- شرح صحیفه سجادیه-دعای بیست و سوم
- جلسه دوم
- ۱۳۹۵/۱۲/۴
بسمالله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیَتَکَ، وَ جَلِّلْنِی عَافِیَتَکَ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ، وَ أَکْرِمْنِی بِعَافِیَتِکَ، وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَافِیَتِکَ، وَ هَبْ لِی عَافِیَتَکَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِیَتَکَ، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیَتَکَ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَافِیَتِکَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ.
بحث راجع به دعای بیست و سوم از دعاهای امام سجاد علیهالسلام است که راجع به عافیت و شُکر برای عافیت است. جلسه گذشته قسمتی راجع به صحیفه سجادیه و اینکه جایگاه این کتاب چقدر شریف است و عظمت دارد و اهمیت دارد بعضی کلمات را گفتم. در این دعا هم وارد شدیم. امشب هم ادامه میدهم. یکی دو نکته را همعرض میکنم دقیق است انشاءالله توجه کنید.
عرض کردیم که در دعای بیست و سوم حضرت راجع به عافیت بیان کردند؛ و عرض کردیم که نظم جهان یک رابطه دوطرفه است، بین انسان و نظمی که در عالم وجود قرار دارد؛ و انسان موجودی است که نیازهای گسترده و متنوعی دارد؛ که خدای تعالی برای هرکدام از آن نیازها یک پاسخی قرارداده؛ و عافیتهایی که در این دعای شریفه وجود دارد اشاره میکند به یکی از آن مواردی که هست. مثل أَلْبِسْنِی، جَلِّلْنِی، حَصِّنِّی، أَکْرِمْنِی، أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ، أَفْرِشْنِی هرکدام از اینها یک بُعدی از ابعاد فردی و اجتماعی و خانوادگی و روحی و جسمی و دنیایی و آخرتی انسان را اشاره میکند.
میگوید در همه اینها انسان عافیت داشته باشد. عافیت، دفاع خدا از بندهاش است. بحث عافیت را خوب توجه کنید. فکر نکنید که مطلب کمی است. کلمه عافیت اسم است به معنای صحت بخش. وقتی میگوییم عافِنی یعنی خدایا این صحت را به من ببخش و من را از بدیها دور کن. دفع و رفع همه مکروهات، چه مکروه روحی باشد، چه بدنی باشد، چه دنیایی باشد، چه آخرت باشد، چه ظاهری باشد، چه باطنی باشد. همه اینها وقتی از انسان دور شد انسان در حالت عافیت قرارگرفته است.
در حدیث دارد که درباره رسول خدا صلی الله علیه و آله اینطور گفتهشده که از خدا چیزی نخواست محبوبتر از اینکه از خداوند عافیت خواست. چون «عافیه لفظٌ جامعٌ لانواع خیرِ الدارَین» عافیت یک لفظ جامع برای همه خیرهاست. فرصت میکنید که دعا بخوانید برای خودتان عافیت بخواهید. عافیت در دنیا و آخرت. هم برای خودتان و هم برای دیگران. یکی از دعاهای خیلی خوب است. عافیت نعمت بزرگی است که خدای تعالی به عبدش و به بندهاش عنایت میکند.
اگر یک بدنی علیل باشد، زبانش لال باشد، گویا نباشد، گوشش شنوایی نداشته باشد، چشمش بینایی نداشته باشد، نتواند قدم بردارد، دستش ازکارافتاده باشد و محروم باشد، یک چنین کسی چطور میتواند کسب سعادت کند؟! چه برای دنیایش و چه برای آخرتش. در اقالیم سبعهاش دستوپا و چشم و گوش؛ و حالا اگر کسی قلبش ازنظر اعتقادی مریض باشد، سینهاش دچار تنگی باشد، باطنش گرفتار تاریکی باشد، روحش دچار گرفتگی و قبض باشد، این چطور میتواند تأمین خیر آخرت برای خودش کند؟!
