خطبه/

مشروح خطبه های نمازجمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵ شهر کرج

روابط عمومی ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ ۰
  • متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۱۲/۶
  • استان البرز، شهرستان کرج
  • توسط آیت‌الله حسینی همدانی

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب‌العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین

عباد الرحمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله و طاعته. متقین سعی می‌کنند از تمام فرصت‌ها برای یادگیری مسائل موردنیاز خودشان استفاده کنند. چه امر دینی باشد، چه امر اجتماعی باشد، مسائل سیاسی باشد، اعتقادی باشد، اخلاقی باشد، هر امری که موردنیاز آن‌هاست به درد دنیا و آخرت آن‌ها می‌خورد از او بهره ببرند؛ و بهترین مکان برای آموزش این امور و آموزش دیدن این امور در فرهنگ دینی ما مساجد است.

خود رسول خدا به این امر اهتمام داشتند و ما هم باید همین‌گونه باشیم. مسجد را محل تعلیم و تربیت قرار بدهیم. حضرت غیر از احکام شریعت و احکام شرعی و مسائل اعتقادی قسمتی از اوقات خودشان را اختصاص داده بودند به تعلیم تاریخ. برای مردم تاریخ می‌گفتند. عبدالله بن عمر می‌گوید: پیامبر شب‌ها گاه تا دیروقت پیرامون تاریخ بنی‌اسرائیل برای ما سخن می‌گفت؛ یعنی حضرت بعد از نماز در مسجد می‌نشستند بعد برای مردم از تاریخ بنی‌اسرائیل سخن می‌گفتند. چون در تاریخ عبرت‌های فراوانی هست. یکی از مسائل آموزشی تاریخ است.

در قرآن کریم هم به این مسئله پرداخت‌شده. مسجد در زمان رسول خدا مرکز تعلیم و تربیت بود. گروه‌های مختلف سنی در موضوعات گوناگون آموزش‌ها می‌دیدند. یکی از جلسات مفید پیامبر در مسجد جلسه پرسش و پاسخ بود. مثل همین جلساتی که امروز هست. بعضاً در روایت دارد بعضی‌اوقات رسول خدا بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب در جایگاه خودشان می‌نشستند و به پرسش‌های اعتقادی و دینی و احکام شرعی پاسخ می‌دادند. این هم وظیفه امامان مسجد را معین می‌کند هم مطالبه گری شمارا؛ یعنی شما هم باید از امامانتان بخواهید که برای ما مسئله بگو. برای ما احکام بگو. اخلاق بگو.

امام مسجدی اگر برای اهل مسجد خود سخن نگوید باید در عدالت او شک کرد. این‌جوری من برای شما بگویم. با این قاطعیت. امامان مساجد باید برای مأمومین خودشان در طول هفته برنامه داشته باشند. خدا رحمت کند آقای مجتهدی رضوان‌الله علیه ایشان می‌گفتند از آقای مطهری پرسیدم، از آسید احمد آقای خوانساری مرجع تقلید بود پرسیدم، از امام هم پرسیدم که اگر کسی امام جماعت مسجدی باشد برای مردم مسجدش سخن نگوید می‌شود به او اقتدا کرد؟ هر سه بزرگوار گفتند اقتدای به او جایز نیست.

حالا امام می‌آید مسجد نمازش را خوانده و نخوانده می‌رود. شما امام مسجد هستید باید بایستید مشکلات مردم را حل کنید. صحبت‌هایشان را گوش بدهید. مسائل اعتقادی‌شان را دنبال کنید. به‌هرتقدیر اهل تقوا از این فرصت فراهم‌شده به‌آسانی عبور نمی‌کنند. بر دانش خودشان در زمینه‌های مختلف اضافه می‌کنند و این مهم را از متولیان مسجد و اداره‌کنندگان مسجد مطالبه می‌کنند. به‌جای اینکه دنبال مسائل حاشیه‌ای و عیب‌گیری از امام و از خادم و از امنا، این را گفت، او آن را گفت باشید، دنبال یادگیری باشیم. سعی کنیم که کارایی مسجد را بالا ببریم تا جامعه و قبل از او خانواده‌ها سالم‌تر و سالم باشد ان‌شاءالله.

رسیدیم به این بحث که از طرف خودی‌ها چه آفاتی به انقلاب وارد می‌شود. البته با توجه به آیات کریمه قرآن خدای تعالی در آیه ۱۳۹ سوره مبارکه آل‌عمران فرمود وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ «این آیه را زیاد شنیده‌اید. سست نشوید غمگین نشوید و شما برتر هستید اگر ایمان داشته باشید» وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا «این» تَهِنُوا از ماده وَهَنَ است به معنای ضعف و سستی. چه سستی در جسم باشد چه سستی در روح باشد چه سستی در اراده باشد. همه این‌ها را می‌گیرد. از همین ماده گرفته می‌شود. احساس ضعف نکنید احساس سستی نشان ندهید.

