بسم الله الرحمن الرحیم
درس اخلاق
۹۴/۱۲/۵
ثُمّ یُقَرَّبُ له جَهَنَّمُ، ثُمَّ تُزَیَّنُ لَهُ الجَنَّهُ، وَجِئَ بِالنَّبِیّینَ وَالشُّهَدآءِ وَیَتَعَلَّقُ المَظْلُومینَ بِالظّالِمینَ، وَیُوضَعُ الکُرْسِىُّ لِفَصْلِ القَضآءِ، وَیَقُولُ کُلُّ إِنْسان لِخَصْمِهِ: بَیْنی وَبَیْنَکَ، أَلْحَکَمُ العَدْلُ الَّذى لا یَجُورُ
بحث ما درباره قیامت و اهوال قیامت و مسائلی که مربوط است به قیامت است . خدای تعالی به رسول اکرم در شب معراج تعلیم دادند اینها را داریم به این بهانه بیان میکنیم . در شب معراج دراین قسمت از روایت بیان میکند که اولیای خدا , آن کسانی که خدا آنها را دوست دارد , کسانی که خدا از آنها راضی است , این حالات در قیامت برای آنها هست. هول قیامت که یکی از آن عقبههای سخت است برای اینها نیست. اینکه خدای تعالی حساب و کتاب میکند, برای این عده از انسانها نیست .در حقیقت دارد تعریف میکند که در قیامت ما حساب و کتاب داریم, سخت هم حساب میکشیم, اما برای این اهل ایمان نیست. برای مومنین نیست .برای کسانی که محبت به خدا دارند و خدا آنها را دوست دارد که این دوست داشتن دو طرفه است , نیست.
محکمه عدل
رسیدیم به اینجا هم که میفرماید” ثُمّ یُقَرَّبُ له جَهَنَّمُ ” دوزخ نزد او آورده میشود . آن جلسه درباره صراط صحبت کردیم که بالاخره همه از آتش عبور میکنند و به صورت جزئی صراط را معنی کردیم. که به چه معنا است. اینجا میفرماید که جهنم را نزد او میآورند .جهنم نزد او آورده میشود و بعد از او بهشت برای او آراسته میشود. پیامبر و شهدا آورده میشوند .ستمدیدگان هم آورده میشوند .این جا را خوب دقت کنید .میخواهد نکتهای را بگوید. گریبان ستم پیشگان را میگیرند. ستمدیده ها می آیند. پیغمبر و انبیا هم میآیند .گردن ظالمان را میگیرند. کرسی برای حکم نهایی نهاده میشود. محکمه حاضر میشود و هر انسانی به دشمنش میگوید امروز حکم عدلی که کسی کوچکترین ستمی هم به دیگری کرده باشد بین من و تو جاری خواهد شد.
” وَیَتَعَلَّقُ المَظْلُومینَ بِالظّالِمینَ ” اینها را به هم ملحق میکنند ” وَیُوضَعُ الکُرْسِىُّ لِفَصْلِ القَضآءِ ” محکمه برپا میشود ” وَیَقُولُ کُلُّ إِنْسان لِخَصْمِهِ ” هر انسانی نسبت به دشمنش که آن دشمن به او ظلم کرده و ستم کرده میگوید امروز روز من و توست که خدا میخواهد حکم کند ” أَلْحَکَمُ العَدْلُ الَّذى لا یَجُورُ ” حکم عادلانهای که در آن جور نیست و در آن ستم نیست , امروز بین من و تو واقع میشود .
خلیفه خدا
این یکی از آن صحنههای قیامت است برای اهل ایمان وضعیت این طور است که برای کسی که خدا به او علاقه دارد , خدا او را دوست دارد , خدا از او راضی است , حرفهای گذشته یادمان نرود اینها ادامه همان بحث است , بهشت برای او آراسته میشود در یک چنین فضایی آماده میشود که این مومن را در بر بگیرد در جلسه گذشته نکته عمیقتری درباره بهشت و جهنم برای شما عرض کردم انشاءالله که یادتان نرفته , مقاماتی را که معروف است و گفته میشود حالاتی انسانها دارند برای خواندن نماز و عبادتهایشان و بندگیهایشان , اینکه نسوزند , اینکه به بهشت بروند , اینکه خدای تعالی باعث میشود که اینها بندگی کنند همه اینها را گفتیم که اوایل کار است, یک طرفه است , دو طرفه اش این است که انسان خلیفهاللهی فکر کند , اینکه انسان خلیفهاللهی فکر کند یعنی از مبدأ غافل نیست از خدا غافل نیست محور حرکتش و کارش خداست . هم به آخرت توجه دارد هم به ابتدا , هم به شروع هم به انتها.
