بسمالله الرحمن الرحیم
متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز
شهرستان کرج توسط آیتالله حسینی همدانی
در تاریخ ۲۰/۹/۹۴
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیهالله الاعظم فی الارضین
واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یومالدین
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله. از ویژگیهای اهل تقوا این است که دشمنشناس هستند. چه دشمن درون که با مبارزه با او تقوای خودشان را تقویت میکنند و بیشتر میکنند. چه دشمن بیرون که لحظهای از مبارزه با او غافل نیستند و تا آن دشمن را ریشهکن نکنند دست از تلاش برنمیدارند. به اشکال مختلف به دشمن توجه میکنند دشمنیهای طرف مقابل را رصد میکنند و با هرکدام به فراخور حال او اقدام میکنند؛ بنابراین کار مهم اهل تقوا، یکی از کارهای مهمشان دشمنشناسی است. رسول خدا صلیالله علیه و آله وسلم فرمودند در یک عبارتی است که قسمتی از آن عبارت این است که فرمودند ” الا و ان اعقل الناس عبد عرف ربه فاطاعه و عرف عدوه فعصاه ” عاقلترین انسانها آن بندهای است که رب و خدایش را بشناسد و او را اطاعت کند و عدو و دشمنش را بشناسد و با او به مقابله برخیزد، چه دشمن درون چه دشمن بیرون. بحث من در دشمنشناسی نیست فقط قصد بیان صفات متقین را دارم اما این مطلب مطلب بسیار مهمی است در بعضی از مواقع نکاتی را عرض کردهام روایات و آیات متعدد به ان پرداخته و ما را متوجه کرده که باید دنبال کنیم. امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه در غررالحکم فرمودند ” دشمن را هراندازه ناتوان است کوچک نشمارید ” اینها درس است. این در یک قسمت. از منظر دیگر فرمودند “نسبت به دشمن هرچند در حق تو سپاسگزاری کند ایمن نباش” هر چه در حق تو خیر خواست و توجه کرد بااینحال ایمن از دشمنی او نباش. اینها درسهایی است که اهل تقوا یاد میگیرند؛ و انشاءالله عمل میکنند.
بحث ما در عدالت اجتماعی از منظر امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه بود. شرایط اجرای عدالت از این نوبت بحث میشود. یکی از شرایط اجرای عدالت مشارکت مردمی است مردم خودشان را غریبه ندانند یعنی مردم طوری با زمامداران خودشان عمل کنند که آنها از مسیر عدالت خارج نشوند. ابعاد مختلفی دارد همین نکتهای که عرض میکنم. گاهی موارد پیش میآید، یک ستایش نابجا، چاپلوسی، تملق کردن، حمد و ثنای بیجا و بیشازحد، باعث میشود که مسئولی از مسیر خودش منحرف بشود و اینیک ظلم است. در قسمتی از خطبه ۲۷ از خطب نهجالبلاغه مولا امیرالمؤمنین به همین معنا اشاره میکند قسمتی از آن خطب است که من همقسمتی از آن قسمت را برای شما میخوانم فرمودند “از شما میخواهم برای آنکه احیاناً توانستهام در پیشگاه خدا و شما بعضی از حقوقی را که به گردن دارم بپردازم و از عهده وظایف واجب که ناچارم انجام دهم برآیم مرا با مدح و ثنای نیکو نستایید؛ و آنطوری که رسم سخن گفتن با جباران تاریخ است با من سخن نگویید ” میخواهد بگوید اگر میخواهید همکاری مردم و مشارکت مردم در پیشرفت کارهای حاکم نباشد حاکم آرامآرام از مسیر عدالت منحرف میشود و در مسیر دیگری میآید. یکی از آن موارد تملق است. اگر تملقگویی زیاد شد اثر کم آن این است که عدالت از بین خواهد رفت.
