متن کامل خطبه های نماز جمعه ۹۶/۸/۲۶
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله سید محمد مهدی حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایها المؤمنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله.
یکی از رذائل اخلاقی و صفات زشت مربوط به زبان که عقل و شرع آن را مذمت کرده و اهل تقوا از آن دور هستند، اهانت و توهین است. ما در این جلسات در نوبتهای قبل راجع به بیماریهای زبان، مذمت، دروغ، تهمت، بهتان ودرشت گویی و فحش، غیبت و اینها سخن گفتیم.
رسیدیم به یکی از رذائل دیگر زبان با عنوان اهانت و توهین؛ یعنی انسان با به کار بردن بعضی از کلمات و یا رفتارها، شخصیت و عظمتِ جایگاه و منزلت کسی را کوچک، خوار و سبک کند.
بقیه مسائل مربوط به زبان را هم عرض کردیم که فقط زبان نیست. میشود انسان با رفتارش کاری کند که به دیگری توهین کند. ریشه اهانت از وهن است؛ یعنی سست کردن، با توهین اعتبار اجتماعی فرد در بین مردم از بین میرود. مثلاً با کسی در حال سخن گفتن هستید او در مقابل شما یک کلامی به کار ببرد. بیان او جوری باشد که اهانت باشد یا این که رها کند و پشتش را بکند و برود و نایستد. این رفتاری است که توهینآمیز است. گوش به حرف شما ندهد. رویش را برگرداند و با بی اعتنائی برود. یا بکار بردن کلماتی که در عرف به آن توهین میگویند.
گاهی کلمه توهین آمیز نیست اما نحوهی بیان آن توهین است.
همه اینها یک حکم را دارد. البته توهین میتواند مثل سایر خطاها، زبانی، رفتاری به صورت اشاره و چشم و ابرو و نوشتاری در نامه و فضای مجازی و روزنامه و امثال ذلک هم باشد.
توجه داشته باشید گاهی انسان با تحقیر و خوار کردن خودش نزد دیگران، به خودشان اهانت میکند. حرف ناشایست و یا رفتار نادرستی از او سر میزند همین حرفها و رفتار توهین به خودش است که موجب وهن او میشود. این گونه عمل کردن به هیچ وجه مقبول نیست. در روایات هم مذمت شده است.
امام صادق علیهالسلام فرمودند «إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أَمْرَهُ کُلَّهُ وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا» خداوند مسائل مومن را در اختیار خودش قرار داده است که هر کاری را خواست انجام بدهد انجام بدهد غیر از آنکه خود را ذلیل کند. شما هر طور میخواهید رفتار کنید بکنید اما احترام شما، احترام مومن، جایگاه مومن در اجتماع و برای خودش نزد خدا یک جایگاه خاص است. خدا به او اجازه نمیدهد که هر طور دلش خواست رفتار کند و زمینه ذلیل شدن در جامعه را برای خودش فراهم کند.
لذا کسانی که به خودشان اهانت میکنند یک بیتوجهی و گناه است. بله
کوچک کردن نفس با خاکساری به درگاه الهی و رام و بنده خدا بودن بسیار پسندیده است.
باید به آنچه خدا راضی است آگاه بود و عمل کرد و از آنچه او ناراضی است دوری جست.
گاهی از اوقات هست انسان به مقدسات و هر آنچیزی که خداوند برای آن حرمتی قرار داده و مورد احترام و تکریم دیگری است اهانت میکند. این هم خیلی باید مواظب بود که حرمت نشکنیم. چیزی که خدا برای او احترام قرار داده است مورد بیاحترامی نشود.
مثلاً در روایت دارد از امیرالمؤمنین که هرکس به جنازهای بخندد، خداوند او را خوار میکند. جنازه محترم است میت مسلمان مثل زنده مسلمان احترام دارد. دیدهاید بعضیها پشت سر جنازه دارند حرکت میکنند یا با گوشی صحبت میکنند یا دارند میخندند. اصلاً انگار نه انگار که این یک وسیله عبرت است برای او. کأن چند وقت دیگر خود ما را روی دست میگیرند. باید باعث تنبه ما بشود. لذا امیرالمؤمنین فرمود اگر کسی نسبت به جنازه بخندد خدای تعالی او را خوار میکند ذلیلش میکند. یا مثلاً بی توجهی به خوردههای نان. قدیم خیلی مواظب بودند نسبت به نان. «اکرم الخبز» راجع به نان زیاد داریم. نان یک احترامی داشت.
