- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۲/۲۹
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین زبان خود را مراقبت و کنترل می¬کنند که مبتلا به خطاهای زبان نشوند. زبان خطاهای فراوانی دارد. قریب ۲۵ گناه توسط زبان انجام میشود. هیچ کدام از اعضا و جوارح ما این مقدار گناه از او برنمیآید. ولی زبان به قول آن بزرگوار جِرمش کوچک است ولی جُرمش زیاد است. لذا روایات فراوانی در حفظ زبانی داریم.
رسول خدا صلی¬الله¬علیه¬وآله: أحبّ الأعمال¬إلى¬اللّه¬حفظ اللّسان بهترین عملها نزد خدای تعالی برای شما این است که زبانتان را حفظ کنید. من چند روایت در باره حفظ زبان برایتان میخوانم بعد انشاءالله بحث را ادامه میدهیم. مولای ما امیرالمؤمنین علی¬علیه¬السلام¬فرمود: سَلَامَهُ الْإِنْسَانِ فِی حِفْظِ اللِّسَان: سلامتی انسان چه مادی چه معنوی در این است که انسان زبان خودش را حفظ کند.
ودرجای دیگر فرمود «مِنَ الْإِیمَانِ حِفْظُ اللِّسَان» از درجات ایمان و از ایمان است که انسان در حفظ زبان خودش تلاش کند و کوشش کند؛ یعنی ایمان نمیشود مگر اینکه شخص زبان خودش را حفظ کند. وفرمود: مَنْ حَفِظَ لِسَانَهُ سَتَرَ اللَّهُ عَوْرَتَه کسی که خودش اینگونه عمل میکند که زبانش را حفظ میکند خدا هم بدیهای او را حفظ میکند و پنهان میکند. شما زبانت را نگه دار خدا بدیهایت را برملا نمیکند.
و امام صادق علیهالسلام فرمودند «قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیه¬السلام نَجَاهُ الْمُؤْمِنِ فِی حِفْظِ لِسَانِهِ» نجات انسان مؤمن در گرفتاریها و در مشکلات در مسائل دنیایی و آخرتی که برایش پیش میآید این است که زبان خودش را حفظ میکند. مجموعهای از روایات هست که من سه چهار تای آن را برای شما خواندم. خیلی فراوان و فراوان به ما تأکید شده است که زبان خودمان را حفظ کنیم.
عرض کردیم یکی از آفات زبان که هم به فرد آسیب می¬زند و هم امنیت روانی جامعه را بهم می¬زند تهمت است؛ که جلسه قبل من تهمت را ترجمه کردم. بعضی از مواردش را هم برای شما عرض کردم؛ یعنی انسان می-داند مطلبی را که به دیگری نسبت می¬دهداصلاً حقیقت ندارد، امّا می¬گوید وآبروی او را می¬ریزد. بهتان را میدانست حقیقت ندارد و میگفت. ولی در تهمت به نظر خودش این بود که این شخص مبتلا به این مشکل هست که هفته گذشته بیان شد و به بعض مسائل اشاره کردیم.
در ادامه عرض می¬کنم نباید به شنیده¬ها اهمیت داد. باید به دیده¬ها اهمیت داد والبته همه¬ی چیزهائی هم که انسان می¬بیند قابل تصدیق نیست، چون باید چشم به هوی و هوس آلوده نشده باشد و چشم پاک داشت تا هرچه را می¬بیند حمل بر فساد نکند. بعضی از آدمها دنبال بهانه میگردند دنبال آن میگردند که ببینند و چیزی پیدا کنند. این چشم آلوده است. صاحب این چشم پاک نیست. تهمت پیآمدهای زشتی به همراه دارد. ایمان را از بین برده به معنویت انسان را خلل وارد می¬کند.
