- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۷/۱۶
- استان البرز , شهرستان کرج
- توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله . اهل تقوا برای گوش خودشان نگهبان دارند. برای زبان خودشان نگهبان دارند. برای چشم خودشان نگهبان دارند. به گوش اجازه نمیدهند که هر حرفی را بشنود و به هر صدایی گوش کند. بعضی فکر میکنند اگر خودشان غیبت نکنند خلافی نکرده اند. در مجلسی نشسته اند در آن مجلس اهل مجلس در حال غیبت کردن هستند و این میگوید من که چیزی نمیگفتم. درحالیکه کسی که غیبت را میشنود مثل کسی است که غیبت میکند. در گناه با هم مساوی هستند. خودش یکی از دو طرف غیبت است .
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند در یک بیانی که قسمتی از آن این است “فنزهوا اسماعکم عن استماع الغیبه فان القائل والمستمع لها شریکان فی الاثم” گوشها را از شنیدن غیبت پاکیزه نگه دارید زیرا گوینده غیبت و شنونده غیبت در گناه با همدیگر شریک هستند .علت هم معلوم است که چرا اینها شریک هستند .چون غیبت کننده اگر شنوندهای پیدا نکند یا این که نهی کننده ای از آن غیبت آنجا نباشد که جلوگیری کند, این ساکت است. عاقبت به خیر میشود .شما سر تکان میدهید و او هی میگوید .اگر شما نباشید که او غیبت نمیکند .بنابراین هر دو مساوی هستید .
معمولاً هم این طور است که اگر کسی عادت کرد به شنیدن غیبت به راحتی باب تهمت برایش باز میشود و به دیگران تهمت میزند .شنونده غیبت در تهمت زدن به دیگران راه برای او هموار است. گوش یکی از ورودیهای است که باید او را حفظ کرد و با دقت تمام مواظبت کرد و الا مقدمهای برای گناهان دیگر است. رعایت حق گوش برای این است که از مسیر منحرف جلوگیری کنیم و نگذاریم در وادی بیفتد که مورد پسند خدا نیست .به آن چیزی که خدا گفته و دستور داده عمل کنیم . راه جبران شنیدهها هم این است که اگر در جایی بودیم و شنیدیم انسان سریعا اقدام به دفاع از مومنی که غیبت او شده و به او تهمت زده شده بکند. تا حدی سوء اثر آن از بین برود. در خطبه دیگر روایتی را راجع به این مطلب انشاءالله بیان میکنم.
بحث راجع به ریشههای انقلاب اسلامی در قرآن و عترت معصومین علیهمالسلام است. به بعضی از سنتهای الهی در انقلابها و قیامها اشاره کردیم .این جلسه به مبانی انقلاب با توجه به قرآن کریم و بعضاً روایات میپردازیم که البته این مبانی, بحث ادامهداری است که این جلسه یکی دو آیه را بیشتر نمیرسم که بیان کنم .حضرت امام به عنوان شروعکننده و اقدامکننده انگیزه اصلی او و روش سیاسی او برای مبارزه با طاغوت قیام برای خدا بود. و این حرکت برگرفته از آیه شریفه ۴۶ از سوره مبارکه سبأ هست که فرمود” قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا” این آیه آیه زیبایی است. معارف دیگری هم در آن هست. اما فعلاً بحث ما درباره انقلاب و قیام است.
بگو من فقط شما را به یک چیز موعظه میکنم که دوتا دوتا یا به تنهایی برای خدا بپا خیزید .قرآن کریم کتاب هدایت بشر است. باید در متن زندگی همه ما آیات نورانی او حاضر باشد .در جامعه ما این آیات حاضر باشد. جاری باشد. با بهرهگیری از معانی بلند آیات سعادت زندگی به دست بیاید و در مسیر سعادت افراد طی طریق کنند. قرآن فقط کتاب تلاوت کردن و ثواب بردن که نیست. اگرچه با خواندن آیات انسان ثواب میبرد دلش نورانی میشود اما فقط برای او نیست. از ویژگیهای حضرت امام رضوانالله علیه میتوان همین را بیان کرد که در سیره او آیات الهی و دستورات اهلبیت عصمت و طهارت مسیردهنده حرکت فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بود که استفاده میکرد و در آن مسیر مردم را جهت میداد.
امام رضوانالله علیه با استفاده از همین آیه شریفه بهترین قیام برای خدای تعالی را تشکیل نظام اسلامی و برپایی نظام اسلامی میداند .همه کسانی که تا الان انقلاب را مورد تحلیل قرار دادند ,مورد دقت قرار دادند ,بررسی کردند و چون انقلابات دنیا مکرر انجام شده است در طول تاریخ در کشورهای متعدد هر کدام هم انگیزهای داشتند, اما انقلاب اسلامی را که تحلیل کردند تأکید دارند که این انقلاب انقلاب الهی است. خاستگاه او قرآن است .معنویت است. انگیزه و ریشه انقلاب صرفاً مسائل سیاسی ,اقتصادی, فرهنگی, اجتماعی بخصوصه نبوده است .اگرچه مجموعه اینها مدنظر بوده است .لذا در بین تمام انقلابهایی که تاکنون در تاریخ واقع شده است نظیری برای انقلاب اسلامی غیر از انقلاب رسول خدا و قیام سیدالشهدا دیگر وجود ندارد که در آنها هم روش و منش همین بود .مبارزه با طاغوت و سرنگون کردن مفاسد با انگیزه الهی انقلاب مردم ایران اسلامی بود با تمام ویژگیهایی که در تعالیم اسلامی هست .