آن کسی که فقط به جهنم فکر میکند که نرود , آن کسی که فقط به بهشت فکر میکند که برود , آن کسی که فقط به جنت اللقا فکر میکند که عند ملیک مقتدر باشد و با این نگاه که جایگاه جایگاهی است که من باید به سمت آن بروم یک چنین کسانی مقطوع الابتدا هستند. ابتدای کار را نمیبینند خودش را میبیند انتهای کار را میبیند و این کم است . ولی کسی که خلیفهاللهی فکر میکند در یک چنین فضایی چنین حرفهایی دارد زده میشود, ظالمان به مظلوم ها ظلم کردند میآورند .کرسی عدل گذاشته میشود .حالا باید جواب دهند .چه ظلمهایی ! خیال نکنید که خدای تعالی به این سادگی عبور میکند.
ظلم
ظلمها چند جور است . یک قسمتی از ظلم , ظلمی است که ما خودمان به خودمان کردهایم .ظلم به نفس. ” ظَلَمتُ نفسی ” که در دعای کمیل میگوییم , این ظلم به نفس چیست ؟ فکر کردیم که چیست ؟ که در دعای کمیل ضجه میزنیم و گریه میکنیم و از خدای تعالی میخواهیم که خدایا ما را به خاطر ظلمهایی که به نفسمان کردیم ما را ببخش . ما در خودمان دنبال چه چیزی میگردیم ؟
مصادیق ظلم
دنبال چیزهای بزرگی برای ظلم به نفس نگردیم . دنبال چیزهای بزرگ نباید گشت . همین که انسان وقتش را هدر بدهد یعنی , ظلمت نفسی . خدای تعالی به تو فرصت داد که یک سری کارها را انجام بدهی ۲۰ سال ۳۰ سال ۴۰ سال ۵۰ سال هر کسی به اندازه خودش در طول شبانه روز این زمانهایی که آن به آن در اختیار ماست و ما باید جانمان را در این زمانها رشد بدهیم , پرورش بدهیم , جلوی این پرورش را بگیریم در یک مسیر غیر از مسیر تعالی حرکت کنیم این ظلم به نفس و ظلم به جان است .
مسائل مربوط به ظلم به نفس تا دلتان بخواهد مطرح است . یک کندن مو که انسان مو را از بدنش بکند چون کسی حق ندارد از بدن خودش مو بکند . قطع کردن و بریدن اشکال ندارد . کندن چون با درد و اه و زخم همراه است ظلم به نفس است . نفس یک زمانی جسم است یک زمانی روح است . همه را در بر میگیرد . ما حق نداریم به بدنمان آسیب بزنیم. در روایات دارد ” ناتف الشعر ملعون ” . از همین بگیر و برو بالا .
تلف کردن وقت ها , تلف کردن سرمایهها , حرفهای بیهوده زدن , ازبینبردن خیلی از اموری که انسان میتواند از آن نگهداری کند و حفظ کند , ولی با بیتوجهی خودش از بین میبرد و نابود میکند. مقدماتش را برای ازبینبردن میچیند .
تبیین جهنم
لذا روز قیامت همه اینها را جلوی چشم ما میآورند ” یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یَرَى ” آیات ۳۵ و ۳۶ سوره نازعات . روزی که انسان آن چیزی را که انجام داده است به یاد میآورد. همه چیز به یادش میآید .هیچ جای کتمان نیست. یک طوری به او نشان داده میشود که ” وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یَرَى ” جهنم را برایش تبیین میکنند . روشن میکنند .جهنم چه طور تبیین میشود؟ وقتی که گر میگیرد . ” وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ ” یعنی در جهنم می دمند , برافروخته میشود تا خوب ببیند جایگاه خودش را. ” یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى “هر سعی و تلاشی که کرد هر فعالیتی که در دنیا داشت آنجا به او نشان میدهند .