در ادامه فرمودند “و نیز گمان نکنید که من بزرگداشت نفس خویش را خواهانم زیرا آنکه از شنیدن حق و پیشنهاد عدالت احساس سنگینی کند عمل به آن برای او سنگینتر باشد ” کسی که به او با عدالت سخن میگویی سختش میآید قطعاً نمیتواند عمل کند. حرفش وقتی برای او سنگین است عمل به عدالت قطعاً برایش سنگینتر خواهد بود. آنکه از چاپلوسی دیگران خوشحال میشود و انتظار تملقگویی دیگران را دارد و از انتقادی که بر او وارد است وقتیکه به او ایراد گرفته میشود ناراحت میشود این یعنی اینکه خودش را خیلی قبول دارد و چنین کسی آرامآرام میرود به سمتی که خودشیفته میشود و نصیحت هیچ ناصحی را دیگر نمیپذیرد؛ و وقتی کسی نصیحتپذیر نشد بدانید که از مسیر عدالت منحرفشده و عدالت نخواهد داشت یعنی عدالت گونه عمل نخواهد کرد. در خطبه ۱۰۹ در یکقسمتی حضرت فرمودند هیچ تنهایی وحشتناکتر از خودشیفتگی نیست. انسانی که خودشیفته شد آرامآرام اطرافیان خودش را از دست میدهد و دچار کبر و عجب میشود و این انسان دیگر عادل نخواهد بود.
یکی دیگر از شرایط اجرای عدالت انصاف است. مولا امیرالمؤمنین اهل امتیاز دادن به افراد نبود در تاریخ این را زیاد شنیدید و مطالعه کردید بخصوص در نهجالبلاغه نگاه کنید اساساً جنگ جمل به خاطر همین مقدماتش فراهم شد که حضرت به طلحه و زبیر و امثال او بیشتر ازآنچه که میخواستند نپرداخت. البته خلفای قبل مثل خلیفه سوم برای اینها شرایط ویژه در نظر گرفته بود ویژه خواری میکردند از بیتالمال تا جایی که خود عثمان به سخن درآمد و در یک بیانی دارد، وای از دست طلحه، در آن زمانی که محاصره کرده بودند و میخواستند عثمان را بکشند خود عثمان صدایش درآمد که وای از دست طلحه که چقدر طلا در اختیار او قراردادم حالا به فکر ریختن خون من است مردم را علیه من تحریک میکنند. بعد عثمان نفرینش کرد. ابن آبی الحدید که از علمای اهل سنت است و معتزلی مذهب او جریانی را تعریف میکند. میگوید طلحه در حمله به خانه عثمان صورت خودش را بسته بود که شناسایی نشود و در حال تیراندازی به خانه عثمان بود وقتی ممانعت کردند و نگذاشتند که حملهکنندهها وارد شوند او عدهای را جمع کرد با خودش از خانههای بغل آمد و از پشتبام وارد خانه شد و به هر جهت خانه را محاصره کردند و بعد هم عثمان را به قتل رساندند. زبیر هم همینگونه بود دستور داد بکشند. قصه مفصل است مردم را به حمایت از دین، تشویق به کشتن عثمان میکردند. بعدازاینکه عثمان کشته شد شروع کردند به خونخواهی و این بیانصافی است. اگر بیانصافی در جامعه آمد عدالت دیگر اجرا نخواهد شد. همین مطلب را امیرالمؤمنین در خطبه ۱۳۷ بیان میکند که طلحه و زبیر نقض عهد کردند و کشتن عثمان را به من نسبت دادند. در آنجا حضرت فرمودند که به خدا سوگند طلحه و زیبر و پیروانشان در کارنامه من نه منکری سراغ دارند که در برابرش بایستند و نه در رابطه بین من و خودشان پایبند انصاف هستند. اینان جویای حقی هستند که خودشان رهایش کردند؛ و از خونی دم میزنند که خود ریختهاند. بعد ادامه میدهد در اواخر در اولین گام عدالتخواهی باید خود را محکوم سازند یعنی اگر میخواهند عدالت اجرا شود لازمهاش داشتن انصاف است. میبینید اگر انصاف کنار رود اجرای عدالت ممکن نخواهد بود. این هم یک شرط.
شرط دیگر عدالت قانون مداری و حاکمیت قانون است قبلاً به مناسبتی در همین رابطه سخن گفتیم تنها چیزی که میتواند جلوی زیادهخواهیها و تعرضات و مطالبات بیشازاندازه را بگیرد حکومت و حاکمیت قانون است و اجرای صحیح قانون که باز در قسمتی از خطبه ۲۰۷ امیرالمؤمنین به این نکته اشاره فرمودند و حقوق متقابل امام و مردم را در آنجا بیان میکنند که در اجرای عدالت اجرای قانون نقش اساسی دارد. در خطبه ۱۰۴ همسخن را به سمت حاکمیت قانون و اصالت قانون بردند و اینکه همه افراد جامعه در مقابل قانون یکسان هستند و به یکگونه باید عمل بشود که انشاءالله در نوبت بعد بقیه مطالب را عرض خواهم کرد.