امام صادق علیه¬السلام فرمودند: آنگاه که مؤمن به برادر مؤمنش تهمت بزند ایمان در دلش ذوب می¬شود. همانگونه که نمک در آب ذوب می¬شود. نمک را که در آب حل میکنیم چطور از بین میرود. ایمان شما از بین خواهد رفت اگر به دیگران تهمت بزنید. حالا ببینید که در جامعه ما متأسفانه بعضیها چقدر راحت و آسان با خیال راحت بعضی وقتها از جایگاههای عمومی به دیگران تهمت میزنند. تهمت روابط اجتماعی وانسانی راازبین می¬برد. اعتماد اجتماعی را مورد خدشه قرار می¬دهد. برادری¬ها را نابود می¬کند، به وحدت ملی ضربه می-زند، عناد و کینه را بین افراد جامعه زیاد می¬کند. واطمینان به افراد ازبین می¬رود.
در یک بیانی از امام صادق علیه¬السلام است که قسمتی از آن این است فرمودند «مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ فِی دِینِهِ فَلَا حُرْمَهَ بَیْنَهُمَا» اگر خدای نکرده دو برادر ایمانی یکی به دیگری تهمت بزند احترامشان و آن حرمتی که بین برادران هست از بین خواهد رفت. عقل هم میگوید که تهمت چیز خوبی نیست. فطرت انسانی با تهمت مخالف است. ولو شخص هنوز متدین به دینی نشده باشد، عقل می¬گوید تهمت نزن. لذا عقلاء تهمت نمی¬زنند؛ و البته کسی¬که مبدء و معاد را قبول دارد به طریق¬اولی تهمت نمی¬زند.
تا جائیکه در مذمت این رذیله¬ی زبان موسی¬بن¬جعفر علیه¬السلام فرمود: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ کسی که به برادر خودش تهمت بزند مورد لعن ماست. تهمت به اندازه¬ای زشت است که حتی شیطان هم از انجام آن بیزار است. میدانید که شیطان مدیریت میکند کسی که مبتلا به وسوسه هاست شیطان دارد مدیریت میکند. رذایل اخلاقی ما را بعضا شیطان هدایت میکند. بعضی از گناهان انسان را از تحت ولایت خدای تعالی خارج میکند و انسان را تحت ولایت شیطان قرار میدهد.
اما تهمت جوری است که شیطان هم زیر بارش نمیرود. خیلی عجیب است روایت است از امام صادق علیهالسلام که مرحوم کلینی این روایت را در کافی نقل میکند «مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَایَهً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ» کسی که درباره برادر مومنش چیزی بگوید برای اینکه ارزش اجتماعی او را کم کند درباره برادر مؤمنش مطلبی را بگوید که دیدگاه مردم نسبت به او تغییر کند جوانمردی او را از بین ببرد مروت او را از بین ببرد دید مردم نسبت به او بد شود نسبت به آن شخص بدبین شوند «لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ» تا از چشم مردم بیفتد «أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَهِ الشَّیْطَانِ» خدای تعالی او را از ولایت خودش خارج میکند.
میگوید تو به مومن اتهام میزنی؟ دیگر تحت ولایت من نیستی. برو زیر نظر شیطان ولیّ تو شیطان است. با اینکه ما میگوییم «الله ولی الذین آمنوا» ولی اینجا به خاطر تهمتی که زدی و این حرفی که نسبت به برادر مؤمنت زدی دیگر از ولایت من خارج شدی. تحت ولایت شیطان هستی «فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَان» شیطان میگوید من هم ولایت او را قبول نمیکنم. این خیلی عجیب است که انسانی که تهمت میزند تحت ولایت شیطان هم نیست. همین که میگوییم الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا. خدایا ما را به حال خودمان وا مگذار. خیلی خطرناک است.
بالاخره به خاطر پیامدهای زشت و مخرب این رذیله اخلاقی باید تلاش کرد و از آن جلوگیری کرد. راه جلوگیری از تهمت این است که ریشه¬ی تهمت که بدگمانی نسبت به دیگران است ریشه¬کن شود. اول انسان نسبت به شخص دچار سوءظن و بدگمانی میشود. بعد شروع میکند به گفتن. بعد مبتلا میشود به بهتان و تهمت و غیبت و همین طور جلو میرود باید سوءظن را در خودمان ریشهکن کنیم. چه داعیه ای داریم که نسبت به دیگران سوءظن داریم. حتی کاری هم که باعث می¬شود دیگران به ما گمان بد ببرند نباید صورت ¬گیرد.
