- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۷/۹/۲۸– جلسه دوازدهم
بسمالله الرحمن الرحیم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ کُلُّ هَذَا مِنْهُمْ یُبْغِضُونَ مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ یُصَغِّرُونَ مَا صَغَّرَ اللَّهُ وَ یَزْهَدُونَ مَا أَزْهَدَ اللَّهُ وَ قَدْ أَثْنَى اللَّهُ عَلَیْهِمْ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ فَقَالَ لِنَوْحٍ ع إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً»
راجع به بعضی از انبیای الهی رسول خدا به عبدالله بن مسعود تذکر داد که زندگی و خوردوخوراک ایشان چطور بود. «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ کُلُّ هَذَا مِنْهُمْ یُبْغِضُونَ مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ یُصَغِّرُونَ مَا صَغَّرَ اللَّهُ وَ یَزْهَدُونَ مَا أَزْهَدَ اللَّهُ» ابن مسعود همه آنهایی که گفتم هر چیزی را که خدا دشمن داشت دشمن میداشتند و هر چیزی را که خدا کوچک و ناچیز میشمرد آنها هم همانطور عمل میکردند؛ یعنی مثلاً برای خدا دنیا کوچک است آنها هم کوچک میدانستد و نسبت به آن چیزی که خدا دوست ندارد زهد میورزیدند و بیمیل بودند.
«وَ قَدْ أَثْنَى اللَّهُ عَلَیْهِمْ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ» خدای تعالی این انبیا را در کتابش مدح کرده است. مقداری از ویژگی ظاهری انبیا را فرمود که لباس پوشیدن و خوراکشان چطور بود. نشستوبرخاستشان چطور بود؛ که اینها درس است که ما هم مثل آنها باشیم. بعد هرکدام از آنها را مدح کرده است «فَقَالَ لِنَوْحٍ ع إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً» خدای تعالی حضرت نوح را مدح کرد که او عبد شکور بود. بنده شکرگزاری بود که در آیه ۳ سوره اسراء بیان کرد.
در قرآن کریم و روایات، فراوان درباره شکر داریم. بحث ما بحث شکر نیست. شکر زبانی داریم، شکر رفتاری داریم، شکر عملی داریم، شکر قلبی داریم که مقدمات و مؤخرات و مقارناتش را بخواهم بگویم. خدای تعالی به سپاسگزاری زیاد تشویق کرده است. در آیه ۱۵۲ سوره مبارکه بقره فرمود «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ» مرا یاد کنید تا شمارا یاد کنم و مرا سپاسگزاری کنید و ناسپاسی نکنید.
چند روایت بخوانم تا معنای شکر را بهتر بفهمیم. امیرالمؤمنین –سلاماللهعلیه- فرمودند: شکر زیور توانگران است. مولایمان امام صادق –علیهالسلام- فرمودند: اگر نزد خدا عبادتی بهتر از شکرگزاری در همه حال وجود داشت بندگان مخلص خدا به آن عبادت مشغول میشدند؛ یعنی شکرگزاری ویژه بندگان مخلص خداست.
از ویژگیهای شکر این است که نعمتها را افزایش میدهد.«لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ» حالا این زیادشدن چطور است؟ شکر زبانی چگونه زیاد میشود؟ شکر قلبی چگونه زیاد میشود؟ شکر باطنی چگونه زیاد میشود؟ مثلاً وقتی شکرگزار توحید هستیم چگونه در ما زیاد میشود؟ که بحثهای خودش را دارد ولی از ویژگیهای شکر این است که زیاد کننده است.
واقعاً همینطور است. انسانهای شاکر رزق وسیعی دارند. در زندگی روزمره همینطور است. کسانی که شکرگزار هستند زندگیشان توسعه پیدا میکند. رسول خدا –صلیالله علیه و آله- فرمودند: خداوند در شکر را به روی بندهای نگشود که در فزونی را بر روی او ببندد؛ یعنی هر وقت گفت شکر کنید اضافه کرده است. اینطور نیست که بگوید در باز است اما وقتی رفتید زیادشدن آن را ببندد.
دربیانی مولایمان امیرالمؤمنین –سلاماللهعلیه- فرمودند «مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَهً فَشَکَرَهَا بِقَلْبِهِ إِلاَّ اِسْتَوْجَبَ اَلْمَزِیدَ قَبْلَ أَنْ یُظْهِرَ شُکْرَهُ عَلَى لِسَانِهِ» خدای تعالی نعمتی به بندهاش نداده است که آن نعمت را این شخص قلبا سپاسگزار شود مگر اینکه قبل از تمام شدن شکر مستحق زیادشدن شده است؛ یعنی هنوز به زبانش نیامده است که خدایا شکرت، خدا نعمت را برایش زیاد کرد.
