خطبه های 23 مهر 1395 شهر کرج

می‌خواهند آن ظلمی را که به عزت و اقتدار ملت کردند توجیه کنند

فضای مجازی ۲۳ مهر ۱۳۹۵ ۰

متن کامل خطبه های نماز جمعه ۹۵/۷/۲۳

 استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

%d9%86%d9%85%d8%a7%d8%b2-%d8%ac%d9%85%d8%b9%d9%87-%da%a9%d8%b1%d8%ac

 بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین

واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین

اوصیکم و نفسی بتقوی الله. همه شما و خودم را به رعایت تقوا دعوت می‌کنم. اهل تقوا کارهای خودشان را بدون دلیل از قرآن و روایات و عقل انجام نمی‌دهند؛ یعنی هوس مدارانه کار نمی‌کنند. لذا خوب است همه ما درباره رفتارهایی که داریم دقت داشته باشیم که این کاری را که انجام می‌دهیم آیا منشأ از آیات و روایات و عقل پشت سر او هست یا نه. یا همین‌طور دلم خواست انجام بدهم یا فلانی می‌گوید انجام بدهیم این گونه خدای نکرده نباشد. یکی از آن کارهایی که گاهی دیده می‌شود این است که کسی عطسه می‌زند و اطرافیانش به او می‌گویند صبر آمد. یکی از چیزهایی که خیلی معروف است عطسه است.

طرف عطسه می‌زند می‌گویند صبر آمد. حالا می‌خواسته یک کار خیری انجام دهد، می‌خواسته به کسی کمکی کند، به یک خیریه کمکی ‌کند، دست یک مستمندی را بگیرد، صدقه‌ای بدهد، آن قدر این حرف تأثیرگذار شده است از دیگران و اطرافیان که می‌گویند صبر آمد او هم دستش را در جیبش می‌گذارد. دلیل این صبر چیست؟ اینکه ما باید صبوری کنیم و آن کار را انجام ندهیم. بخواهم دست روی این مسائل بگذارم تا دلتان بخواهد در عرف زندگی ما است که هیچ دلیلی ندارد نه ایه دارد نه روایت دارد نه عقل می‌پسندد. رابطه عطسه با کار خیری که می‌خواهد انجام دهد چیست؟ بعد عطسه دیگری می‌کند و می‌گوید ردش آمد، درست شد حالا انجام بده. این هم بی دلیلی دیگر روی آن بی دلیلی.

اتفاقاً اسلام برای کوچک‌ترین مسائل زندگی ما دستور داده است. قاعده داده است. برای خواب ما، برای بیدار شدن ما، غذاخوردن ما، برای کوچک‌ترین مسائل مطلب گفته است. اتفاقاً برای عطسه زدن هم دستور داده است. در جوامع روایی ما یک بابی داریم که در آن باب راجع به عطسه زدن افراد مختلف که حق العطاس میگویند آمده است. حق عطسه زدن افراد نسبت به همدیگر. افراد در روابطشان حقوقی دارند یکی از آنها همین حق عطسه زدن است. بعضی‌ها را برایتان می‌گویم.

مثلاً اگر یک بچه ای عطسه زد شما باید به او بگویید “زرعک الله” یعنی خدای تعالی تو را پرورش بدهد. اگر خودتان تنها بودید و عطسه زدید باید بگویید “الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین” این‌ها دلایل عطسه زدن است. صبر آمد در هیچ کدام از این‌ها نیست. یا مثلاً اگر اهل کتابی یعنی کسی که مسلمان نیست عطسه زد دارد که به او بگویید “هداک الله” خدای تعالی تو را به اسلام هدایت کند و کسی که عطسه زده و افراد به او این را گفتند مستحب است که بگوید “یغفر الله لک” خدا شما را بیامرزد. مثلاً من عطسه کردم شما به من می‌گویید “یرحمک الله” من هم میگویم “یغفر الله لک” اینها آداب عطسه زدن است.

می‌بینید که در اسلام هیچ کاری بی‌دلیل نیست. نمی‌توانیم از روی میل خودمان بگوییم که یک چیزی فلانی گفته ما هم اطاعت کنیم؛ بنابراین هر وقت که عطسه زدید و کار خیری بوده در انجام دادنش عجله کنید که در اینجا العجله من الرحمن یعنی عجله کار رحمانی است. کار خیر بود انجام دهید و معطلش نکنید. شیطان بعضی وقت‌ها در کار خیر آدم نفوذ می‌کند می‌ایستد و نمی‌گذارد که آن کار خیر انجام شود. یکی همین شیطنتی است که می‌کنند و می‌گویند صبر آمد که آن کار خیر انجام نشود. اگر در معرض کار خیر بودید و عطسه زدید زود انجام دهید ان‌شاءالله.

