متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۳/۱۹
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایها المومنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. عرض کردیم یکی از بیماریهای خطرناک زبان که آثار مخرب فردی و اجتماعی دارد و اهل تقوا و اهل ایمان به شدت مواظبت میکنند که مبتلا به این بیماری و آلودگی نشوند سخره و استهزاء است. استهزاء اهل ایمان موجب فسق است و اگر خدای نکرده کسی خدای تعالی و یا ایات کریمه قرآن را و یا رسولالله را مورد استهزا قرار بدهد موجب کفر او خواهد بود. لذا مسئله استهزا و سخره و مسخره کردن مسئله مهمی است.
من آن هفته هم عرض کردم چون دیده میشود در بین افراد که بعضیها زبانشان رها است و نسبت به این مسائل بیتوجه هستند این بحث را که هم آثار اجتماعی دارد و هم آثار فردی دارد مطرح کردیم و بیان میکنیم. در آیه ۶۵ سوره مبارکه توبه فرمود ” وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ ” این راجع به خدای تعالی و راجع به آیات خدا است. اگر از آنها بپرسید چرا دارید این اعمال خلاف را انجام میدهید یا انجام دادید میگویند ما بازی کردیم شوخی کردیم. بگو آیا خدا و آیات خدا و پیامبر او را مورد سخره قرار دادید و مسخره میکردید؟
در آیه ۶۶ فرمود ” لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ ” به آنها بگو عذرخواهی نکنید. این کار کار بیهودهای است. شما بعد از ایمان آوردن کافر شدید. بعد در ادامه میگوید اگر گروهی از شما بخواهد توبه کند مورد عفو قرار میدهیم؛ اما گروه دیگری که مجرم هستند آنها را عذابشان میکنیم. حتی اگر کسی مؤمنی را به خاطر ایمانش مورد مسخره قرار بدهد کمااینکه بعضاً دیده میشود اهل ایمان را اهل نماز و روزه و عبادت را مسخره میکنند این موجب کفر است؛ یعنی برگشت این مسخره کردن، مسخره کردن وحی و رسالت و نبوت است. نه مسخره کردن یک شخص معین. شما به زید و عمر اشاره نمیکنید وقتی کسی را به خاطر ایمانش مورد هجمه قرار میدهد در حقیقت دارد وحی را زیر سؤال میبرد. دارد رسالت رسول را مسخره میکند.
معمولاً منافقین به بیان قرآن کریم که در آیه ۱۴ سوره مبارکه بقره به آن اشاره میکند این طور بودند که اگر ابراز ایمان هم بکنند منظورشان مسخره کردن بود ” وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ” اینها پیش شما که هستند میگویند ایمان آوردیم ولی وقتی که پیش خودشان میروند و در خلوت خودشان قرار میگیرند پیش شیاطین خود میروند پیش دوستان خودشان که میروند با آنها که خلوت میکنند میگویند ما با شما هستیم ما داشتیم آنها را مسخره میکردیم. روششان این است. الان هم میبینیم که میآیند با نیروهای انقلابی با اهل ایمان مینشینند صحبت میکنند پیش خودشان که میروند میگویند یک چیزهایی گفتیم.
نکتهای که اینجا هست این است که ولو استهزاء منافقین هیچ اثری ندارد اما اگر رسیدند به این مرحله که خدای تعالی وارد عمل شد آن موقع در مواردی است که خداوند خودش دفع شر مستهزئین را به عهده گرفته است. مثلاً در آیه ۹۵ سوره مبارکه حجر فرمود ” إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ” ما شر استهزاء کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. به پیغمبر اکرم فرمود؛ یعنی خود خدا وارد عمل میشود و وقتی که خدای تعالی بخواهد کسی را استهزا کند آثار استهزاء قطعاً خواهد بود.
منافقان اهل ایمان را سبک مغز میدانستند. تمسخر میکردند. میگفتند اینها سفیه هستند. به قصد استهزاء کلمات ناسزا میگفتند. با گفتن یک منافق که مثلاً فلانی آدم سفیهی است که او سفیه نمیشود؛ اما اگر خدا به دفاع برخاست و کسی که مسخره میکرد که خدای تعالی مسخره او را به خودش برگرداند آنجا مسخرهی خدا حقیقی خواهد بود. اثر خودش را میگذارد. استهزاء خداوند حقیقی است. آثاری بر آن مترتب است. در آیه ۴۳ سوره مبارکه ابراهیم خدای تعالی در آنجا فرمود سبک مغز و سبک قلب میشوند ” مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ ” یعنی گردن ها را کشیده سرها را به آسمان بلند کرده حتی پلک چشمهایشان از حرکت باز میماند و به طرف آسمان نگاه میکنند. این آثار آشکار آن کاری است که خدای تعالی میکند و در همین حال دلهای آنها را هم خالی میکند.
یعنی اگر خدا وارد شود و مطلبی را راجع به کسی بیان کند و او را مورد حمله قرار بدهد قطعاً آن حالات در او بوجود خواهد آمد. اینها به مؤمنین میگفتند سفیه هستند به اهل ایمان میگفتند سفیه هستند. خدای تعالی با اشاره آنها را مسخره کرد. گاهی احکام الهی و آیات و قوانین خدا مورد استهزا قرار میگیرد که آیه ۲۳۲ سوره مبارکه بقره به همین مطلب اشاره دارد که مراد از آیات الهی همان قوانین خدا است؛ که اگر خدای نکرده کسی استهزاء احکام خدا را داشته باشد و این حرکتش ناشی از بی اعتقادی او باشد که مرتد میشود؛ اما اگر از تنبلی و کفر عملی باشد بحث دیگری دارد.