همان چیزی که دشمن می‌خواهد و برای تحقق او تلاش می‌کند که باور عده‌ای به‌خصوص مسئولین و کسانی که کارهایی دستشان است را به سمت دیگر بکشاند. تا بعد باور مردم را تغییر بدهد. این کار را انجام ندهید. آن‌ها سعی می‌کنند که جای پای خودشان را محکم کنند. هر جا احساس کنند که می‌توانند ورود کنند وارد می‌شوند. قرآن کریم نهیب می‌زند این‌یک آفت است. با دست خودتان به‌جان خودتان این آفت را نیندازید. ضعف نشان ندهید. سستی نکنید. «وَلَا تَحْزَنُوا» غمگین هم نباشید. اگر بر مسیر ایمان ثابت بمانید ولو در این راه به شهادت برسید جراحت بردارید و به‌زحمت بیفتید بدانید پیروزی نهایی از آن شماست.

«وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ» شما ارتفاع دارید. شما اعلی هستید. بالا هستید. حالا این اعلی چه به معنای بالا بودن اهل ایمان و پست بودن کفار باشد، چه به معنای غلبه و پیروزی اهل ایمان بر کفار باشد هر دو تا را می‌گیرد. این‌یک قاعده است که اگر شکست در میدان واقع شود این شکست همیشگی نیست و مقطعی است. مربوط به یک مقطعی است و علت خاص دارد. نکته‌ای که باید توجه کنیم این است که مؤمن و شخص باایمان ممکن نیست سلطه کفار را بر خودش بپذیرد. بله در جهان‌بینی مادی در جهان‌بینی غیرالهی عامل پیروزی را سلاح می‌دانند. تجهیزات مدرن و پیشرفته می‌دانند. ولی در بینش الهی عامل پیروزی ایمان است.

ایمان در کنار این تجهیزات هم که باشد قطعاً پیروزی خواهد بود وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ «اگر ایمان باشد شما علو دارید. تعداد کمی هم تجهیزات ناقص باایمان کارهای بزرگی را نشان خواهد داد. جنگ هشت‌ساله ما خودش دلیل بر این آیه است؛ یعنی آیه را کاملاً حس می‌کنیم. تجهیزات نبود امکانات نبود اما یک ایمان راسخ محکم در بین مردم و جوانان و اقشار مختلف مردم بود. در مقابل جهان استکباری ایستادیم. لذا آیه کریمه قرآن در آیه ۲۴۹ سوره مبارکه بقره به همین نکته باز اشاره می‌کند که» کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ «این» بِإِذْنِ اللَّهِ را باید داشت. آیات مشابه دیگر هم به همین نکته اشاره دارد.

لذا آیه شریفه بیان می‌کند بدانید هر جا مؤمنی شکست خورد در آنجا طبق ایمانش عمل‌نکرده است. یک انحرافی و یک کژی در آن بوده والا پیروزی قطعی است. این مطلب را امام در وصیت‌نامه سیاسی الهی‌شان این‌گونه بیان کردند: ازجمله نقشه‌ها که مع‌الأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به‌جامانده بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش و غرب‌زده و شرق زده نمودن آنان است. به‌طوری‌که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفته‌اند. شما بالا هستید چرا خودتان را کم می‌گیرید؛ و غرب و شرق دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله‌گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرایض غیرقابل‌اجتناب معرفی نمودند و متأسفانه آثارش هم بود. انقلاب آمد این‌ها را به هم زد. البته باید هوشیار و بیدار و مراقب باشیم که سیاست‌بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه‌های شیطانی شمارا به‌سوی چپاولگران بین‌المللی نکشند و بااراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگی‌ها قیام کنید. این وظیفه یک مسلمان است.

«وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ» «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا» سستی نکنید غمگین نباشید شما بالا هستید. لذا این وعده الهی است که اهل ایمان همیشه پیروز هستند؛ اما به‌شرط اینکه ایمانشان را حفظ کنند. سستی و ضعف نشان ندهند. شبیه این آیه را در آیه ۳۵ سوره مبارکه محمد داریم که فرمود «فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ» هرگز سست نشوید و دشمنان را به صلح ذلت‌بار دعوت نکنید. نگویید بیایید مصالحه کنیم. درحالی‌که شما برتر هستید و خداوند با شما است و البته چیزی از اعمال شمارا کم نخواهد کرد. همین مقدار برای این نوبت کافی باشد که این باز یکی از آن مواردی بود که اگر توجه به آن نداشته باشیم با دست خودمان علیه خودمان اقدام کردیم.

بسم‌الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب‌العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما بزرگواران و نمازگزاران این خانه خدا همه را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین یعنی زنان و مردان اهل تقوا هر چیزی که از فضایل و مناقب گفته می‌شود مربوط به هر دو گروه است. هم زنان و هم مردان. سؤال می‌کنند بعضاً که ما روایاتی داریم که مضمون آن‌ها این است که بانوان در منزل بمانند برای آن‌ها بهتر است از اینکه به نماز جماعت و جمعه حاضر شوند. «مسجد المرأه بیتها» مسجد خانم‌ها خانه‌شان است. روایت هم زیاد داریم در این زمینه. تعداد متعددی روایت شبیه این داریم؛ یعنی در نماز جمعه و جماعت شرکت نکنند؟ آیا مفهومش این است؟

البته بحث مفصلی می‌خواهد تا توضیح کامل داده شود؛ اما اجمالاً این‌که همه این روایات را وقتی بررسی کنیم و دقت در آن کنیم ما را تنبیه می‌کند آگاهی می‌دهد توجه می‌دهد به این‌که بانوان باید اهل عفاف باشند. اهل عفت باشند. خود را در معرض چشم بیگانگان قرار ندهند و اهل تبرج نباشند. تبرج یعنی برج‌سازی. برج به خاطر اینکه از دور دیده می‌شود به آن برج می‌گویند. به خانم‌های هم که کاری می‌کنند که دیده شوند می‌گویند تبرج؛ یعنی دارد کاری می‌کند که دیده شود. به پایش خلخال می‌بندد که راه می‌رود صدا کند و امثال‌ذلک. این کار باید صورت نگیرد.

