خطبه/

مشروح خطبه های ۱۴ مهر ۱۳۹۶ شهر کرج

روابط عمومی ۱۵ مهر ۱۳۹۶ ۰
  • متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۷/۱۴
  • استان البرز، شهرستان کرج
  • توسط آیت الله حسینی همدانی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

ایها المؤمنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. بحث در حفظ زبان توسط متقین بود. عرض کردیم اهل تقوا به شدت در حفظ و نگهداری زبان خودشان کوشا هستند. چون می‌دانند که این عضو کوچک اگر مدیریت نشود برای انسان گرفتاری درست می‌کند. هیچ عضوی از اعضا مثل او انسان‌ را مبتلای به خسارت نمی‌کند. لذا تعدادی از بیماری‌هایی که مربوط به زبان بود را اشاره کردیم. از این نوبت به حول و قوه الهی به کلیاتی راجع به غیبت اشاره می‌کنیم. راجع به بیهوده گویی و هرزه گویی و فحش و نمامی و تهمت و بهتان و خصومت و جدال و مراء و دروغ این مباحث عرض شد و مفصل بحث شد. رسیدیم به غیبت.

غیبت متأسفانه شیوع دارد در بین جامعه. مبتلا به است و کسانی که به این بیماری دچار هستند کم نیستند. لذا شاید یک مقداری لازم باشد که بیشتر تذکر داده شود. با اینکه تذکر هم در جاهای مختلف و جلسات مختلف داده می‌شود اما ابتلای به او زیاد است. هم بحث فقهی دارد هم بحث اخلاقی دارد. البته بنده در اینجا بیشتر به مباحث اخلاقی می‌پردازم. از نظر فقه و احکام شرعی و الهی غیبت کردن حرام مسلم است، به ادله اربعه ی کتاب و سنت و عقل و اجماع. همه می‌گویند که غیبت حرام است.

در بیانی است که امام صادق علیه‌السلام با صراحت فرمودند که «اَلْغَیْبَهُ حَرامٌ عَلى کُلِّ مُسْلِم» غیبت بر هر مسلمانی حرام است. عرض می‌کنم که بنده اینجا در مقام بیان مباحث فقهی آن نیستم. مگر ضرورت اقتضا کند که در انجا اشاره کنم؛ اما معنای غیبت چیست؟ غیبت کننده چه کسی است؟ ابوذر غفاری همین سؤال را از رسول خدا پرسیدند. حضرت به ابوذر جوابی ‌دادند در معنای غیبت ما هم همان را عرض می‌کنیم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند «ذِکرُکَ أخاکَ بما یَکرَهُ» شما از برادرت از دوستت یاد کنید آن چیزهایی را که او کراهت دارد و بدش می‌آید «قلتُ: یا رسولَ اللّه، فإن کانَ فیهِ ذاکَ الذی یُذکَرُ به؟» ما بعضی وقت‌ها چیزهایی که درباره آن طرف می‌گوییم در او وجود دارد ولو آن چیزهایی که در او هست؟ حتی حرف‌ها و حالاتی که در او هست؟ «قالَ: اِعلَمْ أ نَّکَ إذا ذَکَرتَهُ بما هو فیهِ فقدِ اغتَبتَهُ» بدان اگر مطالبی را که تو می‌گویی پشت سر او و در او وجود دارد اینها غیبت است. غیبت محدوده اش همین است که چیزهایی که در او وجود دارد را بگویید «وإذا ذَکَرتَهُ بما لیسَ فیهِ فَقَد بَهَتَّهُ» اما اگر چیزهایی را بگویید که در او وجود ندارد و راجع به او بیان کنید غیبت نیست بهتان است.

لذا حضرت در اینجا فرق بهتان و غیبت را هم اجمالاً اشاره کردند که البته ما قبلاً راجع به او صحبت کردیم تکرار نمی‌کنم. پس همین که شما نسبت به برادر مؤمنت مطالبی را بگویی که باعث ناراحتی او بشود غیبت به حساب می‌آید و حرام است و غیبت کننده هم معاقب است. امام صادق علیه‌السلام در تعریف غیبت نکته‌ای را هم اضافه کرده‌اند فرمودند «أَنْ من الْغِیبَهُ أَنْ تَقُولَ فِی أَخِیکَ مَا سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ» غیبت برادرت این است که تو چیزی را راجع به او بگویی که خدای تعالی در او پنهان کرده است؛ یعنی آشکار نیست یک عیب و مشکل آشکاری نیست که همه ببینند و مشهود باشد. پنهان است. پس در مفهوم غیبت پنهان بودن آن مطلب که می‌خواهد گفته شود نقش دارد.

آن قدر این عمل زشت است و قبیح است و ناپسند است که خدای تعالی در مذمت او غیبت کردن را به گوشت برادر مرده خوردن تعبیر کرده است که حالت اشمئزار و تنفر در انسان بوجود بیاید. سوره مبارکه حجرات در آیه ۱۲ خطاب به مؤمنین فرمود «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا … وَلا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ» ای کسانی که ایمان آوردید کسی از شما دیگری را غیبت نکند. آیا دوست دارید که برادر مرده خودتان را گوشتش را بخورید؟‌ هیچ وقت تصور چنین چیزی هم برای انسان بوجود نمی‌آید.

