- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۳/۱۲
- استان البرز، شهرستان کرج
- توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایهاالمؤمنون اوصیکم و نفسی بتقوی الله. بنا شد مواظب زبانمان باشیم که قسمت زیادی از اهل جهنم درو شده زبانشان هستند و بواسطه حفظ نکردن زبانشان جهنمی شده اند. جلسات گذشته راجع به تهمت و افترا و بهتان و آثار بد فردی و اجتماعی آن عرض کردم. یکی دیگر از بیماری ها و آفات زبان، سُخره، استهزاء یا مسخره کردن است.
مسخره کردن معمولاً برای بی اعتبار کردن دیگران انجام می شود. این رفتار ناپسند که در قرآن کریم و روایات به شدت مذمت شده، موجب کینه و دشمنی بین افراد جامعه شده، حس انتقام جوئی را در افراد تحریک می کند. وحدت اجتماعی را از بین برده، پیوندهای بین مردم را از هم باز می کند. یک صفت و یک رفتار بسیار پلید و آزاردهندهای است. اگرچه عدهای متأسفانه مبتلا به این صفت هستند.
در قسمتی از آیه ۱۱ سوره مبارکه حجرات فرمود ” یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ… ” هیچ گروهی ازشما گروه دیگر را مسخره نکند شاید بهتر از شما باشند. این به عنوان یک اصل و قاعده قرآنی است. موارد مسخره هم فراوان است. گاهی با تقلید از حرکات و سکنات و صدا و خندیدن و امثال ذلک و حتی به رخ کشیدن نقص عضو کسی به قصد خنداندن دیگران است.
رفتارهای افراد گاهی خیلی روشن است و صریح مسخره میکنند و همه هم به آن آگاه هستند؛ اما گاهی صراحت ندارد و باید با ایماء و اشاره طوری نشان داد تا دیگران بفهمند و بخندند. پس مسخره کردن اقسامی دارد. گاهی جلویِ خود شخص شروع می کنند مسخره اش می کنند، گاهی در غیاب و پشت سرش. گاهی عیوب معلوم را مطرح می کنند و گاهی عیوب مخفی و پنهان را.
خیلی عجیب است که گاهی افراد را به خاطر صفات ویژه و عالی که دارد مثلاً به خاطر رفتار مؤدبانه و خوبش تمسخر می کنند. نخواندید که کافران و گنهکاران به اهل ایمان می خندیدند! به چه چیز اهل ایمان میخندند؟ به رفتار مؤمنانه آنها به رفتار مودب آنها میخندند. سوره مبارکه مطففین آیات ۲۹ و ۳۰ ” إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُون* وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغامَزُون* ” کسانی که گناهکار و مجرمند همیشه به مومنان می خندند…
اهل جرم به اهل ایمان میخندند. در جامعه هم میبینید که بعضی وقتها در برخی مجالس که اهل ایمان وارد میشوند عده دیگری آنها را تمسخر میکنند. دینی که بیان قرآن است جایگاه مسخر کننده را بیان میکنند. خوب تا اینجا معنای استهزاء و مسخره کردن معلوم شد و روشن شد که مسخره کننده با کارش به حریم شخصیتی، عرضی و آبروئی دیگری حمله کرده است که این کار عقلاً و شرعاً، قطعاً مذموم است.
این کار ظلم به دیگری است و ظلم مورد نفرت است و احتیاج به آیه و روایت هم ندارد. ظلم در درون انسان نفرت ایجاد میکند. لازم نیست حتماً آیه بیاید و بگوید که مسخره کردن کار بدی است. وقتی عقل بما هو عقل، چیزی را سرزنش کرد قطعاً شرع هم آن را نمی پسندد و آن را حرام می داند. فکر نکنیم در یک مجلسی و محفلی نشسته ایم و می گوییم و می خندیم. باید مواظب گفتارمان باشیم، مواظب حرکاتمان باشیم همه چیز حساب دارد. همه چیز ثبت می شود و روزی بر علیه خود ما حساب می شود.