خود امام در یک بیانی این را بیان کردند. فرمودند : مقصد آن است که کشور ما یک کشور اسلامی باشد .کشور ما در تحت رهبری قرآن تحت رهبری پیغمبر اکرم و سایر اولیای عظام اداره بشود. مسئله مسئله اقتصاد نیست. مسئله خانه نیست که من بتوانم از خانه بگذرم .مسئله مسئله قران است. یعنی ریشه انقلاب قران است .مبنای حرکت ما خداست. پس بر اساس این آیه شریفه ریشه حرکت و قیام برای خداست. این یک آیه . داریم مبانی را میگوییم .یعنی مبنای حرکت ما در انقلاب اسلامی چه بود. ۱. أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى آیه ۴۶ سوره مبارکه سبأ .
مطلب دوم یکی از مبانی اصلی حرکت مردم ما در انقلاب اسلامی این بود که سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست. جامعیت قرآن کریم اینگونه است که همه نیازهای بشر را پاسخ گو است. توجه دارید در قرآن کریم همه نیازهای بشر تا قیامت پیشبینی شده است که به چه چیزی نیاز دارد و اسلام به عنوان آخرین شریعت الهی به بالاترین درجه کمال خودش رسیده است و نقصی در آن نیست. لذا قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت و اسلام به عنوان آخرین دین همه نیازهای ما را بیان میکند. در قسمتی از آیه سوم سوره مبارکه مائده به همین نکته اشاره کرد ” الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا” این آیه که آیه مشهور و معروفی هم هست قسمتی از آیه سوم سوره مبارکه مائده است. که امروز دین کامل شد. تمام شد.
هدف دین سعادت بشر است و برای این کار احتیاج به برنامه جامع و کاربردی مدون و ترسیم شده و مرحله به مرحله و مرتب دارد که همه شئون مورد نیاز فرد و اجتماع و خانواده را همه را دربر بگیرد . برنامه را قران در اختیار میگذارد که چگونه باید باشیم .به قرآن مراجعه میکنیم. قرآن هم به حکومت اشاره میکند ,هم به نوع حاکمیت اشاره میکند. لذا مبنای حکومت اسلامی را از قرآن میگیریم. نوع حاکمیت را هم از قرآن میگیریم .حتماً ملاحظه کردید و توجه به آیات دارید انشاءالله .در بعض از آیات حاکمیت را مطلق از خدای تعالی میداند. نظیر قسمتی از آیه ۴۰ سوره مبارکه یوسف “إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ” حکم تنها از آن خداست. فرمان داد که غیر از او را نپرستید. بعد میفرماید به این که آئین پابرجا و محکم همین دین است.
در بعضی از آیات دستور میدهد که با حکومت طاغوت باید درگیر شوید .آیه ۲۴ سوره مبارکه طه “اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى” به سمت طاغوت بروید. به سمت فرعون بروید .چرا؟ چون او طغیان کرده است .باید با اهل ستم مبارزه کرد. رسماً قرآن کریم دعوت به مبارزه میکند. در آیات متعددی از قرآن به حکومت انبیای الهی نظیر داود ,سلیمان ,یوسف, ابراهیم , لوط, اشاره شده که حکومت تشکیل دادند و نظامی برای خودشان ترتیب دادند. تا قبل از حضرت ابراهیم حاکمیتی نبود .تشکیلاتی به آن معنا نبود. مثلاً حضرت نوح تشکیلاتی نداشت .جامعه به آن معنا گسترده نبود. از زمان حضرت ابراهیم به این طرف آرام آرام به سمت حکومت و تشکیل حاکمیت و مدیریت جامعه بهوجودآمد .اینها هم آیاتی است که دیگر نمیپردازم فقط اشاره میکنم .
در ضمن آیاتی مشروعیت حکومتهای خودکامه را رد کرده است. گفته است که حکومتهای خودکامه مشروعیت ندارند. و اینها را دارم بیان میکنم که ببینید مبنای حرکت حکومت اسلامی و انقلاب اسلامی در این زمان برگرفته از این آیات است .باید با طاغوت مبارزه کرد. حاکمیتی که الهی نباشد مشروعیت ندارد. باید آن را از بین برد و قس علیهذا .بعد هم آیات دیگری که در او اشاره میکند به بحث اقامه حدود, بحث قضاوت, بحث جهاد ,بحث شهادت, بحث ولایت, بحث امر به معروف و نهی از منکر که اینها همه در بستر حاکمیت دینی و اسلامی خودش را نشان میدهد.
