متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۵/۸
استان البرز , شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اوصیکم و نفسی بتقوی الله و طاعته . اگر شما به شدت گرسنه باشید, به شدت تشنه باشید و احتیاج مبرم به نوشیدن آب داشته باشید غیر از آب و غذایی که مسموم است چیزی در اختیار شما نباشید, تشنگی از یک طرف فشار می آورد از آن طرف شما یک قمقمه و ظرف آب مسمومی دارید آیا از آن استفاده میکنید؟ ولو تشنه هستید ! اگر ما احتمال بدهیم که قیامتی هست و بعد از مرگ برای ما حیاتی شبیه همین حیاتی که الان داریم مطرح است ,احتیاجاتی داریم که باید آن احتیاجات را در دنیا تهیه کنیم آیا باز زندگی ما همان گونه است که الان هست؟ بازار ما, مدرسه ما, دانشگاههای ما, ادارات ما, خانوادههای ما, اگر معاد باور باشیم آنها چگونه هستند؟ چرا نسبت به زندگی جاودانه بیتفاوت شدیم واهمیتی برای ما ندارد؟
میدانید به محض اینکه بمیریم قیامت ما برپا میشود. این طور نیست که قیامت بعدا باشد .یک قیامت صغری داریم یک قیامت کبری. به محض مردن وارد قیامت میشویم “. الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا” به محض اینکه مردیم بیدار میشویم. وقتی بیدار میشویم که دیگر کار از کار گذشته است. خدا کند قبل از این که بمیریم بمیریم. یعنی بیدار شویم. گفت وقتی که مردید بیدار میشوید .دعای من این است که قبل از اینکه بمیریم بمیریم . قبل از اینکه بمیریم بیدار شویم و بفهمیم که باید چه کنیم. اهل تقوا بیدار هستند. اهل تقوا هوشیار هستند. اهل تقوا برنامههایشان را با دستورات خدا تنظیم میکنند. خدایا همه ما را از خواب غفلت بیدار بفرما .
بحث ما درباره قرآن کریم است از منظر امیرالمؤمنین سلامالله علیه در نهجالبلاغه. به مواردی که درباره قرآن بود اشاره کردم. یکی از مسائل مورد بحث این است که افراد در موضوعات مختلف صاحب نظر هستند. ما الحمدالله صاحب نظر زیاد داریم. راجع به مسائل مختلف و موضوعات مختلف دیدهاید که میگوید به نظر من باید اینطور باشد, از نظر من باید آنطور باشد. افراد راجع به موضوعات مختلف نظر میدهند. حالا آمدیم و یک موضوع پیش آمد و ما نظری داشتیم و درباره آن موضوع خدای تعالی نظر دیگری داشت. قرآن کریم نظر دیگری داشت. آنجا باید چکار کرد؟
خیلی از این موارد که هست که ما میگوییم به نظر ما این طور, به نظر ما آنطور, مخالف قرآن است. مخالف آیات است. مخالفت صریح دستورات دین است. همیشه این را بدانید که قرآن محور است. قرآن مرجع است. در این گونه امور باید نظر خودمان را به قرآن برگردانیم. امیرالمؤمنین سلامالله علیه در خطبه ۱۷۵ این گونه بیان میکنند” فَاِنَّهُ یُنادِی مُنَادٍ یَومَ القِیامَهِ:«ألا اِنَّ کُلّ حارِثٍ مُبتَلّی فِی حَرثِهِ وَ عاقِبَهِ عَمَلِهِ، غَیرَ حَرَثَهِ القُرآن». فَکُونُوا مِن حَرَثَتِهِ وَ أَتبَاعِهِ، وَ استَدِلُّوهُ عَلَی رَبِّکُم، وَ استَنصِحُوهُ عَلَی أَنفُسِکُم” روز قیامت ندا کنندهای فریاد میکند آگاه باشید که هر کشتکاری در عاقبت عمل و کشته خودش به او خواهد رسید .هر چه که الان میکارد نهایت و سرانجام کار به همان کشته خودش خواهد رسید و در عمل گرفتار آن کاری است که انجام داده است. مگر عاملان به قرآن, مگر کشتکاران به قرآن. پس شما از کشت کنندگان و پیروان آن باشید و قرآن را راهنمایی به سوی پروردگار خودتان قرار دهید و از او اندرز بگیرید.
” وَ اتَّهِمُوا عَلَیهِ آرَاءَکُم” اینجا شاهد ماست که میفرماید قرآن جلو باشد. پشت سر قرآن بروید. بعد اگر رایی داشتید نظری داشتید که نظرتان با قرآن مخالف بود اندیشههای خودتان را که بر خلاف است متهم کنید .یعنی کنار بگذارید” وَ استَغِشُّوا فِیهِ أَهوَاءَکُم” به گفتار و کردار و حرفهای خودتان اعتماد نداشته باشید. به قرآن اعتماد کنید. خواهشهای خودتان را در برابر قرآن خیانتکار بدانید.
