مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۲۰ اسفند ۱۳۹۵ شهر کرج

روابط عمومی ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰
  • متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۵/۱۲/۲۰
  • استان البرز، شهرستان کرج
  • توسط آیت الله حسینی همدانی

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب‌العالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین

عباد الرحمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. از اموری که متقین از او غافل نیستند توجه به تربیت دینی فرزندانشان است. یکی از ویژگی‌های مهم دوران کودکی عادت‌پذیری است. اگر کودک شما در مسجد، در منزل، در مدرسه دائماً در جماعت حاضر شود، یعنی حتی در منزل هم ببیند که جماعت برگزار می‌شود، شاهد جماعت باشد آرام‌آرام به این مسئله مهم انس می‌گیرد.

مولای ما امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه فرمودند: نفس را به انجام مکارم و تحمل بار گران عادت بده. بعد آثاری را برای این عادت دادن ایشان شمارش می‌کند؛ یعنی عادت دادن کودکان یک روش تربیتی است. از این روش هرگز نباید غافل باشیم. والدین محترم باید کاری کنند فرزندانشان موارد متعدد حضور در نماز جماعت، نماز جمعه، اجتماعات را ببینند. بعد با این زیاد دیدن برایشان باور حاصل شود. این، یک روشی است که انس و رغبت را بیشتر می‌کند.

البته تشویق نمازگزاران کودک را در مسجد و مدرسه نباید فراموش کرد. استادی نقل می‌کرد در وقف‌نامه یکی از بزرگان که حدود یک قرن قبل زندگی می‌کرده مطلبی را داشته از اموالش وقف می‌کرده، در وقف‌نامه اش این‌طور نوشته است: آنچه از من به‌جامانده آن را گردو بخرید و در مسجد نگهداری کنید تا کودکانی که با والدینشان به مسجد می‌آیند به آن‌ها هدیه بدهید تا عشق و علاقه به خدا و مسجد و منبر از ابتدا در آن‌ها جوانه زند. این یک کار قشنگی است. گفته هرچه که مال دارم گردو بخرید بگذارید در مسجد. ما خودمان شبیه این را امتحان کردیم آثار فراوانی را از آن دیدیم.

تشویق ایجاد احساس آرامش می‌کند. جدیت در کار و تحمل افراد را افزایش می‌دهد. لذا حتی برای حضور کودکان در مسجد و قرار گرفتن در بین نمازگزاران ما روش داریم. اهل‌بیت به ما کار یاد دادند. در یک روایت است امام باقر علیه‌السلام ‌فرمودند: بچه‌ها را در آخر صف‌های نماز جماعت باهم قرار ندهید. دیدید بعضی‌ها در مسجدها می‌گویند بچه‌ها را بفرستید ته صف.

اتفاقاً همین را امام باقر علیه‌السلام فرمود این کار را نکنید. بلکه در بین بزرگ‌سالان پراکنده سازید. هر دو نفر سه نفر بزرگ هستند بچه‌ها را بگویید که بیایید پهلوی ما بایستید. همه را بفرستید ته مسجد، ته مسجد شلوغ می‌شود؛ اما این‌جور بغل هم نباشند که صفوف به هم بخورد. این‌ها تکریم بچه‌هاست؛ یعنی این‌طور نباشد که بچه‌ها دیده نشوند. هستند اما دیده نشوند. ببینیدشان ولی در دیدن مدیریت کنید. مسجد بیایند وقتی‌که آمدند مدیریتشان کنید. بعضی‌ها اصلاً اجازه نمی‌دهند. باید حتماً بیایند ولی باید برایشان برنامه داشت. خدای تعالی توفیق بندگی درست به همه ما عنایت بفرماید.

بحث ما درباره آفت‌هایی بود که انقلاب را به خاطر ضعف خودی‌ها تهدید می‌کند. البته با توجه به آیات و روایاتی که از اهل‌بیت عصمت و طهارت به دست ما رسیده است. یکی از آن آفات غوغاسالاری عده‌ای از منحرفان است. این افراد با ایجاد هیاهو و جوسازی، افرادی که ریشه فکری و ایمانی محکمی را ندارند به دنبال خودشان می‌کشند جذبشان می‌کنند.