در بحث گناه این را عرض کردیم که گناه صغیره و کبیره نداریم. همه گناهان کبیره است. چون انسان در مقابل خدای تعالی تمرد میکند چون خدای بزرگ را ناسپاسی میکنند گناه کبیره است و اصلاً گناه صغیره نداریم؛ اما اینکه در روایات صغیره و کبیره آمده است اینها نسبت به هم است؛ یعنی این گناه نسبت به آن گناه کوچکتر است والا نسبت به خدا همه گناهان کبیره است. این را توجه داشته باشیم ما گناه صغیره نسبت به خدا نداریم. صغیره و کبیره نسبت به خود گناه است.
در بعض روایت گناه صغیره را گفته اند لبخندی است که برای مسخره کردن مؤمن زده می شود. در جایی نشستهاید اسم اهل ایمان را میآورید و شروع میکنید به خندیدن؛ و کبیره قهقهه و خنده بلند برای تمسخر مومنان. کسیکه دیگری را مسخره می کند، در حقیقت او را مورد آزار و اذیت قرار داده و چنین کسی مورد لعن خدا و از رحمت الهی دور است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند ” مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِی التَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَان “کسی که مؤمنی را اذیت کند من رسول خدا را اذیت کرده است و هر کس من رسول خدا را اذیت کند بداند که خدا را آزار رسانده است و کسی که به خدا آزار برساند در تمام کتب انبیای الهی مورد لعن است؛ یعنی از رحمت خدا به دور است فکر نکنید در مجلس نشستید اسم کسی آمد گفتید و خندیدید و تمام شد در همان مجلس ملعون خواهید بود مورد لعن واقع میشوید این را قرآن میگوید تورات میگوید انجیل میگوید زبور میگوید انبیای الهی گفتند عقل میگوید.
توجه می کنید چقدر مسئله حساس است. آبروی افراد است. باید این حریم را مواظبت کرد. می بینید بعضی ها که از آنها و جایگاهی که دارند انتظار نیست طرف مقابل و رقیب خودشان را از روی حسادت و یا عوامل دیگر مسخره کنند و رتبه اش را پایین بیاورند! قطعاً جرم آنها نزد خدای تعالی بیشتر است. ولی بالاخره برای کنار زدن و یا ساکت کردن طرف مقابل از این حربه استفاده می کنند. ریشه ابتلاء به این مرض روحی عدم اعتدال در قوه غضب و شهوت است.
ما دو قوه مهم در خودمان داریم. قوه غضب و شهوت که اگر این دو تا تعادل نداشته باشد منشأ این مسخره کردن در افراد خواهد بود. اگر کسی دیگری را به خاطر اعتقادات و ایمانی که دارد مورد تمسخر قرار دهد مبتلا به گناه بزرگتری شده است. به آیات ۱۰۸ تا ۱۱۰ سوره مبارکه مومنون توجه کنید. بعد از این که مطالبی را درباره مسخره کردن بیان میکند فرمود” اِخسَؤا فیها و لاتُکَلِّمُونِ… ” دور شوید و با من سخن نگوئید. این همان تعبیر عرفی و عامیانه ای است که وقتی با سگ مواجه می شوند می گویند: «چخه» اخسؤا هم یعنی چخه. خدای تعالی به کسی که مؤمنین را استهزا میکند میگوید چخه دور شو. نهایت کار هم بی آبروئی و خوارشدن و پائین آمدن شأن، برای مسخره کننده و از بین رفتن وقار شخص است.
بعلاوه که بین خودش و دیگری ایجاد کینه کرده و برادری دینی را از بین برده. مسئله به این سادگیها نیست. من عمدا این بحث را شروع کردم که هم با نکات اخلاقی آشنا شویم و هم بدانیم که چه آثاری دارد. شما دعای کمیل میخوانید. میگویید خدایا گناهانی که رابطه من را با تو پاره میکند عصمت را از بین میبرد نقمت را جاری میکند بلا نازل میکند اینها را از ما دفع کن. این چه گناهی است؟ پیگیری کردهاید که چه گناهانی است؟ در روایات بعضا اینها توضیح داده شده است.