امیرالمؤمنین سلامالله علیه در این رابطه روایاتی دارند. البته مجموعه ائمه معصومین علیهمالسلام در این باره مطالبی را بیان کردند و این را به عنوان نمونه میگویم. بعضی وقتها به بعضی از دستورات دینی و روشهای دینی و احکام الهی بیتوجهی میشود؛ و آثاری دارد. مثلاً در رابطه با قاری قرآن امیرالمؤمنین فرمود به این که قاری قرآن که از این امت است و به آتش میرود. قاری قرآن است اما جهنمی میشود. از کسانی است که آیات الهی را به مسخره گرفته است “رب تال القرآن و القرآن یلعنه ” همین است. راجع به غیبت آیات قشنگی را میخواند با قرائت مردم را هم متوجه میکند اما خودش اهل غیبت است. راجع به دروغ و راجع به تهمت آیات را میخواند اما بعد از همان جلسه تلاوت، خودش خدای نکرده مبتلا است.
حضرت میگوید ببینید چرا اینگونه است. قرآن میخواند اما چون عمل به آیات نمیکند در حقیقت دارد آیات را مسخره میکند و کسی که مسخره کنند و احکام الهی و آیات الهی باشد قطعاً جای او در آتش است. مطلب بعدی این که در آیه ۶۸ سوره مبارکه انعام فرمود ” وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ” میگوید هر وقت دیدی کسی دارد آیات ما را استهزا میکند زود بلند شو برو از آنها دوری کن. به سخن و حرف دیگری بپرداز. اگر شیطان هم از یاد تو برد بعد از اینکه یادت افتاد بلند شو و برو. هیچ وقت با آن قوم شما نشست و برخاست نداشته باشید.
این خیلی مهم است این را توجه داشته باشید. عدهای توجه ندارند فکر میکنند خودشان که چیزی نمیگویند عیبی ندارد. نه شما اگر در مجلس غیبت بنشینید و دیگری دارد غیبت میکند شما سرت را تکان دهید شما هم جزو همان کسان هستید. بعضی وقتها ما با تایید کردنهای سرمان و تکان دادن چشمهایمان داریم یک کاری را تأیید میکنیم. تأیید کردن آن عمل برای ما هم نوشته میشود. چرا تأیید میکنید؟ بعضی وقتها مجلس اگر مجلس حرام است باید ترکش کرد. نه اینکه نشست و سر تکان داد و لبخند زد.اینجا آیه ۶۸ همین را میگوید. میگوید اگر دیدید که مجلسی بود که دارند آیات الهی را مسخره میکنند اهل ایمانی را دارند مسخره میکنند به نماز و روزه و حج اشکال میکنند یا حالات اینطور دارند نگویید و بخندید و بنشینید و سر تکان بدهید. بلند شوید و از مجلس خارج شوید.
این را هم بدانید مجلس فرقی نمیکند که آن جلسه جلسه حقیقی باشد یا یک جلسه مجازی باشد. در فضای مجازی هم شما اگر یک وقت دیدید که این طور است بمانید و شروع کنید حرف بزنید و دفاع نکنید او هم همان مجلس است و فرقی نمیکند. با نوشتن نوشتهای را داشته باشید این هم همان مجلس است. قرآن کریم فرموده است سه گروه مشرکان و منافقان و اهل کتاب دین را مسخره میکنند. مؤمنین باید از این سه گروه فاصله بگیرند. با گروه منافقان با گروه مشرکان و اهل کتابی که دین را مسخره میکنند.
در سوره مبارکه نساء آیه ۱۴۸ و سوره انعام ۶۸ راجع به مشرکان فرمود؛ و درباره منافقان در سوره مبارکه بقره آیه ۱۴ فرمود؛ و اهل کتاب را هم در سوره مبارکه مائده آیه ۵۷ اینها را مراجعه کنید. چون میخواهم وقت را نگه دارم. پس توجه داشته باشید از این سه گروه باید اجتناب کرد. چرا؟ چون قرآن میگوید اینها اهل مسخره کردن هستند. لذا نمیتوانیم نشست و برخاست کنیم. خودمان هم اگر نگفتیم در آن جلسه نباید حاضر شویم.
نکته دیگری را که عرض میکنیم این است که همان طور که در نفس قصاص است یک کسی را زدند کشتند باید قصاص کنیم. اگر در اطراف کسی جنایتی وارد شده مثلاً دستی را قطع کردند پایی را قطع کردند چشمی را کور کردند در این جور موارد قصاص هست. اگر عرض و آبروی کسی را هم از بین بردند باید آن را جبران کنند. درباره حضرت نوح در قرآن کریم به همین مطلب اشاره میکند که اینها استهزا میکردند. حضرت نوح در آنجا دارد که میگوید اگر ما را مسخره کنید ما هم شما را مسخره میکنیم. این از باب مقابله به مثل است. در مقابل آن دشمنی که میخواهد این کار را بکند.
و مطلب پایانی که آخرین بحث من باشد و این بحث را این جا تمام میکنم انشاءالله جلسه بعد نکته دیگری را عرض میکنم این است که عجیب است در روایات هم هست کسی که دیگری را استهزا میکند و مسخره میکند راجع به یک موردی از زندگی او و شخصیت او نمی میرد مگر اینکه مبتلا به همان مسئلهای که نسبت به آن شخص داشته میشود؛ و ما موارد زیادی را دیدیم که افرادی که نسبت به دیگران مذمت و استهزا داشتند و خودشان مبتلا شدند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی دینِ اللَّهِ أَفْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما مؤمنین و مومنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. حدیثی را از شهید این ماه برای شما میخوانم. این روایت چند بخش دارد. یک بخشش را این جلسه و این نوبت بیان میکنم. بخشهای دیگر اگر زنده بودیم و توفیقی بود در نوبتهای دیگر انشاءالله.