بحث ما راجع به ریشه‌های انقلاب اسلامی در آیات و روایات بود. رسیدیم به مبانی انقلاب اسلامی. یکی دو آیه را در مبانی انقلاب عرض کردم. یکی از آن مبناها و ریشه‌های انقلاب مسئله امر به معروف و نهی از منکر بود که وظیفه همه است که عمل بشود. عامل نجات است. در این باره ما قبلاً صحبت کردیم روایاتی را خواندم آیاتی را خواندم به مناسبت‌هایی. حتی هفته‌های گذشته یادم هست که یکی دو روایت را عرض کردم راجع به امر به معروف و نهی از منکر صحبت کردیم و اگر خدا توفیق داد یک وقتی مجموعه‌ای از مباحث امربه‌معروف با همه اجزا و شرایطش را مطرح کنیم؛ و قبلاً به آیاتی هم اشاره کردیم.

مهم‌ترین آیه، ایه ۱۱۰ سوره مبارکه آل عمران است که بهترین امت را امتی می‌داند که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند ” کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ” بهترین امت؛ و قرآن کریم امتی که قیام کرده به واسطه امر به معروف و ظلم و فساد را ریشه کن کرده رستگار می‌داند. ایه ۱۰۴ سوره مبارکه آل عمران. امت رستگار را امتی می‌داند که به واسطه امر و نهی الهی قیام کرده و ظلم را ریشه‌کن کرده است؛ یعنی ریشه قیام و انقلاب امر به معروف و نهی از منکر است؛ و چون انقلاب ما برگرفته شده از انقلاب حسینی علیه‌السلام است اگر بخواهیم عصاره گیری کنیم حرکت امام حسین علیه السلام را همه این حرکت در دو آیه شریفه سوره مبارکه توبه ایه ۱۱۱ و ۱۱۲ خودش را نشان می‌دهد و خیلی زیبا این حرکت را خلاصه گیری و عصاره گیری کرده است.

خدای تعالی در آیه ۱۱۱ می‌فرماید، خوب دقت کنید و تطبیق بدهیم با حرکت امام حسین علیه السلام. خدای تعالی از مؤمنین خرید، یعنی امام حسین و همه اطرافیانش که در کنار او هستند، داریم تطبیق می‌کنیم، نه تفسیر. مصداق است “إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ” گرفت و در مقابلش بهشت داد. در این مسیر امام حسین و اهل بیت و اطرافیان اموالشان را دادند در روز آخر هم جانشان را دادند در مقابل بهشت و خدای تعالی. “یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ” به وعده الهی که در تورات و انجیل و قرآن داده شده است در مقابل دشمن ایستادند کشتند و کشته شدند.

” وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ” و به آن فوز عظیم نائل شدند. بحث من تفسیر آیه نیست. فقط یک تطبیق مصداقی است. بعد ویژگی‌های اطرافیان چگونه بود. خود حسین علیه السلام اطرافیان او “التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ” روزه دار “الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ” محافظ حدود الهی بودند؛ اما ریشه این حرکت، انسان‌های تائب و عابد و سائح و راکع و ساجد قیام کردند تا امربه‌معروف و نهی از منکر بکنند. لذا ریشه انقلاب اسلامی، یکی از آن ریشه‌های مهم حرکت امام و مردم سلحشور و متعهد ایران مسئله امر به معروف بود. این یک مبنا. روایات هم زیاد داریم که در مقام بیان نیستیم.

مبنای دیگری از قرآن به دست می‌آید. ریشه انقلاب را اصلاح می‌داند. اصلاح جامعه و اصلاح اجتماعی. در قسمتی از آیه ۸۸ سوره مبارکه هود “إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ” این یک آیه است ولی ریشه را دارد بیان می‌کند؛ یعنی تا آنجایی که بتوانم قصدی جز اصلاح ندارم. حضرت هود می‌گوید و توفیق من جز به یاری خدا نیست بر او توکل کردم و به سوی او باز می‌گردم. البته این فقط حرف هود نیست حرف همه مصلحان اجتماعی است. همه آن کسانی است که قیام می‌کنند. صلاح در مقابل فساد است. اینکه حرکت می‌کند برای اصلاح یعنی قصد دارد مفاسدی که در جامعه هست، کمبودهایی که هست، کژی هایی که هست، بی‌عدالتی و نا عدالتی هایی که هست این‌ها را درست کند.

همه انبیای الهی و مصلحان اجتماعی درصدد اصلاح کمبودهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بودند. مهم‌ترین آنها هم نفی طاغوت است. چون تا وقتی که طاغوت در جایی حاضر باشد هیچ اصلاحی صورت نمی‌گیرد. ریشه طاغوت باید زده شود. در سوره مبارکه نحل آیه ۳۶ فرمود “وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا” خدای تعالی در بین همه امت‌ها کسی را مبعوث کرد. رسولی را برانگیخت که چه کار کند؟ ” أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ” دو کار بکند، یک، مردم را دعوت کند که مردم بندگی خدا را بکنید ” وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ” از طاغوت اجتناب کنید؛ یعنی ریشه حرکت انبیا این است که مردم در مقابل طاغوت قیام کنند. این هم یکی از ریشه‌های انقلاب ماست. اصلاح امور و ریشه‌کن کردن طاغوت و روحیه طاغوت زدایی داشتن از مبانی انقلاب است.