و در تاریخ وقتی‌که نگاه کنید نمونه‌های فراوانی ازاین‌دست را خواهید دید. شورشیان و فتنه‌گران جمل یکی از این نمونه‌هاست. خصوصاً طلحه و زبیر غوغا به پا کردند. مدعی خون‌خواهی خلیفه سوم شدند. شعارهایی را درست کردند سر زبان‌ها این شعارها را انداختند که عوام مردم را جذب ‌کنند. چون عوام‌پسند بود این شعارها. حرکت آن‌ها چیزی جز کشته شدن تعداد زیادی از مسلمین را به همراه نداشت. ثمره دیگری نداشت.

مولای ما امیرالمؤمنین درباره آن‌ها فرمود: چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند اما کاری از پیش نبردند و سرانجام سست گردیدند. همین فتنه‌گران جنگ جمل مثل برق و رعد آمدند و رفتند یک عده‌ای از مسلمین به هلاکت رسیدند یک‌قسمتی هم به شهادت رسیدند.

نمونه این رفتار و جوسازی را در عده‌ای می‌بینیم که موفقیت‌ها را به خودشان نسبت می‌دهند. نظام و انقلاب یک موفقیت‌هایی دارد. این‌ها به خودشان نسبت می‌دهند. تا یکجایی شکست‌خورده می‌شود، ناکارآمدی به وجود می‌آید او را به انقلاب نسبت می‌دهند. این یک نوع جوسازی و غوغاسالاری است. در آیه ۱۳۱ سوره مبارکه اعراف به همین نکته اشاره فرموده فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَهُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ خیلی آیه گویاست. راجع به حضرت موسی است. آیه قبلش هم نکته دیگری دارد.

آن چیزهایی که آن‌ها از آن پند نگرفتند این بود آن هنگامی‌که نیکی و نعمت به آن‌ها می‌رسید می‌گفتند به خاطر خود ماست «قَالُوا لَنَا هَذِهِ» این به خاطر ما بود. ولی موقعی که بدی و بلا به آن‌ها می‌رسید می‌گفتند از شومی موسی و اطرافیان موسی است. آگاه باشید سرچشمه همه این‌ها نزد خداست ولی بیشتر آن‌ها نمی‌دانند. باید به این نکته توجه کرد که عذاب‌های خدای تعالی در دنیا چند جور است. یک‌قسمتی از عذاب، تأدیبی است. برای ادب کردن است. بعضی از عذاب‌ها عذاب‌های استیصال بود. عذاب‌های مختلفی داریم در طول دوران تاریخ بشر که توسط خدا بر بشر واردشده است.

بعضی از عذاب‌ها تأدیبی بوده؛ یعنی خدای تعالی قصد بیدارسازی افراد و امت‌ها را دارد که این عذاب را نازل کرده است. همین آیه ۱۳۱ که خدای تعالی فرمودند در سوره مبارکه اعراف در آیه ۱۳۰ به همین نکته اشاره می‌کند «وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ» و ما نزدیکان فرعون و قوم او را به خشک‌سالی و کمبود میوه‌ها گرفتار کردیم شاید متذکر شوند؛ یعنی یک عذاب بود اما تأدیبی بود. می‌خواست ادب کند شاید متذکر شوند. عذاب دنیوی فرعونیان برای تأدیب آن‌ها بود؛ اما فرعون و اطرافیانش به‌جای اینکه متذکر شوند و بیدار شوند مشکلات اقتصادی و بلاهای طبیعی را به گردن موسی و مؤمنان بنی‌اسرائیل انداختند. این یک غوغاسالاری است.

آنجایی که کار خوب پیش می‌رود می‌گویند به خاطر ما بود. آنجایی که بد پیش می‌رود می‌گویند به خاطر پیغمبر بود. به خاطر امام جامعه بود. کذا و کذا. این یک آفت است که اگر پیدا شود در یک نظام انقلابی، او تضعیف خواهد شد. باید همه منسجم و متحد در کنار هم باشند. لذا خدای تعالی این رفتار را به جهل نسبت می‌دهد «وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ» اکثرشان نمی‌دانند دارند چه می‌گویند.

