بسمالله الرحمن الرحیم
متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز
شهرستان کرج توسط آیتالله حسینی همدانی
در تاریخ ۲۵/۱۰/۹۴
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله. همانطور که مکرر عرض شد اهل تقوا از زبان خودشان محافظت دارند. او را رها نمیگذارند که اگر زبان رها شود هلاکت شخص قطعی و حتمی است. خصوصاً در این زمان که نزدیک به انتخابات میشویم خیلی احتیاج به حفظ زبان و نگهداشتن این عضو داریم. خداینکرده در بیان مطالبی که درباره افراد گفته میشود دچار غیبت و تهمت و ناسزا و مسائل اینگونه نشویم. کلام بیمورد گرفتاریهای بزرگی را برای انسان فراهم میکند. کنترل و اختیار زبان را به دست بگیرید که خود این از نشانههای تقواست.
در روایتی است از موسی بن جعفر علیهالسلام که از پدرش و او هم از پدرش از امام سجاد از امام حسین علیهالسلام از امیرالمؤمنین که فرمود مر امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهالسلام برجل یتکلم بفضول الکلام «امیرالمومنین از کنار یک شخصی عبور میکرد که مشغول بود به بیمورد صحبت کردن زبانش رها بود و از هر دری که میخواست میگفت» فوقف علیه «حضرت چند لحظهای را توقف کردند» ثم قال یا هذا «گفتند فلانی» انک تملی علی حافظیک کتابا الی ربک تو در حال املا کردن بر آن دو محافظت هستی؛ یعنی تو داری میگویی آنها دارند مینویسند و در حال دیکته گفتن هستی. کلامی که از انسان خارج میشود اثر دارد «فتکلم بما یعنیک و دع ما لا یعنیک» آنچه را که به تو مربوط میشود آنها را بگو و آن چیزی که مربوط به تو نیست آنها را رها کن.
این دستور دین ماست. چرا زبان یک عده همینطور رها و ول است؟! هرچه که دلش خواست هر جا که دلش خواست درباره هر کسی که بود میگوید. همه این حرفها ثبت و ضبط میشود بعد هم باید پاسخ گفت. باید از نزدیک شدن به اموری که به ما مربوط نیست اجتناب کنیم. امام کاظم علیهالسلام در بیانی فرمودند «و من حسن اسلام المرء ترک ما لا یعنی» مسلمان خوب آن مسلمانی است که آن چیزی را که به او مربوط نمیشود را رها میکند به آن چیزی که به او ربطی ندارد نمیپردازد. بهطور خلاصه عرض میکنیم که عقلا و اهل ایمان و اهل تقوا حفظ زبان خودشان را واجب میدانند.
بحث در عدالت از منظر امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه بود که مطالبی را هم عرض کردیم. رسیدیم به عدالت اجتماعی و مواردی درباره عدالت اجتماعی عرض شد. عدالت اجتماعی یعنی حق هر صاحب حقی را به او بپردازیم و انجام بدهیم به شرط آن که به منافع و حقوق طرف مقابل و دیگران آسیبی نرسد. در حکمت ۴۳۰ از امیرالمومنین سؤال شد «سئل علیهالسلام ایهما افضل العدل او الجود» از امیرالمومنین سؤال کردند که کدامیک از این دو بهتر است وهم بالاتر است؟ عدل بهتر است یا جود و بخشش بهتر است؟ حضرت فرمودند «العدل یضع الامور مواضعها والجود یخرجها من جهتها» به این روایت خوب دقت کنید میخواهم این را یک توضیحی بدهم. عدل این است که هر چیزی را در جای خودش قرار میدهیم عدالت به این معناست و جود درست مخالف آن است او را از جای خودش خارج میکند. دقت کنید به این معنایی که امیرالمومنین برای جود بیان میکنند. عدالت تدبیر امور مردم است «والعدل سائس عام» عدالت تدبیر عمومی امور مردم است «و الجود عارض خاص» در حالی که جود مخصوص یک گروه خاصی است و گروه خاصی را شامل میشود «فالعدل اشرفهما و افضلهما» عدل از جود با شرافتتر و با فضیلت تر است.
