- متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز
- شهرستان کرج توسط ایت الله حسینی همدانی
- در تاریخ ۹۴/۱۱/۲
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
عبادلله اوصیکم و نفسی بتقوی الله . متقین اهل کار و تلاش هستند اولاً , و ثانیاً کار را فقط برای خدا انجام میدهند. قبلاً هم اشاره کردیم که اهل ریا نیستند و همه کارهایشان را از روی اخلاص برای خدا انجام میدهند. تمام توجه تام آنها به این است که غیر از خدا در کار آنها نقشی نداشته باشد. رسول خدا ص فرمودند ” مَنْ آثَرَ مَحَامِدَ اللَّهِ عَلَى مَحَامِدِ النَّاسِ کَفَاهُ اللَّهُ مُؤْنَهَ النَّاسِ ” بیان نورانی حضرت این است که هر کس ستایش های خدا و پاداشهای خدا را بر ستایش ها و حمد مردم برگزیند و توجهش به ستایش خدا و حمد خدای تعالی باشد خدا او را از مردم بینیاز میکند. چون آن کسی که اهل ریا است و گرفتار این بلیه است توجهاش به مردم است میخواهد مردم او را ببینند.
کسی که حواسش به خدا باشد و کار را برای خدا انجام دهد خدا او را از مردم بینیاز میکند. این وعده خدا هست که از طریق رسول خدا بیان شده .در قرآن کریم هم اعمالی که از روی اخلاص انجام گرفته مورد تأکید واقع شده است. در کریمه معروفی که قسمتی از آن خوانده میشود و شما معمولاً برای بلند شدن از خواب آن را میخوانید ” و من کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عمل صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا ” این آیه بیان میکند که اگر کسی عملش را برای خدا انجام دهد کسی که توجهش به خدا است کار را برای خدا انجام میدهد, بعد چنین کسی که امیدش به خداست عمل صالح انجام دهد این شخص عملش مورد قبول است به شرط اینکه ” لا یشرک بعباده ربه احدا ” در تفسیر این آیه و شرح این آیه شریفه امام صادق علیهالسلام بیانی را دارند که فرمودند” فی قول الله عزوجل بعد این آیه را بیان میکنند ” الرَّجُلُ یَعمَلُ شیئا مِن الثوابِ لا یَطلُبُ به وَجهَ اللّه إنّما یَطلُبُ تَزکِیَهَ الناسِ ، یَشتَهی أن یَسمَعَ بهِ الناسُ، فهذا الّذی أشرَکَ بعِبادَهِ ربِّهِ” حضرت فرمودند این آیه مربوط به کسی است که این طور است بعضیها یک چنین حالتی را دارند که دوست دارند کاری را که انجام میدهند به گوش مردم برسد, به چشم مردم بیاید ,همه بفهمند کار را برای خوش آمد مردم و خوش گفت مردم انجام میدهد . این همان موردی است که ” الّذی أشرَکَ بعِبادَهِ ربِّهِ ” برای خدا شریک قائل شده است. این عمل دوزار نمیارزد .
بعد در این روایت از یک سنت خبر دادند ” ثم قال: ما من عبد أسر خیرا فذهبت الأیام أبدا حتی یظهر اللّه له خیرا “هیچ بنده ای نیست که کار خیر و نیکی را پنهانی انجام میدهد اما خدای تعالی بعد از گذشت مدتی عمل خیر او را شکوفا میکند, آشکار میکند. شما با خدا معامله کن خدا خوب میداند که چگونه تشکر کند. شما برای خدا کار را پنهانی انجام میدهید بعد از مدتی آشکار میشود” و ما من عبد یسر شرا فذهبت الأیام حتی یظهر اللّه له شرا ” بعضی از بندگان خدا هم این طور هستند که کار بدی را پنهانی انجام میدهند اما بعد از مدتی به خاطر اینکه هتک ستر الهی را میکنند خدای تعالی او را برملا میکند. خدای تعالی همه ما را از متقین قرار دهد انشاءالله .