می دانستید یکی از گناهانی که باعث نزول نقمت و سختی و امثال اینها می شود مسخره کردن است؟ امام سجاد علیه السلام در بیان طولانی دارند در قسمتی از آن فرمودند ” و َ الذُّنُوبُ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ … ِ وَ الِاسْتِهْزَاءُ بِهِمْ وَ السُّخْرِیَّهُ مِنْهُمْ ” ما از خدا میخواهیم که گناهانی را که من کردم و باعث این است که نقمتها بر من نازل شود را ببخش. شروع میکند مواردی را میگوید تا میرسد به مسخره کردن. دیگران بعضی وقتها با زبان بعضی وقتها با اشاره بعضی وقتها با چشم و ابرو بعضی وقتها با نوشته بعضی وقتها در فضای مجازی میبینید که چه افتضاحی است. اینها باعث نزول نقمت خواهد شد.
روایت دیگر، رسول خدا فرمودند: همانا بر هریک از مسخره کنندگان مردم دری از درهای بهشت باز می شود و گفته می شود پیش آی، پیش آی. او به سختی و اندوه می آید و هنگامی که آمد آن در بسته میشود سپس در دیگر گشوده می شود و گفته می شود پیش آی، پیش آی، او دوباره با سختی و اندوه می آید و هنگامی که آمد آن در بسته می شود و این ادامه پیدا می کند تا دیگر پیش نیاید. «یعنی خدای تعالی در روز قیامت او را مسخره می کند» همان که عرض کردم.
در آیه ۲۹ مطففین فرمود ” إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ” و «بدرستى که آنان که شرک آوردند و نامه عمل خود را سیاه کردند بکسانى که ایمان آوردند می خندند.» البته عده ای دیگر در بهشت خندانند. صحنه قیامت بر عکس میشود. آیه ۳۴ و ۳۵ مطففین فرمود ” فَالْیَوْمَ الَّذینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ* عَلَى الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ ” پس امروز مؤمنان به کافران می خندند در حالیکه بر تخت های مزینی از بهشت نشسته و نگاه می کنند.
نه این که اهل شوخی و مزاح و بذله نباشیم. اهلبیت بذله گو بودند. خندان بودند. امیرالمؤمنین که امام ماست و شهید این ماه است گفتند به درد رهبری نمیخورد چون زیاد میخندد. اول که نگذاشتهاند کار به دست ایشان بیفتد یک عده نظرشان این بود که چون ایشان خیلی شوخ است و میخندد و و رهبر باید یک هیبتی داشته باشد به درد رهبری نمیخورد. این طور نیست که اهل ایمان اهل بذله و شوخی نباشند اما حدود الهی را رعایت میکنند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی دینِ اللَّهِ أَفْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما مؤمنین و مومنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا از هرگونه ظلمی فراری هستند. نه به خودشان ظلم می کنند و نه به دیگران ظلم میکنند و نه زیربار ستم می روند. امیرالمؤمنین در قسمتی از خطبه ۱۷۶ فرمودند ” أَلَا وَ إِنَّ الظُّلْمَ ثَلَاثَهٌ ” بدانید که ستم بر سه قسم است.” فَظُلْمٌ لَا یُغْفَرُ” ظلمی که بخشیدنی نیست. “وَ ظُلْمٌ لَا یُتْرَکُ ” و ظلمی که بدون مجازات نمی ماند.” وَ ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لَا یُطْلَبُ ” و ظلمی که بخشودنی است وبازخواست نداردگاهی میشود گاهی نمیشود.
” فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُغْفَرُ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ ” امّا ظلمى که نابخشودنى است، شرک به خداى تعالی است ” قَالَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ ” خداوند هیچ گاه از شرک به خود، در نمىگذرد ” وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ ” و امّا ظلمى که بخشودنى است، ستمى است که بنده با بعض اعمال بر خویشتن روا داشته است، همین ظَلَمتُ نفسی که میگوییم. کسیکه به بدنش آسیب می رساند خداوند می تواند او را با آسیب دیگری ادب کند اما نمی کند و می بخشد.
” وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُتْرَکُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضا ” این مهم است. بحث من نکته اش این بود وظلمى که بدون مجازات نیست، ستمگرى بعضى از بندگان بر بعض دیگر است. این ظلم خانمان سوز است. اگر دستگیری خداوند نباشد همه گرفتاریم. این با استغفار هم درست نمی شود؛ یعنی بنشینیم توبه کنیم بگوییم خدایا ما به دیگری ستم کردیم ما را عفو کن. این طور هرگز نخواهد شد. اگر مال کسی را خوردیم و بگوییم خدایا غلط کردیم غلط کردیم شما این است که مالش را برگردانید. اگر حقی از کسی ضایع کردهای حقش را برگردانید غلط کردن نمیخواهد. خدای تعالی از اینجا عبور نخواهد کرد.
توبه هم ندارد. آن حق الناس است. توبه کردی که قرق الهی را شکستی سر جایش. توبه اش جبران ظلمی است که کرده ایم و خودمان هم باید برای جبران اقدام کنیم والا دیگران برای ما کاری نمی کنند. در وصیتنامه تان ننویسید که مال فلانی را خوردم به او بدهید. ورثه شما نخواهند داد. الا تعداد کمی. خودتان با دست خودتان جبران مافاتتان را کنید. این را توجه داشته باشید که دیگران برای ما کاری نمیکنند.
وقتی ما درکنار هم زندگی می کنیم نسبت به هم دیونی پیدا می کنیم. نسبت به همسر به فرزند به همسایه نسبت به هم که هستیم در اطراف هم. مسئول اداره نسبت به زیر دستهایش یک دیونی و حقوقی ضایع میشود که باید ادا کنیم اگر نکنیم روز قیامت دنبال هم هستیم برای ادا دین؛ و انجا همه از هم فرار می-کنیم که خداوند در آیه ۳۴ سوره عبس فرمود” یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ* وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ* وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیه” روز قیامت پدر و مادر از هم فرار میکنند. پدر و مادر از فرزندان فرار میکنند. فرزندان از پدر و مادر فرار میکنند. دوستان از همدیگر فرار میکنند. علت فرار معلوم است دستمان خالی است، چیزی نداریم بدهیم. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. خدایا تقوا را در ما زیاد بگردان.
در سال دهم بعد از بعثت و بعد از تحمل سه سال محاصره اقتصادی و سختی های فراوان در شعب ابیطالب در دهم ماه مبارک رمضان ام المومنین حضرت خدیجه ی کبری سلام الله علیها از دنیا رفت. کسی است که وقتی جبرئیل برای رسول خدا پیام میآورد از طرف خدا به او سلام میفرستاد. کسیکه در زندگی سیاسی رسول خدا برای پیشبرد اهداف الهی از جهات مختلف بخصوص مسائل اقتصادی بسیار تاثیرگذار بود و نقش اساسی داشت.
پیامبر جوری علاقه داشت به این بانو که تا سالها بعد از وفات او هروقت نام او را می شنید اشک می-ریخت و از او به بزرگی یاد می کرد. در کتب برادران اهل سنت از قول عایشه نقل است که: از بس پیامبر از خدیجه یاد میکرد و حتی برای دوستان خدیجه قطعات گوشت قربانی میبرد و همیشه ذکر خیر خدیجه را میکرد، گاهی من احساس حسادت میکردم. یکروز گفتم یا رسولالله چقدر اسم این زن را میبری او که پیرزنی بیش نبود، حالا شما یک همسر جوان و زیبا دارید! و پیامبر در جواب عایشه میفرمایند: خدیجه اولین زنی بود که به من ایمان آورد و در زمانیکه همه مرا ترک کردند او یاریام کرد.
و باز پیامبر میفرمایند که: خداوند از هیچ زنی به من فرزند نداد و فقط از خدیجه به من فرزند داد. خود این یک نکته اساسی اس ریشهای دارد که نشانه ی این است که این بانو از طهارت ویژه ای برخوردار بوده است؛ که مادر نسل پیامبر شده است. با اینکه بعض همسران رسول خدا از شوهران دیگر فرزند داشتند ولی از رسول خدا نداشتند که در جای خودش بحث دارد فرصت نیست.