همیشه در ذهن ما این بوده است که جود یک ازخودگذشتگی است یک فضیلت برتر است فداکاری است و از یک منظر این درست است؛ اما اگر با دید امیرالمؤمنین سلامالله علیه به این مسئله نگاه کنیم و به این موضوع بپردازیم مسئله یک مقدار فرق خواهد کرد. عدل یعنی قرار گرفتن هر امری در مسیر طبیعی خودش به این معنا که هر کس براساس استحقاقی که دارد پاداش کار و عملی که انجام داده را بگیرد و به هر مقداری که تلاش کرده بهرهمند شود. آن لیاقتهایی را که دارد بر اساس آن لیاقتها به آن بپردازد. این معنای عدل است؛ اما جود خارج کردن از این مسیر است به تعبیر امیرالمومنین. در حقیقت عدالت یک قانون عام است و جود یک استثنا است. خوب توجه کنید! البته به تعبیر علمای اخلاق جود بهتر از عدل است و همیشه تشویق میکنند که شما به دنبال جود باشید؛ اما در مسائل اجتماعی و مسائل اداره جامعه و حاکمیتی مسئله عدل بر جود مقدم است. عدل در جامعه بشری اساس کار است. اگر او را یک ساختمان محکم و متقن تصور کنیم جود حکم بزک آن را دارد و رنگآمیزی آن را دارد تزئینات آن را به عهده دارد؛ اما اصل ساختمان عدالت است. هرگز جامعه را با جود و بخشش نمیشود اداره کرد و جامعه را باید براساس عدالت اداره کرد.
مرحوم آیتالله شهید مرتضی مطهری رضوانالله علیه در یک بیانی سوالی میکنند عدالتی که علی علیهالسلام داشت از نوع کدام عدالت بود که او را به شهادت رساند؟ آیا آن عدالتی بود که باید قاضی داشته باشد؟ عدالتی بود که باید امام داشته باشد؟ عدالتی که شاهد در محکمه باید داشته باشد؟ اینها بود؟ به واسطه این عدالت به شهادت رسید؟ اگر این باشد که خیلی خوب است مردم هم میپسندند. کسی که گناه نمیکند، همّ بر صغیره ندارد، کبیره انجام نمیدهد اینها که فضیلت است و مردم به یک چنین شخصی بیشتر علاقه دارند. چرا او را کشتند؟ معلوم میشود که موضوع چیز دیگری است. آن موضوع چیست و آن عدالتی که حضرت به خاطر آن به خاطر شدت آن عدالت به شهادت رسید کدام عدالت است؟ آن چیزی که درباره تعریف عدالت امام جماعت قاضی یا شاهد گفته میشود پرداختن به عادل است نه عدالتخواهی و عدالتخواه. بین عادل و عدالتخواه فرق است. مثل بین آزادی و آزادیخواهی است. این دو با هم خیلی فرق دارند. امیرالمؤمنین عدل را در اجتماع میدید و عدالت اجتماعی را بالاترین چیز دید. لذا وقتی قبول مسئولیت کرده به خاطر همین مطلب بود که بتواند عدالت را در جامعه گسترش دهد. احیای دین کند و حق مردم را به خودشان برگرداند.
در خطبه ۱۳۱ از خطبههای نهجالبلاغه انگیزه خودش را برای پذیرش مسئولیت این گونه بیان میکند «خدایا انگیزه من احیای دین و برقراری قسط و عدل در جامعه میباشد و قصد قدرتطلبی و دنیاگرایی را ندارم» و بعد هم در مقام عمل وقتی که میبینیم همین گونه عمل کرد یعنی عدالت خواه بود و استقرار بخش عدالت در همه شئون اجتماع بود. عرض کردم عدالت اجتماعی که امیرالمومنین بیان میکند هم عدالت فردی را میگیرد هم عدالت فرهنگی را میگیرد هم اقتصادی را میگیرد هم توسعهای را میگیرد همه انواع عدالت را شامل میشود، در همان قالب عدالت اجتماعی. از ویژگیهای او این بود که اگر یک وقت کارگزاری از کارگزاران او هم تخلفی میکرد خلافی مرتکب میشد کیفر سختی به او میداد بلافاصله او را از مسئولیت خلع میکرد این مطلبی را که عرض میکنم در نهجالبلاغه نیست در کتب دیگر است در عوالی اللئالی در دعائم الاسلام در آنجاست که ابن هرمه ناظر بازار