در روایت از رسول خداست فرمودند: بیست صفت است که تنگدستی میآورد بیست چیز است که شما اگر رعایت نکنید هر چقدر هم کار کنید باز میبینید که فقیر هستید. یکی از آنها اهانت به خردههای نان است. آن را در زباله بریزد. دیده اید که نان درسته را میگذارند در سطل آشغال با بقیه زبالهها کنار کوچه. برکت را از زندگی میبرد. فقر میآورد. جامعه را فقیر میکند اگر مسئولین جامعه اینگونه باشند. اینها چراغ راه ماست. اینها دستورات دینی است. دقت کنید. این نکته را توجه کنید.
اهانت بودن کلام و یا رفتار نسبت به افراد مربوط به شخصیت و جایگاه علمی و معنوی و اجتماعی فرد خواهد بود.
امکان دارد شما کاری را با کسی انجام بدهید اهانت نباشد. مثلاً اگر پدر و مادر نام کوچک فرزندشان را صدا کنند کاری دارند و اسم او را صدا میزنند مهدی حسین جواد نام کوچک او را صدا میکنند توهین نیست، اما برعکس اگر فرزندان بخواهند پدر و مادر را با نام کوچک آنها صدا کنند مثلاً پدرش را صدا کند بگوید احمد بی احترامی و توهین است و آثار خودش را دارد.
لذا این رفتار که تبعات فردی و اجتماعی فراوانی را به همراه دارد بسیار مورد نکوهش اولیاء دین قرار گرفته و مذمت شده، گذشته از اینکه عقل هم آن را نمیپسندد. عقل همیشه مهربانی و تکریم نسبت به افراد و با مودت برخورد کردن و احترام گذاشتن به دیگران را پسندیده است. مربوط به هیچ دینی هم نیست. عقل میپسندد. لذا من تعدادی از روایات را که در مذمت توهین آمده است برای شما بخوانم.
رسول خدا فرمودند «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِی» خیلی روایت گویا و زیبایی است رسول خدا فرمودند خدای تعالی فرمود کسیکه به یکی از دوستان من یکی از اهل ایمان را آن شخص مؤمن را اهانت کند به جنگ با من کمر همت بسته است. فکر نکنید که دوستت است، کاسب مغازه است، معلم سر کلاس است، پدرت است، برادرت است، هر طور دلت خواست میتوانید بیادبی کنید.
اگر بی ادبی کردید بدانید که به جنگ با خدا خودت را آماده کردهای. در بیان دیگری امام صادق علیهالسلام فرمودند «مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فِینَا اسْتَخَفَّ وَ ضَیَّعَ حُرْمَهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل» هر کس مؤمنی را سبک شمارد ما را سبک کرده و حرمت خداوند را از بین برده؛ یعنی حرمت مؤمن حرمت اهل بیت است حرمت اهل بیت حرمت خداست.
اهانت به هر صورت راجع به هر فردی از اهل ایمان نکوهیده و زشت است.
بعضیها رعایت حال افراد را به خاطر فقر ظاهری که دارند نمیکنند. ملاک احترام گذاشتن به دیگران ثروت و قدرت و امثال ذلک نیست. ملاک نزد خدای تعالی تقواست.
در قسمتی از بیانی رسول خدا فرمودند «مَنْ أَهَانَ فَقِیراً مُسْلِماً مِنْ أَجْلِ فَقْرِهِ وَ اسْتَخَفَّ بِهِ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِاللَّهِ» کسی که به فقیری توهین کند بیاحترامی کند و جایگاه او را سبک بشمارد به خاطر فقرش به خاطر نداری اش به تحقیق خدا را سبک شمرده «وَ لَمْ یَزَلْ فِی غَضَبِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَخَطِهِ حَتَّى یُرْضِیَهُ» و دائما در خشم و غضب خداوند باقی میماند تا وقتی فقیر را راضی کند.