امیرالمؤمنین علیه افضل صلوات المصلین در خطبه ۱۳۱ فرمودند: خدایا تو می‌دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود. جنگ‌ها کردیم مبارزه ها کردیم اما برای به دست آوردن این که رئیس بشویم و پول گیرمان بیاید نبود. بلکه می‌خواستیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین‌های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد. همان ریشه‌ای که حسین علیه‌السلام حرکت کرد “ارید ان آمُرَ بالمعروف و اَنهی عن المنکر انّی لم اخرج اشرا و لا بطرا” و کذا و کذا که حضرت در ادامه می‌فرماید: من بیهوده نیامدم، برای اصلاح آمدم ” لطلب الاصلاح فی اُمّه جدی وَ أَسیرَ بِسیرَهِ جَدّی وَ أبی” این حرکت اصلاحی است؛ یعنی اصلاح‌طلبانه و اصلاح گونه.

لذا خیلی‌ها از این عنوان اصلاح‌طلبی استفاده کردند اما جز افساد در جامعه کاری انجام ندادند. اسمش خیلی قشنگ است اسم اصلاح‌طلبی، اسم اصول‌گرایی، اسم اعتدال، اینها اسم‌های قشنگی است اما در قالب این اسم‌ها متأسفانه در مسیر دیگری حرکت می‌شود. مطلب دیگر اینکه باز از مبانی قرآنی ما است برای انقلاب اسلامی برقراری قسط و عدل بود؛ یعنی ریشه حرکتی که مردم کردند قیام کردند طاغوت را بیرون کردند برای اینکه قسط و عدل در جامعه گسترش پیدا کند. در قسمت از آیه ۲۵ سوره مبارکه حدید می‌فرماید “لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ” آیات شبیه این هم داریم.

اساساً ریشه حرکت و قیام انبیای الهی و اولیای دین اقامه قسط و عدل بوده است. لذا آیه شریفه اینجا همین را فرمود “لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ” تا مردم به قسط و عدل برخیزند و قیام کنند؛ یعنی ریشه قیام مردم اگر بخواهد الهی و دینی باشد باید برای برقراری عدل باشد. ریشه انقلاب ما هم همین بود؛ یعنی برای برقراری عدالت بود. از بین بردن فاصله‌های طبقاتی بود. ریشه کن کردن ظلم بود. قسط، یعنی بهره و سهمی از عدالت و نصیب عادلانه. انقلاب کربلا را هم ببینید. او هم ریشه اش همین است. برای مبارزه با ظلم و ریشه‌کن کردن طاغوت و از بین بردن بی‌عدالتی و برقراری عدالت بود. حالا امام که رهبر انقلاب و شروع‌کننده حرکت بود در وصیت‌نامه‌اش چه می‌گوید؟

می‌فرماید ما مفتخریم که ائمه معصومین ما صلوات الله علیهم اجمعین در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، یعنی ریشه انقلاب را تشکیل حاکمیت و حکومت عدل می‌دانند تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید و زندان به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومت‌های جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. این هم یکی از مبانی. دوستان توجه دارید که فقط دارم فهرست را بیان می‌کنم. هر کدام از اینها آیات فراوانی دارد. روایاتی دارد. تفسیری دارد. شرح دارد. من چون می‌خواهم از وقت استفاده کنم فقط فهرست می‌گویم و یک نمونه مثال می‌زنم. این هم فقط عناوین بحث و پرداختن به او فرصت موستوفی را می‌طلبد. به سه آیه امروز استناد کردیم و سه مطلب از مبانی را مطرح کردیم. خدای تعالی قلب ما را ظرف معارفش قرار بدهد ان‌شاءالله.

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد

و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین

و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد

و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه

حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک

خودم و همه شما نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت تقوا تقویت و تسدید او دعوت می‌کنم. متقین در رفتارشان با دیگران کسی را کوچک و تحقیر نمی‌کنند. خوب دقت کنید. یکی از اموری که عده ای از ما به او توجه نداریم بی‌توجهی به کودکان است. خردسالان هم مثل بزرگسالان دارای عواطف و احساسات هستند. عاطفه دارند احساس دارند باید مورد تکریم قرار بگیرند تا شخصیت آنها رشد کند. قوام پیدا کند. در اجتماع سرخورده نباشند و احیاناً در آینده قصد انتقام‌گیری به ذهن آن‌ها نیاید. بعضی وقت‌ها عقده‌های روانی در کودکی باعث انتقام‌گیری در سنین بزرگسالی می‌شود. لذا گوش دادن به کلام آنها و کوچک‌ نکردن آنها و احترام به شخصیت آنها از دستورات اسلامی است که همه ما باید رعایت کنیم.