حتی مباحثی که مربوط به اقتصاد اسلامی است .اینها در کجا باید خودش را نشان بدهد ؟در حاکمیت است . اینها جزو سیاسات است. جنگ کردن, صلح کردن, نظام اقتصادی, نظام اداری, تشکیلات حکومتی ,این سیاستها از قرآن گرفته شده است .کیفیت کار و حدود و ثغورش. پس یکی دیگر از مبانی بحث تشکیلات و حاکمیت دینی که از قرآن گرفته شده این است که سیاست ما عین دیانت ماست .مطالب دیگری هم عرض خواهیم کرد .اما چون بحث ما خلاصه و تیتر است به نظرم میرسد که دوستان خودشان راجع به این موضوع تحقیق و پیگیری لازم را داشته باشند تا نتیجه مطلوب گرفته شود. .
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما اعزه, بزرگوارن, نمازگزاران محترم و عزداران حسین علیه السلام را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم . هر چیزی که دل و فکر را از یاد خدا غافل کند او لهو و لعب است .و باید او را کنار گذاشت. غیبت کردن یکی از همین لهویات است .غیبت شنیدن از اعمال لهوی است. باید کنارش گذاشت .عرض کردیم که از وظایف اهل تقوا و ایمان این است که اگر انسان خواسته یا ناخواسته حرفی راجع به مؤمنی شنید به دفاع از او قیام کند. زود دفاع کند. سر تکان ندهد .در یکی از بندهای مواعظ رسول خدا به ابوذر اینگونه فرمود” یا اباذر, من اغتیب عنده اخوه المسلم و هو یستطیع نصره فنصره، نصره الله عزوجل فی الدنیا و الآخره، فان خذله و هو یستطیع نصره خذله الله فی الدنیا و الآخره” این بند خیلی قابل توجه است.
ابوذر اگر نزد مسلمانی از برادر مسلمانش غیبت کردند و او توان یاری غیبت شده را ولو با گفتن یک کلمه داشت که, اینطور که میگویید نیست, این حرف را نزن, چرا بیخود حرف میزنی, چرا این را میگویید, همین را بگوید و دفاع کند. یکی نشسته است و تند و تند میگوید. یک نفر بگوید این طور که میگویید نیست, نصرت کند .خدای تعالی او را در امور دنیایی و آخرتی او یاری میکند. و اگر نه, گوش میداد توانایی و قدرت این را داشت که جلسه را بهم بزند یک حرفی بزند اما این کار را نکرد خدای تعالی او را در دنیا و آخرت به ذلت میاندازد. این طور نیست که شما در هر جلسهای که نشستهاید یک کسی شروع کرد راجع به دیگری غیبت کردن و شما سر تکان بدهید. هر یک سری که تکان میدهید آتشی از آتشهای جهنم را برای خودت فراهم کردهای .مگر اینکه جلسه جلسه خاصی باشد و آن شرایط خودش را دارد.
در محکمه مثلاً اگر خواستند سؤال کنند باید جواب دهد .بحث دیگری است. غیر از مجوزات در جای دیگر مشروعیت ندارد. این نشانه اهمیتی است که به عرض و آبروی مؤمن داده شده است که هر کسی نمیتواند هر جور دلش خواست عمل کند. در بعضی از روایات دارد به اینکه اگر کسی به مؤمنی اهانت کند با خدای تعالی به مبارزه بلند شده است. راجع به یک مؤمنی دارند حرف میزنند یعنی دارید به خدا میگویید که با ما بجنگ. مگر کسی میتواند از قدرت خدا فرار کند. خدای تعالی در آیه ۳۸ از سوره مبارکه حج فرمود “إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا” کسی که اهل ایمان است و در یک جایی قرار گرفت و دیگران دارند به او ظلم میکنند خدا به دفاع از او بلند میشود. لذا یکی از کارهایی که ما متأسفانه به آن بیتوجه هستیم این است که در مجلس گوش میدهیم. گوش دادن جایز نیست .اگر کسی جایی حرفی زد به دفاع بلند شوید و به هر تقدیر دفاع کنید .خدای تعالی تقوا را در دل ما بیشتر بگرداند .
در این هفته مطالب مهمی از لسان رهبر معظم انقلاب در موضوعات مختلف در دیدارهای گوناگونی که داشتند بیان شد. دیدار با اعضای عالی شورای حوزههای علمیه. دیدار با فرماندهان و مسئولان نیروی انتظامی که مباحثی را راجع به امنیت و پیشرفت کشور مطرح کردند. دیدار با اعضای ستادهای کنگره شهدای استان بویراحمد و کهکیلویه و استان خراسان شمالی که عزیزان مراجعه دارید و موضوعات را شنیدهاید حتماً. و البته من در ضمن کلام احتمالاً به بعضیها اشاره کنم. سالگرد شهادت سردار شهید اسلام این انسان مخلص و فداکار را داریم مرحوم شهید حسین همدانی که برای رفعت و بلندی روح آن بزرگوار و حشر با اولیای خدا از خدای تعالی طلب میکنیم که با اجداد طاهرین ما محشور بگردد انشاءالله.
