سلسله مباحث تفسیر سوره الرحمن؛ جلسه هفتم

درخت خرما مثل انسان است

کارشناس روابط عمومی ۰۱ خرداد ۱۳۹۷ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله مباحث تفسیر سوره مبارکه الرحمن

جلسه هفتم

وَالأرْضَ وَضَعَهَا لِلأنَامِ ﴿١٠ فِیهَا فَاکِهَهٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الأکْمَامِ ﴿١١ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿١٢

زمین با تمام منابع و منافعش تسلیم انسان است

این سوره مبارکه اَلرّحمن است و نعمی که خدای تعالی در این سوره مبارکه برای ما شمارش کرد و بیان کرد. نعمت قرآن، نعمت آسمان و خورشید و ماه، نعمت گیاهان. این نعمت‌ها را یکی‌یکی برای ما شمرد. بعد به میزان اشاره کرد. و به ترازو و وزن، و به سه وزن اشاره کرد؛ هم ‌وزن معنوی، هم ‌وزن مادی، هم‌ وزن تکوینی، هم ‌وزن تشریعی.

بعد از «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا» گفت «وَالأرْضَ وَضَعَهَا.» سَماء از سُمُو بود؛ یعنی بلندمرتبه و رفعت داشت. اَرض پایین است و دُنُو دارد. می‌گوید که زمین را وضع کرد. زمین هم یکی دیگر از نعمت‌های خداست. تعبیری که اینجا دارد، وَضع در مقابل رَفع است. این را توجه داشته باشید؛ که رَفع برای آسمان به کار می‌رود و وَضع هم برای زمین به کار می‌رود. یک لطافتی در این بیان هست. در همین‌جا که خدای تعالی سجع این کلمات را در کنار هم درست کرده است لطافتی هست و به معنای دقیقی در آن اشاره‌شده است.

فرمود که من زمین را برای انسان وضع کردم. آنجا سَماء را به‌صورت مطلق گفت. البته آسمان و زمین فرقی نمی‌کند. همه‌اش برای انسان است. ولی کلمه «اَنام» یعنی انسان‌ها، یعنی مردم. بعضی‌ها گفته‌اند مراد از «اَنام» جن و انس هستند. فقط انسان نیست. بعضی‌ها گفته‌اند که هر جنبنده‌ای است که روی زمین راه برود. جن و انس و هر حیوانی را شامل می‌شود که روی زمین بودنشان هم در خشکی هم در دریا را دربر می‌گیرد؛ و بعضی‌ها هم گفته‌اند به هر موجود ذی‌روح گفته می‌شود و لو روح نباتی، که گیاهان را هم شامل می‌شود.

پس «اَنام» یک معنای عامی دارد. به هر جهت می‌خواهد بگوید که زمین را با تمام منابع و منافعی که دارد، در مقابل انسان و برای انسان تسلیم کردم؛ یعنی انسان می‌تواند از آن بهره ببرد. انسان از چه چیزی می‌تواند بهره ببرد؟ از چیزی که تسلیم اوست. موجود چموشی که نمی‌شود از او کار گرفت به درد انسان نمی‌خورد. خدای تعالی تمام عالم هستی را مسخر انسان کرده است.

این آیه موردبحث ما، شبیه آیه ۱۵ سوره مبارکه ملک است «هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ» خدا این کار را کرده است که برای شما زمین را نرم و رام قرارداد. شما هرگز نمی‌توانستید. همه منافع و منابع که درروی زمین هست، رام انسان است.

الآن انسان بر هوا مسلط شده است. بر زمین مسلط شده است. به اعماق زمین و به اعماق دریا، به همه‌جا مسلط است. بر کرات دیگر مسلط شده است. خدای تعالی تمام هستی را مسخر انسان قرارداد. «فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ» می‌فرماید در این زمین حرکت کنید و از رزقی که من برای شما روی زمین قراردادم بخورید و استفاده کنید.