بحث ما راجع به عدالت از منظر امیرالمومنین در نهجالبلاغه بود. رسیدیم به بحث عدالت اجتماعی. نکاتی را از نهجالبلاغه در این رابطه بیان کردم که در این نوبت هم بعضی از مطالب به عرض میرسد. نزد مولای ما امیرالمومنین حکومت به اندازه لنگه کفشی ارزش ندارد. مگر اینکه بتواند با او حقی را احیا کند یا از باطلی جلوگیری کند. این را در نهجالبلاغه خواندهاید و مکرر شنیدهاید. علیبنابیطالب اندازه خردلی یا کمتر از او مسامحه گری و انعطافپذیری در اجرای عدالت را نمیپذیرفت . معتقد بودند که باید به تمام و کمال متصدیان ,عدالت را اجرا کنند و براساس عدالت رفتار کنند.
خود آن بزرگوار هم در طول دوران حیاتشان و دوران خلافتشان هرگز برخلاف عدالت رفتار نکردند. کأن تمام عدالت در جان آن حضرت رسوخ کرده بود .این وجود عدل محض بود . در خطبه ۲۲۴ وقتی که در کوفه حاکم بودند در آنجا این را فرمودند که شنیده اید ولی تکرارش خالی از لطف نیست قصه جورهای دیگری هم دارد که در همین خطبه ۲۲۴ میفرماید : به خدا سوگند برادرم عقیل را دیدم که به شدت تهیدست شده است و از من درخواست داشت تا یک من گندم از بیتالمال مسلمین را به او ببخشم. کودکانش را دیدم که از گرسنگی موهایشان ژولیده و رنگشان تیره شده گویا با نیل رنگ شده بود( یعنی کبود شده بودند ) پیدرپی مرا دیدار کرد. بر درخواست خود را تکرار نمود. چون به گفتههای او گوش دادم پنداشت که دین خود را به او واگذار خواهم کرد و با رفتار دلخواه او از راه عادلانه خود دست خواهم کشید. روزی آهنی را در آتش گداخته به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم. پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود که از حرارت آن بسوزد. به او گفتم ای عقیل گریه کنندگان بر تو بگریند. از حرارت آهنی مینالی که انسانی به بازیچه آن را گداخته است اما مرا به آتش دوزخ میخوانی که خدای جبار با خشمش آن را برافروخته است؟!
یک من گندم خواسته بود. آن هم برادرش بود. وضع و حالش هم انطور بود. تو از حرارت ناچیزی مینالی من از حرارت آتش الهی ننالم ؟ در یک قصه دیگری دارد خیلی اصرار کرد گفت الان نمیشود. شب بیا با هم برویم یک فکری کنیم. عقیل هم نابینا بود گفت شب بیا برویم به بازار بزازها . (در بازارهای قدیم در حجره ها سوراخهایی داشت میشد از روی بام وارد مغازه شد)
گفت شما دستت را قلاب کن من روی بام بروم و وارد حجره شوم و مقداری از دخل صاحب حجره پول بردارم و بیاورم. امیرالمؤمنین به عقیل این را گفت . گفت یا علی من را مسخره میکنی ؟ علی و دزدی ؟ گفت فردا که صبح شد می آییم از او حلالیت می طلبیم. مال یک نفر را دزدیدیم. من به تو دارم این را میگویم که مال یک نفر را بدزدیم تو برافروخته میشوی ولی تو به من پیشنهاد میدهی مال امتی را بدزدم؟
بیتالمال را باید مواظب بود. باید در عدالت و کارگزاران دقت کرد. حضرت حتی در تقسیم بیتالمال بین بزرگان و افراد عادی یکسان عمل میکرد. از همین باب عدهای از مسلمان نماها حضرت را سرزنش میکردند که چرا بین اغنیا و فقرا امتیازی قائل نیستی. به امام گفتند که مردم به دنیا دل بسته اند معاویه با پولها و هدایای فراوان آنها را جذب میکند شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش از تقسیم بیتالمال به طور مساوی دست بردار تا اینها هم آرام آرام به تو گرایش پیدا کنند . چرا اینقدر سختگیری میکنی ؟ یک مقدار دستت باز باشد.
همینها را هم الان به یک عدهای که مواظب هستند که در اموال عمومی تصرف نکنند و دست درازی نکنند میگویند که اگر میخواهید این عده از آقایانی که هستند و این عده از خانمهایی که هستند به شما گرایش پیدا کنند و پشت سر شما بد نگویند یک مقدار سر کیسه را شل کن به اینها هم یک چیزی بده. از کجا انسان بپردازد؟ مگر حساب و کتاب ندارد؟ الان در این جلساتی که آرام آرام برگزار میشود ببینید که چه ظلمهایی خواهد شد .حضرت خیلی قاطعانه در خطبه ۱۲۶ پاسخ این حرف را زد که چون قبلاً به این خطبه به مناسبتی اشاره کردم دیگر اشاره نمیکنم خودتان ملاحظه کنید.