اولاً ایام عزای امام حسین علیه السلام را به همه دوستان و عزیزان شیعیان و موالیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت, شما نمازگزاران محترم جمعه عرض تعزیت و تسلیت دارم .خدای تعالی نام همه ما را در ردیف سوگواران و عزاداران و شیعیان حسین علیه السلام ثبت و ضبط بگرداند. آن چیزی که در این روزهای عزا مهم است از قیام امام حسین بهره ببریم و امت اسلامی ما توجه به آن را احتیاج دارد چیست؟ بحث من امروز راجع به این نکته است. انشاءالله مثل همیشه هم خوب دقت کنید تا من آن بهره لازم را ببرم. این از مسلمات است که عزاداری امام حسین روح ایمان را در انسان تقویت میکند و از طرف دیگر روحیه بیخیالی و بیتفاوتی را از انسان میگیرد. جلساتی که به نام حسین علیه السلام برگزار میشود انگیزههای الهی را در افراد تقویت میکند. شور و هیجان ایجاد میکند که شخص نسبت به مسائل پیرامون خودش بیتفاوت نباشد. اهل قیام و اقدام باشد.
خیمه حسین علیه السلام که هر جا برپا میشود کأن دانشگاه انسانسازی برپا شده. تا نفوس مستعد را با ورود به این دستگاه تربیت, تعلیم دهد و شخص روح خودش را در ابعاد مختلف بسازد و به سعادت نزدیک کند. دریای وجودی امام حسین علیه السلام در هر لحظهای یک گوهری را بیرون میریزد .در منزل بیضَه آن جایی که با لشکر حر همراه بودند حضرت خطبه خواندند. در ضمن آن خطبه بعد از معرفی خودشان فرمودند “فلکم فی اسوه” در من برای شما اسوه و الگویی است .بیانکننده این است که اگر دست در دست امام بگذاریم و با امام همراه باشیم و در کشتی نجات امام سوار شویم قطعاً به ساحل نجات و رستگار شدن نزدیک شدیم و رسیدیم.
او مظهر همه خوبیهای عالم است. در کنار امام که باشی فضایل انسانی تو به فعلیت خواهد رسید. روح بندگی و توحید در انسان تقویت میشود .دارای چنان بصیرتی میشود که کار برای خدا و انجام وظیفه و اقدام بهموقع برای او آسان میشود. باید از زندگی حسین که خود را الگو معرفی میکند و الگو هم هست بهره بگیریم و درس بگیریم که در مواجهه با مسائل مختلف چه فردی و چه خانوادگی, اجتماعی, سیاسی, بینالمللی, رفتارهای دیپلماتیک, همه مسائلی که داریم چگونه رفتار کنیم. تربیتشدگان مکتب امام حسین علیه السلام را ببینید تا متوجه شوید که این راه رفتنی است. فقط نوشته توی کتابها نیست. فقط سخنرانی نیست. کسی که برای حسین علیه السلام سیاه میپوشد باید مکتب حسین در جان او بنشیند . رفتار او رفتار حسینی باشد. چه با خودش و چه با خانوادهاش چه با اطرافیانش چه در سیاست داخلی چه در سیاست خارجی چه در حاکمیت در همه این جلوهها باید خودش را نشان بدهد.
در زمان ما امام راحل عظیمالشأن رضوانالله علیه راه و روش او را ببینید. فراوان در زندگی این تربیت شده مکتب حسین الگوهای حسینی را میتوانید ببینید. همان اوایل کار وقتی که او را از عراق بیرون کردند ,کویت راه ندادند, ایران راه ندادند فرمود به این که من از این فرودگاه به آن فرودگاه از این مرز به آن مرز میروم ولی با طاغوت بیعت نمیکنم. همان حرفی که حسین علیهالسلام زد .چون تربیت شده مکتب اوست. زیر بار طاغوت نرفتن زیر بار ذلت نرفتن . ما از حسین علیه السلام درس عزتمندی و عزت مداری میگیریم. وقتی میگوید “موت فی عز خیر من حیاه فی ذل ” این روح انسان را تازه میکند. یا آنجایی که فرمود “الموت خیر من رکوب العار” بمیرم بهتر از آن است که زیر بار ننگ بروم .
