- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۴/۲۳
- استان البرز، شهرستان کرج
- توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایها المؤمنون اوصیکم و نفسی بتقوی الله. عرض کردیم یکی از آثار تقوا این است که شخص متقی در همه حالات زبان خودش را حفظ میکند که مبتلا به آفات نشود؛ و یکی از امراض خبیث و پلید زبان دروغ است؛ و دروغگویی که آثار مخرب فردی و اجتماعی دارد اعتماد را بین افراد از بین میبرد.
دروغ یعنی خبر بر خلاف واقع. از چیزی که واقعیت ندارد اگر خبر بدهند. این میشود کذب و دروغ؛ و اگر از یک واقعیت خبر بدهند و اطلاعرسانی کنند میشود صدق و راست و شخص هم صادق است؛ و در آنجا شخص دروغگو است. البته میشود آن را به غیر از گفتار هم استناد داد. بعضی وقتها یک نوشته ای دروغ است و آن هم بیان است. یا شخص با ایما و اشاره دروغ بگوید یا دروغی را تأیید کند. آنها هم از مصادیق دروغ است. با اعمال خودش عمل دروغی را انجام دهد یا بیان کند. اینها مواردش هست که زیاد وارد نمیشوم میخواهم کلیات را عرض کنم.
بعضی وقتها دروغگویان این صفت زشت دروغگویی خودشان را یک زیرکی و زرنگی برای خودشان فرض میکنند؛ اما غافل از این هستند که در حال جنگیدن با خدای تعالی هستند. خدای صادق از بندگانش در دنیا صدق و راستی میخواهد و همین صداقت در آخرت برای اهل صداقت بسیار مفید و مؤثر است. در آیه ۱۱۹ سوره مبارکه مائده «قَالَ اللَّهُ هَذَا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ» خداوند میگوید امروز روزی است که راستی راستگویان به آنها نفع میبخشد سود میبخشد.
و حتی از اهل ایمان میخواهد که شما که اهل ایمان هستید اگر میخواهید همراهی با کسی داشته باشید سعی کنید با صادقان و صدیقین همراه باشید در آیه ۱۱۹ سوره مبارکه توبه میفرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» ای کسانی که ایمان آوردید این گونه باشید که از خدا بترسید و همراهی با صادقان داشته باشید. باید خیلی مواظب بود که مبتلا به این رذیله و این بدی خلق نشویم. اگر خدای نکرده ابتلایی داریم در رفع او کوشش کنیم و اگر نداریم تلاش ما این باشد که مبتلا نباشیم و نشویم.
مرحوم علامه مجلسی رضوانالله تعالی علیه در رابطه با کذب میگوید که تعارفات که ما انجام میدهیم، خواهش میکنم، استدعا میکنم، بفرمایید، در غذاخوردن در تعریف از دیگران به خصوص راجع به افراد که میخواهیم تعریف کنیم عموماً مبتلا به کذب هستیم. دروغ میگوییم. خانه هیچ آمادگی ندارد میگوید بفرمایید. اصلاً نباید بگویید. آمادگی ندارید بگویید آمادگی نداریم؛ و الا یک نفاقی در درون انسان هست. این را یاد بگیرید. آیه قرآن هم هست وقتی به شما میگویند برگردید برگردید. آمادگی اش را ندارد هی اصرار میکند بعداً اگر طرف بیاید داخل بدتر در رودربایستی دیگری گیر میکند. در تعارفات مبتلا به دروغ می شویم.
ریشه اصلی دروغگویی هم در خودکمبینی است. حقارت نفس است. کسی که کوچک است سعی میکند با دروغ گفتن خودش را بزرگ کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند «لا یَکذِبُ الکاذِبُ إلاّ مِن مَهانَهِ نفسِهِ» دروغگو دروغ نمیگوید به جهت اینکه نفس او خوار و پست است. گاهی دروغ در عمل افراد خودش را نشان میدهد. در ظاهر یک حالتی دارد در باطن مبتلا به آن حالت نیست. آن صفت را ندارد. ظاهرش با باطنش هماهنگی لازم را ندارد. این دروغ عملی است؛ که عدهای مبتلا هستند.