اما اگر با حفظ حدود الهی و رعایت شرایط توجه شود شرکت آن‌ها در مجامع که یکی هم نماز جماعت است هیچ اشکالی ندارد. بلکه مورد سفارش هم هست؛ و ما شواهد تاریخی فراوانی داریم که بانوان در مسجد حاضر می‌شدند. در زمان رسول خدا در زمان خلفا در زمان اهل‌بیت در همه زمان‌ها بودند حاضر بودند. قسمتی از مسجد را برای آن‌ها اختصاص می‌دادند. مثلاً در ذیل آیه ۵۹ سوره مبارکه احزاب که راجع به همسران رسول خدا است به آنجا مراجعه کنید روایاتی در آن باب آمده است. شواهد تاریخی در این مسئله هم فراوان است.

در یک بیانی است امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه فرمودند: زنان عقب مردان نماز جماعت را به همراه پیغمبر به‌جا می‌آوردند. دارد گزارش می‌دهد می‌گوید در زمان پیغمبر خانم‌ها پشت سر مردانی می‌ایستادند که پشت سر پیغمبر بودند. یا مثلاً روایت معروفی که فریقین نقل کردند هم شیعه گفته و هم سنی گفته که رسول خدا در حال نماز صدای گریه طفلی را شنید نماز را خیلی مختصر انجام دادند و با سرعت این نماز را تمام کردند تا مادر زودتر به بچه برسد. سؤال کردند که چرا؟ فرمودند صدای بچه می‌آمد نماز را زودتر تمام کردم که مادر به بچه رسیدگی کند. این یعنی خانم‌ها شرکت می‌کردند.

باز روایت دیگری است که فریقین نقل کردند که رسول خدا فرمود: وقتی خانم‌ها از شما برای رفتن به مسجد اجازه خواستند به آن‌ها اجازه بدهید؛ یعنی رسم بوده و می‌رفتند و البته با اذن. شاهد دیگر این‌که رسول خدا به خانم‌هایی که همراه مردان از مسجد خارج می‌شدند فرمودند: بهتر است صبر کنید ابتدا مردان خارج شوند سپس بانوان. این‌ها دستور عمل بود. شما مکه مشرف شدید مدینه رفتید. یکی از درهای مسجدالنبی باب النساء است؛ یعنی دری بود که پیغمبر مخصوص قرارداده بود که خانم‌ها از آن در وارد مسجد شوند. پس این حرف، حرف درستی نیست که زده می‌شود که خانم‌ها باید در خانه باشند و به مسجد و جماعت نیایند و حاضر نباشد.

در، آمدن و رفتن باید رعایت اصول شرعی بشود. هر فقیهی هم که حکم به کراهت کرده از همان باب است که عرض کردم. از باب تبرج، از باب رعایت نکردن عفت و رعایت نکردن شرایط و حدود الهی بوده. مثلاً درب مسجد هست که درب زنانه و مردانه یکی است. باهم داخل می‌شوند خارج می‌شوند. می‌خواهند بروند مستحبی انجام دهند دو تا حرام در کنارش انجام می‌دهند. این را باید مواظب بود که نشود؛ اما در جای دیگر این‌طور نیست.

یکی از نمونه‌های مهم تاریخی حضور صدیقه طاهره سلام‌الله علیها در مسجد و ایراد خطبه و مطالبه حقوق ازدست‌رفته است. این را همه مطلع هستید. زهرای اطهر به مسجد آمد و در مسجد حاضر شد و در اجتماع مسلمین حاضر شد. زهرای اطهر نماد یک عنصر انقلابی بصیر که با درک صحیح زمان دقیق و به‌موقع به وظیفه‌اش عمل کرد و ضمن بصیرت دهی به‌جامعه و بیان ریشه‌های انحراف از امام زمانش و از ولایت دفاع جانانه کرد. او با پوشش قراردادن قصه فدک که شنیده‌اید و یک‌وقت هم باید کامل به او پرداخت که این قصه فدک یک باغ و مزرعه به این معنا نبود یک ریشه‌ای دارد یک جریان مهمی پشت سر او هست حضرت این قصه را پوشش قرارداد مسئله انحراف امت پیغمبر و کج رفتن خواص و این‌که اگر حاکم جامعه منصوب از طرف خدا نباشد چه مشکلاتی پیش خواهد آمد را با طلاقت بیان و فصاحت تمام مطرح کردند.