کسی که در این مکتب بزرگ شد چگونه رفتار میکند؟ و دهها بیان دیگر که فرصت بیانش نیست. حالا چه شده که در ایران اسلامی عدهای عرضه جواب روشن و درست و قاطع به یاوه گویی های کشورهای زیادهخواه را ندارند. بعضی کشورها برای ملاقات با ما و ورود به ایران پیششرط بگذارند, به جای جواب دادن حرف طرف را توجیه میکنند, که بله اگر گفته باید با اسرائیل ارتباط بگیرید منظورش این بود ! این چه حرفی است ؟عقبه ما را خراب نکنید. سابقه ما را خراب نکنید. در مقابل وزرای دست چندم کشورهایی که به آنها توجهی نداشتیم باید کرنش شود؟! اینها با عزت حسینی و با آن چیزی که جوانان مملکت برای آن رفتند و خون پاکشان باعث اعتلای کشور شد سازگاری ندارد. مردم گرسنگی را و جنگ را و تحریم را تحمل کردند تا اقتدار و عزت ایشان کمرنگ نشود.
آقایان مسئولین نکند که از مردم غیور و متدین در ابعاد مختلف عقب بمانند. این شعار همیشگی مردم ایران است و اگر گوش شنوایی باشد در سراسر کشور اسلامی بلند است که اگر دشمن, ما را مخیر بین عزت و ذلت کند از ما این را میشنود که هیهات من الذله. خوب توجه کنید ما در جنگ هستیم .کشورهای استکباری و سلطهطلب با تمام قوا و با استفاده از تمام امکانات و فضاهایی که دارد در حال تضعیف اسلام و خط مقاومت اسلامی در جهان هستند .مهمترین ابزار آنها هم جنگ نرم است که سعی میکنند مسلمانها را از درون تهی کنند. باورهای آنها را از بین ببرند. آنها را آسیبپذیر کنند. جنگ نرم را جدی بگیرید. نتیجه جنگ نرم دشمن این شد که سر پسر پیغمبر در درون طشت گذاشتند و جسارت کردند و آن ملعون در حالی که با چوب خیزران به لب و دندان حسین علیه السلام میزد میگفت” لَیْتَ اَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا ” ای کشتههای ما در بدر, بلند شوید و ببینید که ما با آل پیغمبر چه کردیم.
بیایید از عاشورا درس بگیریم. چه در عرصه بینالمللی چه در عرصه داخلی .هدف جنگ نرم استحاله نظام اسلامی از درون است. برای این کار تمام سعی خودشان را میکنند تا باورها را تغییر بدهند .ایمان مردم را نسبت به موضوعاتی که به آن حساس هستند از بین ببرند .چرا دائماً آمریکا را بزک میکنند و دائماً حرف از ارتباط و مثل اینها را میزنند؟ تا با تکرار عادیسازی کنند. حساسیت را از بین ببرند. انگیزههای مقابله کردن را سست کنند. سال گذشته رهبری در دیدار با کنگره شهدای چهارمحالوبختیاری فرمودند :من دارم میبینم که چه دارد اتفاق میافتد. لشکر فرهنگی دشمن و لشگر سیاسی دشمن با همه ابزارهایی که برای آنها ممکن بوده حمله کرده اند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما, برای سست کردن اعتقادات سیاسی ما, تقویت نارضایتی ها در داخل کشور , جذب جوانان و چه.
نکته آنجاست که میفرماید, میبینم لشگر فرهنگی و لشکر سیاسی دشمن با تمام قوا به ما حمله کرده ما در مقابل این لشکرکشی چه کردهایم؟ دوستان, شما اهل قرآن هستید. اهل تلاوت آیات الهی هستید. در ایه ۱۹۱ و ۲۱۷ سوره مبارکه بقره این دو آیه را نگاه کنید. در یکی دارد” الفتنه اشد من القتل “و در دیگری دارد” الفتنه اکبر من القتل” اینها را باتوجه میخوانید. خیلی گویاست .بیان میکند که تهاجم فرهنگی و جنگ نرم که همان فتنه است از جنگ سخت خطرناکتر است. چرا؟ چون در فتنه باورها و ارزشها مورد هجوم قرار میگیرد. نتیجهاش تضعیف و از بین رفتن ارزشها است. توجه دارید که در جنگ نرم عوامل این جنگ تدریجی و پنهانی عمل میکنند. تشخیص آنها نیاز به بصیرت دارد. نیاز به روشن بینی دارد.
جالب است که بدانید, همان طور که سال گذشته به گوشهای از مطالب اشاره کردم از زیارت عاشورا برایتان عرض کردم تمام ترفندهای دشمن در زیارت عاشورا بیان شده است. برای آگاهی شیعه در زمانهای مختلف که چه کاری باید بکند. در زیارت عاشورا آمده است. فقط باید با دقت بخوانید. رمزگشایی کنید. نکتهای را عرض میکنم که بحث من امروز همین است .خوب دقت کنید .مدتی است دیده میشود عدهای عمداً و عدهای انشاءالله از روی ناآگاهی و جهالت در نوع رفتارشان گویششان و موضعگیریهایشان به گونهای عمل میکنند که نتیجه او تضعیف ولایت و رهبری است. همان کاری که در زمان امام حسین علیه السلام با طراحی دقیق انجام دادند و خط امام و ولایت امام معصوم را از بین بردند. امام معصوم را خانهنشین و زمینگیر کردند. مکتب اهل بیت و فکر اهلبیت در جامعه نشر داده نشود. توسعه پیدا نکند. تا جایی پیش رفتند که به حذف فیزیکی انجامید.