یَابْنَ آدَم أنَا یَوُمٌ جَدیدٌ
الان ایام انتخابات است . این ایام میگذرد. برای خود ما هم در طول سال مسائل مختلفی پیش میآید و روزهای متعدد و فعالیتهای گوناگون حالات متفاوتی که هست و به وجود میآید اینها سعی و تلاشی است که ما در طول روز انجام میدهیم . هر روز برای خودش یک طبقهبندی خاص دارد. این را بدانید. ” ما مِنْ یَوْمٍ یَمُرُّ عَلَی ابْنِ آدَمٍ ” هیچ روزی نیست مگر اینکه بر انسان میگذرد ” إلاّ قالَ لَهُ ذلِکَ الْیَوْمُ ” آن روز چه میگوید؟ ” یَابْنَ آدَم أنَا یَوُمٌ جَدیدٌ وَ أناَ عَلَیْکَ لشَهیدٌ.فَقُلْ فیَّ خَیْراً، وَ اعْمَلْ فیَّ خَیْرَا ” آن روز بر ما میگذرد و آن روز به ما این را میگوید , ای فرزند آدم من روز جدیدی هستم ” أناَ عَلَیْکَ لشَهیدٌ ” و در یک زمانی من را حاضر میکنند که برای تو میخواهم شهادت بدهم .
بنابراین روزی که پرونده امروز را در میآورند که درباره آن روز بیان شود حرف خوب بزن عمل خوب داشته باش که آن پرونده شیرین باشد . بعد در ادامه روایت دارد این روز که تمام شد دیگر تا قیامت این روز بر نمیگردد. امروز روز چهارشنبه پنجم اسفند سال ۹۴ پروندهاش نزدیک اذان صبح بسته میشود و اگر به صورت شمسی حساب کنیم ۱۲ شب پرونده بسته میشود . دوباره روزهای جدید. ببینید که چند روز بر عمر ما میگذرد. همه اینها را در روز قیامت تمام سعی و تلاش ما را که انجام دادیم حاضر میکنند .
هر روز چه نگاهی کردی! چه چیزی خوردی ! چه چیزی گفتی ! کجا رفتی ! ببینید الان بعضیها چه بلوایی درست کردند برای خودشان . بعضیها چه جهنمی برای خودشان برافروخته میکنند. کوره را دیدهاید که آهنگر ها میخواهند کوره را سرخ کنند تا آهن را درون آن بگذارند که تفدیده شود به زغالسنگ ها فوت میکنند تا برافروخته شود. بعضیها با کارهایشان جهنم خودشان را فوت میکنند. ولی نمیبینند. آن کسی که چشم ملکوتی اش باز است دارد میبیند که چه جهنمی یک عده برای خودشان درست میکنند .
بهشت آراسته
همان طوری که برای یک عده جهنم آماده میشود بهشت هم برای یک عده دارد الان آراسته میشود و هر کاری که در این دنیا میکند در آن دنیا حاضر میبیند .در آیه ۱۳ و ۱۴ سوره مبارکه تکویر ” وَإِذَا الْجَنَّهُ أُزْلِفَتْ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ” بهشت را برای او آراسته میکنند. همان طور که جهنم برای آن یکی برافروخته میشود بهشت برای یک عده آراسته میشود. ” یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً ” این آیات را باید دائماً خواند .
تدبر در آیات قیامت
یک ششم قرآن درباره قیامت و مرگ و برزخ و دوزخ و بهشت و صراط و تطایر کتب و اینهاست. آیا در طول روز یک ششم از وقت ما متوجه مردنمان هست ؟ یک ششم از ۲۴ ساعت. یک ششم از ماه. البته خدای تعالی به ما داده در طول روز ۱۷ رکعت نماز میخوانیم لااقل ۱۰ مرتبه میگوییم ” مالک یوم الدین ” مثل بقیه چیزها که میگوییم و رد میشویم توجه نداریم. مگر به ” اهدنا الصراط المستقیم ” توجه داریم؟ مگر” ایاک نعبد و ایاک نستعین ” را توجه داریم ؟ که خدایا ما فقط و فقط و فقط و فقط از تو استعانت میجوییم. دروغ به این بزرگی ! هر روز روزی ۱۰ بار میگوییم در نماز هم میگوییم. استعانت ما فقط از خدا است ؟
میگوییم چرا این طور کار میکنی؟ به خودت زحمت میدهی تو که به اندازه زندگیات داری! میگوید برای فردا . اینکه برای فردا میگوید , یعنی من به خدا اعتقادی ندارم. یعنی خودم هستم که دارم اداره میکنم. اگر خودم برای فردایم کاری نکنم کسی نیست.
