متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۱۱/۰۵
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله . متقین دوستیهایشان برای خداست. بحث راجع به دوستی و رفاقت بود و عرض کردیم با استفاده از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهمالسلام به شاخصهائی میرسیم که بر اساس آن با چه افرادی دوست شویم و از چه کسانی فاصله بگیریم.
امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: کسی که شخصیت او بر شما مشتبه شد واز دین او اطلاعی نداشتید،به دوستانش نگاه کنید، اگر آنان از اهل دین خدایند،پس آن شخص نیزبر دین خداست، ولی اگر دوستان وی بر غیردین خدا بودند پس بدانید که او نیز هیچ بهرهای از دین خدا ندارد.
از نظر اسلام محور دوستی و دشمنی ایمان است و لذا قرآن کریم اولین و مهمترین شاخص را ایمان بیان کرد. افراد با ایمان بهتر و محکمتر و ماندگارتر دوست میشوند. دوستی که برای خدا باشد، قویترین ارتباط است. امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: برادران را به اندازه تقوا و پرهیزکاری آنان دوست بدار.
پس تقوا و ایمان یک شاخص دوستی است. و امام صادق علیهالسلام فرمودند: از نشانههای دین دوستی آدمی این است که برادرش را دوست داشته باشد.
اهل ایمان در دوستی رعایت حال یکدیگر را میکنند و نسبت به هم احترام میگذارند. امام باقر علیهالسلام فرمودند: یاران خودرابزرگ بشمارید وبه آنها احترام بگذارید. احترام یکدیگر را داشتن دستور دین است. برای اینکه تشویق به احترام کردن و محبت ورزیدن شویم، رسول خدا فرمود: بندهای از امتم نیست که به برادردینی خود مهر و محبتی ورزد مگر آن که خداوند از خدمتکاران بهشتی به خدمت او در میآورد.
و کلامی بالاتر و عجیبتر اینکه امام صادق علیهالسلام فرمود: کسی که برادرمسلمانش براو وارد شود و وی گرامیاش بدارد در حقیقت خداوند عزوجل را گرامی داشته است. خلاصه اینکه ارتباط و ادامه دوستی در فکر و رفتار دوستان نوعی سنخیت بین آنان ایجاد میکند که خودش عامل ادامه دوستی است که اگر از بین برود دوستی تمام میشود. لذا رسول خدا برای این تاثیر فرمود: آدمی بر آیین دوست خود است پس بنگرید با چه کسی دوستی میکنید.
از همین تاثیرگذاری باید استفاده کرد و با افراد خاص رفیق شد مثلاً برای بردبار وصبور شدن سعی کنید با افراد صبور دوست شوید. با شخص امانت دار دوست شوید. با انسان عادل دوست شوید. با انسان شجاع دوست شوید. با شخص خوش اخلاق دوست شوید چون شما هم خوش اخلاق میشوید در نتیجه این صفت هم دوستان انسان را زیاد میکند هم روزی را زیاد میکند و هم کینهها را از بین میبرد.
اینکه انسان دوستان زیادی داشته باشد مطلوب است. امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: در پی دوستان راستین باش و بر شمار آنان بیفزای که آنان ذخیره دوران آسایش و سپر روزگار بلایند. و طبق بیان رسول خدا هم در قیامت هر مومنی برای انسان شفیعی است که شفاعت میکند.
از کجا بفهمیم دوست ما نسبت به ما محبت دارد؟ امام باقر علیهالسلام فرمود: محبت قلبی برادرت را نسبت به خودت از محبتی که در قلبت نسبت به او داری، بشناس. یعنی هر قدر شما به دوستت محبت داری او هم همین مقدار دارد. این دل واقعاً عجیب صادق است. خیلی خوب انسان را خبر میکند. امام هادی علیهالسلام فرمود: ازکسی که مکدرش کردهای صفا مجوی و از کسی که تیر بدگمانیات را به او نشانه رفتهای خیرخواهی و صداقت مخواه، زیرا دل دیگری با تو همچون دل توست با او. و این بیان امیرالمومنین علیهالسلام هم خیلی لطیف است که فرمود: دوستیها و محبتها را از دلها بپرسید که دلها گواهانی رشوه ناپذیرند. نمیشود به دل بگوئید حالا بیا فعلاً فلانی را دوست داشته باش تا بعد، هر کاری کنید دل زیربار حرف زور درباره دوستی نمیرود.