بسمالله الرحمن الرحیم
اذا جاء نصرالله والفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین الصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن آبی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما نمازگزاران بزرگوار را به رعایت تقوا تقویت و تسدید تقوی دعوت میکنم. در خطبه اول عرض کردم که به ما تذکر دادند که از دشمن غافل نباشید اهلبیت عصمت و طهارت بهعنوان راهنمایان و هادیان جامعه بهخوبی موارد را برای ما پیشبینی و بیان کردند. مثلاً فرمودند، این بیان از امیرالمؤمنین است” باکسی که نمیتوانی حق خودت را از او بگیری معامله نکن و دادوستد نکن” اینیک بحث است که دشمنت را بشناس. آنکسی که حق تو را نمیدهد دشمن توست. نمیتوانی حقت را از او بگیری با او معامله نکن. چقدر همین عبارت کارساز است در مسائل فردی و اجتماعی و حتی مسائل خارجی اگر توجه کنیم و عمل کنیم. یا فرمودند که” مبادا زبان خوش دشمن، تو را فریب دهد” چرا؟ حضرت علت آوردند ” فانه کالماء و ان اطیل اسخانه بالنار لم یمتنع من اطفائها ” چون دشمن مثل آب میماند هر مقدار که آتش برای گرم کردنش فراهم کنی بازهم از خاموش کردن او باکی ندارد؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه شما آتش زیر ظرفی که آب است میگذاری که گرم شود آتش تمام میشود اما آن ظرف گرم نشده است. یک تعبیری است که امیرالمؤمنین کرد. این بیانات مهم است نباید اینها را ساده گرفت در زندگیمان در جریانات جاری خودمان چه فردی چه اجتماعی چه سیاسی. چرا؟ امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه میفرماید ” الواحد من الاعداء کثیر ” یک دشمن هم زیاد است؛ و به تعبیر امام عسکری علیهالسلام فرمودند” کم حیله ترین دشمنان آن است که دشمنی خود را آشکار کند” دشمنی که آشکارا دشمن است دشمن کم حیلهای است اما دشمن که اهل حیله است اهل کلک است اهل آن است که انسان را ساقط کند و کشور را از بین ببرد فرد را نابود کند با او بهسادگی نباید رفتار کرد خدای تعالی همه ما را از متقین قرار دهد انشاءالله. ۲۱ آذر ۳۰ صفر المظفر سالروز شهادت ثامنالحجج امام رئوف حضرت علیبنموسیالرضا علیه آلاف التحیه و الثنا است که این روز را به همه عزیزان تسلیت عرض میکنم. بررسی ابعاد زندگی آن حضرت و دوران امامت آن بزرگوار کتاب مفصلی است که زمان خطبه اقتضای گفتن حتی گوشهای از تاریخ حضرت رضا سلاماللهعلیه را ندارد؛ اما فقط بهعنوان یک نمونه از ویژگیهای دوران آن حضرت به یک مطلب کوچک اشاره میکنم که خود دوستان دنبال کنند و آن این است که حضرت رضا در آن سه سال که ولایتعهدی را به عهده داشتند حضرت این فرصت را به نحو احسن بهرهبرداری کردند و در حقیقت مکر و حیله مأمون که تهدیدی برای امامت بود آن را تبدیل به فرصت کردند و بهترین بهرهبرداری را برای پیشبرد اهداف عالیه دین به کاربردند و استفاده کردند و آن برپا کردن کرسیهای آزاداندیشی در آن زمان بود.
این نکته را میخواهم عرض کنم توجه داشته باشید که بهاصطلاح امروز کرسیهای آزاداندیشی به آن گفته میشود که رهبر فرهیخته و فرزانه انقلاب بارها آن را مطرح کردند و تأکید کردند بلکه یادم هست که خودشان یکمرتبه فرمودند من ۱۰۰ بار باکم و زیادش این را تکرار کردم. ایشان یکبار در بیانشان این را گفتند. گفتند “من ۱۰۰ بار باکم و زیاد گفتم که این کرسیهای آزاداندیشی اجرایی شود اما جدی گرفته نشده “حتی عدهای هم که قصد این کار را دارند بعضاً میبینیم که با مخالفتهایی مواجه میشوند و روبهرو میشوند. در دانشگاه بعضاً بسیج دانشجویی اقدام به این کار میکنند اما به او مجوز نمیدهند؛ اما در مقابل کارهای دیگر را مجوز میدهند. این بیتوجهی کار خوبی نیست. دانشگاه محل فکر و اندیشه است. فضای گفتمانی که در آن به وجود بیاید فکر توسعه پیدا میکند و وقتیکه فکر توسعه پیدا کرد آثار خودش را خواهد داشت. به این روش در قدیم احتجاج گفته میشد. همین کرسی آزاداندیشی که روشی برای بیان نظرات بوده و خودش یک علم است یک راه و روش است. برای بیان عقاید، اهلبیت و شاگردان اهلبیت از این روش برای تبیین و توسعه گسترش معارف بسیار استفاده کردند. بهخصوص در زمان حضرت رضا علیهالسلام امام خودشان با روش خودشان بحثهایی را به این وسیله پیش بردند. اگر به موارد متعدد این احتجاج ها توجه کنیم روش امام بر ما معلوم میشود اینیک مسیری دارد که من بعضی از آنها را اشاره میکنم.