در روایات روی این مسئله بسیار تأکید شده است و توصیه شده است. البته پدر و مادری که عاقل هستند متوجه این امور هستند و با دقت رعایت می‌کنند. چرا رسول خدا به ما فرموده “اکرموا اولادکم” اولاد خودتان را تکریم کنید و احترام بگذارید؛ یعنی پدر و مادر باید شخصیت انسانی کودک خودشان را پرورش بدهند رشد بدهند، با احترام گذاشتن؛ و الا هر وقت که خواست حرف بزند بگویند بچه بنشین. می‌خواهد اظهارنظر کند و چیزی بگوید می‌گویند بچه بنشین تو حرف نزن این حرف بزرگ‌ترها است. اولاً در خصوصی و در خلوت باید به او یاد داد که در همه جا حرف نزند. ولی اگر یک وقت در جمعی شروع کرد به صحبت کردن کوچک کردن او در ذهن و روح او آثاری را بر جای خواهد گذاشت. خطرناک خواهد بود. شخصیت او رشد نخواهد کرد.

گاهی هم افراد گوش می‌دهند، حرف بچه که تمام شد مسخره اش می‌کنند. یا یک حرفی می‌زنند که دل او را می شکنند. به او بی‌توجهی می‌کنند. این هم بد است. رسول خدا فرمودند: به راستی اگر یکی از شما فرزند خود را تربیت کند یعنی بچه‌اش را درست تربیت کند حواسش به تربیت بچه‌اش باشد برای او بهتر است از اینکه هر روز نصف صاع صدقه بدهد. هر روز یک کیلو و نیم گندم به فقیر بدهد آن قدر ارزش ندارد که بنشیند روزی نیم ساعت یا یک ساعت با بچه‌اش حرف بزند و کار کند.

از کودکی، نه اینکه بچه‌اش بزرگ شد بگوید نمی‌دانم این بچه چرا نماز نمی‌خواند. خب معلوم است که الان دیگر نماز نخواهد خواند. از بچگی باید شروع کرد. اهل‌بیت فرمودند ما از پنج‌سالگی شروع می‌کنیم شما از هفت‌سالگی شروع کنید. شما رها می‌کنید تا بزرگ می‌شود و گردن کلفت می‌شود بعد تازه می‌خواهید تربیت کنید. خب نمی‌آید زیر بار شما. باید از بچگی او را تمرین بدهید. الان چند نفر از شما بچه‌های تان را با خودتان به نمازجمعه آورده‌اید. نمی‌آورید. اصلاً با شما نمی‌آیند. باید از بچگی بیاورید. باید تمرینشان داده باشید. کسانی که بچه‌هایشان را می‌آورند آنها دارند به آن بچه خدمت می‌کنند. سرمایه دارش می‌کنند. قدیم میگفتند نشستی بگو یا حسین. بلند شدی بگو یا علی. آب خوردی بگو سلام بر حسین. همه اینها نسیا منسیا شده است. اینها سرمایه داری بود. شما اینگونه بچه را با یک اصولی محکم میکردید. خدای تعالی به ما توفیق بدهد که همه ما وظایف شرعی و الهی مان را خوب انجام بدهیم.

بعد از شهادت امام حسین علیه السلام امامت امت به دست سید الساجدین زین‌العابدین علیه السلام منتقل شده. مدت ۳۴ یا ۳۵ سال ادامه داشت. البته با سختی‌ها و مرارت های فراوان که بعد از جریان عاشورا و اهدافی که مخالفین برای از بین بردن انقلاب اسلامی پیغمبر و انحراف خلافت اسلامی به سلطنت موروثی و ساکت کردن بنی‌هاشم داشتند که تا حذف فیزیکی خاندان رسول هم پیش رفته بودند. سالهای گذشته من شرایط آن زمان و وخامت اوضاع دوران حضرت سجاد علیه‌السلام را ترسیم کردم و اینکه امام علیه‌السلام با چه سختی هم دین را حفظ کرد و هم در نشر آثار اهل بیت و آموزه‌ها و معارف دینی اقدام کرد. دیگر آنها را تکرار نمی‌کنم.

اما جلوات وجودی حضرت در عرصه‌های مختلف باعث شد که اصول دین حفظ و توسعه پیدا کند. مهابت، وقار، دلسوزی و مهربانی و توجه به فقرا، رسیدگی به حال مستمندان، آرامشی که خود حضرت داشت، لطافتی که داشت. امام سجاد علیه‌السلام ۲۵ بار با یک شتری مکه مشرف شدند. در طول این ۲۵ بار که سفرهای آن موقع هم طول می‌کشید یک بار تازیانه به این شتر نزدند و دستور هم داده بودند اگر مرد ببرند او را دفن کنند و تکریمش کنند. آن شتر هم شتر عجیبی بود قصه‌ای دارد. تمام رفتار حضرت درس بود. گاهی در مسیر حرکتی که داشتند در جاده می‌رفتند از مرکب پیاده می‌شدند کلوخ را از جلوی پای مردم برمی‌داشتند. سنگ‌هایی که در جاده ریخته بود. بعضی از ماها در جاده سنگ می‌اندازیم این رفتار رفتار اهل بیتی نیست. امام سجاد که امام ماست از مرکب پیاده می‌شد و جلوی راه را پاک می‌کرد.