باید مواظب بود با افراد بد دوست نشد که جلسه قبل عرض کردم باید با انسان بد دهن هم دوست نشد. کسی که به راحتی فحش و ناسزا میگوید صلاحیت دوستی با شما را ندارد. چون رسول خدا فرمود: خداوند بهشت را بر هر فحاش بد زبان بی شرمی که باکی ندارد چه گوید و چه شنود حرام کرده است. اهل ایمان نسبت به هم هرگز بدزبانی ندارند. بد زبانی یکی از نشانههای نفاق است. نباید جوری بود که اطرافیان از بدزبانی شخص بترسند. این افراد صلاحیت دوستی را ندارند.
ابن نعمان جعفی میگوید: امام صادق علیهالسلام دوستی داشت که آن حضرت هر کجا میرفت او هم همراه امام بود و از حضرت جدا نمیشد، روزی در بازار کفاشها میرفتند و این مرد غلامی داشت که پشت سر آن دو حرکت میکرد، ناگهان آن مرد به پشت سر خود متوجه شد و غلام را سه بار صدا زد ولی غلام را ندید، چون بار چهارم نگاه کرد و او را دید، گفت: ای زنازاده، کجا بودی؟ امام صادق علیهالسلام دست خود را بلندکرده و به پیشانی خود زد و فرمود: سبحانالله آیا به مادرش نسبت ناروا میدهی؟ من تصور میکردم تو اهل پارسایی و پرهیزگاری میباشی و اکنون مشاهده کردم که پارسایی نداری. گفت: قربانت گردم، مادرش اهل سند و مشرک میباشد. امام فرمود: آیا نمیدانی که هر ملتی برای خود نکاحی دارند؟ (و قانون ازدواج آنها از نظر اسلام امضاء شده است) از من دور شو. راوی میگوید: دیگر آن شخص را ندیدم که با حضرت راه برود تا وقتی که مرگ میان آنها جدایی انداخت.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا چون توجه دارند که عمر زود سپری میشود از لحظههای آن برای کسب توشه آخرت بهره میبرند. در حکمت ۳۱۷ دارد: وقتى که خبر کشته شدن محمد بن ابى بکر به امیرالمومنین علیهالسلام رسید، فرمود: غم ما برکشته شدن او به اندازه شادى دشمنان اوست، با این تفاوت که آنان دشمنى را از دست دادند و من دوستى را.
موقعیت محمد بن ابی بکر نزد امام ویژه بود. و با این بیان غم فقدان او را اظهار کردهاند. بعد در حکمت ۳۱۸ فرمود: «الْعُمُرُ الَّذِی اَعْذَرَ اللَّهُ فِیهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَهً». عمرى که خداوند بهانه فرزند آدم را در آن مىپذیرد، همان شصت سال است. یعنی تا مدتی که فرصت کسب توشه برای آخرت هست همین ۶۰ سال است بعد از آن به شدت قوای انسان از جهات مختلف تحلیل میرود و اعمال انسان کمتر میشود. لذا باید کوتاهیها را کنار گذاشت چون در پیشگاه خدا عذری باقی نمیماند.
واقعاً ببینید چقدر عمر زود سپری میشود. رسیدیم به هفته پایانی ماه رجب با مناسبتهای فراوان. این جمعه هم جمعه آخر ماه است. این روزهای باقیمانده را غنیمت بشماریم و اعمال گفته شده را به قدر وسع کوتاهی نکنیم. از ادعیه و اذکار و اعمال هرچه میتوانیم توشه برگیریم. احسان و نیکوکاری، دستگیری از محرومان و مستضعفان، کمک به معسرین و نیازمندان؛ چه فکری و چه اعتقادی و چه اخلاقی، چه مادی و مالی. گاهی در همین ماه رجب کسی اصلاح ذات البین میکند، مقدمات ازدواج جوانی را فراهم میکند، جهیزیهای درست میکند، زندانی غیر عمدی را آزاد میکند و امثال اینها خودش به تنهایی و یا به همراه چند نفر و همین ذخیرهای میشود برای آینده و در جایی که همه نیاز داریم به کمک ما میآید. خدای تعالی تقوای را در ما زیاد بگرداند.