مطلب دیگری که امیرالمومنین باز فرموده است از ویژگیهای قرآن کریم این است که کسی که قرآن را با جان و دل پذیرفته است و به اجرای احکام او پایبند است هرگز فقیر نمیشود . صاحب قرآن و دارنده قرآن هرگز فقیر نمیشود. چه فقر مادی چه فقر معنوی. اگر کسی قرآن نداشته باشد چه دارد؟ در بیانی است امیرالمومنین در همین خطبه ۱۷۵ فرمودند “وَ اعلَمُوا أنَّهُ لَیسَ عَلَی أحَدٍ بَعدَ القُرآنِ مِن فَاقَهٍ، وَ لالِأَحَدٍ قَبلَ القُرآنِ مِن غِنًی” بدانید کسی را بعد از یادگرفتن و آموختن قرآن ,تدبر در مفاهیم قرآن ,عمل به معانی قرآن دیگر نیازمندی وجود ندارد. و نه برای کسی که هنوز قرآن را یاد نگرفته بینیازی هست. یعنی کسی که قرآن را نمیداند نیازمند است .کسی که قرآن را یاد گرفت بینیاز خواهد شد. یعنی راهها را یاد میگیرد. راه صلاح راه فساد اینها را از هم تشخیص میدهد. در آن مسیری که درست است قدم بر میدارد .هم در مسائل مادی بینیاز میشود هم در مسائل معنوی فقیر نخواهد بود. این هم ویژگی دیگر .
از ویژگیهای دیگر قرآن که قرآن را قابل استناد میکند و ما به او اطمینان میکنیم و در خدمتش قرار میگیریم و از آیات او بهره میبریم و استفاده میکنیم این است که چون هیچ اختلافی در معارف قرآنی وجود ندارد. انواع مسائلی که در قرآن مطرح است در موضوعات مختلف, پند ,احکام, اخلاق و مسائل اینچنینی واحد است. هیچ اختلافی ندارند .بیان مختلف میشود ولی محتوا یک چیز است. یک خط را دنبال میکند. لذا قابل اعتماد است. دانشمندی در اوایل کارهای علمی اش کتاب مینویسد ۲۰ سال بعد کتاب دیگری مینویسد تمام حرفهای ۲۰ سال قبل خودش را نقض میکند. میگوید نظرمان عوض شد. یا اول کتاب قصهای شروع میکند آخرش چیزهایی را برخلاف چیزهایی که اول گفته میگوید. خیلی از کتابهای علمی امروز هم همین طور است. آنهایی که با دقت نگاه کنندمیبینند .
اما در قران هرگز چنین اختلافی وجود ندارد. هرگز کهنه نمیشود. در خطبه ۱۸ که امیرالمومنین خودش با آیات قرآن استدلال کرده است به این نکته قرآنی اشاره میکند” وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ یَقُولُ ” به خدا قسم خدای سبحان میفرماید” ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ وَ فِیهِ تبْیَانُ لِکُلِّ شَیْءٍ وَ ذَکَرَ أَنَّ الْکِتَابَ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِیهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً” امیرالمؤمنین به چند آیه برای اثبات این حرف خودش که قران ثابت است و تغییری ندارد استدلال میکند. که ما در این کتاب هیچ چیزی را فرو نگذاشتیم .هر چیزی که نیاز ما باشد در این کتاب هست. همه چیز بیان شده است. تبیین شده است و یادآوری شده است. آیات قرآن بعضی بعض دیگر را تصدیق میکند. کمک میکند و اختلاف و ناهمخوانی در آیات قرآن وجود ندارد.
همان طور که خدای تعالی فرمود ” لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً ” اگر از طرف غیر خدا بود شما در آن اختلافات فراوانی را میدیدید. همان طور که در نوشتههای معمولی اختلاف فراوان وجود دارد . البته با اینکه انسان میتواند همه نیازهای فکری و مادی و معنوی و اخلاقی و اعتقادی خودش را از این کتاب بهره بگیرد اما باید مواظب باشیم که خدای نکرده به تفسیر به رأی نیافتیم. بعضی وقتها افراد از آیات استفادههای خودشان را میبرند. اگر انسان در دام و ورطه تفسیر به رأی بیفتد در یک مهلکه افتاده که به این سادگیها بیرون نمیآید. که شما دیدهاید خیلی از این گروهها و فرقهها که درست شدند و بزرگان ما را به شهادت رساندند مبتلا به همین برداشتهای ناصواب از قرآن بودند .