شیعه و سنی به علم و حلم و فقاهت و درایت امام اذعان داشتند و به شدت مورد احترام فریقین بود. همه به او توجه داشتند. از امام باقر علیه‌السلام نقل است که حضرت فراوان سجده می‌کرد. هر وقت بلایی از او دفع می‌شد یا از شر بدخواهی نجات پیدا می‌کرد یا از نماز فارغ می‌شد یا به اصلاح بین دو دشمن موفق می‌شد سر به سجده میگذاشت؛ یعنی برای هر کاری که موفق می‌شد سجده می‌کرد. ما در زندگی‌مان چقدر سجده داریم؟ لااقل در طول روز یک سجده طولانی داشته باشیم. خواص فراوانی را دارد. هم در تربیت ما هم در کم شدن گناهان ما. سجده طولانی بار گناهان ما را در روز قیامت سبک می‌کند. یک سجده طولانی که اگر در نماز هم باشد خاصیتش بیشتر است. این، این بعد شخصیت امام سجاد علیه‌السلام.

البته اقتدار و شجاعت و صلابت امام را که لازمه امامت است نباید غافل بود. امام علیه‌السلام در زمان‌های مختلف و مقتضی وظایف خودشان را محکم و با صلابت انجام دادند. نکند که عده‌ای فکر کنند که چون بنا به مصلحت الهی در یک مقطعی از زمان که کوتاه هم بود و حضرت باید سکوت می‌کرد همیشه این جور بوده. امام مثلاً نعوذبالله بیمار بوده است بعضی‌ها هم با این لفظ به کار می‌برند که لفظ خوبی نیست. یک مقطع ظهر عاشورا و یکی دو روز این‌طرف و آن‌طرف آن هم مصلحت الهی بود والا حضرت اهل مبارزه بود. در کربلا ۲۲, ۲۳ یا ۲۴ ساله بود. فرزندش امام باقر چهار ساله بوده. شخصیت کمی نیست.

خطبه‌های کوبنده حضرت را در دو مجلس عبیدالله بن زیاد و یزید لعنه الله علیهما ببینید. در حال اسارت بود. بعد از جریان کربلا بود. غل به گردنش بود، اما محکم روشنگری کرد و زمینه انقلاب‌های بعدی بعد از کربلا همین خطبه هایی بود که حضرت سجاد علیه‌السلام و زینب کبری انجام دادند. پاسخی دارد در سوال ابن زیاد در آن مجلسی که داشت که فرصت می‌گذرد و عرض نمی‌کنم شما ببینید چقدر محکم یک اسیری که غل دارد کیلومترها آمده، ساعت‌ها زجر کشیده، در مقابل دشمن شروع می‌کند به استدلال کردن و برهان آوردن. به هر تقدیر اگر اقدام روشنگرانه امام سجاد و عمه بزرگوارشان حضرت زینب کبری سلام‌الله علیهما نبود واقعه کربلا بی‌ثمر می‌ماند.

آنها پیام شهدا را رساندند و نگذاشتند انقلاب حسینی نیمه‌کاره و ابتر بماند و دین خدا مهجور شود. لذا در طول تاریخ و بعد از عاشورا خیلی از حرکت‌ها که حتی در جهان اسلام هم نبود از قیام کربلا الهام گرفتند و همین عاملی شد که این حرکت را تحریف کنند. چون عامل قیام بود حرکت حسین علیه السلام. به او خرافه ببندند. عزاداری‌ها، شعرها، نوحه ها، مسیری را طی کند که مسیر کربلا منحرف شود. تقویت‌کننده روحیه حسینی در افراد نباشد. حسینی که زیر بار ذلت نمی رود و مرگ را بهتر از ذلت می‌داند پایینش می‌آورند و در مقابل یک خواسته شعر می‌سرایند. حضرت ابوالفضائل قمر بنی‌هاشم با آن فضیلت‌ها که مهم‌ترین فضیلت‌های او بصیرت اوست پایین بیاوریم و در شعر و مداحی سه ضرب و تک ضرب و واحد و شور راجع به چشم و ابروی او سخن بگوییم. این ظلم به امام حسین علیه السلام و اهل بیتش نیست؟

در هیئت‌های مذهبی باید انقلابی بیرون بیاید. باید حسینی بیرون بیاید. اگر این طور نباشد آن هیئت هیئت حسینی نیست. تمام تلاش بر این است که این شور از کار بیفتد. می‌بینید که امروز هم عده‌ای تلاش می‌کنند تاریخ عاشورا را به نفع جریان فکری خودشان تحریف کنند. تاریخ را دارند تحریف می‌کنند. نام ارشاد و راهنمایی و نصیحتی که امام حسین علیه السلام نسبت به دشمن انجام داد، آنها را خواست، نشستند نصیحت کرد، با آنها صحبت کرد، بعد که گوش ندادند آنها را لعنت کرد. می‌گویند دیدید که امام حسین هم راضی به مذاکره شد. رفت برای مذاکره. چرا یک عده مخالفت می‌کنند. بیایید از امام حسین درس بگیرید.

