بسم الله الرحمن الرحیم
متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز
شهرستان کرج توسط ایت الله حسینی همدانی
در تاریخ ۲۴/۷/۹۴
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اوصیکم و نفسی بتقوی الله ایها المومنون والمومنات . متقین چیزی را غیر از خدا بزرگ نمیشمارند و برای آنها بزرگ نیست. چون میدانند هیچ چیز نزد خدای تعالی مخفی و پنهان نیست .خدای تعالی به همه چیز احاطه دارد و محیط بر همه چیز است. در آیه ۵۴ از سوره مبارکه احزاب فرمود : چه چیزی را آشکار کنید یا پنهان کنید خدا به همه چیز دانا است ” ان تبدوا شیئا او تخفوه فان الله بکل شیء علیما ” یا در آیه ۲۸۴ از سوره بقره فرمودند: آنچه در آسمانها و زمین است از خداست و اگر آنچه در ضمیر خود دارید آشکار کنید یا آن را پنهان کنید خدا به حساب آن رسیدگی خواهد کرد ” لله ما فی السموات و ما فی الارض و ان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله ” بنابراین اهل تقوا به چیزی جز عظمت و بزرگی خدا توجه ندارند و تمام تلاش آنها در زندگیشان راضی کردن خدای تعالی است و میدانند که هر چه میکنند و هر تصمیمی که بر انجام کاری دارند همه آنها عندالله مشهود است و آشکار است. لذا سعی دارند بر صراط مستقیم صراط الهی قدم بردارند و از مسیر خدای تعالی منحرف نشوند. خدای تعالی همه ما را بر صراط مستقیم خودش مستقیم بگرداند . کلمات امیرالمومنین در نهجالبلاغه و موضوعاتی که در نهجالبلاغه مولا علی ابی طالب واقع شده بنا شد محور بحثها باشد .حکمت ۴۴ یکی از حکمتهای چند بخشی است که من یک بخشش را برای شما میخوانم. امام فرمودند: ارزش مرد به اندازه همت اوست ” قدر الرجل علی قدر همته ” چند بخش دارد, این بخشش را این جلسه توضیح مختصری با خود کلمات امیرالمؤمنین در جاهای دیگر از نهجالبلاغه توضیح بدهیم. در حقیقت نهجالبلاغه را با نهجالبلاغه روشن کنیم. یکی از معیارهای ارزش گذاری انسان با این بیان امیرالمؤمنین این است که ببینیم این شخص همت دارد یا ندارد. همت مخصوص انسان است. موجودات دیگر خدا از این نعمت بهره ای ندارند. اگر اعمالی هم انجام میدهند طبق تقدیری است که برای آنها شده است. این طور نیست که خودشان اختیاری داشته باشند. علو همت حالت وسط افراط و تفریط همت است. که هر دو هم مذموم است. اگر کسی حالت وسط همت را داشته باشد راضی به اعمال پست و حیوانی که آن را دون همت میکند نیست. حضرت فرمودند قدر انسان ” قدر الرجل ” قدر انسان یعنی همان میزان اعتباری که در بین مردم دارد که گاهی والامقام است, ارجمند است, گاهی بی ارزش و پست است, این با تلاش در راهی که مرضی خداست و اولیای خداست این همت عالی به دست میآید, این ارزش و اعتبار به دست میآید.
