- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۷/۷/۱۸ – جلسه سوم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ عَلَیْهِمُ … وَ الِاعْتِبَارُ»
کسی که میخواهد در مقامات انسانی قدم بردارد باید این ویژگیها را داشته باشد. یکی این است که اهل اعتبار باشد؛ یعنی عبرت گیری. قرآن مردم را به عبرت گرفتن از سرنوشت گذشتگان فراخوانده است. گفته است اهل این باشید که زندگی گذشتگان را بخوانید. متأسفانه الآن افراد خیلی کم کتاب به دست میگیرند. کتابخوانی کم شده است.
الآن هرکسی تلفن همراه دارد. از یکجهت متأسفانه و از یکجهت خوشبختانه. هم تهدید است، هم فرصت است. تهدیدش بیشتر است چون مثل بقیه چیزها انسان گرایش به بدی دارد. از بدی این هم بیشتر بهره میبرد. درصورتیکه بسیار وسیله قابلی است و میشود از آن استفادههای فراوان کرد. میشود کتابهای الکترونیکی در اختیار داشت.
من به مسئول کتابخانههای استان عرض کردم که در میادین اصلی شهر پیدیاف کتابهای خوب را تهیه کنید و با بارکد در میدانها بزرگ بگذارید. هر کس با گوشی خودش میتواند از کتابها توسط آن بارکد استفاده کند. درراهها فرصت کنند و مطالعه کنند.
یکی از چیزهایی که خیلی تأثیرگذار است سرنوشت گذشتگان است. کتابهای خاطرات شهدا که نوشته میشود خوب است مقید به مطالعه آنها باشیم. برای اینکه برای ما عبرتآموز است. رهبر معظم انقلاب با تمام گرفتاریها و سختیهایی که دارند اهل مطالعه این کتابها هستند. بهاضافه اینکه بر آن حاشیه هم مینویسند. نزدیک به ۵۰ صفحه را ایشان نوشته بودند که همراه خانواده مطالعه کردیم.
کسی که قصه زندگی گذشتگان را مطالعه کند، یعنی با آنها زندگی کرده است. تمام شرایط آنها را دوباره بازسازی میکند. برایش که پیش آمد میداند چطور تصمیم بگیرد. چون برای آنها اتفاق افتاده است و این عبرت میگیرد. لذا روایت داریم که مطالعه سرنوشت انسانها سفارش شده است.
امیرالمؤمنین فرمود: تاریخ گذشتگان را که خواندید بهاندازه آن تاریخ شما سن و تجربهدارید. مثلاً سرگذشت یک امت ۱٬۰۰۰ ساله را که مطالعه کنید ۱٬۰۰۰ سال به عمر شما اضافهشده است. انگار ۱٬۰۰۰ سال با آنها زندگی کردید و تمام تجربیات آنها را به دست آوردید.
لذا خدای تعالی در سوره یوسف مطالعه کردن زندگی گذشتگان را عبرت دانسته است. «لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ» با خواندن قصههای زندگی آنها عبرت بگیرید. عبرت گرفتن مسئله مهمی است. «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ» بگردید، هم در سرزمینها گردش کنید هم مطالعه کنید. هم مطالعه آفاقی داشته باشید هم مطالعه انفسی داشته باشید. آفاقی یعنی از این محل به آن محل بروید و مطالعه کنید.
مسافرت که میروید نگاه کنید، دقت کنید، مطالعه کنید که عاقبت کسانی که قبل از شما در اینجا زندگی میکردند چطور شده است. وضعیت آنها چگونه بوده. شما هم همین مسیر را طی خواهید کرد. بعد از عبرت گرفتن دوام عبرت هم مهم است. انسان دائم باید با خودش تکرار کند. همهچیز موجب عبرت است.
سرانجام شیطانی که آنهمه کار و عبادت کرد ولی آخرسر همه را دود کرد، مایه عبرت است. پندهایی که اولیای خدا میدهند عبرت است. تجربههایی که دیگران دارند عبرت میشود. تجربه یعنی دیگری انجام داده است و تو یاد بگیر که انجام ندهی. همان مسیر است. نتیجه همان خواهد شد؛ اما افراد به شکلی توجیه میکنند و باز سرشان به سنگ میخورد.
