- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۶/۱۹
- استان البرز , شهرستان کرج
- توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضینواللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایها المومنون اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا قبل از اقدام به هر عملی راجع به آن عمل فکر میکنند. مشورت میگیرند بعد عمل میکنند. برخلاف حمقاء و احمقها. احمق در فرهنگ دینی ما مذمت شده است. کسی که فکر نمی کند و سخن بیهوده میگوید .اهل مشورت نیست .زیاده گو است. گفتند احمق کسی است که کلام او مقدمه بر فکر اوست. یعنی موقع صحبت کردن متوجه نیست که چه میگوید. به تعبیر مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام ” لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه ” عبارت خیلی عبارت زیبایی است. زبان عاقل پشت قلب اوست .یعنی زبانش رها نیست. اول تفکر میکند بعد سخن میگوید. اما احمق قلبش پشت زبانش است. اول سخن میگوید بعد از این که سخن گفت پشیمان میشود که چرا این حرفها را زد.
لذا در دستورات دینی فراوان داریم که با احمق رابطه برقرار نکنید. ارتباط نداشته باشید .با انسان نادان مراوده و دوستی نداشته باشید. در یک بیانی است حنان بن سریر از پدرش نقل میکند از امام باقر علیه السلام ” قال قال ابوجعفر علیه السلام لا تقارن ولا تؤاخ أربعه” با چهار گروه و چهار دسته از افراد مقارن نشو و دوستی نکن, برادری نکن” الأحمق ، والبخیل ، والجبان ، والکذاب” با احمق دوستی نکن, با بخیل دوست نشو, با کذاب دوست نشو, با آدم ترسو هم دوست نشو. بعد خود حضرت اینجا توضیح میدهند میفرمایند ” أما الأحمق فیرید أن ینفعک فیضرک” احمق و نادان میخواهد به کمک شما بیاید شما را کمک کند در یک مسئلهای که برای شما پیش آمده است ولی به جای اینکه به تو نفع برساند به تو ضرر میرساند. لذا دوستی با یک چنین آدمی جز ضرر چیزی ندارد .
” وأما البخیل فإنه یأخذ منک ولا یعطیک ” بخیل آدمی است که دائماً از تو میکَنَد اما اهل پرداخت نیست, اهل اعطا نیست. “وأما الجبان فإنه یهرب عنک وعن والدیه” ترسو هم چون دائماً از تو و از پدر و مادرت و اطرافیان میترسد گریزان است و به درد دوستی نمیخورد” وأما الکذاب فانه یصدق ولا یصدق” با کذاب هم دوستی نداشته باشید که به درد دوستی نمیخورد . تصدیق میکند آن چیزهایی را که نباید تصدیق کند و تکذیب میکند آن چیزهایی را که نباید تکذیب کند. به درد دوستی نمیخورد. خدای تعالی همه ما را به وظایفمان موفق کند و از اهل تقوا قرار بدهد انشاءالله.
بحث ما در نهجالبلاغه هست و مواردی که امیرالمومنین در نهجالبلاغه مطرح کردند. من حضرت حجت سلام الله علیه در نهجالبلاغه , دعا در نهجالبلاغه, نماز در نهجالبلاغه را در این چند هفته عرض کردم .این جلسه یک مورد را از نهجالبلاغه بیان میکنیم و آن وظیفه ما در مقابل حاکم اسلامی است. البته در نهجالبلاغه به این مطلب زیاد پرداخته شده من یک جلسه که همین جلسه باشد بیشتر مطلبی را مطرح نمیکنم. توجه دارید بحث وظیفه حاکم در برابر مردم و وظیفه مردم در برابر حاکم. مفصل در نهجالبلاغه آمده. بعضی وقتها در قالب یک حدیث, یک خطبه, گاهی در کلمات متعدد امیرالمومنین در جاهای مختلف آمده است.
این موردی را که عرض میکنم این قسمتش را میگویم در خطبه ۳۴ هر دو قسمت آمده است. من فقط قسمت حقی که زمامدار و حاکم اسلامی بر امتش دارد او را خیلی مختصر ترجمه میکنم. با یک توضیح خیلی مختصر. حضرت در اولین مرحله میگوید که ما, یعنی مردم, وظیفهشان نسبت به حاکم چیست! چهار حق را ایشان مطرح میکنند. اول میفرماید: اما حق من بر شما این است که در بیعت خویش وفادار باشید” وَأَمَّا حَقِّی عَلَیکُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیعَهِ” با من بیعت کردید, با من پیمان امام و امتی بستهاید . بیعت یک پیمانی است محکم و لازمالاجرا که بین امت و امامش برقرار شده است. امت خودش را ملزم کرده است که بر اساس روش و دستور امام خودش حرکت کند و بر اساس این پیمان مردم باید پشت سر امام خودشان حرکت کنند. بایستند و با بیعت کاملی که انجام دادهاند منویات رهبری شان را انجام بدهند و برخلاف بیعت و عهدشان عمل نکنند.