۲۷ رجب، عید مبعث حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى آغاز رسالت آخرین فرستاده خداوند و ارسال آخرین معجزه الهى یعنى کتاب هدایت بشر، که از بزرگترین اعیاد مسلمین است بر همه بشر گرامی و مبارک باد. چرا بر همه بشر؟ چون ماموریت رسول خدا، پیامبری همه بشر است «و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیراً و نذیراً».
و اتفاقاً در این دوران، انسان در محاصره تفکر مادىگرا و لیبرال غرب قرار دارد و با سرعت در حال سقوط و عقبگرد به دوران جاهلیت قرار دارد؛ دورانی که فضائل انسانی معنا نداشت و آنچه حاکم بر جوامع بود غضب بود و شهوت.
شهوترانیهای بی حد و حصر جوامع امروزی را ببینید، غضب افسار گسیخته که ۱۵هزار کودک را جلوی چشم دیگران میکشند را ببینید، درآمدهای کلان و ثروتهای ملتهای دنیا که خرج سلاح و مواد مخدر و مسائل شهوانی میشود را ببینید، آیا اینها چیزی غیر از جاهلیت است؟ درست شبیه دوران جاهلیتی است که رسول خدا در آن زمان مبعوث شد. البته در این دوره با استفاده از علم و دانش و به اسم آزادی، جوامع را به بندگی هوای نفس و شهوات کشاندهاند.
آرام به ایام پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک میشویم و اگر خوب دقت کنیم زمان انقلاب اسلامی در ایران شبیه دوران بعثت بود. که حضرت امام (ره) با صلابت و شجاعت مسیر بعثت را در این دوران طی کرد و ارزشهای اسلامی و الهی را یادآوری کرد.
مردم را با هر گرایش و تفکری بر علیه ظلم و فساد و استکبار متحد کرد، بعد نظام طاغوتی، سرنگون شد؛ جمهوری اسلامی برپا شد و البته همانطور که مستکبران عالم در مقابل انبیاء الهی ایستادند، در مقابل انقلاب اسلامی هم عِده و عُده خود را جمع کردند تا شاید بتوانند این نهال تازه رسیده را از ریشه بکنند اما به فضل الهی و پایمردی و مقاومت مردم، ریشههای انقلاب محکم و محکمتر شد و دست دشمن با اینکه دشمنیهایش عمیقتر و گستردهتر شد بستهتر شد.
اگر عزیزان حوصله کنند و دوران ستمشاهی را با دوران جاهلیت عصر نبوی مقایسه کنند شباهتهای فراوانی پیدا خواهند کرد که انقلاب ما شبیه انقلاب پیامبر و به تاسی از آن حضرت بوده است. و البته این مسیر تا زمان ظهور حضرت ولیعصر ارواحنا فداه ادامه خواهد داشت. یعنی همان رابطهای که بین بعثت و انتظار وجود دارد بین انقلاب و انتظار هم برقرار است.
انقلاب و بعثت رسول خدا را آفاتی تهدید کرد اگر آنها را دنبال کنیم میفهمیم که چه چیزی ما را تهدید میکند. خوب است عزیزان، خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه را مرور کنیم -خطبه قاصعه- که امیرالمومنین برای مسلمانان در تقریباً ۴۰ سال بعد از انقلاب نبوی بیان کردهاند. خیلی درس آموز است.
«اَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ اَیْدِیَکُمْ مِنْ حَبْلِ الطَّاعَهِ…» آگاه باشید شما دست از ریسمان اطاعت خدا کشیدید و با احیاى احکام جاهلیت دژ محکم الهى را که گرداگرد شما بود درهم شکستید؛ یعنی دست خودتان را از دست خدا کشیدید و بعد رفتید سراغ همان امور جاهلی که مبتلا بودید. خدا اسلام را به عنوان یک قلعه مستحکم که میتوانستید در آن سعادتمند باشید هدیه داد، اما شما آن را سوراخ کردید.
خب معلوم است وقتی قلعهای که بناست شما را حفظ کند سوراخ شود دشمن رخنه خواهد کرد و هر چیزی که باعث عزت شماست را از بین میبرد. و شما با روآوردن به احکام غیر اسلام این کار را کردید.