از این بدتر، بدتر از غوغاسالاری یک عده‌ای، نفاق یک عده‌ای است در جامعه که او هم یک آفت دیگری است. از آفات انقلاب که مربوط به خودی‌ها خواهد شد. آفت بزرگی است. آیات دهم و یازدهم سوره مبارکه عنکبوت به او اشاره می‌کند. به خودی‌ها می‌گوید. آن مسلمان‌هایی که می‌گویند «آمَنَّا بِاللَّهِ» مسلمان است، خودی‌ها هستند، می‌گویند ایمان آوردیم به خدا اما این ایمان به عمق جانشان نرسید، باورشان نشد، در قلبشان رسوخ نکرد «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ»

اما وقتی در راه خدا آزار می‌بینند آزار مردم را مثل عذاب خدا قرار می‌دهند «فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَهَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ» مردم، آزارش دادند مردم اذیتش کردند آن را عذاب خدا می‌داند؛ و اگر از جانب خدای تعالی پیروزی به آن‌ها برسد می‌گویند ما با شما بودیم «وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ» وقتی‌که نصر و پیروزی برسد بیان می‌کنند که ما با شما بودیم. این یعنی نفاق؛ یعنی دو چهره بودن.

نفق یعنی نقب؛ یعنی سوراخ. دالانی که در زیرزمین می‌زنند برای اینکه در موقع خطر و یک اتفاقی فرار کنند از مسیر دیگری. درست شبیه لانه‌ای که موش صحرایی در صحرا می‌سازد. یک دهنه این‌طرف دارد که داخل و خارج می‌شود و وقتی دشمنی به او حمله کرد از یک سوراخ دیگر در می‌رود. نفاق را از او گرفتند. روباه هم همین‌طور است. بعضی حیوانات صحرا این‌گونه هستند. دو تا مسیر برای خودشان درست می‌کنند. یک سوراخ آشکار دارند و یک راه پنهان برای خطر.

منافق هم علاوه بر آن راه و روش ظاهری که دارد یک روش مخفیانه هم و مرموزانه هم دارد. منافق با نفاقش در جامعه ایجاد شکاف می‌کند. شکاف و اختلاف که آمد خطر قطعی است و سقوط زمینه‌هایش فراهم می‌شود. پس یکی دیگر از آفات هم نفاق است. من فقط چون فهرست می‌کنم و زیاد نمی‌خواهم توضیح مفصل بدهم برای دوستانی که دنبال می‌کنند چون مطلع هستم که یک عده دنبال می‌کنند نکات را فهرستش را می‌گویم.

برای این نوبت همین مقدار بس باشد. این‌ها آفاتی است که از درون به نظام ضربه می‌زند و زمینه‌های ضعف را فراهم می‌کند که مربوط به خودی‌ها است. نفاق ربطی به دشمن ندارد. غوغاسالاری های داخلی، غفلت، منت گذاشتن این‌ها ربطی به دشمن ندارد. این‌ها ضعف خودی است. تا برسیم به بعضی از ضعف‌هایی که و آفاتی که مربوط به دشمن است که در جلسات آینده خواهیم گفت.

بسم‌الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب‌العالمین الصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. در روایت است از رسول خدا که فرمودند: خداوند وعده داده که سه نفر را بدون حساب وارد بهشت نماید و هر یک از آن‌ها شفاعت ۸۰ هزار نفر را بنماید; یک، مؤذن، آن‌کسی که اذان بگوید. البته با نصابش و شرایطش. عادل باشد، تقوا داشته باشد، متجاهر به فسق نباشد و قاعده‌هایی که دارد. امام جماعت و کسی که وضو می‌گیرد و وارد مسجد شود و در جماعت نماز بخواند.

یعنی هرکدام از شماها به‌قصد قربت مسجد بروید برای شرکت در نماز جماعت خدای تعالی شمارا وارد بهشت می‌کند بدون حساب و ۸۰ هزار نفر را هم شما شفیع هستید. کم نگیرید نماز جماعت را. حاضر شدن در مسجد را و به جماعت نمازخواندن را. البته جماعت شکل نمی‌گیرد مگر با امام و لذا نقش امام و تأثیرگذاری او بر مخاطبش به‌خصوص کودکان و نوجوانان بسیار پراهمیت است. باید ضمن احترام متقابل ارتباط و صمیمیت بیشتری را با کودکان برقرار کرد و با نوجوانان و به این گروه سنی بها داد.

یکی از راه‌های بها دادن واگذاری قسمتی از کارهای مسجد به نوجوانان است. این را اهمیت بدهید. بگذارید بچه‌ها در مسجد زیاد بیایند و بروند. دشمنان دارند طراحی‌های پیچیده و عمیقی می‌کنند. چرا رسول خدا فرمودند پنج چیز است که تا بمیرم ترک نمی‌کنم; یکی از آن‌ها سلام بر کودکان است تا بعد از من روش مردم گردد. پیغمبر به بچه‌ها سلام می‌کرد این یعنی هویت بخشی به کودک. سنت پیغمبر این بود که حسنین را که نوزاد بودند از نوزادی وارد مسجد می‌کرد با خودش به مسجد می‌آورد.