تدبیر را نمیخواهم از بین ببرم آن یک بحث دیگر است. کسی که خودش را گرفتار کرده است را میگویم .باید به اینها توجه کرد.” یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ ” آن چیزهایی را که پیش پیش فرستادهاید در آن روز میبینید . کافر در آن روز میگوید ای کاش من خاک بودم . اگر خاک بودم چیزی نبود . الان کوه اعمال را چه کار کنم؟ برای اینکه مدتی در یک کاری قرار بگیرد یک چیزی را برای خودش درست می کند. همه شئون ما را هم میگیرد . زن و مرد. مسائل فردی و اجتماعی همه را شامل میشود. کار خیلی سخت است.
وقتی در صور دمیده شد زمین و آسمان همه از بین خواهند رفت . هوش از همه برداشته خواهد شد. هوش همه گرفته میشود. آیات مبارکه قرآن را در این زمینه مطالعه کنید و قرائت کنید و تلاوت کنید ” وَ وُضِعَ الْکِتَب فَترَی الْمُجْرِمِینَ مُشفِقِینَ مِمَّا فِیهِ ” در همین آیات تأمل کنید. تدبر کنید .اینکه میگوید ای کاش من خاک بودم, چه کاری کرده که میگوید ای کاش خاک بودم؟ در آنجا چه میبیند ؟ چه حساب و کتابی باید پس بدهد ؟
گواهی امام
عن علی بن الحسین عن ابائه علیهم السلام عن امیرالمومنین علیه افضل صلوات المصلین, مولای ما امیرالمؤمنین سلامالله علیه فرمودند : وقتی روز قیامت برسد و میزانها برپا شود ” وَ نُصِبَتِ الْمَوَازِینُ وَ أُحْضِرَ النَّبِیُّونَ وَ الشُّهَدَاءُ وَ هُمُ الْأَئِمَّهُ ” و پیغمبران و شهدا را حاضر کردند , شهدا همان ائمه هستند ” یَشْهَدُ کُلُّ إِمَامٍ عَلَى أَهْلِ عَالَمِهِ بِأَنَّهُ قَدْ قَامَ فِیهِمْ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ دَعَاهُمْ إِلَى سَبِیلِ اللَّهِ” روایت مفصل است. هر امامی درباره امت و اهل زمان خودش گواهی میدهد.
امام ما در این زمان گواهی میدهد . حضرت حجت سلام الله علیه. این امام حاضر یکی از شهود ما است .دوشنبه و پنجشنبه هر هفته همه اعمال ما به حضرت حجت سلام الله علیه عرضه میشود . میگویند این پرونده امت شما است. چه تیغی به روح حجت خدا زده میشود! واقعاً ببینید که امام ما چه میکشد از دست شیعیانش.
یکی از بلاهای جامعه دروغ است. با عنایت کامل و با توجه کامل با دقت تمام بعضیها دروغ میگویند. اصلاً هم خوف ندارد که دروغ کلید همه بدیها است. ریشه همه گرفتاریهای ما است . عدم کنترل زبان ساختن جهنم است. یعنی مقدمه ساختن جهنم همین است که انسان زبانش را نگه ندارد. بعد ببینید که زبان ما چقدر ول است. الان در همین فضاهای مجازی ببینید که قلم چقدر ول است. همینطور هر چه دلش میخواهد برای هر کسی که میخواهد مینویسد .غافل از اینکه همه اینها را مورد حساب قرار میدهند. سؤال میکنند. انسان همه چیز را آزاد نیست که بگوید. همه هم شهادت میدهند.
عین الله الناظره
یکی از آن کسانی که شاهد بر ماست عین الله الناظره است .چشم خدا است. حضرت ولی عصر ارواحنا فداه میبیند. در محضر او هستیم . قسمتی از آن را خبر میدهند, حاضر میکنند, پرونده درست میکنند, لازم نیست حضرت تک تک موارد را درباره افراد بداند. مثل رئیس اداره ای که به او گزارش کار میدهند . میگویند کارها این طور اتفاق افتاد. اینها شیعیان شما هستند.