چه انگیزهای برای شما هست که بعضی وقتها افراد اینگونه عمل میکنند که دیگران درباره آنها فکر بد کنند. روشهای مان را باید درست کنیم. امام صادق ¬علیه¬السلام از پدر بزرگوارش نقل می¬کند که فرمود: ای پسرم کسی¬که با بدکاران همنشینی کند سالم نمی¬ماند و اگر کسی در جایگاهی بد قدم گذارد، متهم می¬شود. دارد به ما درس میدهد؛ یعنی همانطور که شما حق ندارید نسبت به دیگران سوءظن داشته باشید. خودتان هم کاری نکنید که سوءظن دیگران را تحریک کنید
«یَا بُنَیَّ مَنْ یَصْحَبْ صَاحِبَ السَّوْءِ لَا یَسْلَمْ» با آدم بدکاره قدم میزنید در خیابان میگویند این با او چه ارتباطی دارد. چه رابطهای دارد که این گونه است «وَ مَنْ یَدْخُلْ مَدَاخِلَ السَّوْءِ یُتَّهَمْ» محلهایی که سوءظن برانگیز است اگر شما وارد آن شوید متهم میشوید. امیرالمومنین علیه¬السلام فرمود «إِیَّاکَ وَ مَوَاطِنَ التُّهَمَهِ» برحذر باشید از جاهایی که تهمت خیز است «وَ الْمَجْلِسَ¬الْمَظْنُونَ بِهِ السُّوءُ» مجلسی که به او گمان بد برده میشود در آن مجالس وارد نشوید «فَإِنَّ قَرِینَ السَّوْءِ یَغُرُّ جَلِیسَهُ» همنشین بد همنشینش را فریب میدهدو او را آرام آرام به این مجالس میکشد.
دیدهاید با کسانی که مصاحبه میکنند میگویند رفیق بد! همه آنها بدون استثنا میگویند رفیق بد، رفیق ناباب. همنشین بد اثر میگذارد. شما وارد یک مغازه عطاری میشوید. چند لحظه هستید بیرون می آیید. بوی گل و گلاب میدهید. مگر میشود انسان با کسی مدتها نشست و برخاست داشته باشد که اخلاق او بد باشد و انسان بداخلاق نشود؛ و در حکمت ۱۵۹ مولایمان امیرالمؤمنین فرمود مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَهِ فَلَا یَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّن”
کسی که رفت و خودش را در جاهایی که تهمت خیز است قرار داد دیگر کسی را ملامت نکند اگر دیگران به او بیادبی کردند سوءظن داشتند. اینها درسی است که به ما داده میشود. برای درمان تهمت باید دائماً به نتائج زشت آن توجه داشت و قلباً از آن منزجر بود. به آبروی دیگران حساس باشد مؤمن برای شما اهمیت داشته باشد و عظمت جایگاه مومن را درک کند. در روایت دارد که کالکعبه است و بداند که حرمت مؤمن از کعبه بالاتر است. در بعضی روایات دارد که کالمصحف مثل قرآن است شما حق ندارید به اهل ایمان و به کسی که مومن است بیادبی کنید و نسبت به او بد زبانی و بدگویی داشته باشید.
یاد بگیریم عمل دیگران را حمل به صحت کنیم. همان روایتی که حضرت به ما یاد داد اگر محمل حسنهای برایش پیدا نکردید برایش بسازید. یک محمل خوبی برایش بتراش و حسن ظن داشته باشیم و این صفات را در خود تقویت کنیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه¬ی شما نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا از آخرت و مسائل مربوط به آن غافل نیستند و وقتی به آیات قیامت می¬رسند با توجه در آن تدبر می¬کنند و عبرت می¬گیرند. آیات را سرسری نخوانیم و با دقت بخوانیم. خصوصاً ایات قیامت را تامل کنیم آنجایی که مربوط به عذاب است از خدا بخواهیم که مبتلا نباشیم. آنجایی که مربوط به تنعمات معنوی و بهشتی است از خدا بخواهیم که جزء آن دسته و آن گروه باشیم. اینها از آداب تلاوت است.