امیرالمومنین در نامه ۵۵ که به معاویه علیه من الرحمن ما یستحقه مینویسد در آنجا مرقوم فرمودند: تو با تغییر و تفسیر قرآن به میل خودت در جستوجوی دنیا هستی. یعنی اگر خدای نکرده انسان بیفتد به تفسیر به رأی میخواهد دنیای خودش را با آیات قرآن تأمین کند .
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما اعزه و بزرگواران و نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت و تسدید و تقویت تقوای الهی دعوت میکنم . اهل تقوا معاد باور هستند و کسی که به عالم بعد از مرگ اعتقاد داشت و فهمید که نمیمیرد یعنی نابود نمیشود فوت نمیکند, بلکه وفات است هرگز زندگی به او فشار نمیآورد. عمده این تنگ دلی ما , ضیق صدری که داریم و تحمل کمی که داریم برای این است که معاد باور نیستیم. کسی که معاد را قبول دارد سعه صدر دارد .کسی که معاد را قبول دارد آرام است. مضطرب نیست. شاید مضطر باشد نسبت به بعضی از امور اما مضطرب نیست. بین مضطرب و مضطر فرق هست. انسان مضطر الی رب موحد است. لذا هر چه که اضطرار انسان به خدا بیشتر شد یعنی توحید او قویتر شد و دعای او به اجابت نزدیکتر است .چون دعای مضطر قطعاً مستجاب است.
خیلی از گرفتاریهای ما به خاطر این است که ما دنیا را متاع باارزشی میدانیم در حالی که به تعبیر امیرالمومنین ببینید ایشان دنیا را چه طور معنا میکند. اگر ما دنیا را یک متاع با ارزش دانستیم تمام تلاشمان هم برای رسیدن به این متاع شد آن موقع زندگی مختل میشود . حضرت میفرماید : همانا دنیای شما در نظر من از برگی که ملخی آن را خرد کند پست تر است .یعنی دنیای ماها .ما به چه چیزی علاقه داریم؟ ببینید که ما برای چه چیزی میگردیم و میدویم؟ برای چه تلاش میکنیم که چه چیزی به دست بیاوریم ؟از بالا تا پایین. امیرالمؤمنین میفرماید ,از آن برگی که ملخ خرد میکند و میخورد دنیای شما برای من بیارزش تر از آن است .
یا فرمود قسم به خدا دنیای شما از نظر من از شکمبه خوکی که در دست یک انسان جذامی افتاده باشد پستتر است .یا در جای دیگر فرمودند : دنیای شما در نظر من از آب بینی بز بیارزش تر است. بز را دیدهاید دور بینیاش همیشه مرطوب است .کسی رغبت ندارد که آن را به دست بیاورد .تا حالا شما فکر کردید که ما برویم تلاش کنیم یک مقدار آب بینی بز به دست بیاوریم؟ سر این کلاه بگذاریم سر ان کلاه بگذاریم سه شیفت کار کنیم و دروغ بگوییم که یک مقدار آب بینی بز گیرمان بیاید .حضرت میفرماید کاری که شما در طول شبانهروز میکنید که به آن برسید حقیقتش این است.
یک شخصی کنار امیرالمومنین آهی کشید. این حدیث مفصل است که من همین قسمتش را میگویم . حضرت گفت برای دنیا آه کشیدی یا برای آخرتت ؟ اگر برای دنیا کشیدی که دنیا خوردنیها است و پوشیدنیها .بهترین خوردنیها و بهترین پوشیدنیهای دنیا را آه کشیدی که به انها برسی؟ من میگویم برای تو که بهترین پوشیدنیها و بهترین خوردنیها مدفوع دو حشره است .کرم ابریشم و زنبور عسل. بهترین پارچه پارچه ابریشم ,بهترین غذا عسل ,هر دو مدفوع دو حشره هستند. آه میکشی که به مدفوع دو حشره برسی ؟این حقیقت دنیا است که امیرالمومنین برای ما ترسیم میکند.
البته امیرالمومنین بیانی درباره دنیا دارند که دنیا حقیقتاً متجر اولیای خداست که الان در مقام بیان آن نیستیم ولی آن وابستگی هایی که ما داریم همینهاست .آب کنار بینی بز ,مدفوع حیوانات ,حقیقتش این است .در صحنه قیامت معلوم میشود که چگونه بود .انسان متقی معاد باور گول دنیا را نمیخورد .خدایا ما را از متقین قرار بده.
۲۵ شوال در سال ۱۴۸ قمری روز شهادت امام صادق علیهالسلام است که پیشاپیش عرض تسلیت دارم .راجع به زندگی امام صادق علیهالسلام تا حالا مواردی را به عرضتان رسانده ام .راجع به تشکیل دانشگاه بزرگ اسلامی مسائلی که امام صادق با آن مواجه بود سختگیریهای حکام جور جابهجا شدن دولت بنیامیه و بنیعباس و روی کار آمدن بنیعباس در دوران امام صادق و امثال ذلک اینها را گفتم .در این نوبت به بعدی از ابعاد سیاسی زندگی امام صادق علیهالسلام اشاره میکنم .چون بیشتر مردم فکر میکنند که امام صادق فقط مشغول کار فرهنگی بودند و به کار سیاسی کاری نداشتند. در حالی که اینطور نبود .امام نه تنها تحرک سیاسی داشت بلکه در بعضی از مواقع نبض کار هم در دستش بود. ابتکار عمل در دستش بود .