چون بیعت یک نوع عهد و پیمانی است که انسان باید تا آخر بر آن عهد باقی بماند و اگر کسی پیمانشکنی کند مثل عهدشکنی است که “لا دین لمن لا عهد له” دین او در معرض خطر قرار میگیرد. این عامل اول , یعنی اولین حقی که هست این است که امت در بیعت امام باقی بماند. حق دوم این است که” وَ النَّصِیحَهُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ” در آشکار و نهان خیرخواهی را در حق امام , انسان به جا بیاورد. در آشکار و در پنهان آنجایی که امام هست نصیحت کند. آنجایی هم که نیست خیرخواه باشد. گاهی دیده میشود که افراد در حضور ادعای تبعیت میکنند, گوش به فرمانی دارند اما در مقام عمل منافقانه و چند چهره عمل میکنند. دائماً ادعای سربازی و اطاعت دارند ولی در بزنگاه برخلاف گفته عمل میکنند. صحنه را خالی میکنند .حرف از دوستی و محبت و اخلاص میزنند اما در وقت لزوم مسیر دیگری را طی میکنند. آنجایی که باید از امامشان دفاع کنند, یا سکوت میکنند یا مصلحتاندیشی میکنند. یا با دشمن همراهی میکنند. بالاخره رها میکنند. یک نوع از پشت خنجر زدن است.
ارادت به امام و ولی جامعه حضور و غیاب ندارد. در همه حال انسان باید کار خودش را انجام بدهد و براساس باوری که هست همه جا بر سر آن بیعت که حق اول بود باشد و دفاع کند و برای امام خیر خواهی کند. سومین حقی که امام علیهالسلام بیان میکنند این است که هر وقت شما را بخوانم اجابت کنید. یعنی امام جامعه هر وقت میخواند مردم اجابت کنند. یعنی در فراخوان ولی جامعه همه باید پاسخ گو باشیم. اهل اهمال و تعلل و سستی نباشیم. در زمان پیغمبر, پیغمبر ولی جامعه بود. گفت بیایید, گفتند تابستان است و هوا گرم است . فصل خنکی میشد و میگفتند بیایید میگفتند الان سرد است و نمیتوانیم بیاییم. هر وقت خواست برای جنگ و هر وقت خواست برای دفاع یک عدهای بهانه آوردند. این با آن حق نمیسازد.
” وَ الْإِجَابَهُ حِینَ أَدْعُوکُمْ ” این سومین مورد است. هر وقت که خواندم باید بیایید. باید دائماً گوش به فرمان امام بود. گاهی اگر در فرمان امام کوتاهی شود در آن فراخوانی که میدهد آن اعلامی که میکند اگر کوتاهی شود آثار غیرقابل جبرانی به وجود میآید. شما در همین مسائل جاری کشور ببینید, شاهد هستید که بعضی وقتها تفسیر به رأی کردنها, امر را مولوی و ارشادی کردنها, که اینجا بله آقا فرمودند, ولی اینجا امر که مولوی نیست ارشادی است. اگر این مطلب را میخواستند, باید مثلا اینگونه میگفتند. امروز و فردا کردن ها چه خسارتهای جبرانناپذیری را به بار آورده است. آنچه که یک ملت را در عرصههای مختلف داخلی و خارجی پیروز میکند تبعیت از حاکم است.
و آخرین حقی را که مطرح میکند این است که ” وَ الطَّاعَهُ حِینَ آمُرُکُم” هر زمان که به شما فرمان دادم اطاعت کنید. میگویید قبلی هم که همین بود. نه فرق دارد .توجه دارید که بین اطاعت و اجابت فرق هست .اطاعت امر و اجابت امر. چون ممکن است کسی دعوتی را لبیک بگوید تا دعوتش کردند بگوید لبیک و بیاید, و بر سر همان قرارش هم حاضر شود. گفتند فلان روز فلان جا باشید میآید. اما میبیند که کار سخت است. باید جان داد. باید مال داد. حسین علیهالسلام فرمود هر کسی که با ما همراه است “فلیرحل معنا ” با ما بیاید. اول که حرکت کردند ۷۲ نفر نبودند. تعداد زیادی بودند. قافله حسین علیه السلام خیلی جمعیت داشته. هی جلو آمدند دیدند که بوی خون میآید. هی یکی یکی کم شدند. اجابت میشود اما اطاعت نه. دیگر نمیتواند جلو برود.
