متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۴/۲۵
استان البرز , شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اوصیکم و نفسی بتقوی الله و طاعته . عرض کردیم یکی از نعمتهای الهی که ظرفیت وجودی انسان را بالا میبرد و انسان این صفت را اگر در خودش به وجود بیاورد جزو مکرمتهای اخلاقی برای او به شمار خواهد آمد این است که روح بزرگ داشته باشد . یعنی ظرفیت وجودی اش طوری باشد که روح بزرگی داشته باشد . چنین کسی از تعلیم خدای تعالی بهره گرفته تسلیم خدا است و حرف دیگران در او تأثیری نمیگذارد . کسانی که روح کوچکی دارند دائماً نگران حرف دیگران درباره خودشان هستند .
خوب دقت کنید چه عرض میکنم . سعی میکنند که همه را راضی کنند. تعدادی از افراد اینگونه هستند ولی هرگز موفق نمیشوند . چون انسان قدرت ندارد که همه افراد را راضی کند . هر کسی دارای خلق و خویی است و ویژگیها و باورهایی دارد پس باید دید که خدا از چه چیزی راضی است و خدا را راضی کرد. باید خدا را موثر در عالم دید, نه حرف مردم را .
یک عدهای فکر میکنند حرف مردم آنقدر تأثیر دارد که مقدرات آنها را تغییر میدهد. انبیای الهی و رسول مکرم اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم همه آنها این شعار مشترک را داشتند” قولوا لا اله الا الله تفلحوا ” بگویید خدا تا رستگار شوید . میبینید که پیروان انبیای الهی و نبی مکرم همه آنها” قولوا لا اله الا الله ” میگویند . لااقل مسلمانها در این دوره میگویند . اما چرا پیروز و مفلح نیستند؟ چون باور قلبی به این حرف ندارند. این کلام فقط روی زبان آنهاست. در دل آنها و در دل ما این حرف قرار نگرفته. تا باور نکنیم که در این عالم غیر از خدا کسی کاره ای نیست شما از صبح تا غروب بگو لاالهالاالله آن قدر بگو تا زبانت خشک شود چوب شود ولی باور نداشته باشید تأثیری نخواهد گذاشت. باید حتماً اعتقاد و باور قلبی شود.
افراد که مضطرب حرف دیگران میشوند این و آن سخن میگویند و اینها ذهنشان متفرق میشود نشان میدهد که بزرگی روح را ندارند. تقوای الهی روح انسان را بزرگ میکند . انسان را دریا صفت میکند. شما اگر ظرف وجودیتان یک استکان باشد یک قطره چای در آن بریزید رنگش عوض میشود. یک قطره مرکب در آن ریخته شود رنگش عوض میشود. اما اگر دریا بودید سطل سطل مرکب هم در آن بریزند مرکب از بین میرود. انسانی که زود منفعل میشود با حرف این و آن, روحش روح بزرگی نیست. ظرفیت ندارد . یکی از نعمتهای الهی این است که انسان با ظرفیت شود . اهل تقوا برای خودشان کسب ظرفیت میکنند . وقتی از خدا ترسید از چیز دیگری نمیترسد. خدای تعالی همه ما را از متقین قرار دهد انشاءالله.
موضوع بحث قرآن در نهجالبلاغه بود. بیانات امیرالمومنین درباره قرآن و ویژگیهای و خصوصیات قرآن کریم را عرض کردیم و به بعضی از خطبهها و کلمات آن حضرت در نهجالبلاغه اشاره کردیم . قسمتهایی از خطبه ۱۸۹ از خطبههای نهجالبلاغه را مطرح کردیم. فراز دیگر ان مانده است. چون مطالب این خطبه زیباست با اینکه فرصت شرح آن را ندارم فقط میخوانم و ترجمه میکنم به بعضی از آنها شاید یک اشارهای کنم. و الا خود این خطبه را اگر بخواهیم شرح کنیم شاید دو سه سال جمعهها طول بکشد که محتوای آن کاملاً روشن شود و شفاف شود. اما برای اینکه لااقل یک مرتبه به گوش ما رسیده باشد این مطلب, ترجمه مختصری میکنم. که قسمت پایانی آن مانده امروز هم قسمت پایانی آن را میخوانم . انشاءالله از جلسه بعد به خطبههای دیگر در رابطه با قرآن و کلمات دیگر امیرالمومنین راجع به قرآن خواهیم پرداخت با قید حیات انشاءالله.