در این جلسه آیه ای را برای شما ترجمه میکنم و به تعدادی از آیات اشاره میکنم. در قسمتی از آیه¬ی ۲۰ سوره مبارکه فاطر می¬فرماید «وَ فِی الآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغفِرَهٌ مِنَ الله وَ رِضوَانٌ» برای دنیاپرستان و در آخرت عذاب سختی است و برای مومنان از سوی خدا آمرزش و خشنودی است… اگر این آیه را خوب دقت کردید. این آیه شریفه مردم را سه دسته تقسیم کرده است. یگ گروه دنیازده¬ی، هوس¬مدار، دنیاپرست که برای آنان عذاب شدید را در نظر گرفته است که برای همین گروه هم در ایات دیگر مستنداتی دارد. بحث من بحث تفسیری صرف نیست. فقط میخواهم آیه را ترجمه کنم.
و در قسمتی از آیه ۸۶ سوره مبارکه بقره در باره این گروه فرمود «أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الْحَیاهَ الدُّنْیا بِالْآخِرَهِ» آخرت خودشان را فروختند و دنیا خریدند و سرگرم دنیاطلبی هستند؛ و البته خداوند تعالی در قرآن کریم مناسبتهای مختلف فرمود که ما هرچه بخواهیم از دنیا به اینها میدهیم به بیان قرآن کریم، به طالبان دنیا هر مقدار که خودش (خدا) بخواهد می¬دهد؛ که خدا یک سنتی دارد به نام استدراج که در یک وقت دیگر باید مطرح کنیم.
گروه دوم، بیشترِ مردم هستند که گاهی آخرتی هستند و به قیامت و مرگ و مسائل آن توجه دارند و در خوف بسر می¬برند و مواظب اعمال خود هستند و گاهی دنیازده می¬شوند و انگار نه انگار آخرتی هست و حساب و کتابی که یک وقت به غیبت نمیکند دروغ نمیگوید و شدید مواظبت میکند. یک وقت رئیس غیبت کنند هاست. اینها هم دنیا و مافیها می¬خواهند و هم آخرت طلب هستند ونعم بهشتی.
که خدای تعالی در قسمتی از آیه ۱۰۲ سوره مبارکه توبه فرمود «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئا» و جالب است که وقتی با این گروه برخورد می¬کنیم خودشان اعتراف دارند «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا» که گاهی صالح هستند و گاهی هم هرجور دلشان خواسته عمل کرده¬اند. البته خیلی امیدوارند که خدای تعالی با لطف و رحمتش آنان را مورد آمرزش قرار دهد.
گروه سوم را در آیه ۲۰ سوره مبارکه فاطر فرمود «وَ رِضوَانٌ» آخرت طلبند هم خودشان را رها کرده و به خدا فروخته¬اند و هم دنیا را. طالب آخرت هستند نه این که از دنیا استفاده نمیکنند. این را مکرر عرض کردیم. وابستگی به دنیا ندارند. از تنعمات دنیا بهره میبرند اما وابسته نیستند. جانش را برای دنیا نداده است. بود استفاده میکند نبود شکرگزار است و به رضای الهی راضی. این دسته در قرآن کریم مصادیقی دارند.
مثلاً در آیه ۲۰۷ سوره مبارکه بقره فرمود «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» این-ها همان مجاهدان نستوه در راه خدا هستند که شجاعانه به قلب دشمن می¬زنند و پیروزمندانه بر دشمن غلبه می-کنند. اینها یک گروه هستند. دنیاطلب نیستند. همیشه هم به فکر آخرت شان هستند و محور همه حرکتهای آنها خداست. در آیه ۷۴ سوره نساء فرمود «فَلْیُقاتِلْ فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یَشْرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا بِالْآخِرَهِ.» آنان که آخرت را با دنیا خریدند باید در راه خدا پیکار کنند.
تمام کسانیکه هوای آخرت دارند، برای آن تلاش دارند و می¬دانند بهشت را به بها می¬دهند و نه به بهانه. به بهانه آدم خوب بودن به بهانه کار نیکو کردن به بهانه مسیر درست رفتن انسان را پاداش نمیدهند. در آیه ۱۹ سوره مبارکه اسراء فرمود «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعى لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً» کسی که تلاش میکند برای آخرتش در حالی که ایمان دارد «فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً» حالا یک گوشه بنشیند و بگوید خدایا ما را از اهل ایمان قرار بده که این به تنهایی فایده ندارد.