لذا در حقوقی که هست هم اجابت لازم است همه اطاعت لازم است . تا آن کاری که باید انجام بگیرد انجام بگیرد. اگر امتی این موارد را و امور دیگری را که بیان شده است رعایت کند منافع حاصله باعث رشد کمی و کیفی جامعه خواهد شد. امنیت و آرامش و آزادی و آبادانی جامعه را به همراه خواهد داشت. اما اگر فرمان نبرند و سر باز بزنند همه گرفتار میشوند . بعضی از شارحان نهجالبلاغه گفتند به اینکه این حقوق مربوط به امام عادل است .چون حضرت فرمود” حقی علیکم” حق من, چون این امام عادل و امام منصوب از طرف خدای تعالی است. لذا بقیه افراد که در جایگاه امامت نشستند برای آنها یک چنین حقوقی نیست .
درحالیکه بیان امیرالمومنین بیان عامی است. همه را شامل میشود. هر کس مسئولیت امام جامعه را بپذیرد ولو امام عادل منصوب هم نباشد از او هم باید این تبعیت را کرد. چه برسد به امام منصوب یا جانشین منصوب به نیابت که جانشین جامعالشرایط مبسوط الیدی که حاکمیت و حکومت را به دست گرفته است او هم مثل امام منصوب واجب الاطاعه و لازم الاطاعه است. خود حضرت در خطبه ۴۰ از خطبههای نهجالبلاغه به این مطلب اشاره کردند که بحث اطاعت که میکنیم فقط مربوط به امام عادل نیست به آن معنایی که فقط امام معصوم باشد ” و لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ” مردم امیر میخواهند حاکم میخواهند.
” یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ” بالاخره جامعه یک امیری میخواهد. حضرت میگوید و لو این طور باشد حالا آن امیر امامی باشد که منصوب از خدای تعالی است یا جانشین از منصوب باشد همان طور که مالک اشتر را فرستاد به مصر او هم واجب الاطاعه است. فی زماننا هذا فقیه جامعالشرایط است. لازم الاطاعه است. میگوید مومن ها در امارت او و حکومت او به طاعت مشغول هستند و کافر هم بهره خودش را میبرد. یعنی با بودن امیر هرجومرج از جامعه برداشته میشود .بنابراین عقل میگوید هر ملتی بخواهد از وجود ولی جامعه بهره ببرد باید این امور چهارگانه را به تمام و کمال دنبال کند و به کار ببرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت و تقویت تقوای الهی دعوت میکنم .در خطبه اول اشاره شد به این که اهل تقوا از احمق فاصله میگیرند. اما احمق چه کسی است؟ امیرالمؤمنین سلامالله علیه فرمودند” أحمَقُ النّاسِ مَن أنکَرَ عَلى غَیرِهِ رَذیلَهً وهُوَ مُقیمٌ عَلَیها” به دنبال آدم خرفت ,کج فهم, فقط به عنوان احمق نگردید . احمق شقوق مختلفی دارد. افراد مختلفی احمق هستند که ما اجازه نداریم چنین دوستی داشته باشیم. یکی را حضرت فرمود. البته شاخصهها را میگویند” أحمَقُ النّاسِ مَن أنکَرَ عَلى غَیرِهِ رَذیلَهً” به دیگران میگوید غیبت نکن, دروغ نگو ,تهمت نزن ,گناه را در حق دیگران انکار میکند که تو چرا مبتلا به این صفت هستی. دیگران را از رذایل برحذر میدارد در حالی که خودش آن را انجام میدهد “وهُوَ مُقیمٌ عَلَیها”
این احمق است که میگوید دروغ نگو خودش کذاب است .میگوید غیبت نکن خودش غیبت میکند. با یک چنین آدمی دوست نشوید . چون میخواهد به شما نفع برساند اما ضرر میرساند. این دستورات اهلبیت را خوب یاد بگیریم. در زندگی به کار ببندیم. ما از این معارف فاصله داریم برای همین میبینید که وضعیت چگونه است. یا فرمودند” أحمَقُ النّاسِ مَن ظَنَّ أنّهُ أعْقَلُ النّاسِ” بعضیها را دیدهاید قیافه حق به جانب دارند و خودشان را عاقل مردم میدانند. احمق ترین افراد کسی است که خودش را عاقلترین آدمها میداند. این هم یک ملاک دیگر. آن کسی که عاقل است مشورت میکند درباره موضوعات بحث میکند. فکر میکند بعد که به نتیجه رسید عمل میکند .