صدیقه طاهره مشکل آن روز را وارد شدن افکار و تصمیمات شخصی که افراد نظرات خودشان را داخل کرده بودند یعنی همان حکومت بشری و نفی حاکمیت الهی و قرآن و دین می‌داند. می‌گوید مشکل جامعه این است که قرآن کنار رفته است. افکار زید و عمر آمده است؛ و پیامد چنین تفکری که آن روزها پایه‌اش ریخته شد این شد که اداره امور دنیای مردم از دین‌داری آن‌ها جداست. مردم یک عده‌ای باید مشغول دینشان باشند و کارهایشان را بکنند و یک عده آن‌ها را حاکمیت کنند و اداره کنند؛ که امروز شد نظام سکولاریسم. نظامی که ریشه او غافل شدن از وحی و شریعت الهی و اداره امور دنیوی بر اساس عقل بشری است.

همان عقلی که قسمتی از دستورات رسول خدا را که حرام بود حلال اعلام کرد. آن قسمتی که حلال بود حرام اعلام کرد. خالد بن ولید زنا کرد او را بخشیدند. کأن دین در تخفیف دادن فراموشی داشته نعوذبالله. ما تشخیص می‌دهیم او باید امروز بخشیده شود. بله باید حد می‌خورد اما بهتر است امروز بخشیده شود. این می‌شود حلال کردن حرام خدا و حرام کردن حلال خدا. این دین بشری است الهی نیست. این همان سکولاریسم است. دین را از سیاست جدا می‌داند. زهرای اطهر بزرگ‌ترین اشتباه مردم آن دوره را حذف کردن کسی از رأس حاکمیت جامعه می‌داند که از منبع غیب الهی مطلع بود و در تفکر و در عمل معصوم بود.

گفت او را جدا کردید از جامعه مشکل اصلی شما این خواهد بود و تا قیامت هم اصلاح نخواهد شد. مگر به‌جایگاه اصلی خودش برگردد. حکومت الهی را کردند حکومت مردم بر مردم؛ که کسی را با رأی عده‌ای بر خود حاکم کنند. نتیجه‌اش هم بشود قدرت‌نمایی قدرتمندان و صاحبان ثروت و نفوذ و تزویر؛ که آثارش را می‌بینید. الآن هم می‌بینیم؛ اما اگر حاکمیت الهی باشد حاکم خداترس است. خود را به مردم بدهکار می‌داند. خودش را مسئول می‌بیند. فاطمه سلام‌الله‌علیها همه اقدامات علی علیه‌السلام را در راستای ماندگاری دین و قران می‌داند.

در قسمتی از خطبه فرمود، جرم علی این بود که در راه اسلام هیچ ملاحظه‌ای نمی‌کرد. بنای او برپا کردن عدل بود. اقامه عدل بود؛ یعنی مشکل اصلی، سازش‌ناپذیری و عدالت علی‌بن‌ابی‌طالب بود. زهرای مرضیه با ایراد این خطبه وظیفه خودش را انجام داد. به تمامه و به کماله از ولایت دفاع کرد. از امامت دفاع کرد و منحرفان را تا قیامت بی‌آبرو کرد. بخصوص با آن وصیت آخری که انجام داد که من را شبانه تجهیز کنید. دفن من، غسل من، کفن من همه شبانه باشد که این سؤال همیشه در اذهان تاریخ مطرح شود که چرا یگانه دختر پیغمبر قبر او مخفی است.

این سؤال، سؤال مظلومیت علی و اولاد علی و خاندان عصمت و طهارت است. لطماتی به حضرت زدند. این لطمات چطور بود، چه بود که این روزهای آخری که علی‌بن‌ابی‌طالب وارد منزل می‌شد صدیقه طاهره چادرش را روی صورتش می‌گرفت که علی صورت او را نبیند. این لطماتی که به حضرت زدند چه بود که آن موقعی که علی‌بن‌ابی‌طالب این بدن مطهره را غسل می‌داد دست از غسل کشید. لعنه الله علی القوم الظالمین. باید خطبه حضرت را خوب یاد بگیریم. خوب بخوانید با مسائل او خوب آشنا شوید. مسائل او را با مسائل روز تطبیق کنیم. طابقا نعل بالنعل مثل امروز قضایا در حال تکرار است. تاریخ تکرار می‌شود. این‌ها را باید یاد گرفت و عبرت بگیریم. خدای تعالی دل ما را و قلب ما را ظرف معارف الهی قرار بدهد ان شاء الله. همه ما را موفق کند که در مسیر اهل‌بیت عصمت و طهارت حرکت کنیم.

یکی از مناسبت‌های هفته هشتم اسفند است که روز امور تربیتی و تربیت اسلامی نام‌گذاری شده. مسئله تربیت از مباحث مهم و مورد تأکید اسلام است. تا جایی که خدای تعالی خودش را مربی عالمیان می‌داند و تربیت همه موجودات را به خودش نسبت داده است و بر همین مطلب هم تأکید دارد؛ و ما هرروز او را تکرار می‌کنیم که فراموش نکنیم که رب ما خداست. «الحمدالله رب‌العالمین» که یادمان باشد پرورش‌دهنده و مربی ما خداست و همین کلام الهی مبین این نکته است که انسان باید در صراط مستقیم حرکت کند تا به مقصد برسد و این مسیر بدون مربی نمی‌شود و اگر مربی نداشته باشد یکی از بدترین موجودات خلقت خواهد بود و لذا همه باید برای اصلاح نفسشان و تزکیه نفسشان برنامه داشته باشند و همه ما برنامه داشته باشیم و برای خودمان استاد اخلاق داشته باشیم و در جلسات موعظه و نصیحت شرکت کنیم و چقدر از وقتمان را در ماه اختصاص به شنیدن موعظه می‌دهیم؟ بزرگان ما تا آن لحظات آخر عمرشان اهل شنیدن موعظه بودند. همه ما برای خودمان این واعظ را داشته باشیم. برای خودمان جلساتی را برویم که پند دهنده باشد که تذکر باشد. برای هر کاری به متخصصش رجوع می‌شود. کسی رهاشده در هیچ علمی و فنی مهارت کسب نمی‌کند. بگوید من پزشک شدم بدون این‌که مربی داشته باشم و استاد داشته باشم.