بعضی وقت‌ها برای اینکه انسان کسب و کاسبی کند لازم است حرکت کند و هجرت کند. بعضی وقت‌ها بعضی‌ها هستند که در محله خودشان زندگی‌شان نمی‌چرخد. یکی از مواردِ هجرت اینجاست. از این شهر باید به شهر دیگری بروید. به شهر دیگری بروید تا کاسبی‌تان آباد شود. یک تغییری در آن به وجود می‌آید.

کیفیت خلقت زمین

کیفیت خلقت زمین که چطور خلق‌شده است و چه طور گسترده شده است، چگونه این دریای متلاطم یک‌مرتبه جزیره‌ای از آن بیرون می‌آید، بحث مستقلی دارد. در بحث زمین‌شناسی هست که می‌گویند کره زمین یک خشکی بوده و یک مقدار آب؛ که به آن تتیس و پانکه آ میگویند.

بعد آرام و آرام، اشتقاق قاره‌ها صورت گرفت. با زلزله‌های درون زمین قطعه‌قطعه شدند و از هم جدا شدند. هر قطعه در یک قسمت از کره زمین قرار گرفت. همان دحو الارضی است که در قرآن هست. «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» از زیر خانه خدا زمین شروع کرده است به گسترده شدن و توسعه پیداکرده است. خشکی بزرگی درست‌شده است. کیفیت خلقت زمین بحث مستقل خودش را دارد.

هرچه روی زمین است رام انسان است

همان‌طور که «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا» به نوع خاصی اختصاص ندارد و برای همه موجودات است و در نظام کلی خلقت باید آسمانی وجود داشته باشد، زمین هم برای نفع تمام اهل زمین درست‌شده است. شبیه «وَالأرْضَ وَضَعَهَا لِلأنَامِ»  در آیه ۲۹ سوره مبارکه بقره هست که می‌فرماید «خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا» هر چیزی که درروی زمین هست را ما برای شما، یعنی برای انسان خلق کردیم.

نتیجه‌اش این می‌شود که اگر بخواهیم لفظ «اَنام» را که به معنای مردم است تعمیم بدهیم به همه اهل زمین و گیاهان و حیوانات را هم شامل کنیم، حتی اگر همه این‌ها را بگوییم، با آیه «خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا» برگشتش این است که ای انسان همه عالم هستی را برای تو خلق کردیم. شبیه این آیات، آیاتی است که در آن کلمه «سَخَّرَ» دارد.  «سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»، «سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ»  خدای تعالی این‌ها را مسخر شما قرار داده است؛ یعنی رام شما هستند.

همه هستی را خدای تعالی برای بشر خلق کرد. آن‌وقت بشر از این‌ها استفاده می‌کند و درست در مقابل خدا قیام می‌کند. در بعضی از روایات دارد، زمانی خواهد رسید که انسان‌ها با آتش به‌جاهای مختلف مسافرت می‌کنند. به کُرات دیگر می‌روند. مثلاً ۱٬۰۰۰ سال قبل می‌گفتند یعنی چه که با آتش به‌جاهای دیگر می‌روند؟ الآن تا یک مقدارش معلوم است که منظور چیست. فضاپیماها و موشک‌هایی که از آن‌ها آتش بیرون می‌آید.

به هر جهت تمام عالم مسخر انسان است. شما فرض کنید هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ با ۴۰۰/۵۰۰ مسافر، هرکدام از این آدم‌ها هم میانگین ۵۰ کیلو وزنشان باشد، هرکدام هم یک چمدانی داشته باشند ۷۰ کیلو، خود هواپیما هم چند تن، وزن سوختش را هم تصور بکنید، می‌خواهد از زمین کنده شود و به بالا برود. می‌دانید که انیشتین سوار هواپیما اصلاً نشد. می‌گفت هیچ تعریف علمی ندارد. می‌گفت مگر عاقل هم سوار هواپیما می‌شود! می‌ترسید.

این‌ها قدرت انسان است که خدای تعالی به او داده است و او می‌تواند مسخر کند. دیده‌اید که موجودات درنده را چطور رام می‌کند. شتر با آن هیکل و قدرت، رام یک بچه است. یک بچه کوچک دهنه شتر را که بگیرد، این شتر را هرکجا که بخواهد می‌برد.