عبرت گرفتن یعنی مسیری که دیگران رفتهاند را شما نروید. برجام را یکبار تجربه کردید. اعتماد کردن به دشمن را چند بار تجربه میکنید؟ «مَن جَرَّبَ المُجَّرب حَلَّت به النَّدامَه» کسی که تجربهشده را دوباره تجربه کند پشیمانی برایش حلال است. هر جا به دشمن اعتماد شد ضربه خوردیم. در صحبتهایشان میگویند ما باید هوای آنطرف را داشته باشیم. خیلی بدبختی است که وزیر مملکت در مقام دفاع از یک اصل استعماری و از یک قرارداد استعماری میگوید که باید حواسمان به آنطرف باشد. آیا این غیر از زبونی است؟ غیر از وادادگی است؟
پیامبر ۱٬۴۰۰ سال قبل فرمود اهل عبرت گرفتن باشید. بدبختی ما این است که عدهای از مسئولین نظام اسلامی بویی از اسلام نبردند. نه در ظاهر و نه در عملکرد. حتی مظاهر اسلامی هم بعضاً در چهرهها نیست. در روایت دارد که اثری از ایمان باید در چهره اهل ایمان باشد.
امام حسین -علیهالسلام- تمام زندگیاش سیاسی است. چهارپنجساله بود وارد مسجد شد. آن مرد بالای منبر بود. گفت از منبر جدم بیا پایین. این منبر برای پدر من است یا پدر تو؟ اگر برای پدر من است تو چرا روی آن نشستهای؟ بیا پایین. این نشان از روحیه انقلابی است. امام حسن -علیهالسلام- از همان کودکی تا سن پنجاهسالگی در هر مقطعی نسبت به ظلم عکسالعملی داشته است.
متأسفانه مایههای عبرت زیاد است و عبرت گیرندگان کمند. «مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وأَقَلَّ الْإِعْتِبَارَ» امام صادق -علیهالسلام- فرمودند: بیشترین کار ابوذر تفکر بود و عبرت گرفتن. عبرت هم برای فرد است. هم برای اجتماع است. هم برای خانواده است. هم برای ملتهاست. ملتها هم باید عبرت بگیرند. خدای تعالی فرموده است: اگر ملتها حواسشان را جمع نکنند از آنها میگیریم و به دیگران میدهیم. اینطور نیست که همیشه دین در اختیار عدهای باشد.
سلمان در کوفه در بازار آهنگران داشت حرکت میکرد. جوانی را دید که بیهوش در مسیر افتاده است. مردم هم اطراف او را گرفتهاند و دارند به حالش میآورند. تا سلمان را دیدند به او گفتند تو اهل عبادت و بندگی هستی برای این جوان دعا کن تا نفس بگیرد. سلمان نزدیک جوان شد. تا آمد دعا بخواند جوان بلند شد و گفت آنطورکه شما فکر میکنید نیست. علت بیهوش شدن من این است که من از کنار دکان آهنگری که میگذشتم دیدم که قطعهای آهن را روی سندان گذاشته و با پتک محکم روی آن میکوبد. به یاد کلام خدا افتادم «وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ» ما برای واردکردن ضربه به سر جهنمیها گرزهای آهنین را آماده کردهایم.
اگر انسان اهل عبرت باشد حالش بد میشود. وقتی گرز به آهن میخورد آهن له میشود به سر انسانی که پوستواستخوان است بخورد چه میشود. هرروز در دنیا عدهای شکست میخورند و عدهای پیروز میشوند. یک عده گیرشان میآید یک عده از دست میدهند. همه اینها مایه عبرت است. معجزات الهی مایه عبرت است. عوامل طبیعی، شب و روز بهار و زمستان مایه عبرتاند. به دنیا آمدن بچهها مایه عبرت است به شرطی که چشم انسان چشم اعتبار باشد.
امیرالمؤمنین -علیهالسلام- فرمودند «طُوبَى لِمَنْ کَانَ نَظَرُهُ عِبْرَهً» خوش به حال کسی که نگاه که میکند عبرت بگیرد. جنگل و کوه و صحرا میروید عبرت بگیرید. شهید چمران از هر چیزی که نگاه میکرد عبرت میگرفت. «وَ سُکُوتُهُ فِکْراً» وقتیکه سکوت میکند اهل تفکر است. راجع به موضوعات مختلف فکر میکند. «وَ کَلَامُهُ ذِکْراً» حرف هم که میزند ذکر الهی است. ذکر حتماً به معنای خاصش نیست که فقط زبانی باشد. وقتی برای خدا صحبت کنید صحبتت ذکر میشود. وقتی از نعمتهای خدا درست استفاده کنید از اعضا و جوارحتان درست استفاده کنید اینها میشود ذکر خدا.
«وَ بَکَى عَلَى خَطِیئَتِهِ» تا حالا غیر از شب احیا و دعای کمیل نشستهاید برای خطاهایتان گریه کنید؟ اصلاً یادمان نمیآید که چه کردهایم. یادمان هم بیاید توجیه میکنیم. «وَ أَمِنَ النَّاسُ شَرَّهُ» و مردم از شر او در امان باشند. لذا امیرالمؤمنین فرمود: کسی که اهل تفکر باشد برای او در هر چیزی عبرت هست. چنین کسی از هر چیزی بهره میبرد.
