شب قدر/

سخنرانی شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ۱۴۳۹

فضای مجازی ۱۵ خرداد ۱۳۹۷ ۰

سخنرانی شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ۱۴۳۹

۱۵/۳/۹۷

هرقدر عظمت و بزرگی خدای تعالی را درک کردیم گناه به همان مقدار پیش ما بزرگ خواهد شد و عظمت پیدا می‌کند. وقتی مولا پیش ما عظیم بود تمرد و سرپیچی کردن از او بزرگ خواهد بود.

در کتاب کافی است «أُسَامَهَ زَیْدٍ اَلشَّحَّامِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اِتَّقُوا اَلْمُحَقَّرَاتِ مِنَ اَلذُّنُوبِ فَإِنَّهَا لاَ تُغْفَرُ قُلْتُ وَ مَا اَلْمُحَقَّرَاتُ قَالَ اَلرَّجُلُ یُذْنِبُ اَلذَّنْبَ فَیَقُولُ طُوبَى لِی إِنْ لَمْ یَکُنْ لِی غَیْرُ ذَلِکَ» از گناهان کوچک و حقیر پرهیز کن چون مورد آمرزش قرار نمی‌گیرند. پرسید گناهان کوچکی که آمرزیده نمی‌شود کدام است؟ حضرت فرمودند: شخص گناه می‌کند و می‌گوید خوش به حال من اگر همین یک گناه را هم نداشتم؛ یعنی گناه را کوچک می‌کند.

می‌گویند حالا یک نگاه کردیم، حالا یک‌حرفی زدیم، یک‌صدایی گوش دادیم، سر یک سفره‌ای نشستیم، این‌که چیزی نیست. بیا ببین دیگران دارند چه می‌کنند. نمی‌داند دارد سرپیچی چه کسی را می‌کند. همین روایت را هم نگاه کنید، نمی‌گوید که او چه‌کار کرده است. دیدگاه او را نسبت به گناه مطرح می‌کند که کوچک شمردن گناه بود.

همین دیدگاه را اگر داشته باشیم شیطان در ما نفوذ کرده است که من غیرازاین اشتباه، اشتباه دیگری ندارم. تو خدای عظیم را تمرد کردی. تو بزرگی را سرپیچی کردی. راه‌های نفوذ شیطان را باید ببندیم. باید تفکر خودمان را تصحیح کنیم.

روایت دیگری در کافی هست از امام صادق -علیه‌السلام- «إِنَّ اَللَّهَ یُحِبُّ اَلْعَبْدَ أَنْ یَطْلُبَ إِلَیْهِ فِی اَلْجُرْمِ اَلْعَظِیمِ وَ یُبْغِضُ الْعَبْدَ أنْ یَسْتَخِفَّ بِالْجُرْمِ الْیَسیرِ» خدای تعالی بنده‌ای را دوست دارد که گناهانش برایش بزرگ جلوه کند. خطاها و لغزش‌هایش بزرگ جلوه کند. چنین شخصی تا یادش می‌افتد که چه‌کار کرده است می‌گوید خدایا غلط کردم. چون می‌فهمد چه کسی را تمرد کرده است. می‌گوید این کسی است که دنبال این است و طلب می‌کند که خطا را برای خودش بزرگ جلوه دهد.

باید خدا را بزرگ بشماریم و دست شیطان را ببندیم. تخلف بزرگ نکنیم. راه نجات ما همین است که خدا برای ما بزرگ باشد. دیگر نمی‌گوییم که گناه ما صغیره بود یا گناه ما کبیره بود. همه گناهان کبیره خواهد بود. همه گناهان بزرگ خواهد بود.

روایتی را شیخ طوسی در امالی نقل می‌کند از ابوذر که پیامبر فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَرَی ذَنْبَهُ کَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَه یَخَافُ أَنْ تَقَعَ عَلَیْهِ وَ الْکَافِرَ یَرَی ذَنْبَهُ کَأَنَّهُ ذُبَابٌ مَرَّ عَلَی أَنْفِهِ» ای ابوذر حالت مؤمن این‌گونه است و گناهش را این‌طور می‌بیند که انگار تخته‌سنگ بزرگی بالای سرش است و هرلحظه می‌خواهد روی او بیفتد. این انسان چه طور دلهره دارد؟! زیر تخته‌سنگی که هرلحظه می‌خواهد روی او بیفتد چه حالی دارد؟! مؤمن نسبت به گناهانی که انجام داده است چنین حالی دارد؛ اما در مقابل، کافر گناهی را که انجام می‌دهد برایش مثل این است که مگسی آمده پشت او نشسته است و رفته است. این‌یک دیدگاه است.