مواظب باشیم که با برخورد بد نسلی را بی‌دین نکنیم. از مهم‌ترین کارکردهای مسجد در حق کودکان تقویت بنیه دینی و ایمانی آن‌هاست. ایمان مهم‌ترین سرمایه انسان است که در مسجد تأمین می‌شود. اولیای مسجد باید در مسجد برنامه داشته باشند. برنامه‌های آموزشی تربیتی در سطوح مختلف برای اقشار مختلف. نه‌فقط برای یک قشر. بعضی از مساجد مطلع هستیم اطراف مسجد پر از جوان است ولی وارد مسجد که می‌شویم می‌بینیم که جوانی در آن نیست. این ظلم به مسجد است. ظلم به محله است. ظلم به امامش است. ظلم به مأمومش است. ظلم به‌جامعه است. چندمنظوره ظلم است.

یک روایت آموزشی برای شما بخوانم. به این نکات که من هر جلسه عرض می‌کنم توجه داشته باشید. این‌ها را روی عنایت است که نزدیک ده ۱۲ هفته است که دارم بیان می‌کنم. دنبال بکنند دوستان این‌ها جدی است. یک روایت آموزشی از امام صادق علیه‌السلام توضیح نمی‌دهم چون وقت را می‌گیرد. فقط گوش بدهید ببینید که در تربیت به ما چگونه آرام‌آرام یاد می‌دهند. این‌ها را در مسجد باید یاد بگیریم؛ یعنی باید به مسجد برویم امام مسجد سخن بگوید و ما بشنویم و از او توضیح بخواهیم.

امام صادق فرمودند: هنگامی‌که کودک به سه‌سالگی رسید به او لااله‌الاالله بگویید؛ یعنی تا قبل از سه‌سالگی زیاد مهم نیست که کاری با او داشته باشید. این برای افراد معمولی و عادی است. بعضی‌ها استعداد فوق‌العاده دارند یک بحث دیگر است؛ و او را رها کنید وقتی هفت ماه دیگر گذشت؛ یعنی شد سه سال و هفت ماه محمد رسول‌الله به او آموزش بدهید و رها کنید تا چهارساله شود. وقتی چهارساله شد به او صلوات گفتن را آموزش بدهید در چهارسالگی. در پنج‌سالگی به او سمت راست و چپ را بیاموزید و قبله را نشان او بدهید و به او بگویید که سجده کند. بعد او را تا شش‌سالگی واگذارید و فقط پیش او نماز بخوانید و در مقابل او رکوع و سجود بروید و رکوع و سجود را یادش بدهید تا هفت سالش تمام شود. وقتی هفت‌سالگی را پشت سر گذاشت وضو گرفتن را به او تعلیم دهید و به او بگویید نماز بخواند تا هنگامی‌که نه‌ساله شد وضو و نماز را به نیکی آموخته باشد.

یعنی باید از سه‌سالگی شروع کنید تا نه‌سالگی این یک آدم نمازخوان بشود. در پانزده‌سالگی تازه شروع نکنید نمازخواندن یادش بدهید. او دیگر از دست رفت. نگویید حالا که تکلیف نیست حالا هر جور دلش خواست برود و بیاید. دختربچه را بگویید حالا نُه سالش نشده است تکلیف نشده حالا که عیب ندارد. تحمیل نکنید زور نگویید اما رها هم نباید کرد. بعد حضرت فرمودند به این‌که: هنگامی‌که آن دو را به‌خوبی یاد گرفت، یعنی وضو و نماز را در نه‌سالگی خدا پدر و مادر او را به خاطر این آموزششان می‌آمرزد. خدای تعالی تقوی همه ما را زیاد کند.

مناسبت‌هایی که داریم مهم‌ترین او از جهت خاص بیست و دوم اسفند روز بزرگداشت شهدا سالروز تأسیس بنیاد شهید در سال ۵۸ به دستور حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه است؛ که قطعاً مدیرکل محترم بنیاد شهید برای شما گزارشی را بیان کرد. این روز مصادف شده است با سیزدهم جمادی‌الثانی سالروز وفات ام‌البنین همسر گرامی امیرالمؤمنین و مادر بزرگوار ابوالفضائل قمر بنی‌هاشم علیهم‌السلام که در سال ۶۴ قمری از دنیا رفت. این روز را روز تکریم مادران و همسران شهدا نام‌گذاری کردند. این روز را گرامی می‌داریم. قدردان زحمات مادران و همسران شهدای گران‌قدر هستیم.