خداوند تبارک و تعالی با این مقایسه که غیبت کردن مثل مردارخواری است آن هم نه مثلاً گوسفند مرده بلکه یک حرام گوشت، یک موجودی که خود او حرام است، به بدی و زشتی این عمل اشاره می‌کند و تذکر می‌دهد. ما باید به این روایات توجه کنیم. ایات را باید توجه کنیم. فهمیدن آنها و درک کردن این آیات و روایات در ما آن حالت حساسیت را بوجود می‌آورد که در مقابل گناه خودمان را حفظ کنیم. در مقابل این خطاها خودمان را نگهداری کنیم.

مولای ما حضرت رضا علیه آلاف التحیه و الثناء فرمودند «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُبْغِضُ الْبَیْتَ اللَّحِمَ وَ اللَّحِمَ السَّمِینَ» خدای تعالی هر آینه مبغوض می‌دارد خانه‌ای که در آن گوشت است و گوشت چاق را «فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِه یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ» بعضی از افرادی که آنجا بودند و این حرف را شنیدند که خدا بدش می‌آید از خانه‌ای که در آن گوشت است سؤال کردند «إِنَّا لَنُحِبُّ اللَّحْمَ وَ مَا تَخْلُو بُیُوتُنَا عَنْهُ فَکَیْفَ ذَلِکَ» ما گوشت دوست داریم و در خانه‌هایمان هم بالاخره گوشت هست چطور است که شما گفتید خدای تعالی بدش می‌آید و مبغوض خداست خانه‌ای که در آن گوشت باشد؟

«فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا الْبَیْتُ اللَّحِمُ الَّذِی تُؤْکَلُ لُحُومُ النَّاسِ فِیهِ بِالْغِیبَهِ» آن گوشتی که من گفتم منظورم آن چیزی که شما در ذهنتان بود نیست. منظور من از خانه‌ای که در آن گوشت هست خانه‌ای است که در او افراد آن خانه گوشت مؤمنین را می‌خورند. منظور من غیبت است. بعد فرمودند «وَ أَمَّا اللَّحِمُ السَّمِینُ» اما آن گوشت چاقی هم که خدا بدش می‌آید «فَهُوَ الْمُتَجَبِّرُ الْمُتَکَبِّرُ الْمُخْتَالُ فِی مِشْیَتِهِ» آن انسان متکبر فخرفروش خیال زده که در راه رفتن مثل کسی است که تکبر دارند. خدای تعالی از این گوشت هم بدش می‌آید. از این آدم بدش می‌آید. می‌بینید که چقدر مذمت شده است.

در قیامت که ظرف ظهور اعمال ماست و حرکات ما تجسم پیدا می‌کند حرف‌های ما فکرهای ما سکنات ما همه اموری که از ما صادر شده در آنجا تجسم پیدا می‌کند غیبت چه شکلی است؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب معراج به آتش یک نظری انداختند. در آتش گروهی را دیدند از مردم که مشغول مردارخواری هستند. به جبرئیل فرمودند اینها چه کسانی هستند؟ جبرئیل جواب داد اینها کسانی هستند که گوشت مردم را می‌خوردند؛ یعنی اهل غیبت بودند.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: از غیبت بپرهیزید چون خورش سگ‌های جهنم است. حالا این‌ها را در آینده توضیح بیشتری خواهم داد که چرا این‌گونه است. می‌بینید که این صفت چقدر زشت است. چقدر پلید است. این روایات و امثال این روایات و ده‌ها و ده‌ها روایت دیگر همگی به بدی این گناه که باعث سقوط جدی انسان است از درجات عالیه ای که خداوند برای او در نظر گرفته است اشاره می‌کنند؛ اما کو گوش شنوا!

بیان خدا و قرآن و اهل بیت دائم به گوشمان می‌خورد. پلیدی و آثار بد او در دنیا و آخرت به گوشمان می‌خورد. بدی او را در دنیا می‌بینیم. خانواده‌ها به هم می‌خورد. انسان‌ها با هم دشمن می‌شوند. روابط اجتماعی تضعیف می‌شود. برادری ها سست می‌شود؛ اما باز مبتلا هستیم. امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه فرمودند: پست‌ترین مردم کسی است که غیبت می‌کند. خب برادر این‌ها را در گوش خودمان آویز کنیم. وقتی زبان باز می‌کنیم که راجع به دیگری صحبت کنیم بدانیم که از آن جایگاه انسانیت تنزل پیدا کردیم. جزء پست‌ترین موجودات خدا قرار گرفتیم.