نقش فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی حضرت در تاریخ اسلام مهم است و باید بیان شود و در جایش باید مطرح شود. او دارای روح بلند و با عظمتی بود. در همه سختی ها در کنار رسول خدا بود و هرگز زبان به شکایت بازنکرد. وفات او برای پیامبر مصیبت بود. چند روز قبل هم ابوطالب را از دست داده بود لذا آن سال را عام الحزن نامید. او همه ثروتش را در راه خدا داد و موقع وفات کفن نداشت؛ و رسول خدا او را تجهیز کرد او را خداوند به عنوان یکی از چهار زن برتر انتخاب کرده بود. خدواند بر علو درجات او افزوده بگرداند و ما را از دعای خیرش بهره مند.
این چند روز خرداد در تاریخ انقلاب پر است از حادثه و خاطره که هر کدام در زمان خودشان از ویژگی خاص برخوردار بودند. سخنرانی تاریخی امام در ۱۳ خرداد سال ۴۲ در مدرسه فیضیه که مقدمه قیام مردمی، ضد استکباری و خونین ۱۵ خرداد به رهبری فقاهت و روحانیت بیدار شیعه شد. قیامی که تاریخ ساز شد. قیامی که نزدیک به ۱۵ هزار نفر شهید داد و ثمره اش ۱۵ سال بعد به بار نشست و طومار دودمان پهلوی و شاهنشاهی را برای همیشه پیچید و به زباله دان انداخت.
۱۵ خرداد از ایام الله است. یکی از بیانات حضرت امام هم همین بود. واقعاً بزرگی این روز آن را جزو روزهای خدا کرد. ریشه حرکت و قیام امام دین و احکام الهی بود که توسط رژیم منحوس پهلوی در معرض خطر قرار گرفته بود. امام در سخنرانیشان فرمودند: دستگاه سلطنت با اسلام مخالف است. جوانان و میانسالان باید بروند ببینند و مطالعه کنند که از اول، حرکتِ نهضت بر اساس دین، ضد نظام سلطه، استقلال خواهی، عدالت طلبی و حمایت از مظلومان بوده.
یعنی از همان روز اول امام مسیر را مشخص کرد. گفت دستگاه سلطنت با اسلام مخالف است. در سخنرانی ۱۳ خرداد که گوش بدهید مسیر را کاملاً تبیین کردند؛ اما الآن می بینید، میشنوید توجه میکنید همانطور که دشمنان نظام می خواهند و برای آن برنامه دارند، عده ای ندانسته و عده ای دانسته و خائنانه با موزیانه ترین روش ها تلاش می کنند اولاً بگویند دوره انقلاب تمام شد. ثانیاً تلاش می کنند تا جائی که می-توانند آرمان های اولیه انقلاب را دچار انحراف کرده از کارآئی لازم بیاندازند.
از تحریف شخصیت و خط امام و رهبری و گفتمان انقلاب اسلامی بگیرید تا اقدامات فرهنگی مخرب به حال جامعه و تغییر سبک زندگی اسلامی به سمت غربی شدن و پذیرش سلطه فرهنگی آنان. اینها طراحی شده و دارند عمل میکنند. وقتی نفوذ در دستگا هها صورت گرفت یک وقت می بینید مسئولین هم حرف هائی را می زنند و چیزهائی را می خواهند که دشمنان دنبال آن هستند.
امضاء قراردادهائی که نتیجه آن از بین رفتن حیثیت زنان و فروپاشی خانواده ها و جامعه است یعنی چه؟ اینکه مدتی است در کشور تلاش می شود بجای اینکه برای ازدواج آسان جوانان و اشتغال آنان برنامه ریزی شود که امنیت روانی جامعه حفظ شود و هم مفاسد اجتماعی کم و کنترل شود، به اسم عدالت جنسیتی و برابری جنسیتی که هر کدام از اینها جای توضیح دارد که از توطئه های بسیار خطرناک دشمنان است که متاسفانه می بینیم طبق برنامه آنها هم حرکت های آقایان صورت می گیرد.
بجای این کار تلاش می کنند برای دختران مجرد ایجاد اشتغال کنند. واقعاً دختران مجرد احتیاج به اشتغال به این معنای گسترده و عام دارند؟ بعد جوانها و پسرها و مردها در خانه بنشینند. این غیر از این است که ما داریم در نقشه دشمن حرکت میکنیم؟ وقتی می بینند نمی توانند با اسلام رودرو مبارزه کنند آنوقت به اسم های قشنگ و دهن پر کن شروع کردن به نابود کردن از درون.