حضرت بهطرف مقابل میدان میدادند که خود او وارد شود. مثلاً به پیشوای بزرگ یهود که رأس الجالوت به او گفته میشد فرمودند ” أسألنی او اسئلک “تو میپرسی یا من بپرسم؟ این میدان دادن است. فضا دادن بهطرف مقابل است. تو میپرسی یا من بپرسم؟ او هم گفت من میپرسم؛ اما شما آزاد نیستی که هر طور جواب دهید. شما هم با تورات یا انجیل یا زبور داوود یا صحف ابراهیم و موسی با اینها به من جواب بده؛ یعنی در حقیقت هم میدان را به دست گرفت هم عرصه را بر امام در پاسخگویی تنگ کرد؛ اما امام وارد میدان شد. لذا این روش است، میدان دادن، سعهصدر داشتن، انصاف داشتن، با روش جدل احسن بحث کردن. اینها روش امام بود تا طرف مقابل را اغنا میکردند و باعث میشد که آموزشوپرورش به وجود بیاید. افراد مطالب را یاد بگیرند و علم در بین طالبان علم گسترش پیدا کند. در حوزههای علمیه کموبیش دروس خارج یک چنین حالتی را دارد. این کرسی آزاداندیشی است. استاد مطالبش را بیان میکند شاگردان در مقابل استاد مطالعه میکنند اگر نظری دارند مطرح میکنند پاسخ داده میشود و همینطور تضارب آرا میشود تا به نتیجه برسند؛ اما متأسفانه در دانشگاهها این وضعیت اصلاً دیده نمیشود یا کم است و این خوب نیست.
چون هفته گذشته و این روزها در رابطه با دانشگاه مسائلی مطرح است این را عرض میکنم حتی در جریانات اجتماعی و سیاسی هم میبینیم که تضارب آراء آنگونه که باید باشد انجام نمیگیرد کأنه غفلتی اساسی و ریشهای وزارت علوم را احاطه کرده است و نشانه آن جولان فتنهگران در دانشگاههاست. در هفته گذشته به مناسبت ۱۶ آذر که روز نماد استکبارستیزی است روز مبارزه با استکبار و مبارزه با آمریکاست چنان عمل شد و به انحراف کشیده شد و افرادی با حمایت دستگاههای دولتی دعوت شدند در دانشگاه برای سخنرانی که آن افراد کسانی بودند که کینه انقلاب را به دل دارند و دل درگرو آمریکا دارند. این همان معنای نفوذ است که یک جلسهای تشکیل شود برای مبارزه با آمریکا کسی که دلش برای آمریکا میتپد بیاید آنجا سخنرانی کند و مواضع را تبیین کند آنهم در یک مسیر دیگری. این نفوذ است که عدهای دانسته و عدهای غافلانه زمینهاش را فراهم میکنند. شما روز ۱۶ آذر افراد نهضت آزادی را برای جلسه ضد استکباری دعوت کنید، این چیزی غیر از نفوذ است؟ کسانی که امام رحمتالله علیه ارتداد آنها را حکم کرده و برای همیشه آنها را در تاریخ منزوی کرد شما اینها را زنده کنید، این ظلم بهنظام و ظلم به امام نیست؟ آقایان، این چه مسیری است که دارید حرکت میکنید؟ توصیه میکنیم در مسیری حرکت نکنید که برخلاف تدبیر باشد و نتیجهاش ناامیدی.