اهواز بود یک خیانتی کرد امیرالمومنین از خیانت او آگاه شد به رفاعه بن شداد بجلی که فرماندار حضرت بود در اهواز نامه نوشت این نامه را میخواهم برایتان بخوانم دقت کنید. این باید درسی باشد برای کسانی که در هر قسمتی مسئولیتی به عهده دارند. به رفاعه نوشت «هنگامی که نامه مرا خواندی ابن هرمه را از نظارت بازار برکنار کن. ابن هرمه شخصی بود که در بازار قدم میزد که اگر کسی خلافی مرتکب میشد اگر کمکاری میکرد و کاستی در جنس داشت کمفروشی داشت تقلبی داشت نظارت میکرد که در این کار کم کاری کرد یک خیانتی کرد حضرت فرمود تا این نامه به دستت رسید ابن هرمه را از نظارت بازار برکنار کن او را به مردم معرفی کن و او را به زندان بینداز و رسوایش کن و به همه بخشهای تابع اهواز بنویس که من این گونه عقوبت شدید برای او معین کردم؛ یعنی با او تعارف نکن قیافه او را شطرنجی نشان نده. آبروی او را ببر تا دیگری جرئت یک چنین تخلفی را نداشته باشد مبادا در مجازات او غفلت یا کوتاهی کنی که نزد خداوند خوار میشوی و خود من به زشتترین صورت ممکن تو را از کار برکنار میکنم که خدا آن روز را نیاورد. بعد ادامه میدهد که اول کار که بر کنارش میکنی و آبرویش را میبری و در زندان میاندازی و چون روز جمعه رسید او را از زندان بیرون بیاور و ۳۵ تازیانه بزن و در بازار بگردان و هرکس گواهی آورد که ابن هرمه از او چیزی گرفته رشوه ای یا پولی یا زیر میزی پول چای یا هدیه یا چیزی گرفته او را با گواه خود قسم بده و مبلغ مورد شهادت را از مال ابن هرمه بردار و به صاحب مال برگردان دوباره ابن هرمه را خوار و سرافکنده و بی آبرو به زندان بازگردان و به پاهایش بند ببند و تنها برای نماز باز بگذار. فقط اگر کسی برایش خوراک یا نوشیدنی یا پوشاک یا زیراندازی اورد به او برسان و نگذار که ملاقاتی داشته باشد که راه پاسخگویی به محاکمه را به او نشان بدهد و به آزاد شدن از زندان امیدوار سازد و اگر دانستی که کسی چیزی به او اموخته است که به مسلمانی زیان میرساند او را نیز تازیانه بزن و به زندان بینداز تا توبه کند. شبها زندانیان را به فضای باز بیاور تا تفریح کنند جز ابن هرمه. مگر بترسی که بمیرد در این صورت او را نیز با دیگران به حیاط زندان بیاور و اگر دیدی هنوز طاقت تازیانه خوردن دارد پس از ۳۰ روز ۳۵ تازیانه دیگر به او بزن و برای من بنویس درباره بازار و نظارت بر آن و پایان دادن به هرگونه خیانتی به مردم چه کردهای و پس از این خائن یعنی ابن هرمه چه کسی را برای نظارت برگزیدهای. درضمن حقوق ابن هرمه خائن را از بیتالمال قطع کن»
ببینید اینها دستور است این عدالت امیرالمؤمنین است این عدالت او را کشت؛ و الا عدل که شما نمازت را مقید باشی به نامحرم هم نگاه نکنی عادل شخصی باشیم به جایی ضربه نمیزند وهیچ مشکلی را بوجود نمیآورد آن عدالتی که میپرسد تو از کجا آوردهای؟ برای چه آوردی؟ چرا حقوق دیگران را ضایع کردی؟ چرا حقوق بیتالمال را از بین بردی؟ خب با او بد میشوند نمیتوانند او را تحمل کنند. چون جلوی بعضی از مسائل را میگیرد. این فقط درباره نظارت بازار و نظارت بر حقوق مردم و اجرای عدالت اجتماعی بود در این امر حضرت ملاحظه کسی را نمیکند و با کسی هم رودربایستی ندارد و این باید بر مسئولینی که بر اصناف و بازار و کسبه نظارت دارند و اداره میکنند درس باشد که انشاءالله توجه کنند. همین مقدار برای این نوبت کافی باشد تا انشاءالله نوبت بعد ادامه مطلب را عرض کنیم.