فِیهَا فَاکِهَهٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الأکْمَامِ ﴿١١

در این آیه نعمت دیگری را بیان می‌کند. ضمیر «ها» در «فیها» به «اَرض» برمی‌گردد. می‌گوید در این زمین میوه‌ها هست و از بین میوه‌ها نخل را نام می‌برد. «أکْمَامِ» جمع «کِم» است. «کَم» هم میگویند. «کُم» هم می‌گویند. اصلش «کِم» است. غلاف‌هایی که میوه را می‌پوشاند. جمعش می‌شود «أکْمَامِ.»

«کُم» به آستینی می‌گویند که دست را می‌پوشاند. در قدیم آستین‌ها بزرگ بود. کیفشان هم در آستین‌ها بود؛ یعنی وسایلشان را در آستین‌هایشان می‌گذاشتند. چون دست را می‌پوشاند به آن «کُم» گفته می‌شود. «کِمَه» به شب‌کلاهی می‌گویند که سر را می‌پوشاند. معلوم می‌شود هر چیزی که پوشاننده است از این مشتق شده است.

درخت خرما نشانه قدرت خدا

میوه درخت خرما در «کِم» قرار دارد. دانه‌های رطب در غلافی پنهان است. این غلاف شکافته می‌شود و دانه‌های خرما بیرون می‌آید. این هم قدرت خداست. هم زیبایی دارد و هم این‌که در شاخه‌های به این بلندی، میوه‌ها نزدیک است. این درخت که از آن به‌زحمت بالا می‌روند، میوه‌هایش در همان‌جا و نزدیک است. اگر این درخت مثل درخت آلبالو بود میوه‌هایش را چطور باید می‌چیدند؟ یا حتی اگر مثل سیب بود؟ این‌ها همه در غلاف و همان بغل است. از درخت که بالا می‌روند می‌چینند و پایین می‌آورند.

شیعیان نُخاوله

داستانی را یادم آمد. در مدینه منطقه‌ای است که به آن نخاوله می‌گویند. شیعه‌ها آنجا هستند. شیخ عَمری هم آنجا بود. وقتی‌که من او را دیدم بالای ۹۰ سال داشت. از او پرسیدم بیت‌ الاحزان را یادت هست؟ چون تقریباً آن زمان که من رفته بودم ۷۰/۸۰ سال قبلش وهابی‌ها خراب کرده بودند. گفت بچه که بودم با مادرم که به بقیع می‌رفتیم، می‌رفتم در بیت الاحزان بازی می‌کردم. یادش بود.

این شیعه‌ها خیلی هم مستضعف هستند. در آن سال‌ها وهابی‌ها آن‌ها را در تنگنا قرار داده بودند. این جریان برای حدود سال ۸۴ است. از او پرسیدم زندگی شما چطور اداره می‌شود؟ گفت اینجا یک معجزه‌ای هست.

درخت خرما مثل انسان است

چون میدانید که درخت خرما نر و ماده دارد. مثل انسان می‌ماند. نفس می‌کشد، گلو دارد. گلویش را بِبُری دیگر هرگز رشد نمی‌کند. سر نخل را در آب قرار بدهید خفه می‌شود. کنار نخل بنشینید ناله می‌کند. بعضی وقت‌ها صدایش می‌آید. موجود عجیبی است. مثل شتر هم واحد شمارشش نفر است. همه‌چیزش هم‌ اسم دارد. در هر مرحله‌ای که باشد عرب برایش اسم‌گذاری کرده است. در یک نخلستان ماده، سه چهارتا هم درخت نر می‌گیرند، نری درخت خرما رو طارونه میگویند. یک‌چیزی مثل جاروست. از درخت بالا می‌روند و آن را قطع می‌کنند و می‌آورند می‌زنند روی درخت‌های ماده تا بارور شوند.

