- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۷/۲۱
- استان البرز، شهرستان کرج
- توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایها المؤمنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا از غیبت بیزار هستند و در هر مجلسی که در او از مؤمنی غیبت کنند حاضر نمیشوند. بحث ما راجع به غیبت بود که از نظر اخلاقی مورد بحث و بررسی است. مباحث فقهی او اگر به ضرورت لازم شد بیان خواهد شد. این صفت زشت و پلید اخلاقی آثار مخرب فردی و اجتماعی دارد. در جلسه گذشته به معنای آیه و تعدادی از روایات که پستی و زشتی این صفت را بیان میکرد اشاره کردیم.
یکی از بدترین انواع غیبت وقتی است که انسان از افراد صالح، انسانهای نیکوکار و خیّر و مومن و متدین غیبت کند و پشت سر آنها سخن بگوید. مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: از زشتترین پستیها غیبت کردن از افراد نیک است. یک وقت مسلمان است و مؤمن به معنای عام کلمه، یک وقت انسانی است که دارای ویژگیهایی است. از صلحا است، از خیرین و نیکوکاران است، از اهل تقوا است، از علمای ربانی است، از اخیار روزگار است، مینشینند راجع به او سخن میگویند. گفتن درباره این افراد آثار بسیار بدی دارد. در روایات دارد که عمر انسان را کوتاه میکند. مرگ انسان را به عجله میاندازد. رزق و روزی انسان را تنگ میکند. انسان را از نعمتهای اخروی محروم میکند.
مومن باید حقوق برادر مؤمن خودش را رعایت کند. مسائل مربوط به او را مسائل خودش بداند. اینها در روایات ما هست. هرگز مسائل دیگری را منتشر نکند. مسائلی که مربوط به شخص اوست خوش ندارد که دیگران از او مطلع شوند اینها را بازگو نکند. یک شخصیت از روات احادیث از ثقات است و از شاگردان امام صادق علیهالسلام عبدالله بن سنان، در روایاتی که از امام صادق علیهالسلام نقل میشود هر جا آمده عن عبدالله بن سنان یا عن ابن سنان عن ابی عبدلله، این شخص ثقه است یعنی عبدالله بن سنانی است که مورد وثوق است. روایت صحیح السند است.
عبدالله بن سنان میگوید از امام صادق سؤال کردم آیا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ حضرت فرمودند بله. سؤال کردم منظور از عورت عورتین است؟ «سالت اباعبدالله عن عوره المؤمنین أ هی حرام؟ قال نعم. قلت اعنی سفلیه؟» یعنی عورتین؟ «قال لیس حیث تذهب» نه این که تو فکر کردی نیست. بلکه عورت مومن این است که سرّ او را فاش کنی. «انما هو اذاعه سره» یک مطلبی را از او میدانی آن را برملا میکنی و افشا میکنی.
طبق این روایت کسی که غیبت دیگران را هم میشنود نشر دهنده غیبت است. چون اگر بنده ننشینم که شما درباره کسی صحبت کنید شما هم چیزی نمیگویید. آن کسی که اجازه میدهد دیگری درباره کسی غیبت کند خودش در ردیف ناشران غیبت است. تا گوش شنوایی نباشد گویندهای نیست. لذا امام صادق علیهالسلام فرمودند کسی که از مؤمنی چیزی را که با چشمش دیده و با گوشش شنیده به کس دیگری بگوید از کسانی است که خدای تعالی درباره او میفرماید، آیه ۱۹ سوره مبارکه نور را حضرت تلاوت کردند «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» پس اگر کسی شنونده غیبت هم باشد عمل او حرام است با غیبت کننده در این گناه مساوی است و شریک است.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند «السامع للغیبه احد المغتابین» شنونده غیبت یکی از دو غیبت کننده است؛ یعنی غیبت دو بال دارد گوینده و شنونده. هر دو مساوی هستند. این طور نیست که بگویی او گفت. شما چرا جلوی او را نگرفتید؟ فرمود: گوشهای خودتان را از شنیدن غیبت پاک کنید. اینها درس است.