بسمالله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و شما مؤمنین و مومنات را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین مواظبت میکنند که خداینکرده حقی از حقوق دیگران را ضایع نکنند و از بین نبرند؛ یعنی مواظب حقالناس هستند. این حقالناس مطلب مهمی است که شامل همه اموری که در ارتباط با دیگران داریم می شود. اخیراً هم که میبینید در مسئله مهم انتخابات و آراء مردم که در پیشرو است مطرح است و به تعبیر رهبری این امور را هم جزو حقوق ناس دانستند که قطعاً این طور است. در بیانی از امام باقر علیهالسلام مطرح است که فرمودند «ظلم سه گونه است، یکی از آن قابل آمرزش نیست، دیگر آنکه قابل امرزش است، سوم آنکه خدا از آن نگذرد، اولی که قابل آمرزش نیست شرک به خدا است، دومی ظلم به نفس است یعنی آن گناهانی که بین خودت و خدا داری که قابل آمرزش است و سومی حقالناس است که خدا از آن نمیگذرد» خدای تعالی گناهان فراوانی را به واسطه بعضی از اعمال میبخشد. شما نماز جماعت که میخوانید بعضی از لمم و سیئاتی که هست بخشیده میشود اما هرگز حقالناس بخشیده نمیشود. ولو انسان در راه خدا کشته شود، شهید در راه حق بشود. این مبین اهمیت این موضوع است. یکی از حقوق الناس غیبت مومن کردن است.
در این ایام مواظب باشیم و خداینکرده بر علیه خودمان حجت درست نکنیم. غیبت کردن هم حقالناس است هم حق الله دو گناه است. یکی از آن بخشیده شود برای دومی باید خیلی تلاش کرد. طرف را پیدا کرد حلالیت طلبید تازه اگر خود آن گناه دیگری نباشد مسائلش سنگین است. این را مکرر عرض کردیم که در روایت دارد «کذب من زعم» دروغ میگوید کسی که گمان میکند که از حلال به دنیا آمده «و هو یغتب» در حالی که غیبت میکند. غیبت بسیار امر ناپسندی است خدای تعالی همه ما را از متقین قرار بدهد.
۲۹ دی ماه هشتم ربیعالثانی سال ۲۳۲ قمری ولادت امام عسکری علیهالسلام است. از بعد از شهادت امام رضا علیهالسلام تا زمان امام عسکری دوران سختی بر شیعیان و امامان شیعه گذشت بخصوص در دوران حضرت عسکری علیهالسلام که دوران سختتری بود. خلفای عباسی در مورد همه امامان میترسیدند بخصوص امام عسکری و اوضاع زمان این امام اوضاع خیلی سختتری بود. به شدت شیعه هراسی در بین مردم رواج داده شده بود. علت هم این بود که جمعیت شیعیان در آن عصر بخصوص در عراق زیاد بود. البته انسجام کم بود اما تعداد شیعیان زیاد بود. طاغوتیان ترس آن را داشتند علویان قدرت را به دست بگیرند و تحت زعامت و فرماندهی امام عسکری قیام کنند و شورشی به وقوع بپیوندد که حاکمیت آنها و سلطنت آنها از بین برود. لذا مراقبت بر حضرت خیلی شدید بود. گاهی از مواقع در زندان به سر میبردند حتی در زندان هم برای حضرت جاسوس گذاشته بودند که از گفتار و رفتارشان با زندانیان گزارش میداد. وضعیت اینگونه سخت بود. البته امام دست از مبارزه با طاغوتیان بر نداشت نامه مینوشت پیک میفرستاد شاگردانی را تربیت کرد نمایندگانی را تعلیم داد و به اقصی نقاط بلاد اسلامی فرستاد؛ و آنچه که خیلی برای طرف مقابل و طاغوت اهمیت داشت این بود که امام عسکری پدر حجت آخرین شیعه است و تصمیم به قتل او داشتند. لذا امام عسکری در سن ۲۰ و نهسالگی به شهادت رسید. خدای تعالی همه ما را از شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت قرار بدهد انشاءالله.
