- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۷/۱۲/۸– جلسه بیست و دوم
بسمالله الرحمن الرحیم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ عَلَیْهِمْ لَعْنَهٌ مِنِّی وَ مِنْ جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ وَ الْمَلَائِکَهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ عَلَیْهِمْ غَضَبُ اللَّهِ وَ سُوءُ الْحِسَابِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ قَالَ اللَّهُ لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِلَى قَوْلِهِ وَ لکِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ أُولَئِکَ یُظْهِرُونَ الْحِرْصَ الْفَاحِشَ وَ الْحَسَدَ الظَّاهِرَ وَ یَقْطَعُونَ الْأَرْحَامَ وَ یَزْهَدُونَ فِی الْخَیْرِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»
دارد از مجموعهای از انسانها سخن میگوید که دارای ویژگیهایی هستند که قسمتهایی از آن را جلسات قبل خواندیم. وضعیت منافقین و منافقات و دنیازدگان را مطرح کرد. کسانی که دنبال هوی و هوس هستند.
فرمود پسر مسعود لعنت من بر ایشان است و همه انبیا و همه ملائکه مقربین و خدای تعالی هم نسبت به اینها غضب دارد و اینها در دنیا و آخرت دچار سوء الحساب هستند. بعد به آیات ۷۸ تا ۸۱ سوره مبارکه مائده اشاره میکند.
در اینجا مطالب فراوانی دارد که من انتخاب میکنم و بعضی از موارد آن را برای شما بیان میکنم.
سوء الحساب یعنی حساب سخت و سنگین. درباره حساب در قرآن کریم موارد فراوانی داریم. یوم الحساب، سریع الحساب، سوء الحساب، فراموشی حساب. خوب است که در قرآن بررسی کنید و آیات آن را یادداشت کنید و جداگانه آن را مطالعه کنید که معارف خوبی به دست شما میآید که بحث حساب و کتاب در روز قیامت چه وضعیتی دارد. همه ما باید اهل محاسبه باشیم و حساب و کتاب اعمال مان را داشته باشیم.
این افرادی که مورد لعن و غضب الهی هستند هم در دنیا و هم در آخرت حساب سختی دارند و خدای تعالی آنها را لعن کرده است. برای اینکه از این حساب سخت خلاص شویم بهترین کار این است که در دنیا اهل محاسبه باشیم. اگر کسی در دنیا اهل محاسبه بود یقیناً در قیامت حسابش سخت نخواهد بود.
کسی که بر اعمالش مواظبت دارد و اعمالش را محاسبه میکند در روز قیامت مبتلا به حساب سخت نخواهد بود. اگر در اینجا هر طور که دلش خواست حرف زد و هر طور که دلش خواست زندگی کرد؛ بداند آنجا اینطور نیست حساب و کتاب میکشند.
سوء الحساب برای جایی است که مو را از ماست بکشند. وقتی خدا از هیچ چیز فروگذار نکرده حتی افکاری که در ذهن شما هست خطورات و فکرهایی که به ذهن شما میآید آنها را قرآن کریم محاسبه میکند، باید بدانید که روز سختی در پیش داریم که هیچ چیزی گم نمیشود. هیچ صغیره و هیچ کبیره و هیچ ریز و درشتی فراموش نمیشود. همه آنها مورد حساب است.
حتی اشارههای ابرو و تکانهای دست. در بعضی از گناهانی که مربوط به خلقیات ما است مباحثی است که مثلاً در دروغ بعضی وقتها انسان با اشاره دروغ میگوید. با اشاره غیبت میکند. در مجلسی نشستید و پشت سر کسی بیراهه میگویند و ما سر تکان میدهیم و حرف هم نمیزنیم ولی گناه غیبت را برای ما مینویسند.
همان گناهی را که او دارد با زبان انجام میدهد برای اشاره ما هم مینویسند. این محاسبه اعمال به شدت دقیق است. هیچ چیزی فروگذار نمیشود. حتی آن چیزهایی که به ذهنمان میآید. این سوال هست که میگویند ما شنیدهایم که اگر عمل کنیم برای ما گناه مینویسند. اگر کار خیر کنیم ده برابر مینویسند. گناه کنیم یکی مینویسند. تا کار به عمل نرسد که حساب نمیکنند.
جواب این است که بدانید آیات قرآن میگوید که حساب میکنند. خدای تعالی در قرآن کریم فرموده است حساب میکنیم اما بر آن اثر بار نمیکنیم. اگر معصیت بود، اگر خطا بود، چون در عالم خارج محقق نشده معصیت نمینویسیم ولی بدان که تو فکرت این بوده است. این خیلی بدتر است. اگر حساب میکردند مقداری سختی کار کمتر می شد.