نکته دیگری که باز از روایات به دست میآید که اینجا جا دارد که مطرح بشود این است که انسان باید از برادر مومنش وقتی که میشنود غیبت میکنند دفاع کند. غیبت غیبت کننده را رد کند. چون شنیدن و رد نکردن و سکوت کردن گذشته از حرمت، ترویج غیبت است. باز روایتی از رسول خدا است فرمود «من ردّ عن عرض اخیه کان حقا علی الله ان یعتقه من النار» کسی که شنید دیگری دارد پشت سر برادر صحبت میکند رد کرد، گفت اینکه میگویی غلط است چرا غیبت میکنید، به خدای تعالی لازم است این شخص را از آتش جهنم آزاد کند. این پاداش بزرگی است که خدا میدهد.
در بیان دیگری رسول خدا فرمودند: اگر کسی از برادر مومنش غیبتی شنید و آن را رد کرد خداوند هزار شر و بدی را از او برمیگرداند و اگر آن غیبت را رد نکرد بلکه تعجب هم کرد، دیدهاید بعضیها وقتی میگویند طرف میگوید عجب نمیدانستم! تشویق میکند که ادامه بدهد. تعجب هم کرد گناهش مثل همان کسی است که غیبت میکند. در بعضی از روایات دارد ۷۰ برابر بیشتر از کسی است که غیبت میکند. لذا مجلس غیبت را به هم بزنید.
از ویژگیهای حضرت امام رضوانالله علیه این بود. من یک وقت به خمین رفته بودم محلهای زندگی امام سال ۵۹, ۶۰ گشتم یک پیرمردی را که با امام همبازی بود را پیدا کردم. از او پرسیدم از ویژگیهای امام چه بود؟ میگفت ما ۱۰, ۱۱ ساله هم که بودیم جرأت غیبت کردن نداشتیم. درباره هر کسی که حرف میزدیم جلسه را بهم میزد. این طور نبود که امام بشود بعد بگوید که از امروز دیگر غیبت نمیکنیم. نه ذاتش این طور است. این طور خودش را بزرگ کرده است. تربیت کرده است. باید تربیت بشویم. بگوییم اگر شدیم مسئول فلان جا دیگر فلان گناه را نمیکنیم این طور نیست. دیگر آن موقع فرصت نداریم. آن موقع انسان غیبت کردنهایش و گناه کردنهایش مدیریت شده و طراحی شده است. سازمان یافته است. باید از همان ابتدا انسان جلویش را بگیرد.
اگر شنونده غیبت نتوانست دفاع کند از مؤمن نتوانست رد غیبت کند باید سعی کند که مجلس را به هم بزند. حرف دیگری را پیش بکشد. مسئله را به جای دیگر ببرد. اگر آن را هم نتوانست بلند شود و از مجلس خارج شود. « وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ» بلند شود و هجرت کند. یکی از مصادیق هجرت همین جاها است. اگر دید که واقعاً نمیشود رفت، پدرش میگوید بنشین، یک جوری میشود که بالاخره اوضاع بدتر میشود آنجا در درون ناراحت باشد. بگوید خدایا من که توان به هم زدن ندارم. توان منحرف کردن هم ندارم. بیرون هم که جرئت ندارم بروم. پس من در درون ناراحت هستم. چون اگر غیبتی را بشنود و در دلش ناراضی نباشد این هم جزء گناهکاران است. امام صادق علیهالسلام فرمود «الغیبه کفر والمستمع لها والراضی بها مشرک» کسی که بشنود و در دلش هم راضی باشد این یک گناه دیگری است.
یک سؤال اینجا مطرح است و او این است که چرا افراد اصلاً اقدام به غیبت میکنند. چه نیازی دارند به این که پشت سر دیگری حرف بزنند. با اینهمه مذمت و شنائتی که این صفت پلید دارد چرا بعضی از افراد عادت به این پلیدی میکنند. علمای بزرگوار اخلاق مواردی را ذکر کردند. من تعدادی از آنها را به بیان خودمان عرض میکنم.
گاهی برای گرم کردن مجلس است. دوستان نشستهاند و دارند حرف میزنند این برای اینکه عقب نماند میگوید من هم یک چیز دیگر شنیدم، شروع میکند دو تا هم این اضافه میکند. بعضی وقتها ریشه غیبت مجلس گرم کردن است. کسی را اسمش را مطرح میکنند و هر کسی چیزی میگوید دو تا هم این میگوید همراهی با بقیه منشأ غیبت میشود.