بلند همت کسی است که در یک حد معین از اموری که فضیلت دارد و منقبت دارد و شرافت او را زیاد میکند, توقف نمیکند .سعی میکند که فضایلش را اگر هست بیشتر کند و در یک جا و در یک مقطعی ساکن نماند .وقتش را در اموری سپری میکند که ارزشمند است. بر ارزش او افزوده میکند. اگر کسی ضعف نفس داشته باشد و همتش پایین باشد بر امور پست و ناچیز اکتفا میکند. دنبال سعادت و کمال خودش نیست .قدم در مسیر سعادت برنمیدارد. لذا حضرت در حکمت ۳۲۵ که در آن حکمت از بعضی از صفات مؤمنین نام میبرد و چنین بیان میکند یکی دو بند آن را برای شما میخوانم که مؤمنین اینگونه هستند که ” طویل غمه ” اندوه مؤمن برای عاقبت کارش و اینکه نتیجه کار او چه خواهد شد غم دارد, غم طولانی. از طرف دیگر ” بعید همّه ” همّ و کوشش او در کارهای مفید و شایسته فراوان است ” و کثیر صمته ” سکوت او بر اثر فکر و اندیشهای که درباره مسائل میکند و خاموشی او بیشتر است. عمده آن چیزی که قصدم بود ” بعید همه ” بود همت او در کارها و کوششی که برای آیندهاش دارد در کارهای شایسته دارد همتش بلند است. اگر کسی در زندگیاش در امور گوناگون کمی و کاستی داشته باشد این کمی و کاستی با بلندی همت جبران میشود والا یک کاستی در زندگی باشد همت هم نداشته باشد گرفتاری او مضاعف خواهد شد. در قسمتی از خطبه ۲۳ امیرالمؤمنین به همین نکته اشاره فرمودند که همت جبرانکننده کمبودها است. این عبارات را از مولا امیرالمومنین یاد بگیریم. در کنار هم وقتی قرار داده میشود معارف زیادی برای ما به دست میآید. سبک زندگی و نحوه زندگی ما را و برخورد ما با مسائل مختلف را تبیین میکند. همت عالی و همت بلند ثمراتی را هم به همراه دارد برای انسان. مثل متانت, مثل بردباری. در حکمت ۴۵۲ حضرت فرمودند ” الحلم و الاناه توءمان ینتجهما علو الهمه” حلم و تانی بردباری و شکیبایی شتاب نکردن و تانی داشتن این دو فرزند دوقلو هستند که نتیجه اینها علو همت است . یعنی بردباری کردن و در کارها شتاب نداشتن در یک درجه هستند, توام هستند, با هم هستند ,چون شخص بلند همت زود خشمگین نمیشود , حلم میورزد و چون به پایان کار توجه دارد شتاب نمیکند, عجله ندارد .اینها نتیجه همت بلند است. حتی در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی و همه امور بحث علو همت مطرح است . اگر کسی بخواهد حضور سالمی در عرصه سیاست داشته باشد باید دارای همت عالی باشد. مسئولیتی اگر گرفت کاری میخواست انجام دهد نقشی داشته باشد باید همتش بلند باشد.
در نامه ۵۳ از نامه های امیرالمؤمنین که میفرماید ” و فی الله لکل سعه… ” نزد خدا برای هر یک از این طبقات و گروهها گشایشی است و هر یک از آن دستهها و گروهها را بر حکمرانان حقی است به اندازهای که کار او را به صلاح آورد. بعد ادامه میدهد و حاکم از عهده آن چه خدا بر او لازم کرده برنمیآید مگر آنکه همت عالی داشته باشد و از خدا کمک بگیرد. یعنی اگر در عرصهای وارد شده خواست کاری انجام بدهد افراد دون همت و پایین همت ,پست و خوار نمیتوانند کار بزرگی انجام دهند. در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی افراد باید بلند همت باشند. با این بیانی که تا حالا انجام شد معلوم میشود که همت با بینش انسان رابطه مستقیم دارد. تابعی از بینش افراد است نسبت به دنیا و آخرت و رابطهای که افراد با دنیا و آخرت دارند نقش مهم و تعیین کنندهای در همت آنها دارد. یعنی اگر توانست مسئله دنیا و آخرت را برای خودش و جهانبینی را درست کند همت در آنجا جایگاه اصلی دارد .