این تحریف تاریخ است. می‌خواهند آن ظلمی را که به عزت و اقتدار ملت کردند را توجیه کنند. دنبال توجیه دینی آن می‌گردند. از عاشورا می‌خواهند کمک بگیرند. پیام‌رسانی افکار و عقاید شهدا کاری است که در جامعه امروز ما مغفول مانده است. امام سجاد و زینب کبری پیام عاشورا را رساندند و الا اسلام از بین رفته بود. گفت کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود؛ یعنی زینب و حضرت سجاد کار اساسی کردند؛ یعنی پیام‌رسانی حرکت شهدا. امروز این وظیفه همه ماست. افکار و عقاید شهدا را باید در جامعه توسعه داد. به تعبیر رهبری که پیام جالبی دارند گاهی رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست.

کم زجر کشیده حضرت زینب؟ کم زجر کشید علی‌بن‌الحسین علیه السلام؟ این زنده نگه داشتن هاست که در ملت‌ها انگیزه ایجاد می‌کند تا بر علیه ظلم قیام کنند. الان ببینید با عزاداران نیجری چه کردند. چرا می‌خواهند این‌گونه آنها را از بین ببرند؟ خودشان حاکم شوند و اموال و منابع را در دست بگیرند. اینها یک عده هستند که می‌خواهند بگویند ما زیر بار ظلم نمی‌رویم. با تأسی از حرکت امام حسین حرکت‌هایی را هم دارند. ۱۴ میلیون نفر شیعه هستند در منطقه نیجریه. آن وقت با پول عربستان و هدایت وهابی‌ها بی دین ارتش نیجریه را به جان شیعیان انداختند. در یمن هم همین‌طور. دستان پلید آل سعود ملعون هر روز جنایت می‌کند تا شاید بتواند از رشد تفکر شیعی و حتی جمعیت شیعه کم کند. عربستان وهابی و آل سعود کثیف ولو آمریکا و اسرائیل کمک او هستند هرگز نخواهند توانست مسیر انقلاب اسلامی که همان خط امامت و ولایت اهل بیت علیهم‌السلام است را تضعیف یا تعطیل کنند.

در نهایت امام سجاد علیه‌السلام را با سم به شهادت رساندند. به دست ولید بن عبدالملک علیه من الرحمن ما یستحقه به شهادت رسید. امام سجاد علیه‌السلام را باشکوه تشییع کردند او را کفن کردند و در قبرستان بقیع در کنار عمو دفن کردند؛ اما خود همین امام سجاد علیه‌السلام وقتی که به کمک بنی‌اسد آمد تا بدن پدر را بردارد دید هر قسمت از بدن را که بر می‌دارد قسمت دیگر روی زمین می‌ریزد. صدا زد یک بوریا و حصیری آوردند. بدن مطهر حسین را داخل بوریا گذاشتند. آوردند در قبر گذاشتند. از آداب دفن میت این است که سر او را روی خاک بگذارند؛ اما حسین علیه السلام که سر در بدن نداشت. الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.

شهادت پنجمین شهید محراب آیت‌الله اشرفی اصفهانی، همچنین سالگرد ارتحال آیت‌الله مهدوی کنی آن یار خالص و صدیق امام و رهبری، فقیهی که انقلابی بود، سیاس بود، صریح بود، هرگز از دایره انصاف خارج نمی‌شد در طول زندگی‌اش از مردم جدا نشد و فاصله نگرفت را گرامی می‌داریم. خدای تعالی بر علو درجات هر دو بیفزاید. روز پیوند اولیا و مربیان، روز صادرات، روز جهانی استاندارد، روز آتش زدن مسجد کرمان توسط رژیم طاغوت از مناسبت‌های این هفته است.

