متن کامل خطبه نماز جمعه ۵/۱۱/۹۷
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایهاالمومنون و المومنات أوصیکم و نفسی بتقوى اللَّه. متقین بر اساس تعالیم عالی الهی، خود را در تامین معیشت نیازمندان سهیم میکنند؛ و سعی دارند تا با یاری رساندن به هم نوعان، حاجاتشان را برطرف کنند.
بحث ما هم رسید به انفاق. آیات و روایاتی که اهمیت انفاق در جامعه را بیان میکرد، طرح کردیم. اینکه انفاق علامت ایمان و ایمان به غیب، صداقت، تعهد، تقوا است؛ و فرمودند: انفاق از اخلاق اهل بهشت است. انفاق در کنار نماز، جهاد و شهادت ذکر شده است.
بالاترین درجه بخشش، بخشیدن جان است در راه خدا. اگر دقت کرده باشید تعبیر فیسبیلالله هم برای بذل جان آمده هم برای بذل مال. امیرالمؤمنین -علیه السلام- در وصیتشان به امام حسن و امام حسین -علیهما السلام- در نامه ۴۷ نهجالبلاغه فرمود: «اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ…» خدا! خدا! در باره جهاد در راه خدا، با مال و جان و زبان؛ که فرمودند یک قسم جهاد، انفاق است.
لازمه قبول انفاق این است که در راه خدا و برای خدا باشد و الا اگر ریائی باشد و اخلاص در آن نباشد، نه تنها ارزشی ندارد بلکه موجب سرزنش الهی است. انفاق زینت اهل یقین است. رسول خدا -صلی الله علیه و آله- فرمودند «بَذلُ المَوجود زینَه الیَقین» بخشیدن موجودى و آنچه دارى، زیور یقین است. بحار/ ج ۷۷٫
اگر مزیت و فضیلت انفاق برای ما روشن باشد در همه حال این عمل را ترک نمیکنیم ولو خودمان در تنگنا و تنگدستی باشیم. به تناسب امکاناتی که در اختیار داریم اقدام میکنیم. در بحار / ج ۷۸ از امام سجاد -علیه السلام- نقل میکند که فرمودند: از اخلاق مؤمن است انفاق کردن، بر میزان تنگدستى.
همان که خدای تعالی در قسمتی از آیه ۷ سوره مبارکه طلاق فرمود «… وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ…» هر وقت زندگی بر شما تنگ شد و از لحاظ مالی گرفتار شدید، مقداری از همان مال جزئی که در اختیارتان است را انفاق کنید. تا ببینید که گشایش میشود یا نه اینکه عرض میکنیم مجرب هم هست. افراد زیادی همین کار را در زمان تنگ دستی انجام دادند و آثارش را دیدند.
وقتی این حالت در افراد پیدا شد دیگر از چیزی خوف ندارند. نه از گذشته نگرانند و نه نسبت به آینده ترس دارند که در آیه ۲۷۴ بقره فرمود: کسانیکه اهل انفاق هستند «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ، سِرًّا وَ عَلانِیَهً، فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانى که مال خود را، در شب و روز و آشکار و نهان، انفاق مىکنند، پاداش آنان در نزد پروردگارشان محفوظ است و دچار ترسى نخواهند شد و اندوهگین نخواهند گشت.
جایگاه انفاق و منفقین آن قدر بالاست که در ردیف شب زندهداری و تهجد و دعا و انابه و زاری به درگاه خداوند قرار گرفته است. در آیه ی ۱۶ سوره مبارکه سجده فرمود «تَتَجافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ، یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً، وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (در دل شب، براى عبادت) بسترها را ترک مىکنند و پروردگار خویش را از ترس (عقاب) و امید (ثواب) مىخوانند و از آنچه روزیشان کرده ایم انفاق مىکنند.
و این آیه هم زیباست که به تعدادی از چهرههای الهی اشاره میکند و منفقین را هم در ردیف آنان نام میبرد. آیه ی ۱۷ آل عمران فرمود «الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ» صابران و راستگویان و به نماز و دعا ایستادگان و انفاق کنندگان و استغفارکنندگان در سحرگاهان (دارای اجر فراوانند).
و جالب است با اینکه جایگاه اهل تهجد و شبزندهداران و مقام قربی که نزد خداوند دارند و ثوابی که میبرند معلوم است با این حال در آیه شریفه انفاق کنندگان بر کسانیکه سحرگاهان به استغفار بلند میشوند مقدم شدهاند.