باعث فعالیت بیشتر و خدمترسانی بیشتر و بهتر و عالی تر خواهد بود. والا کسی که نسبت به آخرت بینش درست نداشته باشد نسبت به دنیا عقیده صحیحی نداشته باشد در کنارش همت بلند هم ندارد. نتیجهاش سکوت و سکون و رخوت و بی حالی و کسالت خواهد بود. و امام علیهالسلام به همین نکته در قسمتی از نامه ۲۲ اشاره کردند نامهای را که برای عبدلله بن عباس مرقوم فرمودند و خود عبدالله ابن عباس میگوید من بعد از کلام رسول خدا کلامی نغز تر و بهتر و شیوا تر از این کلام سود نبردم . کلام بسیار مفید و قابل اعتنایی است . در این نامه امیرالمومنین به جهان بینی اشاره کردند که فرد نگرشش به آخرت چگونه باشد. هر نگرشی که به آخرت دارد و به دنیا دارد او همتش را میسازد. در این بیان امیرالمومنین میفرمایند: آخرت گرا و کسانی که توجه به معاد دارند دارای همت عالی هستند تلاش آنها گسترده است و نسبت به داشتههای شان بیش از اندازه خوشحال نیستند و اگر آنها را هم از دست بدهند ناراحت نیستند. رابطه آنها با دنیا رابطه زاهدانه است. چیزی آنها را خوشحال نمیکند که از خدا منصرف کند و از دست دادن چیزی آنها را ناراحت نمیکند که بخواهند جزع داشته باشند .اساساً گروهی که بینش خودشان را درست کردند وابستگی به دنیا ندارند همان است که امام صادق علیهالسلام فرمود: کسی که شب را به روز و روز را به شب بیاورد ولی بزرگترین همت او دنیا باشد خدای تعالی فقر را در مقابل چشمان او قرار میدهد و امور زندگی او را پراکنده میکند و به دنیا نمیرسد مگر به همان مقداری که برای او تقدیر شد .
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک فی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم را در مرحله اول و همه شما را به رعایت تقوای الهی تقویت و تسدید آن دعوت میکنم .از نشانههای تقوا این است که انسانها حقوق دیگران را رعایت کنند. انسان متقی اجازه ضایع شدن حق دیگران را نمیدهد خودش رعایت میکند و دنبال میکند. و بزرگترین حق, رعایت حق خدا است و حق الهی است. و مهمترین حق خدا اطاعت و فرمان بردن از خداست. امیرالمومنین در نهجالبلاغه فرمودند ” جعل حقه علی العباد ان یطیعه ” خدا حق خودش را بر بندگان این قرارداد که از او فرمان برند .و در یک بیان زیبایی فرمودند: خدای تعالی رعایت حقوق بندگانش را مقدمه ای برای رعایت حقوق خودش قرار داد. این خیلی بیان عمیق و دقیقی است باید درباره آن شرح و توضیح داده شود یعنی هر کس به ادای حقوق بندگان خدا قیام کند خودش سبب قیام برای حقوق الهی است. حالا در این فضا ببینید که چه اتفاقاتی که نمیافتد .خدای تعالی توفیق تقویت تقوا به همه ما عنایت کند .
امروز روز جمعه ۲۴ مهر دوم محرم الحرام است . اولاً فرارسیدن ایام عزای حسین علیه السلام را به همه شما و شیعیان عرض تعزیت و تسلیت دارم و امیدوارم که همه ما از شیعیان و موالیان و محبان خاندان عصمت و طهارت عموماً و حسینبنعلی ابیطالب به خصوص باشیم انشاءالله .روز دوم طبق نقل روزی است که امام و همراهانش به کربلا رسیدند . ایام عزای امام حسین فرصت مناسبی است که جریان کربلا و عاشورا مرور شود. و اینکه چه شد که امام علیهالسلام حجت خدا بر زمین توسط عدهای آنچنان به شهادت رسید و خاندان مکرمش به اسارت رفتند . البته بحث و بررسی حماسه حسینی از منظرهای مختلف قابل بررسی است. قابلیت این را دارد. جهات مختلفی در این قیام عظیم مطرح است. و ابعاد گوناگونی را شامل میشود .هم بعد معرفتی و اخلاقی دارد. هم در جهت عقیده ای و کلامی میشود درباره او بحث کرد. ابعاد حِکمی و فلسفی دارد. مباحث عرفانی و معرفتی او بالاست. مسائل اخلاقی در آن مطرح است. جهات سیاسی و اقتصادی. حتی از بعد فقهی هم میشود به کربلا و عاشورا نظر کرد و مطالبی را بیان کرد .که ابعاد فقهی این حرکت نمازی که خواندند, نماز مسافر, بحث جهاد ابتدایی بود ؟! دفاعی بود ؟! مباحث مختلفی را در فقه کربلا را هم میشود وارد شد و مطرح کرد.