لذا
در این گونه موارد خداوند خیلی سریع اقدام به دفاع از بندهی مظلومش و عبد مؤمنش میکند؛
یعنی اگر شما نسبت به مومنی بی ادبی ادبی کنید بیاحترامی کنید حق او را رعایت نکنید «الله یدافع عن الذین آمنوا» خدا به دفاع بلند میشود و خیلی هم سریع این کار را انجام میدهد نمیگذارد که بنده مومنش تنها بماند.
در قسمتی از حدیثی است که أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ از امام باقر علیهالسلام نقل میکند «قَالَ لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ صلیاللهوعلیهوآله قَالَ یَا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَکَ قَالَ یَا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَهِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیْءٍ إِلَى نُصْرَهِ أَوْلِیَائِی» زمانی که رسول خدا به معراج رفتند از خدای تعالی سؤال میکنند که خدایا حال مومن نزد تو چگونه است گفت هرکس به کسی از دوستان من اهانت کند به تحقیق مرا به جنگ طلبیده و من در یاری کردن دوستانم سریعتر از هر چیزی عمل میکنم.
این روایات نشان دهنده جایگاه انسان مؤمن و زشتی اهانت به اوست
که خداوند راضی نمیشود کسی به بنده مومن او توهین کند. پس باید در برخوردها خیلی ملاحظه کرد. نوع برخوردها را هم عرض میکنم این بحث ادامه دارد امروز تمام نمیشود.
ابوبصیر نقل میکند که به امام صادق علیه السلام عرض کردم مردی است از یاران ما که وضعیت مالی خوبی ندارد من از زکات به او میدهم بدون اینکه به او بگویم آن مال از زکات است. در قالب هدیه و در قالب یک بسته ای به او میدهم که خوار و کوچک نشود.
امام فرمودند: بله به او عطا کن و نام زکات را نبر و مومن را خوار مساز. بعضیها به کسی کمک میکنند و یک مهری هم روی پیشانی او میزنند تا آخر عمر این طرف را شرمنده خودشان میکنند یک طوری برخورد میکنند که دائم از او تشکر کند اینها اسلامی نیست. اینها مربوط به اهل ایمان و اهل تقوا نیست. اصلاً نباید به رویت بیاوری. نباید برخوردت برخوردی باشد که احساس کوچکی کند. چقدر زیبا اهل بیت ما را تربیت میکنند که ارزشهای انسانی را یاد بگیریم و رعایت کنیم.
همین مقدار این نوبت بس باشد بحث اهانت و توهین ادامه دارد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما مؤمنین و مؤمنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت میکنم.
متقین به خاطر مراقبهای که دارند دائماً متوجه شیطان و خواسته های او هستند
و با ترفندها و نقشههای او برای به دام کشیدن افراد آشنائی دارند.
سعی میکنند یاد بگیرند که شیطان اگر میخواهد نفوذ کند اگر بخواهد ورودی داشته باشد از چه راههایی وارد میشود که در مقابل او موضع بگیرند از خودشان دفاع کنند راههای او را میفهمند.
البته یکی از آن مسیرهایی که برای فهمیدن اینکه چگونه شیطان به ما حمله میکند یادگیری این مطالب از اهل بیت عصمت و طهارت است خود آنها گفتند. در قرآن کریم اشاره شده است. ترفندها گفته شده است. راههای مبارزه هم گفته شده است. هم روش دشمن گفته شده است همه راههای مبارزه با او گفته شده است.
در قسمتی از خطبه ۱۲۲ امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند «إِنَّ الشَّیْطَانَ یُسَنِّی لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُرِیدُ أَنْ یَحُلَّ دِینَکُمْ عُقْدَهً عُقْدَهً وَ یُعْطِیَکُمْ بِالْجَمَاعَهِ الْفُرْقَه» خیلی عبارت قشنگ و دقیق و جای بیان و سخن دارد.
فرصت تبیین کامل این بیان امیرالمومنین نیست. اصل قصه مربوط به معاویه و عمروعاص است؛ اما بیان بیان عام است.
اینجا میفرماید که همانا شیطان، «منظور معاویه است که با مکر عمروعاص لشکر اسلام را پراکنده کرد» راههاى خود را به شما آسان جلوه مىدهد، سختش نمیکند دور را نزدیک جلوه میدهد نزدیک را دور میکند درست مثل بعضی از این کاسب ها روی صندوق را میوههای خوب میچینند زیرش خراب است. این کار کار شیطان است. به آن تطویع و تسویل گفته میشود.