برای گرفتن مسئولیتی مقامی پستی مالی ثروتی توجهی گاهی افراد سعی میکنند کاری را انجام دهند که نه اعتقادی به آن کار دارند نه خوششان میآید از آن کار. فقط برای ظاهرسازی و خوش آمدن دیگری برای رسیدن به آن امیالشان آن کار را انجام میدهند. این حالت یک حالت نفاق است. درونش آن حالتی را که در بیرون دارد ندارد. بیرون با درون هماهنگی ندارد. اینها همه دروغ است. البته توجه دارید که این حالت با ریا فرق دارد. ریا از اعمال قصدیه است. انسان باید قصد کند فلان کار را برای غیر خدا انجام دهد. ولی در دروغ همین که ظاهر و باطن با هر قصدی که میخواهد انجام بدهد با همدیگر مطابقت نداشته باشد این شخص دروغگو است. ولی در ریا حتماً باید اولاً عبادی باشد، ثانیاً عمل باید از روی قصد باشد؛ یعنی اراده کند و قصد کند که این کار را برای غیر خدا انجام دهد.
لذا هماهنگ نبودن درون و بیرون ممکن است انسان در تنهایی هم اهل دروغ باشد. در تنهایی خودش مشغول نماز میشود نماز میخواند خاضعانه خاشعانه ولی در درون واقعاً آن خشوع را ندارد. خضوع بیرونی دارد اما خشوع درونی ندارد. این هم باز دروغ است. البته چون به دیگری این خبر را نمیدهد آن آثار را ندارد. ولی از نظر معنای دروغ دروغ خواهد بود. مسئله دروغ را کم نگیرید.
بعضیها موقع کسب و کار متأسفانه مبتلا به دروغ هستند. خدای تعالی با چنین افرادی در روز قیامت سخن نمیگوید. ما به این احتیاج داریم به سخن گفتن خدا در قیامت. کاسبی که در کسب خودش دروغ میگوید بداند که خدای تعالی از او روی برگرداند. روایت است از رسول خدا حضرت فرمودند سه گروه هستند که خداوند با آنها فردای قیامت سخن نمیگوید؛ و به آنها توجه نمیکند؛ و آنها را از گناهانشان پاک نمیکند؛ یعنی با توبه هم درست نمیشود یک قسمتی از آن. کدام است؟ کسانی که چون چیزی ببخشند منت میگذارند. دوزار به کسی کمک کرده است هر وقت میبیندش میگوید آن چیزی که به تو دادم به دردت خورد؟ هی میگوید. جوری بالاخره میفهماند که من کاری برای تو کردم. این منت است. چنین کسی را خدای تعالی با او صحبت نمیکند.
دوم کسانی که کالای خود را با سوگند دروغ بفروشند. اینها را هم خدا با آنها صحبت نمیکند. جنسش ایراد دارد قسم میخورد که ایراد ندارد. برای فلان محله است قسم میخورد که برای محله دیگری است. جنسش را شکلش را محتوایش را؛ و کسی که بند شلوارش را سست میبندد که توضیح این بماند. قسم دروغ خوردن بحث خودش را دارد و از بدترین انواع دروغها است که در جاهای مختلف هم قسم دروغ هست؛ که یک روایت برای شما بخوانم باز هم از رسول خدا هست که حضرت فرمودند کسی که قسمی بخورد که به اندازه بال پشه ای (مگس نه ها، پشه) دروغ در آن باشد نقطهای سیاه بر قلبش مینشیند و تا قیامت پاک نمیشود و باقی میماند. بعضیها مبتلا هستند هر چیزی را یک قسم میخورد بعضاً هم دروغ است.
این کلمات را که ما از اهل بیت میخوانیم برای این است که رشد کنیم. بفهمیم یاد بگیریم عمل کنیم. خودمان را متخلق به این خلق و اخلاق کنیم. اگر صفت بدی در ما هست او را از خودمان دور کنیم و اگر صفت خوبی در ما نیست در کسب او تلاش کنیم. کوشش کنیم. در خودمان محقق کنیم. گاهی مواقع هست که افراد برای اینکه در مقابل دیگران کم نیاورند مبتلا به دروغ میشوند و در دستورات دینی این هم مذمت شده است. به ما گفتند که اگر یک وقت مبتلا شدی و کسی از تو چیزی خواست به خاطر اینکه حالا یک جوابی بدهی بیخود نگو. بگو نمیدانم.