در نامه ۲۰ از نامههایی که حضرت نوشته است برای کارگزار خودش , به جانشین فرماندار اهواز که این نامه بیستم هم قابل توجه است. یک چیزهایی اخیراً هم شنیدم که بعضیها گفتند . تاریخ را خوب بفهمیم . کلمات را خوب متوجه بشویم و در مقام بیان خوب بیان کنیم. خدای نکرده مطلبی گفته نشود که مرضی خدای تعالی نباشد و مورد مؤاخذه قرار بگیریم و مورد سؤال واقع بشویم. همین نامه ۲۰ که به کارگزار خودش یعنی جانشین فرماندار اهواز نوشته است این شخص یک شخصیت خاصی بود به نام زیاد بن ابیه .
زیاد بن ابیه اسمش روی خودش است. زیاد پسر پدرش . پدرش چه کسی بود؟ عبیدالله بن زیاد پسر این است که در کربلا نقش او کاملاً مشهود است. یعنی یک عنصر پلیدی بود اما کارگزار امیرالمؤمنین بود. در این روزهای اخیر شنیدم به اینکه بعضی از آقایان گفتند اگر در این زمان ما بخواهیم فرمانداری مثل زیاد بن ابیه را بر کار بگذاریم مردم چه کار خواهند کرد ؟ مردم قیام میکنند. مردم اعتراض میکنند. مردم به شما هرگز اجازه نخواهند داد کسی مثل زیاد بن ابیه را سر کار بگذارید. این دلیل نمیشود که شما برای اینکه یک جایی را درست کنید جای دیگر را خراب کنید. تاریخ را خوب مطالعه کنید. در مقام بیان مواظب باشید که چه چیزی را به مردم القا میکنید .
امیرالمومنین در یک موقعیتی قرار گرفته بود تمام شخصیتهای اصلی نظام قسمت زیادی از آنها به درجه شهادت نائل شده بودند یا جانباز شده بودند. قدرت مدیریت نداشتند. بعضی از آنها هم اهل عرفان اهل سیر و سلوک بودند .مثل کمیل و امثال ذالک. حضرت, کمیل را گذاشت در منطقهای به نام هیت آنقدر کمیل مشغول کار خودش بود با اینکه از اصحاب سرّ امیرالمومنین بود دشمن حمله کرد اسلحه خانه را خالی کرد و برد. امیرالمومنین در آنجا نامهای برای کمیل نوشته مضمونش این است که کمیل تو فقط به درد دعای کمیل میخوری. یعنی دیگر کاری از تو برنمیآید.
از آن طرف هم حضرت میگوید که نظام, نظام اسلامی است باید آن را اداره کرد .یک عده هم گفتند ما درس داریم, بحث داریم , پیر شده ایم نمیتوانیم بیاییم , نیامدند امیرالمومنین را کمک کنند. در یک چنین فضایی است که زیاد بن ابیه حاکم میشود .ولی حضرت دائم گوش او را گرفته است و میپیچاند. این طور نیست که در هر زمانی این گونه باشد . بحمدالله در این زمان افراد دلسوز, افراد کارا و کاربلد و مسلمان هستند, کار را به اینها بسپارید, انجام خواهند داد.
در این نامه که خطایی کرده بود به او از خیانت به بیتالمال هشدار میدهد. فرستاده او را و بعد میگوید که : مواظب باش همانا من به راستی به خدا سوگند میخورم که اگر به من گزارش کنند در اموال عمومی خیانت کردهای کم یا زیاد چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده و در هزینه عیال خودت درمانده و خوار و سرگردان شوی. دو کلمه نوشته و به او هشدار داد. یعنی یک وقت به فکرت نباشد که رفتی آنجا و والی شدی میتوانی هر کاری که دلت خواست بکنی, اجازه نداری چنین کاری را بکنی.
حالا بعضی وقتها بعضی چیزها را انسان میبیند تذکر هم که میدهی به آقایان برمیخورد. اینها نمونه از برخوردها و نظرات مولا امیرالمومنین درباره عدالت اجتماعی است .چون عدالت اجتماعی مهمترین بُعد عدالت است و اجرای آن بدون مجریان و کارگزاران عادل امکان پذیر نیست .