اما آن چیزی که مهم است این است که واقع شدن این حادثه عظیم بدون مقدمه نبود .مسیری طی شد که عاشورا به وجود آمد .عواملی مؤثر از زمانی مشخص با سازماندهی دقیق طوری عمل کردند تا مردم و جامعه و مخاطب را به این باور برسانند که بر علیه حجت خدا قیام کنند و این مهم است. این را باید بررسی کرد. بررسی افکار و آراء دو جبهه که در مقابل هم قرار گرفتند. و نقش دشمن در این بین که چگونه هدایتگری کرد مهم است . یقیناً اگر خط فکری امام حسین علیهالسلام خط سازش و مذاکره بود هرگز کربلا به وجود نمیآمد .روش دشمن در به وجود آوردن عاشورا و قصه کربلا روش نفوذ بود. خوب به این بحثی که امروز مطرح میکنم دوستان عنایت کنید و توجه کنید .انشاءالله بهره ای که لازم است را ببریم .همین نفوذی که میبینید رهبری در طول یکسال گذشته و به خصوص در این یک ماه اخیر هر دو سه روزی یک مرتبه سخنرانی که دارند با فرماندهان نیروی دریایی سپاه, با نخبگان علمی و مدیران صدا و سیما و اقشار دیگری که سخن داشتند مطرح کردند و این خطر جدی را تذکر دادند. بخصوص در این زمان و بعد از برجام مسئله حساستر شد. در روند تصویب کلیات و جزئیات و مسیر طی شده و خطوط قرمز و امثال ذلک وظیفه شرعی و الهی که داشتهایم و برای ثبت در تاریخ نکاتی را که به ذهنمان رسید در طول این مدت عرض کردیم و آن مقداری که باید بیان میکردیم کردیم و همه آنها را هم بینی و بین الله برای اصلاح امور و تذکراتی که به ذهن رسیده بود بیان شد و بیان خواهد شد .این طور نیست که رها بشود .اما وظیفه امروز همه , اعم از مردم و مسئولین و منتقدین و غیره منتقدین باید کمک به اجرای صحیح و از دست ندادن فرصتها و جلوگیری از تهدیدها و نفوذ دشمن باشد. برجام در این مقطع پروندهاش بسته شد. پسا برجام مطرح است .باید با دقت و دقت و دقت این مسیر را طی کرد تا آسیبی به کشور و منافع ملی و منافع عمومی برای این نسل و نسلهای آینده نرسد. اگرچه عدهای تلاش دارند اینگونه القا کنند که در نظام روندی شروع شده که آرام آرام دست از خواستههای انقلابیش بردارد و استحاله صورت بگیرد. البته این امیدی واهی است. گفتمان غیر قابل تعطیل انقلاب اسلامی حمایت از مظلومان جهان و مبارزه با استکبار و در رأس آن آمریکا و اسرائیل است.رهبری فرموده بودند که و تأکید هم کردند که بررسی دقیق صورت بگیرد و نهایتاً نظر نمایندگان متبع است. انشاءالله آقایان در بررسی دقت لازم را کردهاند و نزد خدای تعالی هم پاسخ مناسب را دارند. انشاءالله عزت و مصلحت و حکمت نظام در این پذیرش مورد دقت قرار گرفته.