میشود مواضع امام را در رخدادهای سیاسی آن دوره مورد توجه قرار داد .جریانی مثل جریان زید و امثال ذلک را بررسی کرد که ببینید امام چگونه وارد شدند. لذا بعضی از افراد مثل شهرستانی که پی به اصل روش امام نبرده بود در کتابش مینویسد که امام هرگز به فکر امامت نیفتاد و با کسی بر سر خلافت به مبارزه نپرداخت . این درست نیست. امام علیهالسلام بر اساس وظیفه الهی که دارد روش او در زمانهای مختلف فرق میکند. یک امامی یک روشی دارد و امام دیگر روش دیگری دارد. با روش خودش هویت جامعه شیعه را حفظ کرد و توسعه داد و در فضای کاملاً پلیسی آن روز توانست مطلب را قوام بدهد و حفظ کند و این عین سیاست است.
سیاست دائماً شمشیر به دست گرفتن و مبارزه مسلحانه نیست. اگرچه اگر زمینه فراهم بود حضرت این کار را هم میکرد. البته ما در تاریخ مواردی را هم داریم که امام برخورد تند و شدید داشته است. با خلفا برخوردهای تحکمی داشته است . یک وقتی منصور آن شخصیت پلید و خبیث تاریخ از امام سؤال کرد که چرا مثل دیگران به دیدن ما نمیآیی؟ خیلیها به دیدن ما میآیند تو چرا به دیدن ما نمیآیی؟ این مبارزه است. این جوابی که امام میدهد جواب سیاسی است. امام فرمودند ما کاری نکردیم که به جهت آن از تو بترسیم و از امر آخرت پیش تو هم چیزی نیست که امیدوار باشیم.
چون وقتی کسی پیش کسی میرود یا میخواهد او را سیاست کند و در آنجا خودش را تبرئه کند یا مثلاً به خاطر آخرت میرود که برداشتی معنوی از او ببرد. تو آخرتی نداری تا من به خاطر آخرت تو بیایم و از تو بهره ببرم .و این مقام تو در واقع نعمتی نیست که به خاطر مقامت بیایم و تبریک بگویم و تو آن را مصیبتی برای خود نمیدانی که من به خاطر مصیبت بیایم و تو را دلداری بدهم. پس من برای چه کاری پیش تو بیایم؟ من هرگز پیش تو نخواهم آمد. این جواب جوابی است که برخورد یک انسان کامل و نترس و عامل به وظیفه است که امام در همه حال این گونه بودند.
یکی از کارهای مهم سیاسی امام اعزام مبلغ به بلاد اسلامی بود که بروند و تبلیغ جریان امامت را بکنند و توسعه فرهنگ شیعه را داشته باشند. یک شخصی به نمایندگی از امام علیهالسلام حرکت کرد آمد به طرف خراسان و رفت و مردم را در آن منطقه با ولایت حضرت آشنا کرد و دعوت کرد . یک عده از مردم خراسان پاسخ مثبت دادند و گفتند که ما ولایت امام را پذیرفتیم. یک عده هم جواب منفی دادند. عافیت طلب بودند و زیر بار نرفتند. یک عده هم گفتند ما احتیاط میکنیم ما از فتنه پرهیز داریم. یک مقداری بوی فتنه میدهد میخواهیم آرام باشیم و دست نگه داشتند. هر کدامشان نماینده ای فرستادند که برود خدمت امام صادق و جریان را بگوید.
نماینده گروه سوم که اهل احتیاط بود در مسیر رفتن در قافله در نیمه شب به کنیزی تعرضی کرد . کار زشتی انجام داد و کسی هم مطلع نشد. بعد از اینکه طی طریق کردند و به حضور امام رسیدند اتفاقاً همین شخص اولین کسی بود که شروع کرد به صحبت کردن. گفت شخصی از طرف شما آمد و مردم را به اطاعت و ولایت شما دعوت کرد. گروهی پذیرفتند گروهی مخالفت کردند گروهی هم از روی پرهیزکاری و احتیاط دست نگه داشتند. امام از او سؤال کرد تو جزو کدام دسته هستی؟ گفت من از دسته احتیاط کاران هستم. حضرت فرمودند تو که اهل پرهیزکاری و احتیاط بودی پس چرا فلان شب در فلان محل احتیاط نکردی و خیانت کردی؟ آنجا هم مچ این شخص را گرفت که شما دروغ میگویید که اهل احتیاط هستید.