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت تقوای الهی دعوت میکنم. متقین یک لحظه از خود و اعمالشان غافل نیستند. دائماً بررسی میکنند حسابرسی میکنند که گرفتار دشمن لعین نشوند. در روایت معروف که قسمتی از او زیاد به گوش شما خورده است رسول خدا فرمودند” حاسب نفسک قبل ان تحاسب فانه اهون لحسابک غداً و زن نفسک قبل ان توزن و تجهّز للعرض الاکبر یوم لا یخفى على اللَّه خافیه” خیلی این عبارات عبارات زیبا و البته مفصل است که قبل از آنکه به حسابت رسیدگی کنند خودت خودت را محاسبه کن. قبل از آن که ترازوی الهی گذاشته شود و به وزن اعمال تو برسند و تو را بررسی کنند خودت خودت را وزن کن و خودت را مجهز کن و آماده باش برای آن روز بزرگی که همه چیز نزد خدای تعالی آشکار است و بر خدا چیزی مخفی نیست.
واقعاً همه ما چقدر این کار را میکنیم؟ خود شما و بنده در طول شبانه روز لااقل ساعتی را به آن اختصاص میدهیم که یک بررسی کنیم که امروز چه کردیم؟ چه گفتیم؟ آیا درست بود این حرفی که زدیم؟ این نگاه که کردیم؟ این بیتوجهی که کردیم؟ شنیدن و نشنیدن! رفتن و نرفتن! خوردن و نخوردن! گفتن و نگفتن! آیا اینها مرضی خدا بود یا نبود؟ “حاسب نفسک” اهل تقوا اینگونه هستند.
بعد خیلی جالب است رسول خدا برای اینکه یک راهکار عملی هم به ما نشان بدهد و ما را متذکر کند میفرماید ” یا اباذرلَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِینَ ” شما از متقین نخواهید بود ” حَتَّی یُحَاسِبَ نَفْسَهُ، أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَهِ الشَّرِیکِ شَرِیکَهُ “مگر اینکه از خودت حساب بکشی. مثل اینکه رفیقی داری که کنار دخل گذاشته باشی و آخر شب از او حساب بکشی که مثلاً این که دو تومان را کجا دادی؟ چطور دادی؟ برای چه دادی؟ چطور از او حساب میکشی از خودت این طور حساب بکش. اهل تقوا نخواهید شد مگر اینکه با خودتان این گونه عمل کنید. خودت را بنشانی و به خودت بگویی بیخود کردی که اینگونه سخن گفتی. بی خود کردی که به او اینگونه نگاه کردی و جواب فلانی را اینطور دادی .
بعد ادامه میدهد که ” فَیَعْلَمَ مِنْ أَیْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَلْبَسُهُ؟ أَمِنْ حِلٍّ ذلِکَ أَمْ مِنْ حَرام ” شریک خودت را چطور حساب میکنی میگوید غذایت را از حلال آوردی یا حرام ؟ لباست را از حلال گرفتی یا حرام ؟ همه اینها را محاسبه میکنی از او حسابی میکشی, با خودت هم همینطور باشی ” یا أَباذَرٍّ؛ مَنْ لَمْ یُبالِ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَ ” اباذر اگر کسی توجه نداشته باشد مبالات نداشته باشد که مال را از کجا به دست میآورد هر جور شد هر جا رفت هر طور نشست” لَمْ یُبالِ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ أَیْنَ أَدْخَلَهُ النّارَ” خدا هم توجه نمیکند که او را از کجا وارد آتش میکند .یعنی انتظار نداشته باش که هر طور دلت خواست زندگی کردی خدا هم با تو آنطور که تو دوست داری برخورد کند. خدا هم بلد است که چه کار کند. خدای تعالی همه ما را از متقین قرار دهد انشاءالله.
