- درس اخلاق
- ۱۳۹۴/۱۰/۹
- کرج – مصلای امام خمینی (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
و اَجعلُ قلبَه واعیاً و بصیرا – قلبَه وِعاء معرفتی و وِعاء اسراری –
رسیدیم به این بخش از کلمات نورانی و شریف حدیث معراج که خدای تعالی در این بخش درباره اهل رضا و محبین , درباره هر دو گروه نکاتی را به رسول مکرم صلی الله علیه و آله بیان کردند و ویژگیهایی را برای آنها مطرح کردند . اینها در بین مردم حرکت میکنند در حالیکه خدای تعالی آنها را آمرزیده. ” مغفورا له ” هستند .
دل , ظرف معرفت و اسرار الهی
یکی دیگر از ویژگیهایی که خدای تعالی فرمودند این است که , من دل این شخص را بینا میکنم. دل او را پذیرای معرفت میکنم. ” و اجعل قلبه واعیا و بصیرا ” و دلش را بینا و پذیرای معرفت قرار میدهم .البته در یک نسخه دیگر هست که ” قلبه وعاء معرفتی ” قلب او را ظرف معرفت خود قرار میدهم ” وعاء اسراری ” قلب آن شخص را ظرف اسرار خودم قرار میدهم .این یک مرحله کمالی است. یک مرحله معرفتی است. از اخلاق یک مقداری بالاتر است .باید انسان مدتی مواظبت نفس خودش را بکند , حواسش به کار خودش باشد , در نوع رفتارش با خودش , رفتارش با اطرافیانش , اینها را مواظبت کند تا یک چنین جریاناتی برای او فراهم شود. مسئله قلب و این ظرفی که خدای تعالی به ما داد تا به وسیله او به کمال برسیم مسئله مهمی است. نکات عمیق و عنیق و مهمی در او هست که در کمال روح ما مؤثر است .تا قلب را نشناسیم و آثار او را ندانیم به نتیجه نخواهیم رسید. قلب انواع دارد. قلب منکوس , قلب قاسیه , قلب سلیم ,فقط اینهایی که به گوشتان آشناست را من شمردم مراحلی برای قلب داریم .
شرح صدر از آثار رضایت خداست
چند آیه و روایت برای شما میخوانم تا این بخش از حدیث ترجمه اش روشن شود. آن کسی که خدای تعالی از او راضی است و او هم از خدا راضی است , از آثار رضایت خدا در حق آن شخص این است که خدای تعالی قلب او را ظرفیت میدهد. به قلب او شرح صدر میدهد . قلبش ظرف میشود. ظرف معرفت میشود. این شخص بصیر میشود. بینا میشود .کسی که قلبش این ظرفیت را پیدا کرد نسبت به دنیا و آخرت بصیرت پیدا میکند. برای درک مسائلی که برایش پیش میآید بصیرت پیدا میکند. در حقیقت این شخص وظایف خودش را میفهمد. دیدید که گفته میشود , انشاءالله بدانیم وظیفه ما چیست تا به وظیفه عمل کنیم ! اینکه انسان در هر زمان بفهمد وظیفهاش چیست , مهمترین چیز است . باید عالم ربانی شود تا بفهمد وظیفهاش چیست. به این سادگیها انسان وظائفش را نمیداند . به این سادگیها نیست . این که انسان بداند چه کاری را در چه زمانی باید انجام دهد, این رشد میخواهد .
حضرت موسی وقتی میخواهد پیغمبر بشود میگوید ” رب اشرح لی صدری ” این سینه باید باز شود , این ظرف باید وسیع باشد تا بتواند کار درست و بزرگی انجام دهد. روح باید بلند باشد. روحی که کوتاه است , انسانی که ضیق صدر دارد , نمیتواند کارهای اساسی انجام بدهد. امام را ببینید , حضرت امام رضوانالله تعالی علیه روحش بزرگ است . این ظرف خیلی بزرگ است . خلف او را ببینید , تمام بار جهان اسلام الان روی دوش کیست ؟ تمام مسائلی که در ظاهر پیش میآید , گذشته از امام معصوم، به دوش نائبش میباشد .