خدا رحمت کند مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا تهرانی را پدر حاجآقا مجتبی و حاجآقا مرتضی تهرانی اساتید اخلاق در تهران. ایشان برای خودش یک شخصیت بزرگوار، آیتالله، مسجد امام، شاه آن موقع، یک کسی از جلویش رد شد گفت آقا فلان مسئله را دارم. ایشان سرشان را پایین انداختند گفت مثل شیر نمیدانم. ما میگوییم به نظرم این طور بود. فکر میکنم آن طور بود. یک جایی دیدم این طور بود. نمیخواهد بگوید نمیدانم. بگوییم نمیدانیم هیچ ایرادی ندارد. بگوید نگاه میکنم میگویم. امام صادق علیهالسلام فرمود: زمانی که از کسی درباره چیزی که نمیداند پرسش شود باید بگوید نمیدانم «و لا یقل الله اعلم» نگوید خدا بهتر میداند. نمیداند بگوید لا ادری نمیدانم و نگوید که خدا بهتر میداند. چرا؟ تا شنونده به شک نیفتد. وقتی شما از من چیزی میپرسید جوابش هم یک طور است و من میگویم الله اعلم به یک شبهه ای می افتید. جواب را نمیگیرید. در ذهن مخاطب الله اعلم القای شبهه میکند.
به هر تقدیر بدانید یکی از نشانههای نفاق دروغگویی است. کسی که مبتلا به دروغ است منافق است. این هم رسول خدا فرمودند: چهار چیز است که اگر در هر کسی باشد منافق است و در هر کسی یکی از این خوی ها باشد قسمتی از نفاق را دارد. اگر چهارتا را داشت منافق قطعی کامل است. اگر یکی را داشت یک چهارم نفاق را دارد. اگر دو تا را داشت نصف نفاق را دارد. کدام است؟ چون خبر دهد دروغ بگوید. وقتی که خبر میدهد و دارد حرف میزند دائم دروغ بگوید. دوم چون وعده بدهد خلف وعده کند. میگوید من فردا ساعت ۱۰ خدمت شما میرسم سه روز است از آن فردا گذشته است هنوز نرسیده است. یک وقت در گرفتاری گیر میکند راه خراب میشود عوامل سماوی و ارضی برایش پیش میآید آنها هیچ، ولی بیتفاوت است میگوید حالا میرویم. سوم چون عهد و قرار با کسی بگذارد مکر کند حقه بازی میکند؛ و چهارم به هنگام مخاصمه و محاکمه راه گناه پیش گیرد. سعی میکند به نفع خودش محکمه را تغییر بدهد. خدای تعالی توفیق فهم عمل درست را عنایت کند بحث دروغ ادامه دارد انشاءالله در جلسات بعد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما مؤمنین و مومنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. بخش دیگری از روایت امیرالمؤمنین که هفتههای گذشته به آن اشاره کردم را میخوانم و آن را تمام میکنم. مولا امیرالمومنین فرمودند «وأما الثلاث التی تهرب منها» اگر یادتان باشد سه تا سه تا بود. به سه چیز امید داشته باش. به سه چیز حرص داشته باش. از سه چیز فاصله بگیر. اینجا رسیدیم به این مطلب. حضرت فرمودند ان سه چیزی که باید از آن فرار کنی «فاهرب من الکذب» از دروغ فرار کن. بحث من چون دروغ بود دیگر توضیحی نمیدهم «واهرب من الظالم ولو کان ولدک أو والدک» از ظالم ولو فرزندت باشد یا پدرت باشد فرار کن.
«واهرب من بواطن الامتحان التی تحتاج فیها إلى صبرک» از آن امتحاناتی که لازمه این امتحان حقیقتش آن است که باید صبوری کنی و مقاومت داشته باشی سعی کن خودت را در معرض آن امتحانات قرار ندهی. بعضی وقتها انسان در مقام دعا از خدا یک دعاهایی میخواهد و خواستههایی دارد که تحمل انجامش را ندارد. خدایا برای من آن سختیهایی که برای مقربان درگاهت قرار دادی برای من هم قرار بده. خب ما نمیتوانیم. این طور مواقع هم خیلی زود به اجابت میرسد. بعد گرفتار میشویم. دیدهاید که مثلاً در مشاهد مشرفه میگویند خدایا میشود مرگ ما همین جا باشد؟ همانجا تب میکند. اینطور است. میخواهد امتحان بگیرد.