در مسائل خانوادگی و بعضاً بعضی از این مسائل میبینیم که افراد این طور هستند .به او میگویند که مشکل داری بیا برو صحبت کن میگوید من هیچ کس را قبول ندارم. بعد میبینید که وضعیت چطور میشود. در یک بیانی رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: چهار چیز دل را میمیراند بعد یکی از آنها را گفتند که رفاقت با احمق است. دل را میمیراند. سخن میگوید ولی در گفته او خیری نیست .
از امام صادق علیهالسلام این بیان نقل است که حضرت فرمودند: عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود: بیماران را مداوا کردم و به اذن خدا شفایشان دادم. کور مادرزاد و بیماری پیسی را به اذن خدا شفا دادم. مردگان را به اذن خدا زنده کردم و اما در معالجه احمق کوشیدم اما از عهده اصلاحش برنیامدم. گفته شد ای روحالله احمق چه کسی است؟ فرمود خودرأی و خودخواه. کسی که همه برتریها را بر خود میخواهد و حق را جانب خود میداند نه بر ضرر خود. این احمقی است که راهی و چاره ای در مداوایش نیست. خدا کند که ما جزء این گروه نباشیم و انشاءالله از متقین باشیم .
اما مناسبتها, امروز هفتم ذیحجه است. مصادف است با شهادت مولانا باقر علیهالسلام که در دوران امامت آن حضرت دولت بنیامیه روبهزوال رفت. در کشورهای اسلامی به خاطر اختلافات شدیدی که به وجود آمده بود در هر گوشهای از بلاد اسلامی یک انقلابی رخ میداد. خلفا هم به جان هم افتاده بودند و خیلی با سرعت عوض میشدند. در دوران ۱۹ ساله امامت امام باقر علیهالسلام پنج خلیفه عوض شد, به فاصله ۱۹ سال. مردم هم به شدت از این خلفا متنفر بودند و بدشان میآمد .همه این عواملی که گفته شد از یک طرف و وجود عمر بن عبدالعزیز که به تشیع و علم خدمتی کرد و ضربه کاری را بر پیکر بنیامیه وارد کرد اینها عواملی بود که زمینه و فرصت مناسبی را برای نهضت علمی امام باقر علیهالسلام فراهم کرد.
توجه دارید در زمان خلفا تا اواخر قرن اول هجری قمری یعنی تا زمان عمر بن عبدالعزیز نقل حدیث و کتابت حدیث ممنوع بود. مثلاً بگویند قال رسول الله ممنوع بود. کسی حق نداشت. گنجینه بزرگی از علم و معارف ما سوخت و زیر خاک مدفون شد. یا در سینه روات ماند و با همان روات مدفون شد. عمر بن عبدالعزیز یک اقدام خردمندانهای کرد و این بدعت شوم و بد را برداشت و مردم را به نقل و تدوین حدیث تشویق کرد. یک بخش نامهای نوشت” انْظُروا حَدیثَ رَسُولِ اللهِ فَاکْتُبُوهُ فَإنِّی خِفْتُ دُروْسَ العِلْمِ وَ ذِهابَ اَهْلِهِ “یک بخش نامه نوشت و به همه اعلام کرد احادیث رسول خدا را مورد توجه قرار بدهید جمعآوری کنید و بنویسید .ترس این را دارم که دانشمندان و اهل حدیث از بین بروند و از دنیا بروند چراغ علم و دانش مندرس بشود و نابود شود .
لذا یک حرکت علمی شروع شد و ظهور گروههای شیعی در آن زمان مثل زیدیه که الان در یمن آن گروه فراوان هستند اینها قائل به امامی بودند که انقلابی باشد و شمشیر به دست بگیرد. کیسانیه که پیروان مختار بودند و محمد بن حنفیه. خوارج که یک سنت سیاسی خاصی داشتند میگفتند اگر امام مسلمین خطا کند یک حرفی را اشتباه بزند مرتد است. در مقابلش مرجعه که نقطه مقابل خوارج بودند .گروههای علمی تر چون جبریه ,قدریه ,بتریه, جارودیه ,طالبیه ,غلات شیعه, بیانیه, حربیه, گروههای مختلفی بودند . در آن زمان بازار گرمی از علم و دانش و پرسشگری را و بحثهای فکری و کلامی و اعتقادی را دامن زده بودند .