بعد فرمود: همانا اگر به غیر اسلام پناه ببرید دنبال ارتباط با بیگانگان شدید و تلاش کردید با دیگران ارتباط برقرار کنید، کافران با شما جنگ خواهند کرد آنگاه نه جبرئیل و نه میکائل نه مهاجر و نه انصار وجود ندارندکه شما را یاری دهند. این یعنی کفار بر شما مسلط میشوند. شما میمانید و مستکبران عالم با دندانهای تیز کرده و چنگالهای آماده برای نابودی شما. بعد فرمود و چارهای جز جنگ ندارید تا خدا در میان شما حکم کند.
حضرت ریشه همه این گرفتاریها را سستی کردن و عمل نکردن به احکام اسلام میداند. این دستور برای همه ماست نه فقط مربوط به آن موقع؛ و امروز ما اگر سستی کنیم همان نتیجه را خواهیم دید. یادمان باشد نمیشود از اسلام بگوئیم اما سکولار باشیم و لیبرال عمل کنیم.
اگر برای خوش آمد مستکبرین عالم که جلوی چشم شما قریب به ۵۰ هزار نفر راکشتند و الان هم میگویند برای ما اهمیت ندارد لازم باشد باز میکشیم در مدت ۱۵ ماه ۱۰۰ هزار تن بمب در منطقه کوچکی ریختند و ۸۸% آنجا را نابود کردند و از کرده خود ناراحت نیستند، ۲ هزار و ۹۲ خانواده فلسطینی را با تمام اعضای آن به شهادت رساندند و دیگر اثری از آن قوم نیست، فقط مقاومت مردم غزه مجبورشان کرد که عقب بنشینند و پیروز میدان، مقاومت باشد.
اگر برای خوش آمد اینها از اهداف و آرمانهای اسلام و انقلاب کوتاه آمدیم و با بیاعتنایی به همه ارزشها در مقابل دشمن نشستیم و هرچه خواستیم گفتیم این سوراخ کردن قلعهای است که باید در آن سنگر بگیریم و دفاع کنیم تا آسیبی به ما نرسد.
دستور اسلام است که به دشمن دل خوش نکنید او از شما چیزی جز دست کشیدن از اهدافتان ندارد. یکی از مهمترین اهداف دشمن ایجاد اختلاف و دعوا بین نیروهای خودی است تا فرصت پیدا کند توطئهای دیگر برپا کند. اینجا باید حزب الله و نیروهای ارزشی حواس خودشان را جمع کنند ضد حمله بزنند.
ممکن است امروز در اطراف رئیس جمهور محترم ما کسانی باشند که مسیر دیگری را طی میکنند و باعث میشوند که دولت تضعیف شود، اما در این زمان وظیفه همه ما ضمن اینکه اگر انتقادی داریم و یا اشکالی میبینیم، عرض میکنیم، کمک به ایشان است تا دشمن مایوس شود.
هر کس هرجور که توان دارد باید کمک کند. الان مسئله اقتصاد و سفره مردم مهمترین مسئله است که باید دولت با جدیت دنبال کند؛ تیم اقتصادی خودش را اصلاح کند. البته باید با بعضی از افراد صحبت کرد. مجلس باید وظیفه خودش را به درستی در این زمینه انجام دهد. خلاصه باید اجازه سوء استفاده نداد. خود ایشان هم برای حفظ اقتدار دولت باید فکری برای اطرافیان بکند.
قرآن کریم در تبیین اهداف بعثت انبیاء، به سه هدف که یکى از آنها اصلى و دو هدف دیگر مقدمه، اشاره فرموده است. هدف اصلی همه انبیاء الهی بندگی خداوند متعال بیان شده، یعنی آمدند تا انسانها را عبد خدا کنند.
دو هدف دیگر که مقدمه هستند یکی اقامه عدل و قسط در زندگی فردی و اجتماعی بشر است و دیگری برپایی حکومت که دستورات و قوانین الهی حاکم باشد که ذیل ایجاد حکومت هم عدالت مستقر میشود و هم فرصت بندگی خدا فراهم میشود که توضیح آن در فرصت دیگر.