همه ما سالک الی الله هستیم
” و اجعل قلبه واعیا و بصیرا ” قلب او را بینا و پذیرای معرفت قرار میدهم . معرفت چه کسی ؟ معرفت خودم . ما نسبت به خدا بی معرفتی زیاد داریم . از ما بپرسند شما مسلمانی ؟ میگوییم بله. مسلمان یعنی چه ؟ یعنی خداشناس هستیم. در برابر خدا تسلیم هستیم . اما در مقام عمل وقتی جلو میرویم میبینیم نسبت به خدا بی معرفت هستیم. عارف را هم عارف میگویند چون عارف به خداست. معرفت یعنی , معرفت به خد . چرا اهل معرفت به خدا, جدا از مردم هستند؟! میگویند فلانی از اهل معرفت است, یعنی بقیه بی معرفت هستند. این طور باید باشد یا همه مردم باید اهل معرفت باشند؟! همه باید خداشناس باشند. یک گروه باشد و یک گروه نباشد, اصلاً خوب نیست. همه باید اهل معرفت باشند. همه سالک الیالله هستند. مکرر آن را عرض کردیم همه ما در حال سلوک و سیر الیالله هستیم . ” یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه ” این آیه سیر و سلوک است. همه ما در حال سلوک به سمت خدای تعالی هستیم. البته در این ملاقات بعضیها جلال خدا را ملاقات میکنیم , بعضیها جمال خدا را ملاقات میکنیم, بعضیها جهنم , بعضیها بهشت. ولی همه ملاقات میکنند.
عبرت گرفتن کار قلب سالم است
درباره قلب, خدای تعالی در قرآن کریم آیات متعددی را بیان فرموده. هم درباره قلب مریض , هم درباره قلب سلیم و قلب سالم . مراحلی که قلبها دارند و اینکه قلب چه کاری انجام میدهد . در آیه ۳۶ و ۳۷ سوره مبارکه ق فرمود:
” وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِی الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِیصٍ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ “
اشاره به این دارد که گروههای متعددی از انسانها را ما در سابق زمان نابود کردیم ” قرن ” به معنای قبیله و گروه هم هست . ما گروهها , قبیلهها و عشیره های مختلفی را در دورانهای گذشته از بین بردیم به خاطر وضعیتی که داشتند هلاک شان کردیم. اگر قلب داشته باشی این را میفهمی, از آن عبرت میگیری , متنبه میشوی که چه کاری باید بکنی. یعنی یک توجهی برای صاحب دل خواهد بود. یعنی شما اگر قلب داشته باشی و قلبت درست کار کند از هر چیزی باید عبرت بگیری . باید مایه عبرت تو بشود. توجهت به خدای تعالی بیشتر شود.
شرط هدایت قلب
” و من یؤمن بالله یهدی قلبه ” آیه ۱۱ از سوره مبارکه تغابن. اگر شما اهل ایمان باشید ایمان به خدا بیاورید و به خدا مؤمن بشوید خدای تعالی خودش دل را هدایت میکند . هادی خداست, هدایت دست خداست, تو از خدا هدایت بطلب و بعد آثارش را ببین. البته لازمهاش این است که انسان ایمان داشته باشد . ” و من یؤمن بالله یهدی قلبه ” خدا قلب او را هدایت میکند.
اما اگر مسیر را کج رفت , این دستگاه گیرنده که خدای تعالی از اول خلقت در درون ما گذاشت که این یک صفحه نورانی بود و هیچ زنگاری روی او نبود , صاف و سالم و صیقلی و نورانی. هر گناهی که انسان میکند یک نقطه بر روی آن است. هر گناهی که انسان میکند, هر خلطاتی و هر اشتباهی و هر لغزشی که هست یک نقطه است . آرامآرام قلب سیاه میشود .