گاهی منشأ غیبت خشم است؛ یعنی از دیگری عصبانی است میخواهد او را کوچک کند خوارش کند کاری کرده و او را عصبانی کرده حالا در مقام اینکه تشفی خاطر شود و عصبانیت خودش را بخواباند شروع میکند مسائلی را که از او میداند بیان کردن. میخواهد خشم خودش را آرام کند. گاهی شخص میخواهد حرف خودش را درباره این که دیگران زدند یا قصد دارند که درباره او بزنند خنثی کند پیشدستی میکند. میداند که مثلاً فلان شخص بخواهد حرفی راجع به او بزند این مقدمتاً میگوید این آقایی که میخواهد درباره من بگوید چنین ویژگیهایی دارد. پیشدستی میکند. میخواهد او را ضایع کند که حرفش اثر نکند؛ اما نمیداند که با ضایع کردن او خودش در دام غیبت افتاده و مبتلا به گناه بزرگی شده است.
گاهی میخواهد فضیلت خودش را ثابت کند. شروع میکند به بیان عیوب دیگران. میگوید الحمدالله ما مثل مثلاً فلانی نیستیم. الحمدالله ما اینطور نشدیم. آنها را خوار میکند. برای خودش فضیلت درست کند. غیبت است. میخواهد به این وسیله بفهماند که خودش کمالاتی دارد. ریشه خودبزرگبینی و کبر باعث غیبت میشود. یکی دیگر از عوامل غیبت حسد است. از این که خوبیهای مؤمنی را بیان میکنند ناراحت است و همین باعث میشود که عیوب او را بر ملا کنند تا خوبی هایش از بین برود.
گاهی از روی بیتوجهی و تمسخر عیوب دیگران بیان میشود. گاهی در حال شوخی و بذله گویی و مجلس گرم کردن عیوب مؤمنین و سرّ افراد آشکار میشود. میگویند و میخندند و حالات دیگران را و ادای دیگران را در میآورند. تقلید صدا میکنند کارهایی که باعث ایذاء مؤمن میشود. گاهی هم از روی دلسوزی افراد مبتلا به غیبت میشوند. نقص او را در محافل در مقام دلسوزی بیان میکنند. بنده خدا فلانی هم مبتلا به چنین مصیبتی است. شروع میکنند غیبت کردن. دارد دلسوزی میکند قصدش هم غیبت نیست اما مبتلا به غیبت میشود. خیلی هم ممکن است ناراحت باشد اما این ناراحتی اش او را میکشاند به یک عذاب و کیفر قیامتی.
در یک حدیثی همه اینها گفته شده است از قول امام صادق علیهالسلام. روایت خیلی مفصل است من همین یک قسمت را میخوانم «و اصل الغیبه متنوع بعشره انواع شفاء غیظ و مساعده قوم و تهمه و تصدیق خبر بلا کشفه و سوء ظن و حسد و سخریه و تعجب و تبرم و تزین، فان اردت السلامه فاذکر الخالق لا المخلوق فیصیر لک مکان الغیبه عبره و مکان الاثم ثوابا» برای اینکه خشم خودش را بخواباند، سازش با قومی داشته باشد میرود که با آنها همراهی کند، تهمت، خبری را بدون این که برود حقیقتش را پیدا کند میگوید بعضاً به غیبت مبتلا میشوند، سوءظن، حسادت، مسخره کردن، تعجب، دلتنگی، تزیین کردن و آرایش دادن، اگر میخواهید سالم بمانید در مجلس که نشستهاید از خدا بگویید نه از مخلوق تا جای غیبت عبرت بنشیند و جای گناه ثواب بنشیند. خدای تعالی دل ما را ظرف معارفش قرار بدهد و توفیق عمل به همه ما عنایت کند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما مؤمنین و مؤمنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. از روایات به دست میآید که برای به دست آوردن تقوی و تقویت او باید از خدا کمک گرفت. کارمان را میکنیم اما باید از خدا بخواهیم که تقوا در ما محکم شود. امام سجاد علیهالسلام در دعای هفدهم که درباره شیطان است و پناه بردن به خدا از شر شیطان در بند پنجم به رسول خدا و خاندان مطهر آن حضرت درود میفرستد به خدای تعالی عرض میکند ما را از هدایتی برخوردار کن که مثل گمراهی شیطان بادوام باشد. خیلی عبارت قشنگ است.