داشتم برای بحث امروز مطالعه میکردم به این روایت که در بحارالانوار/ج ۷۲ آمده برخوردم دیدم جالب است. گفتم تمامش را برای شما بخوانم. امام صادق -علیه السلام- فرمودند «ثَلَاثَهٌ أُقْسِمُ بِاللَّهِ أَنَّهَا الْحَقُّ- مَا نَقَصَ مَالٌ مِنْ صَدَقَهٍ وَ لَا زَکَاهٍ- وَ لَا ظُلِمَ أَحَدٌ بِظُلَامَهٍ فَقَدَرَ أَنْ یُکَافِیَ بِهَا فَکَظَمَهَا- إِلَّا أَبْدَلَهُ اللَّهُ مَکَانَهَا عِزّاً- وَ لَا فَتَحَ عَبْدٌ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ مَسْأَلَهٍ- إِلَّا فُتِحَ عَلَیْهِ بَابُ فَقْرٍ».
سه چیز است که به خدا سوگند مىخورم که حق است و واقعیّت دارد: (حضرت قسم می خورد) هیچ مالى از صدقه و زکات دادن کاهش پیدا نمىکند (گاهی افزایش آن در دنیاست به مثلش یا بیشتر و گاهی در آخرت است) و هیچ کس نیست که ستمى ببیند و بتواند تلافى کند و نکند، مگر اینکه خدا در مقابل، عزّتى به وى عنایت فرماید؛ (عزتی که خدا میدهد قابل گرفتن نیست، مگر خود انسان از دست بدهد) و هیچ بندهاى نیست که درِ سؤال و گدایى را به روى خود بگشاید، مگر اینکه درِ فقر به روى او گشوده شود.
کسانیکه دنبال آسودگی و آرامش هستند، همین کلمات نورانی را چراغ راه زندگی خود کنند. بیشتر مشکلاتی که داریم این است که اهل رقابت و چشم هم چشمی مذموم شدهایم. با هم مسابقه میگذاریم و سرعت هم میگیریم، اما نه در آنچه خدا فرمان داده که «سارِعُوا اِلی مَغفِرَهٍ و یا فَاستَبِقُوا الخَیرات» بلکه بر سر دنیا رقابت داریم؛ و یانعوذبالله در دروغگوئی ازهم سبقت میگیریم.
امیرالمؤمنین -علیه السلام-در غررالحکم فرمودند: در راستگویى و بخشندگى با یک دیگر رقابت کنید. اصلاً توجه نداریم که وقتمان به سرعت در حال سپری شدن است و کاری نکردهایم و دستمان خالی است. نگذاریم برای روز حسرت. در دنیا حسرت بخوریم و از فرصتها استفاده کنیم.
در جلد ۷۳ بحار است که از امیر المؤمنین -علیه السلام- پرسیدند: در میان مردم حسرت کدامیک از همه بیشتر است؟ فرمود: آن کس که مال خود را (در روز قیامت) در ترازوى دیگرى ببیند و خدا بوسیله مال خودش او را به آتش برد و وارث او را به بهشت.
چه کسی حسرتش بیشتر است؟ کسی که در دنیا پول را جمع کرد و مُرد و داد به ورثه. ورثه در راه خیر خرج کرد و بهشتی شد خودش چون از هر راهی که میتوانست جمع کرده بود جهنمی شد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی
و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد
والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا پاسخ احسان و خدمتی که به آنان میشود را بهتر و بیشتر میدهند. امیرالمؤمنین -علیه السلام- در حکمت ۵۹ از حکم نهج البلاغه فرمودند «إِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّهٍ فَحَیِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا اُسْدِیَتْ إِلَیْکَ یَدٌ فَکَافِئْهَا بِمَا یُرْبِی عَلَیْهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِکَ لِلْبَادِی» چون تو را تحیت و درودى گویند بهتر از آن پاسخ بده و چون دستى به تو نعمتى ارزانى داشت با نعمتى فزونتر، آن را جبران کن؛ و با این همه، فضیلت براى آغازگر است.