و سعادتمند همین گروه سوم هستند که اگر کمی دقت کنیم نمونه¬هائی از آنان را در اطراف خود می¬بینیم که چگونه با شجاعت و شهامت وارد عرصه کارزار شدند و دشمن را منکوب و خوار کردند. سوم خرداد سال ۱۳۶۱ یکی از این جلوه¬ها را در خرمشهر دیدیم که روز مقاومت، ایثار و پیروزی نامیده شده است. فتح خرمشهر در آن زمان پر از پیام بود همانطور که الآن هم الهام بخش است. رزمندگانی که جز ایمان به خدا و رسیدن به هدف چیزی در سر نداشتند، آگاهانه و وظیفه¬مند با غلبه برخواسته¬های باطنی، شجاعانه به دل دشمن زدند و بعد از ۲۴ روز مبارزه و سلحشوری، سرافراز میدان شدند و برای نظام اسلامی آبرو کسب کردند.
امام که رضوان خدا بر او باد آزادی خرمشهر را به خدا نسبت داد. چرا؟ تا شیطان رهزنی نکند. شیطان ره زن است. هرجا رخنه پیدا کند از همان جا وارد میشود. معمولاً در پیروزیها برای انسان غرور پیدا میشود. برای اینکه این غرور کار را ضایع نکند و غرور باعث زمین¬گیر شدن بچه¬ها نشودبلافاصله امام رضوانالله علیه این پیروزی را به خدا نسبت داد. فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد.
عملیات با عظمت بیت¬المقدس مهمترین نقطه استراتژیک جنگ را از دست دشمن آزاد کرد و ایران را در موضع غلبه قرار داد. خیلی مهم است آن مقطع آزادی خرمشهر. در آن روزها افکار لیبرالی و غربزده¬ی وابسته که در مسند قدرت هم بود بسیار به نیروهای انقلاب ضربه زد و مشکل درست کرد؛ که دوستانی که سنشان میرسد آن تاریخ را یادشان هست و بقیه هم حتماً مطالعه کنند. در رأس حکومت یک آدم غربزده لیبرال وجود داشت مشکلاتی را برای جنگ به وجود آورد و برای نظام اسلامی گرفتاریهایی را همان اول درست کرد؛ که با فضل پروردگار مثل همیشه نیروهای مردمی وارد عمل شدند و نشان دادند در هر موضوعی هرجا مردم وسط میدان باشند، پیروزی قطعی است.
که امروز هم در جریانات مختلف به این حضور احتیاج هست. تعبیری را رهبری چندی قبل داشتند که خرمشهرها در پیش داریم؛ که شاید اینگونه تعبیر کنیم که این خرمشهر ها؛ یعنی اقتصادما، فرهنگ ما و مسائل اجتماعی و سیاست خارجی و … به نحوی در اسارت است و باید همه اینها را آزاد کرد که البته برای پیروزی به عملیات بیت المقدس¬ها هم احتیاج داریم. این طور نیست که پیروزی به آسانی به دست بیاید جنگ میخواهد مبارزه میخواهد.
آقا فرمودند: جوانهای عزیز! بچههای عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است. البتّه ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، آبادانی به دنبال دارد، امّا سختیاش بیشتر است دوستان باید خیلی روی این تامل کنند. همین جریاناتی که میبینیم و در آنها وجود دارید هستید و حاضرید.
مردم در طول این سالها نشان داده¬اند که برای حفظ نظام و ارزش¬های اسلامی هر کجا که لازم باشد اهل مقاومت و ایثار هستند و نمونه¬های فراوانی هم شاهد داریم مثل دزفول مقاوم که ۸ سال تمام زیر گلوله های مختلف قرار داشت و روز ۴ خرداد را به پاس مقاومت مردم دزفول روز مقاومت و پایداری نامیدند و روز دزفول.