مناسبت دیگر وفات یا شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها است؛ که البته تاریخ دقیق آن مشخص نیست. دهم یازدهم یا دوازدهم ربیعالثانی. مشهور و معروف است که حضرت معصومه با گروهی از شیعیان برای زیارت برادر به ظاهر حرکت کرد آمدند در منطقه ساوه در آنجا با دشمنان اهل بیت مواجه شدند. تعداد ۲۳ نفر ظاهراً از همراهان آن بزرگوار در این درگیری به شهادت رسیدند؛ که سپهسالار و فرمانده آن لشکر هم امد در منطقه جاده چالوس قبر او هست در آنجا به شهادت رسید. به هر تقدیر حضرت فاطمه معصومه آمدند در قم که شیعیان اهل بیت در آنجا ساکن بودند ۱۷ روز در قم در یک مکانی که امروزه به نام بیت النور از آن یاد میشود سکنی داشتند و بعد هم از دنیا رفتند. معروف است که در همان منطقه ساوه سم به حضرت خوراندند و به شهادت رسیدند. حضرت فاطمه معصومه شخصیت بینظیری است. حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها شاگردی سه معصوم را کرد و امامزادهای است که به خصوص برای او زیارتنامه از امام معصوم رسید. در همان ضریح مطهر او دو تن دیگر از خواهرانش یا عموزادگانش دفن هستند و برای ازدواج هم کفوی پیدا نشد و بی همسر از دنیا رفتند؛ که البته دختران موسی بن جعفر هیچکدام ازدواج نکردند. بر طبق نقلی که مرحوم آقای مرعشی نجفی میفرمود همیشه که پدرش خوابی دیده بود پدر بزرگوار او چله میگیرد و تصمیم میگیرد که قبر حضرت صدیقه طاهره را به او نشان بدهند با چله ای که میگیرد به او تذکر میدهند هربار خواستی زیارت کنی صدیقه طاهره را به قم مشرف شو و زیارت کریمه اهل بیت را بکن. خدای تعالی همه ما را از موالیان و محبان و شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت قرار بدهد انشاءالله.
چهارم ربیعالثانی سال ۱۷۳ قمری امامزاده دیگری ولادت او است که به سید الکریم معروف است. حضرت عبدالعظیم حسنی که با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیهالسلام میرسد. ایشان هم شخصیت جلیلالقدر و بزرگواری است. ۷۹ سال از عمر شریفش گذشت. دوران امام کاظم امام رضا امام جواد و امام هادی علیهمالسلام را درک کرد و شاگردی اینها را کرد. از بهترین ویژگیها و حالات او این است که دین خودش را به امام زمان خودش عرضه کرد؛ و زیارت آن بزرگوار در ردیف ثواب زیارت حضرت سیدالشهدا قرار داده شده. مناقب و فضایل فراوانی دارد. اهل مبارزه با طاغوت و ظلم و ستم بود. از علمای دین و از محدثین شیعه است؛ یعنی در سلسله روات اسم او هست و جایگاه علمی رفیعی دارد. از زیارت آن بزرگوار هم غافل نباشید که آثار زیادی دارد که درباره او سید الکریم که گفتند واقعاً برای آن مصادیق هست.
۲۶ دی ماه در سال ۱۳۵۷ روز فرار شاه خائن است؛ که روز شادی و فرح ملت شد و آن قسمتی از استقامت و تلاشی بود که مردم مجاهد و انقلابی ایران کردند و در آن روز این بشارت برای انها بود که اگر استقامت داشته باشند در زمینههای مختلف برای آنها پیروزی خواهد داشت.
۲۹ دی ماه معروف شد به روز ملی غزه. از ابتدای نهضت اسلامی دفاع از مظلومان عالم و آزادی قدس شریف از دست صهیونیستهای جنایتکار از آرمانهای انقلاب اسلامی بود. روز ملی غزه مثل روز قدس نشان دادن مظلومیت آن سرزمین به جهانیان است. وقتی یک روزی به آن روز معنون شد پیام دارد. واقعاً اگر جهان اسلام یکپارچه برای دفاع از مظلومیت اسلام قیام میکرد جایی برای جولان دادن سفاکان اسرائیلی رژیم اشغال گر نبود؛ اما آنچه باید گفت که حاکمان کشورهای اسلامی که به جای دفاع از مظلوم و به کمک ظالم می روند برای او دم تکان میدهند به جای اینکه به کمک ایران بیایند و حقوق ازدسترفته خودشان را با همراهی ایران پس بگیرند با ایران قطع رابطه میکنند. جالب است که قبلاً هم این کار را کرده بودند.