در روایت دارد که جوهر قلم دانشمندان و علما از خون شهدا ارزشمندتر است. چون علم و بیان و تبلیغ عالم است که انگیزه ایجاد می‌کند. حرکت به سمت ایثار جان و شهادت را ایجاد می‌کند. خیلی بیان عالم مهم است؛ اما مهم‌تر از آن بیان تربیت بر اساس آن آموزه‌ها است که این کار مادران است. شیر زنی به اسم مادر که فرزند خودش را بر اساس فرهنگ عاشورا و ایثار و شهادت و ازخودگذشتگی تربیت می‌کند و او را روانه می‌کند برای بذل جان و اثر کار او هم شد شور و حماسه و پیروزی و اقتدار و عزت و آرامش برای کشور. این ثمره کار اوست.

آن عالم سخن گفت ولی این مادر آن سخن را تبدیلش کرد به یک قوه. تبدیلش کرد به یک نیرو. امروز هم همین خط را شما در خانواده مدافعان حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌بینید. آرامش و صلح و آرامی که در زندگی وجود دارد در این زمان قسمتی‌اش مدیون حال آن‌هاست. تمام آرامش امروزمان، تمام محیط گرمی که در جامعه وجود دارد، صلحی که در این منطقه هست، زندگی‌ای که افراد با سلامت دارند انجام می‌دهند و تمام کلمات زیبایی که امروز می‌توانیم بیان کنیم همه را مدیون تربیت مادران شهدا هستیم. از دامان این مادران، شهید است که اوج می‌گیرد و به آسمان می‌رود و آسمانی می‌شود.

و امروز ایران اسلامی عظمتی که دارد پیشرفتی که دارد و توانسته است ندای اسلام و احکام قرآن را در جهان دوباره طنین‌انداز کند و بین ملل آبرومند باشد و مقتدر که البته همین هم باعث عصبانیت استکبار شده است تمام این فضایل را مدیون قطره‌قطره خون این شهیدان است. این از آن قسمت. البته شهدا هم عظمتشان را مدیون مادران شهیدپرور خودشان هستند. رهبری فرمودند: مسئله شهدا را باید خیلی جدی گرفت، ما برای شهدا همان ارزش‌هایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای آن‌ها قائل است. همین اخیر فرمودند چند روز قبل.

یکی از مهم‌ترین کارهای فرهنگی امروز که هرکس به هر مقدار که بتواند باید انجام بدهد زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدا است و انتقال او به نسل‌های بعدی. چون این کار شوق ایجاد می‌کند. نشاط ایجاد می‌کند. انگیزه کار ایجاد می‌کند. قسمتی از این کار با تکریم مادران شهدا حاصل می‌شود. مادران شهدا باخدا معامله کردند. البته ادعایی ندارند نزد خداوند تبارک‌وتعالی مأجور هستند. از آن‌طرف همسران شهدا و ایثارگران و جانبازآن‌هم همین‌گونه هستند. آن‌ها با صبر و استقامتی که کردند دشواری‌ها را تحمل کردند و تحمل هم می‌کنند.

باز اینجا رهبری تعبیری دارد که فرمودند: شهادت مادران و همسران شهدا با همین صبرشان ادامه دارد؛ یعنی مادران شهدا ادامه‌دهنده شهادت شهید هستند با صبرشان. در تمام عرصه‌های موردنیاز کشور حضور پررنگ دارند و ما در مقابل همه این کرامت‌ها و بزرگواری‌ها خاضع هستیم و از خدای تعالی توفیق روزافزون همراه با صحت و عافیت برای مادران و همسران شهدا خواستار هستیم.

اما آن نکته‌ای را که نباید غافل باشیم آن خواسته‌هایی است که خانواده‌ها دارند. ما در دیدارهایی که با عزیزان داریم دائماً این خواسته‌ها تکرار می‌شود. حفظ دستاوردهای نظام، آرمان‌های انقلاب، اینکه مسئولین باید با رفتارهایشان کاری نکنند که نظام ناکارآمد جلوه کند، عزت و اقتدار به‌دست‌آمده ارزان و با بی‌توجهی از دست برود، این‌ها را دائم می‌خواهند.