مردمی که با تمام سختی¬ها شهر را ترک نکردند و حتی یک بار نماز جمعه تعطیل نشد و با اهتمام تمام اقامه شد. خود ما بعضی از مواقع موفق بودیم در آن نماز جمعه شرکت کردیم خدا رحمت کند مرحوم اَبُ الشهید آیه الله آقای قاضی دزفولی آن مرد عالم، زاهد، نستوه و خستگی ناپذیر با قدرت روحی بالا را که با کهولت سن و ضعف در بینائی می¬آمد و زیر گلوله باران نماز جمعه می¬خواند. مردم و رزمندگان هم می¬آمدند. بعضی وقتها قبل از نماز بعضی وقتها هم بعد از نماز دزفول بمباران میشد. خودش میآمد مردم هم میآمدند. روحیه داد و مقاوم سازی کرد.
طبق آمار داده شده در دوران دفاع مقدس ۱۷۶ موشک، ۲۵۰۰ گلوله توپ و ۳۳۱ راکت هواپیما به دزفول اصابت کرد و بیش از ۱۹ هزار واحد مسکونى و تجارى در این شهر تخریب شد؛ اما مردم، شهر را ترک نکردند. عراق دو لشکر از شش لشکرش را برای تصرف دزفول مامور کرده بود تا بتوانند از آن طریق خوزستان را فتح کنند، اما مقاومت مردم دزفول همه را خنثی کرد. این فقط مربوط به خوزستان نیست. این روحیه همه مردم ایران است. دشمن ما بداند که خوب می¬داند، کاسه لیسان داخلی هم بدانند که اگر خطری ایران را تهدید کند تمام ایران مثل دزفول در مقابل تمام دنیای آنان خواهند ایستاد.
آن وقت عده¬ای دائماً دشمن هراسی می¬کنند و ما را از آمریکا و گزینه¬هاش می¬ترسانند. تشویق می¬کنند برای رونق بازار باید دنبال اقتصاد آزاد بود و اگر در هاضمه جهانی هضم نشویم، نمی¬توانیم و قدرت ایستادگی در مقابل قدرت¬ها را نداریم و در مسائل فرهنگی باید دنباله روی از فرهنگ منحط آنان کنیم و از آموزش و پرورش اسلامی و دانشگاه اسلامی و روحیه¬ی انقلابی خود دست برداریم. این حرف¬هائی است که می¬زنند و می¬شنوید؛ اما به فضل پروردگار عالم و با عنایات خاصه حضرت ولی¬عصر ارواحنا فداه و با رهبری¬های اماممان، مردم ایران با عزم و اراده همه خرمشهرهای به اشغال درآمده را از دست اجنبی¬پرستان آزاد خواهند کرد.
باید دشمن شناس بود و مقتدرانه در مقابل او ایستاد. با دشمنی مثل آمریکا که از روز اول، ایران را برای چپاول خواسته که نمی¬شود دوست شد. اول خرداد ۱۳۵۹ آغاز محاصره اقتصادی ایران توسط آمریکاست که خودش راساً اقدام به این کار کرد. آن وقت که حرف از انرژی هسته¬ای و موشک بالستیک نبود. آن موقع چرا ما را در محاصره قرار دادند؟ اول انقلاب بود قطع رابطه اقتصادی کردند از همان اول می¬خواستند ما را در تنگنا قرار دهند؛ اما مردم با اتحادشان و جوانان و دانشمندان با پشتکارشان بینی استکبارو خاکمال کردند و هر روز پرقدرت¬تر و مستحکم¬تر در راه آبادانی و پیشرفت کشور پیش می¬روند انشاء الله.
این روزها مهم است و نباید از دشمن غافل شد. باید خوب رصد کنید، به تعبیر رهبری دشمن دنبال گسل میگردد. این تعبیرات را خیلی خوب عنایت داشته باشید. همین روزها را ببینید برای شما باید سؤال باشد چرا اولین سفر خارجی رئیس جمهور تازه¬کار آمریکا باید عربستان باشد؟ آیا غیر از این است که صهیونیست¬ها از آینده¬ی خود نگرانند و دنبال نقشه¬های جدید برای اسلام و شیعه و خط مقاومت دارند. لازم است که کشورهای اسلامی هوشیار باشند ولی متاسفانه می¬بینیم سران کشورهای اسلامی منطقه به جلوداری حکام وهابی سعودی به استقبال رئیس جمهور آمریکا که در سیاست¬های خارجی¬اش به دنبال منافع استکباری خودشان است می¬روند. این استقبال چیزی جز پذیرش ذلت نیست.