ما در حال زندگی هستیم اما مرگ به ما پیچیده شده است. امروز حال خوب است تا غروب یکدفعه میبینید که خبر میرسانند که فلانی از دنیا رفت. باید دائماً آماده این سفری که همه ما در پیش داریم باشیم . امیرالمومنین هر شب بعد از نماز مغرب یا عشا صدایشان را بلند میکردند” الزاد الزاد ” آماده باشید آماده باشید .توشه بردارید توشه بردارید . همه ما در مسیر به سمت عالم بقا هستیم . ” کل نفس خطاه الی اجله ” هر نفسی که انسان میکشد یک قدم به مرگ و اجل خودش نزدیک میشود. ما نفس میکشیم اما این نفس کشیدن ما در حقیقت حرکت ماست به سمت مرگ ما و قیامت ما و برزخ ما و حساب ما و کتاب ما که اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا.
مولای ما امیرالمؤمنین در همین خطبه ۱۸۹ فرمودند ” وَ مَنَاهِلُ لَا یَغِیضُهَا الْوَارِدُونَ ” قرآن سرچشمه ای است که با استفاده کردن چیزی از آن کم نمیشود دائماً پر میشود ” وَ مَنَازِلُ لَا یَضِلُّ نَهْجَهَا الْمُسَافِرُونَ ” منزلی است که مسافرین راه آن را گم نمیکنند ” وَ أَعْلَامٌ لَا یَعْمَى عَنْهَا السَّائِرُونَ ” نشانههایی است که روندگان از آن نابینا نیستند یعنی غفلت ندارند اینها را که تکرار میکنیم و بیان میکنیم کمی با توجه و بیشتر دقت کنید خودتان یک مقدار معنایش را در دل و ذهنتان مرور کنید و سعی کنیم این کلمات را در زندگیمان به کار ببریم ” و آکَامٌ لَا یَجُوزُ عَنْهَا الْقَاصِدُونَ ” تپههای زیبایی است که وقتی عبور کنندگان از کنارش عبور میکنند دلشان نمیآید که رها کنند میخواهند آنجا باشند و استراحت کنند و استفاده کنند .
” و جَعَلَهُ اللَّهُ رِیّاً لِعَطَشِ الْعُلَمَاءِ ” خدای تعالی قرآن را فرونشاننده عطش علمی دانشمندان قرار داد. چرا؟ چون در قرآن کریم همه چیز هست هر کسی با هر علمی با هر گرایشی خدمت قرآن کریم برسد مطلب گیرش می آید . در قسمتی از خطبه ۸۵ از خطبههای نهجالبلاغه به همین مطلب امیرالمومنین اشاره میکند و به آیه ۸۹ از سوره مبارکه نحل اشاره میکند که قرآن کریم تبیانا لکل شیء است . بیانکننده و روشنکننده هر چیزی است . ما عرضه داشته باشیم مطالبمان را راجع به موضوعات مختلف در خدمت قرآن قرار بدهیم با ذهن خودمان که اگر هر مقدار صاف شده باشد و روح ما صیقلی شده باشد به همان مقدار میتوانیم از قرآن بهره ببریم.
در ادامه میفرماید ” وَ رَبِیعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهَاءِ ” بهار دلهای مجتهدان قرآن قرار داده شده است . اینکه قرآن بهار دلهاست در بیانات اهلبیت آمده است در خود نهجالبلاغه هم در جاهای دیگر آمده است مثلاً در قسمتی از خطبه ۱۷۵ فرمود ” وَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَسَبَبُهُ الْأَمِینُ وَفِیهِ رَبِیعُ الْقَلْبِ وَیَنَابِیعُ الْعِلْمِ وَمَا لِلْقَلْبِ جِلَاءٌ غَیْرُهُ ” این عبارت هم خیلی زیباست خدای تعالی هیچ کسی را به چیزی جز قرآن اندرز نداد یعنی کسی دنبال موعظه میگردد واعظ گیرش نمیآید قرآن را باز کند به قصد موعظه مطالعه کند پند میگیرد ” و من احسن من الله قیلا ” , ” و من اصدق من الله قیلا ” خدای تعالی صادقترین بیان او بیان اتعاظ است بیان موعظه هست انسان را تنبیه میکند . آیات قیامت را ببینید, آیات عذاب را ببینید, آیات تربیتی قرآن را ببینید.