شیطان هم مطوعه است هم مسوله است.
هم وسوسه میکند. برادرکشی چیز خیلی سختی است. در آیه شریفه میفرماید که قابیل را تطویع کرد و بعد زمینه را فراهم کرد که بتواند هابیل را بکشد. کشتن برادر را برایش آسان کرد.
شیطان کارش این است. راه را راحت نشان میدهد. وقتی که راه آسان شد آن وقت امیرالمومنین میفرماید که اراده میکند.
شما رفتهاید مسائل دینی را با دلتان گره زده اید. معرفتت را ایمانت را و اخلاقت را با وجودت اینها را پیوند زده ای آن وقت شیطان دانه دانه این پیوندها را باز میکند. رابطه تو را با دین قطع میکند. بعد اجتماع شما را در آن جایی که باید وحدت و یکپارچگی بین شما باشد پراکندگی درست میکند.
این گرهی که هست بین اهل ایمان است و اجتماع مسلمین که این را میآید باز میکند.
یک وقت درباره مسائل دینی و معرفتی نسبت به روح انسان است. در هر کجا این برد را کار شیطان دارد.
از وسوسه و زمزمه و فریب کارى شیطان روى گردانید و نصیحت آن کس را که خیرخواه شماست گوش کنید و به جان و دل بپذیرید.
سعی کنیم که در مسیری حرکت کنیم که مرضی خدا و پیغمبر و اهل بیت است خدای تعالی ما را از شر شیطان درون و بیرون حفظ کند.
امروز و روزهای پایانی و غمانگیز ماه صفر که شهادت یا ارتحال سیدالکونین، اشرف مخلوقات، صادر اول و خاتم النبیین محمد مصطفی است و شهادت سبط اکبرش امام مجتبی کریم اهل بیت و بضعه و پاره تنش در طوس علی بن موسیالرضا علیه آلاف التحیه و الثنا، داغ جان باختگان زلزله کرمانشاه هم به آن اضافه شد و غم را مضاعف کرد؛ که همین جا از خدای جابر صابر و شافی برای درگذشتگان اجر و برای بازماندگان صبر و برای مجروحان شفای عاجل و عافیت کامل طلب میکنیم.
نکتهای را درباره زلزله خواهم گفت.
اما درباره شخصیت رسول خدا عرض کنم. رسولالله شخصیتی است که به سادگی ابعاد وجودی آن حضرت برای کسی معلوم و شناخته شده نیست. باید خدمت خدای تعالی رسیده و از آیات قرآن کریم بهره برد تا قسمتی از رشحات وجودی آن حضرت برای ما روشن شود.
قرآن کریم او را الگوی بشر معرفی کرده و برای رسیدن به مقصد و کمالات عالی راهی جز این که انسان دستش را در دست رسول خدا بگذارد وجود ندارد؛ و اگر به زندگی و سیره رسول خدا خوب نگاه کنیم حتی خیلی از شبهاتی که به بعض موضوعات وارد میکنند از بین میرود.
ارتباط ما با سیره و روش رسول خدا هم کم است.
مثلاً مسئله حکومت و اداره جامعه که اولاً باید قیام کرد و آن را اقامه کرد؛ و بعد از آن در استحکام و سپس مبارزه برای استدامه و بقاء آن و در نهایت نرمش از روی آگاهی برای دفع خطرهاى بزرگتر، همه اینها در سیره نبوى تبیین شده و هرکس مراجعه کند بهره کافی میبرد.
فرصت خطبه اجازه نمیدهد که من بخواهم دانه دانه وارد شوم و ریز شوم در مسائلی که مربوط به عظمت وجودی رسول خداست.
به بعضی از این نکات بعضی شبها که در خدمت دوستان هستیم اشاره کردیم؛ و اتفاقاً بیشتر مسائل که در سیره رسول خدا هست در روش علوى و حتی در دوران کوتاه عمر حکومتى امام مجتبی تکرار شده.
غفلت از الگو بودن رسول خدا از دست دادن مشعل هدایت دنیا و آخرت است.
باید دست به دامن رسول خدا شد این عروه وثقی را محکم به دست گرفت و در مسیر او حرکت کرد.