البته فرموده است «قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ» تشکر نکردن مذمت شده است. حضرت جواد –علیهالسلام- فرمود: نعمتی که شکر و سپاس آن نعمت نشود مانند گناهی است که بخشیده نشود. مثل نعمت جوانی، مثل نعمت فهمیدن، سخن گفتن، گوش دادن، نوشتن، پدر و مادر، همسر، اولاد، سلامتی. بعضیها فقط میتوانند به غذا نگاه کنند، نمیتوانند قورت بدهند. به بیمارستانها بروید.
چرا به ما گفتند که شاد شدید به قبرستان بروید! ناراحت شدید به قبرستان بروید! کسی رفت خدمت امام باقر –علیهالسلام- و گفت مرا موعظه کن. فرمود «کَفى بالمَوتِ واعِظا» محل کارت در بازار است و قبرستان انتهای بازار است. هرروز از برابر تو یک واعظ روی دست مردم رد میشود.
الآن قبرستانها با شهرها فاصله گرفته است و همهچیز مکانیزه شده است. هیچ تعزیه و اثری ندارد. آن چیزی که میتواند موعظه باشد و اثرگذار باشد شدت اثرگذاری آن را گرفتند. در میان روضه و فاتحه هم دعوت به غذا میکنند. مجلسهای ختم هم بعضاً بهجای آن نی میزنند.
حقیقت شکر چیست؟ امیرالمؤمنین فرمودند: حقیقت شکر آن است که در مقابل گناه حریم داشته باشید. پرهیز از حرام الهی. خب چه ربطی دارد؟ شکر تشکر از خداست. وقتی شما حریم خدا را با گناه میشکنید، نان خدا را میخورید، هوای خدا را استفاده میکنید، دستوپا و جسمی که خدا به شما داده است نعمت خداست، آنوقتی این نعمت را در جای دیگری مصرف میکنید.
شخصی است به نام عمر بن یزید از شاگردان امام صادق –علیهالسلام –است که میگوید: شنیدم امام صادق –علیهالسلام- میفرمود: شکر هر نعمتی ولو نعمت خیلی بزرگی باشد این است که بگویی الحمدالله ربالعالمین. ما حتی این الحمدالله را هم یادمان میرود که بگوییم. در طول شبانهروز چند مرتبه میگویید خدا را شکر؟ الحمدالله عَلی کُلّ حال. الحمدالله عَلی کُل نِعمَه. هر نفسی که میکشیم لااقل دو حمد میخواهد. هرچه که حمد کنیم شکرگزاری کردیم و «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ».
امام صادق –علیهالسلام- فرمودند: کمترین سپاسگزاری آن است که نعمت را از خدا بداند و به آنچه خدا داده خرسند باشد و با نعمت او مرتکب گناه نشود یا نعمت او را درراه مخالفت با اوامر و نواهی خدا مصرف نکند. شاکرترین مردم قانعترین مردم هستند. هرچه قناعت بیشتر باشد شکرگزاری بیشتر است. شکر فقط به زبان نیست به عمل هم هست. به قلب هم هست. انسانی که سپاسگزار است همهچیز را از خدا میداند و نعمتها را درراه خدا مصرف میکند.
«عَنْ عَمَّارٍ اَلدُّهْنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: إِنَّ اَللَّهَ یُحِبُّ کُلَّ قَلْبٍ حَزِینٍ وَ یُحِبُّ کُلَّ عَبْدٍ شَکُورٍ یَقُولُ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِیدِهِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ أَ شَکَرْتَ فُلاَناً فَیَقُولُ بَلْ شَکَرْتُکَ یَا رَبِّ فَیَقُولُ لَمْ تَشْکُرْنِی إِذْ لَمْ تَشْکُرْهُ ثُمَّ قَالَ أَشْکَرُکُمْ لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاسِ».
عمار الدُهنی از شاگردان امام سجاد –علیهالسلام- میگوید: شنیدم که امام سجاد میفرمود: خدای تعالی هر قلب حزینی را دوست دارد و هر بنده شکرگزاری را دوست دارد. خدای تعالی در روز قیامت به بندهای از بندگانش میگوید فلانی که به شما خدمت کرد آیا از او تشکر کردی؟ جواب میدهد از تو تشکر کردیم خدایا. خداوند میفرماید از من تشکر نکردی. اگر از آن بنده تشکر نکرده باشی. (تشکر از مخلوق تشکر از خداست). سپس فرمود میخواهی خدا را تشکر کنی از مردم تشکر کن.
در این بخش از حدیث خدای تعالی حضرت نوح را بنده شکرگزار میداند؛ یعنی همهچیز را از خدا میدانست و درراه خدا مصرف میکرد. شکرگزاری این است که انسان نعمت را درراه خدا مصرف کند. شکر دو بعد دارد؛ یک بعد فکری و یک بعد عملی. بعد فکری این است که همهچیز را از خدا بداند و بعد عملی آن این است که نعمت را درراه خدا مصرف کند.
و قطعاً کسی شاکر است که عمل را که برای خدا انجام میدهد از روی اخلاص انجام دهد. اصلاً شکر بدون اخلاص معنا ندارد. کسی شکرگزار خدا است که در عبادتش خالصانه عمل کند.