«وأما الثلاث التی تجانبها» اما آن سه چیزی که خوب است درخواست داری و میخواهی که باید اینطور باشد و از آن دور باشی «جانب هواک» از هوای نفست فاصله بگیر «وأهل الأهواء» و با اهل هواهای نفسانی مراوده نداشته باش از آنها هم فاصله بگیر «وجانب الشر و أهل الشر» از شر و اهل شر که معنای اهل شر هم معروف است فاصله بگیر «وجانب الحمقى» از آدم احمق هم فاصله بگیر «وإن کانوا متقربین أو صحبه مختصین» ولو این احمق از نزدیکانت باشد از کسانی باشد که دائماً با تو مصاحبت دارد و همراهی میکند از او فاصله بگیر. در بعضی از روایات دارد که احمق میخواهد به تو خیر برساند به ضررت میشود و امثال ذلک. رعایت این امور و متخلق شدن به این صفات حسن سیره میآورد. انسان را در تقوا کمک میکند. خدای تعالی ما را موفق به کسب فضایل و مکارم اخلاقی بگرداند انشاءالله. این روایت تمام شد انشاءالله جلسه بعد بحث دیگری را خواهیم داشت.
۲۵ شوال سال ۱۴۸ قمری سالروز شهادت شیخ الائمه مولانا صادق علیهالسلام است. دوره زندگی امام علیهالسلام فرازهای مختلفی داشته است. بخشهای گوناگونی دارد. فعالیتهای علمی و فرهنگی قسمتی از زندگی امام را تشکیل میداده است که بیشترین توجه به این قسمت زندگی امام شده است. تأسیس و اداره بزرگترین مرکز علمی اهمیت فراوانی دارد. باید به آن پرداخت. لکن نباید از بخشهای دیگر زندگی امام غافل شد و به آنها توجه نکرد.
قطعاً امام در برخوردش با حاکمان جور روشی داشته است. یا در اداره آن شبکه متصل که با شیعیان داشته است نوع خاصی از مدیریت را داشته است که هر کدام از اینها جای بحث دارد. امام یک شبکهای را تشکیل داد چون در اختناق شدید بودند که با شیعیان ارتباط بگیرند خودش یک بحث جدا دارد. از زمان امام سجاد شروع شد تا رسید به زمان غیبت تا الان هم ان شبکه ادامه دارد البته در دوران مختلف شکلش عوض شده است. ابعاد دیگری از شخصیت امام برای ما کمتر گفته میشود و بیان میشود. حتی در همان بحثهای علمی هم آن چیزی که میتواند از سیره امام صادق علیهالسلام برای ما درس باشد و از آن مباحث علمی هم درس بگیریم این است که تولید علم و پیشرفتهای علمی یکی از راههای مبارزه با استکبار است.
امام این کار را کرد تولید علم کرد برای مبارزه با دشمن. همین حرفهایی که این روزها زده میشود در رابطه با تولید علم. مقتضیات زمان زندگی حضرت امام صادق علیهالسلام یک قرن و نیم بعد از اسلام زندگی آن حضرت است ۱۵۰ سال تقریباً گذشته است. تعداد زیادی از مردم دنیا با ملیتهای مختلف صدای اسلام را شنیده اند مسلمان شده اند و گذشته از علوم خودشان عقاید و آراء وابستهای که به آنها هست را وارد جهان اسلام کرده اند. لذا امام صادق علیهالسلام در زمینههای مختلف فرهنگی سیاسی اجتماعی با مشکلات فراوانی مواجه بوده.
دوران امام صادق دوران خاصی است. امام به واسطه دولتمردان فاسد و جائر اموی و حتی عباسی که بلکه بیشتر عباسی جامعهای که در کنار امام بود گرفتار انحرافات سیاسی هم بود. به واسطه وجود عقاید ضاله و باطله و فرقههای منحرف فکری گرفتار انحرافات اعتقادی مردم بود و باید آنها را به اسلام و اسلام سره و ناب دعوت میکرد که این دومی از انحراف سیاسی مهمتر بود. خطرناکتر بود. انحراف عقیده که آمد دین و مکتب اسلام از بین میرود و آنها هم همین را میخواستند. تاریخ آن زمان را مرور کنید خیلی درسآموز است. مطالب فراوانی دارد. قسمتهایی از آن با الان قابل تطبیق است.