برگردم به اصل بحث. نفوذی که در کربلا به وجود آمد مقدمه شد برای بهوجودآمدن کربلا .و در بیان آن نفوذ تطبیقش با مسائل جاری با خود شما .ببینید که نکته چگونه است .کربلا نتیجه جنگ نرم دشمن بود. چرا؟ چون در جنگ نرم تلاش بر این است که ساختار عوض شود .با جنگ نظامی و جنگ سخت میآیند و حکومت را ساقط میکنند .یک حکومت دیگری را علم میکنند و ساختار را با کشتار و خونریزی و قتل انجام میدهند. اما در جنگ نرم شکل عوض خواهد شد. اما خونی ریخته نمیشود .فقط مدتی طول میکشد. شروع تغییر ساختار با تغییر باورها است. خوب عنایت کنید که چه عرض میکنم.باور که عوض شد افکار تغییر خواهد کرد. فکر که تغییر کرد رفتار عوض میشود. وقتی باور و افکار و رفتار تغییر کردند و ساختار تغییر کرد دیگر برای تغییر نظام لازم نیست زیاد کار عمدهای انجام داد . باور, فکر و رفتار اگر تغییر کرد کار تمام است. مثلاً اگر باور من و شما این است که آمریکا شیطان بزرگ است این یک باور است .که رابطه با آمریکا رابطه گرگ و میش است این یک باور است .از روی اعتقادات از روی یک بنیان محکم به این نتیجه رسیدهایم . در طول این مدت هم پایش ایستادهایم . این باور اگر عوض شد تبدیل شد به تعامل سازنده با جهان, باور مرگ بر آمریکا تغییر کرد و شد تعامل سازنده با جهان ,دیگر آن وقت شعار مرگ بر آمریکا بر هم زننده این تعامل خواهد بود .به شما انتقاد میکنند که چرا این شعار را میدهید. که چرا تبلیغات ضدآمریکایی در شهر راه میاندازید. اگر کسی هم این شعار را داد بازداشتش میکنند. اگر کسی این را روی کاغذ و بنری و چیزی نوشت و به در و دیوار زد بازداشتش میکنند. ولی غافل از اینکه این شعار هرگز از ذُکر و ذاکره مردم پاک نخواهد شد. دشمن با راهاندازی شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و اینترنتی و استفاده از فضای مجازی دنبال تغییر باورها است .باور که عوض شد فکر عوض میشود. آن وقت به عزای امام حسین علیه السلام هم ایراد میگیرند .به قیام او هم اعتراض میکنند .و این را در رفتار نشان میدهند در نوع لباس پوشیدن ,نوع غذاخوردن, نوع گفتار و امثال ذلک .بنابراین نفوذ فرهنگی تهدید بزرگی است از نفوذ اقتصادی. و حتی از نفوذ نظامی هم مهمتر است. نفوذ عقیدتی وقتی بیاید کارش را انجام بدهد بقیه کارها سخت نیست . دشوار نخواهد بود. یک روز عاشورایی درست خواهد شد و نصف روزی کار تمام خواهد شد .