گمراهی شیطان تا الی یوم وقت معلوم است. اینجا میگوید خدایا ما را به هدایتی رهنمون باش ما را از هدایتی برخوردار کن که مثل گمراهی شیطان بادوام باشد. «و زودنا من التقوی ضد غوایته» در برابر تباهی شیطان به ما زاد و توشهای که تقواست عنایت کن. گمراهی شیطان را ما با تقوا بتوانیم از آن خلاصی پیدا کنیم و برخلاف راه او که راه تباهی است ما را به راه تقوا و پرهیزگاری رهنمون باش. خدای تعالی تقوی همه ما را زیاده از پیش بگرداند.
مناسبتهایی که داریم بیست و پنجم محرم شهادت امام سجاد شاهد نهضت کربلا هست که این روز را تسلیت عرض میکنیم پیشاپیش. بعد از شهادت امام حسین علیه السلام حضرت، امامت امت را به عهده گرفت. اختناق شدیدی در جامعه اسلامی حاکم بود و شیعیان و پیروان آن حضرت که دشمنان بنیامیه بودند به شدت در موضع ضعف قرار گرفتند و تضعیف شده بودند. حذف فیزیکی امام معصوم از بین بردن نام پیغمبر و شرایطی که بوجود آورده بودند همه اینها دست به دست هم داد که جامعه اسلامی و شیعی در آن زمان طرفداران اهل بیت تضعیف شوند. انسجام خودشان را هم از دست دادند.
حتی عده زیادی از پیروان اهل بیت از پیروان امیرالمؤمنین امامت امام سجاد را قبول نکردند. رفتند دور محمد بن حنفیه عموی امام سجاد را گرفتند. با اینکه امام حسین علیه السلام مکرر در مکرر زینالعابدین علیهالسلام را به عنوان امام معرفی کرده بود اما به دنبال محمد بن حنفیه رفتند. خیلی اوضاع اوضاع خوبی نبود. از زمان حضرت سجاد علیهالسلام فرصت فعالیتهای نظامی کلاً گرفته شد. دیگر نمیشد قیام کرد. قیامهای هم که شده مثل زید و امثال ذلک تاریخش را میدانید مشکلاتی برایشان به وجود آمد.
نزدیک دو قرن کار فرهنگی تقریباً ۲۰۰ سال به همراه روشهای مختلف با اخلاص تمام آموزش شیعیان و تبیین تفکر اسلامی و از بین بردن بدعتها و تحریفها و تربیت نیروی انسانی کارآمد تحقق شبکه محبان و شیعیان توسط ائمه معصومین به ترتیب انجام شد قسمتی از آن توسط امام سجاد علیهالسلام به وسیله دعا و نیایش و پند و اندرز انجام گرفت.
هرگز امام سجاد از جامعه فاصله نگرفت. این حرف غلطی است که بعضی گفتهاند. بلکه یکی از فعالیتهای امام سجاد علیهالسلام نظارت بر اتفاقات و جریانات درون جامعه بود. خصوصاً عملکرد عالمان و روشنفکران را خوب رصد میکرد. جلوی تحریف و انحرافات را میگرفت. چون بنیامیه نمیخواستند مردم مظاهر کفر و نفاق و شرک را خوب یاد بگیرند و بشناسند که اگر کسی از آنها دعوت کرد به سمت همین مسائل مردم ندانند که چه کار باید بکنند و نتوانند دفاع کنند. لذا درباره تبری اصلاً اجازه سخنرانی نمیدادند. میگفتند تا میتوانید درباره تولی صحبت کنید. اگر یک روحانی یک امامی یک شخصی یک خطیبی راجع به دشمن صحبت میکرد بازداشت میشد. راجع به تبری اگر صحبت میکرد مخالف نظام بود میگرفتندش. اینها وضعیت آن زمان است.
به هر تقدیر تحمل امام بر آنها سخت شد و اقدام به کشتن آن حضرت کردند. حضرت ۳۵ سال بعد از واقعه کربلا زنده بودند و در سال ۹۵ قمری بر اثر سم و زهر به شهادت رسیدند بنا بر قولی در بیست و پنجم محرم. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان و محبان حضرات معصومین علیهمالسلام بخصوص امام سجاد قرار بدهد انشاءالله.
یکی از مهمترین آثار وجودی امام سجاد علیهالسلام صحیفه سجادیه است. موج میزند از معارف و بیان آن چیزی که مورد نیاز بشر است. در زمینههای مختلف هم حضرت مطلب دارند. در صحیفه یکی از مباحث مهم مورد بحث در صحیفه سجادیه مسائل مربوط به تعلیم و تربیت است؛ که خوب است در این هفته که بیست و چهارم مهر که روز اولیا و مربیان را داریم از صحیفه سجادیه به عنوان یک مرجع علمی برای مطرح کردن مباحث نظری استفاده شود.