اما اجمالاً اینکه خداى متعال در قرآن کریم بارها به بیان این هدف پیامبران که اقامه حکومت الهى است، پرداخته و پیام انبیا را در این جمله خلاصه مىکند: «فَاتَّقُوا اللهَ وَأَطِیعُونِ». پرهیزکارى خدا را پیشه کنید و از من اطاعت کنید.
در این آیات، انبیاى الهى، بشر را به حکومتى که رهبرىاش را انبیا بر عهده دارند، دعوت کردهاند. آیات متعدد است. «وَمَا اَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللهِ». هیچ رسولى نفرستادیم مگر به این منظور که به اذن خدا اطاعت شود. و براى تحقق همین هدف است که خداى متعال درباره رسول خدا و امامان پس از او مىفرماید: «اَطِیعُواْ اللهَ وَاَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَاُوْلِى الأَمْرِ مِنکُمْ». نساء/۵۹.
این دو آیه، تأکید میکند که هدف انبیاء الهی، از برپائی نظام و حکمرانی الهی دائمی و تا قیامت ادامه دارد. خب در دوران غیبت امام عصر ارواحنا فداه مسئله اطاعت از خدا و رسول و اولیالامر میرسد به اطاعت از ولی فقیه.
اینجا حرف برای بیان فراوان است اما سوال بنده این است چرا در امور مختلف ایشان باید ابراز ناراحتی کنند؟ در همین جلسهای که با تولید کنندگان و فعالان اقتصادی داشتند، که جلسه بسیار مهم و موثری بود اگر مطالب گفته شده در امور اقتصادی رعایت شود که از استان البرز هم افرادی در آن جلسه بودند و ابتکارات و ابداعاتی داشتند به خصوص در دانش بنیان در تولید نهال که جای تقدیر و تشکر دارد و بنده همین جا تشکر میکنم؛ ملاحظه فرمودید که ایشان اظهار شرمندگی کردند، یعنی حرف ایشان در آن مطلب روی زمین مانده و مسئول مربوطه باید شرمنده باشد و استغفار کند. حرف حقی را ولی جامعه درخواست کرده باشد و تکرار هم کرده باشد باز تعلل شده باشد؟! او که تعلل کرده باید شرمنده باشد.
خوب این دیدار ایشان در این چند سال اخیر پر از نکته بوده که اقتصاد کشور را متحول میکرده، چقدر ایشان راجع به بخش خصوصی تاکید دارند. شما به سخنرانیهای ایشان در دهه ۶۰ ، نه همین سالها، نگاه کنید درست همان روزهائی که نظرات اقتصادی چپیها را بعض انقلابیها میزدند حضرت آقا از بخش خصوصی دفاع میکردند.
ایشان بخش خصوصی را ماشین پیشبرد اقتصاد کشور میدانند. به وانتی تشبیه میکنند که میتواند بار اقتصاد را به مقصد برساند. متاسفانه به بیانات ایشان در باب اقتصاد مقاومتی و سیاستهای اصل ۴۴ که تحول در اقتصاد ایجاد میکند کمتر پرداخته شد.
و باز متاسفانه دولتها به جای اینکه هدایت کنند، مداخله میکنند و تصدیگری دارند و بیشتر اوقات رقابت دارند که همین بزرگترین آفت اقتصاد کشور است. و ایشان هم مدل مطلوب را برای دولت نقش هدایت کننده و کمک کننده و حمایت کننده میپسندند.
توجه دارید که فقه شیعه اساساً توجهش به مالکیت خصوصی است. و سرمایه مردم و ابتکاراتی که دارند میتواند اقتصاد را فعال کند و نجات بدهد. تحریمها در بخش خصوصی بی اثر و کم اثر است؛ و علت اینکه تا امروز هم نتوانسته تحریمها کشور را از پا درآورد به خاطر همین بخش خصوصی است.
خلاصه ایشان تنها راه پیشبرد کشور را استفاده از توانمندیهای بخش خصوصی میدانند. باید اطاعت کرد تا نتیجه گرفت. آن رشد ۸ درصدی هم که مطلوب است با توجه به فعال شدن بخش خصوصی به دست میآید.
نمایشگاهی هم که در آنجا برگزار شد پیامهای فراوانی داشت؛ یکی از پیامها این بود که ما میتوانیم. یکی از پیامها این بود که به نسل جوان دانشمند اگر بها بدهید کشور را رشد خواهند داد.