لازم دانستم که این پیام امام را برای شما تکرار کنم. این عبارت در صحیفه امام جلد ۲۱ صفحه ۸۱ هست «مسلمانان نمیدانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و خادم الحرمین به اسرائیل اطمینان میدهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمیبریم و برای اثبات حرف خود با ایران قطع رابطه میکنند» این را امام در آن سالها گفتند. گفته با اسرائیل نمیجنگند دشمنی را که قصد ریشهکن کردن اسلام را دارد با او دست میدهند بر علیه کسی که قصد دارد عزت از دست رفته را به آنها برگرداند. ما با آن که از خیلی از کشورهای منطقه بیمهری دیدهایم اما هرگز اخوت اسلامی را فراموش نکردیم. این منطقه به جای اینکه ید واحده باشند و از ثروتی که خدای تعالی به آنها داده برای پیشرفت اسلام و قرآن در جهان استفاده کنند از حربه نفت بر علیه خود اسلام استفاده میکنند. بر علیه خودشان استفاده میکنند. الان ببینید وضعیت را که چگونه شد. خودشان هم گرفتار همین مسئله شدند به جای اینکه تلاش کنند این غده سرطانی را نابود کنند به ترفند استکبار مشغول فعالیت بر علیه ایران شدند. تمام تلاش خودشان را مستقیم و غیرمستقیم میکنند که ایران را زمینگیر کنند. همه و همه مستکبرین عالم و کشورهای دستنشانده آنها در منطقه بدانند نظام اسلامی با عنایت الهی و قدرت عظیم مردم اجازه کوچکترین تعرضی به آنان نخواهد داد.
همانطور که مکرر در مکرر در بیانات رهبر معظم انقلاب گفته شد نظام اسلامی درصدد از بین بردن قدرت و سلطه مستکبران و ریشه کن کردن همه ریشههای فساد صهیونیسم در کل عالم است. این را به خوبی از قران کریم آموختیم که هرگز آنها از ما راضی نخواهند شد مگر اینکه کاملاً تسلیم آنها بشویم که فرمود «ولن ترضی عنک الیهود و لن نصارا حتی تتبع ملتهم» این یک بعد قضیه است. از طرف دیگر هم همین طور است دائماً با شما مقاتله میکنند تا شما را از دینتان برگردانند «و لا یزالون یقاتلونکم حتی یرودوکم عن دینکم ان استطاعوا» تا آنجایی که بتوانند تلاش میکنند که شما در آن مسیری که هستید نباشید.
همین روزها را ببینید باز به بهانههای واهی تحریمهای جدیدی را در کنگره تصویب و بر ملت ما تحمیل میکنند. اگر ما همه خواستههای آنها را گوش کنیم و از همه چیز عقبنشینی کنیم این را مطمئن باشید که آخرین حرف آنها این خواهد بود که رژیم غاصب را هم به رسمیت بشناسید. هر چه که ما عقبنشینی کنیم و همه اینها را بپذیریم، هستهای مان را کنار بگذاریم، تمام این پیشرفتها را هم کنار بگذاریم، حقوق بشری را هم که میخواهند اعمال کنیم، آزادیای را که آنها میخواهند بگوییم، در آخر میگویند که شما باید رژیم منحوس را و این رژیم پلید را به رسمیت بشناسید. جواب ما برای همیشه تاریخ یک چیز بیشتر نیست و آن نابودی کامل رژیم صهیونیستی است.
ما کشور قدرتمندی هستیم. این را دشمنان به خوبی میدانند. اگرچه بعضیها در داخل به خاطر شیفتگی به غرب نمیخواهند باور کنند و تحمل هیچ پیشرفتی را هم ندارند. دیدید که پالایشگاه پیشرفته فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی با توان و ظرفیت داخلی و متخصصان کشور در دوران سخت تحریمها به ثمر رسید و راهاندازی شد. این یعنی باید تمام توجه مسئولان به داشتههای داخلی باشد. این رشدی است که در دوران تحریم شکل گرفت. این رشد در دوران تحریم شکوفا شده و این همانی است که باید در اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار بگیرد. والا اگر به دنبال حضور شرکتهای نفتی بینالمللی در این کشور باشیم باید منتظر نابودی صنعت نفت کشور بود. انعقاد قرارداد با شرکتهای نفتی خارجی که انجام میگیرد با روح حاکم بر اقتصاد مقاومتی مغایرت دارد. در اقتصاد مقاومتی باید آنچه را که به دست آوردهایم حفظ کنیم و تلاش کنیم تا آن را اضافه کنیم.