وجود حسین را هم دیگر تحمل نکردند و او را از بین بردند. زیارت عاشورا پرده از این خباثت ها برمیدارد .امثال این خباثت ها را بیان میکند تا قیامت. که ای شیعه چرا به ما گفتند که مدام زیارت عاشورا بخوانید. شمر و یزید و معاویه که تمام شد. چرا میگویند هر روز بخوان. یعنی ما این مطالب را برای تو در این زیارت رمزگونه بیان کردیم .رمزگشایی کن و وظیفه ات را در هر زمانی از او بگیر. زیارت عاشورا یاد میدهد که چگونه با نفوذ دستگاههای تصمیم گیر و تصمیمساز میتوان تا شهادت امام زمان پیش رفت و او را به شهادت رساند. میگوید توطئههای فرهنگی کردند و با توطئه سیاسی زمینه را برای عملیات نظامی فراهم کردند تا توانستند حجت خدا را از روی زمین بردارند.
این لعن هایی که در زیارت عاشورا آمده است اینها را خوب دقت کنید .سال گذشته به “لعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور” اشاره کردم امسال با توجه به آن حسی که دارم به “لعن الله امه دفعتکم عن مقامکم “میپردازم. این را در دو سه جمله با توجه به فرصتی که داریم بیان میکنم .خیلی مطلب در این “لعن الله امه دفعتکم” هست لااقل اقل ۱۰ ساعت بحث دارد که من توضیح بدهم این به چه معناست. فقط خوب دقت کنید من عصاره این ۱۰ ساعت را میخواهم در ۱۰ دقیقه برای شما بگویم. خوب در جانتان بنشیند. این عبارات را دائم میخوانیم اما توجهمان شاید کم باشد .مطلب هم زیاد است.
“دفعتکم ” دفع, به معنای کنار زدن است. کنار گذاشتن. اما کنار گذاشتنی که دوام ندارد. یعنی میتواند برگردد دوباره سر جایش. یک چیزی را کنار میگذاریم بعد از مدتی دوباره سر کار میآوریم به این دفع میگویند. اما ” ازالتکم” یعنی از بین بردن. نابود کردن. دیگر نمیشود آن را برگرداند. زایل شده تمام شده. دفع کنار گذاشتن است .میتوانیم برش گردانیم. ازاله به معنای نابود کردن است. احتمال برگشت دیگر در آن نیست. یعنی آن کاری که دشمن فوری و در اقدام اولیهاش دارد این است که دفع کند .جایگاه امام را از او بگیرد. کودتا کند. شبیه کودتا تا بتواند در مرحله بعدی “ازالتکم” بکند. یعنی براندازی کامل.
در یکی “مقامکم” میگوید در دیگری” مراتبکم” میگوید. اینها با هم فرق دارند. مقام یعنی جایگاه .مقام یعنی موقعیت . مثل رهبری جامعه. رهبری جامعه مقام است. مثل حکومت حکومت مقام است .اما مراتب به مجموعه پشت سرهم از بالا تا پایین مرتب شده میگویند. اول خداست بعد پیغمبر است بعد امام معصوم است بعد ولی فقیه است بعد خود شما در خانه هستید. این را میگویند مراتب و جالب است که بدانید این مراتب را خدای تعالی ترتیب داده است” رتبکم الله” من نمیتوانم بگویم من در آنجا باشم. دیگری بگوید من میخواهم آنجا باشم .نه, خدا, پیغمبر, امام فقیه به همین ترتیب ” رتبکم الله” است خدا مرتب کرده است. خیلی بیان دقیق است.
خیلی خلاصه دارم عرض میکنم که اگر جامعه توجه نداشته باشد و تحت نفوذ جریانهای جنگ نرم قرار بگیرد و از بصیرت لازم برخوردار نباشد و گوش به سخنان افراد بصیر هم ندهد این قضیه به” لعن الله امه قتلتکم” ختم خواهد شد. البته یک عدهای که جاده صاف کن هستند یک عدهای که حواسشان نیست یا حواسشان هست خدا آنها را هم لعن میکند . “لعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم” که اگر این جاده صاف کن ها نباشند آنها هرگز نمیتوانند اقدام نظامی کنند. یک عدهای باید این وسط کارهایی را انجام بدهند. بعضیها خواسته یا ناخواسته در این جریانات قرار میگیرند. باید بصیر بود. عدهای که تلاش میکنند” دفعتکم عن مقامکم بکنند” برنامههایی دارند تا ولایت را زمینگیر کنند.