همین که الان هم میبینید به برکت انقلاب اسلامی و توسعه فکر و مکتب اهل بیت دشمنان این تفکر با ایجاد انواع موانع چه نرم چه سخت فرقهها و نحلهها و عقاید باطل سعی در به انحراف کشیدن این فکر ناب دارند. تا جایی که میبینید حتی انگلیس پلید برای از کار انداختن اسلام ناب و شیعه که پیشرو در حرکتهای آزادیخواهانه عالم و ضد ظلم هست دست به ترویج عقاید باطل میزند. سازماندهی شبکههای ماهوارهای میکند. سایتهای متعدد راه میاندازد. فضای مجازی را در کنترل خودش قرار میدهد تا بتواند این فکر شیعی را از بین ببرد. ولو در بیوت مراجع بعضاً به اسم مرجعیت البته نفوذ پیدا کند و از آن بلندگو بخواهد ضربهای به شیعه بزند که شیعه لندنی گفته میشود. درست همان کاری که بنیامیه و بنیعباس کردند. همان روش اموی و عباسی امروز به صورت مدرن دارد انجام میشود. امام علیهالسلام در آن روز مبانی اعتقادی و عملی شیعه را تقویت کرد. تمام توان خودش را برای تربیت نیروهای قوی و معتقد و جان بر کف مدیر و دلسوز به کار گرفت. نتایج او تا الان هم مشهود است. لذا فقه ما را و مذهب ما را و مکتب ما را مکتب جعفری میگویند یعنی وابسته به امام صادق علیهالسلام است.
و جالب است امام با آن که هزاران هزار شاگرد داشت در بحث رجال فقط ۴ هزار نفر شاگرد داشت. تفسیر و فقه و حدیث اینها بماند. ابن عقبه میگوید ۴ هزار نفر فقط علم رجال و مباحث اینگونه را یاد میگرفتند. آمادگی جنگ و مبارزه را نداشتند. امام نمیتوانست قیام کند. حکومت اسلامی تشکیل بدهد. شواهدی در تاریخ است مثل جریان سدیر و امثال ذلک که واردش نمیشوم که حضرت گفت اگر به تعداد این بزغاله ها یار داشتم قیام میکردم. سدیر میگوید شمردم دیدم ۱۷ تاست. ۴ هزار تا فقط در یک کرسی درس امام مینشستند؛ اما هیچ کدام اهل مبارزه نبودند. اهل قیام نبودند. اهل جنگ نبودند.
بالاخره امام هم بعد از تحمل سختیها البته جزء امامان مسن ماست به او میگویند شیخ الائمه ۶۵ سال بیشتر عمر نکرد با تحمل سختیهای فراوان از طرف حکومت جائر و ظالم عباسی با سم به شهادت رسید. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان حضرات ائمه علیهمالسلام قرار بدهد انشاءالله.
بیست و سوم تیر ۷۸ پایان آشوب اخلالگران بود که توسط سران نفاق و استکبار مدتی برای کشور زحمت درست کردند که با هوشیاری و همبستگی مردم ریشهاش کنده شد. این قاعده است. هر حضور مردمی که برای یک حرکت خداپسندانه باشد قطعاً تأیید الهی همراهی خواهد کرد و نتیجهاش مأیوس شدن دشمن است و به حاشیه رانده شدن دشمن. کاری که آنها با یک برنامهریزی طولانی انجام داده بودند با عمل به موقع مردم خنثی شد و زمینهای شد که در امتحان بعدی در سال ۸۸ برای مردم پیش آمد با موفقیت از آن امتحان دوم هم خارج بشوند؛ و این سنت الهی است که هر وقت مردم گفتند خدا و بر خدا مقاومت کردند و استقامت کردند پیروزی از آن آنها باشد و ملائکه آنها را کمک کنند و آنها را به پیروزی برسانند.
۲۶ تیر ۵۹ سالروز تأسیس شورای نگهبان قانون اساسی است؛ که این نهاد مقدس از زمان تأسیس تا الان بر ۴۰ انتخابات اصلی و میان دورهای نظارت داشته و به خوبی از اسلامیت و جمهوریت نظام حراست کرده است؛ که طبق قانون اساسی برای جلوگیری از تخلفات و دستاندازی های متخلفین نظارت بر همه انتخابات در کشور را بر عهده شورای نگهبان گذاشتند؛ که این وظیفه سنگین را تا الان با همه مشکلاتی که بوده به درستی انجام داده. البته انتخابات شوراهای شهر و روستا استثنا شده که معضلات آن را میبینید. ای کاش این انتخاباتها هم انتخابات شهر و روستا هم ممیزی آن و مقدماتش دست شورای نگهبان بود تا این همه مشکلاتی که خودتان با آن مواجه هستید پیش نمیآمد.