همانطور که اگر یادتان باشد چند هفته قبل برای دوستان اشاره کردم به این قراردادهای نفتی البته خیلی گذرا که در حال انجام است اشارهای کردیم که مردم مطلع شوند که بعضی از وقایع در حال اتفاق است. به عنوان یک منکر از آن یاد کردم و مردم متوجه باشند که چه گرفتاری بزرگی را برای ملت در حال کارسازی هستند؛ که نفت ایران را برای چند سال دیگر ۳۰ سال، پیش فروش کنند. باز تکرار میکنم قراردادهای نفتی موسوم به آی پی سی را، این را برای مردم شفاف توضیح بدهید که چیست؟! شرکتی که اعضای هیئت مدیره آن وزرا و مسئولان ارشد دولتی و معاونین رئیس جمهور و امثالهم باشند با تدبیر نمیسازد. به تذکراتی که داده میشود توجه کنید. مردم را ناامید نکنید. این قراردادها با اقتصاد مقاومتی در تقابل است. اینجا لازم است مجلس محترم به وظیفه نظارتی خودش توجه کند و ورود پیدا کند. اینکه نظارت مجلس بر قراردادهای جدید را حذف کردند بر چه اساسی بوده؟! و چه مبنایی داشته؟!
همانطور که باید مجلس ورود پیدا کند و سؤال کنند که چرا برخلاف دستور صریح رهبری در بند چهارم منشور که برای برجام بیان فرمودند عمل میشود؟! ایشان در بند چهارم این را فرمودند: رابعا اقدام در مورد نوسازی کارخانه اراک با حفظ هویت سنگین آن تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد. این دستور ایشان بود. حالا این عزیزان بفرمایند قرارداد قطعی که منعقد کردند کدام است؟ با کدام کشور قرارداد بستند؟ بر چه اساسی قلب رآکتور را از کار انداختند یا قصد از کار انداختن آن را دارند؟
من این مطالب را به خاطر ثبت در تاریخ عرض میکنم. در تاریخ در آینده بگویند کسانی بودند که فریاد زدند اگرچه به آنها در این زمان دلواپس و بیسواد و امثال ذلک گفته شد، اما دولت و ملت را تحذیر کردند و مطالبی که باید گفته میشد گفتند که در دام شیطان نیفتند. شیطانی که یک لحظه ما را فراموش نمیکند. شیطانی که به بهانههای برنامه موشکی و امثال ذلک وضع تحریمهای جدیدی را دستور کار خودش قرار داده. فرصت کنند وارد میشوند.
همین روزها دیدید که تفنگداران آنها در آبهای سرزمینی ما بازداشت شدند و مقتدرانه با آنها برخورد شد؛ که هم حاکی از هوشیاری و سرعت عمل نیروهای ما بود و هم هشداری بود برای کسانی که خوابهای تعبیر نشدنی برای ایران میبینند. اگرچه بعضی از آقایان هم در مصاحبههای شان مطالبی را گفتند که آن مطالب درست نبود. باید مواظب بود که در دام دشمن و در دام نفوذ دشمن نیوفتاد.
دو دیدار هم هفته گذشته رهبر معظم انقلاب داشتند. هر دو حاوی نکات مهمی بود. در دیدار هیئت علمی و دستاندرکاران همایش ملی فقه هنرکه فرمودند: بیان مبانی هنر اسلامی با حوزههای علمیه است. مایه اصلی هنر ذوق و تخیل است. هنر یک امر انسانی است یک امر حقیقی است و چون فقه متکفل همه امور انسان است باید به هنر هم بپردازد. هنر امر تشریفاتی و زائد بر زندگی انسانی نیست؛ که الحمدالله حرکتی شده امیدواریم که در آینده شاهد برکات آن برای جامعه باشیم.
دیدار دیگر ایشان با مردم قم بود که به راز ماندگاری انقلاب اسلامی اشاره کردند؛ و تشویق جوانان به تحلیل درست واقعیتها و حفظ عناصری که باعث ماندگاری است؛ و اینکه دشمن تلاش میکند همان عناصری که باعث ماندگاری میشود را از بین ببرد؛ که یکی از آنها انتخاب درست افراد در انتخابات است. لذا تأکید مجدد بر انتخابات حضور حداکثری با انتخاب اصلح را کردند و نکته مهمی که در آنجا داشتند این بود که اعتماد بر لیستهای انتخاباتی و افرادی که مواضع مشخص دارند انگیزههای انقلابی دارند، انگیزههای ضد استکباری دارند، افرادی که سابقههای روشن دینی و انقلابی دارند آنها را ملاک انتخاب خودتان قرار دهید. بعضی وقتها فردی را کامل میشناسید حرکت او را میدانید سابقه او را میدانید انگیزههای او را میدانید و براساس آن رأی میدهید. اگر ندانستید از کسانی که اعتماد دارید و مطمئن هستید از آنها بپرسید که این هم یک وظیفه است.