به زندگی امام مجتبی نگاه میکنیم می بینیم قهرمان مبارزه در راه اقامه دین و حفظ ارزشهای دینی است. او دشمنی قوی همچون معاویه داشت و مردمی که به شدت دچار ضعف شده بودند و به دنیا انس گرفته بودند و پاسخی به امام نمیدادند.
با این حال امام تا آخرین لحظه که قسمت اعظم سپاهش به معاویه پیوستند که آن هم باز تحلیلی دارد آمدند خود امام را مجروح کردند خنجر به پایش زدند و مصیبتهایی را برایش درست کردند. باز امام ایستادگی کرد.
مردم هوشیاری و تحلیل لازم را نداشتند و به وظائفشان خوب عمل نکردند در نتیجه امام را مسموم کردند و روز تشیع، جنازه حضرت را تیرباران کردند.
اینها قضایایی است که در تاریخ اتفاق افتاده است. این روزها چون روزهای شهادت پیغمبر شهادت امام مجتبی و شهادت امام رضا علیهمالسلام است این نکات را خلاصه دارم عرض میکنم.
بعد از جریان کربلا روش مبارزاتی اهل بیت تغییر کرد.
اما همینکه میبینیم ائمه را یا با سم و یا با شمشیر به شهادت رساندهاند، یعنی اینکه اهل مبارزه سیاسی بودند. فقط روش شان را عوض کرده بودند. مبارزه امام رضا علیهالسلام در قالب پذیرش ولایتعهدى بود که به این وسیله نقشههای مأمون را خنثى و تهدیدها را به فرصت تبدیلکرد؛ و دشمن را مستأصل کرد؛ و بهره برد برای توسعه شیعه و معارف شیعی.
نکته ای را خوب است که عرض کنم.
دانشگاه اهل بیت در زمان امام سجاد شروع شد. با یک تحلیلی که قبلاً برایتان گفتم در زمان امام باقر زمینههایش بالندهتر شده و امام صادق سی سال او را هدایت کرد.
این دانشگاه عظیم و این مجموعه بالنده ی فکری در زمینههای مختلف نزدیک ۳۰ سال امام صادق کار علمی میکرد اما به امام رضا علیه السلام عالم آل محمد گفته میشود. چرا؟ با اینکه امام صادق ۳۰ سال کار علمی کرد امام باقر هم شاگرد داشت بلکه امام کاظم هم همینطور. درجات علمی امیرالمؤمنین هم بروز کرده بود.
شاید بشود این را گفت که اگر امکانات حکومت و لو از روی ناچاری و سیاسی کاری، در خدمت یک شخصیت بزرگ علمی توانا و الهى قرار گیرد، چنین اثری را خواهد داشت.
امامرضا از فضای حکومت استفاده کرد
و این مسائل فرهنگی را توسعه داد که دوست و دشمن را راضی خواهد کرد تا جائی که ملقب به رضا شد. رضا یعنی کسی که دوست و دشمن از او خشنود است این نکتهای است که عرض بکنم که بعضاً که کارهای فرهنگی به آن معنا پیش نمیرود در اختیار کسانی است که صلاحیتهای لازم را ندارند و قدرت این کار را ندارند.
به هر تقدیر تحمل نکردند و تصمیم به قتل حضرت گرفتند وبا سم اورا به شهادت رسانند. سمی که وقتی اثرکرد فاصله بین دارالحکومه و منزل را که فاصلهای نداشت چندین مرتبه به زمین افتاد و وقتی هم که وارد حجره شدند فرش را کنار زدند و مثل مار گزیده به خودشان می پیچیدند.
شاید در همان لحظات بود که فرزندش جواد سر او را به دامن گرفت اما کربلا برعکس شد. آنجا حسین آمد بالای سر علیاکبر چه علیاکبری دید جوری شد که مینویسند “فوضع خده علی خده”. چند مرتبه از سویدای دلش صدا زد ولدی علی.
اینها با مشعلهای نور و معرفت این گونه برخورد کردند. خدای تعالی همه ما را از شیعیان وموالیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت قرار بدهد انشاءالله.
حوادثی که در طبیعت واقع میشود میتوان به آنها نگاههای متفاوتی داشت.
اینها را باید توجه کرد
علی علیه السلام فرمودند «البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان و للانبیاء درجه و للاولیاء کرامه» خیلی روایت قشنگی است.
