- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۱۰/۲۲
- استان البرز، شهرستان کرج
- توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
مدح
عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. دستور خدای تعالی این است که تقوا داشته باشیم که آثار فراوان دنیائی و آخرتی دارد. از آثار تقوا پرهیز از اعمال بیهوده و حفظ زبان است. بحثی را که راجع به زبان مطرح کردیم مدح و ستایش بود؛ یعنی نسبت دادن و بیان کردن صفات خوب و پسندیده به خود و دیگران به جهت بزرگ جلوه کردن در نزد دیگران. این حالت رذیلهای است که رسول خدا فرمودند: نابودی مردم به واسطه پیروی از هوای نفس و دوستیِ ستایش است؛ و امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: ستایش، سبب پیداش تکبر و نزدیکی فریب است؛ یعنی در انسان زمینه فراهم میشود که انسان زود گول بخورد.
بحث راجع به مدح ابعاد مختلفی دارد. اینکه چه کسانی را میشود مدح کرد؟ اندازه مدح چه مقدار باشد؟ کی مدح کنیم و چگونه مدح کنیم؟ مطالبی است که در این بحث مطرح است. مثلاً گاهی شخصی را که استحقاق مدح دارد بلکه باید به او توجه بیشتر و مدح بیشتری کرد، او را جوری مدح و ستایش میکنند که با همین تعریف، تحقیرش کنند؛ و گاهی، کسیکه استحقاق ندارد را بیش از حد تعریف و تمجید میکنند که برای اطرافیان شک ایجاد میکنند، چون او را میشناسند و میدانند که این مقدار قابلیت ندارد که خلاف است و باعث انحراف جامعه میشود. رسول خدا به کسیکه در مقابل او دیگری را مدح میکرد فرمود: اگر کسی را که مدح میکنی حاضر میبود و به گفتار تو راضی و خوشحال میشد و با این حال میمرد به دوزخ میرفت.
غلو
گاهی در مدح اولیاء الهی چنان از حد میگذرانند که تبدیل به غلو میشود؛ که مذموم و نوعی انحراف است؛ و قبلاً هم گروهی به همین نام یعنی غلات بودند که اولیاء الهی را تا حد خدای تعالی ستایش میکردند. در قرآن کریم همین روش مورد نکوهش قرار گرفته است. آیه ۳۰ سوره مبارکه توبه که فرمود: یهود گفتند عُزیر پسر خداست و نصارا گفتند مسیح پسر خداست (غلو میکردند و او را در حد الوهیت بالا میبردند) خدا آنها را بکشد چگونه دروغ میبندند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: پروردگارا! به درستی که من از غالیان بیزارم … پروردگارا ایشان را برای همیشه از رحمتت دور ساز و هیچ یک از آنها را یاری نکن. غلو یعنی تعریف و تمجید از اولیای خدا به طوری که به انحراف کشیده شود. آنچه که شرع و عقل میپسندد این است که انسان دیگری را به اندازه لیاقتش و برای خدا، تعریف و مدح کند؛ و الا انسان دچار چاپلوسی شده است.
علی علیهالسلام در بیانی فرمودند «کَثرَهُ الثَّناءِ مَلَقُ» ثناگوئی بسیار چاپلوسی است. یک فکر و هدفی از این بیانش دارد که دارد درباره کسی که صلاحیت ندارد این طور بیان میکند. پس تا حالا فهمیدیم مدح کسیکه استحقاق مدح ندارد حرام است؛ و اگر کسی هم خودش ثنای خودش را بگوید و به این وسیله فخر فروشی و تکبر کند این هم حرام است.
مدح خود
مدح افراد شایسته در مواقعی که حرمت شکنان قصد ریختن آبروی او را دارند، برای دفاع از حریم شخصیت آنها نه تنها زشت نیست بلکه وظیفه است. گاهی اولیاء دین و ائمه معصومین برای شناساندن چهره واقعی خود ناچار شدهاند که از خود تعریف کنند «انا بن مکه و منا، انا بن زمزم و صفا» دیدهاید که در بیانات ایشان هست و امثال ذلک.