شیخ عَمری گفت، در تمام نخلستان‌هایی که در مدینه هست، تنها کسانی که نسل‌کِشی می‌کنند از درخت خرما اعراب نخاوله هستند که شیعه هستند. اعرابِ دیگر که از درخت بالا می‌روند هرچقدر که گرَدهِ می‌زنند درخت‌ها بارور نمی‌شوند. به برکت اهل‌بیت این‌ها خرج سالشان را از همین گرده‌افشانی درمی‌آورند. چون نخلستان‌هایشان خرما می‌خواهد، آن‌ها هم به دنبال این شیعه‌ها می‌آمدند. در طول سال در عسر و حرج و سختی هستند. ولی خدای تعالی یک‌جوری قرارداد که این‌ها فقط می‌توانند درخت‌ها را بارور کنند. زندگی‌شان از این راه می‌چرخد.

در این آیه می‌گوید «فِیهَا فَاکِهَهٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الأکْمَامِ» در زمین میوه هست؛ و درخت خرماست که دارای غلاف است. درخت خرما منافع فراوانی دارد که در زمین از آن‌ها بهره می‌برند. میوه را به‌صورت عام گفت. خرما به خاطر منافع بسیار فراوانی که دارد به‌صورت جداگانه به آن اشاره کرد. در قرآن نام تعدادی از میوه‌ها آورده شده است. انجیر و انار و زیتون و موز که «طَلحٍ مَنضُود» است. میوه‌ای است که روی‌هم چیده شده است.

وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿١٢

 در این آیه یک نعمت دیگری را بیان می‌کند. «حَبّ» به هر دانه‌ای می‌گویند. به قرص هم چون دانه‌دانه است، حَبّ میگویند. حبه قند را هم همین‌طور. «الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ» دانه‌هایی که دارای سبوس هستند. مثل گندم و جو و برنج. «وَالرَّیْحَانُ» و گیاهان خوشبو. این‌ها همه نعمت‌های دیگری است که خدای تعالی به شما داده است.

دانه‌ها، غذا و خوراک انسان هستند. سبوس و برگ درختان و گیاهانِ دیگر، خوراک حیوان هستند که آن حیوان هم دوباره خوراک انسان است. شب اول عرض کردم که تمام خوراک انسان باواسطه و بی‌واسطه از گیاه است. انسان از زمین ارتزاق می‌کند.

زمین در اختیار حضرت زهرا -سلام‌الله علیها- است

در روایت دارد که زمین در اختیار حضرت زهرا -سلام‌الله علیها- است؛ یعنی همه ما روزی‌خور حضرت زهرا هستیم. لباسی که در تن من است، کاغذی که در دست من و شماست، خانه‌ای که داریم، هر چیزی که در عالم هست، از زمین درآمده است و این زمین مِلک حضرت زهرا است. همه ما روزی‌خور صدیقه طاهره هستیم. نه‌تنها آب که آب مهریه حضرت زهرا است. خدای تعالی وقتی عالم را خلق کرد، در یک روایت دارد که خورشید را در اختیار یکی از اهل‌بیت قرارداد، ماه را در اختیار دیگری قرارداد، زمین هم در اختیار صدیقه طاهره است. البته در اینجا تعابیری هست که واردش نمی‌شویم.

بو ذهن انسان را شکوفا می‌کند

درآیات قبل از «نَجم و شَجَر» گفت. درخت بی‌ساقه، درخت ساقه دار، در اینجا هم از میوه‌ها و در بین میوه‌ها، خرما را نام برد. از دانه‌های خوراکی و گیاهان خوشبو که مشام و جان انسان را تازه می‌کند گفت. می‌دانید که بو باعث می‌شود ذهن انسان شکوفا شود. اینکه می‌گویند از عطر استفاده کنید برای این است که قوه مغزی انسان باز می‌شود.

بوییدن گل برای روزه‌دار مکروه است. اما استفاده کردن از عطر مستحب است. امام حسین -علیه‌السلام- فرمودند: «لِصّائِمِ تُحفَتان» برای روزه‌دار دو چیز گران‌بها هست؛ یکی شانه کردن مو و دیگری زدن عطر. می‌خواهد که روزه‌دار ژولیده و بی‌حس نباشد. پیغمبر اکرم فرمود که همه‌چیز اسراف دارد الا چند چیز که یکی از آن‌ها عطر است.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.