یک بلا میآید اما افراد مختلف عبرتهای مختلف میگیرند. برای کسی که ظالم بود و ظلم میکرد ادب اوست. یک طوفانی آمد سیلی آمد زلزله آمد اگر مومن باشد امتحان اوست. اگر نبی از انبیا باشد برای او درجه است. اگر ولی از اولیا باشد برای او کرامت است.
این اتفاقات برای برقراری تعادل و حفظ نظام طبیعت بر اساس قوانین حاکم بر طبیعت هر از گاهی در نقطهای از زمین که آمادگی دارد اتفاق میافتد.
خدای تعالی چنین ترکیبی و روشی را قرار داده است که انسان با دانشی که بدست آورده تلاش میکند این بلایا را زودتر شناسائی و کنترل کند که خسارت کمتری بزند.
منظر دیگر عبرت گیری و درس آموزی از بلایای طبیعی است که از خدا و قدرت او غافل نباشیم.
اوست که تدبیر و سپس تقدیرمیکند. ما چیزی نداریم ما موقع مردن قدرت بستن چشم خودمان را هم نداریم. آن قدر سریع عمل میشود که چشم ما باز میماند قدرتی نداریم و از قدرت خدا غافل نباشیم.
بچه نوزاد سه روز بعد از زیر آوار در میآورند سالم. مرد تنومند قوی درجا میمیرد از یک خانواده ده نفره پیرمرد فلج از کار افتاده میماند؛
یعنی بشر! ببین.
خدا میگوید این من هستم که مدیریت میکنم. زلزله و سیل خیلی عجیب است هرگز در آن موقعیت قرار نگیرید خیلی وحشتناک است وقتی که میآید کاملاً قدرت خدا و ضعف انسان نشان داده میشود به هیچ جا انسان وصل نیست. شما هر دستگیره ای را هم که میخواهید بگیرید او هم دارد می لرزد اوهم به جایی بند نیست.
از منظر دیگر، کسانیکه خارج از بلا بودن برای آنها درسهای دیگری دارد.
مثلاً
برای مسئولین میدان پس دادن امتحان است که چگونه به وظیفهی خودشان عمل میکنند.
مدیریت بحران بخصوص در ۲۴ ساعت اولیه که خیلی مهم است باید فارغ از هرتنش و حرف بیهوده و با آرامش تصمیم گرفت و عمل کرد.
لذا اگر مسئول بلند پایه ای در آن ساعات اولیه فرصت را مناسب ببیند تا عقده گشائی کند و تسویه حساب حزبی و گروهی کند باید گفت زلزله ای عظیمتر و مخربتر از تکانه های طبیعت رخ داده که با آب معدنی و چادر و کنسرو هم نمی شود جبرانش کرد.
شما در آن زمینه و آن زمان بحرانی شروع کردهاید دارید گزاف میگویید.
کسانیکه اینگونه سخن میگویند بدرد مسئولیت در نظام اسلامی نمیخورند. باید واگذار کنند. عندالله که مسئول هستند. عندالناس مسئول هستند و میبینید که نوع برخورد همین افراد با بیتالمال و منابع مردمی چگونه است.
باید از این نگرشها و روشها به خدا پناه برد.
اگر چنین تفکراتی بخواهد ادامه پیدا کند به کجا خواهیم رفت.
رهبری این حادثه تلخ را آزمایشى الهى و میدانى براى اداى وظیفه مسؤولان برشمردند. خوب مردم به حمدالله غوغا کردند در همه مناطق کشور بخصوص استان خودمان که میزبانی تعدادی از مصدومان حادثه را نیز به عهده داشت؛
و عزیزان هم خوب مدیریت کردند و رسیدگیها به موقع انجام شد؛ که به نوبه خودم تشکر میکنم.
نیروهای مسلح هم با توان بالا وارد عمل شدند و در جاهای مختلف با قوت وظائف محوله را انجام دادند؛ و سایر دستگاهها دانشگاهها و حوزهها نیروهای بسیج که باید از همه عزیزان تشکر کنیم.
اما
باید توجه داشت که درد و رنج مردم با در پیش بودن فصل سرما مضاعف نشود.
سرعت عمل در برپائی سرپناه و ادامه دادن به همدردیها در بهتر عمل کردن به ماموریتهای دستگاهها و مسئولین مربوطه بسیار مهم است.