این را بارها شنیدهاید بازهم بشنوید که فتنه خط قرمز نظام است و از آن اندازه سرسوزنی کوتاه نخواهیم آمد. مدتی است که اعضای دولت و کابینه رفتوآمد با سران فتنه دارند عکس میگیرند پیام میدهند در جلسات هم شرکت میکنند برای عیادت و حال و احوالپرسی نماینده میفرستند و اقدامات اینگونه دارند. خیال نکنید که این امور را اینگونه علنی و بیپروا انجام میدهید از خاطر مردم محو میشود. خیر، اینطور نیست. نجابت و تحمل مردم و آنکسانی که برای انقلاب و ارزشهای انقلاب زحمت کشیدند و سختی کشیدند و شهید دادند و اسیر دادند و مرارت کشیدند اینها را نادیده میگیرند هرگز اینگونه نخواهد بود. سخنگوی دولت بیان میکند رسماً در رابطه با موضوع حصر، دولت اقدامات لازم را و اثربخش را انجام خواهد داد. این چه ولایت مداری است که آقایان دارند؟! این حرف را میزنند و بعد هم داعیه ولایت مداری و پیروی از فرامین رهبری دارند. چرا فراموش کردند همین اعضای هیئت دولت سال گذشته امیدوارم که فراموش کرده باشند و عمدی نباشد از روی غفلت باشد انشاءالله، سخنان رهبری را در جمع اعضای هیئت دولت در سال گذشته مرور کنند. تأکید داشتند جامعه را با دعواهای سیاسی و جناحبندی دوقطبی نکنید بعضی از این حرفها کمک به دشمن میکند کمک میکند برای اینکه جامعه دوقطبی بشود. بعد آقا فرمودند به اینکه از مسائل مهم و خطوط قرمز فتنه و فتنهگران هستند و آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود در فاصلهگذاری با آن تأکید کردند همچنان پایبند باشند. خب عملکرد آقایان با صریح بیانات رهبری منافات دارد. به خاطر دنیای عدهای با احساسات دینی و باورهای مردم آقایان بازی نکنند؛ که در زمان مقرر این مردم با احدی شوخی و سازش ندارند و آن وظیفهای که بر عهدهشان است را عملی میکنند.
گاهی حرفهایی زده میشود اگر دقت شود و بررسی شود نشاندهنده عدم التزام به قانون اساسی و بندهای مترقی آن است و این خیلی خطرناک است. خوب توجه کنید که میخواهم تبیین کنم. عرض کردم که یکی از وظایف امام تبیین مسائلی است که در سطح جامعه بیان میشود. یکی از اصلهای مهم و مترقی قانون اساسی اصل ولایتفقیه است از همان اول البته عدهای مخالفت داشتند حرکتهایی را هم انجام دادند که فرصت بیان آن شیطنتهایی که در همان زمان واقعشده نیست دوستان در سابقه و ذُکر خودشان دنبال کنند یادشان میآید خصوصاً قدیمیترها اما بعد از تصویب تلاش کردند که آن را منحرف کنند. تلاش کردند تضعیفش کنند. بد جلوه بدهند شبهه ایجاد کنند و یکطوری مطرح کردند که اصل ولایتفقیه با جمهوریت نظام نمیسازد. شبهه ایجاد کردند که آیا این انتخابی است یا انتصابی؟! مسائل اینگونه را مطرح کردند حدود اختیارات چگونه است؟! و امثالذلک. این را بدانید که اگر کسی بخواهد اینگونه بیان میکند که ولایتفقیه سنخ و جنسش جنس جمهوریت است بحثم درباره جمهوری اسلامی مبانی و مسائل مربوط به جمهوری اسلامی نیست بحث سنخیت ولایتفقیه را دارم عرض میکنم که ولیفقیه به چه معنا است. اگر دوستان یادشان باشد در جلساتی که در خطبه اول چند وقت قبل درباره ولایتفقیه بحث کردم اینها را خیلی مختصر اما دقیق بیان کردم.