اولاً تلاش میکنند انسجام و وحدت بین نیروهای خودی را از بین ببرند. تمام تلاششان این است که نیروهای خودی یعنی نیروهایی که در مقابل آن جبهه هستند انسجام نداشته باشد. لذا هر عاملی که این اختلاف را ایجاد میکند باید ضربه زد و باید آن را از کار انداخت. نیروهای حزبالله هرگز نباید دو قطبی شوند. حزبالله اگر دو قطبی شد در این دو قطبی حزبالله طرف مقابل که در مقابل مدیریت اهلبیت میخواهد بایستد او را ضربهپذیر خواهد کرد. تمام تلاش ما این است که اهل بیت مدیریتشان در جامعه رشد پیدا کند. اگر حزبالله دوقطبی شد بدانید که تضعیف شد و در تضعیف گروه مقابل که بر نمیتابد چنین عزتی را که او کاسه لیس دشمن است او دنبال ارتباط گرفتن است او به دنبال بزک کردن است, نخواهد گذاشت.
دیدید که رهبری در هفته قبل, از ورود بعضی از افراد به عرصه ارشاداً جلوگیری کردند. خوب دقت کنید این به خاطر این بود که وجود بعضی از افراد و جریانات حزبالله را دو قطبی میکند .نه دوقطبی جامعه. بعضیها اشتباه نکنند .شروع کردند شیطنت کردن و بعضی حرفها را در فضای مجازی پخش کردن .نه, دوقطبی حزبالله است. بصیر باشید. این اولاً. ثانیاً تلاش میکنند در بین خودشان انسجام و وحدت ایجاد کنند. و لو با کنار رفتن بعضی به طرفداری بعضی دیگر برای ماندن در قدرت و مستحکم شدن. ثالثاً شروع میکنند عناصر مؤثر را با شایعهسازی و جنگ روانی و ترور شخصیت تخریبکنند و به حاشیه ببرند. بصیر باشید. این کارهایی که میگویم نمونهاش همهاش در تاریخ امام حسین است. من دارم با الان تطبیق میکنم. همه اینها را من فرصت نیست که بگویم که در تاریخ عاشورا چه کار کردند .
همه اینها در تاریخ عاشورا هست. رابعاً دست به عوامفریبی میزنند .با دادن شعارهای عوام پسند بعضی جریانات را که میبینید. فضای دولت جدید فضایی بود که یک عدهای نفوذ کردند. این را مسلم بدانید .هستند و از فضا به نفع خودشان بهره میگیرند. این جریان سازیهای که میشود. راجع به کنسرتها یکدفعه میبینید جریان درست میکنند. اینها کف روی آب است” فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً” اما اگر مواظب نباشیم همین میشود یک جریانی. این را چیز کمی نباید گرفت. در آینده مسائل مهمتر از این به وجود خواهند آورد تا یک طیفی از افراد را جذب کنند. خامساً از مسائل مورد احتیاج طیفی که قصدشان پایین آوردن جایگاه رهبری و حاکمیت در جامعه است انحراف افکار عمومی است. حالا این تلاشی که میکنند برای ارتباط با بیگانه مذاکره با آمریکا را عدهای توجه ندارند که این زمینه نفوذ را در جامعه فراهم میکند. عده ای سهل اندیشی و سادهانگاری دارند.
اما اینها برای انحراف افکار عمومی چه کار میکنند؟ مسائل بیهوده و غیر لازم را فراگیر میکنند. شعارهای سیاسی منحرف میدهند. مثلاً کمر ایران در برابر فشارهای آمریکا و غرب خم شده است. سعی میشود این کارها را هم با دست خود نیروهای مردمی شایع بکنند .حواستان باشد بیخود هر حرفی را به همدیگر نگویید. بعضی وقتها کسی حرفی میزند بنده به شما میگویم شما به دیگری میگویید میشویم بلندگوی کفر. چه داعیه ای دارید که بگویید! دولت نمیتواند کشور را اداره کند. جوانان در این کشور آزادی کامل و خوشبختی ندارند. اینها در عبارتهایشان هست. روحانیت مانع رشد کشور است و امثال ذلک. سادساً رواج مسائل و شعارهایی که نتیجهاش بیتوجهی به ارزشها و آرمانهای اولیه است. بحث اشرافیگری و اسراف یک بحث مهم است .یک جوری عادیسازی میکنند.
الان بحث نجومی ها باور مردم را از بین برده است. شما ببینید ۷ مسئول هفت جور آمار دادند در همین چند روزه راجع به ارقام و اعداد افراد. اعتماد عمومی از بین میرود. با تمام تلاش سعی میکنند ماله کشی کنند روی مسئله. در حالی که مطالبه جدی مردم و رهبری این است که مسئله حقوقهای نجومی حتماً باید نتیجه آن اعلام شود. چرا عزل نمیکنید؟ چرا مماشات میکنید ؟چرا دفع الوقت میکنید ؟توجه داشته باشید که زیارت عاشورا میگوید اینها امت هستند.” لعن الله امه دفعتکم” یعنی جمعیت دارند. دو سه نفر نیستند. یعنی در افکار عمومی نفوذ دارند. دارای تشکیلات هستند. رنگ مردمی و شعار مردم فریب دارند. نفوذ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دارند.