من قصه را برای این گفتم که امام در مدینه ساکن بود. اما فرستاده فرستاده بود به خراسان به کوفه و به مناطق دیگری فرستاده بود که بحث امامت و سیاست اسلامی را در آنجا توسعه دهند و درخواست بیعت کنند و این نشان دهنده وسعت حوزه فعالیت امام صادق علیهالسلام در آن گستره بود که فقط مدینه نبود. به هر تقدیر منصور کینه شدیدی نسبت به علویان داشت. امام را به شدت تحت محاصره داشت. زیر نظر داشت. اجازه زندگی آزاد به امام صادق نمیداد .مینویسند که منصور بارها تصمیم به قتل امام گرفت زندگی را بر امام سخت کرده بود .شبانه دستور میداد میریختند در خانه امام صادق.
این شخصیتی که سنش از ۶۰ سال گذشته بود ۶۵ سال عمر داشت. پیر مردی بود. البته عمری نداشت نسبت به عمرهای عادی افراد و این از مظلومیت شیعه است که پیرمردترین امام او ۶۵ سالش است .به او شیخ الائمه میگویند . خیلی به امام سخت گرفت .یکی از آن کارهای خیلی سنگینی که هر وقت در تاریخ میشنویم دلمان به درد میآید آتش است .کوچه بنیهاشم و خانه امام صادق. این کوچه و این خانه و این خانواده با آتش از طرف دشمن ارتباطی بین آنها هست. چند سال قبل به خانه صدیقه طاهره آتش انداختند. بعد از مدتی خیمههای حسین علیه السلام را در کربلا به آتش کشیدند. آن روز هم به خانه امام صادق آتش انداختند. این پیرمرد را در حالی که دستهایش بسته بود و لباس رسمی به تن نداشت و با دست بسته در کوچه دواندوان پشت سرش آن ملعون میکشید .همان صحنه یادآور صحنهای است که دستان امیرالمؤمنین را بستند و او را کشان کشان به سمت مسجد بردند. که علی لعنه الله علی القوم الظالمین.
اول ماه ذی القعده سال ۱۷۳ قمری اولین روز از دهه کرامت ولادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها است که هم دختر ولیالله است امام کاظم علیهالسلام ,هم خواهر ولیالله است امام رضا علیهالسلام, هم عمه ولیالله است امام جواد علیهالسلام. در مسیر بهرهبرداری از این سه معصوم دارای یک شخصیت علمی کامل با مقامات معنوی اعلی و فضایل معنوی بیشماری شد و حدیثی از امام صادق علیهالسلام در فضیلت او هست و شاید قبلاً هم بیان کردیم که برای خدا حرمی است که مکه است, حرم رسول خدا مدینه است, حرم امیرمؤمنان کوفه است و حرم من و فرزندانم در قم است. بدانید قم کوفه کوچک ماست. بدانید بهشت هشت در دارد که سه در آن به سوی قم است. بانویی از فرزندان من در آنجا وفات میکند که نامش فاطمه دختر موسی علیهالسلام است .همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت میشوند. یعنی حضرت معصومه شفاعت کبری دارد. امامرضا درباره او فرمود هر کس حضرت معصومه را در قم زیارت کند مثل کسی است که مرا زیارت کرده است.
اینها نشانههای عظمت وجودی این شخصیت الهی است و لذا روز ولادتش را روز دختر نامیدند و خود این هم نشانه اهمیتی است که به بانوان به خصوص دختران داده شده است. چقدر روایت درباره مسائل مربوط به دختران داریم. فراوان است. مثلاً رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند بهترین فرزندان شما دختران هستند و علامت خوشقدمی زن آن است که اولین فرزندش دختر باشد. دختران بخشش خدای تعالی هستند و خداوند دختران را هبه و بخشش نامیده است . این اهمیت دختران و بانوان و زنان جامعه اسلامی است. این را میدانید که اسلام برای زنان و دختران ارزش ویژه و جایگاه ویژه و خاصی قائل است و حتی رسول خدا در مقام ارزش گذاری بر عملکرد مردان نحوه برخوردشان را با بانوان ملاک قرار داده است.
حضرت فرمودند بهترین شما مردان کسی است که برای زنان و دخترانش بهترین باشد. یعنی وقتی میخواهد معیار سنجی کند و اندازهگیری کند نحوه عملکرد افراد را, نوع رفتارش را با دختران و زنانش در نظر میگیرد که چگونه باید باشد و اتفاقاً به خاطر اثر گذار بودن این قشر عظیم بر جامعه مطمع دشمنان هم هستند. با روشها و برنامههای متعدد برای از پا درآوردن این قشر اقدام میکنند. دختر امروز زن فردای جهان اسلام است. شخصیت بزرگی است. خیلی کار از دستش بر میآید .نباید در این روز و روزها فقط به ظواهر و هدیه دادن و هدیه گرفتن و جشن گرفتن خوشحال بود. گاهی در مقام تکریم و ارج نهادن اتفاقاً ارزشها فراموش میشود و زیبایی کار از بین میرود و مسیر به انحراف میرود. امروز باید در مقام تکریم دختران به آنها گفته شود که با توجه به واقعیتهای جهانی برای او که مادر فردای فرزندان ماست چه نقشههای شومی کشیده شده است .