مناسبتهایی که داریم در چند بخش مطرح میکنیم. اولاً بیشترین مناسبتها مربوط به انقلاب و پیروزی انقلاب اسلامی است در این ماه و بعضی از جریانات که بعد از پیروزی انقلاب واقع شد. مثلاً در چهارم بهمن سال ۵۷ به دستور بختیار فرودگاه اشغال نظامی شد که مانع از ورود حضرت امام به کشور شوند. در هفتم بهمن علما و روحانیون تهرانی در دانشگاه تهران تحصن کردند به اعتراض بستن فرودگاه و همین طور ادامه پیدا کرد که البته اراده الهی چیز دیگری بود امام آمد و انقلاب هم به پیروزی رسید و دشمنی و توطئههای دشمنان برای از پا درآوردن نهضت اسلامی و انقلاب شروع شد , که فرصت بیان تکتک این قضایا و مسائل مهمی که واقع شد را نداریم .
اما یکی از آنها که مربوط به همین روزهاست که بعد از انقلاب واقع شد حماسهای بود که مردم آمل در ششم بهمن سال ۶۰ خلق کردند و نقشههای شومی که دشمنان کشیده بودند را از بین بردند. البته با نثار جان و شهادت عدهای . ۴۰ نفر لااقل در این جریان به فاصله ۱۰ ساعت به شهادت رسیدند .یعنی هر ساعت چهار نفر هر ۱۵ دقیقه یک نفر به شهادت رسید .تا آن قضیه آمل و قصه و نقشهای که کشیده بودند که بیایند آنجا را تصرف کنند بعد با مردم آمل بیایند تهران را بگیرند قصه اش مفصل است و فرصت بیان نیست بعد هم در جنگلها بودند اطراق کرده بودند که محاسبه شان به هم خورد. چون آنها روی مردم آمل حساب کرده بودند مردم آمل همان اول محکم ایستادند و حساب آنها غلط از آب درآمد. خدای تعالی در علو درجات شهدای این واقعه و همچنین شهدای انقلاب اسلامی افزوده بگرداند.
اما آن چیزی که در این نوبت بیان میکنیم پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه رئیسجمهور بود که نکات دقیق و مهمی را در بر دارد. باید به بندهای آن با دقت توجه شود. در این نامه که با مقدمه تشکر از اینکه مقاومت مردم و تلاش دانشمندان شهید هستهای و کوشش مذاکرهکنندگان باعث عقبنشینی و از بین رفتن بخشی از تحریمها شده است شروع شده, بعد به تذکرات مهم چندگانه میپردازند که موارد نگرانی خودشان را در این نامه بیان کردند. دیدگاه خودشان را گفتند .نگرانیهایشان را هم اشاره کردند که امیدواریم این دغدغهها مورد توجه و دقت مسئولین اجرایی قرار بگیرد.
این که باید مراقبت کامل کرد که طرف مقابل نقض عهد نکند و اگر کرد مقابله به مثل کنید. این مسئله مهمی است. در آستانه قبول برجام ۱۱ شرکت بزرگ ایرانی ظاهراً تحریم شدند. یا این که دیشب اعلام کردند در کنگره تصویب شد بحث ممنوعیت ورود به آمریکا برای کسانی که به ایران رفته اند . که حق گردشگری و سرمایهگذاری اقتصادی در ایران را از بین میبرد. ۱۳ میلیون اروپایی لااقل حق ورود به ایران را ندارند. این با روح برجام نمیسازد و مخالفت قطعی دارد و اینجاست که پاسخ قاطع و مقابله به مثل میخواهد .
با انشاءالله درست میشود و انشاءالله این کار را بکنیم آنها هم این کار را میکنند, انشاءالله اگر آنطور شود ما هم این کار را خواهیم کرد , کار درست نخواهد شد. باید حق مردم محکم مطالبه شود .این که فرمودند مراقب خدعه باشید این مربوط به همه زمینههاست. فرمودند مثل تفنگداران, مسئولین سیاسی هم در همه عرصههای جهانی سریع عمل کنند و از خطوط قرمز کشور و کیان کشور خوب پاسداری کنند. غافل شدن از دشمن و حیلههای دشمنی چون آمریکا سادهاندیشی است. دولتی که لحظهای از کینه توزی و دشمنی با ملت ما کوتاه نیامده این موجود و این نظام قابل اعتماد نیست. دائماً باید مراقبت کرد که حیلهای به کار نبندد و ما را گرفتارتر نکنند.