علوم معنوی و اخلاقیات و مسائل معنوی هم همین‌طور است. علاوه بر این‌که دقیق و لطیف است و ظریف است باید حتماً با یک استادی طی شود. روح و مرکز فهم و احساس انسان بسیار لطیف است. نمی‌شود او را در اختیار هرکسی قرارداد؛ و یا خود انسان تصمیم بگیرد که مثلاً یک مسیری را طی کند. نمی‌شود. باید خدمت استاد رسید. نسخه‌ها و دستورات او را حالا یا استاد عمومی است یا خصوصی از او بهره‌برداری کرد و مسائل دنیا و آخرت را تنظیم کرد. لذا بحث تربیتی خیلی مهم است. برای دنیای انسان و آخرت انسان، باورهای انسان، رفتارهای انسان، همه این‌ها را تربیت تغییر می‌دهد.

خانواده‌ها در تربیت فرزندانشان حساس و سخت‌گیر باشند. انسان که فاسد متولد نمی‌شود. تربیت او را فاسد می‌کند. همه انسان‌ها بر فطرت پاک به دنیا می‌آیند؛ اما بعد از مدتی می‌بینید که بچه‌ای که به دنیا می‌آید شما وقتی او را می‌بینید عصمت از سر و روی بچه می‌بارد. آرام‌آرام آرام بزرگ می‌شود یک مار و یک افعی می‌شود که آدم اصلاً احتمال نمی‌داد که همان‌که چند وقت قبل در بغل می‌گرفت و صحبت می‌کرد با او این همان است. بررسی که می‌کنیم می‌بینیم که خودمان او را این‌طور تربیت کردیم. رفتار خود ما روش خود ما او را این‌طور کرد. انسان باتربیت است که انسان می‌شود.

همه ما حیوان بالفعل هستیم وقتی به دنیا می‌آییم و انسان بالقوه. باتربیت این انسانیت ما بالفعل می‌شود و حیوانیت ما از بین می‌رود؛ اما اگر تربیت نباشد آن حیوان بالفعل خواهد ماند. خدای‌نکرده اگر تحت تربیت یک حیوان‌صفت کسی قرار بگیرد از او یک حیوان به وجود خواهد آمد. گرگ درنده خواهد شد که هم به خودش هم به دیگران تعرض می‌کند. حیوانات درنده حیواناتی که رام نیستند و اهلی نیستند اگر چموشی می‌کنند فقط خودشان آزار می‌رسانند. خودشان ناراحت هستند؛ اما اگر انسان، خدایی نکرده حیوان‌صفت شد هم خودش ناراحت است هم دیگران را می‌خواهد مثل خودش کند جامعه را به فساد می‌کشاند. اگر مهذب نشده باشد یک امتی را از بین خواهد برد و اگر انسانی مهذب شد و پاک شد و تربیت شد او امتی را پاک می‌کند.

لذا علم به‌تنهایی به درد نمی‌خورد. علم باید در کنارش حتماً تربیت و تهذیب باشد و این تهذیب البته اولاً در خانواده است و نقش اصلی را خانواده دارد. بخصوص مادران نقش مهم و اساسی دارند. بعد از او مدرسه است. در مدرسه است که دانش‌آموز یک شخصیت مستقل علمی و اخلاقی و انقلابی پیدا می‌کند. امروز احتیاج است که اصول تفکر انقلابی به دانش‌آموزان تعلیم داده شود. باید در کنار علم و تهذیب نفس استکبارستیزی و مقابله با نظام سلطه و ظلم‌ستیزی بصیر بودن دشمن‌شناسی و استقلال به دانش‌آموزان کاملاً آموزش داده شود. آیا الآن خروجی مدرسه‌های ما این‌گونه هست؟ باید این‌گونه باشد. لذا این سخن که گفته‌شده که اگر بچه‌ای خوب تربیت شود یک امتی را نجات می‌دهد و اگر بد تربیت شود امتی را از بین می‌برد حرف درستی است. امت همه جورش می‌شود. از یک جمع کوچک را امت بگیرید تا یک کشور این‌ها همه‌اش امت است.

لذا این اتفاقات و جریاناتی را که می‌شنوید در بین مردم در بین خانواده‌ها این‌ها مطلب کمی نیست. بعضاً در بین مسئولین یک کارهایی می‌کنند، یک حرف‌هایی می‌زنند، یک عملی دارند از خودشان که این‌ها قابل‌درک است برای ما که می‌فهمیم اگر کسی تربیت اسلامی و الهی نداشته باشد مبتلابه این بلایا خواهد شد. این روز امور تربیتی را به همه معلمین دلسوز و مربیان تربیتی تبریک می‌گوییم. خدا قوت می‌گوییم. امیدواریم ان‌شاءالله امانات که در دست شماست را خوب اداره کنید و خوب این‌ها را به منزل برسانید ان‌شاءالله.