۲۵ رجب سالگشت شهادت امام کاظم علیهالسلام است. به همه شما عرض تسلیت دارم. ادامه روایتی که امام رضا علیهالسلام از آباء گرامشان از امیرالمومنین از رسول خدا علیهمالسلام راجع به ولایت ائمه علیهمالسلام نقل میکنند این است که فرمود: «وَ مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ طَاهِراً مُطَهَّراً، فَلْیَتَوَلَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الْکَاظِمَ». علیهالسلام.
هر که دوست دارد خداوند را پاک از همه آلودگیها و پاکشده از تمام گناهان ملاقات نماید، بایدولایت وامامت موسی بن جعفر کاظم را بپذیرد. خب اینجا هم بحث مفصلی دارد که خیلی کوتاه فقط به چند مورد اشاره میکنم، تا با آثار پذیرش ولایت امام کاظم علیهالسلام با استفاده از آیات قرآن آشنا شویم.
خود فهمیدن قرآن و استفاده از قرآن به اندازه درجات طهارت انسان است. در طهارت ظاهری از لمس و ظاهر آیات بهره میبریم و به هر اندازه از طهارت باطنی بهره داشتیم از باطن قرآن بهرهمند میشویم. در آیه ۷۹ سوره مبارکه واقعه فرمود: «لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». ﺟﺰ ﭘﺎﻙ ﺷﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ آن ﺩﺳﺘﺮسی ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
و یا به بیان آیه ۴۱ از سوره مبارکه مائده، کسانی توانایی مرزبندی شفاف با دشمنان به خصوص منافقان و یهودیان و گنهکاران را دارند که قلب طاهری داشته باشند.
و یا در بحث خدمت رسانی به نیازمندان جامعه و تلاش برای فقرزدائی که خود این فعالیت طهارت میآورد؛ در آیه ۱۰۳ سوره مبارکه توبه فرمود: «خُذْ مِنْ اَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ»، ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻟﺸﺎﻥ ﺯﻛﺎتی ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ آﻥ ﭘﺎﻙشان ﻣﻰکنی.
مورد دیگر ارتباط با مساجد و مجموعههایی که عدهای از اهل ایمان فعالیت دارند باید حتماً از طهارت برخوردار باشند. آیه ۱۰۸ سوره مبارکه توبه فرمود: «… لَّمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ اَوَّلِ یَوْمٍ اَحَقُّ اَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ اَن یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ».
اگر بخواهیم خود را اصلاح کنیم و با توبه جبران مافات داشته باشیم، اهل تزکیه و تهذیب نفس و خودسازی باشیم باید در مسیر طهارت قرار دهیم که محبوب خدا هم خواهیم شد. در آیه ۲۲۲ سوره مبارکه بقره فرمود: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ». خب حرکت در این مسیر با توسل و پذیرش ولایت امام کاظم علیهالسلام هموار میشود.
چون این ایام با وفات جناب ابوطالب هم مقارن است، روایتی از حضرت راجع به ایشان از کتاب کافی شریف بخوانم که حکایت از جایگاه ویژه این بزرگوار در دوران فترت دارد؛ یعنی فاصله زمانی حضرت عیسی علیهالسلام تا رسول خدا که پیامبر صاحب شریعتی نبود و اوصیای حضرت ابراهیم و حضرت عیسی مسئولیت هدایت را برعهده داشتند و حضرت ابوطالب آخرین وصی حضرت ابراهیم است بنا بر نقل روایات.
حضرت فرمودند: حضرت ابوطالب امانتدارِ وصایای انبیاء پیشین بود تا آنها را به پیامبرتسلیم کرد. بعد علامه مجلسی در شرح حدیث در مرآه العقول فرموده: منظور از وصایا، کتابهای پیامبران، عصای حضرت موسی، انگشتریِ حضرت سلیمان و امثال آنهاست.
بعضی میگویند آتش بس شکست نیست، آنها پیروز نشدند. این حرف غلط است چون در جنگ نامتقارن اگر دشمن به اهداف خود نرسد یعنی طرف مقابل پیروز میدان است.