اگر انسان با قول خدای تعالی موعظه نشود کدام واعظ میخواهد او را موعظه کند؟ خدا دارد تذکر میدهد. میگوید غیبت نکنید دروغ نگویید تهمت نزنید راه راست بروید از هدایت قرآن بهرهمند شوید زیرا فانه حبل الله المتین, قرآن ریسمان استوار خداست و واسطه امین و درستکار اوست. قرآن بهار دل است و برای دل جز قرآن صیقلی وجود ندارد. جلای قلوب قرآن است . دیدهاید وقتی آینه زنگ میگیرد زنگ آینه را با مواد شوینده و دستمال میگیرند. قلب انسان هم چرک میگیرد غبارآلود میشود با مجالست ها با نشست و برخاست ها کدورتی برایش پیش میآید این کدورتها را انسان چگونه برطرف میکند؟ با تلاوت قرآن با ارتباط داشتن با قرآن با بهره بردن از آیات قرآن. در همین رابطه قسمتی از خطبه ۱۰۹ را میبینیم که توصیه میکند اول به یادگیری قرآن و بعد میفرماید به این که قران بهار دلهاست ” تَعلَّمُوا القُرآنَ فإِنّهُ أَحسنُ الحدیث، و تفقّهوا فیه فإنّه ربیعُ القُلوب ” قرآن را بیاموزید که بهترین گفتهها است و در آن تفقه کنید که آن بهار دلهاست. بهار قلبها است.
توجه دارید که بهار برای قرآن استعاره آورده شد به خاطر این است که در فصل بهار گلها شکوفا میشود . یک گل نه, گلهای متعدد با شکلهای مختلف با رنگهای مختلف برای سلایق مختلف و بهره بردن های مختلف . بهار اینطوری است. بعد قرآن را تشبیه میکند به بهار دل . یعنی قرآن دارای معارفی است با فکرهای مختلف و انگیزههای مختلف, روشهای مختلف و مشربهای مختلف . هر کس به اندازه سعه وجودی خودش از رنگهای مختلف قران میتواند استفاده کند به اضافه اینکه استفاده از قرآن باعث طراوت و شادابی و سرور در انسان میشود. مثل بهار میماند هر کس با هر نگرشی که در خدمت قرآن قرار گرفت از مجالست با قرآن بهره میبرد و شاداب میشود .
در ادامه خطبه ۱۸۹ اشاره فرمودند به این که ” وَ مَحَاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحَاءِ ” مقصد راههای نیکان” وَ دَوَاءً لَیْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ ” دارویی است که بعد از آن دردی نمیماند چون درست برای آن مرض داده میشود . داروهای دیگری را که ما مصرف میکنیم یک مریضی دیگری میگیریم بعضا مرضمان هم خوب نمیشود. یک بلای دیگری سرمان میآید. اما قرآن این طور نیست ” قرآن لیس بعده داء ” دارویی است که داده شده برای همان مرض هست ” نُوراً لَیْسَ مَعَهُ ظُلْمَهٌ” روشنایی است که تاریکی با آن نیست ” وَ حَبْلًا وَثِیقاً عُرْوَتُهُ ” ریسمانی است که جای چنگ زدن آن محکم است کسی که به او متمسک شد نجات پیدا میکند ” وَ مَعْقِلًا مَنِیعاً ذِرْوَتُهُ ” پناهگاهی که دژ بلند در آن استوار است ” وَ عِزّاً لِمَنْ تَوَلَّاهُ” عزیزی است برای کسی که او را دوست دارد” وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ ” و صلح و ایمنی برای کسی است که داخل آن شود .
” وَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ ” هدایت و رستگاری کسی است که پیرو او باشد ” عُذْراً لِمَنِ انْتَحَلَهُ ” عذرخواه کسی است که او را به خود نسبت دهد ” وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَکَلَّمَ بِهِ ” دلیل و برهان است برای کسی که با او سخن میگوید. کسی که در مقام بیان در مقابل خصم و دشمن میخواهد صحبت کند با آیات قرآن استدلال کند قطعاً غلبه پیدا میکند ” وَ حَامِلًا لِمَنْ حَمَلَهُ ” نگهدارنده کسی است که به قرآن عمل میکند و اگر ما عامل به قرآن باشیم در آن جاهایی که قرآن باید ما را حفظ کند ما را حفظ خواهد کرد” وَ مَطِیَّهً لِمَنْ أَعْمَلَهُ ” مرکب تندرویی است برای کسی که او را به کار بگیرد و از آن استفاده کند ” آیَهً لِمَنْ تَوَسَّمَ ” و نشان است برای کسی که نشانه جوید. کسی که دنبال نشانه میگردد او بهترین آیت و نشانه است . موارد دیگری هم در این خطبه بود که در جاهای دیگری به آن اشاره کردم دیگر تکرار نمیکنم. موارد دیگر را انشاءالله در جلسات بعد در خدمت نهجالبلاغه درباره قرآن انشاءالله با قید حیات خواهیم بود .
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما اعزه و بزرگواران و نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت تقوا تسدید و تقویت او دعوت میکنم . اگر دارای ظرفیت بالا باشیم رسیدن به کمالات معنوی برای ما آسانتر خواهد بود . انسان کم ظرفیت اسیر است و اسیر دست و پایش بسته است توان اوج گرفتن و طیران به آن درجات عالی را ندارد . اسیر دنیا, اسیر شکم, اسیر ثروت, اسیر قدرت ,اسیر حب جاه و مقام, اسیر علم. بعضیها علم زده هستند. بعضیها اسیر فضایل اخلاقی شان هستند. هر نوع اسارتی کم ظرفیتی است. کسی که کم ظرفیت است به خاطر کوچکترین سختی و ناملایماتی شروع میکند به ناسزا گفتن. پرخاشگری کردن. چنین کسی تسلیم اراده حق و خدای تعالی نیست.
در حقیقت چنین انسانی مسلمان نیست. چرا؟ امیرالمومنین در حکمت ۱۲۵ در نهجالبلاغه فرمودند ” الاسلام هو التسلیم ” اسلام یعنی تسلیم. یعنی قبل از اینکه مشغول عبادتهای طولانی شویم قبل از اینکه مشغول عمل صالح شویم قبل از اینکه مسجد و مدرسه و بیمارستان بسازیم به خاطر عمل صالح و کار خیر, باید مسلمان باشیم. تسلیم اراده خدا باشیم. اگر تسلیم اراده خدا بودیم اعمال ما مورد قبول واقع خواهد شد. انسان تسلیم آن موقعی که چیزی به دست میآورد خوشحال نمیشود به آن معنا که خدا را فراموش کند و آن موقعی که چیزی را از دست میدهد نگران نمی شود. آرام میشود. کسانی که خدا محور هستند و با خدا ارتباطشان قوی است تقوی در جان آنها نشسته ظرفیت دارند و آدمهای بزرگی هستند و دلشان دل دریایی است آرام هستند و کسی که ارتباطش با خدا است هرگز مضطرب نمیشود. کسی که ارتباط او با خدا قوی است هرگز افسردگی نمیگیرد. این برای آن است که خدا در زندگی بعضی از افراد نیست. ارتباطمان را با خدا زیاد کنیم.
اینکه عرض کردم کم و زیاد زندگی آنها را متأثر نمیکند خدای تعالی در آیه ۲۳ از سوره مبارکه حدید ” لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ ” چیزی را از دست داد ناراحت نمیشود چیزی را هم به دست آورد خوشحال نمیشود. نه اینکه بی رگ است و تشخیص نمیدهد . نه , تشخیص میدهد اسیر نیست وابسته نیست. بود استفاده میکند نبود راحت است و این از صفات اهل تقوا است .خدای تعالی همه ما را از متقین قرار دهد انشاءالله.
۱۵ شوال سال ۳ قمری در جنگ احد حضرت حمزه ابن عبدالمطلب عموی رسول خدا که به اسدالله یا اسد رسولالله معروف بود به شهادت رسید و ملقب شد به سیدالشهدا . اولین کسی که ملقب به لقب سیدالشهدا شد حضرت حمزه بود صدیقه طاهره روی قبر او می آمد از خاک قبر او تسبیحی از تربت درست کرد . قبل از آن تسبیحی از پشم داشت که گره زده بود و ذکر میگفت. بعد از شهادت حمزه از خاک قبر حمزه تسبیحی از تربت درست کرد و ذکر میگفت از آن زمان تسبیح تربت رونق گرفت . بدن او را عریان و مثله کردند در جنگ احد رسول خدا بر او ۷۰ بار نماز میت خواند هم برای او و هم برای شهدای دیگر. بعضیها را مستقلاً خواند او در مقابل ایستاده بود و حضرت نماز میخواند شهید دیگری را میآوردند حضرت دوباره بر هر دو میخواند . شهید دیگری را میآوردند و دوباره پیغمبر بر هر سه میخواند. ۷۰ مرتبه بر حمزه سیدالشهدا نماز خوانده شد .