هم عافیت دنیا هم عافیت آخرت. عافیت دنیا همان ارکان بدنی او بود. عافیت آخرتی هم با همینها کسب میشود. با قلبش کسب میشود. با درونش کسب میشود. نعمت سلامت در بدن و صحت دین و عافیت در دین برای مردم متأسفانه ارزشش آنطور که باید روشن نیست. وقتیکه از دست میرود یکقسمتیاش روشن میشود. چند روایت برایتان بخوانم ببینید عافیت کجاست.
امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه: از خدای تعالی درخواست عافیت در دینمان میکنیم. حضرت فرمود ما از خدا طلب میکنیم که عافیت در دینمان باشد. جالب است شما نگاه کنید در بحث عافیت که مطرح میکند هم عافیت در دین را میگوید هم دنیا را. دائماً یا آخرت را میگوید یا دنیا را. عافیتهای مادی را میگوید و معنوی را. حضرت فرمود از خدای تعالی درخواست عافیت در دینمان میکنیم، همانطوری که درخواست سلامتی کامل در بدنهایمان میکنیم.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: سلامتی و عافیت نعمت پنهانی است. قدرش بر همگان مجهول است. چون یافته شود فراموش گردد. مثل همین نفسی که میکشیم و زمانی که از دست برود با آه و حسرت از او یاد میکنیم. یک سرماخوردگی و یک ناراحتی که میشود آه میکشیم. این مربوط به بدنمان. اگر خداینکرده آلزایمر بگیریم که دیگر یادمآنهم نیست که باید چه بخواهیم. دیگران افسوس میخورند. «العافیه أهنأ النّعم» امیرالمؤمنین فرمودند: تندرستی و سلامتی خوشگوارترین نعمتهاست «اﻟﻌﺎﻓﯿﺔ أﺷﺮف اﻟﻠﺒﺎﺳﯿﻦ» اگر دو لباس خدا بر ما پوشیده باشد یکی از بهترین آن دو تا عافیت است که بر قامت ما پوشیده است.
عافیت چه دنیا و چه آخرت هی تکرار که میکنم توجه داشته باشید. «لا لباس اجمل من العافیه» هیچ لباسی جمیلتر و زیباتر از عافیت نیست. با عافیت است که زندگی لذت پیدا میکند. اینها همه از امیرالمؤمنین است «العافیه عشره أجزاء تسعه منها فی الصمت الا بذکر الله» عافیت ۱۰ جزء دارد ۹ جزء آن سکوت است. مگر زبانت برای ذکر خدا باز باشد «و واحد فی ترک مجالسه سفهاء» یک قسمتش هم این است که با آدم نادان ننشینید. چقدر اینها مهم است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هرکسی یکبار بر من صلوات بفرستد خداوند دری از عافیت به روی او باز میکند. معلوم میشود این ذکر ذکر شریفی است. آثار و برکات فراوانی دارد. اگر توفیقش باشد و خدای تعالی کمک کند شاید یک جلسه بیش از یک ساعت راجع به همین ذکر و خصوصیات و آثار این ذکر برای شما فرصت کنم صحبت کنم. خیلی ذکر درود بر پیغمبر و آل پیغمبر آثار وجودی دارد. کم نگیرید آن را. هر بار که شما میفرستید هم به شما افزوده میشود هم به خود پیغمبر اکرم افزوده میشود.
لذا باز اینجا حضرت این را فرمودند که دری از عافیت به روی انسان باز میشود؛ یعنی یک نعمت زیاد. اصلاً اینکه انسان بفهمد چگونه دعا کند مهم است. خود این ذکر درود بر پیغمبر و آل پیغمبر یک دعا است. اینکه آدم بفهمد چه طور دعا کند، وقتی فرصت دعا پیدا کرد دلت لرزید و چشمت بارانی شد، اشک چشمت آمد، دل شبی بود، مضجع شریفی بود یک حال دعایی پیدا کردی، فرصت دعا برایت پیش امد چگونه دعا کنی مهم است. چه چیزی بخواهی مهم است.