مظاهر دین‌داری عفت و حیا در جامعه توسعه پیدا کند، با مظاهر فساد و بی‌بندوباری مبارزه بشود، تبعیت از رهبری و عملیاتی شدن نظرات ایشان در جامعه توسعه پیدا کند و مسائل مهم دیگری که فرصت بیان او نیست. همه این را می‌خواهند و می‌گویند که فرزندان ما به شهادت رسیدند ما تحمل و صبر می‌کنیم اما نمی‌شود که یک عده‌این‌گونه عمل کنند. از آن‌طرف او را هم مطالبه دارند. همه در مقابل این خواسته‌ها مسئول هستیم و باید به آن توجه کنیم.

مطلب دیگری که مطرح می‌شود این است که یکی از کارهای جدی خودتان را دیدار از خانواده‌های شهدا قرار بدهید. خانواده‌های جانبازان و ایثارگران، خصوصاً جانبازان، همه مردم و مسئولین این کار را بکنند. بعضی از گروه‌های مردمی را من در استان می‌شناسم که سالیان سال است از اول انقلاب مشغول این کار هستند. بدون هیچ هیاهو و سروصدایی ۳۰ سال است نزدیک ۴۰ سال است دارند این کار را انجام می‌دهند و آثاری هم دارد. این کارها باید توسعه پیدا کند.

همه باید بروند به‌خصوص مسئولین باید بروند که ببینند کجا نشستند و منشأ این قوه‌ای که دارند کجاست. آثار و برکات فراوانی بر او مترتب است. این رفتن‌ها گاهی آن نادان‌هایی که یک حرف‌هایی می‌زنند که باعث دلگیری و غم این عزیزان می‌شود این‌ها را تسکین می‌دهد. این حرکت شما جبران می‌کند. به‌هرتقدیر خدای تعالی بر علو درجات شهدای عزیز افزوده کند و صحت و عافیت به خانواده شهدا و ایثارگران عنایت کند ان‌شاءالله.

هفته گذشته رهبر معظم انقلاب چند سخنرانی داشتند که هرکدام از آن‌ها نکات مهم و ارزشمندی را در خود داشت. قسمتی‌اش کاربردی بود. قابل‌توجه برای مسئولین و مردم است. بیانشان در مجلس خبرگان که بسیار حائز اهمیت بود و فرصتی را می‌خواهد که من بندهای او را تبیین کنم و شرح بدهم. سخنانی که با راهیان نور داشتند، با مسئولین راهیان نور. بیان اینکه دفاع مقدس گنج است و ثروت است و این ثروت باید فرآوری شود بهره‌وری شود تا نتیجه بدهد. این‌ها حرف برای گفتن زیاد دارد.

با ایستادگی مستمر قطعاً بر دشمن غلبه می‌کنیم، این جزو بیان ایشان بود. دولتمردان به‌جای ضعف و زبونی اقتصاد مقاومتی را جدی بگیرند، این جزو بیان دیگرشان بود. گلایه‌های مردم نادیده گرفته نشود، این مطلب دیگری بود. نکات متعددی را در این دو سه سخنرانی داشتند. خصوصاً اینکه در مقابل دشمن جوری سخن گفته نشود که دشمن طمع کند. البته من عرض می‌کنم این صحبت را حضرت آقا با بعضی از مسئولین کردند که در بیان و گفتارشان القای ضعف نکنند که دشمن طمع کند، اما مردم به حمدالله و المنه همیشه آماده و گوش‌به‌فرمان رهبرند و این را به رهبر و مولایشان اعلام می‌کنند اگر دشمن نادانی کند به فضل پروردگار با کوهی استوار و خلل‌ناپذیر از اراده‌های پولادین جوانان و آحاد ملت روبرو خواهند شد.

بیانات ایشان با رئیس‌جمهور کشور آذربایجان نکات مهم دیگری داشت. تذکر فرمودند، تذکر خطر اسرائیل برای جهان اسلام و بشریت و این‌که فرمودند خیر و مصلحت دولت آذربایجان در همراهی با احساسات مذهبی مردم است. این خیلی نکته دقیقی است. اینکه حکومت‌ها لازم است به خواسته‌ها و مبانی دینی مردم توجه کنند مسئله مهمی است. امروز در داخل کشور احتیاج است مسئولین محترم به همین نگاه توجه دقیق داشته باشند. همین بیانی که رهبری به مسئول آذربایجانی می‌گوید در داخل باید موردتوجه مسئولین باشد.