خود کلمه حمزه به معنای شیر است .شکارچی شیر هم بود. یا به معنای شخصی است که فهم او تیز و دقیق است. دوران غربت رسول خدا یکی از افرادی که در مقابل آزار و اذیت قریش از رسول خدا حمایت میکرد حمزه بود. از نظر سنی دو سال و به قول بعضیها چهار سال با پیغمبر اختلاف سنی داشت. از پیغمبر بزرگتر بود. بعضیها هم که قائل به آن هستند که با پیغمبر برادر رضاعی هستند . یک خانمی به هر دو بزرگوار شیر داد .شهادت حمزه بر رسول خدا خیلی سخت شد آمد و نگاه کرد و دید که بدن عریان و قطعه قطعه شده و مثله شده او را دید به شدت گریه کرد.
هند همسر ابوسفیان وحشی را مأمور کرده بود که آزادت میکنم به شرط اینکه علیبنابیطالب یا پیغمبر خدا یا حمزه را بکشی .هر کدام از اینها را که کشتی آزادت میکنم . او هم در یک لحظه و صحنهای از غفلت جنگی استفاده کرد و حمزه را به شهادت رساند. بعد هم بدن او را قطعه قطعه کردند و از اعضای بدن او گردنبند و خلخال درست کردند .علیه من الرحمن ما یستحقه .حضرت گریه کردند . بر مزار حضرت حمزه بقعه و بارگاهی بود که وهابیت آن موقع که سلطه پیدا کرد آن بقعه و بارگاه را هم از بین برد. رضوان خدا بر حضرت حمزه سیدالشهدا باشد و خدای تعالی به درجات او افزوده بگرداند انشاءالله.
۱۵ شوال سال ۲۵۲ وفات یا شهادت عبدالعظیم حسنی است. شخصیت بزرگ علمی و جهادی و انقلابی که البته کمتر راجع به ابعاد شخصیتی و وجودی او بیان میشود. با اینکه مهمان ما در ایران است در منطقه تهران وجود دارد کمتر درباره او صحبت میشود. نسبت او با چهار واسطه به امام مجتبی علیهالسلام میرسد. دوران زندگی ۵ امام را درک کرده است. امام کاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادی و امام عسکری و به خصوص از امام جواد و امام هادی احادیث فراوانی را نقل میکند. ایشان از علما و دانشمندان شیعه است. مرحوم مجلسی در کتاب رجال خودش کتاب خطب امیرالمؤمنین را به ایشان نسبت میدهد.
در عظمت علمی این شخصیت بزرگوار خوب است این را اشاره کنم به آن چیزی که صاحب بن عباد در شرح حال او نوشته است که ابوتراب رویانی روایت کرد که شنیدم ابو حماد رازی میگفت خدمت امام هادی علیهالسلام در سامرا رسیدم و مسائلی از حلال و حرام را از امام پرسیدم. امام به پرسشهای من پاسخ داد بعد که خواستم از امام خداحافظی کنم و بر گردم به ری فرمود : ای ابو حماد وقتی چیزی از امور دینی در منطقه ات برای تو مشکل شد از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا هم به او برسان .
این تعبیر نشان میدهد که حضرت عبدالعظیم در عصر خودش مجتهد توانمندی بوده که براساس اصول و قواعدی که از اهل بیت در اختیارش بوده میتوانسته دیدگاههای اسلام ناب را در زمینههای مختلف برای مردم بیان کند و استخراج کند و پرسشهای مردم را بیپاسخ نگذارد . این درباره عظمت علمی او . درباره عظمت معنوی آن بزرگوار هم همین بس که زیارت قبر او فضیلت زیارت قبر حسین علیه السلام را دارد که رضوان خدا بر او باد ان شاء الله .