مرحوم علامه مجلسی صاحب بحار، مجلسی پدر میگوید من یک شبی حالم منقلب بود در حال انقلاب روحی بودم حس کردم الآن هرچه دعا کنم این دعای من مستجاب است در این فکر بودم که چه دعا کنم، صدای بچه از گهواره بلند شد، گفتم او را مروج دین و قرآن و اهلبیت قرار بده. دعا خیلی اثر دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله بر یک مریضی وارد شدند از احوالش پرسیدند که چه شده است، چرا اینطور شدهای؟ عرض کرد یا رسولالله من نماز مغرب را خواندم در نماز مغرب سوره قارعه خواندم به خدای تعالی بعد از نماز عرضه داشتم که الهی اگر بر من نزد تو گناهی هست و میخواهی مرا در آخرت به آن گناه عذاب کنی مرا به آخرت نینداز در همین دنیا مکافات کن. آمدم خانه شدم این. بعضی دعاها هم بلافاصله میگیرد. رسول خدا فرمود: دعای بدی کردی. اگر میخواهی دعا بکنی اینگونه دعا کن. چرا اینگونه دعا نکردی که «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا من عذاب النار» اینطور دعا کنید که در دنیا و آخرت به من خیر بده. آنوقت خدا خودش گناهانت را میبخشد.
اینکه انسان چطور دعا کند مهم است. آن جلسه عرض کردم که امیرالمؤمنین به امام حسن مجتبی علیهالسلام یاد میدهد که وقتی میخواهی دعا کنی بگو «لا تفرق بینی و بین العافیه ابدا ما ابقیتنی» خدایا تا وقتیکه مرا زنده میداری بین من و عافیت جدایی نینداز. این خیلی دعای قشنگی است. وقتی میگوییم عافیت گفتیم که عافیت به چه معناست، سلامت. سلامت در دین و دنیا، مادی، معنوی، ظاهری، باطنی، همه اینها را میگیرد.
در فراز بعدی امام سجاد علیهالسلام دوباره ذکر پیغمبر را تکرار میکنند «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِی عَافِیَهً کَافِیَهً شَافِیَهً عَالِیَهً نَامِیَهً» خیلی این عبارات قشنگ است. پر از مفهوم و محتوا است. من فرصت توضیح مفصل ندارم. فقط عبارت را بعضاً معنا میکنم. مرا تندرستی عطا فرما. تندرستی که کَافِیَهً بینیاز کننده باشد. شَافِیَهً بهبوددهنده باشد. عَالِیَهً بالاتر و برتر باشد. نَامِیَهً افزون شونده باشد. یک عافیت همهجانبه
«عَافِیَهً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیَهَ، عَافِیَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ» ببینید که کلمه عافیت را همهاش تکرار میکند. عافیت و تندرستی که در تنم تندرستی بیافریند. تندرستی که مربوط به دنیا و آخرت باشد. تندرستی آخرتی مربوط به بازو و پا و چشم و گوش دیگر نیست. اعتقادات و معنویات و روحیات است. اینجا دوباره حضرت سجاد چند مطلب را از خدا طلب میکند. عافیت در امان بودن از ناگواریها است. عَافِنِی مرا در امان نگهدار. رهاییبخش از کسالتها است. عافیتی که حاکم بر همه عرصههای حیات انسانی باشد. بهطوریکه هم دنیایم را بگیرد هم آخرتم را. عافیت تندرستی در دین و دنیاست. مادی و معنوی. اگر این عافیت به دست بیاید یکی از بزرگترین نعمتها است.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اگر خدای تعالی شمارا عافیت داد از او استقبال کنید و اگر به آزمایش و ابتلا و محنت دچار شدید استقامت ورزید که عاقبت خوش برای پرهیزکاران است. امکان دارد یک مدتی به خاطر ابتلا بعضی از عافیتها را از شما بگیرد. در مالتان، در جسمتان، حتی در فهمتان. بعضی وقتها میشود که انسان یک مطلب ساده را هر چه فکر میکند نمیفهمد. بعضی وقتها حافظه را خدا از انسان میگیرد. راهی را که هرروز میرود و میآید یکدفعه در چند لحظه یادش میرود.۲۰ سال است یک مسیری را دارد میرود و میآید یکمرتبه میبینید که در یکلحظهای یادش میرود. هرچه فکر میکند که الآن کجاست متوجه نمیشود. خدا میخواهد تنبیه کند تذکر بدهد. اینها را انسان باید غنیمت بشمارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله خودش اینگونه دعا میکرد «اسئلک تمام العافیه» خدایا از تو تمام عافیت را میخواهم «ثم قال» بعد خود حضرت اینطور میفرمود تمام العافیه یعنی «الفوز بالجنه و النجاه من النار» یعنی من را رستگار کن بهشتیم کن و از جهنم نجاتم بده «اسئلک تمام العافیه» یعنی این.