سیاهی قلب
این هم کسب و کاسبی خود ماست. ” بل ران علی قلوبهم بما کانوا یکسبون ” آن چیزی است که , شما کسب میکنید. کاسبی خودتان است .این سیاهیها کسب است. نمیآیند که سیاهی را در قلب ما بریزند .خودمان دنبالش میرویم. کسی دارد درباره دیگری صحبت میکند میگوید : هیس! بگذار گوش بدهیم ببینیم چه میگوید .این شخص برای خودش گرفتاری درست میکند. بعضی وقتها یک نفر هم که متدین است و حرف را عوض میکند , او میگوید حرف را عوض نکن بگذار ببینیم نتیجه کار چه میشود. بعد هم میگوید به خودش هم میگویم , این دیگر در پر رویی تمام است. یا میگوید به خودش هم گفتم. در غیبت مکرر عرض شد , اگر کسی بگوید من راضی هستم که غیبت من را بکنید , حرام است. خود این کار خلاف شرع است . کسی حق ندارد به دیگری بگوید من راضی هستم که غیبت من را بکنید. اولاً تو اگر اهل ایمان باشی تعرض به اهل ایمان جایز نیست . ولو خودت برای خودت یک چیزی درست کنی که به تو بی ادبی کنند .خودت باید خودت را حفظ کنی . دوم اینکه حق نداری دیگری را به فساد تشویق کنی .هیچ فقیهی اجازه نمیدهد که بگوید اگر هر کسی غیبت من را بکند من راضی هستم .دارید تشویق به حرام میکنید. این خلاف شرع است . باید بگوییم هر کسی غیبت من را میکند من راضی نیستم . البته در شب احیا یا وقتی که پیش میآید بگویید کسانی که غیبت من را کردند من راضی هستم , عیبی ندارد. آن مسئله دیگری است که طرف ندانسته درباره شما انجام داده. در وقت دعا وقتی حالی داریم بگوییم کسانی که در حق من بدی کردند و در حق من غیبت کردند و فحش دادند از همه آنها گذشتم . این یک صفت کمال است برای شما. اما اینکه پیشاپیش بگویید بروید غیبت من را بکنید آن حرام است و این خودش تشویق دیگران به گناه است.
امانت الهی
بحث من بر سر قلب است . قلب امانت الهی در دست بنده و شماست . باید سالم تحویل بدهیم ” الّا من اتی الله بقلب سلیم ” یعنی چه؟ یعنی قلب ناسالم بود که به دست ما دادند , حالا باید سالم تحویل بدهیم ؟ نه ! باید سالم گرفتیم سالم هم تحویل بدهیم. والا امانتدار خوبی نبودیم. این نقطههای سیاه را هم خدا گفت, زود پاکش کن. توبه را گذاشتند برای پاک کردن . نگذار سیاهی بماند , سیاهی را زود پاک کن .اگر بماند وقتی پاک هم بکنی جایش میماند . دیدید وقتی با مداد چیزی مینویسید پاک هم که میکنید جایش میماند ! عفو خدا که میآید یعنی با پاک کن آن گناه را پاک کردید. ولی جایش را چه کار میکنید؟! جایش که ماند , مگر بتوانی خودت را در آن مرحله ای قرار بدهی که صفح جمیل خدا را درک کنی . صفح جمیل یعنی اینکه خدا صفحه را عوض میکند . یک صفحه دیگر جایش میگذارد . صفح جمیل یعنی آن اثر هم دیگر نمیماند . خدا مثل ما نیست , خدا صفح جمیل دارد. اگر کسی به ما بدی کند وقتی هم او را ببخشیم چندسال بعد یاد آن اذیتی که کرده میافتیم بعد میگوییم که ما بخشیدیم . آن خط جایش میماند .ولی خدا صفح جمیل دارد یک کاری میکند که خودمان هم یادمان نمیآید. در صحنه بهشت وقتی وارد میشویم یادمان نمیآید که گناه داشتیم. اگر یادمان بیاید که گناه کردیم دیگر بهشت نیست. هیچ بدی در آن نیست.
قلب بی ایمان
لذا قلبی که گفتیم اگر ایمان داشته باشد خدا هدایتش را به عهده میگیرد , اگر از ایمان منصرف شد , وسیله فهم او و درک او دیگر هیچ خاصیتی ندارد. ” لهم قلوب لا یفقهون بها ” قلب دارد , اما اصلاً نمیفهمد . فهم و درکی که باید داشته باشد برایش نخواهد بود . پس آن کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند دلهایشان حقیقت ناپذیر است و قطعاً بی ایمان هستند و ایمان نمیآورند. ” … والذین لا یؤمنون بالاخره قلوبهم منکره و هم مستکبرون ” آیه ۲۲ از سوره مبارکه نحل. ” قلوبهم منکره ” برای آنهایی است که ایمان ندارند .