بیانات رهبری را در ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین شنیدید و به محورهای مهم او هم توجه کردید. قطعاً توجه به این نکته که بعد از ۷۰ سال تجاوز و کشتار و قتل‌عام نشانه‌های افول رژیم صهیونیستی نمایان شده. انتفاضه سوم که بسیار امیدوارکننده است امید است که به نتیجه برسد؛ و این‌که مسئله فلسطین باید مهم‌ترین و محوری‌ترین مسئله جهان اسلام باشد نکات بااهمیتی است که بیان فرمودند و باید روی او هم کارکرد. همین‌جا بنده عرض می‌کنم ملت مسلمان ایران فلسطین را پاره تن اسلام می‌داند و تا محو و نابودی کامل اسرائیل تمام گزینه‌های او روی میز است. ما هرگز عربستان این بچه پادوی صهیونیست‌ها را فراموش نمی‌کنیم «مرگ بر آل سعود» البته هرگز جنایات آمریکا را در حق اسلام و مسلمین و مردم ایران از یاد نخواهیم برد «مرگ بر آمریکا».

در همین روزها اتفاقاً پنجاه و سومین نشست امنیتی آفریقایی آسیایی که در مونیخ برگزار شد نکات مهمی در آنجا مطرح شد که حتماً ملاحظه کردید. مواضع مشترکی که سه کشور ترکیه عربستان و رژیم صهیونیستی علیه ایران گرفتند و در حقیقت خواستند در مقابل ایران یک جبهه درست کنند که پشت این جبهه هم مثل همیشه آمریکاست. این‌ها تلاش می‌کنند با این کارها و حرف‌ها نفوذ منطقه‌ای ایران را کنترل کنند و محور مقاومت را تضعیف و تخریب کنند. لذا حرف‌هایی زدند که قبل از آنکه متوجه ایران باشد به خود آن‌ها برمی‌گردد. خصوصاً عربستان آن وزیر خارجه مزلف و بی‌بند و بارش و شراب‌خوارش یک حرف‌هایی را علیه ایران زد.

مثلاً ایران را تهدید جهان معاصر خواندند. این را کسانی می‌گویند که خودشان فرماندهی جنگ‌های ویران‌کننده منطقه را به عهده‌دارند. هرروز تعدادی از مردم بی‌گناه فلسطین، غزه، یمن، لبنان، سوریه، بحرین، عراق، توسط آن‌ها کشته می‌شوند. عربستانی که کشور خودش قانون اساسی ندارد و بدون قانون اساسی اداره می‌شود و تولید و تجهیز و حمایت او از القاعده و النصره و داعش بر کسی پوشیده نیست به ایران ایراد می‌گیرد و می‌گوید ایران بزرگ‌ترین حامی تروریست جهان است. البته چاره‌ای هم ندارند. باید این‌طور سخن بگویند. چون نفوذ ایران آن‌ها را به وحشت انداخته است.

بااینکه این‌همه تبلیغ علیه ایران در هر فرصتی که داشتند کردند در یکجایی می‌خواندم ۹۰ درصد مردم ترکیه ایران را دوستی قابل‌اعتماد می‌دانند. ۶۲ درصد از مردم عربستان ایران را کشور اسلامی قابل‌احترام می‌دانند. این نفوذ ایران در بین مردم است. آن‌وقت ترکیه و عربستان به همراه رژیم صهیونیستی مشترکاً علیه ایران حرف زدند در این چند روز. البته در این جبهه سازی علیه ایران هم بین خودشان موفق نبودند. دیدید که کویت و عمان روابط خودشان را با ایران برقرار کردند و روابط را ادامه داد. لذا لازم است با توجه به قدرت منطقه‌ای که ایران دارد پاسخ رجزهایی که خوانده می‌شود را قاطعانه عزیزان بدهند. البته مردم و مسئولین ایران تا آخر از محور مقاومت حمایت و پشتیبانی خواهند کرد.

تذکری هم برای چندمین بار باز رهبری به مسئولین دادند که کار برای مردم را در اولویت قرار بدهید. به فکر مردم باشید. اشکالات را به گذشتگان متوجه نکنید. چون بعدی‌ها هم می‌آیند و به خود شما متوجه خواهند کرد. واقعاً اگر مشکلی هم هست و از قبل مانده باید زود بررسی کرد و او را به کار انداخت؛ یعنی درستش کرد. نه اینکه بعد از چهار سال بازبگوییم تقصیر زید بود، تقصیر عمر بود. باید برنامه‌ریزی داشت و کار را انجام داد.

مسئله‌ای که ما هم استانی و کشوری درخواست کرده بودیم باز مورد تأکید حضرت ایشان هم شد که مسئولین گزارش بدهند که چه کرده‌اند؛ که باز از استان این را مطالبه می‌کنیم و درخواست می‌کنیم که به مردم گزارش بدهید. مگر شما نمی‌گویید که داعیه ولایت مداری دارید و ولایت مدار هستید؟! بسم‌الله بفرمایید که چه کارکردید. چون امر ولی در اقتصاد مقاومتی امسال اقدام و عمل بود شما هم پیروی از ولی دارید، کار هم که دست خودتان بود. بفرمایید گزارش کار خودتان را به مردم بدهید و مردم را خوشحال کنید. امیدوار کنید.