موضوعات خیلی مهمی را هم مورد بحث قرار میدادند .مثل مسئله امامت و رهبری و ولایت ,صفات امام, قضا و قدر, توحید و به مسائل از این دست میپرداختند. احادیث نبوی را مورد بحث قرار میدادند که افراد مطرح میکردند .اینها مسائل اساسی بود که بر فضای فکری و اعتقادی جامعه اسلامی در آن زمان حاکم شد .در این فضا امام باقر مرجع علمی است. پاسخگوی سؤالات متعدد جامعه و نور امامت در جامعه طالع شد. و افراد دارند بهره میبرند. البته زندگی باز بر امام سخت بود .به طوری که این شجره ملعونه تحمل این نور پرفروغ را نکردند و شاهد وقایع کربلا و عاشورا را به شهادت رساندند. من فرصت تحلیل زندگی اهل بیت در فرصت کوتاه خطبه را ندارم .فقط بعضا اشاره میکنم که خود دوستان پیگیری و دنبال کنند .
امام باقر شاهد کربلاست. پنج سال یا چهار سالشان بود در واقعه کربلا. فردا که یوم الترویه هست یعنی هشتم ذیالحجه در سال ۶۰ قمری امام حسین به سمت کوفه حرکت میکند .با خودش قریب به ۷۰ قربانی را میبرد تا در کربلا در روز عاشورا قربان کند .شاهد این قربانیها امام باقر است .در همین روزها اتفاقاتی که افتاده همه را شاهد است .شاهد است که از کوفه پیک آمد و خبر شهادت مسلم بن عقیل را به حسین علیهالسلام داد .امام باقر شاهد پرپر شدن علی اصغر در دستان حسین علیه السلام هست. امام باقر کسی بود که شاهد قطعهقطعه شدن علیاکبر بود .شاهد به شهادت رسیدن قاسم بن حسن بود .شاهد جدا شدن و قطع شدن دستان قمر بنیهاشم ابوالفضائل بود. این امام را طاقت نیاوردند و به شهادت رساندند که الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
ابلاغ رهبری درباره سیاستهای خانواده ,پیامی به حجاج که مرقوم فرمودند, سخنرانی برای خانوادههای شهدای منا را ملاحظه کردید. تحلیل و بیان و تعبیرات معظمله هر کدام را باید جدا مطرح کرد. مثلاً بیان شجره ملعونه ایشان به آل سعود فرمودند و گفتند که او شجره ملعونه است یک بار معنایی بلندی دارد و در جایش انشاءالله توفیق باشد سخن خواهم گفت .امروز اسلام از هر طرف مورد هجمه است. این را خوب میدانید و توجه دارید .
در سراسر عالم دشمنان به محض اینکه موقعیتی پیدا میکنند به هر اسم و بهانهای که باشد اسلام و مسلمین را میکوبند. ایران ضربه خورده از تروریسم را حامی تروریست میدانند. آن وقت رژیم منحوس و کثیف آل سعود را که ذاتش تروریستی است و تروریست پرور و همین الان در جهان اسلام هرجا خشونت و جنایت و کشتار است دستان آلوده به خون آنها که به کمک اربابانشان آمدهاند دیده میشود در یمن و بحرین مظلوم ,در افغانستان در عراق و جاهای دیگر آن وقت خودشان را مدافع حقوق بشر میدانند.
آمریکا و اسرائیل دم از حقوق بشر میزنند و آدم میکشند. جالب است که میبینید با ترفندهای مخصوص خودشان سعی میکنند کاری کنند کشورهای اسلامی توان دفاع از حیثیت خودشان را هم نداشته باشند .نمیشنوید که نغمههای خناثان را که در سراسر دنیا با بیان مختلف و زبانهای گوناگون مطالبی گفته میشود تا توان دفاعی ما را از بین ببرند . این به گوش میرسد .حرف از تعامل با دنیا ,کنار گذاشتن نیروی دفاعی میزنند و این که هزینه دفاعی را خرج چیزهای دیگری کنیم. ظاهر حرف قشنگ است اما باطن آن حنظل است .این حرفها یعنی فاصله گرفتن از دستورات قرآن .این حرفها یعنی نفهمیدن مکتب اهل بیت عصمت و طهارت .
ای کاش آقایان بار دیگر خطبه صدیقه طاهره ,خطبه غدیر, زیارت عاشورا را یک بار دیگر با دقت مرور کنند. اینها را بازخوانی کنند. اگرچه حاضرند برای امور دنیایی که اثر چندانی در رشد و تعالی افراد ندارد خرج کنند و هزینه کنند. بنیادهای مروج فرهنگ غرب و مفاسد اخلاقی و اجتماعی را کمک میلیاردی کنند اما به بنیادهایی مثل بنیاد غدیر و امثال بنیاد غدیر حتی یک ریال هم کمک نکنند. لذا آن گفتمانی را که عرض کردم خوب توجه داشته باشید. این همان گفتمانی است که به دوستان عرض میکنیم .دنبال کنید ببینید قرآن و عترت چه میگویند. آیات را بررسی کنید روایات را ببینید. بعد در مقابل این آیات و روایات هر کسی هر چیزی که گفت که مقابله با قرآن داشت مقابله با دستورات صریح دین و نص دین داشت آن حرفها را باید محکم به دیوار کوبید.