اگر در موارد آن دقت کنیم بیشتر در مواقعی بوده که شخص ظالم و یا حاکم ستمگری قصد شکستن حریم شخصیتی آنها را داشته. لذا اقدام به تبلیغات بر علیه آنان نموده که در این مواقع همه وظیفه دارند و خود شخص هم برای دفاع از شخصیت حقیقی و شخصیت حقوقی که بیشتر شخصیت حقوقی است باید دفاع کند. گاهی در میدانهای جنگ، جنگجویان رجزهائی میخواندند که تعریف از خود و خاندانشان بود همه از همین جهت است.
امام رضا علیهالسلام در بیانی فرمودند: هیچ فرد با ایمانی در مدح ما شعر نگفت، مگر آن که خداوند برای او شهری در بهشت ساخت که هفت بار از دنیا بزرگتر است؛ که در آن هر فرشته مقرّب و پیامبری او را ملاقات میکنند. معلوم میشود مدح اولیاء خدا گذشته از وظیفه بودن پاداش آخرتی هم دارد.
ریشه بیماری مدح
چه میشود که انسان مبتلا به مدح کسانی میشود که استحقاق ندارند و ریشههای درونی این بیماری چیست؟ متأسفانه در جامعه ما مدتی است رواج پیدا کرده است. افراد چاپلوس و چرب زبانی که در کنار افراد قرار میگیرند و متأسفانه آن کسانی که تربیت هم نشدند گول این حرفها را میخورند و در باطل خودشان پافشاری دارند و در مسیر انحرافی خودشان محکمتر میشوند. علمای اخلاق اینها را به ما یاد دادند. فرمودند: مهمترین عامل مدح مذموم طمع به مال و مقام در یک کلمه دنیا. به امید رسیدن به مقامی یا ثروتی، شأن انسانی خودش را پایین میآورد و خود را خوار میکند و شروع میکند به تمجید از اشخاص و هرچه دلش میخواهد راست و دروغ به هم میبافد و میگوید.
گاهی ترس از جان است. انسانهای عافیت طلب و راحت طلب برای حفظ خودشان از گزند احتمالی شروع میکنند به تعریف از قدرتمندی که در مقابل آنهاست. گاهی انسان به موقعیتی که دارد بسیار علاقه دارد و حاضر است برای حفظ آن دست به هرکاری بزند که آن را از دست ندهد که یکی از آن موارد چاپلوسی کردن و ستایش بی مورد افراد است.
گاهی هم محبت چنان انسان را کور و کر میکند که در تعریف محبوب دچار غلو میشود. علی علیهالسلام فرمودند «سَیَهلِکَ فیَّ صنفان» به زودی دو گروه درباره من به هلاکت میافتند. یکی از آن گروهها را فرمود که محب مفرِط است. دوستدار افراط کنندهای که دوست داشتن، او را به مسیر نا حق کِشَد. این احزاب سیاسی را ببینید اینها مبتلا به همین قسم هستند. میفهمد که اشتباه است، میفهمد که اینجا نباید حمایت و طرفداری کنند اما دیگر چه کار کند.
پیامدهای مدح مذموم
برای درمان این بیماری لازم است انسان اول علتها و ریشههای بیماری را از بین ببرد؛ و دائماً به پیامدها و نتایج زشت این بیماری داشته باشد. پیامدهائی نظیر دروغ که مدح کننده به آن مبتلا میشود تا بتواند با مبالغه در ستایش از دیگری بهره بیشتری از طرف مقابل ببرد. نسبت به شخصی که ارتباط زیادی هم ندارد تعاریفی بکند که لازمه آن تعاریف زندگی کردن با اوست.