جایگاه چنین شخصی در نزد خدا بدترین جاست فرمود «أبغَضُ الخَلائقِ إلَى اللّه ِ المُغْتابُ» مبغوض ترین انسان‌ها نزد خدای تعالی کسی است که غیبت می‌کند. حالا بعداً خواهم گفت که شنونده غیبت هم درست مثل غیبت کننده همه این آثاری را که می‌گوییم دارد؛ و هیچ فرقی بین شنونده غیبت و گوینده غیبت نیست. این را بدانید که از آثار اسلامی به دست می‌آید که کسی که غیبت می‌کنند و لو ممکن است به زبان هم به وحدانیت خدا اقرار داشته باشد موحد باشد انسانی باشد که بالاخره نماز می‌خواند در آیه هم داشت که یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اما ایمان قلبی ندارد. چنین کسی در قلب ایمان ندارد. در ظاهر و در زبان ایمان دارد.

گاهی افراد خیال می‌کنند که غیبت فقط مربوط به زبان‌ است. بله اصل گناه مربوط به زبان است. در گفتار است؛ اما این خطا گذشته از اینکه مربوط به زبان است دایره اش وسیع است. نوشته جات را هم می‌گیرد. گاهی افراد با نوشتن مطلبی در حق کسی در روزنامه در مجله در کتاب اخیراً در فضای مجازی و امثال ذلک مشغول این گناه بزرگ خانمان برانداز می‌شوند. متوجه هم نیستند خیال می‌کند مطلبی را راجع به کسی نوشت دارد یک خدمتی می‌کند. تشفی خاطر پیدا می‌کند. درست است اما آثار او را هم بررسی کند.

گاهی وقت‌ها افراد با اعمالشان غیبت می‌کنند. با چشم چرخاندن، با اشاره ابرو، با سر تکان دادن، برای خودشان آتش تهیه می‌کنند. کنایه می‌زنند، اشاره می‌کنند، خیلی خطرناک است. یک جایی دور هم نشستند راجع به یک کسی صحبت می‌شود می‌گویند خدا را شکر خدا برای ما ریاست نخواست. همین یک کلمه می‌گویند؛ اما یک کسی یا یک عده ای را داغون می‌کنند. او را از بین می‌برند.

یا مثلاً می‌گویند ای وای چه قدر فلانی بی‌حیا است؟ راجع به کسی شروع کردند صحبت کردن یکدفعه کسی این را می‌گوید این غیبت است. الحمدالله خدا به ما کمک کرد ما به فلان کار مبتلا نشدیم. این مطلب آنجا اتفاق افتاده الحمدالله که ما در آن مسیر نبودیم. دو نفر هم در کنار نشسته‌اند سر تکان می‌دهند. برای همه گوینده و شنونده و سر تکان دهنده و ابرو بالا و پایین کننده همه اینها غیبت می‌نویسند. همه آنها با هم یک کاسه هستند. فکر نکنند اگر سکوت کرد و یک گوشه نشسته خدا با او کاری ندارد.

همه شما جریان آن خانمی که وارد منزل رسول خدا شد برای دیدن عایشه همسر پیغمبر را شنیده‌اید. وقتی آمد و دید و بازدیدش تمام شد و داشت می‌رفت همسر پیغمبر با دستش جوری اشاره کرد که مثلاً این خانم کوتاه قد است. رسول خدا بلافاصله فرمودند غیبت کردی. عایشه آنجا می‌گوید که زبان من چیزی نگفت با دست حرکتی کردم. حضرت فرمودند غیبت است. پس معلوم می‌شود که فقط اختصاص به زبان ندارد و دایره غیبت وسیع است.

من فعلاً در این جلسه بعضی از تذکرات و کلیاتی راجع به این که غیبت چیست بیان کردم. مقدماتش ریشه‌های او و آثاری که خواهد داشت این‌ها را بیان خواهیم کرد. بعضی مواقع غیبت لازم است او را هم خواهم گفت ان‌شاءالله به حول و قوه الهی. خدای تعالی همه ما را از شر زبان خودمان و زبان دیگران حفظ کند ان‌شاءالله.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما مؤمنین و مؤمنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. انسان برای اینکه بتواند از تقوا بهره ببرد و تربیت شود و در ردیف متقین قرار بگیرد احتیاج به الگو دارد. قرآن کریم به معرفی چهره‌های شاخص و تربیت شده پرداخته و از آنها به عنوان اسوه‌های تربیتی یاد می‌کند. مثلاً در آیه چهار سوره مبارکه ممتحنه فرمود «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ» در حضرت ابراهیم خدای تعالی اسوه قرار داد که شما با تاسی به او و کسانی که همراه او هستند به درجاتی برسید.

یا در آیه ۲۱ سوره مبارکه احزاب فرمود «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ» در رسول خدا خدای تعالی الگو قرار داد. شما خودتان را با او تطبیق کنید تا به کمال لایق خودتان برسید. الگو را هم که دیده‌اید که در خیاطی مثلاً کاغذی را می‌گذارند و پارچه را روی آن می‌گذارند و می‌برند، آن کاغذ می‌شود الگو. اندازه با اندازه او، قد و قواره با قد و قواره او، نتیجه یک لباس قواره و اندازه خواهد شد.