ببینید چقدر پول خرج میکنند ,از امکانات مادی و معنوی و غرایز جنسی و مثل اینها استفاده میکنند تا هویت بانوی مسلمان را از او بگیرند و او را بیشخصیت کنند . رهبری در بیانی به عنوان یک کار اساسی در این مسیر اینگونه فرمودند : شما بانوان نخبه, دختران نخبه, جوانان نخبه, یکی از مهمترین مسئولیتهایتان امروز این است که نقش زن را در دیدگاه اسلام ترسیم کنید. برجسته کنید و روشن کنید. تربیت انسانی زن بزرگترین خدمت به جوامع انسانی و اسلامی است. این حرکت باید راه بیفتد. البته راه افتاده است باید تشدید شود. باید فراگیر شود. باید پیش برود و شما در این حرکت بدون تردید پیروز خواهید شد. این یک کار اساسی است .
یعنی باید ترویج این فرهنگ را کرد و فرهنگ مبتذل غرب برای از بین بردن خانواده و بافت اجتماعی منسجمی که در جوامع اسلامی وجود دارد روابط آزاد ازدواج سفید ولنگاری جنسی هرزگی و امثال ذلک را ترویج میکنند. زن را مثل کالایی برای بهرهبرداری خودشان خرید و فروش میکنند او را پشت مغازهها قرار دادند برای او قیمت نصب کردند. نزدیک ۲۰۰ سال است که عریان گرایی را ترویج میکنند و استدلال هم دارند که اگر این امور آزاد باشد شهوت کنترل میشود. آیا واقعاً این طور بوده است و با آزادی جنسی و با برهنگی کنترل غرائض شده است ؟ یا حرص شهوانی بیشتر شده است ؟ رسیدند به آن جا که همجنس بازی را هم به عنوان یک ارزش انسانی مطرح میکنند. این یعنی در مسیر سقوط. اگر انسان در سرازیری قرار گرفت سرازیری که حد یقف ندارد .
در همین فضا ببینید نگاهی که اسلام به زن دارد چگونه است. اسلام زن را ریحانه میداند. او را قهرمان نمیداند. مسئول کارهای سنگین نمیداند. با او نباید اینگونه برخورد کرد .مثلاً الان جوری ترویج میکنند که زن بودن او ننگ باشد. مادر بودن و همسرداری او و اداره کردن محیط خانه برای رهبری کردن او در آن خانه برایش یک کار خفت باری جلوه میدهند. اگر اینها توطئه بر علیه بانوان بر علیه خانواده و بر علیه اجتماع نباشد پس چیست؟ اجتماع را چه چیزی خراب میکند ؟ یکی افراد بیهویت که به هیچ اصلی پایبند نیستند. اینها کجا به وجود میآیند؟ در خارج از خانواده به وجود میآیند. دست به ظلم و ستم و آلودگی دراز میکنند. اینها افرادی هستند که از خانواده به وجود نیامده اند. محصول بی حیایی و گناه بعضی از افراد جامعه هستند .
و این را هم خوب میدانید صحنهگردان همه خباثت ها که بر علیه اسلام و ایران اسلامی می شود استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللی است .ما دشمنی آنها را با خودمان هرگز فراموش نمیکنیم و لحظهای از تنفر ما به آنها کم نخواهد شد .فرصت بیان نقش بانوان در جامعه نیست .ولی یکی از مهمترین نقشهایی که دارند نقش آرامشبخشی در جامعه است. اگر اینها نبودند ارزشهایی که الان در جامعه ما وجود دارد به وجود نمی آمد .دفاع مقدس به واسطه حرکتهای آرامشبخشی بود که اینها پشت صحنه داشتند . همین هفته گذشته در دیدار خانواده شهدا منزل یک جانبازی رفتیم که تازگیها به شهادت رسیده بود. همسر این جانباز ۲۵ سال با یک جانباز اعصاب و روان زندگی میکرد. مطالبی میگفت که شاید یک ربع و ۱۰ دقیقه آن قابل تحمل برای زندگی نباشد .چه برسد به ۲۵ سال که با چنین کسی انسان زندگی کند.