“احذر من الامور ثلاثا ” امیرالمؤمنین فرمودند از سه چیز بر حذر باش ” وخف من ثلاث ” از سه چیز بترس ” و ارج ثلاثا ” و به سه چیز امیدوار باش ” و وافق ثلاثا ” با سه چیز موافقت و همراهی داشته باش ” و استحی من ثلاث ” از سه چیز حیا کن ” و افزع الى ثلاث ” از سه چیز بترس ” وشح على ثلاث ” به سه چیز حرص داشته باش ” وتخلص الى ثلاث ” خودت را از سه چیز خلاص کن ” و اهرب من ثلاث ” از سه چیز فرار کن ” و جانب ثلاثا ” از چیز مجانبت و دوری داشته باش. اگر اینهایی را که گفتم رعایت کنی ” یجمع الله لک بذلک حسن السیره فی الدنیا والاخره ” خدای تعالی سیرت خوب در دنیا و آخرت برای تو رقم میزند و برای تو جمع میکند روش خوب در دنیا و آخرت.
بعد فرمود ” فاما الذی امرتک ان تخدرها فاحذر الکبر والغضب والطمع ” اما آن سه چیزی را که گفتم باید برحذر باشی و انجام ندهی کبر و خودبرتر بینی است؛ و غضب، عصبانیت بیمورد در جایی که نباید عصبانی شوید و جایی که باید عصبانی شوی نشوی و طمع؛ و حضرت شروع میکند اینها را توضیح دادن ” فأما الکبر فانه خصله من خصال الاشرار ” کبر از صفات اهل شر است. انسانهای شرور انسانهایی که خدا را نمیشناسند و در مقابل خدای تعالی تعظیمی ندارند تکریمی ندارند موحد نیستند اینها اهل کبر هستند؛ یعنی اگر دیدید یک انسان متکبر است در نشستن رفتن و آمدن و صحبت کردن در تعاملاتش با مردم با خانواده متکبرانه برخورد میکند بدانید که از اشرار است.
طبق این بیان کبر یک صفت درونی است؛ اما اگر در خارج اعمال شد یک وقت انسان خودش را برتر میبیند در بیرون اثری ندارد. اگر کبر را در بیرون انجام داد یعنی مثلاً انتظار داشت در جایی که وارد میشود بهترین جا را به او بدهند تا بنشیند وقتی وارد شد مثلاً به او توجه کنند و امثال ذلک این کبر وقتی بروز کرد میشود تکبر. تا وقتی که در درون است کبر است. بیرون که آمد میشود تکبر. لذا حضرت اینجا فرمود آن چیزی که باید بر حذر باشید یکی کبر است. چون صفت اشرار است.
“والکبریاء رداء الله عز وجل ” و این کبر و خود بزرگ بینی عبای خداست. لباس خداست. خدا باید متکبر باشد. چون خالق موجودات است و حالا بحث کبر در جایش باید بیان شود ” ومن اسکن الله قلبه مثقال حبه من کبر اورده النار ” اگر در دل کسی به اندازه مثقالی کبر وجود داشته باشد بداند که اهل آتش است و خدا او را وارد آتش خواهد کرد. فرقی نمیکند بعضی وقتها طرف در خانه متکبر است ” والغضب یسفه الحلیم ” غضب شخص بردبار را نادان میکند ” و یطیش العالم ” عالم را سبک عقل میکند ” و یفقد معه العقل ” عقل را از او میگیرد. لذا کسی که غضب میکند عقل ندارد در زمانی که غضب دارد. غضبی که از روی احساسات باشد و در حالت انفعال باشد؛ و الا در مقابل دشمن و در مقابل کسی که باید غضب کرد معلوم است.
“ویظهر معه الجهل ” جهل و نادانی در کسی که غضب دارد سریع خودش را نشان میدهد ” والطمع فخ من فخاخ ابلیس وشرک من عظیم احتباله ” خیلی قشنگ امیرالمومنین این را ترسیم میکند. میگوید طمع باد و فوتی از بادهای شیطان است؛ و از طنابهای محکم و بزرگ شیطان طمع است ” یصید به العلماء ” به وسیله طمع علما را صید میکند “والعقلاء ” و عقلا را صید میکند “وأهل المعرفه وذوی البصائر ” و کسانی که دارای بصیرت هستند و اهل معرفت هستند یکی از بندهای شیطان برای گرفتن آنها طمع است که خدای تعالی هیچ کدام از اینها را نصیب ما نکند و تقوی ما را زیاد بگرداند. بخشهای بعدی را انشاءالله در جلسات بعد بیان میکنیم.
امشب شب ولادت کریم اهل بیت امام مجتبی علیه السلام است. شب نیمه ماه مبارک رمضان که به همه شما محبان و شیعیان و موالیان آن حضرت تبریک عرض میکنم. صفت کریم که برای امام مجتبی گفتند که امام کریم است صفت بزرگی است. ترجمه فارسی ندارد. معادل فارسی ندارد که بگوییم کریم به چه معنا است. باید مجموعهای از صفات ممتاز را در کنار هم قرار بدهیم تا بشود معنای کریم. لذا میبینید که این صفت برای خدا برای قرآن برای ملائکه برای اولیای الهی برای زمانهای خاص مثل رمضان الکریم و امثال ذلک به کار میرود. خدا را قسم میدهم به وجه کریمش در این روزهایی کریم از ماه کریم که ماه نزول آیات کریمه قرآن کریم است به حق کریم اهل بیت امام مجتبی همه ما را مورد بخشش و عفو از خطاها و لغزشها قرار بدهد انشاءالله.