رسول خدا انبیای الهی و کسانی که تبعیت از آنها دارند الگوهای ما هستند. طبق بیانی که حضرت حسین علیه السلام در یکی از منازل در مسیر کربلا داشتند فرمودند «فَلَکُمْ فِیَّ أُسْوَهٌ» یعنی من برای شما اسوه هستم. از من برای شما اسوه قرار داده شده است. لذا چون در ایام شهادت مولا حسین علیه السلام و سوگواری آن حضرت قرار داریم قصد دارم مقداری بیشتر راجع به امام حسین علیه السلام صحبت کنم. برخلاف جلسات گذشته که خطبه دوم را تماماً سیاسی و اجتماعی بیان می‌کردیم قسمت بیشتری را به مباحث معرفتی راجع به امام حسین علیه السلام می‌پردازم و یکی دو نکته را هم عرض خواهم کرد.

در ایام عزای حسین علیه السلام قرار داریم. خوب است که با کلام و رفتار و زندگی آن حضرت بیشتر آشنا شویم و الگوبرداری کنیم. من به یکی از فضایل و مناقب خود امام و یاران باوفایش که متصف به این صفت بودند اشاره می‌کنم و آن صفت زیبای مواسات است؛ یعنی غمخواری و همدردی کردن. به یاری یکدیگر شتافتن. دیگری را در مال و جان همچون خود دیدن. دیگری را بر خود مقدم داشتن و امثال ذلک. ریشه مواسات اسوه است. البته ایثار از مواسات بالاتر است. شهدای کربلا همگی از مرحله مواسات عبور کردند و به مرحله ایثار رسیدند و شاید بشود گفت بالاتر از ایثار.

انسان مواسی کسی است که با انسان دیگر و با دیگران همدردی می‌کند. از مال آن‌ها و جان آنها و عرض آنها دفاع می‌کند. برای همراهی با آنها خودش را به رنج و زحمت می‌اندازد و تلاش می‌کند که آنها در نصاب خود شان و جایگاه خودشان باشند. این معنای تحت اللفظی مواسات. در روایات به این رفتار اشاره شده است. به بعضی از ویژگی‌ها اشاره می‌کنیم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمایند «سَیِّدُ الْأَعْمَالِ ثَلَاثَهٌ» آقای اعمال ما بزرگ اعمال ما سه چیز است «إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ» با مردم منصفانه رفتار کنید انصاف داشته باشید «وَ مُوَاسَاتُکَ الْأَخَ فِی الله» با برادرانت مواسات داشته باشید، «وَ ذِکْرُ اللهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ» اهل یاد خدا باشی. این بالاترین اعمال ماست. اینکه دائماً به یاد خدا باشیم و اینکه منصفانه با دیگران رفتار کنیم و دیگران را به خودمان مقدم بداریم. همکاری کنیم همراهی داشته باشیم.

در یک بیانی امام صادق علیه‌السلام فرمودند «تَقَرَّبُوا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِمُوَاسَاه إِخْوَانِکُم» به وسیله دوستی کردن و مقدم داشتن و همراهی کردن با برادرانتان خودتان را به خدا نزدیک کنید. شما از یک برادر مومنت دستگیری میکنی کار او را راه می‌اندازی او را به خودت مقدم قرار می‌دهی به این وسیله مثل نماز که به خدا تقرب پیدا می‌کنید نزدیک خدا میشوی. در یک بیان دیگری به عنوان معیار شیعه بودن همین صفت را نام بردند امیرالمؤمنین. شیعه علی‌بن‌ابی‌طالب کسی است که با برادرانش مواسات دارد و فرمودند به این که مواسات رزق و روزی را زیاد می‌کند.

فی الله را تأکید می‌کند اینکه دوستت را مقدم می‌داری و این که با او خوب هستی که رعایت حالش را می‌کنی برای خدا باشد نه برای مسائل نفسانی. نه اینکه با او برادری کنی جیبش را خالی کنی. بعضی‌ها این طور هستند. نزدیک طرف می‌شود می‌پرسم چرا این قدر با او رفیق هستی می‌گفت ماشینم را کسی نمی‌خرد این احتمالاً بخرد. بعضی‌ها این طور هستند. نه فی الله برای خدا باشد. «مواساه الاخ فی الله عزوجل یزید فی الرزق» روزی را هم زیاد می‌کند.

و امام صادق علیه‌السلام فرمودند: دعای اهل مواسات مستجاب است و جان دادن برای آنها راحت و دل‌پسند است؛ یعنی وابستگی به دنیا ندارد. همه یاران امام حسین علیه السلام با افتخار این حال را داشتند. نسبت به امام حسین علیه السلام. خود امام حسین هم این حالت زیبا را داشت و در همه مراحل با یارانش همراهی داشت. بلکه اظهار هم می کرد. در برخوردی که در یکی از منازل با سپاه حر داشت شعری ‌خواندند مضمون آن شعر این است که من راه خود را می‌روم و مرگ برای جوانمردی که نیت خیر دارد و جهاد کند و با مردان صالح مواسات به جان داشته باشد هیچ عار و ننگ نیست.