اگر کسی بگوید ولیفقیه جنسش همان جنس جمهوریت است این در حقیقت التزام عملی به قانون اساسی ندارد و عزیزانی که در حال رأیگیری و انتخابات هستید در آینده نهچندان دور مواظب حرفهایی که دیگران میزنند باشید خیلی از حرفهایی که زده میشود قشنگ است امکان دارد ازنظر قانونی هم ایرادی به آن گرفته نشود اما باطن حرفی که زده میشود یعنی شخص التزام عملی به قانون اساسی ندارد و جمهوری اسلامی را قبول ندارد؛ اما در مقام بیان جور دیگری بیان میکند. اخیراً این حرف زدهشده و خیلی ناراحتکننده بود من شنیدم تأسف خوردم که چرا باید اینگونه سخن گفته شود. کسی که میگوید در جمهوری اسلامی دو مقام انتصابی و انتخابی نداریم و این توهین است، این عین عبارتی است که این بزرگوار بیان کرد این حرف کاملاً اشتباه است و این حرف نشاندهنده آن است که با مبانی ولایتفقیه آشنا نیستند و این حرف منافات با آن مبانی دارد. گوینده این حرف تلویحاً ولایتفقیه را از جنس انتخاب دانسته نه انتصاب و این انحراف در این مسیر است. درنتیجه اینگونه بیان میکند چون ولیفقیه منتخب مردم است باید به مردم پاسخگو باشد. ظاهر حرف حرف بدی نیست قشنگ است اما بی مبناست و بیریشه است. این حرف حرف درستی نیست به این وسیله جایگاه مجلس خبرگان را از بین میبرد. دانسته یا ندانسته شورای نگهبان را هم خراب میکند.
درحالیکه عرض کردیم کسی که فقاهت و عدالت و کفایت داشته باشد به نصب امام زمان علیهالسلام که منصوب از طرف خدای تعالی است ولایت دارد این ولیفقیه به نصب امام زمانی که منصوب از طرف خداست ولایت پیدا میکند فقیهی که عدالت دارد و کفایت دارد مجلس خبرگان نه یک همچنین فقیهی را انتخاب میکند و نه قدرت عزل او را دارد فقط ارشاد میکند تبیین میکند ارائه میکند که در بین فقهایی که موجود هستند او شرایط را دارد. نه اینکه من نصب کردم همانطور که مجلس خبرگان نمیتواند فقیهی را عزل کند. مگر میشود کسی را بگوییم عزلت کردیم. اگر فقیهی از عدالت منحرف شد یا فقاهت او از بین رفت خودبهخود منعزل است کسی او را عزل نمیکند. دیگر به درد نمیخورد ولایت ندارد. نه اینکه مجلس خبرگان او را عزل میکند. مجلس خبرگان اعلام میکند آن شرایطی را که ولی باید داشته باشد دیگر در این شخص موجود نیست او را فقط میتواند بگوید. نه اینکه عزل میکند یا انتخاب میکند. لذا کسی که میآید بیان میکند که ما در جمهوری اسلامی دو تا منصب یکی انتخاب و دیگری انتصاب نداریم، ظاهر حرف حرفی است که غربیها میپسندند. حرفی است که ضدانقلاب میپسندد. حرفی است که دشمنان نظام میپسندند و در داخل هم یک انحراف و شبههای است که ایجاد میشود؛ و این حرف با خود قانون اساسی منافات دارد؛ و این حرف با مبانی جمهوری اسلامی منافات دارد. اگر اینگونه باشد عزیزان توجه داشته باشید که به هر جهت وقتی نظریهپردازی میکنید و حرفهایی را در مجامع برای عامه مردم میزنید مواظب عواقب آنهم باشید.
باید عرض کنم که برگردید برنامهریزی کنید جهت معیشت مردم و به کار و تولید بپردازید. میگویید شاخص، آمار ماست هرچه آمار بگوید ما حرف آن را قبول میکنیم اما شاخص واقعاً آمار نیست. شاخص حالوروز مردم است. شاخص تولید خوابیده در جامعه است. شاخص رکود اقتصادی است. شاخص بیکاری است. اینها را باید ببینیم. الان هوایی را که اینجا من دارم نفس میکشم که میبینید سرفه میزنم اینها بعضاً به خاطر این گرمایی است که این بالا هست پایین خنکتر است این بالا بهشدت حرارت به من میخورد ریهام هم اذیتم میکند اگر بخواهید دماسنج را اینجا بگذارید اینجا الان ۳۷ درجه بالا است دماسنج را پایین بگذارید ده ۱۲ درجه شاید زیر صفر هم باشد. این شاخص بالاخره کجاست؟ در یک فضا بالاخره همه گرمشان است یا سردشان است؟ آمار حالوروز مردم است. من اینجا عرق میریزم شما آنجا میلرزید. اینطور باید حساب کرد اقتصاد مقاومتی را سریعتر عملیاتی کنید. تولید و مردم را فعال کنید بحثهای سیاسی و تئوریک بیثمر را هم کنار بگذارید.