شب گذشته هم جمعی از شاعران مذهبی و آیینی با رهبر انقلاب دیدار داشتند و ایشان بر موضوعاتی تأکید کردند که ان‌شاءالله موردتوجه همه قرار بگیرد و رعایت کنند. شعرا باید مسائل صدر اول اسلام را به جریانات امروز متصل کنند. این از خواسته‌های ایشان بود؛ و پیروی عملی از ائمه داشته باشند؛ یعنی باید اهل مبارزه با ظلم و فساد باشند و اعلام برائت از دشمنان کنند. همان‌طور که اهل‌بیت داشتند این‌ها هم داشته باشند؛ و دیگران هم داشته باشند. بر سبک زندگی اسلامی و هجمه‌ای که به این روش است نکاتی را بیان فرمودند. بنده هم ان‌شاءالله در آینده قصد دارم بعضی از هجمه‌هایی که بر سبک زندگی اسلامی وارد می‌شود، آن‌ها این کار را می‌کنند که ما زمین‌گیر بشویم که اگر برخلاف میل آن‌ها حرکت کنیم آن‌ها سردرگم خواهند شد آن‌ها را بیان کنیم به حول و قوه الهی.

نکته‌ای هم عرض می‌کنم که دوستان دقت کنند. مسئله بیت‌المال و مصرف بیت‌المال بسیار اهمیت دارد. هرکسی نمی‌تواند هر طور دلش خواست مصرف ‌کنند. بیانات امیرالمؤمنین را در نهج‌البلاغه ببینید. در روایات ببینید. بیچاره می‌کند مصرف کردن بیت‌المال بدون دلیل که هر کس هر جور دلش خواست مصرف کند. بخصوص گاهی افراد برای تثبیت جایگاه خودشان از بیت‌المال استفاده می‌کنند. این حرف درستی است که بالاخره وقتی مهمانی وارد شهر می‌شود باید به استقبال او رفت. از او تجلیل کرد و او را تقدیر کرد. تکریمش کرد؛ اما نباید از حد گذراند و به اسراف افتاد.

دوستان حتماً یادشان هست که من قبل از آمدن ریاست محترم جمهور به استان عرض کردم در مراسم استقبال اسرافی صورت نگیرد. آن موقع هم دقتی کردم عددی را که مطرح کرده بودند برای سفر البته زیاد بود ولی با اغماض می‌شد سکوت کرد و چیزی نگفت. بالاخره وضعیت اقتصاد کشور را باید در نظر گرفت. ما مقدار دارایی‌مان معلوم است. باید بفهمیم چگونه باید خرج کنیم. آن‌وقت در سال اقدام و عمل در بحث اقتصاد مقاومتی نوعی و به‌گونه‌ای عمل شود که قابل دفاع نیست. بعدها مطالبی به گوش ما خورد. من دادم بعضی از دوستان تحقیق کنند. گزارش‌هایی به دستم رسید که لازم بود پیگیری کنم و توجیهی پیدا کنم که وقتی به من گفته می‌شود بتوانم دفاع کنم.

یک آقایی مراجعه کرد گفت فلان مبلغ پول من را از هزینه سفر برای رئیس‌جمهور ندادند. گفتم این مبلغی که می‌گویید خیلی زیاد است. مربوط به چند روز بوده است؟ کی بوده است؟ پیگیری کردیم که دیدیم نه. خب خیلی مصیبت است. آقایانی که نشستند در جلسه تصویب کردند، لایحه دادند، دیگران تصویب کردند این پول از بیت‌المال و از جیب مردم هزینه می‌شود برای چه به چه مجوزی؟ مثلاً نهار این‌یک روز حرکتی که در اینجا صورت گرفت نزدیک به ۵۰۰ میلیون باید باشد؟ چند نفر را شما غذا دادید؟ نزدیک ۴۰۰ و خرده‌ای میلیون است. حالا آن‌طور که بنده پیگیری کردم. الآن این‌ها قابل توجیه نیست.

هفته گذشته خواستم عرض کنم نشد؛ اما امروز از بازرسی استان و دستگاه‌های ذی‌ربط می‌خواهم به‌دقت این مطلب را پیگیری کنند. مطالبه عمومی است و بعضی هم به شکایت به دفتر آمدند. این را باید بررسی دقیق کنند و علت این ریخت‌وپاش‌ها را برای مردم توضیح بدهند. اگر واقعاً توجیهی دارد توجیه کنند و ما هم می‌پذیریم که چه بوده است. اگر خطایی بوده برخورد جدی باید بشود. در حکومت اسلامی بیت‌المال تیول شخصی افراد نیست که هر طور دلشان خواست مصرف کنند و دست‌درازی کنند. آن‌هم در چنین استانی که ما با مشکلات عدیده روبرو هستیم. بیکاری و رکود. گاهی راه افتادن یک واحد اقتصادی با مبالغی کمتر از این مبالغ میسور است. می‌شود خانواده‌هایی را با همین مقدارها به راه انداخت. کارگاهی را روبه‌راه کرد. تعدادی را به کار گماشت.