۲۶ تیر سال ۵۹ سالروز تأسیس شورای نگهبان است. قبلاً به مناسبتهایی تاریخچه و ساختار آن را اشاره کردم .امروز هم که از بیانات صدیق ارجمند مسئول شورای نگهبان در استان بهرهمند شدید جناب آقای روحی من دیگر وارد آن شکل و شمایل نمی شوم. بعضی نکات را تذکر میدهم. این شورا از اولین نهادهای نظام اسلامی است که به حکم حضرت امام در اسفند ۵۸ تشکیل شد. اما به طور رسمی در تیرماه کار خودش را آغاز کرد. شورای نگهبان یعنی نهادی که حراست و حفاظت میکند از قانون اساسی از مردمسالاری دینی .شورای نگهبان حافظ مصالح اسلام و نظام و مسلمانها است .اولین وظیفهاش نظارت بر قوانین است که از چهارچوب شرع خارج نشود. دومین وظیفهاش نظارت بر انتخابات است که در سراسر کشور برگزار میشود که باید طبق ضوابط و آن چارچوبی که هست اعمال شود و وظایف دیگری هم دارد.
مخالفت با شورای نگهبان خودش مخالفت با قانون است .امام تعبیرات زیبایی در رابطه با شورای نگهبان دارد. یکی دو مورد آن را میخوانم .کسانی که با مصوبات مجلس بعد از این که شورای نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت میکنند اینها دانسته یا ندانسته با اسلام مخالفت میکنند. این خیلی حرف بلندی است یعنی همه باید به قانون احترام بگذارند ولو به ضررشان باشد. اگر کسی در مقابل قانون بایستد طاغوت است. در یک بیان دیگری فرمودند که من هشدار میدهم تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور اسلام است. و فرمودند اگر کسی بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و کذا این فساد است و یک همچون آدمی مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فیالارض قرار بگیرد.
که البته دیدید که در این سالهای اخیر بعضیها خودشان را در معرض مفسد فیالارض بودن قرار دادند با بعضی از حرفها و ان قلت هایی که داشتند . بحمدالله مجلس محترم در این دوره حقوق دانهایی را انتخاب کرد که روحیه انقلابی در آنها بالاست از همین جا از عزیزان مجلس و کسانی که رأی دادند تشکر میکنیم.
۲۹ تیر سال ۶۶ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت برای پایان بخشیدن به جنگ تحمیلی که عراق بر علیه ایران شروع کرده بود صادر شد که تقریباً میشود گفت قویترین قطعنامههای شورای امنیت در مورد جنگ به شمار میرود. وقتی که بلافاصله قطعنامه صادر شد از طرف عراقیها قبول شد اما ایران یکسال و هفت ماه بعد قبول کرد .تقریباً دو هفته بعد از اینکه هواپیمای مسافری ما را آمریکا زد ایران قطعنامه را قبول کرد .قطعنامه را هم که پذیرفته عراق دوباره به ایران حمله کرد به هوای اینکه در حال و هوای پذیرش قطعنامه هستیم بشود وارد خاک ایران شد .مقداری هم پیشروی کرد البته موفق نشد .
من کاملاً یادم هست شما هم یادتان هست آن دوران سخت را رزمندهها به خصوص در آن روزها حال خاصی داشتند. شرایط سخت پذیرش قطعنامه را به نوشیدن جام زهر تعبیر کردند که بحث مفصلی دارد .جای خودش باید آن را تحلیل کرد. در فضای آن زمان چه کسانی باعث شدند که تا چند روز قبل امام شعارش این بود که جنگ جنگ تا رفع کل فتنه , چند روز بعد حاضر میشوند به این که جام زهر را بنوشند. این را باید به طور مجزا به تحلیلش بپردازیم و بعضی از نکات را عرض کنیم .
