جزوع ظلوم کفور که ۵۰ صفت بد در قرآن کریم برای این انسان بیان شده است او را تربیت کند و مکارم اخلاق را در او زنده کند و تکمیل کند  تا انسان خداخواه شود. انسانی که نفس خواه است انسانی که نفس بر او غلبه دارد او را کنار بگذارد تا خدا حاکم شود.  هم بر فرد هم بر جامعه.

روزی که زمینه تربیت  تمام ابعاد وجودی انسان فراهم شده است مردم از ظلم و ظلمت جهل رها شدند و به نور علم و عدالت وارد شدند خدای تعالی رحمتش را بر عالمیان فرستاد «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ» با  بعثت رحمت و رافت آمد.  عدالت و نور آمد. اخلاق و بندگی خدا آمد .مبارزه و اجتناب از طاغوت آمد. یعنی محمد صلی الله علیه و آله و سلم.

مبعث روز بزرگی است از کرامت و ویژگی‌های این روز غافل نباشیم. از اعیاد بزرگ اسلامی است و آدابی دارد به آن آداب مقید  باشیم.  قصدم این بود که مقایسه ای بین زمان بعثت و ظهور  داشته باشم. چون طولانی می شود از آن عبور می کنم. فرق بین بعثت در زمان پیغمبر  و ظهور حضرت حجت سلام الله علیه چیست و چگونه است.  انشاءالله در نوبت دیگری به آن می پردازم.

امام موسی بن جعفر -علیه السلام- در سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ قمری متولد شدند و بعد از شهادت امام صادق علیه السلام در بیست سالگی به امامت رسیدند و مدت ۳۴ یا ۳۵ سال دوران امامت آن حضرت بود  رهبری امت اسلامی را عهده دار شدند و بنابر قول مشهور در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ قمری به دستور هارون الرشید ملعون در بغداد در زندان به شهادت رسیدند.

بعد از شهادت امام صادق -علیه السلام- برای شیعیان نسبت به رهبری آینده جهان اسلام سردرگمی شدیدی به وجود آمد افراد و شبهات مختلفی را در جامعه رواج دادند به خاطر امیال خودشان و بیشتر هم امامزاده‌ها و اطرافیان امام بودند در زمان حیات خود حضرت صادق -سلام الله علیه- شبهه جانشینی اسماعیل فرزند بزرگ امام را مطرح کردند که خود امام به مناسبتهاى مختلف، مسأله جانشینى اسماعیل را به‏ شدت نفى مى‏کردند.

حتى وقتی که اسماعیل در زمان حیات امام از دنیا رفت، آن ‏حضرت على‏رغم این‏که به ‏شدت از مرگ فرزندش متاثر بود، با این­ حال اصرار کردند تا روانداز برپیکر مطهر اسماعیل برداشته شود تا مردم مرگ او را به چشم خود ببینند. حتی وقتی او را داخل قبر گذاشتند و خود حضرت داخل قبر شدند و روی کفن اسماعیل نوشتند «اسماعیل یشهد بان لا اله الا الله» که اسماعیل مرد و این را به همه اعلام کنند. ولی باز عده­ای از شیعیان که درشهرهاى دیگربودند، فرقه­هائی درست کردند.

فرقه ­ای به مهدویت امام صادق -علیه­السلام- معتقد شدند و آن ‏حضرت را آخرین جانشین پیامبر و امام زمان دانستند. فرقه ­ای بر مهدویت اسماعیل اصرار داشتند و معتقد بودند نمرده است. فرقه­ ای قائل به­ مرگ ­اسماعیل بودند ولی می­گفتند فرزندش محمد امام است. که اسماعیلیه هستند.

فرقه ­ای می­گفتند عبدالله‏ بن جعفر فرزند دیگر امام صادق که به افطح معروف بود، امام است. که فطحیه هستند، فرقه­ ای محمد‏بن جعفر فرزند خوش چهره امام صادق که به محمد دیباج معروف بود را پیشواى خود نامیدند، فرقه­ ای هم اکثریت هستند و به نص صریح امام صادق عمل کرده ­اند به امامت موسى‏بن جعفر قائل هستند.