اول میآیند باورهای ما را تغییر میدهند. این را من شاید دو سال گذشته در همین خطبه برای شما عرض کردم. اول باورهای ما را تغییر میدهند؛ یعنی اگر بخواهند ساختار کشور را از بین ببرند شروع میکنند باورها را تغییر میدهند. باورها که تغییر کرد فکر تغییر میکند. فکر تغییر کرد رفتار تغییر میکند. اگر باور ما مبارزه با آمریکاست اگر باور ما این است که آمریکا دشمن ماست این باور را تغییر دادند به اسم تعامل با جهان.
اگر حجاب یکی از باورهای دینی ماست. اگر سبک زندگی اسلامی یکی از باورهای ماست. حکومت مستضعفین یکی از باورهای ماست. اینها را آمدند با یک حرفهایی با یک اسمهایی تغییر دادند. باور عوض شد فکر عوض شد. فکر عوض شد رفتار عوض میشود. فکر و باور و رفتار عوض شد ساختار کلاً عوض شده است. باور ما نسبت به حجاب چیست؟ باور ما نسبت به مستضعفین چیست؟ باور ما نسبت استکبار جهانی چیست؟ بیایند اسمش را تعامل سازنده با جهان بگذارند. آن موقع دیگر شما نمیتوانید شعار مرگ بر آمریکا بدهید. چون با آن تعامل نمیسازد. هر کسی هم بخواهد این را بگوید افراطی است و نمیخواهد جامعه توسعه پیدا کند. نمیخواهد ما رشد کنیم. ولی نمیدانند که مردم ما دشمنی با آمریکا را فراموش نمیکنند و هر جمعه لعن را نثار او خواهند کرد.
مسئولین محترم و مردم به سمت قرآن و دستورات قرآن برگردید. دستتان را از دامن اهل بیت کوتاه نکنید. ببینید که آنان برای ما چه می خواهند و چه گفته اند. آنها همه چیز را برای ما نشان دادند. مسیر را برای ما روشن کردند. چرا آن چیزی که خدای تعالی و قرآن کریم چهره او را کریه میداند دوباره او را بزک کرده به خورد مردم میدهید؟ در آیه ۱۲۰ بقره فرمود” ولن تَرضَی عنکَ الیهودُ و لا النَّصاری حتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم…” خیلی روشن است. از شما راضی نخواهند شد هر کاری بکنید از شما راضی نمیشوند. از آنها باید پیروی کنید. پیروی از آنها هم معلوم است که یعنی چه. این دستور قرآن است.
دشمن دائماً طرح می ریزد و نقشه می کشد و قدم به قدم جلو می آید. ما چه کار میکنیم؟ باید آماده بود و مقابله کرد. باید دفاع کرد. البته بهتر آن است که منفعل نباشیم. خودمان بفهمیم و طراحی داشته باشیم و حرکت او را پیش بینی کنیم و برایش راه حل داشته باشیم. اهل امر به معروف باشید، قوام دین و احکام الهی به امر به معروف و نهی از منکر در همه زمینه های فردی و اجتماعی است. اگر شما درست عمل نکنید اگر به این قانون درست عمل نشود دیگران سوء استفاده خواهند کرد.
شما دست از امر به معروف می کشید، دیگری برای شما طراحی نهی از معروف و امر به منکر با زبان نرم و گرم می کند. می بینید حجاب که عقل می پسندد و حق است و دستور خداست وحق خداست و حق خود شخص است نماد وقار و عفت و حیاست را اگر حفظ نکنید با برنامه ریزی، با رودربایستی، باحرف های قشنگ بی ریشه از شما می گیرند. با اصل دین مخالف هستند. میخواهند دین نباشد. باید در جلوگیری از منکر محکم باشید. به هیچ وجه نباید به کسی که عمداً و علناً و با برنامه ریزی حکم خدا را زیرپا می گذارد خندید و مسامحه داشت.