شاید مطلب اول را امیرالمؤمنین از آیه ۱۷۶ سوره نساء اقتباس فرموده باشند. مطلب دوم هم در محاورات عرفی مشهور است و با جمله سوم هم خواستند افراد را به کار خیر تشویق کنند. خدای تعالی تقوای همه ما را بیش از پیش بگرداند.
در آستانه ایام پیروزی و دهه انقلاب قرار داریم و متذکر این نکته میشویم که خوب است دستاوردهای انقلاب از منظرهای مختلف تبیین و گفتگو شود. البته فهرست کردن موضوعات و فقط خواندن آنها کار چند خطبه است، چه رسد به شرح و توضیح دستاوردها.
انقلاب در طول این چهاردهه نه تنها از حرکت نایستاد بلکه با تمام مشکلات و سختیهائی که برایش درست کردند با قدرت، پرتوان و بالنده در مسیر تحقق آرمانهایش ادامه داده است؛ و در این پویائی و رشدی که داشته تجربیاتی ارزنده برای آینده و پیمودن راههای سختتر اندوخته است. در این نوبت به چیزهائی که از انقلاب برای برون رفت از مشکلات یاد گرفتیم به عنوان دستاورد فقط اشاره میکنم. هر چیزی که ما از انقلاب یاد گرفتیم دستاورد است.
الف) روحیه انقلابی و مدیریت جهادی: در طول این چهل سال هرچه پیشرفت داشتیم به خاطر همین روحیه بود، چون کسیکه این روحیه را دارد هرگز تسلیم وضع موجود نمیشود و برای رسیدن به آرمان های بلندی که دارد از منافع فردی میگذرد و با حرکت جهادی کشور را به قله های سعادت و پیشرفت نزدیک میکند.
لذا مدیرانی که این روحیه را داشتند و دارند، خدمات بزرگ و ارزنده ای به مردم و انقلاب داشتند. الان هم همینطور است مدیرانی که خواب و بیحال و شل هستند چیزی جز ضعف فتور برای انقلاب ندارند؛ اما مدیری که انقلابی است و وسط میدان است مردم کنارش هستند و آثاری از خودش به جا میگذارد؛ و میبینید که سعی میکنند این ارزش را از مردم بگیرند.
پس وظیفه داریم این دستاورد مهم را که سبک زندگی انقلابی است و برای اداره کشور این تفکر پاسخگوست را در جامعه تبلیغ کنیم و نگذاریم فراموش شود. اگر اداره کشور در اختیار انقلابیون و روحیه انقلابی نباشد باید شاهد از بین رفتن عزت و استقلال و تسلیم شدن در مقابل بیگانگان باشیم؛ و بعضاً میبینید کسانی که از این روی فاصله گرفتهاند چه خسارتهایی را دارند به کشور میزنند و ظلمهایی دارد به این مسیر پر قدرت و پرتوان که بهوجودآمده است زده میشود. همین روحیه ما را به دستاورد بعدی میرساند.
ب) راهبرد قوی و کار ساز ما میتوانیم. البته در مقابل عدهای غربزده که وابستگی را افتخار میدانند و ارزشی برای استقلال کشور قائل نیستند و میگویند بیگانگان بیایند و مدیریتِ رشد و توسعه کشور را به عهده بگیرند، با همین شعار تا امروز توانسته ایم با حفظ استقلال و عدم وابستگی ضمن از بین بردن مشکلات فراوان و عبور از بحرانها، با استفاده از توان و استعداد داخلی در خیلی از عرصه ها جزء اولینها باشیم.
این ظهور ما میتوانیم است؛ یعنی چیزی که ما از انقلاب یاد میگیریم و جزو دستاوردهای انقلاب است ما میتوانیم است. ما که نمیتوانستیم خیلی چیزها را درست کنیم در قدیم هم دوستان یادشان هست که ایران را چه مذمت هایی میکردند که مثلاً ایران نمیتواند چه چیزهایی را بسازد.
ج) یکی از دستاوردهای مهم ما اعتماد به جوانان بوده است، شما در طول این چهل سال نمیبینید فعالیتی را که پیشرفت داشته و به نتیجه رسیده، مگر آنکه توسط جوانان با ایمان، خلاق و توانمند انجام شده. از دوران مبارزه با طاغوت بگیرید تا امروز در عرصه های مختلفِ فرهنگی، نظامی، سیاسی، اقتصادی، سازندگی و محرومیت زدائی.