روز ولادت امام مجتبی را روز اکرام هم گفتهاند و اکرام کردن و انفاق کردن و کمک کردن به دیگران جزء آداب و وظایف انسانی ماست و شرع هم به او تأکید میکند. به خاطر ویژگیهایی که حضرت داشت و او فرزند امیرالمؤمنین بود کریم بن الکریم هم پدر کریم بود هم فرزند کریم است هم فرزندان بعدی امیرالمؤمنین کریم هستند. خود امیرالمؤمنین را اگر دقت کنید وصیتی دارد که به امام حسن و امام حسین فرمودند. در آنجا مطالبی است که یکی از آنها همین توجه به ایتام و فقرا و مستمندان است ” الله الله فی الایتام” شما را قسم میدهم به خدا درباره ایتام. نکند که وضعیت ایتام و یتیمان در جامعه اسلامی مورد غفلت و فراموشی قرار بگیرد.
حضرت با این بیانشان میگویند تا میتوانید نسبت به یتیمان توجه کنید. از همه نظر توجه کنید. حتی مهمتر از خوراک و پوشاک آنها توجه به فکر و عقیده و درس آنهاست. عدهای مشغول همین کار باشند. توجه کنند به رسیدگی به مسائل معنوی آنها. ما در یک مقطع در یک مجموعه این کار را کردیم و آثار فراوانی را از این کار گرفتیم. قسمتی از صدقات را متوجه این قضیه کردیم که درس ایتام رسیدگی شود. مسائل فکری و معنوی آنها رسیدگی شود. بالاخره مسئله خوراک و پوشاک آنها حل میشود؛ اما امکان دارد که اگر به بعضی از امور توجه نشود آثار و تبعات بدی داشته باشد. اکرام هم البته موضوعش فقط ایتام نیست. بلکه همه کسانی هستند که نیازمند هستند باید به آنها آبرومندانه کمک کرد. همه اینها مورد نظر هستند.
در استان کمتر مراجعات اینگونه داریم؛ اما مراجعه از آن طرف داریم که نیازمند هستند و نیاز دارند؛ اما از آن طرف کسانی که بیایند در اختیار ما مبالغی را بگذارند که بگویند اگر خواست کمکی شود این طور کم است. در تهران بیشتر بود. البته در طول همین مدت خوب است که این را بگوییم که دفتر شاید نزدیک ۱۷۰, ۱۸۰ خانواده را در طول این دو سه سال تحت پوشش داشته و کارهایی را از این باب انجام داده که اگر مراجعه باشد این قسمت توسعه داده شود قطعاً تحت نظارت ما توسعه بهتری خواهد داشت.
اگر خدای نکرده روزی اشرافی گری و اتراف و اسراف و مصرفگرایی در جامعه زیاد شود و مردم عادت کنند که بیشتر از حد معمول مصرف کنند تنوعطلبی و تجملگرایی در جامعه بیشتر شود نتیجهاش اختلاف طبقاتی است. نتیجهاش فقر است. آن هم فقر بیشتر از آن مقداری که معمولاً هست. از طرف دیگر برای یک عدهای حرص بیشتر خواهد شد و گرفتاری جامعه را زیاد میکند. تا روح قناعت در مردم زنده نشود این مسیر حد یقف ندارد؛ که مثلاً به فلان مقدار اگر رسیدند حرصشان تمام شود. این طور نیست. نمونه سیریناپذیری مشهود در جامعه همین اختلاس هایی است که میشنوید و میبینید که چگونه میلیاردی از حقوق مردم را برداشت میکنند یا حقوق های کذایی.
تریبونها منابر دستگاههای مسئول مثل صدا و سیما و امثال ذلک باید در تشویق به مصرف قانعانه و قناعت در زندگی و به اندازه مصرف کردن از منابع و امثال ذلک به طور گسترده و فراگیر تبلیغ کنند تا روح قناعت برگردد؛ و متأسفانه میبینیم که بعضاً فیلمها و صدا و سیما و امثال اینها در مصرفگرایی و تجملگرایی بیشتر میدمند در این آتش و اگر بیاید تمام شدنی نخواهد بود. اقتصاد مقاومتی و الزامات او باید حتماً عملیاتی شود تا استفاده از منابع عادلانه باشد تا به ریشهکن کردن فقر کمک کند انشاءالله. روز اکرام را عزیزان فراموش نکنید تا آن جایی که میتوانید به اطراف خودتان اول خانواده. در خانوادههای تان اگر میبینید کسانی را دارید که مورد نیاز هستند اول آنها را مورد رسیدگی قرار بدهید بعد به اطرافیان بپردازید.
هفدهم رمضان شب معراج رسول خداست. شش ماه قبل از هجرت حضرت به معراج رفتند با آن کیفیتی که در روایات آمده است. اولین جنگ صدر اسلام که جنگ بدر است او هم در هفدهم ماه رمضان بود. در این هفته دو شب از شبهای قدر ۱۹ و بیست و یکم را داریم که انشاءالله همگی قدر بدانیم. شبهای مهم و سرنوشتسازی است. یک سال ما چه مادی و چه معنوی در این ساعات و شبها تقدیر میشود. لذا از دعا و توجه و انابه است به درگاه الهی غافل نباشید. بخصوص توجه تام ما در شبهای قدر به خدای تعالی باید از طریق مجرای فیض الهی وجود مقدس و نازنین ولی عصر ارواحنا فداه باشد؛ که امور به توشیح و امضای آن حضرت خواهد رسید. هرچه انسان با اخلاص بیشتر به آن روح الهی نزدیک شود بهره اش از آن شب قطعاً بیشتر خواهد بود.