موارد فراوانی از دعاهای امام سجاد گذشته از مباحث نظری دستورالعمل است؛ که چگونه عمل کنیم تا در آن جایگاهی که مرضی خدا هست واقع شویم و خودمان در آن کمال قرار بگیریم. اثر عظیمی که تربیت نسل متعهد و متخصص را میتواند برای ما محقق کند. یا باز در هفته آینده آغاز هفته بهداشت روانی است. آغاز آن هفته هم بیست و چهارم مهر است. امام سجاد علیهالسلام در امر بهداشت در صحیفه سجادیه موارد فراوانی دارد. من یک وقتی اینها را همه را یادداشت کردم. حضرت در سه بعد مسائل بهداشتی را بررسی میکند. بهداشت روان بهداشت اجتماع و بهداشت جسم. در هر سه زمینه دعاهای فراوانی در صحیفه آمده است.
یعنی از دعاها میتوانیم استفاده کنیم. مباحث زیبایی در قالب عافیت صحت و سلامت و امنیت همه اینها را دعا دارد. اینکه عرض میکنم صحیفه سجادیه یک مجموعه کامل است برای مسائل تعلیمی و تربیتی به گزاف نیست. دریایی است مواج باید خدمتش رسید و از دُرّها و گنجینههای این دریا استفاده کرد.
تذکر کوتاهی هم بدهم روز ۲۶ مهر روز تربیت بدنی و ورزش است؛ که ضمن تبریک این روز به همه ورزشکاران عرض میکنیم اسلام به مسئله ورزش و تمرینات بدنی خیلی تأکید دارد. حفظ سلامتی مورد نظر اسلام است. به خصوص راجع به ورزش و چند ورزش به خصوص تأکید دارد. در این دوران که سبک زندگی عوض شده است و فعالیتهای بدنی کم شده است و امورات ما هم ماشینی شده و وسایل کارهایمان را انجام میدهند معین کردن یک زمانی برای فعالیتهای بدنی ضروری است. به خصوص کسانی که میانسال هستند و بالاتر. اینها باید بیشتر به این مسئله بپردازند.
نکته دیگری که اینجا تذکر میدهیم، جامعه امروز ما با توجه به شیطنتهایی که دشمنان برای ما طراحی کردند بیش از گذشته احتیاج به آرامش و وحدت و یکپارچگی دارد. لذا همه مردم همه مسئولین همه و همه وظیفه داریم از تنش و حاشیه سازی جلوگیری کنیم. قوای مختلف در کشور مستقل هستند. هر کدام باید وظایف خودشان را بدون حاشیه سازی دستگاههای دیگر انجام دهند. این یک مسئله عقلی و شرعی و ضروری است. این اولاً.
ثانیاً قبلاً هم گفتیم امروز هم میگوییم که آقایان برای اینکه ثابت کنند راه غلطی که رفتند درست بوده است و خسارتی که به ملت و نظام وارد شده است خسارت نبوده تاریخ اسلام را تحریف نکنند. مذاکرهای که اهل بیت و اولیای دین با طرف مقابل خودشان داشتند کاملاً مفادش معلوم است. نصیحت بوده، نشان دادن راه صحیح بوده، فراخوانی آنها برای رفتن به مسیر درست و پیمودن راه درست بوده. هرگز تاریخ امام حسین علیه السلام چنین درس مذاکرهای که آقایان میگویند را نداده است.
کسی که برای مذاکره میرود نمیگوید هر کس که حاضر است خونش را در راه دین بدهد پس صبح با ما حرکت کند. نمیگوید خدای تعالی اراده کرده است که حسینش را کشته ببیند. نمیگوید اگر دین خدا جز با کشته شدن من حسین برپا نمیشود پس ای شمشیرها من را دریابید. اگر برای مذاکرهای که شما میگویید میرفت بیان او باید فرق میکرد. بعد از خبر شهادت مسلم جور دیگری باید عمل میکرد و دهها سند تاریخی دیگر که حوصله این جلسه نیست من بیان کنم. مکرر عرض شد مسئولین اجرایی کشور باید مشغول کار باشند نه نظریهپردازی؛ که همه اینها فرصت خدمت به مردم را از بین میبرد.