یعنی هم حضرت اهل مواسات بود هم در زبان بیان می‌کرد که من دارم می‌روم به جایی که کشته می‌شوم از برادران دفاع می‌کنم از دین دفاع می‌کنم. حر هم با همین حالت خودش را فدا کرد برای حسین علیه السلام. آمد خدمت حضرت رسید «مواسیا لک بنفسی» گفت من جانم فدای شما. من بر شما مقدم باشم. امام هم در لحظات شهادتش بالای سرش آمد او را در بغل گرفت «نعم الحر اذ واسا حسینا» حر چه شخصیت خوبی بود خودش را فدای حسین کرد. «و جاد بنفسه» و نفسش را و جانش را خیر کرد و جود کرد و بخشید.

در شب عاشورا اصحاب جمع بودند امام به آنها فرمود از سیاهی شب استفاده کنید بروید. فرمودند هر کسی که می‌خواهد برود برود هر کسی که با جانش با ما مواسات داشته باشد فردای قیامت در بهشت با ما خواهد بود و از خشم الهی رها خواهد شد. «مَنْ واسانا بنفسه کان معنا غداً فی الجَنان نَجِیًّا من غضبِ الرحمان» ظاهرا همین شب عاشوراست که زینب کبری سلام‌الله علیها گزارش می‌دهد که امام برای بنی‌هاشم در خیمه‌ها سخن می‌گفت در پایان پرسید که فردا صبح چه می‌کنید همه گفتند هر چه شما دستور بدهید.

عباس بن علی سلام‌الله علیهما بلند شد گفت اینها (اصحاب) غریبه هستند بار سنگین را باید اهلش بردارد. فردا نخستین گروهی که به میدان می‌رود ما هستیم تا نگویند که اصحاب را جلو انداختند. دارد به این که زینب کبری سلام الله علیها فرمودند از این کلمات و همراهی و استواری که در لشکر حسین بود خیلی خوشحال شدم. آمدم دیدم خیمه حبیب هم همین صحبت‌ها هست. آنجا هم همین را دارند می‌گویند. مبادا یکی از بنی‌هاشم به خون آغشته شود در حالی که ما هنوز جان در بدن داریم. این‌ها همه نمونه‌هایی از مواسات است. او می‌گوید من جانم را فدا می‌کنم این می‌گوید من جانم را فدا می‌کنم.

امام حسین علیه السلام به بنی‌اسد فرموده بودند چون خانواده من اسیر خواهند شد شما زنان خودتان را به قبیله خودتان ببرید. اتفاقاً یکی از آنها خواست که همین کار را بکند. خانمش را برداشت و گفت به خانه‌ات برویم. ببرم تو را برسانم برمی‌گردم. همسرش راضی نشد برود گفت درباره ما انصاف به خرج ندادی. دختران رسول خدا اسیر شوند من آسوده بمانم؟ شما اگر نسبت به مردان مواسات دارید ما هم نسبت به زنان مواسات داریم. لذا اوج مواسات و اخوت دینی و ادای حق برادر دینی در کربلا دیده می‌شود. قله او هم عباس بن علی است. با حماسه‌ای که آفرید و فدای حسین‌بن‌علی شد.

در زیارت‌نامه حضرت می‌خوانیم «فلنعم‌ الاخ‌ المواسی»‌ تو چه برادر خوبی بودی. یا در زیارت دیگر داریم که «السلام علیک ایها العبد الصالح و الصدیق المواسی» که در این زیارت‌نامه خیلی زیبا صفات قمر بنی‌هاشم ابوالفضایل بیان شده است. «نعم الاخ، عبد صالح، صدیق، مواسی اشهد انک آمنت بالله و نصرت ابن رسولالله و دعوت الی سبیل الله و واسیت بنفسک» دوباره تکرار می‌کند. جان خودت را برای حسین دادی. آن وقت امام حسین چه گفت شب عاشورا؟ گفت «بنفسی انت» جان حسین به فدای تو. این رابطه مواسات است.

حجت خدا و امام معصوم ۵۷ ساله به یک جوان ۳۵ ساله می‌گوید جان حسین فدای تو. این مواسات است. «فعلیک من الله افضل التحیه و السلام» ان‌شاءالله همه ما به عنوان عزاداران و سیاه‌پوشان عزای امام حسین متخلق به اخلاق حسینی در ابعاد مختلف باشیم و خدای تعالی ظرف وجودی ما را متنعم به نعمات الهی و این صفات بگرداند ان‌شاءالله.

یکی از آن نمونه‌های برادری و مواسات که خودش را مقدم می‌کند تا دیگران حفظ شوند همین برادران نیروی انتظامی هستند که امروز هم در خدمت این عزیزان هستیم. کسی که در مبارزه با منکرات، مبارزه با خلاف، مبارزه با شرارت، مبارزه با انحراف و بدی‌ها حاضر است خودش را جلو بیندازد دفاع کند تا دیگران در آسایش و آسودگی خاطر و خیال زندگی کنند. این یک نمونه از مواسات است. کسانی که تربیت شده مکتب اهل بیت علیهم‌السلام هستند به راحتی و آزادانه و آزاد منشانه حاضرند جان خودشان را فدا کنند تا دیگران در آسودگی به سر ببرند.