همچنین روز تربیت بدنی و ورزش. این هم مقوله مهمی است که مربوط به همه اقشار می‌شود. چه ورزش همگانی چه قهرمانی. البته سرانه زیرساختی استان نه فقط کرج، کل استان کم است. با توجه به قابلیتی که در جوانان استان من میبینم در رشته‌های مختلف وجود دارد. خصوصاً ورزش قهرمانی تخصیص بیشتر به این بخش لازم است. به‌ویژه که می‌توانیم در کم و یا کنترل کردن آسیب‌های اجتماعی از این بخش استفاده کنیم. مطلب دیگری که لازم است یک بار دیگر اهمیت مسئله سرشماری نفوس و مسکن را اشاره کنم که همه شرکت کنند. آمار درست بدهند که در برنامه‌ریزی‌های کلان کشور آمار بسیار مهم است. اینها را گفتم چون نمی‌خواهم به آنها بپردازم. راجع به صادرات باید به آن می‌پرداختم. بحث اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل. کمتر از ۳۰۰ روز بیشتر نمانده از دولت. مطالب زیادی به ذهن می‌رسید که بگویم یا مسئله استاندارد.

حالا چون نکته‌ای بود که می‌خواستم چند هفته بگویم و نشد به‌همان می‌پردازم که راجع به مسائل فرهنگی است. باز هم وقت گذشته و مفصل نمیتوانم تحلیل کنم و از چگونگی نفوذ دشمن به مرزهای اعتقادی و فرهنگی کشور و پروژه استحاله از درون که به خاطر ساده‌لوحی عده‌ای با آن مواجه هستیم بپردازم و توضیح موستوفی بدهم. دشمن سرمایه‌گذاری سنگینی را در بحث فرهنگ کرده است و تمام تلاش خودش را در عرصه‌های مختلف می‌کند تا روحیه انقلابی را از مردم بگیرد. چون مهم است. اساس کار ما داشتن این روحیه است. برای این کار از مظاهری چون سبک کردن سبک زندگی اسلامی ایرانی استفاده می‌کند و در مقابل ترویج زندگی غربی را می‌کند. از طریق گسترش شبکه‌های اجتماعی در این زمینه فعالیتش گسترده است. نهاد خانواده را نشانه گرفته‌اند. اصول اخلاقی و ضوابط شرعی در مسائل جاری و محاورات روزمره با خطر جدی روبرو است.

ما هیچ نمی‌بینیم که مسائل شرعی رعایت شود. اصول اولیه را زیر پا می‌گذارند. عده‌ای از مسئولین از روی بی‌اعتقادی، بی‌خیالی، شاید هم عمدا به قبح شکنی و ترویج بی‌غیرتی و بی حیایی و بی‌بندوباری کمک می‌کنند. اگر برای مسائل فرهنگی میدان جنگی بخواهیم فرض کنیم خاک‌ریزهای او یا رسانه است، یا فیلم است، یا تئاتر است، یا کتاب است، یا ادبیات است، یا موسیقی است. می‌بینید که همه اینها مورد هجمه است. وضعیت پوشش را شما ببینید در همین ایام محرم در همین روز عاشورا انسان خون گریه می‌کرد در خیابان. آخر چه وضعیتی است؟! مسئله سگ گردانی، گربه بغل گرفتن و حیوانات. پلاکاردها و بنرهای دامپزشکی در خیابان فراوان دیده می‌شود؛ اما تشویق به امور فرهنگی…

یک عده خواب هستند یا خودشان را به مرگ زده‌اند و به خواب زده‌اند. به اسم به روز بودن و تجدد احمقانه بر علیه خودشان اقدام می‌کنند. نمی‌دانند که دشمن آنها را تسخیر کرد. بدون این که حمله نظامی کند. قله‌ها و خاک‌ریزها را دارد فتح می‌کند او را خواب کرده تا حیثیت او را به تاراج ببرد. بحث سر این نیست که می‌خواهند حمله کنند. داخل آمدند. الان دیگر بحث دفع نیست. بحث رفع است. یک وقت ما سنگر می‌بندیم دفاع می‌کنیم که وارد نشود؛ اما اگر وارد شد باید او را بیرون کنیم. او را می‌گویند دفع. این را می‌گویند رفع. الان دیگر باید در رفع بکوشیم.

به خاطر مسامحه آقایان کار به جایی رسید که رهبری از این همه بی‌انضباطی فرهنگی تعبیر به ولنگاری کردند. شبیخون گفتند، ناتو گفتند، قتل عام فرهنگی گفتند، دیگر این اواخر گفتند ولنگاری. بروید معنی ولنگاری را ببینید؛ یعنی لاابالیگری؛ یعنی بی‌توجه بودن؛ یعنی مسئولینی که مسئولیت را گرفتند و خوابند یا خودشان را به خواب زده‌اند یا بی‌اهمیت هستند. این ولنگاری است. ولنگاری گناه بزرگی است. اگر کسی نفهمید و کاری را کرد خب نفهمیده؛ اما اگر فهمیده کاری را کرد پاسخ‌گو نیست.