شبیه این آیه است که «کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا» که خدای تعالی میگوید خودت حساب کن. بگو من به تو چه بدهم؟ خودت حسابرس خودت باش. تو هر چه بگویی من قبول میکنم. آدمی به خود نگاه میکند میبیند که نمیتواند نمره خوبی به خودش بدهد. این خودش یک نوع عذاب و عقاب است.
برای اینکه انسان به سوء الحساب مبتلا نشود لازم است که در دنیا به حساب خودش برسد. حرفی که میخواهد بزند، لباسی که میخواهد بپوشد، سفره ای را که میخواهد برود، نگاهی را که میخواهد بکند، صدایی را که میخواهد بشنود، اینها را مواظبت کند. اگر اهل محاسبه در دنیا بود آن موقع در حساب آخرت نگرانی نداشته باشد.
امیرالمؤمنین -علیه افضل صلوات المصلین- فرمودند: راه در امان ماندن از حساب سخت در قیامت محاسبه نفس است.
یک وقت هم به شما عرض کردم یک دفترچه کوچک داشته باشید یا در گوشیهای تان رمزی بنویسید. جدول درست کنید. اگر خلقیات بدی و خوبی را دارید، اگر کارهایی دارید که باید دائماً از خودتان حساب کشی کنید، بنویسید و یادداشت کنید و صفات بد را از خودتان دور کنید. صفات خوب را زیاد کنید. آخر شب کارمان را حسابرسی کنیم.
امیرالمومنین در خطبه معروفشان فرمودند: ای بندگان خدا پیش از آنکه شما را وزن کنند و به حسابتان رسیدگی کنند خودتان را محاسبه کنید. قبل از اینکه راه نفس تنگ و بسته شود آزادانه تنفس کنید و تا زنجیر به گردنتان انداخته نشده و با فشار شما را کشان کشان نبردهاند فرمانبردارانه بروید. بدانید کسی که بر خویشتن خویش موفق نشود تا از درون خود واعظ و زاجری داشته باشد سخن واعظ بیرونی بر او بیاثر است.
تا شما از درونتان نجوشد و از درون برانگیخته نشده باشی واعظی هم از جهنم بگوید تأثیری نخواهد داشت. در نزد شما قیامت را حاضر هم بکند تاثیری هم اگر داشته باشد تاثیرش جزئی است. این حالت باید از درون در انسان بوجود بیاید تا روح و مسیرش تغییر کند.
بزرگتر از خدا واعظی نداریم.صادق تر از خدا گوینده نداریم. «وَ مَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا» راجع به همین صفات بدی که در بنده و شما هست خدای تعالی تکتک تذکر داده است. واعظ است. خطاب خدا و بیان خدای تعالی را چطور می خوانیم و تاثیر نمی گذارد؟ اهل بیت و ائمه معصومین -سلام الله علیهم اجمعین- مطالب را بیان کردند. توضیح دادند. تذکر دادند و موعظه کردند.
همین بیان رسول خدا موعظه است. چرا تاثیر نمی گذارد؟ چون زاجر درونی کار نمی کند. قلبی که باید گیرنده باشد این گیرندگی در اثر گناه آلوده شده است. دلی که باید نور را بازتاب کند سیاه شده است. «بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ».
وقتی که صفحه سیاه شد هرچه نور هم به آن بتابد چیزی بر نمی گرداند. باید این صفحه پاک شود. تا پاک نشود گیرندگی ندارد. توبه قلب را پاک میکند و سیاهی ها را از بین میبرد. محاسبه ی نفس باعث میشود که انسان اگر خطایی دارد خطا را زود از بین ببرد و نگذارد که انباشته شود که دل قاسیه شود. دل را باید صاف نگه داشت.
یکی از آن چیزهایی که انسان را خوب تربیت میکند یاد مرگ است. از یاد مرگ غافل هستیم. شخصی آمد خدمت امام باقر -علیه السلام- عرض کرد: من را موعظه کنید. حضرت فرمودند: «کفَی بِالْمَوْتِ وَاعِظاً» بهترین واعظ مرگ است. شما در فلان بازار مغازه دارید. انتهای راسته ای که مغازه دارید قبرستان است. هر روز یک واعظ از جلوی مغازه تو رد می شود. اگر میخواهی موعظه شوی همان را ببین.