پیامد دیگر اینکه اینگونه ستایشگریها انسان را به ریا و نفاق میکشاند. ناچار میشود چیزهایی را بیان کند که در درون با آن مخالف است. مبتلا به نفاق میشود مبتلا به ریا میشود. ابراز علاقهای میکند که در درون هیچ واقعیتی ندارد و به آنچه میگوید اعتقادی ندارد؛ و آرام آرام شخص را میکشاند به جائی که اعتماد عمومی مردم را از دست میدهد. چون مردم میفهمند که این به خاطر مسائل دیگر است که تعریف میکند اگر هم یک وقت از شخصی که لیاقت تعریف دارد تعریف کند میگویند که مطلبی را دارد میگوید و همه خیال میکنند این اگر ابراز محبتی میکند از روی چاپلوسی و دروغ است و نتیجه این عمل هم خوار شدن اوست در بین مردم.
از آن طرف هم ما که دیگری که استحقاق ندارد را مدح بیجا میکنیم زمینه تکبر و عجب را در او فراهم میکنیم. در نتیجه شخص، ریا کار و منافق میشود و باعث عاقبت به شری او میشویم. کسانی هم که طالب مدح هستند از راه مباح, مدح را میخواهند ولی طلب نمیکنند. یا مدح را نمیخواهند ولی از مدح خوشحال میشوند. همگی در معرض ابتلا به عجب و خودبزرگ بینی و فخرفروشی هستند. اینها حرام نیست اما باید مواظب باشند که خدای نکرده چراگاه برای شیطان فراهم نکنند. هر کسی امیرالمومنین را تعریف میکرد میگفت: خدایا این چیزهایی که او درباره من گفت در من محقق کن و آن چیزهایی که از من نمیداند همینطور مستور بماند و تو آنها را ببخش. باید رابطهمان را با این کلمات از درون درست کنیم و الا باعث گمراهی ما خواهد شد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
والعصر* ان الانسان لفی خسر* الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
ازخود راضی
خودم و همه شما مؤمنین و مؤمنات، نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. راه نجات انسان از آلودگیها، اشتباهات و خطاهای نفسانی تقوا است. تقوا دوای همهی دردهای روحی انسان است. بلکه بعض امراض جسمانی را، اگر انسان تقوا داشته باشد مبتلا نمیشود، مثل حسد. یکی از مسائلی که اهل تقوا تلاش میکنند رعایت کنند و به این رذیله مبتلا نشوند، صفت بد از خود راضی بودن است. علی علیهالسلام در قسمتی از حکمت ششم نهجالبلاغه فرمودند «مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ» هر که از خود راضى باشد، خشم گیرنده بر او بسیار خواهند بود.
امام علیهالسلام در این بیان ما را متوجه این نکته کردهاند که اگر این حالت نفسانی را داشته باشی که از خودت راضی باشی، بدان که قطعاً کسانیکه بر تو خشمگین میشوند زیاد خواهند بود. چون شخصِ از خود راضی نمیتواند بپذیرد که ممکن است کس دیگر و یا دیگران از او کاملتر باشند و بهتر بفهمند. در نتیجه خودش را بالاتر میبیند. اعتقاد او این است که نسبت به دیگران برتری دارد. در نتیجه از دیگران توقعات نابجا دارد و در مواردی به دیگران ظلم میکند، آنها را تحقیر میکند و حقوقشان را ادا نمیکند.
وقتی حقوق دیگران را ادا نکردی و به آنها ظلم کردی آرام آرام دشمنان تو و خشم گیران بر تو زیاد خواهند شد. لذا افراد فراوانی از تو روگردان میشوند. اهل تقوا به جای اینکه از خود راضی باشند در همهی حالات زندگی از خدا راضی هستند و در کسب رضایت الهی کوشش دارند و خدا هم از آنها راضی است. خدواند توفیق کسب معرفت و عمل و تقوا به همه ما عنایت فرماید.