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ عَلَیْهِمُ … وَ التَّدْبِیرُ»
تدبیر یعنی قدرت مدیریت؛ یعنی پشت کار را دیدن. عاقبت کار را دیدن و برای آن برنامهریزی کردن. خدای تعالی مدبر امور است. بزرگترین و مهمترین تدبیر در عالم توسط خدای تعالی واقع میشود. بعدازآن انبیای الهی و بعدازآن امام معصوم و بعدازآن مؤمنین از اهل ایمان. همه باید اهل تدبیر باشید. اقلش این است که خودمان را اداره کنیم. خانواده و اطرافیانمان را اداره کنیم. البته اصالتاً تدبیر مال خداست.
امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- فرمودند: نیکویی در تدبیر نشانه عقل است. هر کس خیلی خوب اهل مدیریت و برنامهریزی باشد انسان عاقلی است. «مِنَ الْعَقْلِ حُسْنُ التَّدْبیرِ» «لَا عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ» هیچ فکر و اندیشه قویم و صحیحی مثل تدبیر و برنامهریزی داشتن نیست. مؤمن باید برای هرروزش برنامه داشته باشد. برای هر کاری که میخواهد بکند باید برنامه داشته باشد. بدون برنامه نمیشود به نتیجه رسید.
امروز بهخصوص اگر بخواهد کار مفیدی صورت بگیرد چه شخصی و چه اجتماعی بدون برنامهریزی نمیشود. تازه با برنامهریزی کلی موانع پیش میآید. چه برسد به اینکه بدون برنامهریزی باشد. عمر هم کوتاه است. امام صادق -علیهالسلام- فرمودند «المؤمنُ حَسَنُ المَعونهِ» مؤمن اهل کمک است. اهل دستگیری و رفع گرفتاری است. به دنبال کار افراد میرود تا هر مقدار که میتواند. حتماً نباید پول باشد. کمک فکری هم هست. بعضی وقتها کمک همراهی است. کسی میخواهد کاری کند یک نفر با او برود. بستگی دارد به نوع کار. هر کس هر مقدار که میتواند انجام دهد.
«خفیفُ المَؤونهِ» بهرهبرداریاش از دنیا کم است. حضرت ابراهیم در خانهای بود که پای او بیرون بود. جبرئیل به او گفت فکری برای خانهات بکن پاهایت بیرون است. گفت: عمر ما مگر چقدر است که در چندروزه دنیا برویم خانه بسازیم. تازه زمان حضرت ابراهیم اگر کسی در سن ۵۰۰ سالگی میمرد جوان ناکام بود. جبرئیل خندید گفت: امت پیغمبر آخرالزمان عمرشان ۶۰ سال و ۷۰ سال است ببین چه میسازند.
«جَیّدُ التّدبیرِ لِمَعیشتِهِ» مقدار مخارج زندگیاش را خوب برنامهریزی میکند. اهل اسراف و اتراف و اقتار نیست. «لا یُلْسَعُ مِن جُحْرٍ مرّتینِ» از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- فرمودند «التَّدبیرُ قَبلَ العَمَلِ یُؤمِنُکَ مِنَ النَّدَمِ» قبل از اینکه وارد کاری شوید اگر برنامهریزی کنید که پشتکار و آخر کار را ببینید شمارا از پشیمانی در امان نگه میدارد.
امام علی -علیهالسلام- فرمودند «لاَ خَیْرَ فِی دُنْیَا لاَ تَدْبِیرَ فِیهَا» دنیایی که تدبیر در آن نباشد خیری در آن نیست. برنامهریزی داشتن مدیریت زمان داشتن بر اساس زمان کارهایی که باید انجام بدهد را انجام دادن. «مِنَ اَلدِّینِ اَلتَّدْبِیرُ فِی اَلْمَعِیشَهِ» یکی از آن چیزهایی که مربوط به اسلام و دین است و دین را حفظ میکند این است که انسان در معیشتش تدبیر داشته باشد.
و حضرت فرمودند «سُوءُ التَّدبیرِ مِفتاحُ الفَقرِ» اگر سوء تدبیر داشته باشید کلید فقر است. اگر برای خرج و برج برنامه نداشته باشید فقیر میشوید. در کشور هم همینطور است. اگر سوء تدبیر داشته باشیم سوء تدبیر کلید فقر است. عمده مشکلات ما الآن نداشتن نیست. بیشترین ذخایر معدن را داریم. بیشترین نیروی انسانی جوان و کارآمد را داریم ولی تدبیر و مدیریت نداریم.