اینکه انسان می بیند دوستان و نزدیکان و اطرافیانش یکی یکی میمیرند مرگ بهترین زاجر است. هادم اللذات است. از بین برنده لذت هاست. لذت های کاذب و دروغین. انسان باید دائماً با مرگ انس داشته باشد. «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَی أَجَلِهِ» هر نفسی که انسان می کشد یک قدم به سوی مرگش نزدیک می شود. ما فکر میکنیم که با نفس کشیدن داریم زندگی میکنیم. در صورتی که میگوید هر نفسی که میکشی یک گام به مرگ نزدیکتر شده ای.
می خواهد بگوید که دائم دارید با مرگ زندگی می کنید. کسی که بداند میمیرد و جایگاهی که به آنجا مراجعه میکند جایگاه حساب و کتاب است و می خواهند برای او حساب بکشند، خود همین میشود واعظ برای او. حالت عصمت برای انسان به وجود می آید. عمدا و متمدا گناه نمیکند. انسان ناخودآگاه تخلفی دارد. کسی که حواسش هست حساب و کتاب و مرگ و قیامتی هست از روی عمد گناه نمیکند. مهم این است که روز حساب نباید فراموش شود. اگر ما آن را فراموش کردیم خودمان را فراموش میکنیم و کسی که خودش را فراموش کرد گم میشود. خدا را فراموش میکند. آیه قرآن است.
روایتی داریم درباره معنای سوء الحساب. حماد بن عثمان نقل می کند از امام صادق -علیه السلام- میگوید: حضرت صادق -علیه السلام- از مردی پرسید: فلانی! میان تو و برادر دینی ات اتفاقی افتاده است؟ ماجرا چه بود و سر چه چیزی با هم دعوا داشتید؟ عرض کرد که مقداری از او طلب داشتم تا آخرین مقدار آن را از او نگرفتم رهایش نکردم. حقم را از او گرفتم.
حضرت فرمودند: بگو بدانم نظرت درباره این قول خدای تعالی چیست «یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» آیا به گمان تو ترسشان از بابت چیست؟ این است که برخلاف عدالت با آنها رفتار شود؟ این ترس به خاطر چیست؟ حضرت فرمودند: این گونه نیست. بلکه ترسشان به خاطر این است که روز قیامت خدای تعالی نسبت به حساب این افراد با دقت تمام خرده گیری و ریزبینی و نهایت دقت برخورد می کند. برای همین می ترسند.
معنای سوء الحساب این است که خدای تعالی در روز قیامت به صورت دقیق، ریز، خرده گیرانه رفتار خواهد کرد. ما خیلی عادی با مسائل برخورد میکنیم. مثلا می گوییم مکروه جایز است. احکام الهی برای ما بزرگ نیست. احکام الهی را باید بزرگ دانست. اینها قرقگاه است. باید بزرگ باشد. خیلی ها بی تفاوتند و عادی سازی هم میکنند. جوری برخورد می کنند که شدت کار گرفته شود.معنای سوء الحساب هم این است که با دقت و موشکافانه به اعمال ما رسیدگی خواهد شد. داستان های زیادی هم در این باره از اهل بیت و روایات فراوانی هم داریم.
رسول خدا دوباره شروع کردند بخش دیگری را درباره همان گروهی که راجع به آنها صحبت کرده بودیم بیان میکنند. فرمودند «أُولَئِکَ یُظْهِرُونَ الْحِرْصَ الْفَاحِشَ وَ الْحَسَدَ الظَّاهِرَ» ای پسر مسعود آنها حرص فراوان و حسد آشکار نشان می دهند « وَ یَقْطَعُونَ الْأَرْحَامَ وَ یَزْهَدُونَ فِی الْخَیْرِ» قطع رحم می کنند و به کارهای خوب بی میل هستند.
« وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» آیه ۲۵ سوره مبارکه رعد. پسر مسعود آنها حرص فراوان دارند و حسد آشکار دارند.
اینها از بدترین صفات انسان است. بدتر از این سه صفت روی زمین نداریم. در روایت است که «أُصُولُ الْکُفْرِ ثَلَاثَهٌ: الْحِرْصُ وَ الِاسْتِکْبَارُ وَ الْحَسَدُ» کبر و حرص و حسد(کفر در اینجا به معنای کفر عملی است). هرچه گناه در عالم واقع میشود برگشتش به این سه صفت است و این سه گناه اول خلقت انجام شده است.
کبر برای شیطان است. حرص برای حضرت آدم است و حسد هم برای قابیل است. قسمت عمده تخلفاتی که صورت میگیرد و رذائل اخلاقی به این سه برمیگردد. اگر حسادت در کسی آمد یعنی من خدا را قبول ندارم. برگشت حسد به انکار خداست. یک صفت اخلاقی است اما ریشه این صفت اخلاقی انکار توحید است.