شب قدر شب پاک شدن از آلودگیها و بیماریهای روحی و اخلاقی حتی جسمی است که در گذشته در انسان بوده است و خواستن خیر و رستگاری برای آینده است که هم گذشته را پاک میکنیم هم نسبت به آینده توجه میکنیم. از دعا در حق یکدیگر غافل نباشید. برای اسلام و جهان اسلام نابودی دشمنان اسلام غافل نباشید. حتماً بدون کینه از دیگران مشغول دعا باشید. کسی که کینه دیگری در دلش است دعایش به اجابت نزدیک نیست. خودتان را خالی کنید از کینه دیگران. او این را به من گفته، فلان چیز را شنیدم، همه اینها را بریزید دور خودتان را رها کنید تا خدای تعالی به شما توجه کند. همه کسانی که فکر میکنید به شما بدی کردند همه را ببخشید تا خدا هم شما را ببخشد انشاءالله و دعای شما در آن شب به اجابت نزدیک باشد.
دو سخنرانی مهم و راهبردی را امام المسلمین در هفته گذشته با مردم و دانشجویان داشتند که هر دوی آنها حاوی نکات مهمی بود که انشاءالله بدون حب و بغض و به دور از جناحبندیهای معمول مورد توجه همه قرار بگیرد و همه در عملیاتی کردن این بیانات اقدام داشته باشند. نکاتی که امروز در جامعه مطرح است و دغدغههایی که در مورد احکام اسلام و انقلاب و آینده کشور و دیدگاههایی که در این زمینه مطرح است را ایشان اشاره فرمودند و مطالب مطالب مهمی بود؛ اما چون ایشان بسته میگوید و دیگران باید آن را تبیین کنند به اندازه خودشان اندازه فرصتی که هست من یک نکته یا دو نکته از مباحث ایشان را یک توضیح اجمالی میدهم. فرصتم در این خطبه کم است و نمیتوانم زیاد تحلیل کنم اما میشود اشاره ای کرد و خود دوستان دنبال کنند به همان مقدار که خود بنده میفهمم.
مثلاً مثل انقلابیگری و عقلانیت که جدیداً اینها را در مقابل هم معنا میکنند. میگویند طرف انقلابی است یعنی عقلانی عمل نمیکند. ببینید اینهایی که عقلانی هستند و عقلانیت بر آنها حاکم است چگونه عمل میکنند. افراط ندارند تندروی ندارند آدمهای معتدلی است. یک وقتی یادم هست که آقا فرمودند به این که اعتدال یعنی امر به معروف و نهی از منکر. بعد شما اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کنید بلافاصله محکوم میشوید که این آقا تند رو است. اینها را باید خوب معنا کرد و خوب فهمید تا دچار انحراف نشد. بعضی با همین کلمات جامعه را میبرند. فکر را عوض میکنند و رفتار را عوض میکنند. این را من دائم دارم تأکید میکنم. خوب است اول معنای این دو تا را بفهمیم.
امیرالمؤمنین به ما یاد داد. فرمود به این که هر چیزی را با ضدش میتوانید بشناسید و حقیقت او را پی ببرید. عقل در مقابلش جهل است. جاهلیت در مقابلش عقلانیت است. لذا اگر جاهلیت را معنایش را فهمیدیم عقلانیت را خوب میفهمیم و عقلانیتی که اسلام میگوید روشن خواهد شد و در مقابل او هر کسی عقلانیت را به غیر از این معنا کند عقلانیتی را که اسلام میگوید نیست. عقلانیت سکولاریست. عقلانیتی است که با وهم آمیخته شده است. عقلانیتی است که با هوای نفس آغشته شده است و مسیر درستش را نرفته است. با وهم و خیال قاطی شده است. به اسم عقل او را مطرح میکنند. یک تعریفی لیبرال دموکراسی غرب برای عقلانیت دارد یک تعریفی اسلام از عقلانیت دارد. باید ببینیم که چگونه است. لذا این بحث من را دوستان چند دقیقهای که طول میکشد با جان خوب گوش بدهید انشاءالله. چند آیه برای شما میخوانم تا این مطلب کاملاً تا آنجایی که مقدور مان است در این فرصت روشن شود.
البته عدهای را هم دیدید که در داخل دائما مسئله را تکرار میکنند و عدهای را با همین بیان عقلانیت از دور خارج میکنند. لذا برای فهم بهتر مطلب معنای عقلانیت و جاهلیت به قرآن مراجعه میکنیم و از قرآن کمک میگیریم که در آنجا خوب ترسیم شده است. من جاهلیت را معنا میکنم تا عقلانیت خودش را نشان دهد. مثلاً قرآن کریم از باورهای جاهلی افراد کم ظرفیت در مقابل اعتقاد به خدای تعالی سخن گفته. آنهایی که در مقابل حق موضع دارند. از این خبر داده است. خبری که میدهد این است که آنها را جاهل میداند. آیه ۱۵۴ سوره مبارکه آلعمران ” یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّهِ” من فقط میخوانم و میروم دوستان خودشان دنبال میکنند.
این یک مورد کسی که در مقابل خدای تعالی و اعتقاد حق و باورهای حق باور جاهلی را تبلیغ میکند و ترسیم میکند. باید باورهای جاهلی را ببینید که چه چیزهایی است. درست همان چیزها امروز دارد تبلیغ میشود. همان جاهلیت اولی در این جاهلیت که امروز هست و جاهلیت مدرن است در همین روزها دارد تبلیغ میشود. خودمحوری و رفاهطلبی دنیازدگی همه اینها انسان را از مسیر رضای الهی خارج میکند. اینها چیزهایی است که ” ظَنَّ الْجَاهِلِیَّهِ ” به آنها میگویند. مسائلی را که عرض میکنم خودتان با چیزهایی که این روزها بزرگان این جریانات بیان میکنند و در تریبونها به آن میپردازند تطبیق کنید. من دیگر فرصت تطبیق را ندارم. یک جوری بیان میکنم خودتان توجه داشته باشیم.