بعضی وقت‌ها شاید خبرش کمتر به گوش شما برسد در نقاط صفر مرزی هم دوستان و عزیزان نیروی انتظامی و هم ارتش و هم سپاه همه نیروهای نظامی و انتظامی این گونه هستند. به خصوص مأموریت‌های خاصی که تعریف‌شده ی افراد هست حاضر نیست اسلحه‌اش را زمین بگذارد عقب بیاید. در آن سرمای شدید خون در رگ‌های او منجمد می‌شود به شهادت می‌رسد اما سنگر را خالی نمی‌کند. تا آن تربیت پشت سر او نباشد هرگز راضی به این اقدام نیست. خدای تعالی توفیقات این نیرو و بقیه عزیزانی که برای حفظ و آرامش از مرزها و آرمان‌ها و ارزش‌های نظام و اسلام و انقلاب خدمت می‌کنند توفیقات روزافزون و پاداش مضاعف قرار دهد ان‌شاءالله.

نکند که ما فقط به رنگ لباس اهمیت بدهیم و از فرهنگ و فکر امام و روش زندگی او دور باشیم. می‌بینیم که چگونه آنهایی که این مهم را فهمیدند و این قدرت بی‌نظیری را در به حرکت درآوردن توده انسان‌ها به سمت خیر و صلاح و حماسه و انجام وظایف انسانی و الهی متوجه شدند به محتوای این حرکت حمله می‌کنند. به عاشورا حمله می‌کنند و از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا قصه حسین علیه السلام را از تأثیر بیندازند. دائماً به ظاهر و باطن او پیرایه می‌بندند. دروغ می‌بندند. مناسک سازی می‌کنند. عده‌ای هم ندانسته یا دانسته و از روی عناد دنبال می‌کنند.

اگر محلی آماده شده برای مثلاً آموزش نجاری، آموزش خیاطی، آموزش عکاسی، یا هر آموزشی که هست، ادبیات، هر چیزی که مربی دارد معلم دارد و تعلیمی در آنجا صورت می‌گیرد اگر خروجی آن آموزشگاه چیزی برخلاف تعلیمات معلم شد معلوم می‌شود انحرافی در آن سیستم آموزشی وجود دارد. اگر حسین علیه السلام معلم عزت است اگر معلم آزادی و جوانمردی است اگر اهل مبارزه با ظلم و فساد و حمایت از مظلومان است اگر آموزگار امر به معروف و نهی از منکر است باید فارغ‌التحصیلان او هم مزین به این صفات باشند.

مگر می‌شود در جلسه‌ای شرکت کرد به جای اینکه انسان ظلم‌ستیز بیرون بیاید ظالم بیرون بیاید؟! نگاه کنید به جلسات و هیئات و سخنرانی‌ها و رفتارها و عزاداری‌ها. اگر هر کدام از آنها با اهداف امام حسین فاصله داشت آن جلسه در خدمت دشمن حسین است. باید انسان در خیمه امام حسین وقتی نشست بصیرت علمی پیدا کند. بصیرت سیاسی و اجتماعی و اخلاقی پیدا کند. نه این که اهل خرافات بشود. اهل خواب دیدن شود. دین را از سیاست جدا بداند. مسائل مهم زندگی را جور دیگری برخورد کند. این‌ها همه خطاست.

امروز می‌بینیم که جهان اسلام بلکه کل عالم کل جهان را که چگونه مبتلا شدند به گروه‌هایی که قصدشان از بین بردن اسلام است؛ و هر جنایتی در گوشه‌ای از عالم اتفاق می‌افتد به مسلمان‌ها نسبت می‌دهند. آیا نباید فکر کرد و جوری عمل کرد که به نفع آن کسانی که می‌خواهند این دستگاه از اساس نباشد عمل نکرد؟! باید کاری کرد که ایام دهه اول محرم مثل اربعین آگاهی‌بخش باشد. مثل اربعین حرکت آفرین باشد. ایجاد موج کند. انقلاب روحی و اخلاقی ایجاد کند.

البته دیده می‌شود و شنیده می‌شود دست‌هایی هم تلاش دارند که اربعین را کم‌رنگ کنند. گاهی در داخل کشور هم بعضاً تصمیماتی گرفته می‌شود که به جای اینکه تشویق باشد بیشتر مانع درست کنند. عزیزانی که دارند برنامه‌ریزی می‌کنند مواظب باشند در مسیر بدخواهان به عاشورا و امام حسین عمل نکنند. تسهیلات سفر را بیشتر فراهم کنید. نه اینکه مانع ایجاد کنید. ببینید آن طرف مرز چگونه با زائر حسین برخورد می‌کنند. چرا این طرف یک عده گونه‌ای دیگر عمل می‌کنند؟! مسیر نقل و انتقال زائر و خدمت‌رسانی و کمک به زائر را تسهیل کنید. آسان کنید. زائر از درب منزل که حرکت می‌کند به زیارت می‌رود و برمی‌گردد زائر است. برای او خدمت‌رسانی کنید.