گاهی هم بعضی حرفها بوی مقابله با رهبری میدهد که فعلاً بند حمل به صحت میکنم و تذکر میدهم که تنفیذ رهبری و تحلیفی را که داشتید فراموش نکنید؛ و الا اگر خدای نکرده بعضی از حرفها جور دیگری باشد بیان افراد هم تغییر خواهد کرد. این ثانیاً.
ثالثاً دغدغه اصلی شما حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باشد. تلاش برای رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال و تحقق شعار سال باشد. هفت ماه گذشته است. بقیه مدتی هم که در اختیار دارید به همین سرعت سپری خواهد شد. فرصتها را از دست ندهید. برای مردم خدمت کنید. وعدههایی که داده شده عملیاتی شود انشاءالله. اقتدار امروز ما مرهون تلاشهای خالصانه جوانانی است که تا پای جان برای این هدف بزرگ پیش رفتند و الگوی دیگر کشورها هم شدند. این عزت مورد طمع دشمن است. سعی میکنند از اقتدار ما کم کنند. شاخصههای اقتدار ما را از ما بگیرند.
قسمتی از او را در برجام عملی کردند که همه دیدید و شنیدید و میبینید که با عدم توجه مسئولین به هشدارهای رهبری و دلسوزان نظام ثمرهاش چه شد. به تعبیر رهبری یک تجربه تلخ، خسارت محض که دائماً هم دارد نقض میشود. لذا با توجه به اینکه آمریکا پایبند به معاهدات بینالمللی نیست و قلدرمآبانه رفتار میکند و این رفتار برای ملت ما کاملاً آشکار است عزیزان ما در دستگاه دیپلماسی باید با قاطعیت و شجاعت در مقابل زیادهخواهیها و گزافه گوییهای استکبار بایستند.
وضعیت ایران اینگونه است که توانایی این را دارد که خودش را از آسیبهای دشمن حفظ کند و زمانی این قابلیت برای او محقق میشود که دشمن از اقتدار ما در همه زمینهها چه اقتصادی چه سیاسی و چه نظامی ناامید باشد. پس سعی میکند که این اقتدار را به هم بزند. از یک طرف روی خانوادهها و جوانها کار میکند تا آنها را بی ایمان کند. عفت را از جامعه بگیرد. اعتقادات دینی را سست کند در فضای مجازی و امثال ذلک. شما اینها را خوب میبینید. از طرف دیگر روی شاخصههای نظامی کار میکند تا آنها را تضعیف کند. اخیراً به سپاه حمله میکنند. یک وقت به بسیج حمله میکردند. یک زمانی ارتش را تضعیف میکردند.
متأسفانه گاهی تفالههای داخلی آنها هم که همانهایی که در سال ۷۸ و بعدها در سال ۸۸ آشوب و فتنه به پا کردند و خیانت کردند که بعضی از مسئولین رژیم صهیونیستی راجع به آنها گفته بودند که اینها سرمایههای ما برای مقابله با جمهوری اسلامی هستند همینها امروز با دلبستگی تمام از قدرت خیالی آمریکا دفاع میکنند و تولید ترس در جامعه میکنند. در همین روزها رئیسجمهور آمریکا وقیحانه تهدید کرده که سپاه را در فهرست گروههای تروریستی قرار خواهد داد. آمریکا تا حالا با تمام تلاشی که کرده هیچ غلطی نتوانسته علیه ما بکند؛ اما اگر روزی هوس داشته باشد پاسخ مردم ما به کاسه لیسان داخلی و اربابان خارجی آنها قاطع و کوبنده خواهد بود.
میگویند رئیسجمهور آمریکا دیوانه است. خودشان هم هی این را تکرار میکنند. بزرگانشان میگویند کشورهای دیگر میگویند؛ یعنی با دیوانه باید مماشات کرد. منظورشان این است. این حرف بسیار بی ربط است. میخواهند کار خودشان را بکنند میگویند حرف نزنید دیوانه است. کاری دستمان میدهد. دیوانه را باید گرفت در دیوانه خانه. نه این که رئیسجمهورش کرد. این طور میگویند که بعد به ملتها بگویند حرف نزنید. این دست خودش نیست. هرچه که تا حالا انجام داده به نفع آمریکا و منافع خودشان عمل کرده. چون دیوانه ضرر میزند نه این که نفع ببرد. این یک توطئه است. یک حرف گزافی است. لذا اگر دیوانگی کند نسبت به ایران و عمل نابخردانه ای انجام دهد سپاه پاسداران ما و بسیج مردمی ما دیوانه را به دیوانه خانه برمیگرداند.