روز شمار دیماه
ماه دی هم مثل بهمن ماه پر از حوادث مهم، سرنوشتساز و اثرگذار در تاریخ معاصر ایران شده است. ۹ دی و آن حرکت پر بصیرت اثرگذار، ۱۳ دی روزی که امام به رهبر شوروی سابق نامه دادند و او را دعوت به آزادگی و حریت کردند و از افتادن در دام غرب برحذر داشتند و آینده آنان و کومونیزم را پیش بینی کردند. ۱۶ دی امسال و حرکت کم نظیر مردم در دفاع از نظام و بیعت مجدد با رهبر و مقتدایشان، روزی که به تعبیر رهبری سر استکبار به سنگ خورد. ۱۹ دی قیام مردم قم و شروع حرکت آشکار انقلاب اسلامی بعد از ۱۵ سال حرکت مخفیانه. ۲۶ دی فرار شاه پلید و معدوم که به تعبیر حضرت امام اولین پیروزی مردم بود، یکی از روزهای شاد و بیاد ماندنی مردم در دوران مبارزه با طاغوت است.
دوستانی که سن و سالی از آنها گذشته است آن روز را خوب یادشان هست. شاه قبلاً هم در سال ۳۲ فرار کرده بود اما با کودتا و کشتار توسط آمریکائیها سرکار آمده بود و خیال میکرد این بار هم آمریکائیها ناجی او خواهند بود؛ اما سنخ کار در سال ۵۷ فرق داشت. موج حرکت انقلابی مردم ریشه فساد ستمشاهی را کَند و اقدام به برپائی نظام نوین سیاسی در عالم کرد؛ و آمریکا هم نتوانست کاری برای او بکند هیچ، خودش هم در دریای مواج و خروشان انقلاب گرفتار شد و تا امروز هرچه دست و پا زده که خود را نجات دهد نتوانسته است. و به فضل پروردگار تا نابودی کامل سیاستهای آمریکا این حرکت ادامه خواهد داشت.
تبیین انحرافات
لازم است نکتهای را امروز عرض کنم که قبلاً هم گفته شده و آن اینکه یکی از وظائف خطیب جمعه روشنگری و جلوگیری از انحرافات فکری و عقیدهای است که مطرح میشود بلکه وظیفه هر عالم دینی این است که از انحراف و بدعت جلوگیری کند. باید سیاستهای نظام و رهبری را تبیین کند و نمیتواند بگوید با این امور کاری ندارم. کما اینکه وظائف اجتماعی هم دارد که حالا مورد نظر بنده نیست و اتفاقاً همین روشنگریها و آگاهیبخشیهاست که غضب دشمنان نظام را هم برانگیخته و بعضاً اگر بتوانند تعرضی هم میکنند.
که این روزهای اخیر در سراسر کشور در آن جاهایی که توانستند تحرکاتی داشتند و در اول انقلاب هم تعدادی از ائمه جمعه را به شهادت رساندند. که خدای تعالی بر علو درجات آنها افزوده کند. عرض میکنم من از شماها هم میخواهم مطالبی که فکر میکنید احتیاج به روشنگری و تبیین دارد در همه زمینهها به ستاد نماز جمعه برسانید تا عزیزان هم دسته بندی کنند و در اختیار بنده بگذارند با اولویت به آنها پرداخته خواهد شد ان شاء الله.
سکوت مسئولین تهاجم فرهنگی است
شما میدانید تهاجم فرهنگی ابعاد مختلفی دارد یکی از موارد آن این است که در مسائل دینی و عقیدهای تحریف و انحراف بوجود بیاید که نتیجهاش بی اعتقادی و از بین رفتن اعتماد دینی یک نسل میشود. چرا باید بعضیها خواسته یا ناخواسته طوری حرف بزنند که نتیجه حرفهایشان سست شدن اعتقادات مردم است. این حرکت در مسیر دشمن نیست؟ آقا فرمودند: تهاجم فرهنگی برای بی اعتقاد کردن نسل نو انجام میگیرد، هم بی اعتقاد کردن به دین، هم بی اعتقاد کردن به اصول انقلابی و هم بی اعتقاد کردن به تفکر فعالی که امروز استکبار و قلمرو قدرتهای استکباری را به خطر و وحشت انداخته است. این کار تهاجم فرهنگی است.