بعضاً افرادی که صددرصد صلاحیت ندارند در شوراها قرار گرفتند و مشکلاتی را بالاخره در آینده بوجود میآورند. دائم باید نظارت شود و رصد شود. به خاطر بعضی مسائل که پیش میآید کوتاهیهایی که هست ضعف قانونی که هست این اتفاقات پیش میافتد. البته شورای نگهبان چون جایگاهش حساس است هجمه هم نسبت به او زیاد است. معاندان هم از بیاخلاقی هایی که میکنند شما دیدید که چگونه نسبت به شورای نگهبان بیانصافی میکنند؛ اما بحمدالله مقتدرانه به کار خودش ادامه داده است.
رهبری در یک بیانی بر اهمیت جایگاه شورای نگهبان فرمودند نکته ای را که همین برای بیان من بس باشد که قطعاً برادر بزرگوارمان جناب حجتالاسلام و المسلمین حاج آقای روحی راجع به جایگاه شورای نگهبان قبل از بنده اینجا صحبت کردند و از شورا در استان برای شما و کل تشکیلات مطالب را بیان کردند. من همین عبارت رهبری را میگویم فرمودند: شورای نگهبان نبض نظام و ضامن ادامه حیات اسلامی است. این عبارت خیلی مهم است. بنده اینجا از زحمات عزیزان به خصوص در استان تشکر و قدردانی میکنم.
جا دارد یک بار دیگر آزادی موصل را تبریک عرض کنیم. میدانید موصل دومین شهر بزرگ عراق است. به فاصله ۲۴ ساعت به خاطر خیانت هایی که بعضی از مسئولین عراقی کردند توسط عوامل استکبار و صهیونیست و بعضی از کشورهای عرب منطقه سقوط کرد.۲۴ ساعته این شهر بزرگ. قریب به ۳۷ ماه مقاومت کرد. جوانان این کشور با مستشاری ایران بالاخره کمکهایی که ایران داشت جانفشانی کردند. جوانان غیور مسلمان که دارای تفکر جهادی و انقلابی هم بودند این شهر آزاد شد و بحث خلافت خودساخته داعش مضمحل و نابود شد.
آزادی موصل قطعاً مرحله آغازین آزادی مناطق تحت اشغال داعش در بقیه جاهای عراق و سوریه خواهد بود انشاءالله و به زودی در همه نقاط این دو کشور مهم امنیت و آرامش برقرار خواهد شد و مشغول بازسازی کشورشان میشوند انشاءالله. آزادی موصل بعد از اشغال که تقریباً سه سال در اشغال بود پیامهایی را برای دشمنان منطقه دارد که باید عبرت بگیرند. قدرت اتحاد و وحدت نیروهای مردمی را دست کم نگیرند. ثمره پیروی از مرجعیت و علما را در پیروزی ببینند. اینها را به دشمنان منطقه دارم عرض میکنم. ایثار و ازخودگذشتگی شهدای مظلوم و مدافع حرم را مشاهده کنند که جا دارد اینجا باز من از مرحوم حاج شعبان نصیری که از اهالی استان خود ما هم بود و در آزادسازی موصل نقش داشت یاد کنم که هفته گذشته چهلم آن بزرگوار بود.
از آثار این پیروزی تقویت امنیت مرزهای ایران است. این را بدانید این پیروزی ما را تقویت کرد. یک نکته را عرض کنم این عزیزانی که در عراق و سوریه نقد جان میبازند و مجاهدانه از اسلام و حریم اهل بیت دفاع میکنند هرگز قصد مادی نداشتند. اگر کسی بگوید که اینها برای پول رفتند و پولش را هم ما دادیم بداند که قدرشناسی نکرده است. ای کاش آن کسانی که ادعاهای بزرگ دارند و بعضاً ادعاهای خلاف واقع میکنند لااقل جرئت دستور پرتاب موشک را داشتند. این را میدانید تکرار میکنم تولید و پیشرفت صنعت موشکی کشور در کنار فعالیت جوانان غیور و جهاد افرادی مثل طهرانی مقدم ها و درایت و هدایتهای رهبری به ثمر رسیده است این قدرت.