در تاریخ ۹۴/۶/۴ ببینیم ایشان چه فرمود در دیدارشان با رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت: رهاسازی فرهنگ اصلاً جایز نیست. مدیریت فرهنگی یک کار بسیار لازم است و مدیریت هم باید بر مبنای شعارهای انقلاب و مبانی انقلاب باشد. نه اینکه شما هر هرزه ای را بردارید بیاورید و آنجا به او جایزه بدهید. هر کسی که قلم برداشته و کاری را بر علیه نظام و انقلاب اسلامی انجام می‌دهد که شما از او تقدیر کنید؛ یعنی مراقبت بشود از آنچه که اصل است. مبانی انقلاب و مبانی استقلال کشور امام و مانند این‌ها باید محفوظ باشد. این حرف ایشان است.

در یک بیان دیگری فرمودند: هر کشوری یک اصولی دارد که این اصول باید مراقبت شود. دستگاه‌های حاکمیتی باید این اصول را رعایت کنند. رودربایستی ندارد. اگر چنانچه می‌بینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریه، با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است جلویش را بگیرید و با آن برخورد کنید. حالا چگونه برخورد کنید آن یک بحث دیگر است. آن مربوط به دستگاه‌ها است. نگاه کنید ببینید مقرراتتان چه می‌گوید. لکن رودربایستی نکنید و این را صریح بگویید. این دستور است. آقایان چه کار می‌کنند؟

اگر من چند وقت قبل جلویش را نگرفته بودم یک تئاتری را که یکی از این فرقه‌های ضاله که تلاش می‌کند مردم را بی دین کند در این شهر اکران می‌شد با زور و ضرب جلویش را گرفتیم. می‌گویند آقا بگذار آزاد باشد هر کسی هر جور دلش خواست انتخاب کند. خب هروئین را هم آزاد کنید. مواد مخدر و مواد منفجره و سم را هم آزاد بگذارید. بگویید هر کس هر جور دلش خواست مصرف‌ کند. ما جلویش را نمی‌گیریم. چرا او را جلوگیری می‌کنید؟ آن را هم بگذارید مردم آزاد باشند. هر جور دلشان ‌خواست انتخاب کنند. بیان ایشان بیان صریحی است. همه مسئولینی که در امر فرهنگ دخالت دارند باید پاسخ‌گو باشند که آیا قائل به ولنگاری هستند یا نیستند.

اگر هستند برای رفع او تا حالا چه کار کردند. مسئول بود کار و پول و امکانات در اختیارش بود گوش به حرف بزرگترش هم نداده به دنبال کارهای دیگر رفته است خب توضیح بده که چه کار کردی؛ و اگر نیستید که معلوم می‌شود اهل تشخیص نیستید و بودنتان در آن مسئولیت جایز نیست. بروید وضعیت مقررات فرهنگی کشورهای دیگر را هم ببینید خیلی عجیب است. من این‌ها را دیدم. راجع به حجاب دانشگاه‌ها کتاب کلفتی دارند. مقررات پوشش در دانشگاه‌های دنیا کتاب کلفتی است که موارد را گفته که دخترها باید چطور بیایند پسرها باید چه در بیایند و عمل می‌کنند. مقررات نوشتن کتاب در دنیا ببینید مقرراتش چگونه است. اجازه ندارند هر کتابی را چاپ کنند و در اختیار بگذارند.

من امروز می‌خواهم یک توصیه دوستانه و برادرانه به وزیر محترم ارشاد داشته باشم که برادر عزیز، شما که تلاش خودت را کردی که بشود تحول ایجاد کرد. تا حتی روی سن رفتی و با خانم‌ها دست افشانی هم کردی. ولی نتوانستی کاری را انجام بدهی و در زمان شما اوضاع بدتر شد. راه نفوذ دشمن و حمله فرهنگی و ولنگاری فرهنگی در جامعه بیشتر شد. رهبری و مراجع و دلسوزان هم همه اعلام نارضایتی کردند از عملکرد شما؛ و حتی بعضی از مدیران استانی شما هم نتوانستند حداقلی های فرهنگی را در مسئولیت خودشان فراهم کنند. مجبور به عزل بعضی از آنها شدید یا خودشان غیرت داشتند و استعفا دادند و کنار رفتند.

پس شما هم برای اینکه بیشتر از این در روز جزا شرمنده پیغمبر و اولاد پیغمبر و امام راحل عظیم‌الشأن و خانواده شهدا نباشید مردانه استعفا بدهید. این استعفای شما نشان دهنده دغدغه مندی شما به امر فرهنگ و اهتمام شما به بهتر شدن امور و توجه به خواسته امت حزب‌الله، خانواده‌های شهدا، متدینین، مراجع و رهبری خواهد بود. شاید این کمتر از ۳۰۰ روز باقی مانده از مسئولیتتان دیگری بتواند بیاید و کار را سامانی بدهد و بهتر کند. راجع به حمله آمریکا به یمن و اینکه عاشورای سال ۸۸ سالگرد فتنه عظیمی بود که بر کشور رفت می‌خواستم نکاتی را بگویم که خیلی وقتی گذشت ان‌شاءالله در نوبت دیگر.

 

در انتشار این خبر سهیم باشید:
مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.