این بحث من را خوب به جان بخرید مطلبی را میخواهم عرض کنم که اینها مقدمات آن است. رهبری در پانزدهمین گردهمآئی سراسری ائمه جمعه فرمودند: وقتی یک سخن نادرستی یک مطلب غلطی درباره مسائل دین (به معنای عامش که مسائل دینی امروز، مسائل سیاسی و اجتماعی را شامل میشود) مطرح شد باید موضع هر انسان مومنی مشخص بشود. یکدفعه میبینید در جامعه شعار داده میشودکه استقلال آزادی جمهوری ایرانی. مسئولین هم همه لال هستند. تو مگر مسئول جمهوری اسلامی نیستی؟ چرا بلند نمیشوی حرف بزنی؟ چرا هیچ موضعی نمیگیرید؟ این تهاجم فرهنگی است. سکوت.
فرمودند: موضع گیری مخصوص آن جائی است که یک سخن باطلی مطرح بشود. و فرمودند: البته موضع گیری باید صریح و روشن باشد که مایه اشتباه نشود. بعضیها هم موضعگیری میکنند و میگوید البته این مطلب دو قسم دارد قسم دومش سه قسم دارد بالاخره نمیفهمیم که باید چه کار کنیم. صریح خط خودتان را با خط دشمن مشخص کنید. کدام طرف قصه هستید؟ پول نظام را میخورید از امکانات نظام بهره میگیرید! به آلاف و الوف خودتان اضافه میکنید اما در مقام دفاع لال هستید؟ باید حرف زد. تبیین کرد. روشن کرد. انتقاد کرد و مطالب را بیان کرد.
نقد رسول خدا
آنچه میخواهم عرض کنم سخنانی است که چند روز قبل زده شد و در فضا هم منتشر شد که نسبت به پیامبر اکرم و اهل بیت علیهمالسلام میشود نقد داشت و امثال ذلک. البته راجع به اصل نقد و اینکه تمام مسئولین کشور را میشود سئوال کرد و از عملکرد آنان پرسید حرفی نیست. راجع به کارهای اجرایی شان که دارند انجام میدهند که چرا آن کار را کردید چرا کمکاری شده! کما اینکه بالاترین شخصیت کشور که رهبری هستند فرمودند از من هم سؤال کنید؛ و اخیراً هم به مجلس خبرگان باز این را تکرار کردند.
اما بحث بنده درباره نقد نیست کما این که خود بنده از منتقدین هستم. به خود من هم اگر نقد شود میپذیرم. بحث من درباره انحرافات فکری است. وظیفه خطیب و هر روحانی است که باید جلوی آن را بگیرد. مربوط به رسول خدا و اهل بیت است که آیا آنان را هم میشود نقد کرد. جریانی سیاسی از زمان رسول خدا برای بعد از ارتحال رسول الله برنامه هائی داشتند که یکی از وظائفشان قداست زدائی و عادی سازی رسول خدا بود. یک گروه خاصی بودند که نمیخواهم اسم آنها را ببرم که چه کسی بود چون برنامههایی داشتند.
لذا سؤالاتی از این دست را موقع سخنرانی می پرسیدند که این حرفهایی که شما میزنید از خودتان میگویید یا از خدا میگویید تا بعداً بگویند مسئله زمامداری و جانشینی پیامبر از مواردی بود که خود رسول الله اجتهاد کرده بود. و خدا نگفته بود تا به این وسیله جای پیامبر نشستن را عمومی کنند. اصل مطلب برای آنجاست. حالا شما به عنوان شاهد برای نقد مسئولین، نقد رسول خدا را آوردهاید؟ امام زمان اگر حالا ظهور کند ببینیم میتوانیم نقدش کنیم! آخر این حرف زدن است؟
آیات بیانگر معصومیت رسول خدا
خیلی خلاصه فقط به چند آیه قرآن استناد میکنم. چون فرصت زیادی ندارم تا عرض کنم چون رسول خدا از موضع عصمت سخن میگفتند جای نقدی ندارند و اگر کسی قائل به نقد رسول خدا بعنوان اینکه اشتباه میکرده و باید به او تذکر بدهیم و یا بلد نبوده و ممکن بود موضعی غلط گرفته باشد حالا باید بیاید توضیح بدهد و امثال ذلک کاملاً اشتباه و انحراف است. کما اینکه از گوینده این کلام تا کنون موارد دیگری هم شنیده ایم که آنها هم انحراف است. جای بحث دارد؛ و من به آنها اشاره کردهام.