ابوذر غفاری معروف بود به یک دعایی که امام صادق علیهالسلام او را نقل میکند. میگوید ابوذر در نزد اهل آسمانها معروف به این دعا بود؛ یعنی ملائکه وقتی میخواستند ابوذر را نام ببرند میگفتند ابوذری که معروف به این دعا است. «اللهم انی اسئلک الایمان بک» خدایا من از تو ایمان به تو را میخواهم «و التصدیق بنبیک» و اینکه پیغمبرت را تصدیق کنم «و العافیه من جمیع البلاء» از تو میخواهم که هیچ بلایی به من نرسد. در هر بلایی من سالم بمانم «و الشکر علی العافیه و الغنا عن شرار الناس» و از انسانهای شرور بینیاز باشم. اگر هم مشکلی دارم و نیازی دارم نیاز من را به دست شرار خلقت نیندازی. این دعایی بود که ابوذر میکرده و اهل آسمانها ابوذر را به این دعا میشناختند.
قدر عافیتی که داریم را بدانیم. عافیت در عقل. چه در امور مادی چه در امور معنوی. هر مقدار را که داریم قدر بدانیم. چون «و ان شکرتم لازیدنکم» عافیت با شکرگزاری زیاد میشود. اینجا امام سجاد علیهالسلام گفت «عَافِیَهً کَافِیَهً شَافِیَهً عَالِیَهً نَامِیَهً» چهار صفت را برای عافیت گفت. این، یک مطلب دقیق است خوب دقت کنید. من زیاد هم نمیخواهم در آن ورود کنم فقط میخواهم اشارهکنم. کَافِیَهً کفایتکننده باشد. شَافِیَهً شفادهنده باشد. عَالِیَهً انسان را بالا ببرد. نَامِیَهً افزایش و نمو داشته باشد.
شاید به تعبیر بعضی از اهل معرفت مربوط به ارکان اربعه عالم کبیر باشد. ما یک عالم کبیر داریم. یک عالم صغیر داریم. خدا در انسان عالم کبیر قرار داد «أتزعم أَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ» خدای تعالی تمام عالم وجود را در انسان خلاصه کرد. تمام هستی را در انسان خلاصه کرد. این موجود موجود بزرگی است. امیرالمؤمنین میگوید «أتزعم أَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ» تو فکر میکنی جرم کوچک هستی؟ «وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ» خدای تعالی همه عالم را در تو خلاصه کرده است.
این عالم کبیر یعنی انسان ارکان اربعه دارد. طبع، جسم، نفس، عقل. این چهار رکن اصلی انسان است. جسم انسآنهم البته عالم صغیر است. بدن عنصری که دارد آنهم ارکان اربعه دارد. حالا بحث آنها بماند. به نظر میرسد اینجا که امام سجاد علیهالسلام میفرماید که عافیتی که کَافِیَهً و شَافِیَهً و عَالِیَهً و نَامِیَهً باشد به این چهار رکن اشاره دارد. یک مطلب دقیقی را دارم عرض میکنم. اشاره داشته باشد که خدایا عافیت را به این ارکان بده. به طبع، کَافِیَهً. به جسم، شَافِیَهً. به نفس، عَالِیَهً. به عقل، نَامِیَهً.