نباید سست شد و دائماً باید تولید داشت، باید تلاش کنیم این مسیر را دشمنان قطع نکنند و به تعبیر حضرت آقا جوان مومن انقلابی پاکار را تربیت کنیم. یکی از نمونههای جوان انقلابی مومن پاکار کسی بود که اعجوبه جنگ است. مغز متفکر اطلاعات نظامی ایران است. در سال نهم بهمن سال ۶۱ به شهادت رسید. تقریباً ۲۷ سال داشت.
دو سال بود که وارد جنگ شده بود. ولی شد مغز متفکر اطلاعات نظامی کشور. ما چنین جوانانی را احتیاج داریم به نام غلامحسین افشردی که معروف به حسن باقری است. قطعاً یکی از استراتژیستهای جنگ بود. واحد اطلاعات رزمی در سپاه و جنگ را پایه گذاری کرد. کارهای بزرگی را انجام داد. خدای تعالی او را با اولیائش محشور کند.
این نشانه یک نیروی جوان و انقلابی مومن و پا کار است؛ و ما از این ها زیاد داشتیم و داریم. عمده این است که باید زمینه را فراهم کرد که وارد عرصه شوند و کار کنند. کمااینکه هر کجا که وارد شدند و کار کردن آثار بزرگی را بر جا گذاشتند.
د) دستاورد مهم ما بعد از همه اینها، ما در این چهل سال با تمام وجودمان یاد گرفتیم که هرگز به دشمن اعتماد نکنیم؛ و مهمتر از همه این موارد که عرض شد این که یاد گرفتیم رمز پیروزی و عبور از بحرانها، بعد از توکل به خدا، تبعیت از فرامین امام جامعه و پشتیبانی از ولایت بوده است.
چند روزی در فضای مجازی مطرح بود که تعدادی از وزرا به حضرت آقا نامه نوشتند و مطالبی را گفتند باور نمیکردیم که این مطلب درست باشد. تا بالاخره معلوم شد که درست است و چقدر هم تلخ و ناراحت کننده بود. خیلی ناراحت کننده است که چنین داستانی واقع شود. من از متن و محتوای دقیق نامه مطلع نیستم. نمیدانم مضامینش چیست. طبق آن چیزی که در افواه است و در جراید نوشته شده است موضع گیری میکنم. والا اگر متن را دیده بودم شاید نوع موضع گیری من فرق میکرد.
آیا باید بعد از ۴۰ سال از انقلاب وزیر کشور اسلامی که دین به او دستور عزتمندی و عزت مداری میدهد نفهمد که باید از رهبرش چه بخواهد؟! حرکات و سخنان صریح دشمن را و دشمنیهای آشکار دشمن را نبیند و نتواند تحلیل کند! وزرایی که اسامی آنها گفته شد وزارتخانه های مهمی در اختیار آنهاست. از روی ترس و وادادگی و فرار و تنبلی و کم کاری نمیدانم از روی کدام از این جهات سراغ رهبری میروند که نه یک بار بلکه بارها صریح و روشن چهره پلید دشمن را و نقشههای شوم دشمنان را برای همه تبیین کردند.
به خصوص درباره fatf هم مطلب فرمودند و بیان کردند. همین روزهای گذشته ایشان به عنوان قاعده کلی بیان کردند فرمودند که هیچ گاه به برنامهها و توصیههای غربیها اعتماد نکنید. همواره باید به توصیههای غربیها با سوءظن نگریسته شود. بعد با این حرف و به این روشنی، نامه محرمانه نوشتند و درخواست دستور تسریع و تصویب لوایح را کردند.
بعد هم نامه علنی شده، بدون آن که پاسخ رهبر انقلاب مطرح شود. آیا این شیطنت نیست؟! یک عده میخواهند همان مسیر برجام را طی کنند. ما فشار آوردند و مصوبه گرفتن کار باطل خودشان را پیش ببرند و بعد هم خرابیها را بیندازند به گردن نظام که خودتان تصویب کردید. میخواستید تصویب نکنید. اگر هم امضا نکنند و تأیید نشود بوق دستشان بگیرند و بگویند که ببینید نمیگذارند مشکلات اقتصادی کشور را حل کنیم.