مجبور به آتشبس شدند و میبینید که اشک اعضاء کابینه جنایتکار رژیم درآمده و از شدت ناراحتی گلهای استعفاء میدهند. به خاطر پیروزی و رسیدن به اهداف تعیین شده استعفا میدهند؟
اتفاقاً حماس به اهدافش رسید، میخواست اسرایی که دست صهیونیستها داشت آزاد شوند که شد. پیمان ابراهام بهم بخورد که خورد. مهاجرت معکوس شود که شد. رژیم دچار بیثباتی و بحران اجتماعی شود، دچار بحران اقتصادی شود که امروز اوضاع داخلی صهیونیستها به شدت شکننده شده و هرلحظه در معرض فروپاشی است. میخواستند برنامه دالان آی مِک از بین برود که رفت. میخواستند مردم عالم بفهمند رژیم ددمنش، غاصب و خونریز و کودک کش است، که دیدید مردم عالم مثل شما به فارسی مرگ بر اسرائیل میفرستند. و میخواستند به عالم ثابت کنند که اسرائیل بدون آمریکا هیچ است، ثابت شد.
البته خود آمریکا هم دیگر هیچ است. یک وقتی هیمنهای داشت اما الان چیزی از او نمانده به خصوص با این شرور قمارباز فاسد که بزودی آمریکا را دچار بحران شدیدی خواهد کرد، هم برای مردم خودش خط و نشان میکشد هم برای کشورهای دنیا، مردم و حاکمیت به جان هم خواهند افتاد. برخلاف تمام قوانین بیناللملی به یمن برچسب تروریست زد.
آمریکا با این رئیس جمهور، تهدیدش برای جهان بیشتر شده است. امروز صبح هم نمیدانم مطلع شدید یا نه، با بیانی ایران را از عدم توافق ترساند؛ که اگر توافق صورت نگیرد به تاسیسات هستهای توسط سگ تعلیم دیدهاش حمله میکند. هنوز خیال خام خودش را در سر میپروراند؛ او نفهمیده است که دیگر جهان از این حرفها عبور کرده است. او باید بداند که جهان در آینده جهان چند قطبی خواهد بود؛ و ایران یکی از اقطاب قدرتمند و یکی از مهمترین این قطبها خواهد بود. و ما هم برای شروری که اصلاح نمیشود چیزی جز مرگ نمیخواهیم.
خلاصه خط مقاومت با مقاومت مردم، جوری با مردم درهم تنیده شده است که قابل تفکیک نیستند. و نشان داد سقوط رژیم کودک کش نزدیکتر از آن است که فکر میکنیم.
اما تهدیدهایی که میکنند و یا ترورهایی که صورت گرفت و دو نفر از قضات شجاع و پرکار را به شهادت رساندند تا شاید هراسی و ترسی در دل افراد خدوم جامعه، افرادی که از ارزشهای الهی و انقلابی دفاع میکنند بیندازند. و برای خودشان امیدواری درست کنند و فضا را مثلاً ناامن جلوه دهند، غافل از اینکه قطار پرسرعت انقلاب با این اتفاقات از حرکت نمیایستد بلکه برسرعتش افزوده میشود. هر خونی که ریخته میشود با خود موجی ایجاد میکند و قدرتی بوجود میآورد که ملت بزرگ ایران به راه پرافتخار خود با عزت و صلابت بیشتری ادامه دهد.
نکتهای هم راجع به ناترازی عرض کنم راجع به استفاده از انرژیهای تجدید پذیر مثل باد و پنلها و نیروگاههای خورشیدی در بخشهای مختلف کشاورزی و صنعتی و آثار و برکات فراوانی که دارد. مدارس و مساجد و مصلیهای استان از این روش برای تولید برق و حتی فروش برق استفاده کنند.
سرمایهگذاران، مددجویان کمیته، بهزیستی و حتی بسیج سازندگی میتوانند از تسهیلات در این زمینه برخوردار شوند. این پنلها را در زمینهای شخصی ایجاد کنید و برق تولید کنید و بفروشید.
در این مصلی سالیانی است که برای قسمتی از برق و کولرها از سلولهای خورشیدی استفاده میشد که خللی در آن ایجاد شده؛ ولی این کار را دوباره ادامه خواهیم داد. دوستان هم این کار را انجام دهند.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