امام هفتم در چنین موقعیت اسف‏بار و ناهنجار فرهنگى و اجتماعى، رهبرى شیعیان ­را به‏ عهده گرفت ­و توانست­ این کشتى ­طوفان‏زده امت اسلامى را از گزند حوادث، رهایى بخشیده، به ساحل نجات برساند.

چون فرصت نیست من هر نوبت به گوشه ­ای اشاره می­کنم که اگر دوستان این نکات را در کنار هم بگذارند تاریخچه کاملی به دست خواهد آمد.  شیوه مبارزاتی حضرت جالب است که در نوبت دیگری عرض خواهم کرد.

سخت­گیری بر امام خیلی شدید بود که حتی اسم امام را هم نمی‌توانستند ببرند. عالم و رجل و اینگونه صدا میکردند. جو سنگینی بود. حضرت را از این زندان به آن زندان می‌بردند و حضرت فرمودند فرصت خوبی است برای مناجات با خدا.

 اما دعاهای حضرت در این اواخر تغییر کرده بود.  و می‌فرمودند همان‌طور که دانه را از دل خاک نجات می‌دهی، من را هم از زندان نجات بده. ظاهرا زندان نمور بود و تنگ و تاریک بود.  در زندان هم شکنجه ­های روحی می­کردند امام بسیار نحیف و رنجور شدند اما ستمگر تحمل نکرد و دستور قتل امام را صادر کرد.

بدن را از زندان بیرون آورند. بر روی جسر بغداد قرار دادند. مردم همه آمدند بر جسر بغداد گل ریختند و شد سوق الریاحین؛ اما بر بدن پسر پیغمبر، حسین، شمشیر و نیزه و سنگ ریختند.«أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا‌ای مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»

چون دهم فروردین روز زمین در فلسطین است مسئله ای را خدمت شما عرض کنم که مربوط به این منطقه باشد.   وحشت صهیونیست­ها از پیروزی ­های سوریه و تحولاتی که در منطقه در حال انجام است موجب شده است که آمریکا به کمک بیاید و ضمن نقض رسمی قطعنامه­ های سازمان ملل در اقدامی ضد بشری به حمایت از رژیم غاصب پلید صهینیستی، عملی نا مشروع انجام دهد و جولان سوریه را به سرزمین­های اشغالی ضمیمه کند و رسماً از اشغالگری و غصب سرزمین­های دیگران در مسیر طرح سازش آمریکایی یا همان معامله قرن حمایت کند. حقوق مردم جهان اسلام را نادیده بگیرد و در نتیجه بر نا امنی منطقه بیافزاید.

کاری که با مخالفت گسترده جهانی و حتی اتحادیه عرب هم مخالفت کرد . خود این مخالفت نشان می­دهد آمریکا محبوبیت جهانی­اش را از دست داده و قصد دارد مشکلات فراوان داخلی­اش را با این ترفندها جبران کند. راه پیروزی برجرثومه­های فساد در منطقه به خصوص آمریکا و اسرائیل مقاومت مسلمین است که بحمدالله به خوبی انجام می­گیرد.

آمریکا آن کلب هِراشی است که اگر در مقابلش نایستی و به او حمله نکنی به تو حمله خواهد کرد. اگر در سال گذشته که سفارتش را از تل­آویو به قدس می­برد، جهان اسلام به پا میخواست، امروز جرات ­نداشت ­خاک ­مسلمین ­ر ابه ­صهیونیست ­های پلید ببخشد.

آیا با چنین موجود پلیدی می‌شود وارد مذاکره شد؟ و وارد مذاکره شدن و قرارداد بستن و دست دادن و پیمان بستن چیزی جز  خسارت نصیب ما می شود؟ همین روزها باز تعدادی قریب به ۲۵ فرد و نهاد را تحریم کرد.