کار شیطان به فرموده قرآن تزیین است. باطل را رنگین میکند. خوشگل میکند و اغوا و تسویل و تطویع، یعنی همین کارهائی که شیاطین انس می کنند با خنده و با کلاس، تلخ را شیرین جلوه می دهند تا طرف را مسموم کنند. تا ما باطل را تشخیص ندهیم. خوشمان بیاید و به طرف آن برویم. مثلاً برادرکشی که اگر به کسی بگوئید بیا برادرت را بکش زیربار نمی رود اما شیطان تطویع کرد زیرگوش قابیل آنقدر خواند تا بالاخره اقدام کردم. مائده/۳۰: فَطَوَّعَت له نَفسُهُ قَتلَ اَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَاصبَحَ مِنَ الخاسرینَ.
اینجا دیگر حیثیت خود شما خانوم هاست که باید دفاع کنید. اجرای احکام اسلام و دستورات قرآن کریم از آن مواردی است که رهبری فرمودند مسئولین نظام باید در انجام آن و دفاع از آن صریح باشند. نه اینکه خدای نکرده قوانینی وضع کنند و امضاء کنند که مغایرت با اسلام داشته باشد. مردم ما مسلمانند و تا کنون ثابت کرده اند که حاضرند برای دفاع از اسلام و قرآن و احکام نورانی آن جان بدهند.
مناسبت بعد ۱۷ خرداد و واقعه دلخراشی که توسط رژیم منحوس پهلوی در مدرسه دارالشفاء و فیضیه واقع شد. ۱۴ خرداد ارتحال ملکوتی حضرت امام و ۱۶ خرداد تشییع ۱۰ میلیونی پیکر امام و وداع مردم با رهبرشان؛ و انتخاب حضرت آقا به عنوان رهبر نظام اسلامی. شخصیتی شجاع، مدیر، خوشفکر، هوشمند، جامع که انصافاً انتخاب ایشان، در آن روزهائی که بعض از تحلیل گران تحلیل میکردند بعد از ارتحال امام انقلاب تمام شده خواهد بود، هدایت خداوند و از الطاف الهی در حق مردم ایران بود.
قدرت یک مدیر را در زمان بحران می توان محک زد؛ و شما در این مدت نزدیک به سه دهه دیده اید چگونه این مرد بزرگ خطرات متوجه انقلاب را شناسائی و دفع و رفع کرده. از اسلام دفاع کرده، به مردم بصیرت داده راه را نشان داده آنجا که اشتباهی بوده جلوگیری کرده. به آینده امید داده در مقابل تمام دنیای استکباری ایستاده و از ارزش های اسلامی و انقلابی عدول نکرده، از تلاش برای عزت و اقتدار و استقلال ایران و نظام لحظه ای کوتاهی نداشته. به حال همه اقشار توجه داشته برنامه و سیاست های کلان نظام را به موقع ابلاغ فرموده. خدای تعالی سایه این مرد الهی را بر رووس مسلمین تا زمان ظهور حضرت ولی عصر حفظ بفرماید.
راجع به خط امام و شاخصههای خط امام و این که آمریکا چگونه عمل میکند و ما باید چگونه باشیم مطالبی را یادداشت کردم که در یک فرصت دیگری بیان میکنم؛ و نمیرسیم که راجع به بعضی از مسائل صحبت کنم. راجع به انتقال گاز رایگان به ترکیه و سکوت در مقابل این تاراج سرمایه نکاتی بود که باید عرض میکردم. نسبت به فضای مجازی که یک فرصت مناسبی است برای نظام و انقلاب و دوستان نباید غافل باشند.
و نکتهای که محافل انس با قرآن در این ماه در مساجد و محافل خودتان زیاد کنید و انشاءالله در ماههای آینده هم ادامه پیدا کند؛ و میدانید که ۱۵ خرداد در سال ۱۲۹۹ آغاز قیام مردم گیلان به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی هم بوده است؛ و این نکته را هم توجه داشته باشید که ۷ میلیون یمنی که غیرنظامی هستند در معرض خطر هستند. وبا تا حالا ۵۰۰ نفر را کشته است. برای کمک به مردم یمن در بانک ملی حسابی باز شده است. دوستان اگر توان دارند آنجا کمک کنند تا به آنها برسد.
شماره حساب کمک به مردم یمن: ۰۱۱۳۱۳۰۰۰۰۰۰۶ – بانک ملی