لذا امام سجاد علیهالسلام از پدرانش از امیرالمومنین فرمود وقتی که روز قیامت آمد, ترازوها نصب شد , پیغمبران حاضر میشوند و شهدا که ائمه هستند آنها هم میآیند بعد هر امامی راجع به اهل زمان خودش شروع میکند شهادت میدهد که این آقا به امر خدا درست عمل کرد و این اقا به امر خدا درست عمل نکرد. بعد آنها را به راه خدا میخواند و به بهشت دعوت میکند . باید رابطه خودمان را با خدای تعالی تنظیم کنیم. اگر تنظیم نشود گرفتار خواهیم شد.
نعمت ویژه
در ادامه خدای تعالی به رسولش فرمود ” ثم ارفع الحجب بینی و بینه ” من حجاب را از بین خودم و بین عبدم برمیدارم ” فاُنعِمُه بکلامی و اُلَذِّذُه بالنظر الیّ” او را به نعمت کلام خودم و هم کلامی خودم متنعم میکنم و او را از نظارهگر بودن به خودم بهرهمند میکنم. اینها ویژه محبین است. ویژه اهل رضا است. اصل مطلب که دارد اینها را درباره آثار رضا و آثار محبت الهی بیان میکند را از دست ندهیم. نکاتی بود راجع به کلام و سخن گفتن با خدای تعالی که قبلاً جلسات گذشته برای شما بیان کردم. بعد به اینجا میرسد که یک چنین کسی که درباره آخرت این طور فکر میکند و خدا برای او این چنین میخواهد.
هر کس کارش در دنیا اینگونه باشد دیگر چگونه به دنیا رغبت میکند؟! وقتی خدا برای او در قیامت اینگونه رقم زد که سؤال از او نمیکند, هول قیامت را برمیدارد , همکلام با خدا میشود و همنشین با خدا میشود , بهشت را برایش آماده میکند, چگونه دنیا را دیگر دوست دارد؟! دنیا به معنای وابستگی. نه استفاده از نعمتهای خدا . خدا میفرماید , در حالی که میداند هر کسی در دنیا زندگی میکند میمیرد و آن کسی که باقی میماند و همیشه زنده است و نمیمیرد من هستم ” فمن کان فعله فی الدنیا هکذا کیف یکون رغبته فی الدنیا و کیف یکون حبه للدنیا و هو یعلم ان کل حی فیها یموت و انا الحی الذی لا اموت ” همه موجوداتی که در زمین زنده هستند میمیرند و من آن زنده ای هستم که هرگز نمیمیرم.
بیاییم یک مقداری نسبت به خدا حالمان را عوض کنیم. اعتماد و حسن ظن به خدا داشته باشیم .آخرین روایت را هم برای شما بخوانم راجع به دنیا و مسائل دنیا و نظر استقلالی, نظر عالی و مسائل اینگونه در آن اوایل ۱۵ تا ۲۰ جلسه صحبت کردیم که دنیا یعنی چه. اما این حدیث را دقت کنید.
وابستگی
این روایت وضعیت یک چنین انسان سعادتمندی است. کسی که دنیا را برای اهلش گذاشت. عرض میکنم که دنیا نه به معنای استفاده کردن از نعمتهای دنیا است , به معنای وابسته بودن به دنیاست. یک نفر امکان دارد که تسبیحش دنیایش باشد. یک کسی هم از نعمتهای دنیا دارد بهره میبرد ولی وابسته نیست.
یکی تلاش میکند آن چیزی را که دارد از دست ندهد .داشتنش خوشحالش نمیکند از دست دادنش ناراحتش نمیکند . این اهل دنیا نیست. اما اگر وابسته شد آن وابستگی خطرناک است. وقتی دارند جانش را میگیرند شروع میکند به بد و بیراه گفتن .این را من دیدهام .چون انسان حب بهنفس دارد خودش را دوست دارد همه آن چیزهایی را هم که برای خودش جمع میکند همه را دوست دارد. لذا اگر بخواهند چیزی را که به آن محبت دارد از او بگیرند از آن کسی که میخواهد او را بگیرد بدش میآید .
بچهها را ندیدهاید با عروسکش بازی میکند مادرش از او عروسک را بگیرد که : بده به من و برو بخواب. میگوید تو خیلی بدی , چرا از من میگیری, دیگر با تو حرف نمیزنم با تو قهر هستم. چرا بد است ؟ چون این عروسک را از او گرفت. حالا ما وابسته به یک سری از این امور باشیم موقعی که قابض الارواح سلام الله علیه میآید برای گرفتن روح ما یعنی میخواهد ما را از آن چیزهایی که به آنها محبت داریم جدا کند و این را در آن حال میفهمیم که بین من و محبوبم که این دنیاست خدا فاصله شد. نعوذبالله شروع میکند و به بد و بیراه گفتن به خدا.