چقدر تأکید می‌شود بر حفظ ارزش‌های دینی و انقلابی؛ اما بااین‌حال می‌بینیم که در عرصه‌های مختلف آرمان‌های جامعه انقلابی مورد هجمه قرار می‌گیرد. عده‌ای محدود ولی زبان‌دار و بعضاً تریبون دار مبانی تفکر لیبرال دموکراسی و بعضاً فمینیستی را و امثال‌ذلک را در جامعه توسعه می‌دهند؛ و بانفوذی که در بعضی از دستگاه‌های تصمیم‌ساز کردند قصد نهادینه کردن تفکرات خودشان را دارند و می‌خواهند با ایجاد دوگانگی آن‌هم دوگانگی کاذب، نه از نوع مطلوبش تفکر حامی آرمان‌ها و ارزش‌های انقلابی را تضعیف‌کنند و ناتوان جلوه بدهند.

تلاش می‌کنند وحدت و یکپارچگی که در بین آحاد جامعه هست از بین ببرند تا پیروز میدان باشند و به آن اهداف خودشان برسند؛ اما راهی که همه این فتنه‌ها را خنثی می‌کند و این کشتی عظیم را در این دریای پرتلاطم نیرنگ و ظلم و فساد سال می‌رساند به ساحل، تبعیت از هدایت‌های ناخدای بصیر و هوشمند و شجاع انقلاب اسلامی در تمام عرصه‌ها است. بخصوص در این جریانات سال‌های اخیر و هشدارهایی که ایشان دادند و دیگران گوش ندادند به‌خوبی این مطالب گویاست.

چند تا که دائم تکرار می‌شود را شنیدید. اینکه به استکبار نباید اعتماد کرد، کردند و ثمره هم‌ معلوم شد. اینکه اقتصاد مقاومتی را باید اهمیت بدهید، توجهتان به درون باشد، اهمیت آن‌چنان داده نشده است؛ که در دیدارشان با اعضای خبرگان بازهم تأکید کردند. نتیجه هم به ضرر مردم می‌شود. در خبرها شنیدم امیدوارم دروغ باشد هنوز بررسی دقیقی نکردم و او اینکه از بعضی از کشورها ۲۵۰۰ تن غذای سگ و گربه وارد کشور کردند. ما هر جلسه یکی دوتا از این شاهکارها را داریم می‌گوییم.

دشمنی شیطان، اظهر من الشمس است. چطور دست برنمی‌دارند عده‌ای؟! نمی‌بینید که چگونه از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا دولت و ملت ایران را تحقیر کنند؟ چرا اجازه می‌دهید؟ ظلم از این بالاتر داریم؟ در این مقطع همین روزها که باز به بهانه‌تراشی قسمت دیگری از اموال مردم را از دارایی‌های بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در آمریکا به مبلغ ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار باز بلوکه کردند. چرا ضعیف و منفعلانه برخورد می‌کنید؟! از قرآن و عترت درس بگیرید؛ که به ما آموزش می‌دهند در مقابل دشمن اظهار عجز نکنیم. حماسه حسین بن علی‌بن‌ابی‌طالب را در روز عاشورا مرور کنید. اگر البته نبریدش به یک سمت تحریفی و از او عزت یاد بگیرید.

به همین سخن اخیر رهبری توجه کنید و فکر کنید. به همین سخن اگر دقت شود کافی است. فرمودند جنگ تحمیلی برای این اتفاق افتاد که دشمن در ما احساس ضعف کرد. اگر می‌خواهید دشمن را از تهاجم منصرف کنید اظهار ضعف نکنید و قوت خود را آشکار کنید. این بیان ایشان است. این کلام ایشان برگرفته از قرآن کریم است که در مقابل دشمن جوری عمل کنید که جرئت و فکر هجوم و حمله هم به شما نداشته باشد. این متن آیه شریفه است. البته تا وقتی عده‌ای هنوز هم فکر می‌کنند برجام سایه جنگ را از سر ملت برداشته است باید رجزخوانی‌های استکبار را بشنویم.

خطر این فکر این است که نه‌تنها چیزی به دست نمی‌آوریم بلکه هر آن چیزی که داریم هم باید از دست بدهیم تا آن‌ها باور کنند که ما عنصر خطرناکی نیستیم. می‌بینید در جریان انتخابات آمریکا چگونه انجام شد. چه قبلش و چه بعدش چه الآن که هرروز آنجا درگیری است. تقریباً یک ماه گذشته هنوز مثل روز اول چالش دارند. آرام نشدند ولی همان‌ها می‌گویند انتخابات در ایران آزاد برگزار نشد. این‌ها به هر بهانه‌ای دنبال این هستند که ضربه بزنند. همه بهانه‌جویی‌هایی است که باید محکم پاسخ داده شود.