افرادی که لایحه دادند، اعضایی که مبالغ را تصویب کردند، اگر افراط و اسراف و تبذیر کرده باشند نزد خدای تعالی عذر مقبول ندارند و در دنیا هم محکوم هستند. این‌ها را توجه کنید. البته پیگیری کردم فرمانداری جلوی لایحه را گرفته است. دوباره احتمالاً به شورای شهر برمی‌گردد. قسمت‌هایی شاید نقض و ابرام شود. بالاخره خرج شده. حالا این می‌اندازد گردن او، این می‌اندازد گردن این. او می‌گوید من نمی‌دهم. این می‌گوید من نمی‌دهم. ولی خرج کردند؛ اما چه خرج کردند نمی‌دانم. این را باید پیگیری کرد. می‌گویند این‌ها را در خطبه برای مردم نگو. من باید بگویم. اگر نگویم مردم در جهل می‌مانند.

کسانی که لایحه دادند، کسانی که در شورا آن لایحه را تصویب کردند، این‌ها کسانی هستند که شما به آن‌ها رأی دادید. در گناهی که دیگران می‌کنند اگر با دقت رأی ندهید در تخلف آن‌ها همه‌کسانی که آن‌ها را به مسند نشانده‌اند شریک هستند. مواظب باشید. البته من می‌دانم در بین افرادی که در شورا هستند و در جلسات حضور دارند همه یکسان نیستند. این را توجه داشته باشید. نگویید فلانی همه را از دم شست و رفت. نه این‌طور نیست. تعدادی را من مطلع هستم که این‌ها بزرگوار هستند. توجه دارند؛ اما بعضی وقت‌ها چنان عرصه را بر افراد تنگ می‌کنند که آن‌ها هم دیگر نمی‌توانند مقاومت کنند. نمی‌توانند مقاومت کنند عرصه تنگ می‌شود. همه‌کس هم که در یک حد نیستند. در یک سطح نیستند. نمی‌شود ایراد گرفت بعضی وقت‌ها به بعضی از این جریانات؛ اما قبلش می‌شود این کار را کرد.

شما باید مواظب باشید. مواظب باشید به آدم‌های ارزشی محکم و مقاوم بر اصول شناسایی کنید به آن‌ها رأی بدهید. از همین الآن بعضی چهره‌های خناس شروع کردند دارند افرادی را صحبت می‌کنند، جلسه می‌گذارند، تطمیع می‌کنند، پول هم خرج می‌کنند. میلیاردی خرج می‌کنند که وارد شوند برای مردم هزینه کنند. به مردم خدمت کنند. عاقبت خودشان را درست کنند. به مردم خدمت کنند. بگذریم.

لازم است من اینجا و وظیفه حکم می‌کند که در اینجا از برادر بزرگوارم، برادر انقلابی، ولایی، جناب سردار استاد حسینی تشکر و قدردانی کنم. برادری که در مدت مأموریتش در استان به‌عنوان فرمانده سپاه ناحیه امام حسن مایه خدماتی بودند. به‌خصوص مقاومت در مقابل بعضی از جریانات سیاسی زاویه‌دار با نظام و همچنین در بحث اقتصاد مقاومتی که مورد تأکید رهبری بود فعالیت‌های مؤثری را انجام دادند. برای رشد و ارتقای ساختاری سپاه در استان فعالیت‌هایی را انجام دادند؛ و در خارج از استان هم برای سپاه استان فعالیت‌هایی را کردند. در امور فرهنگی هم به‌اندازه وسع خودشان انجام‌وظیفه کردند. بنده به‌نوبه خودم از طرف شما و خودم تشکر می‌کنم. از مساعی و زحمات این بزرگوار و امیدوارم هر جا و در هر مسئولیتی که هستند موفق و مؤید باشند ان‌شاءالله.

دهم اسفند سال ۸۵ سالگرد ارتحال عالم وارسته و مرجع انقلابی حضرت آیت‌الله‌العظمی فاضل لنکرانی را گرامی می‌داریم خدای تعالی بر رفعت مقام او بیفزاید ان‌شاءالله.

و یک نکته پایانی، هوای شهر هوای خوبی است ولی آلودگی استان زیاد است. باید به درخت‌کاری اهمیت داد. آرام‌آرام به فصل درخت‌کاری نزدیک می‌شویم. کارهای خوبی را شهرداری انجام داده است که در اطراف شهر کارهایی را کردند ولی همه ما موظف هستیم این کار را انجام بدهیم. هر کس به توان خودش درختی را نشا کند. من یک طرح هم داده بودم این را هی تکرار می‌کنم تا ان‌شاءالله یک‌وقتی به نتیجه برسد؛ و او این بود که هرکسی که در استان از دنیا می‌رود به نام او یک درختی در یک منطقه را مشخص کنند و درخت بکارند. مثلاً تعداد افرادی که در این استان در ماه از دنیا می‌روند مثلاً ۱۰۰ نفر است صد تا درخت کاشته شود. آرام‌آرام فضا زیاد خواهد شد. این امور تدریجی تدریجاً زیاد می‌شود و فضای سبزی به وجود خواهد آمد.

 

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.