یک خانمی یک وقتی آمد مسجد به من گفت که دو سه شب است که پدرم در حال احتضار است و فحش های بد میگوید. خیلی با شرمندگی داشت میگفت .هرچه هم که برای او زیارت عاشورا و اینها را میخوانیم بدتر میشود . سکرات مرگش بود میدیده که دارد از محبوبش جدا میشود. معلوم است که وابستگیش زیاد بوده . رابطهمان را با خدا درست کنیم .خدای تعالی مدیریت کارهای ما را به عهده خواهد گرفت. زندگی ما را تنظیم میکند. اما اگر خودمان خواستیم برای خودمان کار کنیم بدانید که موفق نخواهید شد. کار را بگذارید در دست خدا .
ترجیح دلخواه
این روایت از رسول خدا است که امام باقر علیه السلام فرمود . یقول الله عزوجل , این را خود خدا میگوید ” وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ کِبْرِیَائِی وَ نُورِی وَ عُلُوِّی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی ” به چه چیزهایی خدا قسم میخورد ! به عزتم و جلالم و عظمتم و کبریایی ام و نورم و بلند مرتبگی ام و به ارتفاع مکانتم . به هفت مورد اساسی خدا قسم میخورد که ” لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَاهُ عَلَى هَوَایَ إِلَّا شَتَّتُّ عَلَیْهِ أَمْرَهُ وَ لَبَّسْتُ عَلَیْهِ دُنْیَاهُ وَ شَغَلْتُ قَلْبَهُ بِهَا وَ لَمْ أُؤْتِهِ مِنْهَا إِلَّا مَا قَدَّرْتُ لَهُ “
به عزت و جلالم و عظمت و کبریایی و نور و علو و ارتفاع مکانم قسم که اگر یک امری دائر شد بین اینکه من میخواهم و یا خودت میخواهی و آن چیزی که خودت میخواهی را جلو انداختی بر آن چیزی که من میخواهم , گفتم اینجا را نگاه نکن و تو دلت خواست نگاه کنی و نگاه کردی. گفتم نخور و تو هوایت را جلو انداختی خوردی .گفتم گوش نکن هوایت را انداختی جلو و گوش کردی ” یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَاهُ عَلَى هَوَایَ ” خواسته خودش را به خواسته من ترجیح داد. چه کارش میکنم ؟ امر او را متشتت میکنم. زندگی او را از بین میبرم .دنیایش را خراب میکنم .قلبش را به دنیایش مشغول میکنم و هیچ چیزی از دنیا به دست نمیآورد مگر آن چیزی که خودم برایش در نظر گرفتم.
بعضیها را دیدهاید که میگویند خیلی گرفتارم از صبح تا غروب کار میکنم کار و زندگی ما درست نمیشود .خب یک ذره در زندگیات بررسی کن ببین خدا به تو گفته چه کاری بکن و تو نمیکنی . من خیلی مواقع میگویم که نماز صبحت را میخوانی ؟ همین را درست کن کارهای درست میشود. خدا گفته نمازت را اول وقت بخوان خب بخوان . هوای خدا را کنار میگذاریم و هوای خودمان را میخواهیم. خدا قسم خورده به هفت مورد که نمیگذارم کارت در دنیا درست شود دیگر خود چطور بگوید نمیگذارم کارت درست شود ببین من چه میخواهم.
از آن طرف ” وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ نُورِی وَ عُلُوِّی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَایَ عَلَى هَوَاهُ ” بنده من در دو راهی قرار میگیرد میبیند که من چه میگویم آن را انجام میدهد ” إِلَّا اسْتَحْفَظْتُهُ مَلَائِکَتِی ” ملائکه را دستور میدهم که بروید بالهایتان را بگیرید دور این بنده من تا آسیب نبیند ” وَ کَفَّلْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ رِزْقَهُ ” به آسمانها و زمین دستور میدهم که متکفل رزق تو شوند. دو تا مغازه است هر دو تا هم بغل هم هستند. هر دو هم درب مغازه را صبح باز میکنند تا غروب هم با هم میبندند اما رزق این با بغلی فرق دارد. خب چرا ؟ خدا مشتری را میفرستد پیش این .اینجا کفیل خداست , نه خودت.