این را هم توجه دارید الآن دشمن تقریباً می‌شود گفت از برجام عبور کرده است و در حال عبور است. آن‌ها الآن برای زمین‌گیر کردن ایران دنبال یک مسئله دیگری هستند. در این مسئله هم باز باید مسئولین محکم وارد شوند و دقت لازم را داشته باشند. مسئله حقوق بشر زمزمه‌هایی است که مدت‌ها شنیده می‌شود که من‌بعد با طرح بحث حقوق بشر فشارهایی را به ایران بیاورند. از الآن آمادگی لازم را داشته باشید. شما ذهنتان و فکرتان مشغول این حرف‌ها بشود. این ترفند جدید دشمن خواهد بود برای اینکه فشار بیاورد. مواظب باشید این ترفند دشمن در ما و ان‌شاءالله در مسئولین مؤثر نشود.

مدتی هم هست بعضی سخنرانی‌هایی می‌شود. عزیزانی که در سخنرانی‌هایشان به‌گونه‌ای سخن می‌گویند که شائبه تقابل با رهبری در آن دیده می‌شود این را بدانند مردم حزب‌الله و نیروهای ارزشی و انقلابی فعلاً حمل به صحت می‌کنند. برای گفته‌های آن‌ها محمل صحیح پیدا می‌کنند؛ اما اگر خدای‌نکرده یقین کنند که یک عده‌ای قصد تقابل با رهبری را دارند این را مطمئن باشند که دهان آنان با گل پر خواهد شد.

آرام‌آرام به زمان ثبت‌نام برای انتخابات نزدیک می‌شویم. عزیزانی که واقعاً زمینه‌ای ندارند فقط دوست دارند مطرح شوند و هزینه کنند بعد هر نتیجه‌ای نداشته باشد اقدامی نداشته باشند با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه سرمایه‌ها را هدر ندهند. با افراد آگاه و مطلع مشورت کنند و اگر دیدند واقعاً صلاح است اقدام کنند. بیشتر منظورم شورای شهر است. از طرف دیگر دوستانی هم که وظیفه بررسی صلاحیت‌ها را دارند خدا را در نظر بگیرند. با دقت تمام کار را انجام دهند که حقی از کسی ضایع نشود تا ان‌شاءالله انتخاب خوبی را در استان داشته باشیم.

از همین الآن به فکر باشید. کسانی که تخصص لازم را دارند، وامدار زید و عمر نیستند، به فکر مردم هستند، به فکر جامعه هستند، زبان گویایی برای بیان حق دارند، منافع عمومی را بر منافع شخصی خودشان ترجیح می‌دهند، آن‌ها را انتخاب کنید. تا مشکلات شهر برطرف شود. البته این بیان من این نیست که کسانی که الآن هستند دلسوز به حال جامعه نیستند؛ اما اگر افرادی بودند قبلاً که این‌ها دلسوز نبودند در مجموعه افراد، امکان دارد دلسوزان‌ هم نتوانند کارشان را خوب و درست انجام بدهند. بیشتر منظورم این است که یکپارچگی و وحدت در انتخاب افراد باشد که بتوانند همه باهم یک کار درستی را انجام بدهند.

بعضی وقت‌ها دو نفر پنج نفر آدمی که قابلیت‌های لازم را ندارند مانع کار خوبِ دیگران ‌هم خواهند شد. از این باب می‌گویم نه اینکه همه‌کسانی که انتخاب شدند این‌ها دلسوز نیستند. یک عده قطعاً دلسوز نیستند. همان کسانی که الآن مشغول کار هستند و دارند کار می‌کنند من در رصدی که می‌کنم می‌بینم به فکر مردم نیستند. کاری برای مردم انجام نمی‌دهند. منافع جیب و منفعت خودشان را و خانواده‌هایشان را در نظر دارند. این‌ها قطعی است اما اینکه چه کسی است نمی‌گوییم که چه کسی است. ولی در انتخابتان شما مواظب باشید که در آینده این‌گونه نباشد. این شهر و این استان معضلاتی دارد که ان‌شاءالله باید با انتخاب شما حل بشود.

سالروز ارتحال آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی و فرزند امام یادگار امام حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج سید احمد خمینی است یاد و خاطره این دو بزرگوار را هم گرامی می‌داریم.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.