نباید این دو سه روز که فشار بخوابد فراموش شود تازه دردسر شروع میشود. باید رسیدگی عاجل باشد؛ و در کنار همه این امور باید مسئله ضعف مدیریتی سازمان مدیریت بحران که امکانات و اختیارات لازم را برای مواقع اضطرار دارد بررسی و جبران شود تا بتواند در حوادثی که ممکن است پیش بیاید با سرعت عمل بالاتر و هماهنگی بیشترعمل کند.
در این چند سال به هر مناسبتی قصهای پیش امده ضعفهایی را داشتند.
جا دارد همین جا یادی بکنم از دشمنی های آمریکا با ملت ایران و تذکر به بعض از کسانیکه هنوز باور ندارند که خویِ حیوانِ وحشی، درندهگی است.
او هر لحظه فرصت کند چنگ به روی مردم ایران میزند چرا بعضیها نمیخواهند بفهمند.
ایرانیهای مقیم در آمریکا خودشان خودجوش به عنوان همدردی و کمک به زلزله زدگان مبلغ ۲۰۰ هزار دلار جمع کرده بودند که دولت غاصب آمریکا همه آنها را بلوکه کرد و اجازه بهره برداری نداد.
این حرکت غیر از دشمنی چیز دیگری معنا میشود؟
حالا شما هی او را بزک کن. کلاغ کلاغ است. قناری نمیشود. آیا ما نباید نفرت و غیظ الهی خودمان را با مرگ نثار دولت مردان آمریکا کنیم؟
امروز کمکهایی که جمع میشود برای زلزلهزدگان است.
هر کس به هر مقدار که توان دارد کمک کند. من با نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه تماس گرفتم. ایشان ابراز رضایت میکردند که الحمدالله از نظر خوراک و مسائل دیگر اوضاع خوب است. همان روزهای اول البته گفتند که چادر کم بوده آن هم در نحوه توزیع بوده که در حال جبران است مشکلی نیست. مردم واقعاً خوب به میدان آمدند امتحانشان را خوب پس دادند که خدای تعالی همه را ماجور کند.
نوبتهای قبل به عرض شما نمازگزاران محترم رساندم که تلاش میشود که اروپا را جای آمریکا بنشانند.
آمریکا وضعیتش این است از ۲۰۰ هزار دلار نمیگذرد آن هم مردم خودشان جمع میکردند برای کشور خودشان.
میخواهند اروپا را جای آمریکا بنشانند
. و اتفاقاً برای آماده کردن افکار عمومی از عناصر دلبسته و امیدوار به بیگانگان هم استفاده میکنند و در فضای رسانهای و روزنامه های زنجیره ای داخل هم تبلیغ می کنند و عدهای مثل مزدوری که زمان وظیفهاش را خوب می داند، قلم می زنند.
و کلماتی مثل ارتباط و مذاکره با دشمن بر سر توان موشکی دارند که منافع ملی را به خطر میاندازد و متاسفانه مسئولان هم هیچ برخوردی با این روزنامهها نمیکنند که نمیدانم مقاله را خواندهاید یا نه گفته فرصت خوبی است بیایید توان موشکی راه مذاکره کنیم که یک وقت عربستان به ما حمله نکند این آدم احمق نیست؟
باید آگاهسازی بیشتر باشد و مضرات کار بیان شود تا اطلاع عامه مردم بالاتر بیاید.
همین توتال فرانسه که چقدر آقایان برای معامله با او اغراق کردند و از تعهد و کار بلدی او گفتندکه سالیان سال است دارد این کار را انجام میدهد و اوستای این کار است و در هفتههای اخیر هم جوری وانمود میکنند که دیگه داریم کار را شروع میکنیم؛
و اتفاقاً توان نیروهای داخلی متعهد و با ایمان را در همان کار نادیده گرفتند و رفتند قرارداد بستند، حالا امروز، منظور همین یکی دو روز اخیر دبه کرده و میگوید برای ادامه روند کار، باید آمریکا اجازه بدهد. بعد میبینیم که در همین فضا دوستان دارند تلاش میکنند که ما باید جای آمریکا با اروپا قرارداد ببندیم.
سگ زرد برادر شغال است. وقتی از تاریخ پند نمیگیریم همین میشود.