امام رضا علیهالسلام برای تقویت بنیه علمی افراد و نهادینه شدن معارف در آنها کرسیهای آزاداندیشی را رواج داد مأمون همفکر میکرد که به این وسیله امام تحت تأثیر قرار میگیرد ازنظر علمی کم میآورد و تضعیف میشود اما دید که محبوبیت امام بیشتر شد و تصمیم به قتل امام گرفت. مینویسند که حضرت به دارالاماره میرفت گفت اگر دیدید که برگشتم و عبا را به سر کشیدم بدانید که قضای حق درباره من جاریشده. اباصلت میگوید که دیدم آقا برگشت درحالیکه عبا را به سر کشیده بود روی زمین نشسته مثل کسی که مارگزیده بود به خودش میپیچید. لحظاتی نگذشته بود که امام جواد علیهالسلام سر پدر را به دامن گرفت. روزهای پایانی ماه صفر هست و عنقریب این سفره برچیده میشود دلها بسوزد برای آن لحظهای که این صحنه برعکس شد. حسین علیهالسلام به میدان آمد و سر جوانش را به دامن گرفت. الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
خوب است اینجا این را هم یک اشارهای کنم ۶۰ روز همه ما سیاه پوشیدیم برای عزای حسین برای مبارزه با بدعت مبارزه با بدیها و کژیها و به سر و سینه زدیم و عزای حسین را داشتیم؛ اما ازآنجاییکه دشمن لحظهای غفلت نمیکند دین را با بدعت از بین میبرند درست آمدند گفتند روز آخر ماه صفر و شب اول خوب است که بروید درب ۷ مسجد شمع روشن کنید و اینیک بدعت است در دین. هیچ منشائی ندارد. مستندش کردند به یک روایت جعلی که بنده گشتم در تمام کتب شیعه آن را پیدا نکردم. اگر دوستان پیدا کردند به من اطلاع دهند؛ که مثلاً ” من بشرنی به خروج صفر بشرته بالجنه “. هر کس بگوید ماه صفر تمام شد او را به بهشت بشارت میدهم. من چنین روایتی را ندیدم گشتم یک روایت را پیدا کردم این را عرض میکنم بد نیست بگویم در معانی الاخبار این روایت هست. حضرت میخواستند ابوذر را بهعنوان یک شخصیت بهشتی معرفی کنند ابن عباس میگوید نشسته بودیم در مسجد قبا پیغمبر و یک تعدادی حضرت فرمودند هرکسی از این در وارد شود من به او بشارت بهشت میدهم یک تعدادی از جمعیت بلند شدند رفتند بیرون که از در بیایند داخل؛ که بگویند آمدیم و پیغمبر هم که بشارت بهشت داد حتماً درست میشود. درصورتیکه این روایت را وقتی دقت کنید انشاءالله مراجعه کنید حضرت میخواهد اعلام کند که ابوذر بهشتی است. اساس بحث درباره ابوذر است. بعد حضرت وقتی دیدنی عدهای اینطور رفتند بیرون اینطور که در ذهنم هست به این داخلیها گفتند اگر اینها آمدند داخل من میپرسم که آخرین ماه رومی که ما داریم از آن خارج میشویم کدام ماه است. هر کس جواب داد او اهل بهشت است. جمعیت به داخل آمدند در میان آنها ابوذر بود. حضرت پرسیدند که آن ماه رومی از آن خارج شدیم کدام است حضرت به کسانی که داخل بودند قبلاً این را گفت که اگر در این گروه بگوید که خارج شدیم ” من بشرنی بخروج آذار بشرته بالجنه ” حضرت میخواستند ابوذر را معرفی کنند. اینها آمدند داخل بعد حضرت پرسیدند که کدام ماه است ابوذر عرضه داشت به اینکه ماه آذر بود. حضرت فرمودند تو اهل بهشت هستی. بعد درباره آینده ابوذر که چگونه میشود و چگونه کشته میشود آنجا بیان میکنند. تنها روایتی را که ما درباره بشارت دیدیم همین روایت بود. این مستمسک یک عدهای شده انحرافات درست میکنند. ائمه جماعات مساجد مواظب باشند درب مسجد را بازکنید بیایند داخل دعا بخوانند. دم در مسجد شمع روشن کردن با این وضعیتی که در جهان این تکفیریها ایجاد کردند و برای ما داستان درست میکنند مواظب باشیم که خداینکرده گرفتار این مسئله نشویم.