این دستور قرآن است .شما زیاد شنیدهاید و زیاد قرائت کردهاید .من میخواهم یک بار دیگر این آیه را برای شما بازخوانی کنم و یک ترجمه مختصری برای او عرض کنم که بحث این هفته من همین باشد. این آیه را زیاد شنیدهاید . آیه ۶۰ از سوره مبارکه انفال که با مسائل جاری و روز تطبیق دارد. با این حرفهایی که زده میشود نغمههای شومی که بعضاً خودیها فهمیده یا نافهمیده آن را بیان میکنند اینها به گوش میرسد که منافات با این آیه دارد .منافات با صریح دستورات دینی ما دارد. در آیه ۶۰ سوره مبارکه انفال خدای تعالی میفرماید” وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیکُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ “
عرض میکنم که فرصت بیان و تفسیر این آیه به تمامه و کماله نیست. شاید چندین ساعت طول بکشد. اما ترجمه مختصری را برای شما عرض میکنم. هر نیرویی در قدرت دارید برای مقابله با دشمنان آماده کنید .همچنین اسبها که منظور ساز و کارهای جنگی است, اسبهای ورزیده برای میدان نبرد و به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و همچنین گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد و هرچه در راه خدا و تقویت بنیه دفاعی خودتان انفاق کنید به طور کامل به شما بازگردانده میشود و به شما ستم نخواهد شد .مفاد این آیه بسیار روشن است .گویا هست و دستور آماده باش است. آمادهباش یکبعدی نه , همهجانبه که مسلمانان باید در برابر دشمنان خودشان آمادگی لازم را داشته باشند .
برای این کار انواع سلاح و امکانات را حتی شیوههای مختلف تبلیغی را یاد بگیرند تا بتوانند در دل دشمن هراس ایجاد کنند .خوب این بیان را دقت کنید .مهم است که مجهز به انواع سلاحها باشند. این خیلی مسئله مهمی است .به رسول خدا عرض کردند که آقا در یمن یک اسلحهای ساخته شده است که کذا و کذا است .حضرت کسی را فرستاد گفت به یمن برو و این اسلحه را برای لشکر ما تهیه کن .یعنی مجهز بودن به سلاح روز جزء دستورات دین است . کلمات آیه را با دقت توجه کنید. “ما استطعتم” یعنی تا میتوانید حداکثر توان خودتان را به کار ببندید .پرداختن بودجه برای این کار باید انجام شود .هر چیزی که در توان دارید که برای آمادگی دفاعی خود بکار بگیرید.
“من قوه” چه قوه سیاسی باشد چه قدرت نظامی باشد. از پیشرفتهترین امکانات و تجهیزات و سلاحها حتی تبلیغات حتی شعر و شعار از همه اینها استفاده کنید. ولو شده محاسن خودتان را رنگ کنید. که رسول خدا در یکی از این جنگها دستور داد تمام کسانی که موهایشان سفید شده است محاسنشان را رنگ کنند مشکی شود که دشمن خوف در دلش بیفتد که بگوید اینها یک امت جوانی هستند. یعنی تا این مقدار جنگ روانی هم اگر لازم شد باید انجام داد .در مقابل دشمن که دشمن به هراس بیوفتد .خود این به هراس افتادن دشمن یک قاعده است در اسلام و یک دستور دینی است .آنها نباید بگویند که مثلاً لشگر اسلام پیر بوده است.
“تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ” این عبارت خیلی مهم است. دشمنان خدا را با این امکانات بترسانید که جرئت نزدیک شدن به شما را نداشته باشند . این دستور قرآن است .اتفاقاً باید جوری مجهز شد جوری از همه امکانات بهره برد که بترسند. و بحمدالله و به فضل پروردگار ما قدرتمند هستیم. در زمینههای مختلف توانستیم این نیرو را به دست بیاوریم. به فضل پروردگار و همت جوانان مؤمن و متعهد کشور در سپاه و ارتش هر قدرتی فکر تعرض به ایران اسلامی را داشته باشد چیزی جز خفت و زبونی نصیبش نخواهد شد. آن قوه ارتش و سپاهمان بسیجی و مردمی ما که با فرمان رهبرشان لحظهای درنگ نمیکنند و به میدان میآیند. از کیان دین و قرآن و اسلام دفاع میکنند.