دوستان از زیارت عاشورا غافل نباشید با دقت بخوانید .در این زیارت کاملاً توضیح داده شده که چگونه در جامعه اسلامی و در انقلاب اسلامی نبوی و رسول خدا در دستگاه تصمیمگیری نفوذ کردند و ساختار را تغییر دادند .خلافت و نصب امام معصوم را به سلطنتی تغییر دادند و آن را موروثی کردند .زیارت عاشورا را با دقت بخوانید .خوب توضیح میدهد که جامعه مسلمین در آن روز مواجه با یهود و نصاری و مشرکین نبودند .در زیارت عاشورا هرگز حرفی از این حرفها نیست. از عدهای از مسلمانان کجاندیش سخن میگوید که به این باور رسیدند. آدمهای ساده لوح و سهل اندیشه آنها را انتخاب کردند و روی آنها کار شد. منافقین هم در داخل کمک کردند و بعد در دستگاه محاسباتی عدهای از مسئولین و کارگزاران کار کردند. نتیجهاش این شد که افکار عمومی دستکاری شد و در دل و ذهن مردم و جوانان بخصوص در آن روز و حتی پیرمردها و غیره جا افتاد که اسلحه به دست بگیرند به خاطر قرب و نزدیک شدن به خدا در مقابل حجت خدا بایستند و با او بجنگند . ” کل یتقرب الی الله بدم الحسین علیه السلام ” همه به قصد قربت آمدند. الا آن عده خاصی که برنامهریزی و طراحی کرده بودند که میدانستند دارند چه کاری میکنند. سال گذشته برای عده ای از دوستان چندین فراز از زیارت عاشورا را شرح کردیم و به توطئه ای که برای جهان اسلام بود اشاره کردیم و رمزگشایی کردیم .زیارت عاشورا کاملاً این قضایا را رمزگشایی میکند زیارت عاشورا را کم نگیرید. زیارت عاشورا زیارتی است که خدای تعالی آن را به ما یاد داد .تنها زیارتنامه ای است که به انشاء خداست. خدا به ما یاد داد که بگوییم السلام علیک یا ابا عبدالله .او به ما یاد داد که بگوییم السلام علیک یابن رسولالله .سندش را ببینید. در زیارت عاشورا تمام قرآن خلاصه است .تفسیر قرآن است .لااقل قسمت زیادی از قرآن را میشود در بندهای زیارت عاشورا دید. البته با یک دیدی که دید باشد .برای همین باید بفهمیم که چرا به ما گفتند بخوانید و تکرار کنید. هر روز بخوانید برای این که در آن تأمل کنیم .اگر این زیارت را خوب خواندیم آن وقت معلوم میشود که چرا باید آمادگی دفاعی خودمان را تقویت کنیم و دراین تقویت جوری تقویت کنیم که ایجاد رعب بکنیم .که دشمن متجاوز جرئت تجاوز نداشته باشد .
که مرحبا به فرزندان این ملت که چه به موقع از توانمندی هایی که داریم درباره تسلیحات و موشکها و آمادگی دفاعی به رخ استکبار کشیدند و آن را نشان دادند. البته خائنان معلوم الحال آدمکش کودک کش که در این شبها میبینید با چه جسارتی وقیحانه, من از دیروز تا به حال حالم منقلب است , آن صحنهای را که دیدم با ۱۵ گلوله آن بچه را در آن وسط دوره کردند محاصره کردند یاد آن صحنه افتادم که حسین علیهالسلام, امام سجاد علیهالسلام فرمود به این که من فرزند کسی هستم که او را به قتل صبر کشتند .یعنی یک عده او را محاصره کردند دوره کردند هر کسی هر چه حربه داشت به او زد یکی با شمشیر زد یکی با تیر زد یکی با سنگ زد. این بچه ۱۶ ساله را آن وسط گذاشتند هر کدام از آنها با آن اسلحهای که دستش بود به او شلیک کرد .چقدر مظلومانه .اینها به زبونی کشیده شدند , صحنه آزمایش موشک ما را که دیدند. چه ولوله ای در جانشان افتاد .انشاءالله در آیندهای نه چندان دور شاهد نابودی غاصبان صهیونیست باشیم و با حرکات جدیدی که در سرزمینهای اشغالی شده که شاید بشود انتفاضه سوم آن را نامید اخبار خوشی به گوش برسد انشاءالله .