خدا حکیم است و خدای حکیم همه کارهایش بر اساس حکمت است. اگر به کسی ثروت می دهد و اگر از کسی ثروت را می گیرد، اگر از کسی علم را میگیرد و اگر به کسی علم را میدهد، اگر قدرت می دهد و اگر از کسی قدرت میگیرد، این ها بر اساس حکمت است. آگاه و علیم خبیر است. حکیم همه کارهایش به موقع و به جاست. لذا انسان حسود که می گوید چرا دادی، دارد حکمت خدا را زیر سوال میبرد. بعضی وقت ها نمی گوید که به من هم بده. می گوید اصلا او نداشته باشد.
رذائل اخلاقی بعضی وقت ها دین را از انسان میگیرد «ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ» بدی رفتار و عمل انسان را می رساند به اینکه آیات الهی و خود خدا را انکار میکند. انسان باید اینها را از خودش دور کند. آیات و روایات دارد ما را تربیت میکند که اینها را از خودمان دور کنیم. اگر دور نکنیم ما را به کفر می رساند.
ابن مسعود میدانی این ها چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که حرص و حسد را آشکار کردند. قطع رحم می کنند. نسبت به کارهای خیر زاهد و بی میل هستند. «وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» آیه ای را می گوید که شبیه آن دو آیه دیگر در قرآن هست. شبیه آیه ۲۵ سوره مبارکه رعد دو آیه دیگر هم داریم.
«وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ» کسانی که عهد خدا را از بین میبرند بعد از این که آن را محکم کرده بودند. «وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» چیزی را که خدا امر کرده که متصل کنند قطع میکنند. «وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ» اهل فساد در روی زمین هستند «أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» خدای تعالی بر اینها لعنت می فرستد و بد منزلی دارند.
نقض عهد و میثاق موارد گوناگونی دارد. مصادیق فراوانی دارد. یکی از بدترین نقض عهد ها پاره کردن پیوند خانوادگی است که خیلی مذموم است. بریدن ارتباط برادران دینی، ارتباط با همسایگان، بریدن ارتباط با امت اسلامی و بریدن با امام المسلمین. هر کدام از این ها مجموعه ای از روایات و دلایلی دارد که نباید قطع شود و این دستور خدا را شامل می شود.
وفای به عهد از صفات خداست. خدای تعالی همیشه به عهدش وفا کرده است. ما هم باید خودمان را متصف به این صفت کنیم. یکی از علائم دین داری وفای به عهد است. شما میخواهید یک آدم دیندار را بشناسید ببینید که چه قدر وفای به عهد دارد. «لا دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ» قول می دهد سر قولش نمی آید. ساعت تعیین میکند سر ساعت نمی آید.
«عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: إِنَّ لِکُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِی عُنُقِ أَوْلِیَائِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ اَلْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ اَلْأَدَاءِ زِیَارَهَ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَهً فِی زِیَارَتِهِمْ وَ تَصْدِیقاً بِمَا رَغِبُوا فِیهِ کَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ » (یکی از آن موارد پیمان نگسستن بین مردم و امام جامعه است. نقض پیمان با امام آثار بسیار بدی دارد. همانطور که با همسایه و دوست و خانواده اینگونه است)
از ابوالحسن رضا -علیه السلام- حسن بن علی وشاء که از شاگردان حضرت رضاست می گوید: شنیدم امام رضا می فرمود: بر گردن شیعیان و دوستان امام عهدی هست که تمام وفای به عهد و حسن ادای وفای به عهد این است که شما به زیارت قبر آنها بروید. پس کسی که آنها را با میل و رغبت زیارت کند آنها در روز قیامت شفیع او خواهند بود.
بعضی ها چند سال میشود که به زیارت نرفته اند. باید مبلغی را در طول دو سال کنار بگذارد و در این مسیر حرکت کند. قاطع رحم مورد لعن خداست. امیرالمومنین فرمودند: قطع رحم سبب فقر است. فرصت نکردن برای احوالپرسی قطع رحم نیست. البته باید مواظب بود که به آنجا هم نرسد. این که بگوید من هیچ وقت نمی خواهم با آنها مواجه شوم قطع رحم است. در روایت دارد اگر بنا بوده است که ۳۳ سال به عمرت اضافه شود با همین حرف سی سال آن کم میشود. دعای قاطع رحم به اجابت نمی رسد. به پیوندهای خانوادگی اهمیت بدهیم.