آن وقت یک عده میگویند باید کاری کنیم از ایران نترسند. این برخلاف قرآن نیست؟ این بر خلاف موازین الهی نیست؟ نباید ایران جوری معرفی شود که از او بترسند! امروز روز تعامل با دنیاست! موشک میخواهیم چه کار! توان دفاعی هوشمند و پدافند هوایی مقتدر به چه کار ما میآید! این طور سخن میگویند. ما کاری کردیم که ایرانهراسی را کنار گذاشتند! برای انحراف افکار عمومی و این که مطالبهای صورت نگیرد میگویند برجام سایه شوم جنگ را از سر ملت ایران برداشت. ببینید این حرفها چقدر دور از مبانی قرآن چقدر دور از مبانی اسلامی و الهی است. بله باید کاری کرد. در اوج قدرت و اقتدار تواناییهای لازم را داشته باشیم .در عین حال از ایران نترسند. این کار خوب است نه این که تمام این توان را کنار بگذاریم. همه را خاموش کنیم نابود کنیم و از بین ببریم. بعد بگوییم که کمک کردیم.
او ما را از بین خواهد برد .این چه حرف بی عقبه ای است که زده میشود؟ البته آنها به این هم راضی نخواهند شد .در طول تاریخ ایران شما همه جور آن را دیدهاید .اصلا بروید تاریخ جهان اسلام را بخوانید. یکروز بود که جرئت نداشتند که مسلمانها نگاه چپ کنند. آمدند اولین کاری که کردند همین بود. توان دفاعی کشور پهناور اسلامی قرون گذشته را از آن گرفتند. با انواع حیلهها آن را از بین بردند. کشور یکپارچه اسلامی را قطعه قطعه کردند. شیخنشین و خلیفه نشین و آل فلان درست کردند .به همین شیوخ و آل ها هم یک آبنبات چوبی دادند بعد هم منابع و منافع آن جا را غارت کردند.
انقلاب اسلامی دوباره آمد ملتها را بیدار کرد. دعوت به وحدت کرد. گفت باید امت اسلامی یکپارچه باشد تا بتواند در مقابل دشمنی که لحظهای برای نابودی او درنگ ندارد قیام و اقدام کرد. با او مخالفت کردند. سنگاندازی کردند و میکنند. ادامه آیه جالب است. میفرماید همه دشمنان شما شناخته شده نیستند “عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم” معلوم است. آمده جلو خودش را معرفی کرده. دارد با شما هم مستقیم میجنگد. اما یک عدهای هستند که شما نمیدانید آنها دشمن شما هستند. مشغول دشمنی هستند اما شما نمیدانید که دشمن هستند. آیه خیلی گویا است. من نمیدانم این آقایان با قرآن سر کار ندارند؟! شما نمیدانید که دشمن هستند ولی خدا میداند که دشمن هستند. پس باید قوی باشید .
در مقابل آن شگردهایی که شما نمیدانید آنها دشمن شما هستند و مشغول فعالیت هستند شما خودتان را قوی کنید” وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم ” شما نمیدانید شما همین دشمن جلوی خودتان را میبینید. تازه این دشمنی که دشمنی میکند و به ظاهر همه جور اعلام دشمنی اش را کرده است. شما تلاش میکنید که با او دست بدهید. با او مراوده داشته باشید. او مدام بر سر شما کلاه میگذارد و شما را از داشتههایتان جدا میکند. داشتههای شما را نابود میکند و شما با این دشمن آشکار و بیّنتان که بنای مراوده دارید یک سری دشمن هستند که اصلاً شما نمیدانید و خدا میداند که آنها دشمن هستند. شما خودتان را باید برای آنها آماده کنید.
این آیه میگوید که ای امت مسلمان تو برای دشمنی که خودش را نشان نمیدهد برنامه داشته باش. بی خیال نباش. بعد میفرماید برای اینکه توان دفاعی بالا رود باید خرج کرد. بودجهریزی کرد .مردم هم باید کمک کنند به هر طریقی ,مالی جانی, بیانی هر طور که میتوانند. “وَما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیکُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ ” این دستور قرآن است .عرض کردم که خواستم بدانید اگر رهبری سخنی میگوید, اگر دلسوزان مطلبی را میگویند و مخالفتهایی صورت میگیرد ریشه قرآنی دارد. این همان حرفی است که رهبری فرمودند که اگر کسی از روی آگاهی بر خلاف این حرفها حرف بزند او خائن به مملکت است.