روایاتی در خصوص قلب
درباره قلب و مرض قلب در آیات قرآن مفصل داریم . در ادعیه هم داریم که مواظب قلبتان باشید . قلبتان را حفاظت کنید. دعا کننده دائماً از خدا میخواهدکه قلب من حفظ بشود. در مناجات مطیعین , در مناجات محبین , در مناجات عارفین ” الهی فاجعلنا من الذین اخذت لوعه محبتک بمجامع قلوبهم ” موارد مربوط به قلب در دعاها زیاد است.
در بیانی از امیرمؤمنان علیبنابیطالب علیه افضل صلوات المصلین هست که حضرت فرمودند ” فطوبی لذی قلب سلیم اطاع من یهدیه ” خوش به حال آن کسی که دارای یک قلب پاکی است , قلبی است که هیچ عیبی در آن نیست و از آن کسی که او را هدایت کرده اطاعت میکند . خوش به حال آن کسی که در قلبش عیبی نیست و از خدا اطاعت میکند.
” الایمان معرفت بالقلب ” ایمان معرفت قلبی است .
از امیرالمومنین است که حضرت فرمودند خداوند به رحمت خودش ما و شما را از کسانی قرار دهد که از صمیم قلب برای رسیدن به جایگاه نیکان تلاش میکنند” ممن یسعی بقلبه الی منازل الابرار برحمته “
این را بدانید تا قلب شما درست نباشد , امتحان خودش را پس نداده باشد , و اگر این ظرفی که ظرف درک شماست آن قابلیت لازم را به دست نیاورده باشد , هرگز از علوم اهل بیت علیهم السلام بهره نخواهید برد . چیزهایی میشنویم , مطالبی به گوشمان میخورد , اما اصلاً تحت ولایت ولی قرار نمیگیریم . اگر قلبمان قابلیت لازم را نداشته باشد از ولایت ولی بهره نمیبریم.
در بیانی است از امیرالمؤمنین سلامالله علیه از ائمه دیگر هم آمده که ” ان امرنا صعب مستصعب لا یحمله الا عبد مومن امتحن الله قلبه للایمان ” امر ما , یعنی ولایت ما , که یکی از معانی کلمه امر , ولایت است , سخت است . نه تنها صعب و سخت است بلکه مستصعب است. یعنی دل محکم می خواهد , جان محکم می خواهد . این ولایت ما را کسی نمیتواند تحمل کند مگر اینکه اول یک امتحان ایمان پس داده باشد . به همین سادگیها نیست .
سرمایه ی رسیدن به کمال
ببینید که ما درباره ایمان چقدر حرف میزنیم. درباره تقوی چقدر حرف میزنیم .سرمایههای اولیه ما برای کمال و برای رشد و برای اینکه در چرخه انسانیت قرار بگیریم همین چیزهاست. ایمان است , تقواست , عمل به واجب و ترک حرام است , عمده کار این است . شما پیش هر ولی از اولیای خدا بروید پیش هر اهل نفسی بروید – خدا رحمت کند مرحوم آقای شجاعی را که اخیراً از دنیا رفت . که یک شخصیت محترمی بود و در این مسیر بینظیر بود . آدم کار کرده و زحمت کشیده ای بود . آیتالله محمد شجاعی که رضوان خدا بر او , ایشان بزرگوار بودند و دارای نفس مطمئنه . این حالتها در ایشان دیده میشد . کتابهایی هم درباره معرفت و اخلاق و سلوک اخلاقی داشتند . شاگردانی را هم پرورش دادند که دو سه شب قبل بعد از سالیانی مجاهده و ریاضتهای شرعیه از دنیا رفتند- شما پیش هر کدام از اینها که بروید و بگویید که میخواهیم آدم بشویم , چه کار کنیم ؟ همان دستور قرآن را میدهند. تقوا داشته باشید. تقوی چیست؟ عمل به واجب , ترک حرام . گیر ما همین جاست . عمل مستحب و ترک مکروه حالا انشاءالله بعدا . همین واجبات و همین محرمات را نمیتوانیم .” الا عبد مومن امتحن الله قلبه للایمان ” .