یا مثلاً در آیه ۳۳ سوره مبارکه احزاب فرمود “وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَى” این یک رفتار جاهلی است که خانمها و بعضی از افراد برای خودنمایی کردن خودشان را به صورت برج درمیآورند. برج برای اینکه از دور دیده میشود به آن برج میگویند. این را برای خانمها آورده است که خانمها وقتی بیرون میآیند خودشان را برج نکنند؛ یعنی یک کاری نکنند که دیگران آنها را ببینند و توجهشان به آنها جلب شود. ببینید تشویقی که امروز و این روزها میشود همین چیزی است که قرآن کریم به او اشاره میکند. در معرض دید دیگران قرار گرفتن یک رسم جاهلی بود که امروز به اسمهای دهن پرکن با رنگ و لعابی همان جاهلیت اولی را به اسم آزادی ترویج میکنند تا ولنگاری فرهنگی که موجود است بیش از پیش بشود.
این ولنگاری فرهنگی ریشه اش را قرآن کریم میگوید جاهلیت اولی است. الان ازدواج سفید تبلیغ میکنند. نمیدانم چهارشنبه چطوری را تبلیغ میکند. چه و چه را تبلیغ میکنند. این جاهلیت اولی است. این همان برج سازی است. در آیه ۲۶ سوره مبارکه فتح از تعصب جاهلی در دل کافران انسان را آگاه میکند “إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّهَ حَمِیَّهَ الْجَاهِلِیَّهِ” شما خوب میبینید که اهل کفر به وسیله تعصبات کور جاهلی چگونه دین را به وسیله عدهای به ظاهر اهل دین نشانه رفتهاند و از بین میبرند. داعش تکفیر سلفیگری النصره و امثال ذلک حرکتهای تروریستی که صورت میگیرد فرقه سازی ها و بعد تحریک عواطف و تعصبات و بعد هم به جان هم انداختن طرفداران اینها همان حمیت جاهلی است. با یک تعصبی و با یک روشی میبینید آثارش را هم در کل جهان اسلام دارید میبینید که چگونه دارند عمل میکنند.
در مقابل حکم خدا حکم جاهلی را ترویج میکنند. نظیر این مطلب که آیه ۵۰ سوره مبارکه مائده است “أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ” یعنی در مقابل حکم خدا حکم دیگری را ترویج میکنند. حکم باطل را ترویج میکنند. حکم جاهلی را ترویج میکنند. قبلاً کودک کشی بود کودک کشی میکردند. نه فقط دختر کشی امروز هم به عناوین مختلف سقط جنین را تبلیغ میکنند و تشویق میکنند. شما مطالعه کنید ببینید در همین ایران چه دستگاههایی دارد ترویج میکند. این کار را که انجام شود همین روزها در همین ایام یعنی در همین زمانی که داریم زندگی میکنیم بعضی از دستگاههای بهداشتی تشویق میکنند که سقط جنین شود. به عناوین مختلف. این همان قانون جاهلیست به اسم عقلانیت این کارها دارد صورت میگیرد.
در جاهلیت اولی آدمکشی باب بود. سالها برای یک چیز بیخود انسان میکشتند. امروز جاهلیت مدرن هم میبینید که به اسمهای مختلف جمعیتی از انسانها را بیگناه میکشند. مردم مظلوم یمن امروز به چه عنوان کشته میشوند. تروریسم بینالمللی، تروریسم دولتی که سازمان یافته وارد میشود و انسانها را قتل عام میکند. در اقصی نقاط عالم شما میبینید که این اتفاقات میافتد که زیر تمام این قتلها و مظلوم کشیهایی که در عالم صورت میگیرد اسم عقلانیت را میآورند و در کنار همه آنها و منشأ همه آنها یا آمریکا است یا اسرائیل است که مرگ بر هر دو اینها.
حتی در مقابل اخلاق وحیانی و عقلانی اخلاق جاهلی را خدای تعالی میگوید که تبلیغ میکنند. در آیه ۶۰ سوره مبارکه قصص میگوید آن کسانی که عقلانیت دارند آخرتگرا هستند ” وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ ” بیاییم در روایات بیاییم در سیره اهل بیت مهمترین حرکتی که ما در عالم اسلام داریم و آثار او تا قیامت باقی است نهضت حسین بن علیبنابیطالب است. محور این حرکت و باطن این حرکت اگرچه یک عده ای شیطنت میکنند و حرفهایی میزنند اما حقیقت این حرکت حسین علیه السلام چیزی جز عقلانیت نبود؛ اما این آقایان بعضاً همین حرکت امام حسین علیهالسلام را هم تندروی میدانند. از یک جهت در حرفهایی که میزنند صحبتهایی که میکنند بروید ببینید که چگونه گفته میشود. در مقابل مبانی و اصولی که در عقلانیت دینی و الهی است مبانی و شاخصههای عقلانیت سکولار است. اینها را بررسی کنید. ۵ شاخصه برای آن میگویند هر کدام از اینها را مورد دقت قرار بدهید.
یکی از شاخصهها این است که فقه نمیتواند مدیریت جامعه را داشته باشد. آن آقایانی که در مسند قرار میگیرند فکرشان عقلانیت سکولار است. بعد میخواهد در جامعه دینی احکام دینی را پیاده کنند. خب نمیتوانند با مبانی فکری آنها جور در نمیآید. میگویند مدیریت فقهی نمیتواند جامعه را اداره کند. همان فقهی که امام رضوانالله علیه از کتب آن را خارج کرد و در سطح جامعه آن را پیاده کرد. کاری که اهل بیت عصمت و طهارت دستور دادند آن را عملیاتی کرد و نظریه شاخص ولایت فقیه را در جامعه نهادینه کرد. اینها میآیند میگویند که نمیتواند این کار را بکند.