غیر از این است که اگر اینها نبودند خیلی از این امور واقع نمیشد ؟دیدن یکی از جانبازان مدافع حرم توفیق شد که خدمتشان رسیدیم برای اینکه امتحان کنم باورهای قلبی آنها را البته روشن بود. برای روشن شدن اطرافیان و بیشتر فهمیدن موضوع به والده مکرمه ایشان گفتم به ایشان زن بدهید تا دیگر به جنگ نرود .گفت حاج آقا ایشان یک بار دیگر برود اگر شهید نشد آن موقع یک فکری میکنیم. این روحیه کمی نیست. اگر چنین روحیه هایی نبود یعنی اگر اینها لنگر جامعه نبودند هرگز این افتخارات برای ما حاصل نمیشد . باید روی این قضیه زیاد کار کرد. خود بانوان باید به خودشان برسند. مواظب کیان خودشان باشند .
قرآن کریم تبرج را نهی میکند .تبرج یعنی مثل برج بیرون میآید یک جوری خودش را نشان بدهد .چون برج از راه دور دیده میشود به آن برج میگویند .زن خودش را متبرج نکند .تبرج نداشته باشد. اما برای اینکه نشان بدهد که قابلیتهایی دارد میتواند این زینتها را, زینت وقار خودش را , زینت عفت خودش را, حریم داشتن در مقابل نامحرم ,فعالیتهای اجتماعی سالم ,حضور سالم در فعالیتهای مختلف اجتماعی بدون آسیب زدن به اخلاق جامعه, اینگونه عمل کند .خودش را این طور نشان بدهد .
فاصله ولادت حضرت معصومه را تا حضرت رضا سلام الله علیه دهه کرامت نامیدند. در بین این فاصله هم ولادت احمدبنموسی برادر امام رضا هست. خوب است که در این هفته فرهنگ رضوی و معصومی اهل بیت توسعه داده شود. رنگ و بوی شهر انشاءالله رضوی شود. امسال پرچم رضوی هم به عنوان کاروان خورشید و آفتاب دوباره خواهد آمد و در شهر دوباره یک هیجان ایجاد خواهد شد. برنامههای فرهنگی هم دارند انشاءالله به آن توجه دارید .
هشتم مرداد سال ۸۶ ارتحال عالم فرزانه مجاهد نستوه آیتالله مشکینی بود که خدای تعالی با اولیائش او را محشور بگرداند. ۱۱ مرداد سال ۱۲۸۸ شهادت شهید تهران عالم بزرگ تهران شیخ فضلالله نوری از رهبران مشروطه بود که یاد آن بزرگوار را هم گرامی میداریم. از خدای تعالی برای او علو درجات مسئلت میکنیم. ۱۴ مرداد سالگرد یک حرکت عبرت آمیز بود به نام مشروطه و این که در این نهضت نیروهای انقلابی و به تعبیر امروزی حزباللهی را خانهنشین کردند. روحانیت را هم تنها گذاشتند .خوب این نکته ای را که عرض میکنم توجه داشته باشید .روحانیت را تنها گذاشتند و نتیجهاش شکست شد. دشمنان امروز اسلام از آن روز بیشتر هستند .پیچیدهتر هم عمل میکنند. امروز هم تلاش میکنند نیروهای انقلابی را با انواع حیل از میدان بیرون کنند.
دستان مرموز دشمنان و ایادی داخلی آنها در این مسیر طوری عمل میکنند و نشان میدهند که مردم خسته شدند. حرفهایی میزنند و روشی را به کار میگیرند که بگویند مردم خسته شدند و با امور کاری ندارند . سعی میکنند که این گونه القا کنند که مسجدها خلوت شده است.. به نماز جمعهها دیگر کسی نمیرود .اجتماعات اسلامی کمرنگ شده است و مردم اقبالی ندارند تا بدین وسیله تضعیف روحیه انقلابیون را بکنند و تأثیر بگذارند. این را مکرر عرض کردیم وقتی ترفند دشمن آشکار است باید در ضد او حرکت کرد. لذا پر شور تر و با اهتمام تر در مساجد حاضر شوید. در نمازهای جمعه در اجتماعات اسلامی حاضر شوید .روی همین نماز جمعه کرج چون انقلابی است وانقلابی عمل میکند مردمش انقلابی حاضر میشوند، مانورهایی میدهند و نغمههایی شنیده میشود.
بعضاً هم بعضی از افراد چون نمیدانند در صحنهای که دشمن برای آنها ترسیم میکند و عوامل داخلی ترسیم میکند همان حرفها را تکرار میکنند. مواظب باشید یکی از راههای نفوذ این است که حرف دشمن را در دهان کسی بگذارند که او مورد اعتماد است. و او در مقام بیان چیزی بگوید و دیگران هم تکرار کنند .این جمعیت شما خار چشم عده زیادی از دشمنان است .این حضور شما و این استحکام شما شاید بخواهند تضعیف کنند .کما اینکه بعضاً شنیده میشود عدهای سرمایهگذاری کردند. لازم است امروز حزبالله به عنوان یک وظیفه در اجتماعات انقلابی حضور جدی داشته باشند. نه فقط اجتماع نماز جمعه هرجایی که بروز انقلابی است آنجا باید حاضر باشند. به عنوان یک وظیفه در اجتماعات حاضر شوید تنور را داغ نگه دارید .