اثر مواظبت از قلب
لذا کسانی که از قلبشان مواظبت میکنند قلبشان را مواظب هستند و ایمانشان را محکم نگه میدارند حالتی برای آنها پیش میآید که آن حالت را در ادامه حدیث خدای تعالی به رسولش گفت , فرمود ” فلا اخفی علیه شیئا من جنه و لا نار ” چشمش را باز میکنم .هیچ چیزی از بهشت و جهنم از این شخص مخفی نیست .کسی که قلبش را خدای تعالی باایمان امتحان کرده و آن صعب مستصعب را در آن ریخت , این قلب زنده است , بصیر میشود .همین عبارتی که در این حدیث هست ” و اجعل قلبه واعیا ” یعنی ظرفیتش را زیاد کردم ” و بصیرا ” و بینا کردم . والا هر چیزی را که به هر کسی نمیدهند . مفت چیزی را به کسی در این دنیا نمیدهند . البته ” من جاهد فینا لنهدینهم سبلنا ” هر کسی اندازه خودش . ” ان الله لا یضیع عمل عامل ” خدای تعالی عمل عملکننده را ضایع نمیکند . لذا این مرتاضهای هند وقتی ریاضت میکشند به ریاضتشان خدا چیزی میدهد . آن ریاضت یک اثری دارد. کاری را که کرده پاداش آن و اثر آن کار را میدهد . ولی آن کار غیرشرعی است و حرام است.
امام صادق علیه السلام و مرتاض
یکی از همین مرتاضها آمد خدمت امام صادق علیهالسلام , حضرت فرمود : شما چه کار میکنید ؟ گفت : آخرین کاری که میکنیم این است که به این حیوان میگوییم بمیر, میمیرد . حضرت صادق علیهالسلام فرمودند به این که : این کار را بکن. او هم گفت بمیر آن شیر هم مثلاً مرد . گفت : شما چه کار میکنید ؟ فرمود : ما اولین کاری که میکنیم این است که این مرده را زنده میکنیم ” قم باذن الله ” به اذن خدا بلند شو , این حیوان بلند شد . گفت: آقا ما مرید شما هستیم ما چه کاری باید بکنیم ؟ ما این همه جان کندیم با یک نصف خرما ۴۰ روز در قبر خوابیدیم , این گیرمان آمده . فرمود : چیزهایی را که تا حالا یاد گرفتی همه را کنار بگذار. گفت: کنار میگذاریم . مسلمان شو . مسلمان شد . همه آن چیزها از او گرفته شد . گفت : چه کاری کنم که مثل شما بشوم . فرمود : عمل به واجب و ترک حرام , ریاضتهایی که کشیدی حرام بود , حالا که مسلمان شدی آنها همه از بین رفت, حلالش را باید انجام بدهی. حلالش چیست؟ نماز اول وقتت را بخوان, روزه بگیر, اگر نتوانستی این کارها را بکنی ! اگر چشمت باز نشد ! درون افراد را اگر ندیدی!
میزان بینایی چشم دل
همه آدمهایی که نماز میخوانند و روزه میگیرند این حالتها را دارند. ندیدهاید وقتی مینشینید کنار کسی بعضی، حال آدم یکجوری میشود. میگوید این یک طوری است ولی نمیفهمند که چیست. این برای این است که یک مقدار از ایمان را دارید. یک مقدار از این نورانیت را دارید .نورانیتت که بیشتر شد میفهمی که دارد دروغ میگوید. نورانیتت که بیشتر شد حقیقت طرف را میبینی. شما هر کدام به اندازه ایمانی که دارید وقتی با کسی حرف میزنید میگویید یک جوری است, احتمال میدهم که دارد دروغ میگوید. این به خاطر سلامتی خودت است, در همان مقداری که هست. سلامتت را بیشتر کنی بیشتر میفهمی. مدتی مقید به نماز اول وقت و مواظب شرعیات باشید, اگر چشمتان باز نشد ! چشم که باز شد لازم نیست حتماً هیولا ببینید که. چشمم باز شده و الحمدالله همه آدمها را هیولا میبینم , این طور نیست. این طور اصلا نمیشود زندگی کرد . حقیقت هر کدام از ماها یک طوری است.