از شاخصههای اصلی این عقلانیت تفکر جدا دانستن عقل و شرع در امور حکومت است. این هم حرف بسیار خطرناکی است. فرصت نیست که من تبعات این حرفها را بگویم. بعضی وقتها که شما میشنوید مثلاً فلان شخصیت سیاسی میگوید ما در مسائل فرهنگی کاری با جامعه نداریم. برگشتش به همین عقلانیت است. میگوید ما در مسائل تربیت مردم کاری نداریم بروند به جهنم میخواهد هر کاری بکند. تفکر در همین جاست. آن آقایی که در مسائل اقتصادی میگوید ما برای اینکه توسعه اقتصادی بدهیم چارهای نداریم که یک عدهای از مردم زیر چرخهای این رشد اقتصادی له شوند خب بشوند. این تفکر ریشهاش در همین جاهاست. او مخالف با تفکر عقلانیت دینی است.
اینکه میبینید رهبری فریاد میزند دیگران او را بیان میکنند و راجع به انقلابیگری او سخن میگوید در مقابل این عقلانیت سکولاری مطرح میشود. لذا این گفتمانی که امروز به اسم عقلانیت جلوی انقلابی گری ایستاده است و او را خشونتطلب و افراطی میداند همان جاهلیت مدرن امروز است که قرآن برای ما فرمود و الا شما ببینید انقلاب و انقلابی چه میگوید. اصول انقلاب و مبانی انقلاب اینها چیست. آیا اینکه نباید از دشمن ترسید این خشونتطلبی است؟ آیا این که پای انقلاب ایستادهایم و برای حفظ او از بذل جان و مال دریغ نکردیم و نمیکنیم این خشونتطلبی است؟ اینکه برای دفاع از نظام اسلامی اگر لازم باشد مرزهای مبارزه را با دشمن تا کیلومترها خارج از مرز خودمان جلو میبریم و به عنوان مدافع حرم از حریم و حرم دفاع میکنیم تا مردم در امنیت باشند این افراطیگری است؟
اینکه گفته میشود برای رشد اقتصادی همه توجهمان به داخل باشد نه به خارج از کشور که چیزی جز سلطه در سر نمیپرورانند آنهایی که در خارج هستند اینها خشونتطلبی است؟ تلاش برای خودکفایی و استقلال و بسته نبودن مرزهای ما با دیگر کشورها و رابطه صالح داشتن اینها تندروی است؟ این که باید عزت و اقتدار اسلامی کشور در بین کشورهای ملل دیگر حفظ شود و در دیپلماسی نباید منفعل بود افراطیگری است اینکه سندهایی امضا نشود که دین ما را از بین ببرد خانواده را نابود کند این تندروی است؟ این که افرادی را به کار بگیرید که جوان باشند کارا باشند انقلابی باشند بتوانند نیازهای جامعه را مجدانه پیگیری کنند آیا اینها تندروی است؟
اصول و مبانی و اجزا و ارکان انقلاب اسلامی ما از آموزههای قرآن و اهل بیت نشئت گرفته است. قرآن دعوت به عقلانیت میکند و انقلاب اسلامی مسیری خارج از عقلانیت را طی نمیکند. عده ای به اسم عقلانیت میخواهند اسلامیت را از ما بگیرند. این را بدانند این کشور کشور امام زمان کشور امام رضا علیهالسلام کشور اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام است و با این نقشههای شومی که کشیده شده در مقابل دشمنان به خصوص استکبار و اذنابش انقلابی خواهیم بود و انقلابی عمل میکنیم. ما دشمن درجه یک خودمان را آمریکا میدانیم و به قول حضرت امام اگر او لاالهالاالله بگوید باز ما میگوییم مرگ بر آمریکا.
دوستان این را بدانید همه این حرفهایی که زده میشود از حلقوم حنجره افراد در جاهای مختلف این نداها وقتی خارج میشود همه این حرفها بر سر اصل مترقی ولایت فقیه است که در قانون اساسی ما وجود دارد؛ که از اول هم که این مطرح شد دعوا شروع شده. چون ولایت فقیه است که محور است. ولایت فقیه است که به واسطه او وحدت در جامعه حفظ میشود. جلوی بنبستها گرفته میشود. جلوی خیلی از این تنشها گرفته میشود. وقتی میآید میخورد به اصل ولایت فقیه و ولی فقیه در جامعه همه چیز خنثی میشود. لذا او را باید محل نشانه بروند. این روزها حواستان باشد مسیری را که دشمن دارد طی میکند و مسیری را که طراحی کرده و دارد پیاده میکند تضعیف این جایگاه است. تضعیف این اصل از اصول قانون اساسی است. با انحا مختلف با بیانات مختلف شروع کردند تا او را تضعیف کنند و به حاشیه ببرند؛ و تحمل این اصل را نداریم. همانی که امام فرمود اگر بخواهیم آسیبی به این مملکت نرسد باید پیرو ولی فقیه باشیم؛ و از ولایت فقیه پیروی کنیم. والا این دشمنانی که در اطراف ما هستند این کشور را فرصت و امان نخواهند داد.
یکی از چیزهایی که باز ایشان تأکید کردند دهه ۶۰ بود که مظلوم بود به لحاظ گفتمانی. مظلومیت دهه ۶۰ جای شهید جلاد عوض نشود. بروید تاریخ را مطالعه کنید. امیرالمؤمنین با خوارج چه کرد؟ دهه ۶۰ را دوستانی که یادشان هست برای دیگران بیان کنند. لااقل برای جوانترها بیان کنند. کسی شلوار پایش بود کتونی پایش بود ظاهر اسلامی داشت او را میکشتند. دم افطار چه تعداد از انسانهای بیگناه به شهادت رسیدند. امیرالمؤمنین با خوارج چه کرد؟ اینهایی که الان دستور شرعی و الهی که امام عظیمالشأن ما در آن روزها دادند و ماده نزاع را قلع کردند و کندند را به آن ان قلت میکنند الان دیدید که این روزها که چه هیجاناتی را ایجاد کردند. در کل دنیا ببینید که چگونه است و چگونه عمل میکنند.