البته در استان ما کار زیاد سختی نیست با یک نظر دقیق با یک توجه دقیق به گذشته عملکرد افراد به راحتی میتوان حال آنها را فهمید که آیا میشود به این بزرگواری که خودش را در معرض انتخاب قرار داده رای داد یا رأی نداد. این خیلی واضح است مکرر عرض کردیم مواظب باشید چون انسان با رایی که میدهد آثاری بر آن مترتب است خودش را در نزد خدای تعالی و مردم گرفتار نکند و مسئول قرار ندهد. به هر جهت مورد سؤال واقع خواهیم شد. اگر به خاطر رفاقت و دوستی و قبیله ای و هم محلی و هم زبانی و اینجور مسائل باشد قطعاً ماجور نخواهیم بود. باید ملاک و معیار داشت.
تذکری را هم که عرض میکنم این است که دوستان در عناوینی که برای نامزدی خودشان مطرح کردند عناوینی را دوستداران نامزدها برای آنها انتخاب میکنند و در نظر میگیرند تا از مردم رای بگیرند مواظب باشند خود آقایان اجازه ندهند که این هم یک امتیاز منفی خواهد بود که کسی که در یک جایگاهی قرار ندارد خودش را به عنوان آن جایگاه مطرح کند و به این وسیله از دیگران رأی بگیرد که این را به ستادهای شان تذکر بدهند.
نکته پایانی، فضای کشور روزهای آینده نورانی خواهد شد با ورود پیکرهای ۹۳ شهید دوران دفاع مقدس و روح تازهای دمیده خواهد شد. استاندار استانی که قرار است به استقبال این شهدا برود گزافه هایی گفته است و باعث تأسف است که در نظام اسلامی که هر کسی که در هر جایگاهی از مسئولیتهای کشور قرار گرفته به برکت خون شهدا است به عناوین واهی به آن مخیلات خودشان و پس زمینههای ذهنی خودشان که از آلودگیهایی که در درون دارند تراوش میکند نسبت به شهدا اسائه داشته باشند. این قابل پذیرش نیست. وقتی که در زمان انتخاب افراد گفته میشود که سابقه افراد را ببینید که این اقا هم سابقه سویی دارد در مسائل جاری انقلاب او را به مسند میگذارید بروزش در همین زمانها خواهد بود. این را میدانیم که شهدا شهید شدند که اسلام و احکام آن باقی و جاری باشد تا راه نفوذ شیاطین به کشور بسته بشود. تا کسانی که دلشان برای ارتباط با آمریکا و استکبار میتپد جرئت این کار را نداشته باشد. ورود شهدا به کشور معنویت جامعه را دو چندان خواهد کرد. روح حماسه و آرمانخواهی را در کشور زنده میکند. شهدا پیامشان این است که آمریکا استکبار است. آمریکا شیطان است. آمریکا کدخدا نیست. آن ذهنیتی که بعضی از مسئولین دارند که باید ارتباط برقرار کرد ولو به از بین رفتن عزت و ذلیل شدن ملت قابل پذیرش و قابل قبول نیست.
یک تذکری را هم دادند که به عزیزان بگوییم یکی از معروفاتی که باید رعایت کنیم قوانین راهنمایی و رانندگی است که همه ما وظیفه داریم این را نصب العین قرار بدهیم در مسیر حرکت که داریم چه در شهر و چه در جاده مواظب باشیم که خداینکرده از قوانین سرپیچی نکنیم که یک نفر بر اثر بیمبالاتی ضایعه هایی را به جامعه وارد میکند که دو سرباز نظام اسلامی که احتمالاً شب قبل در همین جاده چالوس توسط یک نفر راننده که خلاف جاده میآمد از دنیا رفتند که بعد از نماز هم تشییع جنازه این دو بزرگوار است. اینها ضایعه هایی است که با توجه و یک مقدار دقت به وجود نخواهد آمد. انشاءالله این را همه ما رعایت کنیم کسانی که پشت فرمان مینشینند ملتزم به این دستورات باشند.
خدایا دین ما مملکت ما نوامیس ما قرآن ما حوزههای علمیه مراکز علمی و دانشگاهی نیروهای نظامی و انتظامی سربازان گمنام حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب در پناه خودت مصون و محفوظ بدار. قلب ولیت حجت بن الحسن از ما راضی و خشنود بگردان فرجش نزدیک بگردان بر تاییدات رهبری بیفزا شر دشمنان به خودشان برگردان شهدا امام الشهدا گذشتگان این جمع غریق رحمت بیکرانت بفرما معلولین و مجروحین و مرضا شفای عاجل کرامت بفرما.