به این نکته توجه دارید که از بین بردن توان دفاعی کشور اشکال مختلفی دارد. گاهی قراردادهای یکجانبه بستن باعث تضعیف توان دفاعی کشور میشود .مثل قراردادهای نفتی که چند ماه قبل بنده اینجا مطرح کردم. چند ماه قبل جریان fatf را مطرح کردم. میبینید که همین امروز روندی را که عزیزان ما داشتند در جریان برجام طابقا نعل بالنعل دارند همان را در مسئله fatf برگزار میکنند و این به مراتب از برجام بدتر است و این به مراتب برای کشور زیان بارتر است و توان کشور را از بین خواهد برد. قراردادهایی را میبندند و به مردمی که خود دوستان میگویند که دانستن حق مردم است آن را بیان نمیکنند و خساراتی که به بار میآید شبیه برجام بلکه شدیدتر از برجام خواهد بود که باید توجه کرد. لذا ما از مجلس و از نمایندگان محترم میخواهیم که در این زمینه کوتاه نیایند و اقدام لازم را انجام دهند و سعی کنید حقوق ملت در این زمینه ضایع نشود .
یاد و خاطره شهدای منا بر اثر بیکفایتی و آل سعود و به شهادت رسیدن این عزیزان را گرامی میداریم .دل هیچ ایرانی بلکه مسلمانی از کینه این شجره خبیثه خالی نیست و هرگز هم آرام نخواهد شد .مگر اینکه جبران کنند. مگر اینکه مسیر دیگری را طی کنند. اگرچه یک عدهای باز در داخل تلاش میکنند دست دوستی دراز کنند. نمیفهمم که این چه مرضی است . شما دیدید صحنه شهدای منا با آن کمبود و کم کاری که داشتند بنا بود جنازهها را هم تحویل ندهند. با نهیب رهبری که در دو سه جمله بیان شد این جنازهها برگشت و الا بر نمیگشت. یک مصیبتی روی مصیبت بود.
امروز هم همه ما از همه مسئولین از وزارت خارجه و دستگاههای دیگر میخواهیم این خواسته ملت است که تا رسیدن به حق مسلم مردم کوتاه نیایند . انشاءالله بعد از نماز در قالب راهپیمایی بیزاری خودمان را از آمریکا و اسرائیل و آل سعود و آل خلیفه که زندگی را بر مردم بحرین به شدت این روزها سخت کرده و گرفتاریهای زیادی را برای مردم بحرین به وجود آورده و همچنین آل سعود که یمن را به شدت در حال کوبیدن هست انشاءالله در قالب راهپیمایی بعد از نماز به سمت امامزاده حسن حرکت خواهیم کرد و ابراز تنفر خواهیم کرد.
یاد و خاطره شهید محراب آیتالله مدنی, مرحوم آیتالله طالقانی, مرحوم شهید محمد خیابانی را گرامی میداریم و علو درجه را برای آنها از خداوند منان خواهانیم. نکته پایانی را هم عرض کنم در راستای اقتصاد مقاومتی و ترویج کالای ایرانی حالا یک سری مغازه هستند در سطح شهر همه جور جنسی را میفروشند اما دستگاههای دیگر نباید کمک کنند به این قضیه. صدا و سیما به هیچ وجه نباید تبلیغ کالای غیر ایرانی کند. بنرهای تبلیغاتی در سطح شهر به هیچ وجه نباید کالای غیر ایرانی را تبلیغ کند. در مغازهها هست و میخرند سر جایش اما دستگاههای دولتی نباید زمینه فروش اجناس خارجی را فراهم کنند. نمایشگاه بزنند در نمایشگاه جنس چینی بنجل بفروشند. این برخلاف منویات رهبری است.
آن وقت این آقایان میگویند ما تابع رهبری هستیم. در مقام عمل باید اقدام داشته باشید. اقل اقل اقدام این است که جلوی مظاهر آن را بگیرید. ما حالا برای اینکه توان مردم را هم کمک کنیم در این قضیه و هم بحث خرید کالای ایرانی تشویق شود از دوستان عزیزمان در ستاد میخواهیم که با بعضی هم صحبت شده که از فردا یا پسفردا انشاءالله در مصلی فضایی را فراهم کنند که کالای ایرانی به خصوص لوازمالتحریر عزیزانی که به مدرسه میروند و سال تحصیلی را شروع میکنند و انشاءالله این لوازمالتحریر یا اجناس دیگر که کاملا ایرانی است در اینجا در اختیار دوستان قرار بگیرد. دوستانی هم که فقط جنس ایرانی دارند و میفروشند میتوانند با مسئول ستاد صحبت کنند تا در حد توان و بضاعت مصلا به آنها کمک شود که زمینه فراهم شود. لااقل ما خودمان یک اقدامی را داشته باشیم تا ببینیم بقیه چه کار میکنند.