عدهای مثل صاحب تفسیر المنار قائل هستند که رسول خدا دو گونه حکم داشتند. یکی از آنها را از خدا میگرفتند و دیگری اجتهادات خودشان بود که در اینها خطا و اشتباه بود؛ و عدهای هم برای توجیه گفتند که اگر عصمتی هم قائل باشیم فقط در بیان آیات قرآن است. این حرف را ایشان زده که عرض میکنم جای مباحثه علمی نیست من بیشتر جواب کلی میدهم که این حرف با قرآن سازگاری ندارد. خوب توجه کنید.
مثل آیه ۳ و ۴ سوره مبارکه نجم که فرمود «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى* إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى» و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگوید*آنچه مىگوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست! این مطلب از محکمات آیات الهی و قرآن کریم است که رسول خدا معصوم است. بعضی از افراد معنای عصمت را نفهمیدند و این هم از مظلومیت ایشان است که بعد از ۱۴۰۰ سال باید در خطبه عصمت ایشان را ثابت کنم. رسول خدا در یک بیانی فرمودن من در طول عمرم ای کاش نگفتم. یعنی همه کارها روی قاعده بوده است روی حساب بوده است این موارد که فقط مربوط به وحی و رسالت نبوده در همه حالات اینگونه بودند.
عصمت در رفتار و سنت
در آیه شریفه داریم «مایلفِظ من قول الا لدیه رقیب عتید» این مربوط به همه است که مواظب حرف زدنها باشیم و قطعاً رسول خدا به این آیه بیشتر از همه مقید بودند. عصمت و مصونیت فقط در گفتار و منطق نبوده بلکه در رفتار و سنت و سیره حضرت همه را شامل بوده. چون آیه فرموده غیر از وحی از چیزی تبعیت نکن. به ما هم دستور داده شده است که اینطور باشیم در آیه ۷ سوره مبارکه حشر که «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آن چیزی که رسول خدا برای شما آورده بگیرید هرچه را که امر کرد انجام بدهید هر چیزی را که نهی کرد از آن فاصله بگیرید «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ» تقوا داشته باشید عقاب خدا شدید خواهد بود.
اگر پیغمبر رهبر است و ولیّ است باید در باره مسائل اجرائی و امورجاری هم از او اطاعت کرد و اگر در اینها اشتباه قابل نقد داشته باشد خدا دستور پیروی نمیدهد. در آیه ۸۰ نساء فرمود «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً» کسى که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و کسى که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسئول نیستى).
رسول خدا به تعبیر قرآن کریم در تبیین و تفسیر مسائل وظیفه داشت و باید خدمت او رسید و از او پرسید. در آیه ۴۴ نحل فرمود «بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» اگر اشتباه باشد که قابل نقد باشد نمیتواند مبین باشد و به او اعتماد کرد و اگر نعوذ بالله جائی برای خلاف بود خدای تعالی اینگونه با غلاظ سخن نمیگفت که «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویلِ» اگر او سخنى دروغ بر ما مىبست، «لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ* ثمُ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ» ما او را با قدرت مىگرفتیم سپس رگ قلبش را قطع مىکردیم. خدا به پیغمبرش که حبیب اوست میگوید پیغمبر هم اگر کج برود رگش را قطع میکردیم یعنی هرگز پیغمبر اشتباه نمیکند چون نمیگذاریم اشتباه کند معصوم است.
بفهمید پشت تریبون چه میگویید!