این را اولیای دین ما هم به ما تذکر دادند که در این موارد مراقبت بیشتری داشته باشید. مولای ما امیرالمؤمنین علیهالسلام در همان منشور معروفشان که برای مالک نوشتهاند در آنجا عبارتی دارند حتماً این را ملاحظه کنید. در قسمتی از او این چنین فرمودند. خوب دقت کنید: اگر دشمنت تو را به صلحی که رضای خدای متعال در آن بود فراخواند از آن روی بر نگردان. صلح باعث آسوده شدن سپاه تو خواهد بود و تو را از غم و رنج برهاند و کشور تو را امنیت بخشد .ولی پس از پیمان صلح از دشمن بر حذر باش و نیک برحذر باش. زیرا دشمن چه بسا در ظاهر نزدیکی کند تا تو را به غفلت فرو گیرد و غفلتا آسیب وارد کند. پس دوراندیشی را از دست نده و حسن ظن را در این زمینه متهم ساز.
به دشمن حسن ظن نداشته باش کأن برای همین امروز ماست. ۱۴۰۰سال قبل امیرالمومنین برای امروز گفت. اولاً با دشمنی که مصالحه کردهاید برحذر باش او را دشمن بدار. دیگر فکر نکن که با هم فامیل شدهاید. دوم مواظب باش که غفلت نکنی. سوم حسن ظن به دشمن نداشته باش. در این زمینه او را متهم ساز. البته اگر میان خود و دشمنت پیمان دوستی بستی و امانش دادی یعنی عهد نامهای نوشتی به عهد خود وفا کن و امانی را که داده ای نیک رعایت کن. مفصل است و من همین قسمت آن را برای شما خواندم. خودتان مراجعه کنید مواردی را حضرت بیان کردند .
این دستور اولیای دین است باید دشمن را دشمن دید و الا گرفتار خواهیم شد. لذا باز ما این حرف را که هر هفته و هفتههای متمادی تکرار کردیم باز هم تکرار میکنیم. همه مستکبران عالم و در رأس آنها آمریکا و رژیم غاصب کودک کش بدانند که ما تا آخرین لحظه عمر خود علیه آنان به مبارزه ادامه داده از پای نخواهیم نشست.
و فرمودند با نظارتی هوشمندانه بر برجام, مراقب خدعه های آمریکا باشید. به نظر میرسد که خوب است در این مقطع پسا برجام ایران اقدام به راستیآزمایی کند و دائماً جامعه جهانی را از تخلفات طرف مقابل آگاه کند. این وظیفه ما باشد. چرا دائماً منفعلانه برخورد کنیم؟!
نکته دیگری که در نامه بود اشاره به هزینه سنگینی بود که در این معامله ملت متحمل شدند. باید افرادی که از او سخن میگویند و بهره میبرند با مردم صادق باشند که در بیان ایشان این بود. ما میبینیم متأسفانه بعضی وقتها دوستان صحبتی میکنند که تضاد دارد و تعارض دارد با بیان رهبری. در همین روزهای اخیر بعضی از آقایان صحبت کردند راجع به همین مسئله برجام و گفتند مسئله سانتریفیوژ و اینطور چیزها زیاد مهم نیست, ما باید به مسئله مهمتر از برجام بپردازیم, لغو تحریمها مهم بود. رهبری میفرماید به اینکه ما سنگین هزینه کردیم. در مقابل چیزی که به دست آوردیم او را بزرگ کنید و او را بزرگ جلوه بدهید. بیتوجه نباشید. بیتوجه بیان نکنید .
نکته مهم دیگری که باز تکرار کردند این بود که علاج کار مشکلات اقتصادی کشور با انجام درست و بهموقع اقتصاد مقاومتی سرانجام میگیرد. ولی نمیشود مگر آنکه وجهه همت همه به سمت انجام درست و بیوقفه او در همه جهات باشد. اگر به اقتصاد مقاومتی آنطوری که رهبری تأکید میکنند اهتمام نداشته باشیم دوران سختی در پیش خواهد بود . وضعیت اقتصادی وضعیت خاصی است .در یک خطبه فرصت بیان نیست متأسفانه که شرایط موجود را تبیین کنیم و آن جور که حقیقت مطلب هست گفته شود .تحول اقتصادی در گرو عملیاتی شدن بندهای این منشور است.