دوستان عرض دوباره من این است که با دقت به زیارت عاشورا توجه کنید و آن را بخوانید. خیلی زیبا توضیح میدهد که شبیخون فرهنگی ,ناتوی فرهنگی, قتلعام فرهنگی یعنی چه . این شبیخون فرهنگی و سیاسی از یک انحراف عقیده شروع شد. اندیشه منحرف در سطح مدیریت جامعه اسلامی پیشرفت و مراکز تصمیمگیری و قانونگذاری را تسخیر کرد و آن نتیجه به وجود آمد .بعد چهرههای مهم سیاسی و فرهنگی به خاطر جاهطلبی و دنیاطلبی و اشرافیگری بعضا ترس و وا دادگی و محافظه کاری حفظ منافع شخصی و حزبی کاری میکنند که نتیجهاش آوارگی است. نتیجهاش تبعید و شهادت و اسارت اولیای خداست. و امت بیچاره هم در دست این گرگان آدمکش کودک کش قرار میگیرند . زیارت عاشورا به ما میگوید که چگونه عدهای منحرف که خود را فرهیختگان و شخصیتهای علمی و رجال سیاسی جامعه و به اصطلاح روشنفکر و روشنفکر نما میدانند بنگاههای ظلم و جور تاسیس کردند .بر علیه جبهه حق. جالب است در خود همین زیارت عاشورا کارهای آنها را توضیح میدهد ,تبیین میکند ,شرح میگوید, اما هرگز اسمی از آنها نمیبرد . یک جوری است که بعضیها را نمیشود اسم برد .حتی در زیارت عاشورا معاویه و شمر و ابوسفیان را میشود اسم برد اما یک عده ای را نمیشود اسم برد .چون در بین جامعه حیثیت اجتماعی دارند نفوذ سیاسی دارند. فقط اشارهای اجمالی میکند. ” لعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت ” خدا لعنت کند آن کسانی را که مؤسسه تأسیس کردند برای ظلم و جور .این “اسست اساس الظلم” غیر از “اول من ظلم است” با آن فرق دارد. “اول ظالم” کسی بود که اولین ظلم را انجام داد. پهلوی صدیقه طاهره شکسته شد. میخ در به سینه او فرورفت. اما” اول ظالم” زمینه اش را ” اسس اساس الظلم” به وجودآورد. اسم آنها را هم نمیشود برد. با دقت به زیارت عاشورا توجه کنید. میگوید اینها تعداد کمی نیستند. اینها یک امت هستند.” لعن الله امه” اگر یک گروه تروریستی مشخص و تعداد آدمکش مشخصی بود به آل آنها را یاد کرد, آل ابوسفیان ,آل زیاد و آل مروان. اما این تعداد تعدادشان زیاد است. امت هستند صاحب رأی هستند صاحب نفوذ هستند اینها را نمیشود نام برد طرفدار دارند در اقشار مردم. اینها را به عنوان افراد معتدل افراد نرم و اهل تعامل میشناسند .علیبنابیطالب را چطوری معرفی کردند؟! او خشن بود, نعوذبالله تندرو بود , نمیشود با او حرف زد, نمیشود با او تعامل کرد. اینطور ترور شخصیت کردند.
زیارت عاشورا را خوب بخوانید. اینکه میگوید” لعن الله امه دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها” در این خیلی معرفت هست. لااقل یک ماه سخنرانی دارد که تبیین شود به چه معناست. “دفعتکم” یعنی برکنار کردند کنار زدند و منزوی کردند و با فحش منزوی کردند با تهمت منزوی کردند با شایعات منزوی کردند یک کلمه گفتند علیبنابیطالب عدالت ندارد با یک کلمه با این عدالت ندارد دو سه تا جنگ خانمانسوز در جهان اسلام واقع شد. شبهه انداختند حرفی زدند گفتند با کاری که انجام داده در آن جلسه و در آن شورا باید آنچنان عمل میکرده اما عمل نکرده. خوب دقت کنید ” ازالتکم عن مراتبکم ” برای اینکه بتوانند ترور فیزیکی کنند اول ترور شخصیتی کردند .بنیانها را گذاشتند .مدیریت جامعه و نظام ولایی ولایت را تضعیف کردند. دستگاههایی که باید ولایت را تقویت میکرد آن دستگاه را تضعیف کردند. حرف زدند و کارهایی را انجام دادند تا جایگاه ولایت پایین آمد. وقتی که پایین آمد ” ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله ” یعنی اگر بخواهید در جامعه حاکمیتی باشد باید حاکمیت اسلام و ارزشهای اسلامی و آن چیزی که خدای تعالی مرتب کرده باشد. اما آمدند گفتند قوانین اسلام دستوپاگیر است. در جامعه امروز نمیشود. باید یک مقدار به آن افزودنی اضافه کرد. افزودنیهای مجاز و غیرمجاز داخلش کردند.