قارون هم همین را گفت . گفت خودم . خودم درس خواندم , علم اقتصاد یادگرفتم توانستم کاسبی کنم . تا خودم می گوید استکبار کرد . استکبار که کرد زمین او را میگیرد ” وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَهِ کُلِّ تَاجِرٍ ” هر تاجری که میخواهد با او تجارت کند من پشت آن تاجر میروم و میگویم با این معامله کن. میگوید این بنده من که سر دوراهی نشست گفت این کار را که خدا دوست دارد من انجام میدهم هر کسی میخواهد معامله کند من میفرستم پیش این که با او معامله کند ” وَ أَتَتْهُ الدُّنْیَا وَ هِیَ رَاغِمَهٌ ” دنیا به او روی میآورد در حالی که او زیاد میل به دنیا ندارد .
عظمت فاطمی
اهل بیت عصمت و طهارت کلماتشان و بیانشان و معارفی که در اختیار ما گذاشتند همه اش نور است . به شرطی که ما از این نور بهره ببریم و استفاده کنیم . از همان ابتدای کار صدیقه طاهره , امیرالمومنین , رسول خدا همه یادمان دادند. البته ما یک مقداری کم کاری داریم .در معارف دینی مان سست هستیم. همین اسم فاطمه سلام الله علیها , چقدر عظمت در این بانو جمع است .کم نگیریم. اگر شروع کنیم به سخن گفتن دریایی از عظمت است .
همین زیارتنامه حضرت را نمیدانم شما چقدر به آن توجه کردید که در زیارتنامه میگوییم تو کسی هستی که خدا تو را امتحان کرد قبل از اینکه تو را خلق کند . این یعنی چه ؟ این را فهمیدید ؟ اصلاً راجع به آن فکر کردید ؟ در زیارت نامه میخوانیم تو کسی هستی که خدا تو را امتحان کرده قبل از اینکه تو را خلق کند و تو هم در امتحان صابره بودی. این باید توضیح داده شود. این یعنی چه که وقتی وارد میشد پیغمبر خدا تمام قد برایش میایستاد ؟ مگر پیغمبر دختر دیگری نداشت ؟ سه دختر دیگر هم داشت . چرا جلوی آنها اینطور بلند نمیشد ؟ معلوم میشود که جایگاه جایگاه دیگری است.
مثلاً میگویند که مادر امامت بود. مادر امیرالمؤمنین هم مادر امامان است .امامت از فاطمه بنت اسد هم آمده است . ولی آن فضایل را چرا درباره او نمیگویند ؟ اینکه رسول خدا میفرماید ” روحی التی ” این یعنی چه ؟ اینکه میفرماید ما وقتی اشتیاق پیدا میکنیم به بهشت فاطمه را بو میکنیم , این یعنی چه ؟ اینها هر کدام توضیحات مفصل دارد . نکات عمیق دارد .
آن وقت ببینید که این بانوی مکرمه در سن ۱۸ سالگی با او چگونه برخورد شد . خطبه صدیقه طاهره را حتماً مطالعه کنید . دریایی از معارف است. احکام و آیات الاحکام و اسرار احکام و حقایق احکام و تفسیر احکام , کلام و شرح مباحث کلامی , اخلاقیات در قله است . اینجا انسان دلش میسوزد وقتی جایگاه را میبیند رفعت مقام را میبیند بعد بیشعوری مردم را میبیند . کمبود عقل اینها را میبیند که چگونه این نور الهی را بین در و دیوار آنگونه برخورد کردند. دلش میگیرد.
مگر رسول خدا غیر از این دختر چیز دیگری را به امانت گذاشت ! حضرت فرمودند به این که من اجر رسالت نمیخواهم . بعد فرمودند , نه , میخواهم . اجر رسالت این است که شما با خاندان من با مودت برخورد کنید ” الا الموده فی القربی ” نفرمود ” الا المحبه فی القربی ” وقتی آدم کسی را دوست دارد میگوید دوستت دارم . دیگر لازم نیست بیش از آن کاری کند. شدت محبت همین است که بگویی دوستت دارم . اما مودت شدت محبت است در مقام عمل . یعنی در مقام عمل تو یک طوری رفتار کنی که بگویی من تو را خیلی دوست دارم . اگر این را رسول خدا نگفته بود , با صدیقه طاهره چگونه رفتار میکردند ؟!