این روزها روزهای گمرک هم هست که اتفاقاً در بحث تحول اقتصادی یکی از جایگاههای مهم همین توجه به گمرکات است و نظام گمرکی در واردات را باید اولویتسنجی کرد. حالا یک مقدار از پولها و ثروت کشور آزاد میشود آقایان چه کار میخواهند بکنند؟ سنگ پا وارد کنند؟! که در این چند ماه اخیر بیشترین واردات به کشور سنگ پا بود. یا انگور از فرانسه وارد کنند؟! به بخش زراعی و بخش صنعتی در داخل باید خوب رسید. اگر سرمایهگذاری هم میخواهد بشود باید در زیرساختها بشود. مراودات اقتصادی که صورت میگیرد و صورت خواهد گرفت باید جهتش سرمایهگذاری در زیرساختها باشد و الا گرفتار خواهیم شد.
بعضی از کارهایی که شنیده میشود و من نمیخواهم ذائقه شما را تلخ کنم و آمار بدهم با عقل معاش نمیسازد .حتماً در این رفتوآمدهای اقتصادی باید توجه کنیم که اقتصاد داخلی ضربه نخورد. باعث رشد تولید در کشور شود و چرخه تولید در کشور شروع به چرخش کند. جوانهایی که در کشور داریم فعالیتشان بیشتر شود. تولید بالا برود .زندگی مردم در معیشت و اقتصاد گرم شود. والا اگر بنا باشد که بشویم بازار واردات اجناس بنجل دسته دو و دست سه کشورهای دیگر این که نشد رونق اقتصادی.
سخنرانی رهبری برای مسئولین و کارگزاران انتخابات بود که در دو محور اساسی بحث کردند. او هم دارای نکات مهم و قابل توجه بود که حتماً ملاحظه کردید. مسئله انتخابات که فرمودند مسابقه ملی و باعث عزت ملت و موجب استمرار امنیت کشور و پیشرفت علمی است .هم به نامزدهای انتخاباتی نکاتی را بیان فرمودند و هم کارگزاران که مراقب باشند حقی از کسی ضایع نشود .فرمودند به نهادهای قانونی اهانت نشود .متأسفانه شاهد هستیم که عدهای همنوا با بیگانگان به شورای محترم نگهبان حمله میکنند و حق نظارتی را که قانون برای آنها در نظر گرفته است نادیده میگیرند. این دژ مستحکمی که در برابر نااهلان و نامحرمان تاکنون سر خم نکرده را میخواهند با هوچی گری و فشار از کار بیندازند تا بتوانند مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز را به تصرف خودشان دربیاورند .
اگر شما واقعاً التزام به قانون اساسی دارید و قصد دارید به مجلس بروید و خدمت کنید چطور از عمل قانونی شورای نگهبان ناراحت هستید؟ شورای نگهبان علاوه بر این که بر قانون نظارت دارد و بر قوانین مجلس نظارت دارد بر انتخابات و صلاحیت کاندیداها هم نظارت دارد و این نظارت استصوابی است. و اینها از همین استصوابی بودن ناراحت هستند. چون اگر این نظارت برداشته شود آن وقت هر کسی میتواند داخل مجلسین شود و در مجموعه تصمیمگیری که در کشور وجود دارد داخل شود و احتمالاً نقش مخربی را ایجاد کند. اگر گفتند کسی که ضد انقلاب است اصل نظام را قبول ندارد ولایت فقیه را قبول ندارد قانون اساسی را قبول ندارد در فتنه حاضر بود و امثال ذلک حق ندارد در این انتخابات شرکت کند آیا این جناحی کردن مجلس است؟
چرا یک طور سخن میگویید که دل دردمندان انقلاب , کسانی که برای انقلاب جانفشانی کردند سختی کشیدند زحمت کشیدند به درد بیاید ؟! چرا عوامانه سخن میگویید تا احساسات مردم را تحریک کنید؟! آیا اگر یک فتنهگر داخل مجلس برود مجلس جناحی میشود؟! مگر کسانی را که شورای نگهبان رد صلاحیت کردند کسانی بودند که با انقلاب میانه خوب داشتند ؟ آنها کسانی را که رد صلاحیت کردند مجموعه ای بودند از مواردی که گفتم. یا دوستداران نفاق بودند. یا فتنهگر بودند. یا قانون اساسی را قبول ندارند. یا اصل ولایت فقیه را قبول ندارند. بعضی از آنها جرم مرتکب شدند. بعضیها محکوم دستگاههای نظامی و نظارتی هستند.