اگر الان اینها جرئت داشتند به امیرالمؤمنین هم ایراد میگرفتند که چرا یک شب گردن ۴ هزار نفر نماز شب خوان را زد. حافظ قرآن را زد. کسانی بودند که روش آنها روشی بود که دارد اصل دین را از بین میبرد. الان شما در تاریخ مطالعه کنید عبدالله بن خباب بن ارت خباب یکی از صحابه پیغمبر بود پسر او عبدالله از انسانهای نیکوکار و دانشمند و شجاع و همراه امیرالمومنین در جنگهای مختلف بود. خوارج آمدند جلوی او را گرفتند از او یک سؤال کردند. گفتند یک روایت از پیغمبر یادت هست برای ما بخوانید. او هم روایتی را خواند که خیلی جالب است. گفت شنیدم از پدرم از رسول خدا روایت کرد که بعد از من فتنهها پیش میآید که قلب مرد در آن میمیرد همچنان که بدنش میمیرد. شب مومن است و روز کافر.
یعنی بصیرتش را از دست میدهد. یکجوری میشود نمیتواند تصمیم بگیرد. شب اهل ایمان است اما روز اهل کفر است. امروز هم این کارهایی را که میبینید همین طور است. دهه ۶۰ همینطور بود. این کارها را امام وقتی که انجام داد الان میبینید که بعد از چند سال چگونه دارند ان قلت میکنند. فتنه میشود شب ایمان دارد صبح کافرش میکنند با حرفهایی که زده میشود میبرندش به جایی که نباید ببرند. خوارج را امیرالمؤمنین شمشیر گذاشت و گردنشان را زد.
من یک روایت برای شما میخوانم قبلاً هم این را خواندم این آخرین کلمه من باشد که ببینید اگر عمل میشود این عمل طبق دستور خدا و قرآن و اهل بیت است. محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن علی بن محبوب عن احمد بن محمد البرقی عن النوفلی عن السکونی عمدا سند روایت را خواندم برای دوستانی که دنبال سند میروند عن جعفر عن ابیه عن علی علیه السلام به روایت را امام باقر از آباء گرامش از امیرالمومنین نقل میکند. این یک قاعده کلی است این را بدانید که براساس آن میشود فتوا داد و حکم را جاری کرد. بعد اینها کسانی بودند که دستور کشتنشان را در سال ۶۰ دادند که دستشان تا مرفق به خون ۱۷ هزار نفر آلوده بود آن هم نه فقط انسانهای عادی، رئیس قوا، مثل شهید بهشتی، مثل شهید باهنر، مثل شهید رجایی، مثل فرماندهان جنگ، مثل فرماندهان سپاه و ارتش و بسیجیان تا انسانهای عادی.
زنی که بر سرش چادر بود این ها به خاک و خون کشیدند. ما آن دوران را قشنگ یادمان هست. این روایت بیان همان فتواست. حضرت مولا امیرالمومنین ” انه قضا فی رجل ” درباره شخصی قضاوت کرد ” اقبل بنار اشعلها فی دار قوم فاحترقت واحترق متاعهم ” از امیرالمومنین سؤال کردند یک آقایی آتش در خانه مردم انداخته است متاع آن خانه و آن خانه سوخته است. لوازم در آن خانه هم سوخته است. حکمش چیست؟ آتش انداخته را شما بگیرید که نارنجک انداخته است. بگیرید سهراهی انداخته است. بگیرید تیر زده است. عام است موضوع.
“قال یغرم قیمه الدار و ما فیها ” اولاً پول خانه را و همه اشیایی که داخل خانه بود را میگیرند. اینجا حواستان باشد که بحث کشتن نیست. نمیگوید زده یکی را کشته. نمیگوید زده عدهای را با گلوله از بین برده. میگوید فقط رفت در خانه کسی آتش انداخته. در خانه کسی هیچ کس هم نمرده است. فقط خانه اش آتش گرفته است ” ثم یقتل ” اول پول خانه و اجناسش را میگیرند بعد دارش میزنند. بعد میکشنش تا دیگر کسی جرئت حمله به اهل ایمان را نداشته باشد. جان و مال و ناموس مردم در امان باشد.
این را توجه داشته باشید که منافقین در این کشور منفور هستند و هرگز به خاطر جنایتی که در حق مردم کردند در دوران جنگ و بعد از جنگ در مسائل اقتصادی و مسائل بعدی و کمکهایی که به دشمنان میکنند از یاد مردم نمیروند و مردم مؤمن و انقلابی و اصیل و دیندار آنها را همیشه مورد لعن خودشان قرار میدهند. شهادت این تعداد از عزیزانی که چند روز گذشته در خانه ملت به شهادت رسیدند توسط همین کور دلانی که این روزها در سراسر جهان اسلام شیطنت میکنند و خونریزی میکنند به خانوادههایشان به ولیعصر ارواحنا فداه به رهبر معظم انقلاب عرض تعزیت و تسلیت داریم. خدای تعالی بر علو درجات ایشان انشاءالله بیفزاید و شر دشمنان را از سر مملکت کوتاه کند.
نکتهای را هم راجع به آتش به اختیار میخواستم بگویم که دیگر بماند که بد معنا نشود. دستاویز یک عده ای نشود. آتش به اختیار اولا نسبت به تشکلها است. هر کس هر جور دلش خواست نباید وارد عمل شود. ثانیاً در جایی که قرارگاه فشل باشد. والا اگر قرارگاه باشد و دستور بدهد و فرماندهی باشد و دارد کارش را انجام میدهد در این جور موارد یک عده ای بلند نشوند بگویند آقا گفته آتش به اختیار پس ما خودمان عمل میکنیم. به شرط فشل بودن است.