” و لعن الله الممهدین ” نتیجهاش این شد که ” و لعن الله امه قتلتکم ” آن” اسست “بود بعد این” دفعتکم” بود بعد شد” قتلتکم ” یعنی این طور مقدمات پشت سر هم چیده شد و این مربوط به تاریخ نیست. قضیه فی واقعه نیست. قصه حسین علیه السلام قضیه شخصی نیست. مربوط به یک زمان یک واقعه نیست. دائماً در حال تکرار شدن است. اگر توجه نداشته باشیم این نفوذ قطعی است. زیارت عاشورا میگوید اینها امت هستند کم نیستند اینها را نمیتوانیم اسم ببریم. قبلاً هم به یک مناسبت این را عرض کردم و آن این است که زیارت عاشورا به ما میگوید همیشه پیرو حق باشید. همانجا که لعن میکند امتی را که با صراحت بیان میکند که اینها” اسست اساس الظلم” در آنجا این را میگوید این امتی که زیاد هستند و پیرو دارند مرید و مراد دارند خیلی هستند به ما دارد این را یاد میدهد که این گروهها ولو خیلی زیاد باشند ولو به اندازه جامعه جهانی باشند ولو قسمت زیادی از مردم پیرو آنها باشند مقبولیت هم داشته باشند ولو به اندازه یک جهان, آن چیزی که مشروعیت دارد حق است. باید از حق پیروی کرد. اگر حق در برابر رأی مردم قرار گرفت حق متبع است . باید دنبال رو حق بود نه رأی مردم. این را زیارت عاشورا به ما یاد میدهد. آن چیزی که مقبول درگاه الهی است حق است به هر جهت باید مواظب نفوذ بود .اندیشههای ناب شیعه را در بین شیعیان به وسیله خود شیعیان از بین بردند و در خود شیعه الان این اندیشهها منزوی است. با شعارهایی که هست ما را میبرند به سمتی که نباید برویم .مناسبتهای هم در این هفته وجود دارد که خودتان مراجعه میکنید.
روز دوم حسین ع به کربلا رسید. رسیدند به یک منطقهای .ابی مخنف میگوید: مرکب امام حسین حرکت نکرد. آقا دستور دادند اسب دیگری آوردند ” فلم یزل یرکب فرسا حتی رکب سته افراس ” پیوسته اسب را عوض کردند تا شش اسب. یک مرتبه آقا سؤال کردند که اینجا کجاست؟ گفتند آقا شاطء الفرات است. فرموده اسم دیگری ندارد؟ گفتند غازریه است. گفتند اسم دیگری ندارد؟ گفت نینوا است. اسم دیگری ندارد؟ طف است. اسم دیگری ندارد ؟ یک نفر گفت آقا اینجا کربلاست. “فتنفس السعدا ” حسین علیهالسلام اینجا گفت رسیدیم .یک نفس آسودهای کشید. در بعضی از مقاتل مینویسند سوگند یاد کرده ” ولله ههنا مقتل رجالنا ولله ههنا مذبح ابنائنا ” به خدا سوگند این جا پسران ما را میکشند. اینجا مردان ما را میکشند. اینجا کودکان ما را ذبح میکنند ” فبکی بکاء شدیدا ” علی لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. خدایا دین ما مملکت ما نوامیس ما قرآن ما حوزههای علمیه مراکز علمی و دانشگاهی نیروهای نظامی و انتظامی سربازان گمنام حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب در پناه خودت مصون و محفوظ بدار . قلب ولیت حجت بن الحسن از ما راضی و خشنود بگردان فرجش نزدیک بگردان بر تاییدات رهبری بیفزا شر دشمنان به خودشان برگردان شهدا امام الشهدا گذشتگان این جمع غریق رحمت بیکرانت بفرما معلولین و مجروحین و مرضا شفای عاجل کرامت بفرما.