میبینید وضعیت عملکرد عدهای از مسئولین را. چه مسئولین سیاسی و چه مسئولین اجتماعی و چه مسئولین فرهنگی . برای یک برنامه سطحی و بعضا بی ارزش چطور عمل میکنند! اما مراسم گرفته میشود برای بزرگداشت و تکریم شهید مدافع حرم ,شهیدی که از همه چیز خودش گذشته است رفته از مرزهای ایمان و شرف و عقاید دفاع کرده و امنیت ایجاد کرده که شما پشت میزت راحت بنشینی ,اینها آن وقت حاضر نیستند ۱۰ دقیقه در مجلس یادبود او شرکتکنند. من دقت کردم در تعدادی از جلسات ببینم که کسی از مسئولین میآید؟ الا تعدادی که همیشه حاضر هستند بقیه خودشان را قایم میکنند. نیستند حضور ندارد. بیایید بهره ببرید.
این آقایان اگر شرکتکنند کارشان برکت پیدا میکند. خودشان نورانی میشوند. یک جلسه دو جلسه به عذری و گرفتاری نتواند بیایند آنها مقبول است و لازم هم نیست حتماً همه جلسات را بیایند. اما بالاخره روش این افراد کاملاً مشهود است. از باب تعظیم شعائر الهی که نشانه تقوی قلب است باید شرکت کرد. آن وقت این مسئول چگونه میتواند دغدغه کار برای مردم را داشته باشد. اگر به فکر پر کردن جیب خودش نباشد تلاش میکند که حزبش و فکر حزبی اش و سیاسی اش جلو باشد . از رده خارج نشود. شما فکر کردید که این همه حرام خواری ,حرام خواری های کلان, قاچاق های بزرگ, مدیران فاسد در بعضی از جاها که دستدرازی به اموال عمومی میکنند و استفاده نامشروع از بیتالمال دارند و این روزها دائماً صدایش در میآید چطور پیدا میشود؟
وقتی از معارف دینی فاصله داشتید نتیجهاش همین است. وقتی با قرآن و نهجالبلاغه و احکام الهی بیگانه بودید همین میشود. ظاهراً آقایان اهتمامی به رسیدگی جدی به مفاسد اقتصادی ندارند .توصیه میکنیم که بیتدبیری نکنید و امید جامعه را به سمت ناامیدی و بیاعتمادی سوق ندهید .برخورد قاطع و محکم دولت و مسئولین ذیربط با مفاسد مالی و اقتصادی مطالبه جدی مردم است. تکبیرهای شما نمیدانید که چقدر مؤثر است. یک وقت فکر نکنید که تأثیری ندارد. کمر یک عده را میشکند .جلوی خلاف و کژیهای یک عده را میگیرد .من مقیدم هر هفته برای مسائل جوری صحبت کنم که یکی دو تکبیر فرستاده شود بیشتر آثاری است که بر این تکبیر ها موجود است.
۱۴ مرداد روز حقوق بشر اسلامی است و آغاز هفته حج .میبینید که معاندان و دشمنان اسلام به خاطر ترس از آمریکا و اسرائیل صد عن سبیل الله کردند. برای اینکه برائت از دشمنان نداشته باشیم در حج, برای اینکه مرگ بر آمریکا گفته نشود حج را تعطیل کردند. اما ما در نماز جمعه که حج فقرا است محکم و توفنده ندای برائتمان بلند است که مرگ بر آمریکا و هرگز دست از سر رژیم غاصب کودک کش بر نمیداریم و هرگز سگ تعلیم دیده استکبار آل سعود پلید را هم فراموش نمیکنیم .
جا دارد که در اینجا تشکری هم از دادستان محترم شهرستان نظرآباد داشته باشم برای جمعآوری قهوه خانههایی که مرکز مفاسد بود در آن منطقه که ایشان قاطعانه برخورد کردند و جمع کردند . شخصیت بزرگواری که در استان ساکن بود مطلع شدم ساعتی قبل که روح ملکوتی او به عالم باقی شتافته حضرت حجتالاسلاموالمسلمین حاج آقای سلیمی که مدتی مدیر حوزه علمیه بودند از اساتید و علمای آرام و ساکت منطقه بودند و درس خوانده نجف بودند و داماد مرحوم علامه عسکری بودند و شخصیت وارستهای داشت. از دنیا رفت که خدای تعالی در این روز و شب شهادت مولایش امام صادق که علمای ربانی شاگردان امام صادق هستند روح او را با انبیا و اولیا محشور بگرداند .