یاد شهادت آیتالله دستغیب سومین شهید محراب را که توسط منافقین به شهادت رسید گرامی میداریم خدای تعالی علو درجات را بر ایشان و باقی شهدا ارزانی کند. ۲۳ آذر اشغال بلندیهای جولان در سال ۱٬۹۸۱ میلادی که با قلدری وارد شد مناطق را گرفت و این عرب و جامعه اسلامی آن موقع خواب بودند و کاری نکردند؛ که البته این انتفاضه سوم باقدرت شروعشده انشاءالله پیش برود و شاهد مرگ اسرائیل غاصب و پلید در آینده نهچندان دورباشیم انشاءالله؛ و آن چیزی که لایق اوست بگویید “مرگ بر اسرائیل” ۲۵ آذر روز پژوهش است. درباره اهمیت پژوهش و آثاری که برای کشور از جهات مختلف دارد سخن بسیار گفتهشده پیشرفت واقعی کشور درگروی پژوهش است که با شتاب و پرسرعت باید حرکت کنیم و پیشرفتهای علمی داشته باشیم. جای تشکر دارد از نمایشگاهی که به همین مناسبت در پردیس کشاورزی استان در همین کرج برگزار شد. ۱۵۰ غرفه داشت آثار فراوانی را برای استان داشت توان و استعدادهای استان در این زمینه بسیار است باید روی آن کارکرد و توسعه داد و امیدواریم این مسیر همچنان ادامه داشته باشد و استعدادهای بیشتری شناسایی شود و به کار گرفته شود که قطعاً اگر برنامهریزی صورت بگیرد آثار مادی هم خواهد داشت. علم تولید ثروت میکند علم قدرت و اقتدار هم میآورد و کشور را در آن قلهای که باید قرار بگیرد قرار خواهد داد.
یک مطلبی هم که باید عرض کنم نسبت به مسئله وزارت خارجه جدی است که در این موضوع باید با سرعت بیشتری وارد عمل شوند و دقت داشته باشند عزیزان. پیشنویس قطعنامه شورای حکام درباره برنامه هستهای ایران و محکوم کردن ایران به داشتن برنامه نظامی هستهای مخفیانه، مسئله مهمی است. پذیرش این قطعنامه آثار و تبعات خطرناکی برای آینده ایران در عرصههای مختلف دارد. نقشههای شومی که استکبار و آمریکا بهخصوص برای ایران کشیدند فراوان است مردم انقلابی ایران یکلحظه از دشمنی با آمریکا دست نمیکشد و همواره آمریکا را دشمن درجهیک خودشان دانستند و اعلام انزجار میکنند. “مرگ بر آمریکا” عزیزان وزارت خارجه باید توضیح بدهند. ما هنوز این را از این بزرگواران نشنیدهایم که چرا هشدارهای منشور نهگانه رهبری حفظه الله درباره پذیرش برجام نادیده گرفتهشده و بدون اینکه آنها عملیاتی شود اقدامات صورت گرفته. هنوز این سؤال را داریم.
نکته دیگر این است که کلب معلَّم به دستور اربابان خودش دم تکان میدهد. الان این حرکتی که در عراق واقعشده و ترکیه حملهای را انجام داد و قسمتهایی از خاک عراق را گرفت این مسئله مسئله حساسی است قصد آن را دارند که خط مقاومت را مختل کنند و آسیب بزنند و نتیجه آنهم تجزیه عراق خواهد بود و شامه ما این را میگوید که عربستان بهزودی وارد خواهد شد او هم قسمت دیگری از کار را به عهده میگیرد و یک صحنهای به وجود خواهد آمد که باز مسئله دیپلماسی ما اینجا مهم است و باید دقت بیشتری بکنند عزیزان؛ اما به فضل پروردگار دست همه آن اجانب از کشورهای اسلامی عنقریب قطع خواهد شد. پیشاپیش ماه ربیع را هم به عزیزان تبریک میگویم. درباره انتخابات هم حرف داشتم که انشاءالله بماند برای بعد.
خدایا دین ما مملکت ما نوامیس ما قرآن ما حوزههای علمیه مراکز علمی و دانشگاهی نیروهای نظامی و انتظامی سربازان گمنام حضرت ولیعصر ارواحنا فداه مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب در پناه خودت مصون و محفوظ بدار. قلب ولیت حجت بن الحسن از ما راضی و خشنود بگردان فرجش نزدیک بگردان بر تاییدات رهبری بیفزا شر دشمنان به خودشان برگردان شهدا امام الشهدا گذشتگان این جمع غریق رحمت بیکرانت بفرما معلولین و مجروحین و مرضا شفای عاجل کرامت بفرما.