آنچه رهبر معظم انقلاب به مجلس فرمودند که شما هم طرح و لایحه تصویب کنید مغفول نماند. بعضی­ها بدون فکر هر چه دلشان می­خواهد می­گویند. بیان رهبری را دقت کنید. ببینید راه مبارزه با دشمن چگونه است. راه مبارزه را هم به ما نشان می‌دهند اما بعضی‌ها باز غافلند.

آنها با تمام توان آمده­اند. از همه امکاناتشان استفاده می‌کنند تا نظام اسلامی و اسلام و شیعه را زمین‌گیر کنند.  ما به آنها عرض می‌کنیم : هرچه توان دارید به میدان بیاورید و پشت به پشت هم دهید اما امکان ندارد از قدرت ایمان مردم ما کم کنید و ما تا تو را ای آمریکا، در مقابل خود به زانو درنیاوریم از پا نخواهیم نشست.

و اما مسئله سیل که از حوادث و بلایای طبیعی است که در روزهای ابتدائی سال باعث ناراحتی و تلخ­کامی همه مردم ایران بخصوص مناطق درگیر شد به خاطر خسارات جانی و مالی که به بار آورد. لازم است اینجا به این موضوع مختصر اشاره­ای داشته باشم و اگر خدا خواست و توفیق بود مفصل درنوبتی دیگر به آن بپردازم که نقش بلاها درزندگی ما چیست و نوع برخورد ما با آن چگونه باید باشد.

روایاتی که مطرح است و استفاده ­ای که از آیات می­شود این است که انسان را در خوف و رجاء نگه می­دارد. گاهی در روایتی دارد که اگر کسی دچار بلا نشود مورد غضب خداست. و گاهی می­فرماید مومن به اقسام بلاها امتحان می­شود و بلا به سوی مومن شتاب دارد و البته به اندازه ایمانش امتحان می­شود.

گاهی می­گوید بلا نعمت است و بوسیله بلا گناهان پاک می­شود. یا حتی، درجاتی که در قیامت شخص مومن بدست می­آورد به بلا مربوط است. در بیانی امام صادق -علیه ­السلام- فرمودند: همانا در بهشت منزلتی است که هیچ بنده­ای بدان نمی­رسد مگر با بلائی که در دنیا به بدنش می­رسد.

یعنی همین کمردرد و پا درد و چشم درد و گوش درد غیر از دندان درد همه اینها بلاهایی است که خدای تعالی به ما می‌رساند و ثواب دارد.

در دسته­ای دیگر از روایات دارد که ما را به سمت رجاء میبرد که  بعد از به اوج رسیدن گرفتاری ­ها گشایش حاصل می­شود بخصوص وقتی بلا روی بلا بیاید. و در همه این احوالات انسان نباید یاد خدا را فراموش کند.

حالا این بلاها گاهی از طبیعت است مثل سیل و زلزله و طوفان و امثال ذالک و گاهی نتیجه عمل کرد بد ماست که امر عادی به بلا تبدیل می­شود. اگر در طبیعت دست­کاری کردیم و برخلاف قوانین الهی رفتار کردیم باید آماده انتقام خدا باشیم که این سنت الهی است و این انتقام همیشه سیل نیست.

گاهی امراض عجیب و غریب است. مثلاً اگر به اسم بیوتکنولوژی و یا مهندسی ژنتیک در حیوان و گیاه دست بردیم، منتظر گرفتاری­هایش باید باشیم. نیایند یک عده بگویند اینها مخالف با علم و پیشرفت هستند. خیر، اتفاقاً برعکس است. ما می­گوئیم تا به نتیجه قطعی در اینگونه امور نرسیدید روی انسان­ها آزمایش نکنید. در کشورهای غربی ۱۴/۱۵ سال آزمایشاتی را انجام می‌دهند و بررسی می‌کنند بعد منتشر می‌کنند. چرا در کشورهایی مثل ایران و امثال او می‌خواهید آنها را به مصرف برسانید.