در ادامه فرمود: «یَا اباذر! إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً، جَعَلَ ذُنُوبَهُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ مُمَثَّلَهً» خدای تعالی برای بنده‌ای اراده خیر کرده باشد گناهان او را جلوی چشمش دائماً زنده می‌کند. شما فکر کنید مثلاً بعد از نماز دارید دعا می‌خوانید یا به مسجد رفته‌اید یا پای سخنرانی نشسته‌اید یا در مجلس روضه‌خوانی نشسته‌اید، یک‌دفعه یاد اشتباهی از قبلتان می‌افتید. می‌گوید وقتی خدا اراده خیر به بنده‌اش داشته باشد گناهش را جلوی چشمش می‌آورد. برای اینکه بلافاصله بگوید خدایا غلط کردم.

بعد فرمود: «یَا اباذر! لَا تَنْظُرْ إِلَی صِغَرِ الْخَطِیئَهِ، وَ لَکِنِ انْظُرْ إِلَی مَنْ عَصَیْتَ» نگو گناه من کوچک بود ولی نگاه کن ببین چه کسی را عصیان کردی. این همان درسی است که می‌گیریم.

خداست دارد با تو این‌گونه برخورد می‌کند. کمکت می‌کند. از تو مواظبت می‌کند. این‌که به یادت می‌آورد نعمت خداست. همین‌الان در مجلس نشستید خودت فکر می‌کنی که یادت بیاید و یا به یادت می‌آورند. در هر دو صورت این تفضل الهی است. قدرش را بدانید. چرا؟ چون می‌خواهد تو را پاک کند. در این حالت انسان طلب مغفرت می‌کند. طلب عذرخواهی می‌کند.

کسی که عظمت خدای تعالی را درک کرد، عظمت گناه را هم درک می‌کند. می‌فهمد که چه اشتباهی است و چه گناه بزرگی است اگر تخلف خدای بزرگ را بکند. معرفت به خدا که آمد جرم بزرگ خواهد شد. این مطلب اول تکمیل بحث شب گذشته بود.

اما مطلب دوم؛ بعدازاینکه من فهمیدم گناه بزرگ است و گناه کوچک نداریم، چون داریم خدای بزرگ را سرپیچی می‌کنیم، این فکر انسان را به حرکت می‌اندازد که بیچاره، بلند شو جبران کن. حرکت کن. می‌دانی چه کردی؟ نعمت‌های خدا را خوردی تمرد او را کردی. کسی که درک نکند اصلاً حرکتی ندارد. ولی وقتی عظمت مولا درک شد انسان خودش را حقیر می‌بیند؛ که ای بیچاره می‌دانی به چه بزرگی جرئت پیداکرده‌ای؟

اگر این درک شود امشب سر همه ما پایین است. همه شرمنده هستیم. همه سرافکنده هستیم. همه خجالت‌زده هستیم. سعی می‌کنیم خودمان را به درگاه الهی وصل کنیم و عرض کنیم «فَتَجاوَزْتُ بِما جَرى‏، عَلَىَّ مِنْ ذلِکَ بَعْضَ حُدُودِکَ، وَخالَفْتُ بَعْضَ اَوامِرِکَ وَقَدْ اَتَیْتُکَ یا اِلهى‏ بَعْدَ تَقْصیرى‏ وَاِسْرافى‏ عَلى‏ نَفْسى‏، مُعْتَذِراً نادِماً مُنْکَسِراً مُسْتَقیلاً، مُسْتَغْفِراً مُنیباً، مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً، لااَجِدُ مَفَرّاً» به کجا فرار کنیم؟ به سمت چه کسی برویم؟ «لا یُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ».

این حالت‌ها را باخدای خودمان امشب داریم. بعد می‌بینیم که خدا فرموده است اگر گناه کنی تو را عذاب می‌کنم. تو را شلاق می‌زنم. تمرد و گناه عظیم کردی شلاق عظیم دارد. اشدالمعاقبین است. ولی می‌دانید باید به خدا چه بگوییم؟ باید بگوییم «إِلَهِی وَ مَوْلاَیَ أَ تُسَلِّطُ النَّارَ عَلَى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ سَاجِدَهً» خدایا چهره‌ها و صورت‌هایی که به بزرگی تو سجده کردند می‌خواهی به آتش بسوزانی؟ اصلاً گمان ما به تو این نبود. آن خدایی که به من معرفی کردند این‌گونه عمل نمی‌کند برای کسی که نادم و پشیمان است و توبه کرده است و به درگاه تو با سرافکنده و شرمساری آمده است.