آخر بفهمید که پشت تریبون میروید چه میگوئید. برای خوش آمدن عدهای هر حرفی را که نباید زد. این را بفهمید همانطور که بعض انبیاء مظهر بعض اسماء حسنای الهی بودند مثل حضرت سلیمان که جهان تکوین را در تسخیر داشت. یا حضرت مسیح علی نبینا و آله و علیه السلام که مرده زنده میکرد و مظهر اسم احیاء بود؛ اما تمام شئون ادراکی و تحریکی رسول خدا مظهر همه اسمای حسنای الهی است. به تفسیر آیه تطهیر مراجعه کنید. حرفهای دشمن شاد کن نزنید و عقاید حقه را شبهه دار نکنید. هرچه راجع به پیامبر گفته میشود در باره امام معصوم و ولیعصر ارواحنافداه هم مطرح است.
و تعجب هم نمیکنیم که چرا گاهی تا این حرفها زده میشود بوقهای استکباری با خوشحالی آن را ادامه میدهند و تکمیل میکنند مثل کلیپی که پخش کردند و مطلب روشنی که همه از آن اطلاع دارند را ناشیانه باز نشر دادند که شاید بتوانند نسل جوان که در آن ایام نبودند را به تردید بیاندازند که همین حرکت گویای این است که متولیان فرهنگی باید بر دقت و سرعت خودشان بیافزایند.
دستگاه دیپلماسی پاسخگو باشد
نکتهای هم راجع به مسائلی که در حال پیگیری دولت مردان است عرض کنم. اولا: چرا سفر بعض مقامات انگلیسی معلومالحال به ایران رسانه ای نمیشود؟ خیلی مخفیانه میآیند و میروند خوب شما میدانید کنفرانسی در تهران با موضوع «امنیت منطقهای در غرب آسیا، روندها و چالشهای نوظهور» برگزار شد که در باره مشکلات منطقه صحبت کند و بحث شود که بزرگترین مشکل منطقه دخالت غربیها در منطقه است.
بعد کسی که اسم او هم در لیست دعوت شدگان نیست در جلسه حاضر شده یک شخصیت انگلیسی که نمیخواهم اسم او را ببرم یک شخصیت خبیث و پلیدی است که خودش در خباثت خودش تعریف کرده است که من را به این جرم میشناسند سخنرانی هم کرده چندتا اهانت هم کرده. اصلاً دعوت نشده بود و مخفیانه آمد و رفت چند بار هم تا حالا آمده است. در شهر هم گشته است یزد رفته و به کجا و کجا هم رفته است. شما انتقاد را قائل هستید ما از دستگاه دیپلماسی سئوال میکنیم واقعاً در این وضعیتی که انگلیس پلید خبیث برای کشور ما خط و نشان میکشد و شورشها را مدیریت میکند، آمدن این شخص به کشور یعنی چه؟
تعهد جدید و خطرناک برجام
ثانیاً دوستان توجه داشته باشند در شرایط حساسی که دوباره مسئله برجام مطرح است اولین مسئلهای که اهمیت دارد این است که آقایان مواظب باشند ایران را زیربار تعهدات جدید به کشورهای اروپائی نبرند. این حرفی که دوستان میزنند که اگر آمریکا تحریمها را برگرداند و اروپا کاری نکرد ما خودمان به برجام ادامه خواهیم داد حرف خطرناک و تعهد جدید است که با مواضع قبلی هم تضاد دارد.
و رهبری هم اگر یادتان باشد در دیدار با نخبگان علمی اقدامات عملی از اروپا را مطالبه کردند. اگر آنها ادامه ندادند ما ادامه میدهیم چه چیز را میخواهید ادامه دهید؟ چیزی نداریم که ادامه بدهیم. وزیر محترم خارجه باید با قدرت اعلام کند اگر تحریمها برگردد ایران یک لحظه هم برای خروج از برجام تردید نخواهد کرد. مطلب دیگر اینکه چرا اقدامات مکرر نقض برجامی آمریکا محکوم نمیشود؟ آنها دائم دارند نقض میکنند و ما ساکت هستیم. باید محکوم شود.