حالا ما از آقایان سیلی زدن به گوش دشمن را نمیخواهیم ولی لااقل جواب خزعبلاتی که آنها میگویند را بدهند. جواب این حرف را صریح و بیوقفه بدهند. اینکه وزیر دفاع آمریکا میگوید برای بهبود روابط تهران با واشنگتن تغییر نظام ایران الزامی است. این بهبود روابط تهران منظور چیست؟ تهران مگر کیست که او را جدای از نظام میداند؟ که میگوید ما برای اینکه بتوانیم روابط را درست کنیم باید با تهران رابطهمان را خوب کنیم. تهران کیست؟ این تهران چیست؟ این را جواب دهید. در تهران با چه کسی قصد ارتباط گیری دارند؟ هرگز نباید اجازه داد بیگانگان جرئت پیدا کنند و این گونه حرف بزنند. نکند خدای نکرده مسئولین محترم در دشمنشناسی از مردم عقب بمانند و مثل سیلی موشکی که به دشمن زدند بعدا بخواهند بگویند ما هم همین را میخواستیم بگوییم. نکند که این طور باشد.
این را برای یادآوری میگویم که قاطبه مردم، آمریکا را دشمن درجه یک اسلام و انقلاب و کشور میدانند و تا آمریکا آمریکاست دست از شعار مرگ بر آمریکا بر نمیدارند. مسئولین محترم به جای اینکه انرژی خودشان را صرف حاشیهسازی کنند به کار مردم بپردازند. تولید و اشتغال را رونق بدهند. به مشکلات معیشتی رسیدگی کنند. نرخ تورم دوباره دو رقمی شده. حالا به گفته آقایان یک رقمی بود دوباره در این ماه دو رقمی شده. حجم نقدینگی را در دست مردم غفلت نکنید. برای فرار از بیعملی در حوزه سیاست و فرهنگ جامعه را دو قطبی نکنید. مردم وعده ها را فراموش نمیکنند. مواظب حقوق ملت باشید.
اگر دانستن حق ملت است و این را میگویید و دانستن را حق ملت میدانید که میدانید، لااقل نمایندگان مردم را در جریان قراردادهای مهمی مثل توتال و امثال ذلک بگذارید. خود نمایندگان هم باید پاسخگو باشند که چرا از حقوق ملت دفاع نمیکنند؟! سؤال من این است اگر قرارداد مهمی مخفیانه حتی از دید مجلس بسته شود چه کسی باید از حقوق مردم دفاع کند؟ این سؤال است. این را باید جواب بدهند. حرفهایی هم زده میشود که نگرانیها را بیشتر میکند. مثلاً میگویند رهبری فرموده تا ۲۰۰ میلیارد دلار باید در بحث گاز و نفت و اینها هزینه کنیم و تا حالا ۵ میلیارد دلارش را هزینه کردیم ۱۹۵ میلیارد دیگرش مانده. ۵ میلیاردی که در توتال هزینه کردند ببینید که این ۵ میلیارد را اینطور هزینه کردند. ۱۹۵ تای دیگرش گرفتاری است. این واویلاست. در توجیه قراردادی هم که بسته میشود میگویند اگر این کار را نکنیم هر روز فلان مقدار خسارت میبینیم. عددش را هم میگویند. درست مثل همان بیانی که قبلاً در برجام گفتند که اگر برجام هر یک روز تأخیر بیفتد ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار به ایران ضرر میخورد. بعد مسیر را به سمت برجام بردند قرارداد بسته شد الان میبینید که تحریمی که الان شدیم نسبت به آن تحریمهایی که قبلاً شده بودیم کجاست.
نکته دیگری که عرض میکنم این است که از آرمانهای انقلاب اسلامی دفاع از مظلوم بوده است. همبستگی با مستضعفان عالم بوده است. حالا سؤال میکنم که چرا ما درباره یمن و نسلکشی که میشود راجع به میانمار و مسلمان کشی که انجام میشود آمار وحشتناکی که داده میشود ساکت هستیم؟ آیا از آرمانهای خودمان دست کشیدهایم؟ کجا هستند آن دانشجویان و طلاب جوانی که یک موقع دنبال این اهداف عالی بودند؟ رهبری در دیدارشان با مسئولین قوه قضاییه فرمودند در حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر از جایگاه حقوقی وارد شوید. این بیان را از دستگاه قضایی میخواهیم که به مرور زمان مبتلا نشود.