همه ما الآن در این خانه خدا برای چه جمع شده‌ایم؟ سرافکنده و شرمنده آمده‌ایم بگوییم خدایا این ظرف را اول پاک‌کن بعد برای سال آینده می‌خواهی تقدیر کنی مقدمات را برای ما خوب رقم بزن. می‌دانید که توبه یک حالت درونی است. یک حالت روحی است. یک حالت نفسانی است. اگر انسان بخواهد صادقانه توبه کند باید از درون پشیمان باشد. همین‌که زبان بگوید استغفرالله به‌تنهایی فایده ندارد.

انسان باید از درون «مُعْتَذِراً نادِماً مُنْکَسِراً مُسْتَقیلاً، مُسْتَغْفِراً مُنیباً، مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً» باشد. همه این‌ها باید از درون بجوشد. انکسار باید انکسار درونی باشد. این حالت وقتی می‌آید که انسان عظمت مولا را درک کرده باشد. وقتی انسان مولا را عظیم دانست دلش می‌لرزد که چه کردم. یک سال تمام به من مهلت داد، فرصت‌هایی را در اختیار من قرارداد، به من فکر و اندیشه و قدرت داد، نعمت‌هایش را در اختیارم گذاشت؛ اما من با این نعمت‌ها چه کردم؟

قلبا از خطاهایی که انسان کرده است پشیمان می‌شود. حالت خجالت و شرمساری برای انسان می‌آید. شب نوزدهم هم عرض کردم امشب هم عرض می‌کنم، بنده خودم وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم دستم خالی است. خودم شرمسار هستم. من اینجا از بد حادثه نشستم و دارم این صحبت‌ها را می‌کنم. همه ما به درگاه خدای تعالی آمدیم توبه کنیم و این ظرف را تمیز کنیم.

همه این حالت‌هایی که عرض می‌کنم درونی است. بین انسان است و مولایش. وقتی حالت انکسار آمد حالت دومی هم پیدا می‌شود و آن این است؛ وقتی انسان دلش شکست و پشیمان شد عهد می‌بندد که خدایا دیگر به آن عمل زشت اقدام نمی‌کنم. اشتباهاتی که داشتم را دیگر تکرار نمی‌کنم. از درون حالت نفرتی نسبت به گناه برای انسان پیدا می‌شود. به‌طوری‌که دیگر تکرار نکند.

وقتی این دو حالت درونی برای انسان پیدا شد که قلبش منکسر شد و حالت نفرت نسبت به گناه پیدا کرد، این حالت به بیرون سرایت می‌کند و حالت سومی به وجود می‌آید و این است که شروع می‌کند به معذرت‌خواهی. زبانش اینجا به استغفار باز می‌شود. گذشته را و حالاتتان را بررسی کنید. این حالت انکسار و تنفر که آمد آن موقع انسان می‌تواند به خدای متعال عرض کند «اللَّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرِی وَ ارْحَمْ شِدَّهَ ضُرِّی وَ فُکَّنِی مِنْ شَدِّ وَثَاقِی یَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِی وَ رِقَّهَ جِلْدِی وَ دِقَّهَ عَظْمِی» خدایا به ما رحم کن. نه پوست ما توان دارد نه استخوان ما قدرت دارد که عذاب تو را تحمل کند.

این حالت‌ها که برای انسان می‌آید بعد وارد عمل می‌شود. تلاش می‌کند کارهایی که می‌خواهد انجام دهد عمل صالح باشد. گذشته‌ها را جبران کند. مولا را از خودش راضی کند. لذا به انجام حسنات اقدام می‌کند. همه این‌ها مرحله‌به‌مرحله است. یک کار را عبد انجام می‌دهد و یک کار را خدا انجام می‌دهد. شما باید قدمی را جلو بیایید. عبد توبه می‌کند خدا می‌پذیرد. عبد توبه می‌کند خدا به او درجه می‌دهد. عبد توبه می‌کند خدای تعالی برایش عمل صالح می‌نویسد.

آیات قرآن را دیده‌اید آیه ۸۲ طه «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ» من آمرزنده هستم. اما کِی؟ برای کسی که توبه کند. یک‌قدم تو باید بیایی. بفهم. دلت بشکند. ایمان هم بیاور. این آیه، آیه رحمت است. خیلی آیه امیدوارکننده‌ای است. به قول ما طلبه‌ها جمله اسمیه است. مؤکد هم هست. با لام هم آمده است. صیغه مبالغه هم آورده است. غفار شدت آمرزش است برای کسی که توبه کند.

«إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» سوره فرقان آیه ۷۱ و ۷۰٫ کسی که توبه کرد و آمد آن موقع ما سیئاتش را به حسنات تبدیل می‌کنیم. «وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا» اول عبد شرمنده می‌شود بعد مولا می‌پذیرد. قبل از اینکه شرمندگی ما بیاید خدای تعالی گفته است که بیا می‌پذیرم. مولای ما خیلی مهربان است. به کوچک‌ترین بهانه‌ای می‌خواهد ببخشد.

یکی از چیزهایی که امشب خیلی بخشش خدا را برای ما فراهم می‌کند و درهای رحمتش را باز می‌کند این است که انسان دیگران را ببخشد. کسانی که به انسان بد کردند. در طول سال افرادی را داریم که نسبت به ما بدی می‌کنند. حرف‌های بد می‌زنند. عمل بد می‌کنند. در فامیل هستند. در دوستان هست. در محل کار هست. همه‌جا هست. اگر می‌خواهی خدای تعالی تو را مورد رحمتش قرار بدهد تو اول ببخش و رحمت داشته باش.

«اللَّهُمَّ إِنَّکَ عُفُوٌّ کَرِیمٌ تُحِبُّ الْعَفْوَ فَاعْفُ عَنِّی» خدای تعالی می‌گوید قبل از اینکه بخواهی شرمنده شوی و توبه کنی من وسایلش را فراهم کردم.

امام باقر -علیه‌السلام- به محمد بن مسلم فرمودند: «ذُنُوبُ اَلْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَهٌ لَهُ» گناهان اهل ایمان وقتی‌که از آن‌ها توبه کنند خدای تعالی همه را می‌بخشد. نکند که شک کنید. بدانید که خدا پاک می‌کند. این روایت خیلی زیباست. سندش هم صحیح است.

چون ما این‌طور هستیم که توبه می‌کنیم ولی یادمان می‌رود و برمی‌گردیم، محمد بن مسلم می‌گوید «قُلْتُ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ اَلتَّوْبَهِ وَ اَلاِسْتِغْفَارِ مِنَ اَلذُّنُوبِ وَ عَادَ فِی اَلتَّوْبَهِ» گناه کرد و توبه کرد و استغفار کرد دوباره به گناه برگشت در این صورت چه می‌شود؟ «قَالَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ، أَ تَرَى اَلْعَبْدَ اَلْمُؤْمِنَ یَنْدَمُ عَلَى ذَنْبِهِ وَ یَسْتَغْفِرُ مِنْهُ وَ یَتُوبُ ثُمَّ لاَ یَقْبَلُ اَللَّهُ تَوْبَتَهُ» محمد بن مسلم تو این‌طور فکر می‌کنی که وقتی بنده‌ای به درگاه خدا توبه کرد و از گناهش پشیمان شد خدای تعالی قبول نمی‌کند؟

«قُلْتُ فَإِنَّهُ فَعَلَ ذَلِکَ مِرَاراً» می‌گوید این کار یک‌بار که نبوده این دائماً دارد این کار را می‌کند «یُذْنِبُ ثُمَّ یَتُوبُ وَ یَسْتَغْفِرُ» گناه می‌کند و توبه می‌کند و استغفار می‌کند. چنین کسی را باید چه‌کار کرد؟ آیا چنین کسی هم بخشیده می‌شود که دائماً این کار را می‌کند؟

«فَقَالَ کُلَّمَا عَادَ اَلْمُؤْمِنُ بِالاِسْتِغْفَارِ وَ اَلتَّوْبَهِ عَادَ اَللَّهُ عَلَیْهِ بِالْمَغْفِرَهِ» خدای تعالی با مغفرتش به سمت او برمی‌گردد. «وَ إِنَّ اَللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ یَقْبَلُ اَلتَّوْبَهَ وَ یَعْفُو عَنِ اَلسَّیِّئَاتِ» خدا توبه‌ها را می‌پذیرد. بعد یک نهیب می‌زند «فَإِیَّاکَ أَنْ تُقَنِّطَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ رَحْمَهِ اَللَّهِ» محمد بن مسلم نکند مؤمنین را از رحمت خدا مأیوس کنی. این شبیه همان آیه شریفه است که «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» خدای تعالی همه گناهان را می‌بخشد.