هرکدام از این صفات به او میخورد. عقلم فزاینده باشد. نفسم بلندمرتبه باشد علو داشته باشد. جسمم شفا یافته باشد و طبیعتم هم کفایتکننده باشد. چون انسان کامل روح عالم هستی است و این عالم وجود جسم عالم هستی است. اگر ارتباط روح با این جسم قطع شود کل عالم از بین میرود. لذا وجود مقدس حضرت ولیعصر ارواحنا فداه که روح عالم هستی است ارتباطش با جسم عالم قطع شود این عالم کلاً از بین خواهد رفت. روح باید دائم متصل با بدن باشد. اگر روح از بدن گرفته شد بدن میمیرد. لذاست که امام باقر علیهالسلام فرمود اگر امام نباشد تمام هستی به هم دیگر مثل دریا که متلاطم میشود متلاطم میشود؛ و امام صادق علیهالسلام فرمودند اگر زمین بدون امام لحظهای باشد «لساخت الارض باهلها» تمام عالم هستی به هم مندمج میشود و از بین خواهد رفت.
اینجا امام سجاد علیهالسلام به آن روح کلی عالم اشاره میکند که این انسان کامل عافیتی داشته باشد، کَافِیَهً و شَافِیَهً و عَالِیَهً و نَامِیَهً. بعد میگوید «عَافِیَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ» عافیت دنیا و آخرت یعنی عافیت دارِ وجود. چون دار وجود یک واحد بیشتر نیست. ما یک حقیقت بیشتر نداریم. یک وجود بیشتر نداریم. اگر تقسیم میکنند عالم هستی را به دنیا و آخرت نسبت به انسان است و درک انسان هرکدام از آن قسمتها را. نه اینکه واقعاً حقیقت عالم قسمت قسمت شده باشد.
مثالش را هم اینطور زدم که مثلاً شما از اینجا تا مشهد میخواهید بروید. از اینجا تا مشهد یک فاصله و یکچیز است. ما اول به تهران میرویم بعد به سبزوار میرویم بعد جاهای بعد را درک میکنیم. نسبت به ما قطعهقطعه است، نه اینکه خود او قطعهقطعه باشد. لذا هر وقت عافیت میخواهد، عافیت دار وجود را میخواهد. تمام هستی را میخواهد. دنیا و الآخره. دنیا و آخرت یکچیز است، نه دو چیز. ما یک مقطعی را الآن درک میکنیم. یک مقطعی را در قبر درک میکنیم. یک مقطع را در قیامت درک میکنیم. یک مقطع را در رحم مادر درک میکنیم. یک مقطع را در عالم ذر. نسبت به انسان درک میشود و نشئاتی دارد.
عافیت را همیشه نسبت به دنیا و آخرت بخواهید. امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه فرمودند: فرصت سؤال از خدا کردید از خدا عفو بخواهید و عافیت و حسن توفیق؛ و امام صادق علیهالسلام فرمود «العافیه نعمه» عافیت یک نعمتی است که «یعجز الشکر عنها» مرحوم شیخ صدوق این را در امالی نقل میکند. عافیت یک نعمتی است که اگر بفهمی خدا به تو چه داده است عاجز هستی از شکرگزاری این نعمت. انسان از شکرگزاری این نعمت عاجز است. در مواعظ فراوانی از اهلبیت عصمت و طهارت به دست ما رسید که اهلبیت به ما گفتند از خدا عافیت طلب کنید «سلوا ربکم العافیه فی الدنیا و الآخره» از خدای تعالی عافیت دنیا و آخرت بخواهید.