یکی از مسائل مورد اهتمام نظام اسلامی رسیدگی و تأمین حداقل هزینههای زندگی خانوادههای نیازمند بیسرپرست و ایجاد زمینههای مناسب برای خودکفایی این عزیزان است. به همین مناسبت طرح اولیه سازمان بهزیستی توسط شورای انقلاب و تلاش زیاد مرحوم شهید فیاض بخش در خرداد سال ۵۹ به تصویب رسید. بعد در ۲۵ تیر ماه روز بهزیستی و تأمین اجتماعی نام گذاری شد و براساس اصول ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی , این سازمان بتواند به قشرهای محروم, انسانهایی که بنا به دلایل محیطی , اجتماعی , اقتصادی , ارثی و داشتن مشکلات جسمی , مشکلات روانی و عاطفی دچار عدم تعادل شدند و بدون حمایت مالی و خدمات دولتی نمیتوانند زندگی خودشان را اداره کنند و خودکفایی اقتصادی ندارند کمک کنند. لذا در این فضا هم از تلاشهایی که عزیزان در بهزیستی و تأمین اجتماعی انجام میدهند قدردانی و تشکر میکنیم .
یک سال از برجام میگذرد. عزیزان ادعاهایی کردند هنوز هم میکنند که با واقعیتهای موجود همخوانی و سازگاری ندارد .بعد از یک سال معلوم شد این حرفهایی که فرمودند : برجام فتح الفتوح بوده . برجام بزرگترین دستاورد تاریخی ملت ایران است . برجام به معجزه شبیه است . برجام یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ جهان در مقابل ایران . اهمیت برجام از فتح خرمشهر هم بیشتر است . برجام سایه شوم جنگ را از سر مردم ایران برداشت . برجام نه فقط بزرگترین پیروزی در تاریخ انقلاب بلکه بزرگترین پیروزی در تاریخ ایران است . برجام نقطه آغاز شکوفایی اقتصادی است . برجام مثل آفتاب تابان است .چقدر با واقعیتهای موجود همخوانی دارد؟
بعد از یک سال کاملاً معلوم است . صداها و نغمه هایی که عزیزان داشتند , دلسوزان نظام داشتند , رهبری داشته کسانی که با یک دید دقیق تر و با بصیرت بیشتری عقبههای دشمن را نگاه میکردند و فریاد میزدند و التماس میکردند و میگفتند, الان خودش را نشان میدهد که همه چیز را به یک سری امر موهوم گره نزنید امر موهومی که آینده آن معلوم نیست به اضافه اینکه طرف مقابل چهرهاش برای ما کاملاً روشن است . گفته میشود به سرعت به حالت اولیه قبل از برجام برمیگردیم زیاد ناراحت نباشید . اما با چه مقدار هزینه ؟ با چند سال معطلی دوباره قلب رآکتور اراک شروع به طپش میکند ؟ دارایی اورانیوم غنی شده که ما تلاش کرده بودیم و دوستان کار کرده بودند و به ده تن رسیده بود کی دوباره این ۱۰ تن تولید خواهد شد ؟
ای کاش به کلام منتقدان توجه میشد . یا لااقل به هشدارهای دیدهبان بصیر و عقبه بین و هوشیار انقلاب که میفرمود طرف مقابل غیرقابل اعتماد دروغگو و بد ذات بد عهد و عهد شکن و ناقض پیمان و اهل فریب و خدعه است به اینها گوش داده میشد . در کنار خصوصیات دیگرش ظالم بودن و ستمگر بودن و زیادهخواه بودن اینها را توجه میکردید . واقعاً همین الان وضعیت آمریکا را در داخل خودش ببینید با سیاه پوستان بلکه رنگین پوستان چه کار میکند . من نمیخواهم تاریخش را بگویم که چند هزار سرخ پوست را اینها از بین بردند برای اینکه خودشان در آن منطقه حاکم شوند . آن وقت میشود به این دولت اعتماد کرد ؟
همین پنجشنبه , دیروز مجلس نمایندگانش با تعداد ۲۴۶ رأی تحریمهای جدیدی را بر علیه ایران مصوب کردند که بعد برود در سنا و جاهای دیگر که ببینیم چه شود . هر روز بعد از این واقعه برجام و قبول چگونه عمل کردند و ایران طبق تعهد خودش بلکه بیشتر از تعهد خودش از آن مواردی که قبول کرده بود عمل کرد و انجام داد. اما نه تنها پولهای بلوکه شده به کشور بازنگشت بلکه آمریکا ۲ میلیارد دلار از اموال ایران را دوباره غارت کرد . علاوه بر این نه تنها تحریمها لغو نشد بلکه در پسا برجام تحریمهای جدیدی به فهرست قبلی اضافه شد. بعد از برجام بیش از ۷۰ طرح ضدایرانی تصویب شده .الان هم تلاش دارند تا از طریق سیستم بانکی ما را فلج کنند .یعنی مسائل پولی ما را تحت کنترل قرار دهند که در آن هفته یک اشاره ای کردم .میگویند روی دستگاههای بانکی یک نرمافزاری بگذارید که ما میگوییم . یعنی میخواهند جاسوسی کنند . میخواهند کنترل اقتصاد ما را در دست بگیرند .شما رصد کنید و ببینید که وضعیت چگونه است این ذلت نیست ؟ که ما این گونه خودمان را ببازیم.