عزاداران حسینی از بصیرتی برخوردار هستند و باید باشند که هرگز در بازی دشمن وارد نشوند. اعتماد به او به هیچ وجه نداشته باشند. دشمن تلاش می‌کند در هر فرصتی و به هر طریقی که شده نظام را تضعیف کند و بین مردم و نظام اسلامی فاصله بیندازد. بی‌اعتمادی به دستگاه‌ها و نهادهای انقلابی و مدیریتی را در بین مردم شایع کند. اجازه سوءاستفاده نباید داد. حسینی باید بصیر باشد. هر وقت دستگاهی یا شخصیتی کارش را درست انجام می‌دهد مورد آماج دروغ‌ها و تهمت‌ها و تهدیدها و فتنه گری‌ها و امثال ذلک می‌شود. مردم باید هوشیار باشند که مثلاً چه شد دشمنان نظام که مستمراً برای از بین بردن این نظام سعی می‌کنند و تلاش می‌کنند یک مرتبه دلسوز نظام می‌شوند؟!

اخیراً هجمه ها و سم‌پاشی هایی که متوجه دستگاه قضایی کردند دیدید. انتقاد به دستگاه‌ها سر جای خودش هست. دستگاهی اگر ضعیف عمل کند باید به او انتقاد کرد اعتراض کرد و نکات را گفت. آن هم در چهارچوب قانون. هر دستگاهی که هست؛ اما چرا یک مرتبه این گونه آن هم این چنین. چون در مسئله فتنه و فتنه‌گران و مسائل این‌چنینی کوتاه نیامده است ولو حالا یک عده سعی می‌کنند افراد را تطهیر کنند گاهی دانسته و ندانسته کارهایی را انجام می‌دهند که قابل سوءاستفاده است. شرکت در یک مجلسی می‌کنند یک جایی می‌نشینند و افرادی کنارشان می‌نشینند. باید مواظب بود. او می‌خواهد از هر فرصتی استفاده کند شما چرا اجازه می‌دهید؟

حالا این دستگاه خوب در مقابل آنها ایستاده است. با انحرافات خوب برخورد کرده. با جاسوسان و دو تابعیتهایی که بعضی از آن‌ها تا چهار تا گذرنامه خارج از کشور دارند با آنها برخورد کرده و برخوردش جدی بود؛ و لو از اعضای تیم مذاکره‌کننده هم بودند. این امور عده‌ای را عصبانی می‌کند. شما باید هوشیار باشید که توطئه را توسعه ندهید. نشر ندهید. غیر از این موارد ممکن است مسئولی منسوبینش مبتلا بشوند. مشکل دار شوند. این مطلب که نباید کار آن مسئول را زیر سؤال ببرد. اگر پسر نوح فاسق و کافر شد نوح دیگر پیغمبر نیست؟ باید دست از پیغمبری اش بکشد؟ اگر جعفر عموی امام زمان و از خاندان امامت است دیگر باید بگوییم که امام عسکری و امام زمان نعوذبالله ایراد بگیریم به آنها؟

محیط‌ها، روش‌های توطئه، به دام انداختن انسان‌ها، گرفتار کردن آنها انواع مختلفی دارد. هر لحظه افراد در خطر هستند اگر ضعفی وجود داشت باید با انتقاد سازنده برطرف کرد نه این که آن دستگاه را زیر سؤال برد. دشمن می‌خواهد بین مردم و نظام فاصله بیندازد و نظام را ناکارآمد جلوه دهد و ما نباید این را بپذیریم. بصیرت عزاداران امام حسین علیه السلام باید طوری باشد که دنیا و اطراف خودش را خوب بشناسد. آتشی که فتنه‌گران خارجی در اطراف ما می‌دمند آنها را توجه دارید.

نوبت قبل راجع به کردستان عراق و مسائل پیرامونی و نقشه ای که دشمن کشیده است نکاتی را عرض کردم. الان در افغانستان هم جریانی به راه انداختند که گذشته از مخاطراتی که برای ما و منطقه دارد خود آنها هم متحمل ضرر و خسران خواهند شد. خسارت‌های فراوان مالی و جانی متوجه آنها خواهد بود. شکاف مذهبی و قومیتی در آنها بیشتر خواهد شد. استکبار جهانی بعد از شکست داعش در عراق و سوریه با شیطنت های تمام در حال تقویت کردن طرف‌داران و عوامل داعش در افغانستان است. بین طالبان و داعش رقابت ایجاد کرده است تا هر کدام از آنها بتوانند عضوگیری بیشتری کنند. جمعیت بیشتری را برای خودشان جذب کنند. قدرت و نفوذ خودشان را گسترده‌تر کنند و بعد افراطی‌گری‌ها و درگیری‌ها و ناامنی ها را بیشتر کنند. خودشان هم نفع ببرند.