یا اگر قوانین کشوری را زیر پا گذاشتیم جنگل­ها را از بین بردیم به هر عنوانی درمنابع طبیعی دست کاری کردیم دشت­ها و بیابان­ها را بدون مطالعه دقیق و کارشناسی تخریب کردیم رودخانه­ها را کاربریش را عوض کردیم و جایگزین درست نکردیم، زمینه بروز بلا را فراهم کرده­ایم. یک امر طبیعی تبدیل به بلا می‌شود. بعلاوه مردم را هم ناامید کرده نارضایتی بوجود آورده­ایم.

و حتی انجام گناه و شکستن قرق الهی و اعمال بد در پیش آمدن بلا موثر است. چون خداوند با خوبی­ و بدی آزمایش می­کند. قرآن کریم در آیه ۳۰ سوره مبارکه شوری می­فرماید «وَما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر» و هر مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و خداوند از بسیاری در می­گذرد.

در ذیل این آیه مرحوم مجلسی روایتی را از دعوات راوندی از قول رسول خدا نقل می­کند که خداوند به ایوب وحی کرد که آیا می­دانی گناه تو نزد من چه بود که بلا به تو رسید. «أَوْحَى اللَّهُ إِلَى أَیُّوبَ هَلْ تَدْرِی مَا ذَنْبُکَ إِلَیَّ حِینَ أَصَابَکَ الْبَلَاءُ قَالَ لَا. قَالَ إِنَّکَ دَخَلْتَ إِلَى فِرْعَوْنَ فَدَاهَنْتَ فِی کَلِمَتَیْن‏» تو نزد فرعون رفتی و در دو کلمه سازش به خرج دادی. ( فرعون طاغوت زمان بود و ابرقدرت آن موقع بود. تو پیش او رفتی و با او سر میز مذاکره رفتی)  بالاخره عالم عالم اسباب و مسببات است و هیچ چیز بی علت واقع نمی­شود. البته اینها همه جای بحث و توضیح دارد. من فقط دارم ذهن شما را درگیر این مسائل می‌کنم که بدانید هر اتفاقی که در عالم می‌افتد نتیجه یک سری مقدمات است.

به هر تقدیر بلایا و حوادث طبیعی قابل پیشگیری نیستند اما قابل پیش­بینی هستند. سیل‌های که سال‌های گذشته و همین امسال در کشورهای غربی و اروپایی واقع شده را ببینید به مراتب مخوف تر از سیل‌های است که در اینجا واقع شد. و میزان خرابی و خسارت آن هم بیشتر بود.

اما متأسفانه هر چیزی که در کشور ما واقع می‌شود، مستمسک یک عده مگس صفت می شود. که بیایند بنشینند روی زخم و اسلام را زیر سؤال ببرند. اهل‌بیت را زیر سؤال ببرند. انقلاب اسلامی را زیر سؤال ببرند. ما کمبود و کم کاری‌ها را نفی نمی‌کنیم. اما همه چیز باید آماده باشد و باید خودمان را از قبل آماده کنیم تا از خسارت­ها کاسته شود. این احتیاج به دقت در برنامه­ریزی و ایجاد زیر ساخت­های لازم دارد. آنچه مهم است این است که در هر زمان وظیفه ما چیست.

اینجا باید از همه مردم فداکار و با وفا و نوع دوست کشورمان که پیشتاز بودند و منتظر هیچ پیام و دستوری نشدند و جلوه ­های مانا از ایثار از خود نشان دادند که شاید در مواردی خودشان هم آسیب دیده بودند.

و هم چنین از عزیزان روحانی و فضلاء گرامی که در صحنه حاضر بودند وبه ویژه از ارتش، سپاه، نیروهای مسلح، نیروی انتظامی، بسیج، نیروهای امدادی، ستاد مدیریت بحران، هلال احمر، کمیته امداد و دیگر بزرگواران که در مناطق مختلف حاضر شدند و با سرعت عمل و دقت، خالصانه ارائه خدمات کردند تشکر و قدردانی کنم. و از خدای جابر طلب می­کنم به حق مولود عظیم این ماه ضایعات را به احسن وجه برای ملت ما جبران بفرماید.