یک وقت در جلسهای بودیم خدمت آیتالله جنتی ایشان گفت حتی یک عده که برای مجلس خبرگان کاندیدا شدند شرب خمر میکنند. گفتند اسممان را مینویسیم شاید شد. حالا ما جلوی آن را نگیریم ؟ این چه حرفی است که میزنید؟! اگر بحث نظارت شورای نگهبان نباشد بلوا خواهد شد. بعد یک طوری صحبت میکنید که یک عدهای فکر میکنند که حالا چه خبر شده. یک قسمت از ردصلاحیتها صلاحیتهای اینگونه بوده است. امام رضوانالله علیه در یک بیانی در اهمیت جایگاه شورای نگهبان فرمودند اگر کسی مصوبات مجلس که به تأیید شورای نگهبان رسیده باشد را مخالفت کند مخالف اسلام است .
بعضی از افراد منافقانه اصول نظام را زیر سؤال میبرند. از کجا بفهمیم چه کسی منافق است؟ در صدر اسلام به این سادگیها منافق معلوم نمیشد که چه کسی است. اما در این زمان خیلی خوب میشود فهمید که چه کسی است. اگر دیدیم که کسی با دشمنی که برای ما شناخته شده است دشمنی که کاملاً او را میشناسیم و قطعاً دشمن ماست همراهی میکند, حرفها و خواستههای او را تکرار میکند این شخص منافق است. هدف اصلی مخالفین جمهوری اسلامی دین است و اسلام. و تا وقتی که قانون اساسی ما قانون دینی است و تا وقتی مسئولین کشور پایبند به مبانی دین و قانون اساسی هستند کاری از دست آنها برنمیآید.
و آن نهادی که محکم و مستحکم ایستاده است به اندازه وسع , از انحراف قانون از اسلام جلوگیری میکند شورای نگهبان است. لذا سعی میکنند که تضعیفکنند. جنجالی که برای رد صلاحیتها راه انداختند اینها را ببینید. حتی بعضی که در اجرای انتخابات نقش دارند و باید بیطرف باشند گزافه میگویند. اگر شما در اجرای انتخابات بیطرف هستید چرا از عمل قانونی شورای نگهبان ناراحت هستید؟ چرا باید حرف نامحرمان و دشمنان انقلاب را بعضی از مسئولین و متصدیان اجرایی تکرار کنند؟
تضعیف و یا فشار آوردن به شورای نگهبان یعنی باز کردن راه نفوذ دشمن به مراکز مهم نظام. و قبول نکردن رأی شورای نگهبان نتیجهاش دیکتاتوری است. زیبنده مسئولین نیست که شخصیتهای معتدلی هم هستند وارد بازیهای سیاسی شوند و کلامی را بگویند که در حد مشاجرات حزبی است. انتظار میرود که بزرگان همان طور که ادعا میکنند التزام بیشتری به قانون و قانونمداری داشته باشند.
نکته دیگری که در بیان رهبری بود حمایت دوباره از جوانان انقلابی و حزباللهی بود. اینها سرمایههای نظام ما هستند. کسانی هستند که در بزنگاهها وارد عمل میشوند. درست عمل میکنند و به خاطر اینکه اهل مصلحتاندیشی و منافع شخصی نیستند در موقع لزوم فارغ البال عمل میکنند. حمایت دوباره از جوانان انقلابی و حزباللهی که البته باید دقت کرد .همه ما باید مشی رهبری را یاد بگیریم .در همان مسیر حرکت کنیم تا خدای نکرده به افراط و تفریط مبتلا نشویم. در بیانی که داشتند بخوبی توضیح دادند که نگویید آنها که به فلان جا حمله کردند حزبالله بودند و بعد شروع کنید حزبالله را کوبیدن. این طور نیست.
حزبالله رهبرش را میشناسد . از دغدغههای او خبر دارد. کاری را که او بد میداند و نمیپسندد و بارها هم تکرار کرده در آن راه قدم بر نمیدارد و در مسیری که او راضی نیست حرکت نمیکند. حزبالله بصیر است و آگاهانه حرکت میکند. عواقب کار را میسنجد .حزبالله نیروی مومن آگاه و بصیری است که گوش به فرمان رهبرش آماده است تا در مواردی که لازم است اقدام کند. مواردی راجع به انتخابات در خود استان میخواستم عرض کنم که باید مقدمهای را عرض کنم که وقت گذشته است.