زیرساخت امن در شبکه اجتماعی
مطلب دیگر اینکه اگر ما سیستم دفاعی موشکی قوی داشته باشیم که الحمدالله داریم اگر کوچکترین حرکتی بشود اقدام خواهیم کرد اما از درون غافل باشیم این موشکها شاید زیاد بکار نیاید. ما در جنگ نرم با دشمن هستیم و این جنگ وسائل و ادوات خودش را میخواهد. آقایان دقت بیشتری داشته باشند یک نمونه بگویم. معاون دادستان کل کشور گفت: «حدود ۸ هزار از پانصد هزار کانال در شبکه اجتماعی تلگرام علیه امنیت کشور و مقدسات اسلامی و عفت و اخلاق عمومی در حال فعالیت بوده ومشغول سازماندهی و تخریب کشور در فضای مجازی هستند».
هشت هزار کانال دارد اخلاق ما و دین ما و عفت ما و نوامیس ما و مقدسات ما قرآن و اهل بیت را همه را دارد زیر سؤال میبرد. این جنگ است. حالا مرزها را دقت کنیم ولی این طرف را دقت نکنیم؟ چرا به تعبیر رهبری آنان که باید پاسخگو باشند طلبکارند؟ در طول این سالها چقدر درباره فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات سخن گفته شد، رهبری خواستند و مطالبه شد اما خبری نشد. تا امروز که این حرفها زده میشود. به هر تقدیر حق مردم برخورداری از زیرساختی امن در شبکه اجتماعی بومی است که بتوانند به فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی بپردازند. این را باید فراهم بکنند این که بگویند نشد و نکردیم این درست نیست.
رد صلاحیت امنیتی نباید مسئول شود
مطلبی را درباره خود استان عرض کنم افرادی که مسئولیتی در اختیارشان است و افراد را عزل و نصب میکنند کاری را که قانون گفته درست انجام دهید. این خواسته رهبری است. این را بنده عَن علمٍ دارم عرض میکنم. نه این که بگویم باشد بهتر است. این خواسته ایشان است که اگر دستگاه امنیتی کشور کسی را رد صلاحیت کرد او را به کار نگیرید. و باید به کار نگیرید و ناراحت نشوید از اینکه بنده تذکر میدهم.
این را باید عزیزان بدانند اگر بنده از فرامین رهبری دفاع نکنم و دنبال نکنم چه کسی اینکار را بکند در استان بنده نماینده ایشان هستم و باید دنبال کنم. اگر کسی رد صلاحیت امنیتی شد نباید به کار گرفته شود. لذا برای بار چندم توصیه میکنیم در بکارگیری افراد قوانین را در نظر بگیرید، پاسکاری نکنید، اینطرف و آنطرف نکنید. بعد بگویید ای کاش زودتر میگفتید. این کار نشود. به قانون عمل کنید. از اهل فتنه و متعرضین به بیتالمال استفاده نکنید. ببینید برای بار چندم عرض شد. هم خصوصی گفتیم این همه عمومی بود تا بعد شاءالله ببینیم چه کار خواهیم کرد.
دنبال مچ گیری نباشید
مسئله دیگر اینکه هم در استان به گوش من میخورد هم در شهرستان کرج شورا و شهردار با هم یک صحبتهایی دارند. مشغول کار برای مردم باشید. از بعضی از حرفها دست بردارید. اینکه بعضی از چیزهایی که به صلاح جامعه نیست به هم تحمیل کنید. مدت مسئولیت شما به سرعت سپری میشود.
عندالله عندالشهدا و عندالناس نزد همه اینها باید پاسخ بدهید. چرا دنبال چنین بازیهایی هستید. به گوش من میخورد و بعضاً ورود نمیکنم. سعی کنید زودتر مسئله تان را حل کنید. به کار مردم برسید. به هم برای کار کردن فرصت بدهید نه اینکه دنبال مچگیری باشید این کار کار خوبی نیست.
شیخ زکزاکی را دعا کنید
شیخ بزرگوار زکزاکی که رهبر شیعیان نیجریه است که الان اسیر به دست دشمن است در حالت بدی به سر میبرد خانواده او از رهبر معظم انقلاب، علما و مردم درخواست دعا برای شفای ایشان کردهاند، دعا برای این عالم مجاهد جلیل القدر و خدوم به اسلام و تشیع را فراموش نکنید.