و جا دارد که در استان خودمان هم تشکری داشته باشم. اول اینکه در همان منطقه شمال و گلستان ۱۱ پایگاه زده شده است که سپاه و نیروهای استان در آنجا مستقر هستند. قسمتی از آن به عهده استان البرز است و در کارهای آنجا را انجام می‌دهد که تشکر می‌کنیم.

 چون احتمال بروز حادثه می­رفت همه آماده باش بودند. بنده دائم با عزیزان در تماس بودم و از روند امور در استان از دستگاه­های مختلف شخصاً پیگیری می­کردم و دیدم که همه در پست­های ماموریتی چند شبانه روز آماده بودند که غافلگیر نشوند. فرمانداران، بخشداران، شهرداران، دستگاههای امدادی و امنیتی، پلیس راهور و در رأسشان استانداری که سرکشی می­کردند و مراقب بودند، همه با همدلی مشغول بودند. که خدای تعالی را بر این نعمت شاکریم.

اما نباید از این موضوع غافل بود که استان ما هم آسیب پذیر است و بعضا شنیده و دیده می­شود که تخلفاتی در زیرساخت­ها صورت گرفته که باید سریعاً در جبران آنها اقدام کرد و الا ممکن است خساراتی متوجه ما هم باشد  که  البته بارندگی و سیل به سمت ما نیامد دوستان هم متوجه بودند که کارهای تامینی را انجام بدهند. اما باید زیرساخت‌ها حتماً درست شود.

هم مردم و هم مسئولین باید هوشیار باشند.دستگاه­های مربوطه به خصوص دستگاه قضائی جدی پیگیری کنند و تخلف را در هر سطحی که باشد اغماض نکنند. به مرّ قانون درباره همه عمل کنند. مسئله آبخیزداری، کارهای مفیدی صورت گرفته اما کافی نیست و تعهدات لازم براساس تفاهمنامه با دولت پیش نرفته، مسئولین پارک در حال ساخت حوزه آبخیز کلاک را دقت بفرمائید. در مسئله از بین رفتن پوشش گیاهی و باغات و تغییر کاربری­ها دقت بیشتری شود. تخلیه نخاله­ های ساختمانی در کجا واقع می­شود دقت شود. خدای تعالی همه خطرات را از سر ملت ایران دور بگرداند.

تعدادی از آقایان مراجع هم اجازه دادند که یک سوم از سهم امام را در این راه مصرف کنند دوستانی که مرجعشان اجازه می‌دهد  این کار را انجام دهند که حسنه مضاعف خواهد داشت.

سیزدهم فروردین ماه روز طبیعت است و در حقیقت روز تشکر از خداست به خاطر نعمت­های زیبائی که به ما داده و مایه آرامش روح و جسم ماست. کنار چشمه و سبزه و درخت رفتن و از طبیعت بهره بردن زیباست. این روز را روز آموزش به فرزندان و دیگران قرار بدهیم؛ به جای اینکه خرافات به بچه ­ها آموزش بدهیم که مثلاً این روز نحس است. به او چگونه با طبیعت مهربان بودن و از نعم الهی بهر­ه­مند شدن را آموزش دهیم. ایام هم مخلوق خداست و هیچ مخلوقی نحس نیست بلکه عملکردها آن را نحس می­کند هر روزی که شخص در آن گناه کند برای او نحس است و از رحمت خدا دور.

دوازدهم فروردین روز جمهوری اسلامی است که همه مردم یکپارچه آمدند و رأی دادند به نظام اسلامی. و روز جهانی کتاب کودک روز دیگری است که باید به آن پرداخته می‌شد و فرصت نیست. راجع به مشاجرات کنگره اردن هم می‌خواستم نکته ای را عرض کنم که ان‌شاءالله در فرصتی دیگر.

ان شاالله شاد و الهی زندگی کنید.

در انتشار این خبر سهیم باشید:
مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.