فصل مقوّم انسان
فصل مقوم هر کدام از ما یک چیز است. آن چیزی است که به ما شخصیت میدهد . جنس این است که میگوییم , الانسان ما هو؟ انسان چیست؟ جنسش را میگویند که حیوان است. وقتی میگوییم که حیوان است, اسب و قاطر و پرنده و همه حیوانها داخل میشوند .فصل یعنی جداکننده. فصل اول, فصل دوم, فصل پاییز, فصل تابستان, فصل یعنی جداکننده. فصلش که میآید این حیوان را از باقی حیوان ها جدا میکند. فصل انسان چیست؟ ناطق است. ناطق یعنی درک کلیات میکند. نه این که زبان دارد و حرف میزند. یعنی کلیات را درک میکند .یعنی عقل دارد. پس فصل انسان عاقل بودن اوست. فلاسفه و منطقیون این را میگویند. ولی قرآن این را نمیگوید.
قرآن میگوید اخلاق و رفتاری که داری و برای تو ملکه شده آن فصل توست .لذا بعضی از انسانها حیوان شاهق هستند. حیوان ناهق هستند .یعنی آن کسی که موریانه صفت است او موریانه است .کسی که حرص دارد خرس است . ذیل آیه “فتاتون افواجا” را نگاه کنید, ۱۴ گروه را آنجا ذکر کرده. یعنی فصل مقوم انسان آن صفتی است که در او ملکه شده. آن صفتی که ملکه شده در بعضی از ماها چند تا است. یعنی هم مثل موریانه جمع میکنیم .هم مثل خرس حرص داریم. هم مثل سگ وحشیانه عمل میکنیم هم مثل خوک بیبندوبار هستیم . این شکلها حقیقتش در صحنه قیامت در یک شخص بروز میکند. ببینید که چه قیافه مشوهی درست میشود. که او همه این چهرهها را دارد.
جلوه ی حقیقت انسانها
خدا رحمت کند حضرت امام رضوانالله تعالی علیه این مثال را ایشان در اربعین میزند : در عالم برزخ و قیامت چهره بعضی از افراد متشکل از حقیقتهای آنهاست. حقیقت هر کدام از اینها یک جلوه ای دارد. همه این جلوهها جمع میشود و آن موجود یک طوری میشود. آن کسی که چشمش به عالم برزخ باز است اینها را میبیند .لذا دائم از خدا میخواهد که چشمم را ببند, که نبینم. اما بصیرت خوب است. حقایق مطالب را بداند. بداند که در هر زمانی چطور تصمیمگیری کند. انحراف پیدا نکند . درست در آن مسیری که باید حرکت کند که صراط مستقیم است در همان مسیر حرکت کند. لازمه آن چیست؟ لازمه آن این است که اهل ایمان شود .اگر اهل ایمان شدی و خدا از تو راضی شد رضایت خدا را کسب کردی خدا فرمود به قلب او ظرفیت زیادی میدهم و او را بصیر میکنم. مشکلات را ببیند , حقایق را ببیند , به من معرفت پیدا کند. معرفتش به دینش زیاد بشود .اگر این قلب از بین برود یعنی اگر ایمان ما ضعیف شد تقوای ما ضعیف شد, نسبت به نماز و روزه و این مسائل بیتفاوت بودیم ” من قل ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار ” کسی که ورع او کم شود تقوی و ایمان او کم شود, قلبش میمیرد. خودش زمینه رفتن به آتش را برای خودش فراهم میکند. این گوهر و این جوهر را که خدای تعالی در اول خلقت به ما داده سعی کنیم آن را سالم نگه داریم. سالم حفظش کنیم و سالم به مقصد برسانیم انشاءالله.
اوایل کار کمی سخت است. تمرین کنید , خیلی راحت خواهد شد. امروز به یکی از دوستان گفتم شما الان اینجا نشستهاید من دارم صحبت خصوصی میکنم شما نشنو. گفت بروم بیرون؟ گفتم نه بنشین ولی نشنو. خنده اش گرفت. گفتم با تمرین میشود . با تمرین میشود انسان اراده کند چه چیزی را بشنوند و چه چیزی را نشنود. این کار را بکنید اراده خودتان را قوی کنید. با تقوا و ایمان میشود این حالتها را داشت مواظب قلبتان باشید. دست هر کسی ندهید, قلب مهمترین سرمایه ماست،گوهر است. به هر جایی وصل نکنید که هر کسی هرچه دلش خواست روی آن بکَنَد. انشاءالله خدای تعالی دل ما را ظرف معارفش قرار بدهد.