این میشود همان خسرانی که رهبری فرمودند که ما در این معامله خسران کردیم. ضرر کردیم. دوستان سخنان رهبری را که در روز اول عید در حرم رضوی مطرح کردند بازخوانی کنید. دوباره بخوانید .گروهی در این کشور راه افتادند منویات غرب را و منطق باطل او را در موضوعات مختلف از طریق بعضی از افراد که بعضاً مسئولیت هم دارند به گفتمان در بین مردم تبدیل کنند و زهر کار را بگیرند و ما را به سمتی ببرند که نباید برویم .اگرچه و اگر چه مردم ما همیشه در صحنه حضور دارند و هرگز از مواضع استکبار ستیزانه خود غافل نشده عقب نمینشیند .
دستگاه دیپلماسی کشور در رابطه با جریاناتی که بر علیه نظام اسلامی در کشورهای دیگر رخ میدهد خواسته ما این است که یک مقدار محکمتر عمل کنند .اخیراً ملاحظه فرمودید که رئیس سابق سازمان امنیت عربستان سعودی در نشست منافقین که در پاریس واقع شد چه خزعبلاتی درباره ایران گفت. ایران را تهدید هم کرد و آنها را تشویق کرد که بر علیه ایران اقدام کنید. اگرچه صحبتهایش چند روز نگذشت همین امروز در فرانسه مشکلاتی برایشان پیش آمد که تا قبل از اینکه من بیایم قریب ۸۰ نفر کشته شده بودند . سه ماه دیگر وضعیت فوقالعاده در فرانسه تمدید شد .خودشان در همان مهدی که از آن حمایت میکنند آسیب جدی را از همان ولیده خودشان و پرورش یافته دست خودشان دارند میخورند.
خب ما باید بنشینیم خزعبلات آن آقا را گوش بدهیم و نشنیده بگیریم ؟ و کریمانه از آن رد شویم ؟ یا با کشوری که به انحای مختلف نشان میدهد که شمشیر را از رو بسته است به طور غیر مستقیم اعلام جنگ میکند مماشات کنیم ؟ لبخند بزنیم ؟ سفیر فرانسه را میخواستید ! به عربستان چیزی میگفتید ! در عرصه دیپلماسی باید محکم عمل کرد. دیپلماسی که فقط دستها را بالا بردن و تسلیم شدن نیست. باید از عزت و اقتدار ملت در عرصههای بینالمللی دفاع کرد. آنها با این کارشان از تروریسم بر علیه ایران حمایت کردند .به این وسیله نشان دادند ولو با حمایت از منافقین که محلی از اعراب ندارند با ایران دشمنی دارند. شما در مقابل این گستاخی که آنها انجام دادند چه عکسالعملی از خودتان نشان دادید؟
ما خودمان به عربستان عرض میکنیم که با دم شیر بازی نکن . عرصه سیمرغ نه جولانگه توست , عرض خود میبری و زحمت ما میداری . البته این تحریکات و تحرکات و حرفهای جسته گریخته از اینطرف و آنطرف که این سگهای تعلیم دیده اسرائیل و آمریکا میزنند میدانید که همه اینها زیر سر آمریکاست و اینها از گور آمریکا بلند میشود . ما هم صدایمان بر علیه آمریکا بلند است .
امیدواریم وضعیت سوریه و به نتیجه رسیدن جنگ در حلب معلوم شود که انشاءالله خواهد شد . برای مقاومت دستاوردهای بزرگی به همراه دارد و نقشههای پلید استکبار در اینجا به پایان میرسد . انشاءالله رحمان به دعای مؤمنین احتیاج است که این مراحل پایانی هم به خوبی بگذرد . وقت گذشت. راجع به فیش های نجومی مطالبی را میخواستم عرض کنم که در فرصتی دیگر انشاءالله .