در بین اقشار مردم بعضاً افراد مهم و فرهیخته عالم و دانشمندی بعضا به نظر میآیند. لذا مثل شمر و یزید نیستند که خدای تعالی در زیارت عاشورا گفته است به این که” لعن الله شمرا و آل ابی سفیان” به ضمیر و به اشاره “لعن الله امه “اسم آنها را نمیبرد. دارای یک شخصیتهای خاصی هستند. شمر و یزید معلوم است که چه کسی هستند. ولی اینها در لایههای جامعه مخفی هستند. بعضی وقتها جزو صاحب منصبان هستند .مسئولیت اداری و جاری کشوری دارند و در منصبها نشستهاند. باید بصیر باشید .همین مقدار بس باشد.
فقط این را بدانید که اگر در مرحله ” دفعتکم” مردم خوب توجه کردند و مواظبت کردند. علما و دانشمندان و خواص که باید سخن بگویند سخن گفتند .و ترفندهای دشمنان و کسانی که میخواهند حاکمیت اهلبیت در جامعه رسوخ نداشته باشد را بیان کردند. اگر اینها خوب عمل کردند هرگز به مرحله” ازالتکم “نخواهد رسید. برگشت هشیارانه خواهد بود. در دفاع از رهبری و اجرایی شدن بیانات او و عمل به دستورات او امروز اگر کسی کم بگذارد در نزد خدای تعالی و شهدای والامقام این کشور اسلامی رو سیاه خواهد بود. میبینید که تبعیت کردن عدهای چگونه است. میگویند مقام معظم رهبری فرمودند, بعد هر جور دلشان میخواهد عمل میکنند. شما مردم و بدنه مردم است که باید بصیر باشید و حواستان جمع باشد. این را هم بدانید فتنههایی که در پیش است و خواهد بود همیشه سطحش بالاتر خواهد رفت . مثل امتحان است. شما کلاس دوم را امتحان دادید سال بعد دوباره کلاس دوم را از شما امتحان نمیگیرند. کلاس سوم از شما امتحان میگیرند. امتحان کلاس سوم سختتر از امتحان کلاس دوم است .بصیرتتان را باید بیشتر کنید. یا به کسانی که بصیرت میدهند توجه کنید.
شما ببینید که با حجت خدا حسین علیه السلام چه کردند. عاشورا درس بزرگی است. به طفل شیرخواره او هم رحم نکردند. امروز روز عبدالله است. دوتا عبدالله در کربلا داشتیم. اگرچه همه آنها عبدالله بودند. یک عبدالله رضیع است تا لحظهای که حسین علیهالسلام دیگر همه لشگرش را از دست داد. اصحاب و یاران روی زمین ریختهاند .همه به شهادت رسیدند. ابوالفضایل قمر بنیهاشم هم به شهادت رسید. آمد وسط میدان یک نگاهی به چپ کرد یک نگاهی به راست کرد گفت از خوابتان بلند شوید به حسین کمک کنید. در همین فضا بود که یک وقت صدای عبدالله یعنی علیاصغر از خیمهها بلند شد. گفت یک سرباز دیگر تو هنوز مانده است .حسین علیهالسلام آمد و او را روی دست گرفت. امام حسین مظهر نشان دادن خباثت آن گروه مقابل است. با این کارش چهره پلید آنها را نشان داد. این خون مظلومانه علیاصغر.
این حرمله ملعون در کربلا چند تیر رها کرده است که این تیرها خیلی دلخراش است. یکی از آن تیرها همان تیری بود که به چشمان قمر بنیهاشم زد. یکی از آن تیرها تیری بود که به قلب حسین علیه السلام زد. یکی دیگر از آن تیرها همین تیر سه شعبهای است که رها کرد. از گوش تا گوش علیاصغر را برید. آخر تیر را برای جایی به کار میبرند که سوراخ کند. اما نمیدانم این تیر جنسش چه بود که میگوید” فذبحوه من اذن الی اذن” ذبح کرد. این یک عبدالله بود.
عبدالله دیگری هم در کربلا هست. بعد از سربازی علیاصغر حسین علیه السلام به میدان رفت. بعد از جریاناتی که واقع شد بر روی زمین افتاده. دشمن او را محاصره کرده . امام حسین علیهالسلام این عبدالله را خودش بزرگ کرده است. چون وقتی که به دنیا آمد امام حسن به شهادت رسیده بود. امام حسین برای او هم عمو است هم پدر. عاطفه او نسبت به این فرزند حسن خیلی زیاد است .خیلی سفارشش را به زینب کبری کرد. اما آن لحظه لحظه خیلی حساسی بود .زینب از بالای تل نگاه میکرد به قتلگاه این دشمن چگونه حسین را محاصره کردند. در همان لحظات بود که این طفل دست خودش را از دست عمه رها کرد. دواندوان خودش را به عمو رساند .یک نانجیبی شمشیر بلندکرد که به عمو بزند .دست را حمایل کرد. دست به پوست آویزان شد. این لحظه بود که آن ملعون تیر دیگری رها کرد. بدن عبدالله را به حسین دوخت. أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا ای مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.