یعنی آمریکا تلاش می‌کند که داعش در افغانستان یک حکومت تشکیل بدهد. این را ببینید من کی دارم می‌گویم. تا از یک طرف آن جا را با جنگ داخلی مشغول کنند و البته از طرف دیگر منطقه را ناامن کنند. کردستان عراق و افغانستان پاکستان و هندوستان ترکیه همه جا را ببینید. این از برکات نظام اسلامی است که در این آتش نمرودی در یک گلستان خلیلی همه ما ساکن هستیم و بهره می‌بریم. این از الطاف خدای تعالی است. این را باید غنیمت شمرد. باید دقت کرده و توجه داشت. تمام تلاششان این است که بی‌ثبات کنند. آنچه ما لازم داریم هوشیاری کامل و رصد کامل حرکات دشمن است. همه دستگاه‌ها و مردم هم همین طور. مردم باید آگاه و بصیر باشند و به موقع عمل کنند.

رهبری در بیاناتی که با سرپرست حجاج و مسئولان حج داشتند به وجود یک جبهه بین‌المللی و عظیم تبلیغاتی بر علیه ایران اشاره کردند و راه مقابله را هم روشنگری و برخورد تبلیغاتی فعال و تهاجمی بیان کردند. بیان ایشان وظیفه را و محدوده عملکردی را مشخص می‌کند؛ یعنی باید روشنگری کرد آن هم فعال و تهاجمی و هرگز نباید ابتکار عمل را از دست داد. انفعالی برخورد کردن جز ضرر چیزی ندارد. در جنگ باید حرکات دشمن را رصد کرده حمله او را تشخیص داد راه‌های مقابله با حمله او را تشخیص داد. بلکه بعضی وقت‌ها زودتر حمله کرد و اگر قابلیت حمله نیست تدارکات لازم را فراهم کرد.

اینکه منتظر بمانیم صبر کنیم تا دشمن یک حرکتی کند بعد ما دفاع کنیم آثار جبران‌ناپذیری دارد. برجام را ما در کشور خودمان دیدیم رصد کردید من هم راجع به شخصیت صحبت کردم. دیگر نمی‌خواهم صحبت کنم؛ اما خود حرکتی که این‌ها دارند مقاومت مردم ما را بیشتر می‌کند. درباره برجام همین طور است. چون مردم ما ثابت کردند هر وقت کسی با آن‌ها با زور سخن گفت با قاطعیت تمام در مقابل زورگویان بایستند. برخوردهای آمریکا با نظام اسلامی را دیدید. کشوری که خودش توان برقراری امنیت داخلی خودش را ندارد چند روز بعد از اینکه این آقا هشت کشور را قطع رابطه کرد و اعلام کرد که جریانش را می‌دانید. به خاطر امنیت گفت که اینها نباید بیایند و بروند. یک نفر بلند شد دیدید که چه بلوایی در آنجا درست کرد.

در عین حال برای از بین بردن انسان‌ها دخالت در کشورها عملیات تروریستی طراحی می‌کنند. بودجه تصویب می‌کنند. از تروریست‌ها حمایت می‌کنند؛ که به فضل پروردگار تا الان هیچ کدام از ترفندهای شیطان بزرگ در حق ملت ما اثر نکرده و نخواهد کرد. همین دیروز دیدید آن بیانی را که داشتند. عرض من این است که باید دیپلماسی کشور و دستگاه دیپلماسی فعالانه عمل کند در مواجهه با جریاناتی که برای نظام پیش می‌آید.

پادشاه عربستان دیروز با رئیس‌جمهور روسیه ملاقات داشت. آنجا ایران را متهم کرده به مداخله در کشورهای منطقه و اقدامات ایران را بی‌ثبات کننده منطقه دانسته است. چه کسی این را می‌گوید! عربستان که مرکز اصلی تولید و صدور تروریست به عالم است. خب اینجا باید چطور عمل کنیم؟ اینجا جای انفعال نیست. اینجا از همان جاهایی است که باید در برابر این تهمت‌ها که به ما می‌زنند تهاجمی و با صلابت حمله کرد؛ و جواب آل سعود را نمازگزاران جمعه می‌دهند.

آل یهودی که امروز به پشتیبانی اربابان جنایتکار و خبیثش و با پولی که از سرمایه مسلمین که همان نفت است و مال همه مسلمان‌ها است به دست آورده است مسلمان کشی می‌کند او را باید با قدرت تمام رسوا کرد. اگر تاریخ را دست‌کاری و تحریف نکنید باید از کربلا یاد بگیرید که چگونه در مقابل استکبار تا دندان مسلح عزتمندانه بایستید و جواب یاوه های او را بدهید. متأسفانه دیده می‌شود که منفعلانه برخورد می‌کنند. لذا دستگاه دیپلماسی در این فقره باید جدی‌تر وارد شود.

ما هر روز شاهد ورود شهدا به کشور هستیم که همین روزها کشور اسلامی ما به پیکر ۱۱۹ شهید عطرآگین شد و وارد کشور شدند. اینها بر ما حجت هستند و ما باید پاسخ‌گوی عملکرد خودمان باشیم و در نزد خدای تعالی پاسخی برای عملکرد داشته باشیم.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.