فقط در این روایت نکته‌ای را می‌فرماید «فَلْیَعْمَلِ اَلْمُؤْمِنُ لِمَا یَسْتَأْنِفُ بَعْدَ اَلتَّوْبَهِ وَ اَلْمَغْفِرَهِ» این را یقین بدان که خدا می‌بخشد؛ اما حضرت فرمودند از این به بعدش را مواظب باشد. بعد از توبه باید شروع به کارکنی. توبه‌ات را نگه‌دار؛ که در آینده عمداً و متعمداً به سمت گناه حرکت نکنیم.

و مطلب بعدی این بود که «أَمَا وَ اَللَّهِ إِنَّهَا لَیْسَتْ إِلاَّ لِأَهْلِ اَلْإِیمَانِ» همه این چیزهایی که گفتیم برخلاف آن چیزی که شب گذشته گفتم که بار عام است این بخشش در اینجا مخصوص اهل ایمان است. باید مؤمن باشی. این‌طور نیست که هر جور دلت خواست زندگی کردی ما ببخشیم. باید اهل ایمان باشی. این ایمان کجاست؟ این ایمان به چه معناست؟

در این روایت و امثال این روایت هر وقت کلمه ایمان آمد؛ یعنی محب علی‌بن‌ابی‌طالب و اولاد او؛ یعنی اینجا که دارد خدای تعالی با مؤمنین این‌گونه رفتار می‌کند یعنی با اهل ولایت. دوستداران علی‌بن‌ابی‌طالب. آن‌ها ولی ما هستند. دستگیر ما هستند. دستت را به دست علی بده. محبت علی در دلت باشد. کارساز است. محبت دوطرفه است. نمی‌شود که من علی را دوست داشته باشم ولی او مرا دوست نداشته باشد.

«إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» شما به کسی محبت کنید. محبت او هم به سمت شما می‌آید. اولین ثمره محبت ما نسبت به علی‌بن‌ابی‌طالب این است که او هم به ما محبت پیدا می‌کند. ثمره این محبت دستگیری ماست در دنیا و آخرت.

روایتی را از کتب اهل سنت از قول عایشه نقل می‌کنم. رسول خدا -صلی‌الله علیه و آله- فرمودند: «یا علی حَسبُکَ اَن لَیسَ لِمُحِبُّک حَسره عند مَوتِه و لا وَحشه فی قبره و لا فَزَع یوم القیامه» یا علی همین برای تو کافی است که کسی که تو را دوست دارد هنگام مرگ با حسرت از دنیا نمی‌رود. کسی که تو را دوست دارد در قبر وحشتی ندارد. کسی که تو را دوست دارد در روز قیامت جزع‌وفزع ندارد.

«حبّ علیّ إیمان و بُغضُه کُفر» بعد از توبه و پشیمانی می‌خواهیم عمل صالح داشته باشیم. عمل صالح ما چیست؟ یکی از اعمال صالح محبت علی‌بن‌ابی‌طالب است. امام صادق از پدران گرامی‌اش نقل می‌کند از رسول خدا «أَتَانِی جَبْرَئِیلُ مِنْ قِبَلِ رَبِّی جَلَّ جَلاَلُهُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُقْرِئُکَ اَلسَّلاَمَ وَ یَقُولُ لَکَ بَشِّرْ أَخَاکَ عَلِیّاً بِأَنِّی لاَ أُعَذِّبُ مَنْ تَوَلاَّهُ وَ لاَ أَرْحَمُ مَنْ عَادَاهُ» خدای عزوجل به تو سلام می‌رساند و می‌گوید به برادرت علی بشارت بده به این‌که من دوستداران علی را عذاب نمی‌کنم و به دشمنانش هم رحم نمی‌کنم.

در روایت دیگری است از رسول خدا که فرمودند «لو اجتمعَ النّاس على حبّ علیّ بن أبی طالب لَما خلَقَ الله عزّ وجلّ النار» اگر همه مردم جمع می‌شدند و علی دوست می‌شدند من جهنم را خلق نمی‌کردم. «حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ یَأْکُلُ اَلسَّیِّئَاتِ کَمَا تَأْکُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ» محبت علی‌بن‌ابی‌طالب همان‌طور که آتش چوب خشک را می‌سوزاند و از بین می‌برد گناهان را می‌سوزاند و از بین می‌برد.

و از همه این‌ها قشنگ‌تر این روایت است که یکی از اصحاب رسول خدا می‌گوید من با گوش خودم شنیدم اگر دروغ بگویم گوش‌هایم کر شود. شنیدم رسول خدا می‌فرمود: «عُنوانُ صَحیفَهِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلیِّ بنِ ابی‌طالب» بالای صفحه اعمال مؤمن نوشته‌شده است محبت علی‌بن‌ابی‌طالب.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.