سفرش به عربستان و اسرائیل و ایتالیا و واتیکان است یعنی به دیدار سه مرکز ادیان الهی به تعبیر خودشان رفت که برود و بگوید من با اسلام و یهود و مسیحیت است میخواهم ارتباط برقرار کنم و می¬خواهد پیامی به دنیا بدهد؛ اما آنچه خروجی سفر اوست بیان این نکته است که ایران تهدید مشترک این کشورهاست و باید برای محدود کردن و کنترل او اقدام کرد. بخصوص از وجود ایشان برای اسرائیل میترسند اول انقلاب فکرشان این بود که محاصره کنند امروز هم همان خط افزون طلبی و باج¬خواهی را با تحریم¬ها دنبال می¬کنند چون فکر می-کنند به این وسیله می¬توانند به ملت ضربه بزنند. با اینکه امتحان کردند و دیدند که نمی¬توانند.
فکر می¬کنند اگر در مسائل مختلف به ایران فشار بیاورند موفق می¬شوند اما نمی¬دانند که خط ما خط امام است و یاد گرفته¬ایم که زیربار زور نرویم و حق خود را بگیریم و حق را با التماس نمی¬شود گرفت. مهمتر اینکه، آنچه ما در طول این سال¬ها فهمیدیم این است که استکبار و آمریکا و اذنابش در مقابل اتحاد، استقامت و ایستادگی مردم هیچ غلطی نمی¬توانند بکنند.
یکی از نمادهای عظمت ملت ایران انتخابات بخصوص انتخابات ریاست جمهوری بوده است که همیشه خوار چشم دشمنان بوده و مردم بصیر ایران با قدرت در این عرصه حاضر شده¬اند و خیالات خام آنان را باطل کرده-اند؛ که در این نوبت هم به امید خدای تعالی برگه دیگری بر افتخارات این ملت آگاه و آزاده اضافه خواهد شد و طمع خناسان و دشمنان قطع خواهد شد.
عزیزان اقدام به رای بکنید و زودتر برای رای دادن بروید و حتماً رای بدهید و سفید نیاندازید که خدای نکرده مورد سوء استفاده قرار نگیرد؛ که در همان برگه چیزی بنویسند اگر می¬شناسید که خوب و اگر نمی¬شناسید به افراد مطمئن اعتماد کنید. انشاء الله آنچه به خیر و صلاح ملت است نتیجه انتخابات باشد بدانید که روی دادنهای شما آثار معنوی و مادی فراوانی دارد برای نظام اسلامی و نظام اسلامی را بیمه میکند. حاکمیت نظام را تقویت میکند. ارزشهای الهی محکم میشود و پایدار میشود.
عزیزان ناظر و اجرایی هم رأی ملت را توجه کنند همان طور که مکرر گفته شده امانت بدانند و همانطور که رهبر عزیزمان فرمودند برنده اصلی انتخابات مردم هستند نتیجه هر چیزی که باشد مورد قبول همه باید باشد و طرفداران هر کاندیدا هم خودشان را مستلزم بدانند و ملزم بدانند که نگذرند فضا را یک عده آلوده کنند. خود مردم هوشیار باشند خود مردم ناظر باشند تخلفات را اگر دیدید گزارش بدهید به فرمانداری و به استانداری به ناظرانی که هستند گزارش داده شود که یک ثمره خوبی انشاءالله این حرکت عظیم مردمی که در امروز رقم میخورد برای ملت ما نوشته شود.
بنده درباره ۲۰۳۰ قبل از اینکه شایع شود در ۲۲ بهمن سال گذشته مفصل صحبت کردم هفته گذشته یا هفته قبل از آن هم نکاتی را گفتم دیگر بیشازاین لازم نیست آنچه لازم بوده را عرض کردم.