کجا دارید سیر میکنید. بیشتر از این بذر ناامیدی نپاشید. مسیری که اسلاف شما طی کردند را دوباره طی نکنید. به جای نامه نویسی مشغول اجرای راهکارهای نجات بخش باشید. اساسا موحد باشید و به خدا اعتماد کنید. به فریب و حقه دشمن دل نبندید. منافع ملی را در نظر بگیرید. دشمن میخواهد ما دست از مؤلفههای قدرت خودمان برداریم. دیدید که امضای کری هم تضمین نبود. بلکه قبول آن بی آبروئی بود! آنچه تضمین است، وعده و امضای خداست که فرمود «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم». (سوره محمد آیه ۷).
پذیرش لوایح استعماری دشمن که خود آقایان با صدای بلند گفتند که تصویب اف ای تی اف، کنوانسیون پالرمو و لایحه سی اف تی، هیچیک از مشکلات موجود را حل نمیکند و ضمانتی ندارد و به درد مردم نمیخورد را چرا میخواهید برای خوشحالی غرب به خورد مردم بدهید؟
اگر فرض کنیم در مسئله برجام خطایی صورت گرفت و غفلتی شد که بر همه روشن شد، اگر بخواهد دوباره خطای دیگری با این همه تذکر صورت بگیرد، دیگر اسمش خطا نیست. صحنه دیپلماسی کشور را در حد بازی کردن در فضای مجاز و توئیتر پائین آورده اید. ما با موجود پلیدی روبرو هستیم که بیش از یک ماه است دولتش را برای خواسته خودش تعطیل و کشورش را فلج کرده، به این موجود اعتماد میکنید؟
بشنوید صدای تکبیر مردم را در تائید این مطلب که از شما دولتمردان میخواهند. تا همه فرصت از دست نرفته دست از پیگیری لوایح بردارید و احیای صنعت هسته ای کشور را شروع کنید. در جلسات رسمی به جای بحثهای تئوریک و پرداختن به حاشیه و نظریهپردازی به تصمیم گیری برای مسائل کلان کشور مثل بیکاری و تورم و اشتغال و ازدواج و مسکن جوانان بپردازید.
کلامی از رهبری را برای شما بخوانم: همین جا من اشاره کنم به این مسائل کنوانسیونها و این معاهدات بینالمللی. ببینید؛ این معاهدات بینالمللی که به آن در لغت فرنگی گفته میشود کنوانسیون، در اصل در یک نقطهای پخت و پز میشود. مطالبی را گفتند تا این جا که فرمودند: حالا چه کار بکنیم؟ بعضی از این معاهدات بینالمللی و کنوانسیونها مواد مفیدی دارند. خیلی خوب، اشکالی ندارد؛ بنده هم در مورد همین چیزهایی که اخیرا در مجلس مطرح شد در این چند ماه اخیر، گفتم مجلس مستقلا خودش قانون بگذراند.
آقا با صراحت دارند و میگویند که خودتان قانون بگذارید. باز نامه مینویسند که بگویید آن قانون را تسریعش کنند. این را به چه حمل کنیم؟
فرمودند: فرض کنیم موضوع مبارزه با تروریسم یا با پولشویی است؛ خیلی خب، مجلس شورای اسلامی یک مجلس رشید و عاقل و بالغی است و پشتوانههای کاری خیلی خوبی هم دارد؛ بنشینند یک قانون بگذرانند؛ این قانون، قانون مبارزه با پولشویی است، هیچ مشکلی هم ندارد. شرایط زیادیای هم ندارد و همان کاری که خود شماها میخواهید بکنید، در این قانون مندرج است؛ این مهم است. هیچ لزومی ندارد که ما برویم چیزهایی را که نمیدانیم ته آن چیست یا حتی میدانیم که مشکلاتیهم دارد، به خاطرآن جهات مثبت وجنبههای مثبت، قبول بکنیم.
یعنی نباید قبول کنیم که زیر بار این کار برویم. به اضافه اینکه خودتان در مجلس اعلام کردید ما هیچ تضمینی نمیکنیم. چه اصراری است که برای کشور میخواهید هزینه درست کنید. این مطالب جواب حضرت آقاست اگر گوش شنوائی باشد که تصمیم در این امور مربوط به مراجع قانونی است که در اینجا مجمع تشخیص مصلحت نظام هم نظرشان را دادند. امیدواریم که مسئولین روسفید و سربلند از این قسمت عبور کنند.