دشمنان ایران اسلامی از هر رنگ و نژادی که هستند بدانند که ملت غیور ایران در حمایت از فرزندانش در ارتش و بسیج و نیروی انتظامی و به خصوص سپاه پاسداران و به خصوص سپاه پاسداران که مدافع عزت و امنیت و حافظ دین و انقلاب هستند تا آخر ایستادهاند. هیچ ملتی بر سر توانمندیهای نظامی و قدرت دفاعی خودش با کشور دیگری مذاکره ندارد. دشمن دشمن است و به تعبیر قرآن کریم آنها هرگز از ما راضی نخواهند شد مگر این که دنبالهروی آنها باشیم. استکبار جهانی یک کینه ریشه دار با انقلاب و اسلام و نظام اسلامی ما دارد و تا ما بر این اصول هستیم دشمنی او هم با ما هست. مگر این که ما دست برداریم. لذا راه چاره ما در مقابل دشمن ایستادگی و مقابله و اقتدار و عزتی است که داریم و این را باید حفظ کنیم.
نکته پایانی که عرض می کنم این است که حرکت خوبی را علیرغم جوسازیها و شیطنتهایی که عدهای به خاطر از دست دادن منافعشان انجام میدهند و قسمتی هم طبیعی است این حرکت خوب را دادستان محترم استان در جهت اجرای قانون و سلامت جامعه شروع کردند که این قلیان سراها را تعطیل میکنند. جای تقدیر و تشکر دارد. از کارهای مهم مردم و دستگاهها در مسیر امر به معروف و نهی از منکر این است که باید اول مظاهر منکر از بین برود. در تربیت اخلاقی هم اول تخلیه است. اول باید ظرف وجودی پاک شود بعد در آن گلاب ریخت. در ظرفی که نفت هست شما زعفران بریزید خراب میشود. اول باید او را از آلودگیها پاک کرد بعد اخلاق را در او جایگزین کرد.
جامعه هم همین طور است. اول باید با مظاهر فساد مقابله کند و جلویش را گرفت. در کنارش کارهای فرهنگی و اثباتی هم انجام داد. مظاهر فساد را باید جلویش را گرفت. چون ناهنجاری است هنجار نیست. لذا کاری که شروع شده است کار خوبی است. میدانید که قسمت اعظم این قلیان سراها که من آمار آنها را به شما نمیدهم که چند هزار تاست در استان اینها بدون مجوز هستند. این یک خلاف قانون است. خود قلیان که میدهند خلاف قانون دیگری است. حق دود و اینها ندارند. گذشته از آلودگیهای زیست محیطی که ایجاد میکنند مزاحمت برای مردم و نوامیس مردم هم ایجاد میکنند. این برای آنها که بی جواز هستند. آنها هم که جواز دارند اجازه قلیان ندارند. بلکه باید چای و غذا بدهند. متأسفانه به خاطر منافع مالی محل فساد و منکر درست کردند که جای بیان هم نیست.
در جلوگیری از فساد هر کس کوتاهی کند مقصر است. فرق نمیکند چه اصناف استان باشد که رسیدگی نکرده و چه معدن و تجارت باشد که رسیدگی نکرده است و هر دستگاه دیگری که باید دنبال میکرده ولی دنبال نکرده مقصر است. لذا دادستان محترم که ورود کردند این ورود ایشان و برخورد ایشان با متخلف و رسیدگی به این امور مورد حمایت ماست و از ایشان میخواهیم که قاطعانه این کار را انجام دهند و نتیجه را هم به گوش مردم برسانند.
من جلسه گذشته از نیروی انتظامی تشکر کردم اما فراموش کردم خیر مقدم بگویم به سردار بزرگوار جناب آقای محمدیان که جدیداً برای استان منصوب شدند و شخصیت انقلابی قاطع و کارا دارند. امیدواریم که منشأ آثار و برکات و خیرات از جهت بالا بردن سطح ارتقا امنیت در استان باشند. قضا میکنیم آن چیزی را که فوت شده است امروز به ایشان خیرمقدم میگوییم و امیدواریم که در استان منشأ آثار باشند.