مسلمانان را بچه نوزاد زن و مرد پیر و جوان را زنده زنده در میانمار میسوزانند و استکبار خبری نمیگذارد که انعکاس جهانی پیدا کند اگر وظیفه انقلابی حس نمیکنید وظیفه انسانی خودتان را لااقل در حمایت از مظلوم از یاد نبرید. به نظر میرسد که دوستان کمپین راه بیندازند. خبرسازی کنند. توجهها عالم را جلب کنند به این بلیه تا این گرفتاری از سر آنها رفع شود یا کم شود. نمیبینید برای رواج یک منکر در جامعه چطور متحد عمل میکنند! گروه درست میکنند شبکه درست می کنند فضاسازی میکنند. یک روزی را اعلام میکنند بقیه هم حمایت میکنند.
از هر چیزی بهره سیاسی میبرند ولو یک جنایت دلخراش که در یک منطقه اتفاق بیفتد. به جای اینکه دلداری بدهند بررسی عوامل آن را بکنند عدهای آن را میکنند وسیله سودجویی خودشان. من اینجا از خانواده داغدار آن کودک دلجویی میکنم. مردم همه دلجویی میکنند. حرکت پلیدی بوده است. ولی ریشه این کار کجاست؟ علت کجاست؟ بعضیها زود میزنند به مسائل سیاسی خودشان. هیچ کودکی با آموزش نمیتواند در مقابل یک دیو خطرناک از خودش دفاع کند. آدم بزرگش هم نمیتواند چه برسد به یک بچه. بعد بگویند که ما باید به آن بچه یاد بدهیم که چه و چه.
اگر عدهای دنبال مقصر میگردند مقصر معلوم است. مقصر این امور کسانی هستند که با عناوین مختلف بر طبل بیبندوباری و ولنگاری و آزادیهای غربی میکوبند. وقتی که ولنگاری فراوان شد موانعی هم بر سر راه بود بزه و خطا فراوان خواهد شد. باید مواظب حرفها و نظریه پردازیهایی که میکنیم باشیم. یک وقت حرفی زده میشود که تبعات بسیار خطرناکی دارد. آقایان مسئولین مواظب باشند که چه میگویند. اگر زنی و مردی گفت هر کاری دلم خواست میکنم داخل ماشین حریم خصوصی من است و به کسی مربوط نیست و من نمیخواهم به بهشت بروم مگر زور است؟ آن حرفی که آن اقا میزند وقتی که میگوید ما وظیفهای نداریم که مردم را به زور به بهشت ببریم نمیداند دارد کجاها را خراب میکند. متوجه نیست که چه بنیانهایی را دارد از بین میبرد. ارسال رسل و انزال کتب بودن انبیا و اولیا و علما را به خاطر یک دیدگاه سکولار و لیبرال جامعه را آماده میکند برای مفاسد. این نتیجه اش خواهد شد. اینها را چطور میخواهند جواب بدهند؟
یک کار فرهنگی چند سالی است در شهر کرج و استان شروع شده است. کار خوبی است. آثار خوبی داشته است. استان البرز جلوداری کرده است. تعداد محدود است البته، ولی دارد رشد پیدا میکند و گسترش پیدا کرده است؛ و او این است که به صورت پیاده به زیارت امام رئوف حضرت علیبنموسیالرضا علیه آلاف التحیه و الثنا از قدمگاه تا مشهد میروند سه روز. از اینجا با ماشین و قطار و اتوبوس میروند در آنجا مستقر میشوند سه روز پیاده مشرف میشوند. کار خوبی است مدیریت کار را هیئت رزمندگان استان به عهده دارد؛ اما کار کار خودجوش و مردمی است. بنده اینجا از بانیان و برنامهریزان تشکر میکنم. کسانی که توان شرکت دارند بروند شرکت کنند و از فضای معنوی بهره ببرند. آن دوستان اگر کمکی هم میخواهند عزیزان به آنها کمک کنند که این راه برای کسانی که پیاده میروند قابل بهرهبرداری بیشتر باشد.
روز بهزیستی و تأمین اجتماعی فرصت بیان نشد. روز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ موفق نشدیم. تذکری راجع به انتخاب وزرا در روزهایی که دارند رایزنی میکنند خواستیم عرض کنیم؛ و راجع به شهردار کرج که الان شورای شهر دارند رایزنی میکنند که کسی را به عنوان شهردار انتخاب کنند یا شهردار فعلی را ابقا کنند میخواستم تذکری را بدهم که انشاءالله در زمان دیگری.