نکته دیگری که به نظرم رسید خوب است عرض کنم. طرح استانى شدن انتخابات مجلس است؛ که درباره تغییر و تعیین حدود جدید حوزههاى انتخابیه بحث میکند. خودتان مراجعه کنید که کیفیت کار چیست و منظور کجاست. با اینکه تا حالا چند مرتبه در مجلس و در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده و هربار هم رد شده، باز رئیس مجلس و تعدادی از نمایندگان دنبال آن هستند. اولین بار سال ۷۸ در مجلس پنجم مطرح شد ولی تا حالا هم دائما دارد تکرار می شود.
این طرح اشکالات فراوانی دارد که مهمترین آن این است که با آرمانهای انقلاب سازگاری ندارد. مشارکت و نقش مردم را کم میکند، مردمِ مناطق محروم و اقلیتها چه قومی و چه مذهبی و حتی سیاسی، صدائی در حاکمیت و دستگاه تصمیم گیری نخواهند داشت و حذف میشوند؛ و موجبات دعواهای مختلف در استانها و دو قطبی شدن جامعه را فراهم میکند. لذا انگیزه حضور و مشارکت مردم در انتخابات را کم میکند.
حتی با بیانی که (نقل به معنا) حضرت آقا دارند که در هر منطقه ای باید افراد احساس کنند نماینده ای در مجلس دارند منافات دارد؛ و از طرف دیگر وظیفه نمایندگی را از بین میرود. زمینه پیروزی در انتخابات برای کسانی که با زر و زور و قدرت ارتباط تنگاتنگی دارند و اهل لابی گری باشند فراهم میشود و افراد متدین و کارآمد حذف میشوند. تقریباً میشود گفت پول حرف اول را میزند.
در این نحوه انتخابات فساد مالی گسترده ای فراهم میشود در کشورهای پیشرفته برای مشارکت مردم سعی میکنند حوزه های انتخاباتی را کوچکتر و تک نماینده در نظر بگیرند تا مردم آگاهانه تر رای بدهند. حالا اگر حوزه انتخابیه به استان گسترده شود مردم شرکتشان کمتر خواهد شد چون بین وسعت حوزه انتخابیه و میزان مشارکت نسبت عکس وجود دارد. شناخت مردم کم میشود و شرکت نمیکنند.
و اتفاقاً اینجا قدرت پول هم خودش را نشان میدهد چون وقتی حوزه انتخابیه بزرگتر شد باید هزینه تبلیغات را بیشتر کرد و کسیکه برای یک شهر و منطقه تبلیغ میکرد حالا باید در استان تبلیغ کند؛ که یا باید ثروت هنگفتی داشته باشد یا اسپانسر که بعض نمایندگان هم بالصراحه به داشتن آنان اذعان میکنند، خود نمائی میکند؛ که خود زمینه های فساد درست میکند.
این طرح، طرح حساسی است؛ و عده خاصی به دنبال برگزار کردن این تغییر هستند. البته بحث قانون انتخابات تغییراتی لازم دارد ولی این تغییری را که در طول این ۲۰ سال که خصوصاً سال آخر هر دوره هم مطرح میشود بعضی از شائبه ها در آن وجود دارد البته افرادی هم توضیح میدهند اما با مطالبی که گفتیم جوابشان جواب نیست.
۶ بهمن سال ۱۳۶۰ گروهک ضد انقلاب مسلحِ «اتحادیه کمونیستها» به شهر آمل حمله کرد و مردم انقلابی با مقاومت شجاعانه خود و تقدیم ۴۰ شهید، به فاصله یک روز شهر را پس گرفتند. شهر آمل به خاطر این حماسهای که از خود بیاد گذاشتند معروف به هزار سنگر شد.
مکرر عرض شد مطالب ما را از سایت و فضاهائی که دفتر تعیین کرده اند بگیرید. ما درباره فضای مجازی و فیلترینگ فضای مجازی راجع به مسائل مختلف فضای مجازی در طول این سالها گفته ایم سال گذشته سواد رسانه را مطرح کردم. در فروردین امسال تلگرام را بستیم و به سروش و ایتا وارد شدیم. بعضیها عقب هستند و فکر هم میکنند که باید به ما تذکر بدهند. به هر جهت فضای رسانه ای خود دفتر مراجعه کنید و اصل مطالب را از آنجا بگیرید.