جریان برجام را کم نگیرید.
مگر همین اروپا نبود که در توافق سعدآباد عهد شکنی کرد؟
این قراردادها تحریمها را که از بین نمی برد هیچ، بلکه تلاش می کند برای رسیدن به اهداف دیگر خود به ایران فشار بیاورند.
برای اهداف دیگر قراردادهای دیگر میبندند. همین دوشنبه چند روز پیش هم وزارت خارجه فرانسه تکرار کرد که باید تحریمهای جدیدی علیه ایران به خاطر مسائل موشکیاش داشته باشیم. اینها دارند حرفشان را میزنند.
نکند مثل دفعه قبل ما را خسران زده کنید.
همانطور که مکرر عرض شد مردم با صدای بلند که هم عدهای از مسئولین داخلی بشنوند وهم خارجیها، اعلام میکنند توانمندیهای نظامی و موشکی ما قابل مذاکره نیستند.
آنچه وضعیت اقتصادی کشور را نجات می دهد تغییر تفکر وابسته به غرب است.
تفکری که بیگانگان را قبله آمال خود می داند، نمی تواند منجی مسائل اقتصادی کشور باشد. باید به درون توجه کرد و از توان داخلی و از تفکر بومی و اهتمام بسیجی و مدیریت جهادی استفاده کرد. در هفته بسیج قرار داریم. از این فرصت باید برای احیاء روحیه بسیجی و زنده نگهداشتن شور و هیجان خدمت به نظام و انقلاب و ارزشهای الهی بهره برد.
بسیج همیشه در همه عرصه ها ومیدانهائی که برای انقلاب پیش آمده پیشرو و جلودار بوده و به بهترین شیوه از اسلام و انقلاب دفاع کرده است.
بسیج یعنی آن نیروی قدرتمند مردمی که با بودن او هیچ تهدیدی به نظام اسلامی کارگر نخواهد بود.
اخلاص جوانان بسیجی بلکه همه اقشار بسیج و روحیه کار برای خدا، بیمزد و منت سرمایهای است که دشمنی هر بیگانهای را خنثی خواهد کرد.
البته همانطور که مکرر گفته شد بسیج تفکرو فرهنگ است که وجود دارد و شخص بسیجی عنصری است: مؤمن، معتقد، متعهد، وظیفه شناس، عالم و بصیر که در موقع لزوم وظائفش را هوشمندانه انجام میدهد ولو کارت بسیج را اصطلاحاً نداشته باشد و عضو پایگاهی نباشد.
انسان معتقد به نظام و اسلام که با بصیرت تمام هوشمندانه در زمان مناسب خودش وظیفهاش را عمل میکند او یک بسیجی است ما او را بسیجی میدانیم لذا این هفته را به همه کسانی که این تفکر را دارند تبریک میگوییم.
به اضافه اینکه راه نجات کشور با این تفکر است کسانی که در کشور مسئولیت دارند باید دارای این تفکر باشند والا کار پیش نخواهد رفت. زمانه ما امروز زمانی است که این تفکر کاربرد دارد والا تفکر مقابل این کشور را تسلیم دشمن خواهد کرد.
تذکر پایانی اینکه
دوستانی که در حال انتصاب هستند در استان توجه کنید
اگر مدیری قابلیتهای لازم را ندارد عذرش را بخواهید. اگر مدیری با ارباب رجوع بد برخورد میکند فرصت رسیدگی به حال اربابرجوع را ندارد وقت نمیگذارد که رسیدگی کند و یا با همکاران خودش بد برخورد میکند. -بعضی وقتها چیزهایی میشنویم که باعث تأسف است- ارتباط خوبی با همکاران خودش ندارد. اهل سوء استفاده از مسئولیت شغلیاش هست. در بکارگیری این افراد بازنگری شود.
و هم چنین کسانیکه با فتنه خدای نکرده ارتباطی کمکی و حرفی داشتهاند با سکوتشان تأیید کردند را به کار نگیرید. حتی کسیکه در فتنه نبوده اما الآن دفاع میکند و حرکاتی دارد نباید به کار گرفته شوند.
آقایان بعداً نگویند که نگفتیم.
این برای بار چندم است که دارم عرض میکنم در آینده افرادی را که دارید انتخاب میکنید این مسائل را در نظر بگیرید.